کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟


کوچ نوسان‌گیران به کوچک‌ترها

دنیای اقتصاد : معاملات روز سه‌شنبه تالار شیشه‌ای پس از دو روز افت متوالی و نوسان در کانال یک میلیون و ۴۳۰ هزار واحد، با افزایش شاخص کل همراه شد. به این ترتیب روز گذشته نماگر اصلی بورس تهران با رشد بیش از ۸هزار واحدی (معادل ۶/ ۰ درصد) به محدوده یک میلیون و ۴۴۴ هزار واحدی وارد شد. رشد کمرنگ شاخص کل در حالی رقم خورد که تداوم اقبال به نمادهای کوچک بازار سبب شد شاخص کل‌ هم‌وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، برای چهارمین روز متوالی صعودی باشد و با افزایش ۸/ ۱درصدی همراه شود. اما دلیل اقبال به سهام با ارزش بازار پایین‌تر چیست؟ این مهم چه عواقبی می‌تواند به دنبال داشته باشد؟

سد جهانی اقبال به کالایی‌ها

یکی از موضوعاتی که درخصوص حرکت نقدینگی از بزرگان کالایی به سهام گروه‌های کوچک‌تر عنوان می‌شود، تغییر مسیر قیمت‌ها در بازار جهانی است. در آخرین روز کاری (میلادی) بازارهای جهانی بود که شاهد رشد خیره‌کننده فلزات و نفت بودیم. جایی که مس با رسیدن به مرز ۸هزار دلاری (به ازای هر تن)، سقف ۹۵ ماهه را تجربه کرد و روی نیز در قیمت ۲۸۶۶ دلار بر هر تن به اوج ۲۰ ماهه خود رسید. نفت نیز توانست از سد ۵۲ دلاری (بر هر بشکه) عبور کند و رکورد ۹ماهه خود را ارتقا دهد. این وضعیت اما ادامه پیدا نکرد. با بازگشایی بازار جهانی در روز دوشنبه، انتشار اخباری درخصوص شیوع گونه جدید ویروس کووید-۱۹ در بریتانیا که مسری‌تر از گونه‌های دیگر آن است، بازارها را متحول کرد. در این میان بسیاری از کشورها نیز از ممنوعیت پرواز به انگلستان کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ خبر دادند و پروازها به این کشور نیز با محدودیت مواجه شد. این مهم سبب شد تا شاهد افت قیمت فلزات و نفت باشیم. مس از اوج هفته گذشته خود بیش از ۵/ ۲ درصد عقب نشست و در جریان معاملات روز گذشته به محدوده ۷۸۰۰ دلار بر هر تن وارد شد. هر بشکه نفت برنت نیز که از سد ۵۲ دلار عبور کرده بود، روز سه‌شنبه حتی برای ساعاتی زیر مرز ۵۰ دلار دادوستد شد. این موضوع را می‌توان یکی از دلایل کاهش اقبال به سهام کامودیتی‌محور بورس تهران عنوان کرد.

اصلاح P/ E در بورس

فردین آقا‌بزرگی،‌ کارشناس بازار سرمایه:‌ نقش‌آفرینی سهم‌های پر وزن کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ در کنار حساسیت‌های سازمان بورس و سایر مسوولان در روند حرکتی شاخص نشان می‌دهد که در شرکت‌های بزرگ بیش از پیش دقت نظر صورت می‌گیرد، ‌بنابراین چنین موضوعی باعث می‌شود دامنه نوسان این گروه از سهام کمتر از سایرین باشد. بر این اساس در اولویت لازم برای مدیریت شاخص یا کنترل نوسان قیمت‌ها سهام‌های خرد قرار نمی‌گیرند.

موضوع دیگر مربوط به سهام شناور آزاد شرکت‌های بزرگ می‌شود. سهام این شرکت‌ها به دلیل اینکه ممکن است شناوری زیادی داشته باشند در نتیجه به راحتی قابلیت تاثیر‌پذیری از ورود نقدینگی نخواهند داشت.

بنابر موارد ذکر شده یکی از رویکرد‌ها این است که مانند چند ماه ابتدایی سال جاری کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ اغلب شرکت‌هایی که از توضیح بنیادی خاصی هم برخوردار نبودند، با رشد قیمتی سهام همراه شدند. تبعات رویداد اوایل سال ۹۹ همچنان قابل مشاهده است به‌طوری که P/ E بالای ۱۰۰ مرتبه نیز در بازار دیده می‌شود.

به هر حال یکی از معیار‌های ارزندگی و جذابیت در امر سرمایه‌گذاری نسبت قیمت به درآمدی است که شرکت‌ها از آن برخوردارند، ‌بنابراین در شرایط فعلی، فعالان بازار به خصوص افرادی که طی چند وقت اخیر دچار زیان شدند با استفاده از چربش اثر نقدینگی بر قیمت سهام استراتژی ورود به سهام کوچک را در دستور کار معاملاتی خود قرار می‌دهند.

ناهمگن شدن و غیر قابل توضیح بودن قیمت جاری کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ سهام و ارزش ذاتی آن می‌تواند یکی از پیامد‌‌های ورود نقدینگی به سهم‌های کوچک در نظر گرفته شود. به مرور زمان این بازدهی به دلیل اینکه به‌طور مستمر مورد هدف سرمایه‌گذارانی که با چنین تکنیکی فعالیت می‌کنند قرار می‌گیرد، در نتیجه نمی‌تواند نقطه‌ای ثابت را برای قیمت سهام ایجاد کند که پس از آن شاهد رشد‌هایی اینچنینی نباشیم.

