- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
تحلیل قیمتی
سلام. با یکی دیگر از مجموعه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزشی پیداست، قصد داریم به معرفی الگوی سر و شانه و نحوهی معامله با این الگو بپردازیم. پس با ما همراه باشید.
تشخیص الگوی سر و شانه
Head and Shoulders یا الگوی سر و شانه یکی از متداولترین الگوهای نموداری میباشد که عموما توسط معاملهگران حرفهای بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو از بخشهای مختلفی تشکیل شده است که به ما کمک میکنند تا لحظه تغییر جهت نمودار را به درستی پیشبینی کرده و وارد معامله شویم.
این الگو مانند بسیاری آموزش تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری دیگر میتواند در روند نزولی و صعودی تشکیل شود که این دو حالت را به ترتیب با نامهای الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانه معکوس میشناسیم.
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، اولین قدم از معامله با الگوهای، تشخیص صحیح الگو میباشد، چرا که نقطه ورود، خروج و حد ضرر در معامله همگی توسط الگو تعیین میشود. آموزش تحلیل تکنیکال برای آشنایی با شکل کلی الگوی سر و شانه به تصویر زیر توجه کنید.
نکات مهم الگوهای HEAD AND SHOULDERS
- الگوی ما با شکسته شدن خط گردن در انتهای الگو کامل میشود.
- معمولا بعد از شکست خط گردن در الگوی سر و شانه حجم فروش، و در حالت معکوس حجم خرید افزایش مییابد.
- خط گردن لزوما نباید صاف باشد و میتواند مقداری شیب داشته باشد.
- ممکن است شانههای راست و چپ کمی اختلاف داشته باشند. یعنی لزوما نیازی نیست در یک راستا قرار داشته باشند.
برای درک درست این دو نکته و تشخیص صحیح الگوهای Head and Shoulders به تصاویر زیر که هر دو مثالی از این الگوهای پرکاربرد هستند توجه کنید.
نحوه آموزش تحلیل تکنیکال معامله در الگوی سر و شانه
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفته شد، یکی از مهمترین اقدامات برای معامله با الگوهای نموداری، تشخیص صحیح نقطه ورود بوده که لازمهی این امر تمرین آموزش تحلیل تکنیکال و کسب تجربه کافی در معاملهگری میباشد. مناسبترین لحظه برای ورود به معامله توسط الگوی Head and Shoulders زمانی است که نمودار خط گردن را بشکند. آموزش تحلیل تکنیکال این نقطه ورود زمانی ارزش و اعتبار بیشتری دارد که شکست اتفاق افتاده دارای قدرت زیادی باشد. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید.
به خاطر داشته باشید که در صورتی که نتوانستید نقطه ورود را به سرعت شکار کنید و وارد معامله شوید بهتر است کمی صبر کرده و منتظر اصلاح روند بمانید.
حد ضرر در الگوی HEAD AND SHOULDERS
مناسبترین نقطه برای تعیین حد ضرر در الگوی سر و شانه و الگوی سر و شانهی معکوس درست قبل از شانهی سمت راست میباشد. در صورتی که ارتفاع شانه سمت راست و سر کم باشد میتوانید حد ضرر خود را برای اطمینان بیشتر بالای بخش سر نیز قرار دهید.
حد سود در الگوهای نموداری سر و شانه
تعیین حد سود نیز بسیار ساده است. در حالت کلی تریدرها ابتدا فاصلهی سر تا گردن را اندازه میگیرند و بعد به همان میزان حد سود خود را از خط گردن فاصله میدهند. برای درک بهتر به تصویر زیر توجه کنید.
