حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ ۱۰ نکته اصولی برای تعیین حد ضرر
معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدودههایی را تعیین میکنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام میشود. اجازه بدهید مثالی در این زمینه بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم میگیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
عاملهای گوناگونی بر تعیین حد ضرر، تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما در کل، عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شامل موارد زیر میشوند:
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان میگذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکتههایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شدهای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایجترین اشتباهها تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معاملهگر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
- حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف میکنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاهمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا بهعنوان حمایت عمل میکند، قرار دهید.
سلام خسته نباشید میخام تو بازار کریپتو فعالیت کنم فقط یک سوال بیشتر ذهنمو درگیر کرده اگه یه ارز 100% ضرر بده اون معامله خودکار کامل بسته میشه؟یا بعد از معدتی برمیگرده؟ خیلی ممنون میشم اگه جواب بدید
باسلام دوست عزیز
با توجه به نوع معامله ای که انجام داده اید متفاوت است. اگر از فیوچرز باشد احتمال از بین رفتن کامل وجود دارد ولی اگر ارزدیجیتالی از اسپات خریداری شده باشد تا زمانی که آن تعداد را داشته باشید، اگر اسکم نشده باشد و قیمت برگردد امکان بازگشت ارزش قبلی ارزدیجیتال وجود دارد.
خیلی عالی کار میکنید رو مطالبتون
سلام من مفهوم استاتپ لاس رو توی پوزیشن سل(فروش) اصلا متوجه نمیشم کسی مستونه توضیح بده؟ توی پوزیشن خرید استاپ لاس اگه بزاریم ینی اگر قیمت اومد پایین خودکار بفروشه که از ضرر جلو گیری بشه اما توی فروش چیجوره؟
باسلام دوست عزیز
می توانید از این ابزار برای زمانی استفاده کنید که تحلیل شما عددی را به عنوان نهایت افت قیمت نمایش داده است و آنرا برای نهایت استفاده از سفارش خود تعیین کنید
سلام من مفهوم استاتپ لاس رو توی پوزیشن سل(فروش) اصلا متوجه نمیشم کسی مستونه توضیح بده؟ توی پوزیشن خرید استاپ لاس اگه بزاریم ینی اگر قیمت اومد پایین خودکار بفروشه که از ضرر جلو گیری بشه اما توی فروش چیجوره؟
باسلام دوست عزیز
می توانید از این ابزار برای زمانی استفاده کنید که تحلیل شما عددی را به عنوان نهایت افت قیمت نمایش داده است و آنرا برای نهایت استفاده از سفارش خود تعیین کنید
سلام با تشکر از سایت خوبتون ، یه سوال داشتم آیا واسه بورس ایران هم میشه مثل فارکس حد ضرر رو تعیین کرد که بطور اتومات اعمال بشه؟
یا باید همیشه زیر نظر داشته باشم و بطور دستی خارج شم؟
با سلام و احترام
در این زمینه باید از پلتفرمهایی نظیر مفیدتریدر یا سامانه معاملات آفلاین شرکتهای کارگزاری استفاده کنید.
ذکر این نکته ضروری است، که اگر در محدوده قیمتی مورد نظر شما صف فروش شکل بگیرد، به صورت خودکار دستور فروش (حد ضرر) شما فعال نخواهد گردید.
با سلام سئوالی داشتم تازه وارد هستم ولی دانستن عیب نیست اگر یک سهم ۱۰۰ درصد زیان دهد چه اتفاقی می افتد ایا آن سهم بالای منفی ۱۰۰ ی رود که در اینصورت عملا” هیچ یا اینکه از صفحه سهام حذف می شود .با تشکر
باسلام دوست عزیز
خیر.در هر صورت شما سهامدار ۱۰۰ سهم از ان شرکت هستید.
ممنون از وقتی که برای پاسخ دادن صرف کردید🙏🙏🙏
سایتتون عالیهههه..من خیلی چیزا دارم یاد میگیرم
من به اطرافیان سایتتون رو معرفی میکنم
درود بر شما
چقدر زیبا و ساده مفاهیم اساسی بورسی را توضیح داده اید
سپاسگزارم از اطلاعات ارزنده شما
ممنون از آموزش خوبتون،فقط کاش روی نمودار هم این حد ضرر و سود را نشون میدادید.اونجا که وقتی یه سهم شکسته میشه،باید حد را روی مقاومت شکسته شده قرار بدیم.
خیلی ساده و قابل فهم توضیح دادید .. من یک مبتدی هستم و فعلا درحال جمع آوری اطلاعاتم و هنوز وارد بورس نشدم اما توضیحات شما خیلی ب افزایش درکم از حد سود و حد ضرر کمک کرد. ممنونم.
سلام
خوشحالیم که تونستیم بهتون کمک کنیم..موفق باشید
مجددا سلام،این حد ضرر ده درصدی که شما فرمودین را توی بورس ایران نمیشه اعمال کرد چون ناگهان میبینید صف فروش شده و نمیشه فروخت
با سلام و احترام،
نکته ی مورد اشاره شما کاملا صحیح است و ممکن است چنین شرایطی را با ان مواجه شوید، اما بسیار مهم است که در چنین روزی و روزهای بعدی به حد ضررهای تعریف شده خود پایبند باشید و در صورتی که ان محدوده تعریف شده را رو به پایین رد کرد اقدام به ثبت سفارش خروج از سهام کنید. در چنین حالتی فروش سهام شما ممک است طی چند روز و یا مدت بیشتری به طول انجامد.
سلام، سوال من این است که در خرید سهام با چشم انداز بلند مدت مثلا حداقل یکسال،آیا حد ضرر معنی می دهد؟ و اگر بله اصول آن چیست؟ممنون
باسلام دوست عزیز
در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید.