در یک بازه میان مدت حداقل ۶ ماه تا یک سال شاهد بروز وضعیتی مانند ۳ تا ۴ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹ خواهیم بود که اصل و اساس معیار‌های سرمایه‌گذاری تحت تاثیر رفتار معامله‌گران قرار گرفته بود، بنابراین عملا یک اختلافی بین مقاصد کوتاه مدت و بلندمدت فعالان بازار ایجاد خواهد شد. در وضعیت فعلی باید مسوولان مربوط توجه بیشتری بر نوسان قیمت شرکت‌هایی که هر چند ممکن است نقش خاصی در شاخص کل نداشته باشند،‌ اما به دلیل اینکه ممکن است جو عمومی این دست از نوسانات کلیت بازار را تحت تاثیر قرار دهند، داشته باشند. به اعتقاد بنده بخش عمده‌ای از اینکه چرا صنایع بزرگ طی چند وقت اخیر تاثیر خاصی را از نوسانات متغیر‌های اثر‌گذار نمی‌پذیرد در شکل‌گیری قیمت‌ها قبل از وقوع اتفاقات بوده است. رشد بیش از اندازه‌ای که شاخص (۱۸۰درصد افزایش از ابتدای سال تا کنون) تجربه کرده است در برخی صنایع به حدی فزاینده بود که در حال حاضر هم به‌رغم اصلاحات صورت گرفته در بهبود وضعیت کامودیتی‌، قیمت نفت یا سایر متغیر‌ها به دلیل اینکه از قبل چنین اخباری پیشخور شده است بنابراین فقط نسبت‌‌های P/ E در شرف اصلاح هستند، کما اینکه از ابتدای مرداد که متوسط P/ E در رقمی بالغ بر ۳۴ مرتبه قرار داشت اکنون به رقم ۲۰ مرتبه رسیده است. بر این اساس انتظار رشد شارپی برای چند ماه پایانی سال جاری وجود ندارد و نوسان سینوسی بسیار محدود طی این مدت دور از انتظار نیست.

افزایش شاخص هم‌وزن

روزبه شریعتی، تحلیلگر بازار سرمایه:‌ اینکه سهم‌های بزرگ و شاخص‌ساز خیلی مورد اقبال سهامداران حقیقی قرار نمی‌گیرند به این کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ دلیل است که طرف عرضه از سوی حقوقی‌ها و بازارگردان‌ها به حدی قدرتمند بوده که اجازه پیشروی نقدینگی خرد حقیقی‌ها را نمی‌دهد. البته شاید محرک‌هایی که برای سهم‌های بزرگ وجود دارد با ابهام و عدم ثبات زیادی همراه است که در حقیقت جسارت خرید سهام شرکت‌های بزرگ وجود ندارد. به اعتقاد بنده نقدینگی سرگردان در حال حاضر به سهم‌های کوچک بازار وارد می‌شود و تک‌ سهم‌هایی که گاه از پتانسیل بنیادی و غیر‌سیستماتیک برخوردارند در واقع با افزایش اقبال همراه شده‌‌اند. اگر محرک‌هایی که در سهام شاخص‌‌ساز تاثیر‌گذار هستند با ثبات شوند یا اینکه فرصت آربیتراژ مهیا شود به‌طوری که سهم‌های بزرگ افت کنند و سهم‌های کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ کوچک نیز به میزانی افزایش پیدا کنند که از لحاظ ارزندگی دستخوش تغییر شوند. در واقع شاخص هم‌وزن با شاخص کل مورد مقایسه قرار می‌گیرد در صورتی که هم وزن نزدیک ۷۰ درصد رشد کند و در نقطه مقابل شاخص کل هیچ‌گونه رشدی را به ثبت نرسانده باشد در نتیجه پارادایم فکری سرمایه‌گذاران تغییر پیدا خواهد کرد و سهام شرکت‌های بزرگ مورد اقبال قرار می‌گیرد. پیامد اقبال تک سهم‌ها را می‌توان در رشد شاخص هم‌وزن و تغییرات جزئی شاخص کل مشاهده کرد.

پیامد بورس‌بازی در کوچک‌ترها

در حالی قیمت سهام صنایع و شرکت‌های بزرگ در دنیا طی چند روز معاملاتی اخیر تحت تاثیر ویروس جهش‌یافته کرونا در مسیر کاهشی قرار گرفته‌اند که در بورس تهران نیز روند حرکتی سهام به همین منوال است؛ به‌طوری‌که در چند روز گذشته شاهد روی‌گردانی سرمایه‌گذاران از بزرگان بازار هستیم. در این میان اما بخش قابل توجهی از نقدینگی، طرف تقاضای سهم‌های کوچک و متوسط را سنگین‌تر از روز‌های گذشته کرده است؛ به‌طوری‌که بعضا شاهد خروج پول از لیدر‌های شاخص‌ساز و تزریق آن به تک سهم‌‌های کوچک هستیم. ارسال سیگنال افزایش شاخص هموزن به جامعه سهامداری نیز از پیامد چنین تغییر رویکردی در فضای معاملاتی بورس و فرابورس در نظر گرفته می‌‌شود که به اعتقاد صاحب‌نظران اقتصادی، تداوم این رویه پیامد‌‌هایی را برای بورس‌بازان خواهد داشت.