مطالب مرتبط با این مقاله آموزشی نیز درست در همین نقطه به پایان میرسد. در صورتی که در مورد مطالب مطرح شده در این بلاگ آموزشی سوال یا ابهامی دارید کافیست سوالات خود را از طریق بخش دیدگاههای مقاله و یا دایرکت صفحه رسمی جناب دکتر رضا رضایی با ما در میان بگذارید. در قسمت بعدی مقالات آموزش تحلیل تکنیکال و الگوهای نموداری به بررسی یکی دیگر از الگوهای پرکاربرد در بازارهای مالی خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (تکنیکی - Technical Analysis) روشی است که برای پیش بینی روند قیمت کالا یا سهام در آینده براساس تاریخچه قیمتی و رفتاری آن در بازار استفاده می شود. این تحلیل در بازار فارکس، بایننس و. و حتی بورس ایران نیز کاربرد دارد. تجزیه و تحلیل فنی اغلب برای ایجاد سیگنال های کوتاه مدت استفاده می شود و اطلاعات مفیدی را در اختیار تحلیلگران و معامله گران قرار می دهد که بتوانند با استفاده از آن ها پیش بینی دقیق تری انجام دهند.
در واقع تحلیل تکنیکی شامل مطالعه و بررسی نمودارها و الگوها است که وضعیت سهم های مختلف در بازار را برای معامله گران و سرمایه گذاران روشن می کند. فرض کنید قیمت یک سهم در طول یک سال تغییرات زیادی دارد. برای مثال در پاییز نمودار این سهم روند صعودی پیدا میکند. با استفاده از این تحلیل می توان تمام تغییرات و عواملی که روی سهم تأثیر گذاشته اند را شناسایی و برای موفقیت بیشتر در خرید و یا فروش سهم استفاده کرد.
فلسفه تحلیل تکنیکال
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
آشنایی با الگوی برگشتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال | بیدارز
بسیاری از الگوهای برگشتی دیگر فقط تغییرات سر و شانه ها هستند و به توضیح گسترده ای نیاز ندارند. این الگوی برگشت بزرگ، مانند سایرین، اصلاح بیشتر مفاهیم روند گفته شده در مقاله مفاهیم بنیادی روند است. وضعیت را در روند صعودی با امواج بالای روند تصور کنید، جایی که تعدادی قله و فرورفتگی صعودی به تدریج شروع به افول می کنند. در این مدت نیروهای عرضه و تقاضا در تعادل نسبی قرار دارند.
پس از اتمام این مرحله، سطح حمایت افقی بین سقف و کف شکسته شده و روند نزولی جدیدی برقرار می شود. این روند نزولی جدید اکنون قله ها و فرورفتگی های نزولی دارد. بیایید ببینیم که چگونه این سناریو روی سر و شانه به وقوع می پیوندد.
حجم آن با افزایش قیمت به سقف اوج جدید می رسد که طبیعی است. شیب اصلاحی به سمت نقطه b با حجم بالاتری همراه است که همین همان انتظار می رود. در نقطه C یک چارتيست باهوش ممکن است متوجه شود که حجم در روند افزایشی که از نقطه ی a شروع کمی کمتر از قبلی است. این تغییر به خودی خود مهم نیست، اما در خاطر یک تحلیل گر می ماند. سپس قیمتها به نقطه ی D کاهش می یابند و اتفاق نگران کننده ای رخ میدهد. این کاهش در سقف A در بالاترین سطح قله ی قبلی قرار دارد.
کاهش قیمت در نقطه A، نسبت به واکنش قبلی در نقطه B، هشدار دیگری است مبنی بر اینکه ممکن است با روند صعودی اشتباه پیش برود. بازار بار دیگر به نقطه E می رسد، این بار حتی با حجم کمتری نیز این امر ممکن است و در نقطه C قادر به رسیدن به اوج قبلی نیست. برای ادامه روند صعودی، هر نقطه باید از نقطه ی اوج قبلی فراتر رود. عدم موفقیت در نقطه E برای رسیدن به نقطه ی اوج قبلی در نقطه C، نیمی از ملزومات روند نزولی جدید را برآورده می کند؛ یعنی قله های نزولی.