من چرا نمی فهمم این ستاپ لاسو؟ چندین فیلم و آموزش رو خوندم. آخرشم متوجه نشدم :(((
بطور خلاصه بخوام بگم وقتی شما یک سفارشی رو وارد میکنید به حالتهای مختلفی میتونید این کارو بکنید. مثلا هنگام سفارش فروش حالات مختلفی مثل فروش در قیمت فعلی بازار و یا فروشهای شرطی مثل sell stop یا sell-limit یا sell-stop limit براش وجود داره و هر حالتی رو که صلاح بدونید انتخاب میکنید. اما مهم اینه که با اون سفارش هدفی دارید و میخواید به اون هدف برسید و هدفتون قطعا کسب سود حداکثری هست. اما ممکنه بعد از ثبت سفارش شما بازار در روند و جهت دلخواه و یا سودآوری حرکت نکنه یا به عبارتی برخلاف هدف شما حرکت کنه. در اینصورت خیلی خوب میشه اگه بتونیم جلوی زیان(یا کم شدن سود حداکثری) رو بطور خودکار بگیریم و درواقع سفارشی که ثبت کرده بودیم رو ببندیم و به عمرش پایان بدیم تا ما رو بیش از این از هدفمون دور نکنه. به هر سفارشی یک پوزیشن یا موقعیت گفته میشه. بستن یک سفارش یعنی اینکه از اون پوزیشن خارج بشیم. خروج از پوزیشن خرید با فروش سهام انجام میشه و خروج از پوزیشن فروش با خرید همون تعداد سهام فروخته شده. برای بستن هر پوزیشن هم دوتا گزینه داریم: یک) Stop-loss یا حد ضرر دو) Take profit یا حد سود. هر دو کارشون یکیه و اونم خروج از یک پوزیشن هست. اما هدف و ماهیتشون فرق میکنه. اولی هدفش خروج در هنگامی هست که داریم ضرر میکنیم و دومی هدفش خروج در هنگامی هست که میتونیم بیشترین سود ممکن رو ببریم(طبق پیش بینی مون). حالا بسته به اینکه تو چه روند یا جهتی(صعودی یا نزولی) سود بکنیم، روی قیمتی که بهمون حداکثر سود ممکن رو طبق پیش بینی مون در جهت موردنظر بده یک دستور Take profit میذاریم و برعکس برای حرکت در خلاف اون جهت، در قیمتی که حداقل ضرر ممکن رو بکنیم یک دستور Stop loss میذاریم. پس درنتیجه بسته به نوع و جهت معامله مون دستور Stop-loss میتونه sell-stop باشه و یا یک buy-stop. اینا رو هم باهم قاطی نکنید استاپ لاس فقط یک دستوره برای خروج از پوزیشن(با هدفی که بیان کردم). حالا اگه با سل استاپ باید ازش خارج بشه(وقتی وارد پوزیشن خرید شدید) اون رو انجام میده و اگه با بای استاپ باید خارج بشه(وقتی وارد پوزیشن فروش شدید) اونو انجام میده. مثلا اگه سهامی رو در قیمت ۲۰۰ تومن میخرید به این امید که قیمتش بره بالا و سود کنید، ممکنه نره و برعکس قیمتش ریزش کنه حالا برای مدیریت ریسک و جلوگیری از زیان بیشتر، یه استاپ لاس زیر ۲۰۰ تومن میذارید مثلا در ۱۹۵ تومن. اینجا استاپ لاس درواقع یک سل استاپ هست و به ۱۹۵ تومن اگه برسه بطور خودکار شروع میکنه به معامله و فروش سهام و درنتیجه خروج از پوزیشنی که با خرید سهام بهش وارد شدید قبلا. یا اگه سهامی رو دارید و مثلا قیمتش ۳۰۰ تومنه و پیش بینی تون ریزش قیمتش هست و میاید میفروشیدش با هدف کسب سود، ممکنه ریزش نکنه و برعکس قیمت رشد کنه(یعنی اینجا رشد قیمت زیان ده هست) اینجا میاید بالاتر از قیمت فروش مثلا در ۳۰۷ تومن یک استاپ لاس میذارید. اینجا استاپ لاس ما درواقع یک بای استاپ هست و وقتی که بهش برسه بطور خودکار شروع میکنه به خرید همون تعداد سهام فروخته شده تا از پوزیشن قبلی که فروش سهام بود خارج بشه. تیک پرافیت در راستای هدف پوزیشن شماست اما استاپ لاس برای جبران یک پوزیشن اشتباه و زیان ده. به جای اینکه بیاید سفارش بای استاپ و سل استاپ رو جداگانه ثبت کنید تا کار مدیریت ریسک و رسیدن به حداکثر سود یک سفارش خاص رو مدیریت کنید و کارتون رو بیشتر و سخت تر کنید، توی همون سفارشی که دارید انجام میدید میاید استاپ لاس و تیک پرافیت رو تعیین میکنید تا همون کار رو براتون انجام بده
خیلی ساده و قابل هضم بود واقعا .
یه سهم گرفتی معلوم نیست که سود می کنی یا نه ..سهم رو گرفتی ۲۰۰۰ ت حد ضررش رو۱۸۰۰ تعین می کنید یعنی وقتی سهم تون پایین اومد وبه قیمتش به ۱۸۰۰ رسید سهم رو می فروشین اینجوری جلو ضرر بیشتر رو می گیرید
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
اسپرد در فارکس چیست؟
اسپرد در فارکس (Spread) بیانگر تفاوت قیمت تقاضا و فروش است که در واقع، یکی از راه های درآمد بروکر محسوب می شود. همانطور که می دانید، فارکس به عنوان یکی از مهم ترین و بزرگ ترین بازارهای مالی جهان، توجه سرمایه گذاران و علاقه مندان فراوانی را به خود جلب نموده است. این سرمایه گذاران، برای ورود به این دنیای هیجان انگیز و آغاز فعالیت و کسب سود در آن، باید از طریق یک سری شرکت ها تحت عنوان بروکر فارکس (Broker) اقدام نمایند. بروکرها که در واقع نوعی کارگزاری به حساب می آیند، امور مالی و معاملات سرمایه گذاران را مدیریت می کنند و خدمات مختلفی را در این زمینه به آن ها ارائه می نمایند.