به دلیل اینکه سهم‌های کوچک در محدوده جذابی قرار دارند، نقدینگی هوشمند همچنان بخش مولد اقتصاد کشور را بستری امن برای سرمایه‌گذاری در نظر می‌گیرد. با چنین رویکردی هرچند پول تازه می‌تواند در نقش محرک قابل اتکایی در رشد تک‌سهم‌ها پدیدار شود، اما بررسی و مرور تجربیات گذشته حاکی از این است که سهام صنایع کوچک به دلایلی همچون نقد شوندگی پایین در زمانی که کوچک‌ترین ریسکی را متحمل شوند سریعا درصف فروش قفل می‌شوند. بنابراین چنین اتفاقی با توجه به قدرت اندک بازارگردانی در این سهم‌ها می‌تواند در صورت تداوم، خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به قشر سرمایه‌گذار وارد کند و در این میان تنها حرفه‌ای‌های بازار هستند که گاه همراه با رانت اطلاعاتی یا پشتوانه حقوقی می‌توانند به‌عنوان برندگان این روز‌های بورس در سهم‌های کوچک نوسان‌گیری و کسب سود کنند.

بازگشت پول‌های حقیقی

روز گذشته پس از دوری دو روزه سهامداران حقیقی از زمین خرید سهام، شاهد ثبت خالص خرید ۵۳۶ میلیارد تومانی این دسته از بازیگران سهام بودیم. در این میان بیشترین توجه سهامداران خرد به زیرمجموعه‌های گروه خودرو و ساخت قطعات معطوف شد.

سهامی که در روزهای اخیر با فشار سنگین فروش مواجه شدند اما روز گذشته به مدار صعودی بازگشتند و معامله‌گران شاهد جابه‌جایی سهام خودرویی به ارزش ۱۸۲ میلیارد و ۳۷۰ میلیون تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. پس از آن گروه کاشی و سرامیک بود که در تداوم روند روزهای گذشته خود شاهد افزوده شدن سهامی به ارزش ۱۰۶ میلیارد تومان به سبد سهام حقیقی‌ها بود.

در آن‌سوی بازار همانطور که اشاره شد گروه‌های بزرگ کالایی شاهد خروج نقدینگی حقیقی بودند. در این میان بیشترین خالص فروش سهامداران خرد به ارزش ۱۱۶ میلیارد و ۵۸۰ میلیون تومان از زیرمجموعه‌های گروه فلزات اساسی رقم خورد. گروه چند رشته‌ای صنعتی نیز در این روز شاهد جابه‌جایی سهامی به ارزش ۶۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. دو گروه کانه‌های فلزی و محصولات شیمیایی نیز در مجموع با خالص خرید ۲۶ میلیارد تومانی حقوقی‌ها همراه شدند.

در بازار چه گذشت؟

در جریان دادوستدهای روز سه‌شنبه از ۳۳۶ نماد معامله شده بورسی، ۱۶۴ نماد (معادل ۴۹ درصد) صف خرید به ارزش ۱۹۱۶ میلیارد تومان داشتند و ۲۷ نماد (معادل ۸درصد) صف فروش به ارزش ۴۳۲ میلیارد تومان تشکیل دادند.

در این بین دو نماد «وپارس» و «خودرو» بیشترین حجم صف خرید و نماد استانی «وسلرستا» بیشترین حجم صف فروش را داشت.

در معاملات فرابورس نیز از ۱۳۶ نماد فعال، ۷۰ نماد (معادل ۴/ ۵۱ درصد) صف خرید به ارزش ۸۰۲ میلیارد تومان و تنها یک نماد (قچار) صف فروش ۱۱ میلیارد تومانی داشتند. نماد تازه‌وارد «وکبهمن» دیروز هم بیشترین حجم صف خرید را داشت. از مجموع کل بورس و فرابورس حدود ۷۴درصد از نمادها قیمت پایانی مثبت و ۲۳ درصد از نمادها با قیمت پایانی منفی معاملات دیروز را پایان دادند. ضمن آنکه ارزش معاملات خرد بورس تهران (با کسر معاملات بلوکی و اوراق مشارکت) با رشد حدود ۱۴ درصدی نسبت به روز دوشنبه، ۱۱ هزار و ۲۶۰‌میلیارد تومان برآورد شد.

رونق، شرط کوچ نقدینگی از بانک‌ها به سمت بورس است

رونق، شرط کوچ نقدینگی از بانک‌ها به سمت بورس است

محمد قصری در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم با اشاره به این که یکی از دلایل رکود معاملات بورس از خردادماه امسال تاکنون انتشار گزارش های سه ماهه و عدم تاثیرپذیری آنها از کنترل تورم و شرایط پسابرجام است گفت: بر این اساس رفته رفته با پایان فصل مجامع، معامله گران از حالت احتیاط خارج می شوند و شاهد گردش نقدینگی در بازار خواهیم بود.

این کارشناس بازار سرمایه در خصوص تاثیرپذیری معاملات بورس از کاهش نرخ سود بانکی نیز اذعان داشت: در صورتی که بازار سهام از جذابیت های لازم برخوردار باشد و سود بیشتری نسبت به بانکها به نقدینگی و سرمایه ها دهد، می توان شاهد کوچ نقدینگی از بازار پول به سمت بازار سرمایه بود.