در نمودار بالا مثالی از نمودار سر و شانه های چپ و راست (نقاط A و E) ارتفاعی برابر دارند. سر نقطه C از هر دو شانه بلندتر است. به کم شدن حجمها در هر پیک دقت کنید. الگو در نزدیکی زیر خط گردن کامل شده است (خط شماره ی ۲) کمترین هدف قیمت فاصله عمودی بعد از شکست، مقدار عمودی فاصله سر از خط گردن است. معمولا بعد از شکست، برگشتی به خط گردن مشاهده می شود، ولی سهم موفق به شکستن خط گردنی که قبلا آن را یک بار شکسته است نمی شود.
در این زمان، خط اصلی بالا (خط ۱) شکسته شده است، معمولا در نقطه D، سیگنال خطر دیگری را تشکیل می دهد؛ اما علی رغم همه این هشدارها، تمام آنچه در این مرحله میدانیم این است که روند از حالت بالارونده به حالت مستقیم تغییر کرده است. این ممکن است دلیل کافی برای نقد کردن خریدها در موقعیت های طولانی باشد، اما لزوما برای توجیه فروش کافی نیست.
شکستن خط گردن و کامل شدن الگو
در این زمان، یک خط روند صاف تر می تواند در هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه زیر دو سطح واکنشی آخر (نقاط B و D) کشیده شود که به آن خط گردن گفته می شود (نگاه کنید به خط ۲). این خط به طور کلی دارای شیب صعودی کمی در صدر است (گرچه گاهی اوقات افقی است و در بیشتر موارد، به سمت پایین کج می هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه شود). عامل تعیین کننده در کیفیت بالای سر و شانه ها شکست قطعی گردن است.
بازار اکنون در کف نقاط B و D نوسان کرده است، در نقطه D تحت حمایت قرار گرفته است و نیاز به قله ها و فرورفتگی نزولی جدید را پشت سر گذاشته است. روند نزولی جدید اکنون سقف و کف کاهشی دارد که نقاط C، D، E و R هستند، با این حال، افزایش شدید حجم معاملات در این سیر نزولی، در مراحل ابتدایی بالای بازار مهم نیست.
حرکت برگشت
اغلب یک حرکت برگشتی به صورت جهش به سمت بالاتر از خط گردن یا تا نقطه ی پایین قبلی یعنی نقطه d رخ می دهد. معمولا یک حرکت برگشتی ایجاد می شود که هردو در حال حاضر به مقاومت روند تبدیل شده اند.
حرکت برگشتی همیشه اتفاق نمی افتد، یا بعضی اوقات فقط همراه با یک جهش بسیار جزئی است. حجم ممکن است به تعیین اندازه این جهش کمک کند. اگر شکست اولیه ی خط گردن در معاملات بسیار سنگین باشد، شانس حرکت بازگشت کاهش می یابد زیرا افزایش فعالیت نشان دهنده فشار نزولی بیشتر است.
حجم کمتر معاملات در شکسته شدن اولیه خط گردن باعث افزایش احتمال بازگشت می شود. با این وجود، این جهش گویی باید در هنگام معاملات با حجم کمتر قرار داشته باشد و ازسرگیری مجدد روند نزولی جدید باید با حجم معاملات بیشتری همراه شود.
آنچه که مستند است، سه قله کاملا تعریف شده است. قله میانی (سر) کمی بالاتر از هر دو شانه (نقاط A و E) است. این الگو تا زمانی که خط گردن به طور قاطع شکسته نشود، کامل نیست. در اینجا دوباره، معیار نفوذ ۱-۳ (درصد) برای ما ملاک است. با این وجود تا زمانی که جهت نزولی خط گردن شکسته نشود، همیشه این احتمال وجود دارد که الگوی واقعی سر و شانه وجود نداشته باشد و صعود ممکن است در برخی از نقاط از سر گرفته شود.