اما بدیهی است که بروکرها، چه در فارکس و چه در سایر بازارهای سرمایه گذاری همچون بورس، خدمات خود را به صورت رایگان انجام نمی دهند. بلکه به طرق مختلف، هزینه هایی را نیز از سرمایه گذاران دریافت می کنند. اسپرد شکلی از این هزینه هاست که در ادامه با آن بیشتر آشنا می شویم.
آنچه در این مطلب می خوانید:
اسپرد چیست؟
از آنجایی که در فارکس نیز مانند دیگر بازارهای مالی نظیر بورس، با دو مفهوم عرضه و تقاضا سر و کار داریم، جا دارد تا در خصوص دو مفهوم قیمت تقاضا یا Ask و قیمت فروش یا Bid توضیحاتی را ارئه دهیم.
قیمت تقاضا (Ask) قیمتی است که بروکر به شما ارائه می دهد تا با پرداخت آن، ارز مورد نظر را خریداری نمایید.
قیمت فروش (Bid) نیز قیمتی است که کارگزاری ها برای خرید ارز از شما پیشنهاد می دهند و به ازای آن، می توانید ارز را به فروش برسانید.
در میان این دو قیمت که توسط بروکرها به شما معرفی می شوند، همیشه مقداری تفاوت وجود دارد. این تفاوت که می تواند حتی به میزان ناچیز باشد، به اصطلاح اسپرد (Spread) نام می گیرد.
در واقع اسپرد در فارکس هزینه ای اضافی است که معامله گر در قبال دریافت خدمات، به بروکر می پردازد و درآمدی است که بروکر به ازای هر معامله در فارکس به دست می آورد.
اندازه گیری و نمایش اسپرد
در اینجا با دو مفهوم ارز پایه و ارز متضاد سر و کار داریم. هنگامی که قصد داریم قیمت ارزها را نسبت به هم بررسی کنیم، نتیجه این مقایسه را به این شکل نشان می دهیم. به مثال زیر توجه نمایید.
X/Y 1.3000
در اینجا X ارز پایه است و Y ارز متضاد. ما می خواهیم بدانیم که قیمت یک ارز پایه (X) با چند ارز متضاد (Y) برابری می کند.
حال اگر قرار باشد این نسبت را در دو قیمت Ask و Bid محاسبه کرده و نشان دهیم، به این صورت عمل می کنیم:
X/Y 1.3000/1.3002
در اینجا عدد سمت راست قیمت Ask است. یعنی همان قیمتی که به ازای آن، ارز را از بروکر می خرید و قیمت سمت چپ، قیمت Bid می باشد. یعنی قیمت فروش ارز به بروکر.
با محاسبه ما به التفاوت این دو قیمت، رقم 0.0002 به دست می آید که نشان دهنده میزان اسپرد (Spread) است.
پیپ در فارکس
میزان اسپرد، با واحد پیپ (pip) اندازه گیری شده و نمایش داده می شود. در واقع پیپ، کوچک ترین واحد اندازه گیری در بحث معامله و سرمایه گذاری است. هر واحد پیپ در هر جفت ارز، رقم خاصی را بیان می کند. اما در اغلب موارد، نشان دهنده 0.0001 می باشد. مثلا اگر مثال بالا را در نظر بگیریم، میزان اسپرد محاسبه شده برابر با 2 pip است.
نکته: ارزهایی که در ابعادگسترده خرید و فروش می شوند و به عبارتی محبوبیت و کاربرد بیشتری دارند، مانند دلار یا یورو، معمولا با اسپرد کمتری معامله می شوند. اما در صورت ایجاد تحولات گسترده و وجود بی ثباتی در بازار، شرایط متفاوت خواهد بود. این نوع ارزها قابلیت نقدشوندگی بیشتری دارند.
از سوی دیگر ارزهایی که جز در موارد معدود و استثنایی مورد توجه تریدرها قرار نمی گیرند و سوددهی آن ها مورد تردید است، غالبا اسپرد بیشتری دارند.
محاسبه اسپرد
میزان مبلغی که قرار است تحت عنوان اسپرد به بروکرها پرداخت شود، با استفاده از فرمول زیر محاسبه می گردد.
Spread cost = lot . Spread pip . pip value
مبلغ اسپرد= میزان ارز x نرخ اسپرد با مقیاس پیپ x قیمت یک پیپ
البته بدیهی است که امروزه این مبلغ نه به صورت دستی، بلکه با تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت استفاده از ماشین حساب محاسبه می گردد. اما فرمول مورد استفاده، به همین صورت است.
اگر علاقمند به یادگیری تخصصی تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، نظیر بازار بورس و فارکس هستنید، پیشنهاد ما به شما، شرکت در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران است.
انواع اسپرد
اسپردها خود به دو دسته کلی اسپرد ثابت و اسپرد شناور تقسیم می شوند که با توجه به سیاست کلی کارگزاری ها در عملکردشان، هر یک مورد علاقه نوع خاصی از بروکرها قرار می گیرند.
اسپرد ثابت چیست؟
همانطور که می دانید، وضعیت بازار همواره در حال تغییر و نوسان است. قیمت ها و شاخص ها به طور مداوم تغییر کرده و در میزان سود و زیان سرمایه گذاران، ایفای نقش می نمایند.
برخی کارگزاری ها که بر اساس روش بازار ساز یا Market Maker عمل می کنند، ترجیح می دهند نرخ و میزان اسپرد را تحت هر شرایط و با وجود تمامی نوسان های بازار، ثابت نگه دارند. در اینجا اصطلاحا با اسپرد ثابت یا Fixed Spread سر و کار داریم.