وی افزود: از سوی دیگر یکی از دلایل ادامه نیافتن رونق معاملات در بورس رکود حاکم بر اقتصاد کشور است که تاثیر خود را بر گزارشات منتشر شده شرکتها و نیز مجامع آنها گذاشته است.

این کارشناس بازار سرمایه گفت: در حال حاضر بنگاهها و صنایع کشور با کمبود نقدینگی مواجه هستند و کاهش نرخ سود بانکی و در پی آن بهره تسهیلات هم تاکنون نتوانسته نقدینگی مورد نیاز شرکتها را فراهم کند.

وی اضافه کرد: تا زمانی که مشکلات صنایع و شرکتها بویژه در زمینه تامین نقدینگی برطرف نشود نمی توان به رونق اقتصادی و گذر از رکود امید داشت و تا مادامی هم که اقتصاد رونق نیابد نمی توان به ادامه رشد و رونق در بازار سهام دل بست.

این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: از سوی دیگر باید به بازار سهام با دید بلندمدت نگاه کرد و برای تعمیق این فرهنگ نیز باید اطلاع رسانی مناسبی در بورس انجام شود تا رفته رفته هیجان جای خود را به تحلیل و بررسی گزارشان مالی در بورس دهد.

رشد نقدینگی تا کجا ادامه پیدا می کند؟/ بازارهای مالی ایران به سمت ثبات می رود

بررسی های بانک مرکزی نشان می دهد در پایان سال 1392 رقم نقدینگی 29 درصد رشد داشته است.

احسان ميزاني: در همين دوره زماني پايه پولي نيز افزايش داشته است. دولت طي سال 1392 تلاش کرده تا روند افزايش نقدينگي را کاهش دهد. مسعود نيلي مشاور ارشد اقتصادي رئيس جمهور نيز در ابتداي سال جاري اعلام کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ کرده بود از راه کنترل نقدينگي، نرخ تورم را کاهش مي دهند. در هشت ماه ابتداي دولت حسن روحاني، پايه پولي کشور 25 درصد رشد داشته است. در پايان سال 92 و در جموع دوازده ماهه نيز رشد پايه پولي به 17 درصد رسيده بود. ولي با اين حال در همين دوره زماني، حجم پول تنها 11درصد و سپرده دیداری 8درصد رشد داشته، اما حجم شبه پول یا سپرده‌های بلندمدت، 30درصد رشد را تجربه کرده است. برهمين اساس در نه ماه سال گذشته پايه پولي رشد 23 هزار ميليارد توماني را تجربه کرده است. گزارش بانک مرکزي نشان مي دهد در همين دوره زماني حجم پول 12هزار میلیارد تومان و شبه پول و سپرده‌های سرمایه‌گذاری 109هزار میلیارد تومان افزایش یافته است و رشد سپرده‌های بلندمدت 9برابر رشد حجم اسکناس و سپرده دیداری بوده است. سهم شبه پول و حساب‌های سپرده سرمایه‌گذاری بلندمدت، در جذب 122هزار میلیارد تومان نقدینگی افزایش یافته، به‌میزان 90درصد و سهم پول یا اسکناس و سپرده دیداری به‌میزان تنها 10درصد بوده است. در همين دوره 90درصد از رشد نقدینگی به‌حساب‌های سپرده سرمایه‌گذاری جذب شده است.

برای دیدن تصویر در ابعاد واقعی روی آن کلیک کنید.

نگاهی به‌شاخص‌های مطالبات بانک‌ها نیز نشان می‌دهد که میزان مطالبات سیستم بانکی از بخش‌های دولتی و غیر دولتی به‌میزان 18درصد رشد داشته است. مجموع بدهی دولت و شرکت‌های دولتی به‌سیستم بانکی، بدهی دولت به‌سیستم بانکی، بدهی شرکت‌های دولتی به‌سیستم بانکی و همچنین بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی در این مدت 9ماهه حدود 12درصد افزایش یافته‌اند. بدهی بانک‌های تخصصی به‌بانک مرکزی نیز با افزایش قابل توجه 18درصدی مواجه شده اما بدهی بانک‌های تجاری به بانک مرکزی به‌میزان 28- درصد کاهش قابل توجهی داشته است.

گزارش هاي آماري نشان مي دهد در سال 1392 دولت موفق شده تا مولفه هاي اثرگذار در رشد قيمت ها و افزايش نقدينگي را کنترل کند. در صورتي که تا پايان سال 1393 روند کنترل نقدينگي به همين شکل ادامه پيدا کند، احتمال کاهش بيشتر تورم نيز وجود دارد. دولت قصد دارد از طريق ساماندهي بازارهاي مالي و بخصوص وضعيت بانک ها به سمت ايجاد ثبات در مولفه هاي مهم بازارهاي مالي برود. در حال حاضر نيز با کنترل تورم روي مرز 23 درصد وضعيت بازارها قدري بهبود پيدا کرده است.