سر و شانه های کف و معکوس
نمودار سر و شانه کف یا معکوس گاهی مانند تصویر نمودار سر و شانه سقف در آینه ایجاد می شود. همان طور که در شکل زیر می بینید سه موج نزولی مهم یا سه فرورفتگی وجود دارد. قسمت سر کمی از دو حفره دیگر عمیق تر است. در این الگو هم شکسته شدن خط گردن برای تکمیل الگو لازم است و تکنیک های محاسبه قیمت های هدف مانند الگوی سر و شانه سقف می باشد. تنها تفاوت کف این است که تمایل بیشتری برای بازگشت به سمت خط گردن بعد از موج نزولی وجود دارد.
حجم نقش بسیار مهمی در شناسایی و تکمیل سر و شانه ها ایفا می کند. این نکته به طور کلی در مورد تمام الگوها صادق است. پیش تر بیان شد که بازارها به اصطلاح تمایل دارند به جهت وزن خودش بیفتد. در کف بازار برای شروع روندهای افزایشی جدید به فشار در خرید است که در حجم معاملات منعکس می شود.
نمودار سر و شانه کف. خط گردن شیب ملایمی دارد. بعد از شکسته شدن خط گردن همان طور که شکل (فلش) مشاهده می شود ممکن است برای مدت کوتاهی رخ بدهد ولی موقتی است و به زودی روندصعودی خواهد شد. راه حرفه ای تر برای بررسی این تفاوت است که هر بازار فقط پس از یک دورهی رکود می تواند نزول داشته باشد. الگوی حجم در کف بسیار شبیه به الگوی موجود در قسمت نیمه اول سقف است؛ یعنی حجم در سر کمی سبک تر از مقدار موجود در شانه چپ است.
با این حال موجی که از سر شروع می شود، باید نه تنها افزایش فعالیت تجارت را نشان دهد، بلکه میزان حجم آن باید بیشتر از آنی که شانه سمت چپ دارد را داشته باشد. شیب به شانه سمت راست باید روی حجم بسیار هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه کم معاملات باشد. نقطهی بحرانی در اینجا از طریق عبور از گردن رخ می دهد. اگر این شکست واقعا اتفاق بیفتد، این سیگنال باید با حجم شدید معاملات همراه باشد.
این نقطه جایی ست که در آن کف اختلاف زیادی با سقف دارد. در کف زیاد بودن حجم معاملات به طور واضح یک عامل اساسی برای تکمیل الگوی واقعیست. حرکت بازگشت در کف بسیار متداول تر است و با حجم کمتری از معاملات همراه است. همچنین برای شروع یک روند صعودی باید حجم سنگینی از معاملات وجود داشته باشد. روش اندازه گیری دقیقا شبیه به سر و شانه سقف است.
شیب خط گردن
خط گردن در سقف معمولا کمی به سمت بالا شیب دارد. با این حال، گاهی اوقات، افقی است. در هر صورت، تفاوت زیادی ایجاد نمی شود. هرازگاهی، خط گردن سقف به سمت پایین شیب می یابد. این شیب نشانه ضعف بازار است و معمولا با شانه سمت راست ضعیف همراه است.
تحلیل گر منتظر شکستن خط گردن برای شروع یک موقعیت فروش است که در اینجا باید کمی بیشتر صبر کند، زیرا شیب خط کاهشی خیلی دیرتر اتفاق می افتد، یعنی بعد از اینکه بخش زیادی از حرکت انجام شده است. برای الگوهای پایه، بیشتر خط گردن ها دارای شیب نزولی اندک هستند. خط گردن صعودی نشانه قدرت بیشتر بازار است، اما همان اشکال در دادن سیگنال اخطار دیرهنگام وجود دارد.
الگوی سر و شانه مرکب
گاهی اوقات تغییر در الگوی سر و شانه ها رخ می دهد که به آن الگوی پیچیدهی سر و شانه ها گفته می شود. اینها الگویی هستند که ممکن است دو سر یا دو شانه چپ و راست وجود داشته باشد. این الگوها متداول نیستند، اما همان پیامدهای پیش بینی شده را دارند. یک نکته مفید در این زمینه، گرایش شدید به تقارن در الگوی سر و شانه ها است. این بدان معنی است که وجود یک شانه چپ هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه از وجود یک شانه ی راست حکایت می کند.