اسپرد ثابت برای سرمایه گذاران تازه کار که سرمایه خردی در اختیار دارند، مناسب تر است و از آنجایی که میزان هزینه ها و بسیاری از موارد دیگر، از همان ابتدا برای فرد قابل پیش بینی است، افراد با آسودگی خاطر بیشتری به معامله می پردازند. بنابراین در سرمایه گذاری بلندمدت، اسپرد ثابت گزینه مناسب تری می باشد.
اسپرد شناور چیست؟
قیمت همیشه تحت تأثیر عوامل متعددی است و خصوصا در واکنش به تغییرات عرضه و تقاضا دچار تحولات و نوسانات بسیار محسوسی می گردد. از سوی دیگر نیز متقابلا تغییرات قیمت و پیش بینی های انجام شده توسط کارشناسان، افراد را به سمت خرید و فروش برخی ارزهای خاص سوق می دهد و این امر می تواند فرصت خوبی برای کسب درآمد بیشتر بروکرها باشد. بروکرها با بررسی دقیق شرایط و یافتن فرصت های مناسب، میزان اسپرد را در برخی معاملات، افزایش یا کاهش می دهند. در این مقطع بروکر از اسپرد شناور یا Floating Spread استفاده می کند.
در این روش از آنجایی که میزان اسپرد بر حسب تغییرات و شرایط بازار محاسبه می شود، نرخ آن برای هر جفت ارز، مناسب تر و معقول تر خواهد بود. همانطور که پیداست، ورود به معاملات با اسپرد شناور، ریسک بیشتری به همراه خواهد داشت. اما در عین حال برای معامله گران باتجربه و ماهر، می تواند گزینه مناسبی برای کسب سود به حساب آید. همچنین در این شرایط می توانیم شاهد اسپردهایی با میزان کمتر از حالت معمول باشیم. افرادی که سرمایه کلانی را به بازار وارد کرده باشند، می توانند با پذیرش ریسک این دسته از معاملات، با استفاده از اسپرد شناور، سود فراوانی به دست آورند. اسپرد شناور در سرمایه گذاری های کوتاه مدت، می تواند سودمندتر از اسپرد ثابت باشد.
واید شدن اسپرد چیست؟ (Spread Widening)
واید شدن یا کشیدگی اسپرد به وضعیتی اطلاق می شود که در آن، فاصله میان دو قیمت درخواست (Ask) و فروش (Bid) به شکل غیرطبیعی افزایش پیدا کند. این اتفاق که اغلب برای جفت ارزهایی با اسپرد شناور رخ می دهد، می تواند تمامی محاسبات سرمایه گذار را به یکباره برهم بزند.
اگر در معاملات گذشته خود، تجربه ای از واید شدن اسپرد داشته اید، زیر این مقاله در بخش کامنت ها با ما در میان بگذارید.
پرداخت اسپرد
پرداخت مبلغ اسپرد در دو مرحله توسط سرمایه گذار انجام می شود. به این صورت که بخشی از آن، هنگام باز کردن معامله و باقیمانده آن، پس از بستن معامله به بروکر پرداخت خواهد شد.
در اینجا نیز لازم است تمایز میان اسپرد ثابت و شناور را در نظر داشته باشیم. در معاملاتی که اسپرد ثابت مورد توجه است، میزان مبلغ قابل پرداخت در ابتدا و انتهای معامله، یکسان و از پیش معین است. اما در مواردی که قرار است از اسپرد شناور استفاده شود، شرایط فرق میکند؛ چرا که مبلغ اسپرد هنگام باز کردن معامله و هنگام بستن آن، متفاوت خواهد بود و میزان اسپرد قابل پرداخت در دو مرحله، با یکدیگر یکسان نیستند.
تفاوت اسپرد و کمیسیون
یکی از سوالات مهم و پرتکراری که به خصوص برای معامله گران و سرمایه گذاران تازه کار در فارکس و سایر بازارهای مالی پیش می آید، مربوط به تفاوت اسپرد و کمیسیون است. همانطور که احتمالا می دانید، کمیسیون و اسپرد، هر دو از راه های کسب درآمد بروکر محسوب می شوند. اما تفاوت این دو در چیست؟
کمیسیون، مبلغی است که بروکر در هر معامله با توجه به شرایط و جفت ارزهای معامله شده، از تریدر دریافت می کند. در حالی که براساس توضیحات پیشین، اسپرد مبلغی است که درون قیمت Ask مستتر می باشد.
به علاوه، کمیسیون تنها در حساب های ECN وجود دارد و در حساب های غیر ECN از مبلغ کمیسیون خبری نخواهد بود. بنابراین اسپرد و کمیسیون، دو مفهوم متمایز محسوب می شوند و برخلاف تصور برخی از سرمایه گذاران تازه کار، یکی نیستند.
بهترین جفت ارزهای اصلی فارکس
فارکس یکی از قدیمیترین و همچنین معتبرترین بازارهای مالی در سراسر دنیا است که فعالان زیادی از کشورها مختلف از جمله ایران در آن حضور دارند. در سالهای اخیر با توجه به توسعه زیرساختهای اینترنت و همچنین افزایش آگاهی مالی در کشور، ایرانیان بیشتری تصمیم به فعالیت در فارکس گرفتهاند. بازار فارکس ، یک بازار شبانهروزی است که از روزهای دوشنبه تا جمعه هر هفته فعال است. یکی از مسائلی که همواره برای فعالان تازه وارد به بازار فارکس به وجود میآید، مباحث مختلفی است که پیرامون مفهوم جفت ارزهای اصلی و فرعی وجود دارد.