معضل تازه‌؛ کوچ مالباختگان به سوی بازار نوظهور

معضل تازه‌؛ کوچ مالباختگان به سوی بازار نوظهور

گروه اقتصادی: رمز ارزها حالا در حال تبدیل شدن به معضل تازه‌ای برای اقتصاد ایران هستند.اقتصاد ایران در ۵۰ سال اخیر همواره با موج‌های فزاینده تورمی روبه‌رو بوده و نرخ تورم عمومی در کشور همواره دو رقمی بوده است. حالا اما بحران تورم روی دیگر خود را با توسعه بازارهای سرمایه‌گذاری نشان داده است. بررسی‌ها کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ نشان می‌دهد بازارهای سنتی سرمایه‌گذاری در ایران تا چندی پیش، بازارهایی چهارگانه بودند. بازار طلا و سکه، بازار ارز، بازار مسکن و بازار خودرو همگی بازارهای چهارگانه سنتی سرمایه‌گذاری در ایران محسوب می‌شوند اما در دو سال اخیر با ظهور امکانات تازه، دو بازار به فهرست بازارها سرمایه‎پذیر در ایران افزوده شد.

بازار سرمایه و بازار ارزهای دیجیتال این دو بازار نوظهور هستند. البته در خلال سال‎های گذشته بازارهای جدیدی نیز ظهور کرده‌اند که پایداری چندانی نداشته‎اند اما در دوره‌هایی به مرکز جذب سرمایه بدل شده بودند. به عنوان مثال در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 ثبت‌نام سیم‌کارت برای بسیاری از دارندگان سرمایه‎های خرد، بازاری بسیار جذاب محسوب می‎شد. تفاوت قیمت ثبت‌نام سیم کارت با قیمت آن در بازار آزاد مهمترین انگیزه سرمایهگذاران برای ورود به این بازار بود. این وضعیت در سال گذشته به واسطه تفاوت قیمت خودرو در بازار ثبت‌نام خودرو نیز ایجاد شد.اما این دست بازارها دوام چندانی نداشتند و در برخی دوره‌ها برای جمع‌آوری مقطعی نقدینگی به کار گرفته شدند.

نقدینگی ایرانی‌ها کجاست؟
تا زمانی که بازارهای سنتی چهارگانه در ایران پذیرای سرمایه‎های خرد و کلان بودند، امکان رصد جریان نقدینگی وجود داشت. سرمایه‎های خرد غالبا در بازار طلا و سکه و ارز تجمیع شده و سپس راهی بازار خودرو و مسکن می‌شدند. در دو سال گذشته بازار سرمایه نیز به محلی برای متقاضیان سرمایه‌گذاری بدل شدند. حالا اما طبق اعلام عضو شورای عالی بورس، علیزاده، 150 هزار میلیارد تومان از سرمایه‎های بورس راهی بازار رمزارزها شده است. نه تنها عضو شورای عالی بورس که دیگر کارشناسان و اغلب مسئولان نسبت به این عطش عجیب برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال هشدار می‌دهند و معتقدند این اتفاق می‌تواند تهدیدی برای اقتصاد تلقی شود.

چرا بازار رمز ارز رونق گرفت؟
بسیاری این سئوال را مطرح می‎کنند که چرا بازار رمز ارزها رونق گرفت؟ برای پاسخ به این باید دو مسئله مورد توجه قرار گیرد. بازار رمزارزها تنها در ایران بازاری پررونق نیست بلکه در تمام جهان این بازار به بازاری نوظهور و جذاب برای سرمایه‌گذاران تبدیل شده است. آیلان ماسک، یکی از ثروتمندترین چهره‌های فعال در حوزه فناوری در ماه‌های اخیر با توییت‌های خود سبب جابه‌جایی قیمت‌ها در بازار رمزارزها شده است. حمایت وی از ارزهای دیجیتالی در رونق این بازار تأثیر بسزایی داشته است. از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان معتقدند تحت‌تاثیر شیوع کرونا در تمامی کشورهای جهان، بازارهای سنتی نظیر بازار سهام، بازار نفت و بازار طلا با تلاطم‌های شدیدی روبرو شدند و در نتیجه این تغییرات اقتصادی، فضا برای ظهور بازار ارزهای دیجیتال مهیا شد.

در ایران نیز همه این عوامل در کنار ریزشی شدن تمامی بازارهای سنتی یعنی بازار ارز، طلا و سکه و ریزش عجیب بازار سرمایه، فضا را برای قدرت نمایی بازار نوظهور ارزهای دیجیتال مهیا کرد. باید در نظر داشت بازار مسکن و خودرو نیز در رکودی کشدار به سر می‎برند و آینده این بازارها نیز چندان قابل پیش‎بینی نیست.

وقتی هشدارها شنیده نمی‎شود
از حدود دو سال قبل، بورس اوراق بهادار به بازاری مهم برای به سرمایه‌های سرگردان تبدیل شد. در این دوره زمانی تمام هشدارها درخصوص ریسک بالای سرمایه‌گذاری بدون مطالعه، ناشنیده باقی ماند و بسیاری از افراد بدون تخصص کافی نسبت به خرید سهام در بازار سرمایه اقدام کردند. آفتاب بخت بازار سرمایه اما زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد غروب کرد و 10 ماهی است این بازار با عقب‌نشینی‌های پی‌درپی به نقطه‎ای بحرانی در اقتصاد ایران بدل شده است. برگزاری تجمع‎های متعدد از سوی سهامداران دلیل این مدعاست. روز گذشته نیز شاخص بازار سرمایه با ریزش بیش از ۱۵ هزار واحدی، کف مقاومتی خود را برای چندمین بار پیاپی از دست داد.