تاکتیک ها
تاکتیک های بازار نقش مهمی در کلیه معاملات دارند. معامله گران فنی دوست ندارند قبل از شروع موقعیت جدید منتظر شکستن خط گردن باشند. همان طور که در شکل نشان داده شده است، معامله گران پرتکاپو، با اعتقاد به اینکه آنها به طور صحیح یک سر و شانه ها را شناسایی کرده اند، در طول شکل گیری شانه راست، شروع به کاوش می کنند.
ممکن است آنها با اولین اخطار خرید بعد از اتمام روند کاهشی وارد بازار شوند. برخی مسافت رالی را از قسمت پایین سر نقاط C تا D اندازه گیری می کنند و سپس در سطح برگشتی ۵۰ درصد یا ۶۶ درصد شروع به خرید می کنند. با این وجود سایرین روند نزولی را در کنار کاهش نقاط D به E ترسیم می کنند و با اولین روند صعودی خرید را شروع می کنند.
با این حال از آنجایی که قاعده تقارن وجود دارد. برخی ممکن است زمانی که شانه راست به اندازه ی شانه چپ پایین آمد در کف خرید کنند. بسیاری خریدهای زودهنگام را زمانی که شانه راست در حال شکل گیری است انجام میدهند. اگر بررسی ها دقیقا نشان دهند که روند، فرصت های پرسودتری را پیش رو دارد می توان هنگام نفوذ به خط گردن یا در حرکت برگشتی به خط گردن خریدها را بیشتر کرد.
الگوهای سر و شانه ی شکست خورده
هنگامی که قیمت ها از خط گردن حرکت کرده و الگوی سر و شانه ها را تکمیل کردند، قیمت ها نباید دوباره از خط گردن عبور کنند. در بالای صفحه، هنگامی که خط گردن بر روی خط نزولی شکسته شد، هرگونه بازگشت بالای خط گردن هشدار جدی است مبنی بر اینکه اخطار اولیه احتمالا اشتباه بوده است. سر و شانه های شکست خورده. این نوع الگو از حالت سر و شانه های معکوس کلاسیک خارج می شوند، اما در برخی از مراحل توسعه آن (قبل از شکستن خط گردن یا دقیقا پس از آن)، قیمت ها روند اصلی خود را از سر می گیرند.
در شکل بالا تاکتیک در یک الگوی سر و شانه. خیلی از خریداران هنگامی که شانه راست در حال شکل گیری است خرید را شروع می کنند، گاهی زمانی که ۵۰ درصد یا ۶۶ درصد از رالی قبل، یعنی فاصلهC تا D یعنی روند نزولی در شانه به اندازه نقطه اول که در اینجا خریدارانی وارد بازار می شوند و همه اینها فرصت های زودهنگام ورود به بازار است.
در اینجا دو درس مهم وجود دارد. مورد اول این است که هیچ یک از این الگوهای نمودار عصمت نیستند. آنها بیشتر اوقات کار می کنند، اما نه همیشه. درس دوم این است که معامله گران فنی همیشه باید علائمی را که می گویند تحلیلشان اشتباه بوده را دریافت کنند. یکی از کلیدهای بقا در بازارهای مالی، کوچک نگه داشتن ضررهای تجاری و خروج سریع تر از ضرر تجارت است. یکی از بزرگترین مزایای تحلیل نمودار، توانایی آن در هشدار سریع به معامله گر با توجه به این واقعیت است که وی در طرف اشتباه بازار قرار دارد. توانایی و تمایل به سرعت تشخیص خطاهای تجاری و اقدام سریع دفاعی، خصوصیاتی هستند که در بازارهای مالی مورد توجه قرار نمی گیرند.