برای درک این مفهوم باید اشارهای به معاملات جفت ارز داشت که در بازاری تحت عنوان جفت ارز فارکس صورت میپذیرند. در این بازار زمینه برای خرید، فروش و همچنین تبادل ارزهای مختلف برای تجارت و سرمایهگذاری جهانی مهیا شده است. در هر معاملهای که در بازار فارکس رخ میدهد، یک ارز فروخته شده و همزمان ارز دیگری خریداری میشود. اما برای سهولت کار مفهوم جفت ارز فارکس به عنوان یک واحد مجزا در نظر گرفته میشود. به این ترتیب وقتی صحبت از خرید یک جفت ارز به میان میآید منظور چیست؟ جفت ارزهای اصلی فارکس شامل چه مواردی است؟ در بازار فارکس منظور از جفت ارزهای اصلی چیست؟ چگونه میتوان از بین جفت ارزهای اصلی و فرعی موجود در بازار، بهترین جفت ارز را برای معامله انتخاب کرد. سؤالات متنوعی در این زمینه وجود دارد که در ادامه به طور مفصل در خصوص آنها بحث و بررسی صورت میگیرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از جفت ارز در فارکس چیست؟
وقتی صحبت از خرید یک جفت ارز در فارکس به میان میآید، منظور آن است که قصد خرید یک ارز پایه را در ازای تحویل ارز دیگر وجود دارد. به این ترتیب یک پیشنهاد خرید مطرح میشود که به ازای آن مبلغی را که به ازای دریافت یک واحد از ارز پایه مورد نیاز است، تعیین میشود. در زمان فروش جفت ارز نیز دقیقاً عکس آنچه گفته شد، رخ میدهد. به این ترتیب که برای ارز پایه یک قیمت پیشنهادی برای فروش تعیین میشود و متناسب با آن ارز پیشنهادی دیگر دریافت میشود.
همانطور که اشاره شد، ماهیت بازار جفت ارزهای فارکس با بازار بورس تفاوت دارد. در بازار بورس به ازای پرداخت مبلغ مشخصی، تعداد معینی از سهام یک بنگاه اقتصادی به فرد خریدار اختصاص پیدا میکند؛ اما در بازار جفت ارزهای اصلی و فرعی فارکس، آنچه اتفاق میافتد تبادل ارزها با یکدیگر است.
مثالی برای درک بهتر از مفهوم جفت ارزهای اصلی و فرعی
یک مثال میتواند آنچه را که در بالا گفته شد کاملاً تشریح کند. یکی از جفت ارزهای معروف در بازار تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت فارکس، جفت ارز EUR/USD است. منظور از EUR و USD به ترتیب یورو و دلار آمریکا است. در این مثال همواره ارزی که نام آن طرف چپ میآید، به عنوان ارز پایه شناخته میشود. ارز دیگر که طرف راست میآید به عنوان ارز متقابل مشهور است؛ بنابراین در مثال ذکر شده یورو ارز پایه و دلار آمریکا ارز متقابل است.
حال تصور کنید که قصد دارید در یک معامله برای خرید جفت ارز EUR/USD وارد شوید. برای این معامله یک رقم پیشنهادی متناسب با شرایط بازار پیشنهاد میشود. مفهوم این عدد آن است که به ازای خرید هر یک یورو باید چه میزان دلار آمریکا پرداخت شود. همچنین در معامله فروش جفت ارز EUR/USD نیز یک رقم پیشنهادی مشخص میشود. مفهوم این عدد آن است که به ازای فروش هر یک یورو باید چه میزان دلار آمریکا دریافت شود. طبیعی است که دو عدد مذکور هیچگاه با هم برابر نباشند.
عدد تعیین شده در معامله جفت ارزهای اصلی و فرعی را تحت عنوان نرخ برابری میشناسند. این عدد معمولاً تا 5 رقم اعشار ذکر میشود. در ادامه به معرفی جفت ارزهای اصلی فارکس پرداخته میشود.
نگاهی کوتاه به نام اختصاری ارزها
قبل از آنکه به معرفی جفت ارزهای اصلی در فارکس پرداخته شود، لازم است نگاهی به نام اختصاری که برای ارزهای مختلف موجود در بازار جفت ارز فارکس استفاده میشود، انداخت. در همین راستا، مهمترین ارزهای موجود در بازار به همراه نام اختصاری آنها عبارتاند از:
- یورو: EUR
- دلار آمریکا: USD
- پوند انگلیس: GBP
- دلار استرالیا:AUD
- دلار کانادا: CAD
- فرانک سوئیس: CHF
- ین ژاپن: JPY
- یوان چین: CNY
- درهم امارات: AED
- لیر ترکیه: TRY
- کرون سوئد: SEK
- وون کره جنوبی: KRW
- دلار سنگاپور: SGD
- ریال عربستان: SAR
- ریال قطر: QAR
- روبل روسیه: RUB
- روپیه پاکستان: PKR
- دینار کویت: KWD
- دینار عراق: IQD
- دلار هنگ کنگ: HKD
- کرون دانمارک: DKK
- دلار نیوزلند: NZD
انواع جفت ارزها در بازار فارکس
مفهوم جفت ارزها در بازار فارکس به طور مفصل مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نکته مهم در این خصوص آن است که جفت ارزها در بازار به سه دسته، جفت ارزهای اصلی، کراس و عجیب یا غیر معمول تقسیم میشود. در ادامه به معرفی انواع جفت ارزهای فارکس میپردازیم.
جفت ارزهای اصلی (Major Pairs)
از یک منظر این دسته از جفت ارزها را میتوان بهترین جفت ارزهای فارکس نامید. دلیل نامگذاری این دسته از جفت ارزهای معاملاتی به عنوان جفت ارزهای اصلی فارکس آن است که بیش از 85 درصد تبادلات مالی بازار جفت ارز فارکس در طول روز معمولاً روی آنها صورت میگیرد. نکته مهم و در واقع وجه اشتراک جفت ارزهای اصلی آن است که یک طرف تمام این جفت ارزها، حتماً دلار آمریکا قرار دارد. دلار آمریکا به عنوان قدرتمندترین ارز بینالمللی به شمار میرود و به نوعی میتوان ادعا کرد که دلار آمریکا پایه و اساس سایر ارزهای فیات در دنیا است.