تا زمانی که بازارهای سنتی چهارگانه در ایران پذیرای سرمایه‎های خرد و کلان بودند، امکان رصد جریان نقدینگی وجود داشت. سرمایه‎های خرد غالبا در بازار طلا و سکه و ارز تجمیع شده و سپس راهی بازار خودرو و مسکن می‌شدندنکته اینجاست که ریزش بازار سرمایه زمینه را برای ظهور بازاری بسیار پرریسکتر از تمامی بازارهای سنتی و مدرن ایران فراهم آورد و در این شرایط بازار رمزارزها به کانون بحران آینده تبدیل شد.

مالباختگان بازار نوظهور در راه هستند؟
بررسی اخبار نشان می‌دهد در ماه‎های اخیرسهامداران بازنده هر از چندی نسبت به برگزاری تجمع‌های اعتراض‌آمیز اقدام کرده‌اند. پیش از این نیز مالباختگان موسسات مالی و اعتباری در جای‌جای ایران تجمعاتی اعتراض‌آمیز برگزار کرده بودند و خطوط اعتباری بانک مرکزی برای بازپرداخت سرمایه مالباختگان، زمینه را برای رشد تورم مهیا کرد. حالا اما سهامدارانی که لازم است ریسک بازار سرمایه را بپذیرند، همچنان نسبت به سوخت شدن سرمایه‌هایشان معترضند اما ماهیت بازار رمز ارزها با تمامی بازارهای پیشین تفاوت دارد.

بسیاری از کارشناسان معتقدند بازار رمزارز در حقیقت بازاری است که در داخل کشور متمرکز نیست و سرمایه‌گذاری در این بازار در حقیقت نوعی خروج سرمایه از کشور تلقی می‎شود. هر چند این هشدارها در فضای بین‎المللی نیز داده می‎شود اما سرمایه‎گذار ایرانی با بحرانی جدی‌تر و خطری مضاعف روبروست چرا که بهای ارز در مقطع کنونی نیز رو به کاهش است و همین نوسان می‌تواند سود سرمایه‌گذاران در بازار رمز ارزها را متغیر و غیرقابل محاسبه کند.

از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که بازار رمز ارزها به زودی با جمع شدن دامنه کرونا و بازگشت اعتماد به بازارهای سنتی، شاهد کاهش قیمت‌ها خواهد بود. در این صورت سرمایه‌گذار ایرانی نه‌فقط از کاهش قیمت ارزهای دیجیتال، بلکه از کاهش قیمت ارز در کنار این اتفاق به صورت توأمان متضرر خواهد شد. از سوی دیگر باید توجه داشت که بازار رمزارزها تضمین خاصی را ندارد و سرمایه‌گذاران این بازار باید ریسک بلوکه شدن سرمایههایشان را در ایران بپذیرند چرا که حتی ممکن است چنین اتفاقی به دلیل اعمال سیاست‎های تحریمی علیه ایران رخ بدهد؟

وحید شقاقی شهری معتقد است تحت‌تاثیر ریزش بازارهای سنتی، نقدینگی به سمت بازار رمز ارزها و سپرده‌گذاری بلندمدت در سیستم بانکی در حرکت است. وی می‎گوید: زمانی که پیش‎بینی‌پذیری اقتصاد کاهش پیدا می‌کند، یکی از بازارهای دارایی متلاطم می‌شود. اکنون اقتصاد ایران با تلاطم در پنج بازار ارز، طلا و سکه، خودرو، مسکن و بورس روبروست و طبیعی است موج سرمایه‌ها به سمت رمزارزها حرکت کند، اما لازم است سرمایه‎گذاران ریسک این بازار را بپذیرند.

به نظر می‌رسد در شرایط کنونی، تدبیر لازم باید از سوی دستگاه‎های حاکمیتی نظیر وزارت صمت؛ وزارت نیرو و بانک مرکزی برای روشن شدن ابعاد معامله و استخراج رمز ارز روشن شود و این نهادها در قامت رگولاتور با مشخص کردن شرایط مانع از شکل‌گیری سیاه‌چاله‌ای تازه در اقتصاد ایران شوند. در غیر این صورت بحران سوخت شدن سرمایه‌ها این بار در کنار فرار سرمایه‎ها از ایران کام اقتصاد را تلخ خواهد کرد.

خرس دوم در بورس ۹۹/ گره کور بورس تهران!

یکی از کورترین گره‌های بورس تهران که در شرایط هیجانی چه مثبت و چه منفی، بیشتر خود را نشان می‌دهد، محدودیت دامنه نوسان است. قانونی خودساخته که سبب شد سهام ناتوان از پیداکردن نقطه تعادلی کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ باشند و با تشدید هیجان در صفوف فروشی که روز به روز سنگین‌تر می‌شوند، امیدی به بازگشت روزهای سبز نباشد.

معاملات شنبه با افت ۵/ ۳ درصدی شاخص کل بورس به پایان رسید و نماگر سهام به کمترین سطح از ۲۵ خردادماه نزول کرد تا علاوه‌بر شکستن مرز مقاومتی ۲/ ۱ میلیون واحد، برای دومین بار در سال‌جاری، شاهد تغییر روند بازار و ورود به فاز خرسی باشیم.

ارزش معاملات خرد هم روز شنبه کاهش چشم‌گیری داشت و به کمترین مقدار خود از یک ماه پیش رسید. بررسی‌ها نشان می‌دهد در نیم‌قرن فعالیت بورس تهران، این بازار تنها ۵ فاز نزولی را به خود دیده و تاکنون سابقه تجربه دو دوره خرسی در یک سال وجود نداشته است.