سر و شانه ها به عنوان یک الگوی تحکیمی
قبل از حرکت به الگوی قیمت بعدی، یک نکته پایانی در این مسئله وجود دارد که باید به آن بپردازیم. ما این بحث را با ذکر کردن آن به عنوان شناخته شده ترین و قابل اطمینان ترین الگوهای عمده ی معکوس شروع کردیم. با این حال شما باید این نکته را بدانید که این تشکیلات می توانند بعضا بیشتر به عنوان یک الگوی برگشتی عمل کنند. اگر این اتفاق بیفتد، این استثناست، نه یک قاعده.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
تحلیل تکنیکال و بررسی الگوهای اصلی + معرفی اندیکاتور MACD
الگو سر و شانه سقف بعد از یک روند صعودی شکل میگیرد که کامل شدن آن ، نشان دهنده پایان روند صعودی می باشد و سهم در آستانه ورود به سیر نزولی قرار دارد. الگو شامل سه سقف پشت سر هم می باشد، سقف وسط آن را سر و سقف های کناری را شانه می نامند سقف سر از دو سقف شانه ها بلند تر است و هنگامی که کف های ناشی از هر سقف به هم وصل شوند خط حمایت ( خط گردن) را تشکیل می دهند.فاصله سقف سر تا خط گردن نباید بیشتر از ۴۰ درصد کل بدن باشد.
از جمله سیگنال های هشدار دهنده در الگوی سر و شانه سقف میتوان به واگرایی حجم و قیمت در محدوده قله سر و شانه چپ ، شکست خط روند صعودی ، ناتوانی قله شانه راست برای رسیدن به قله سر و کاهش محسوس حجم معاملات شانه راست نسبت به دو قله قبلی ، شکسته شدن خط گردن و تکمیل الگو اشاره کرد.
البته باید در نظر گرفت که حجم معاملات معمولا در محدوده سر از شانه چپ کمتر است اما وجود چنین شرطی ( واگرایی حجم ) ضروری نیست بلکه کاهش محسوس حجم معاملات در محدوه شانه راست نشانه اصلی حجم معاملات در الگو سر و شانه محسوب می شود و در هنگام شکسته شدن خط گردن حجم معاملات به طور محسوسی افزایش پیدا میکند.هدف قیمتی در الگو سرو سانه سقف فاصله عمودی قله سر تا خط گردن، از محل شکسته شدن خط گردن اعمال می شود.
سر و شانه صعودی بهترین موقعیت برای خروج از یک سهم می باشد. در مورد فیلتر کد به کد حقوقی به حقیقی بیشتر بدانید.
الگو سر و شانه کف
الگوی سر و شانه کف با الگوی سروشانه سقف شباهتهای زیادی دارد اما این الگو برای معتبر بودن، مقدار زیادی به حجم معاملات وابسته است. به عنوان یک الگوی بزرگ بازگشتی، سر و شانه کف بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند به صعودی میشود. الگو شامل سه کف یا دره است و دره وسطی (سر) عمیقترین دره و دو دره کناری آن که به عنوان دره (شانه) سمت راست و دره ( شانه) سمت چپ نامیده میشوند عمق کمتری دارند.
در حالت ایدهآل دو شانه یا دو دره در این الگو در ارتقاع و عرض یکسان هستند. با اتصال برخوردهایی که به عنوان سطح یا محدوده مقاومتاند خط گردن شکل میگیرد.
حرکات قیمت در الگوهای سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقریبا شبیه هم ولی بالعکس هستند. نقش قیمت در الگوی سر و شانه کف، تفاوت این دو الگوست. گرچه افزایش حجم در زمان شکست خط گردن در “الگوی سر و شانه سقف” نشانهای قوی برای هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه تایید الگوست ولی در الگوی سر و شانه کف، این مورد برای تایید الگو کاملا لازم و حیاتی است.