در همین راستان جفت ارزهای ماژور به صورت زیر دستهبندی میشوند:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری | نام مستعار در فارکس |
یورو – دلار آمریکا | EUR/USD | Fiber |
پوند انگلیس – دلار آمریکا | GBP/USD | Cable |
دلار استرالیا – دلار آمریکا | AUD/USD | Aussie |
دلار نیوزلند – دلار آمریکا | NZD/USD | Kiwi |
دلار آمریکا – دلار کانادا | USD/CAD | Loonie |
دلار آمریکا – ین ژاپن | USD/JPY | Gopher |
دلار آمریکا – فرانک سوئیس | USD/CHF | Swissy |
جفت ارزهای کراس (Crosse Pairs)
جفت ارزهای کراس، دستهای از جفت ارزهای مینور یا فرعی به شمار میروند تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت که در هیچ یک از آنها دلار آمریکا وجود ندارد ولی در عین حال معاملات قابل توجهی پیرامون آنها در بازار صورت میگیرد. به عبارت دیگر میتوان این دسته را نیز در ردیف جفت ارزهای مهم فارکس دسته بندی کرد. عمده معاملات در این راستا نیز با حضور یورو، پوند انگلیس و ین ژاپن صورت میپذیرد. در همین راستا جفت ارزهای کراس را میتوان در دستهبندی زیر خلاصه نمود:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری |
یورو – پوند انگلیس | EUR/GBP |
یورو – ین ژاپن | EUR/JPY |
یورو – فرانک سوئیس | EUR/CHF |
یورو – دلار استرالیا | EUR/AUD |
یورو – دلار کانادا | EUR/CAD |
یورو – دلار نیوزلند | EUR/NZD |
پوند انگلیس – دلار استرالیا | GBP/AUD |
پوند انگلیس – دلار کانادا | GBP/CAD |
پوند انگلیس – فرانک سوئیس | GBP/CHF |
پوند انگلیس – ین ژاپن | GBP/JPY |
دلار استرالیا – فرانک سوئیس | AUD/CHF |
دلار استرالیا – دلار نیوزلند | AUD/NZD |
دلار استرالیا – ین ژاپن | AUD/JPY |
دلار استرالیا – دلار کانادا | AUD/CAD |
دلار کانادا – ین ژاپن | CAD/JPY |
دلار نیوزلند – دلار کانادا | NZD/CAD |
دلار نیوزلند – ین ژاپن | تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدتNZD/JPY |
دلار نیوزلند – فرانک سوئیس | NZD/CHF |
فرانک سوئیس – ین ژاپن | CHF/JPY |
جفت ارزهای اگزاتیک (Exotic Pairs)
جفت ارزهای عجیب، متشکل دو ارز هستند که یک شامل ارزهای اصلی و دیگری شامل ارزها اقتصادهایی است که در حال توسعه هستند. در همین راستا مهمترین ارزهای عجیب یا غیرمعمول که در بازار جفت ارز فارکس مورد معامله قرار میگیرند، در جدول زیر قابل مشاهده هستند:
نام جفت ارز | کلمه اختصاری |
یورو – لیر ترکیه | EUR/TRY |
دلار آمریکا – دلار هنگکنگ | USD/HKD |
دلار نیوزلند – دلار سنگاپور | NZD/SGD |
پوند انگلیس – رند آفریقا جنوبی | GBP/ZAR |
دلار استرالیا – پزو مکزیک | AUD/MXN |
ین ژاپن – کرون نروژ | JPY/NOK |
معاملات جفت ارزهای اصلی و فرعی در فارکس به چه صورت انجام میشود؟
لیست جفت ارزهای فارکس را در بالا مرور کردیم. در خصوص نحوه خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی با ذکر یک مثال به طور مفصل در بالا توضیحات لازم ارائه شد. آن چه در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد، در خصوص تصمیمگیری برای خرید و فروش این جفت ارزها در بازار است. در برخی موارد هدف از خرید و فروش جفت ارزهای اصلی فارکس، کسب سود نیست؛ بلکه به دنبال تبدیل ارز برای مصارف تجاری هستیم.
اما در برخی موارد دیگر خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی صرفاً برای کسب سود صورت میپذیرد. در چنین شرایطی ابتدا باید استراتژی معاملاتی تریدر تعیین شود. برخی به دنبال کسب سود از طریق خرید و فروشهای مکرر در طول روز هستند که به این روش اصطلاحاً اسکالپ تریدینگ گفته میشود. اما برخی دیگر به دنبال کسب سود از طریق سرمایهگذاری هستند؛ بنابراین این دسته از تریدرها به تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت هیچ عنوان وارد خرید و فروشهای کوتاهمدت نمیشوند و خود را درگیر نوسانات گذرای قیمت جفت ارزهای اصلی و فرعی نمیکنند.
به عنوان مثال این دسته از سرمایهگذاران جفت ارز EUR/USD را در یک نرخ برابری پایین میخرند و سپس با گذشت زمان همین جفت ارز معاملاتی را در نرخ برابری بالاتری به فروش میرسانند. تفاوت این نرخ خرید و فروش، سود حاصل از معامله را عاید این افراد میکند.
مفهوم پیپ در خرید فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی چیست؟
اگر همین الان قصد خرید دلار از یک صرافی را داشته باشید، به ازای هر یک دلار یک رقم مشخصی از شما دریافت میشود. اما اگر قصد فروش دلار به صرافی را داشته باشید، به ازای هر دلار رقم کمتری نسبت به قیمت بالا به شما پرداخت میشود.
مشابه همین مفهوم در بازار جفت ارز فارکس نیز وجود دارد. به عنوان مثال اگر قصد فروش جفت ارز معاملاتی EUR/USD را داشته باشید، نرخ برابری معادل 1.4745 درنظر گرفته میشود و برای خرید همین جفت ارز، نرخ برابر معادل 1.4746 لحاظ میشود. این اختلاف 0.0001 دلاری را یک پیپ میگویند.