شکسته شدن پی‌در‌پی کف‌های حمایتی، فعال شدن حد ضرر معامله‌گران در بسیاری از نمادها، هراس از تداوم افت قیمت‌ سهام و جو هیجانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهم‌ترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران می‌توان عنوان کرد.

در این میان سیاست‌گذار بورسی نیز با نگاه پوپولیستی خود سبب فرسایشی شدن اصلاح قیمت‌ها شده است. جایی که عزمی برای حذف دامنه نوسان و رسیدن سریع قیمت‌ها به تعادل دیده نمی‌شود.

بورس تهران در یک روز نیمه‌تعطیل بیشترین افت در یک ماه اخیر را تجربه کرد و با کاهش ۵/ ۳ درصدی، ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز واگذار کرد و به کمترین سطح از ۲۵خرداد رسید.

فشار فروش در این روز معاملاتی آنچنان زیاد بود که ۹۰ درصد از سهام بورسی، معاملات روزانه خود را با افت قیمت به پایان رساندند که قریب به اتفاق این نمادها با صف‌های سنگین فروش مواجه بودند.

شکسته شدن کف‌های حمایتی، فعال شدن حد ضرر چارتریست در بسیاری از نمادها، هراس از ادامه‌دار بودن افت قیمت‌ها و جو روانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهم‌ترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران می‌توان عنوان کرد.

شاخص کل بورس تهران پس از آنکه افتی سه ماهه را تجربه کرد و بیش از ۴۲ درصد از ارتفاع خود را از دست داد، در دوم آبان به کف یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد رسید.

پس از آن شاهد بازگشت مجدد این نماگر به مدار صعودی بودیم. به‌طوری که تنها در ۱۴ روز کاری، با رشد بیش از ۲۰ درصدی از کف، بازار سهام تغییر فاز داد و به اصطلاح «گاوی» شد.

این شرایط اما دوام چندانی نداشت و تنها هشت روز دیگر شاهد ثبت ارقام مثبت در کارنامه این بازار بودیم. شاخص تا محدوده یک میلیون و ۵۲۷ هزار واحد پیش رفت اما مجال برای رشد بیشتر نیافت و سهام باز هم کاهشی شدند.

حال پس از گذشت ۲۵ روز بار دیگر بورس تهران وارد فاز خرسی شد. شاید اولین باری باشد که در یک سال شاهد تغییر فاز چندباره بازار سهام هستیم. آخرین بار ۶ شهریور بود که دماسنج اصلی بازار سهام پس از تجربه رشدی پرشتاب و افسارگسیخته در محدوده یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحدی وارد فاز خرسی شده بود.

در پاییز سال ۹۷ نیز اتفاقی مشابه رخ داد. در آن سال بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرو رفت. اما تغییر فاز چندباره در یک سال اتفاقی نادر بود که در اوج هیجانات منفی به وقوع پیوست.

فوبیای ریزش ادامه‌دار سهام

یکی از مسائلی که ماحصل افزایش تعداد بورس‌اولی‌ها در سال جاری است، ترس از صفر شدن قیمت سهام است. فوبیایی که سبب شده رفتارها غیرمنطقی به نظر برسد و معامله‌گران فرار را بر قرار ترجیح دهند. در ادبیات مالی رفتاری به دو اصطلاح «زیان‌گریزی» (loss aversion) و «ریسک‌گریزی» (risk aversion) برخورد می‌کنیم.

ریسک‌گریزی این‌گونه تعریف می‌شود که همواره گزینه‌هایی که سود مطمئنی با ریسک پایین‌تر دارند جذابیت یا مطلوبیت بیشتری به سرمایه‌گذار می‌دهند، اما در زیان‌گریزی احساس سرمایه‌گذار تشریح می‌شود.

افراد عموما در مواجهه با زیان محتاط‌تر بوده و همین امر سبب بروز رفتارهای غیرعقلایی می‌شود. با یک مثال ساده فرض کنید یک سرمایه‌گذار در یک ماه ۱۰۰ میلیون تومان سود کسب کرده است و در ماه بعد به دلیل تغییر روند همان ۱۰۰ میلیون تومان را از دست داده است.

اگر هزینه فرصت این سرمایه‌گذاری را در نظر نگیریم، نباید تغییر در مطلوبیت وی ایجاد شده باشد. اما در واقعیت و بنا به نظرات مالی – رفتاری این سرمایه‌گذار با کاهش مطلوبیت مواجه شده است.

در واقع اثر بالاتر زیان بوده که مطلوبیت فرد را منفی کرده آن نیز در حالی که تغییری در دارایی‌های وی ایجاد نشده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سرمایه‌گذاری که در دوره رونق نیز توجه چندانی به تحلیل‌ها نداشت، اکنون در مواجهه با زیان بسیار غیرمنطقی‌تر رفتار کند.

کفی که از دست رفت؛ ضررهایی که فعال شد

افت قیمت سهام در معاملات روز شنبه سبب شد تا نه تنها کف پیشین شاخص کل سهام یعنی یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد از دست بروند، بلکه این نماگر ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز ترک کند. مرزی روانی که پیش‌تر شاخص کل با برخورد به آن تغییر مسیر داده بود، اما روز شنبه این اتفاق نیفتاد و صف‌های سنگین فروش ۵هزار میلیارد تومانی در این روز، احتمال ریزش بیشتری را نیز می‌دهند.