بهترین موقعیت خرید و ورود به سهم سر و شانه کف می باشد.
الگو سقف دوقلو:
الگوی سقف دوقلو در مقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد، که یک الگوی نزولی است و زمان برگشت روند صعودی را نشان میدهد. همانطور که از نام آن مشخص است این الگو از دو اوج و یک کف در وسط آنها تشکیل شده است. الگو سقف دو قلو یک الگوی بسیار قوی می باشد. برای شناسایی این الگو باید منتظر بمانیم تا خط حمایت شکسته شود . بنابراین قبل از شکست خط حمایت ، هنوز شکل گیری این الگو مورد تایید نیست.
در الگوی سقف دو قلو هدف قیمتی ارتفاع قله راست تا خط گردن ، از محل شکسته شدن خط گردن اعمال می شود و یا کانال قیمت رسم می شود.
گاهی از اوقات در روند سهم هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه ممکنه سقف سوم هم تشکیل بشود.
الگو دسته فنجانی:
نمودار سهم در یک بازه زمانی نسبتا طولانی روند نزولی دارد و بدون هیچ عجله ای بازیگردانان سهام و عاملان پول هوشمند در کف قیمتی وارد سهم میشوند و بعد از گذشت مدت زمانی، رنج خوردن سهم تمام میشود و سهم با یک شیب نسبتا سریع رو به بالا، روند صعودی در پیش میگیرد. در این قسمت با توجه به شیب نزولی و شیب صعودی که اتفاق افتاده خود فنجان تشکیل میشود . بعد از برخورد به خط روند داخلی سهم کمی ریزش دارد در اصل موج اصلاحی خود را سپری میکند و دوباره بعد از اصلاح به روند صعودی خود ادامه میدهد در اینجا دسته فنجان در حال تشکیل شدن است.
الگو اسپایک یا شارپ :
اسپایک ها سخترین نوع حرکت بازار برای خرید و فروش هستند ، زیرا حرکت اسپایک خیلی سریع رخ میدهد و نوسان گیران بازیگران اصلی این الگو هستند. معمولا در بازار هایی اتفاق می افتند که بیش از حد در یک جهت حرکت کرده و با انتشار اخبار مغایر خیلی سریع و ناگهانی بازار دچار یک چرخش میشود.
الگو های ادامه دهنده:
الگوهای ادامه دهنده هم در روند صعودی و هم در روند نزولی تشکیل می شوند. به این شکل که پس از یک روند صعودی سهم شروع به اصلاح کرده و بعد از اتمام اصلاح به روند صعودی خود ادامه میدهد توجه کنید هدف قیمتی در این الگو به اندازه رشد موج اول میباشد، در روند نزولی این الگو کاملا برعکس شکل میگیرد.
تنها تفاوت الگو های ادامه دهنده با یکدیگر شکل تشکیل شده در موج اصلاحی می باشد. که می تواند به شکل یک مستطیل یا مثلث باشد.
اندیکاتور مک دی :
این اندیکاتور برای شناسایی قدرت ، شتاب و جهت روند استفاده می شود. اجزای تشکیل دهنده مک دی ، سیگنال همگرایی ، واگرایی و میانگین هدف قیمتی در الگوهای سر و شانه متحرک می باشد. مک دی جزء اندیکاتور های با اعتبار بالا است.
مک دی در دو نوع مک دی جدید و مک دی کلاسیک وجود دارد، که ما به جهت سهولت در تشخیص و دقت بالا از مک دی کلاسیک استفاده میکنیم.
اندیکاتور مک دی کلاسیک شامل خط های عمودی مشکی به نام هیستوگرام ، خط آبی به نام مک دی و خط قرمز بنام سیگنال می باشد.
زمانی که خط مک دی از پایین با خط سیگنال برخورد کند به ما سیگنال خرید و زمانی که خط مک دی از بالا با خط سیگنال برخورد کند به ما سیگنال فروش میدهد.
دیدگاه شما