چگونه میتوان بهترین جفت ارز فارکس را برای معامله انتخاب کرد؟
بیشترین حجم تجارت جهانی در بازارهای مالی مربوط به بازار جفت ارز فارکس است. پاسخ به این سؤال که بهترین جفت ارز معاملاتی در بازار فارکس چیست، کار آسانی نیست؛ چرا که به طور کامل وابسته به استراتژی تریدر برای خرید و فروش جفت ارزهای اصلی و فرعی دارد. عواملی مانند نوع معامله، حجم معامله و میزان ریسکپذیری ترید در انتخاب جفت ارز معاملاتی به طور مستقیم اثرگذار است.
تنها نکتهای که لازم است در این قسمت به آن اشاره شود این است که در صورتی که به تازگی وارد بازار جفت ارز فارکس شدهاید، حتماً در نظر داشته باشید که روی جفت ارزهای اصلی معامله کنید؛ چراکه نوسانات قیمتی این جفت ارزها در کوتاهمدت کمتر است و به این ترتیب ضریب امنیت سرمایه شما افزایش پیدا میکند.
بهترین جفت ارز برای اسکالپینگ کدام است؟
همانطور که اشاره شده اسکالپ تریدینگ یک روش سرمایهگذاری مبتنی بر کسب سود در کوتاهمدت است. این روش معاملاتی معمولاً برای تریدرهایی مناسب است که اولاً دانش و مهارت بالایی در زمینه بازار فارکس دارند و در ثانی ریسکپذیری آنها نیز بالا است. در این روش ترید کردن میتوان از قابلیتی به نام اهرم معاملاتی نیز استفاده کرد. به این ترتیب با انتخاب یک اهرم، سرمایه شما برای خرید و فروش متناسب با اهرم انتخاب شده افزایش پیدا میکند و به این ترتیب میتوانید با حجم سرمایه بیشتری وارد معامله شوید. این کار یک ریسک تمام عیار است و در عین این که میتواند تریدر را به سودهای کلان برساند، ممکن است تمام سرمایه او را به یکباره نابود کند.
فواید تمرکز کردن روی یک جفت ارز در معاملات چیست؟
پاسخ به این سؤال به راحتی امکانپذیر نیست. در این جا تنها به ذکر تجربه قدیمیهای بازار جفت ارز فارکس اکتفا میشود. بسیاری از تریدرهای قدیمی و با سابقه فارکس معتقدند که هر تریدر باید با مطالعه یک جفت ارز را انتخاب کنید و روی همان معاملات خود را متمرکز کند. به این ترتیب تریدر قادر است اخبار پیرامون این جفت ارز معاملاتی را با دقت بیشتری دنبال کند و به تحلیلهای کارشناسیتر و محکمتری پیرامون جفت ارز انتخاب شده دست پیدا کند. به این ترتیب در کوتاه مدت خطاهای تصمیمگیری خیلی زود آشکار میشود و میتوان با اصلاح آنها نسبت به سرمایهگذاری خود اطمینان بیشتری حاصل نمود.
سؤالات متداول
آیا جفت ارزهای اصلی فارکس برای معامله مبتدیان مناسب است؟
بله؛ به دلیل آنکه نوسانات قیمتی جفت ارزهای اصلی در کوتاه مدت به مراتب کمتر است، خطر کمتری سرمایه تریدر مبتدی را تهدید میکند. به همین دلیل بهترین جفت ارزها برای ترید کردن مبتدیان، جفت ارزهای اصلی هستند.
آیا روش اسکالپ تریدینگ برای معاملهگران مبتدی مناسب است؟
خیر؛ این روش معامله جفت ارزها نیاز به دانش و مهارت بالایی برای تحلیل تکنیکال دارد و به همین دلیل استفاده از این استراتژی معاملاتی برای مبتدیان توصیه نمیشود.
تفاوت بورس و فارکس چیست؟
فارکس و بورس دو بازار از محبوبترین بازارهای جهانی هستند. قبل از شروع معامله، بسیار مهم است که بدانید کدام یک برای استراتژی معاملاتی و ریسک شما مناسب است. به مقایسه ما نگاه کنید و تفاوت بورس و فارکس را یاد بگیرید.
اگر معاملهگری هستید که قصد کسب درآمد در بازارهای مالی را دارید اما سردرگم هستید که در بورس کار کنید یا در فارکس، نگران نباشید. در اینجا یک تجزیه و تحلیل دقیق در مورد اینکه چگونه معاملات فارکس با معاملات بورس متفاوت است و چه عواملی را باید قبل از انتخاب در نظر بگیرید، آورده شده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
تفاوت بورس و فارکس چیست؟
بزرگترین تفاوت بین بورس و فارکس، چیزی است که شما معامله میکنید. فارکس، بازاری برای خرید و فروش ارز است، در حالی که بورس با سهام – واحدهای مالکیت در یک شرکت – معامله میکند. در درجه اول، تصمیم شما در مورد معامله ارز یا سهام باید بر اساس دارایی مورد علاقه شما باشد، اما عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
تفاوت بورس و فارکس در ساعت معاملات بازار
ساعات باز بودن یک بازار میتواند تاثیر قابل توجهی بر معاملات شما داشته باشد و بر زمانی که برای نظارت بر بازارها نیاز دارید تأثیر بگذارد.
از آنجایی که فارکس یک بازار کاملاً جهانی است، میتوانید 24 ساعت شبانه روز و پنج روز هفته معامله کنید. این به شما فرصتهای فراوانی برای معامله میدهد، اما خطر حرکت بازار را در حالی که برای نظارت بر آن حضور ندارید، ایجاد میکند. اگر تصمیم به معامله در فارکس دارید، مهم است که یک استراتژی مدیریت ریسک با استاپها و لیمیتهای مناسب ایجاد کنید تا از معاملات خود در برابر ضررهای غیر ضروری محافظت کنید.