در این میان کف حمایتی (تکنیکال) یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد پیش‌روی فعالان این بازار قرار دارد. پیش از این نیز عنوان شده بود که به دنبال افت قیمت سهام در عموم نمادهای معاملاتی، حد ضرر بسیاری از چارتریست‌ها فعال شده و این دسته از بازیگران دست به ماشه فروش شده‌اند.

حال در صورت از دست رفتن کف بعدی تکنیکال، احتمالا افزایش فشار فروش از سوی این دسته از بورس‌بازان وجود دارد. به ویژه آنکه بخش عمده معامله‌گران این روزها بازار سهام را تازه‌واردانی تشکیل می‌دهند که اغلب نگاهی کوتاه‌مدت داشته و با استفاده از تحلیل‌های نموداری دادوستد می‌کنند.

ریزش دلار تا کجا؟

کاهش ریسک‌های سیستماتیک در سه روز پایانی ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ و همزمان با آن اظهارات رئیس‌دولت در خصوص نرخ دلار ۱۵ هزار تومانی در سال آینده تاثیر خود را بر بازار ارز به جا گذاشته است. در این میان روز گذشته اعداد و ارقام حکایت از شکننده بودن مرز ۲۲هزار تومانی داشت. این مهم یکی دیگر از عوامل تشدید‌کننده فشار فروش در بازار سهام است.

جایی که بیش از ۶۰ درصد از شرکت‌های بورسی را کالایی‌هایی تشکیل می‌دهند که بر سودسازی آنها رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد. این در حالی است که برخی کارشناسان ارزشی بازار سهام معتقدند که سهام بزرگ و بنیادی بورس حتی با دلار ۱۷ هزار تومانی نیز با انحراف ۵ تا ۱۰درصدی در همین محدوده قیمتی، ارزنده هستند و روند کاهشی چندانی نخواهند داشت.

کوچ نقدینگی حقیقی از بورس؟

در روزی که شاخص کل بورس تهران بیشترین افت از ۲۵ آذرماه را ثبت کرد، ششمین خروج سنگین حقیقی در تاریخ این بازار رقم خورد. به این ترتیب روز شنبه سهامی به ارزش ۲ هزار و ۶۱ میلیارد تومان از سبد سهام معامله‌گران خرد بازار به پرتفوی حقوقی‌ها منتقل شد. اما آیا این پول در حال حرکت به دیگر گزینه‌های سرمایه‌گذاری است.

نگاهی گذرا به رقبای بازار سهام نشان می‌دهد در حال حاضر هیچ گزینه جذابی پیش‌روی سرمایه‌گذاران قرار ندارد.

دلار و سکه با کاهش ریسک‌های سیستماتیک در حال تخلیه حباب به وجود آمده در ماه‌های گذشته هستند.مسکن و خودرو نیز شرایط مشابهی را تجربه می‌کنند و آمار و ارقام از کاهش قیمت‌ها در این دو بازار حکایت دارد. بازار طلا نیز نه تنها به پول بزرگ نیاز دارد بلکه از جذابیت چندانی نیز برخوردار نیست. تنها گزینه پیش‌رو سرمایه‌گذاری در سپرده‌های پس‌انداز با سودهای کمتر از ۱۰ درصد است.

به نظر می‌رسد پول‌های خارج شده از گردونه معاملات سهام، به‌طور کامل از این بازار پرریسک دل نکنده‌اند و در حال ارزیابی بازار و قیمت‌ها و پیدا کردن نقطه ورود مجدد هستند. در این میان برخی کارگزاری‌ها به‌طور خودکار مانده حساب مشتریان خود را در صندوق زیرمجموعه سرمایه‌گذاری می‌کنند. شاید به این دلیل است که آمارها حکایت از ورود نقدینگی طی روزهای گذشته به صندوق‌های با درآمد ثابت داشته است.

نگرانی پوپولیستی از حذف هیجان‌ساز بورس

به جرات می‌توان گفت یکی از کورترین گره‌های بورس تهران که در شرایط هیجانی چه مثبت و چه منفی، بیشتر خود را نشان می‌دهد، محدودیت دامنه نوسان است. قانونی خودساخته که سبب شد سهام ناتوان از پیداکردن نقطه تعادلی باشند و با تشدید هیجان در صفوف فروشی که روز به روز سنگین‌تر می‌شوند، امیدی به بازگشت روزهای سبز نباشد.

سیاست‌گذار بورسی نیز که از ابتدا و همانند دیگر بخش‌های کشور سیاستی پوپولیستی را در پیش گرفته، با نگرانی از پاسخگویی به سهامداران بابت این محدودیت صف‌ساز، به افزایش زیان در این بازار دامن زده است.

دو روی سکه بازارها

بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژه‌ای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایه‌گذاری آشنا است. حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم.

بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژه‌ها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده می‌شود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگ‌ترین بازارهای مالی است که در وال‌استریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده می‌شود. مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است.

مجسمه «گاو» معرف همه سرمایه‌گذارانی است که ریسک‌پذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایه‌گذارانی است که می‌ترسند بازار با افت مواجه شود.

اما چرایی این نام‌گذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمی‌گردد. گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت می‌کنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است. خرس‌ها در نبرد، همواره با دستان پرقدرت و ضربات از بالا به پایین دست‌ها، به حریف ضربه زده و آن را شکست می‌دهند.

از این‌رو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمت‌ها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص می‌کند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود با کاهش بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.