بهترین زمان از روز برای معامله در فارکس زمانی است که تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت بازار خیلی فعال است، که معمولاً زمانی است که دو جلسه با هم تداخل دارند، زیرا تعداد خریداران و فروشندگان بیشتری وجود خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر به GBP/USD علاقهمند بودید، ساعات معاملات لندن و نیویورک بین 12 بعد از ظهر تا 4 بعد از ظهر (به وقت لندن) همپوشانی دارند. افزایش نقدینگی باعث افزایش سرعت معاملات و حتی کاهش هزینه اسپردها میشود.
معاملات بورس کمی متفاوت است، زیرا اغلب محدود به ساعات کار هر بورسی است که سهام در آن فهرست شده است. ساعات کاری به طور فزایندهای به معامله گران ارائه میشود، به این معنی که میتوانید به سرعت در مورد اخبار فوری عمل کنید، حتی زمانی که بازار بسته است.
تاثیرات بازار
عامل دیگری که باید قبل از معامله در فارکس یا بورس در نظر گرفت این است که قیمتهای بازار را تغییر میدهد. در درجه اول، هر دو بازار تحت تأثیر عرضه و تقاضا هستند، اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند قیمتها را تغییر دهند.
هنگام معامله بورس، باید روی چند عامل که مستقیماً بر شرکت انتخابی شما تأثیر میگذارد – از جمله سطح بدهی شرکت، جریان های نقدی و درآمد و همچنین دادههای اقتصادی، گزارشهای خبری و سلامت بخش تمرکز کنید.
اما در مورد فارکس، تمرکز به مراتب گستردهتر است، زیرا طیف پیچیدهتری از عوامل میتوانند بر قیمتگذاری بازار تأثیر بگذارند. شما به طور کلی باید اقتصاد کلان کشور را در نظر بگیرید – به عنوان مثال، بیکاری، تورم و تولید ناخالص داخلی (GDP)، و همچنین اخبار و رویدادهای سیاسی. از آنجایی که شما یک ارز میخرید در حالی که ارز دیگری را میفروشید، باید از عملکرد نه تنها یک اقتصاد، بلکه دو ارز آگاه باشید.
تفاوت بورس و فارکس در نقدینگی
نقدینگی سهولت خرید یا فروش دارایی در بازار است. این یک ملاحظه مهم است زیرا هر چه حجم معاملهگران بیشتر باشد، پول بیشتری در هر زمان در بازار جریان دارد و پیدا کردن شخصی برای گرفتن سمت دیگر پوزیشن شما را برای شما آسانتر میکند.
فارکس بزرگترین و محبوبترین بازار مالی در جهان است، به این معنی که بسیار نقد است و اغلب گردش مالی روزانه تریلیونها دلار را شاهد است.
نقدینگی بازار میتواند در طول روز با باز و بسته شدن جلسات مختلف در سراسر جهان نوسان داشته باشد، اما بسته به اینکه کدام جفت ارز را برای معامله انتخاب میکنید نیز بسیار متفاوت است. تنها هشت جفت ارز بیشترین حجم معاملات را به خود اختصاص میدهند – برای مثال، بر اساس گزارش بانک تسویه بین المللی در سال 2016، دلار تقریباً در 75 درصد از کل معاملات فارکس دخیل است.
بازار بورس روزانه معاملات کمتری را مشاهده میکند، اما دسترسی به سهام و معامله آنها همچنان آسان است. سهام بزرگ و پرطرفدار – مانند اپل، مایکروسافت یا فیسبوک – نقدشوندهترین سهام هستند، زیرا معمولا خریداران و فروشندگان مشتاقی وجود دارند، اما هنگامی که از بلو چیپ دور شوید، اغلب نقدینگی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
تفاوت بورس و فارکس در حجم
حجم یکی از مهمترین عواملی است که بین بورس و فارکس تفاوت دارد. تقریباً 5 تریلیون دلار فعالیت روزانه در فارکس وجود دارد و عمدتاً بر روی جفت ارزها از جمله EUR/USD، USD/JPY، GBP/USD و AUD/USD متمرکز است. حجم بازار فارکس از مجموع فعالیت معاملاتی تمام بورسهای جهان که تقریباً معادل 200 میلیارد دلار در روز است، کم میکند.
این حجم عظیم بازار فارکس فرصتهای زیادی را برای معاملهگران به ارمغان میآورد که امکان اجرا و بسته شدن فوری دستورات معاملاتی را که معاملهگر میخواهد را فراهم میکند.
تفاوت بورس و فارکس در نوسانات
نوسانات معیاری است که نشان میدهد چقدر احتمال دارد که یک بازار نوسانات عمده و پیش بینی نشده قیمت را ایجاد کند. بازاری با نوسانات بالا شاهد تغییرات سریع قیمتهای خود خواهد بود، در حالی که بازارهایی با نوسانات پایین تمایل به تغییرات تدریجی قیمت دارند.
سهولت معامله فارکس آن را به شدت پر نوسان میکند. اگرچه بازار معمولاً در محدوده کوچکی معامله میشود، اما تعداد زیادی از معاملات در بازار فارکس میتواند باعث شود که قیمتها به سرعت تغییر کنند. هنگام معامله در فارکس مهم است که از نظر رویدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به روز باشید، زیرا بازار در واکنش به این اعلامیهها مستعد تحرکات ناگهانی و شدید است.
بازار بورس تمایل به الگوهای قیمتی با ثباتتری دارد که میتوانید در طول زمان آنها را پیگیری کنید. اما، مانند فارکس، میتواند دورههای نوسانی را ببیند و به ویژه به سیاست داخلی حساس است. به عنوان مثال، داو جونز در مارس 2018 به شدت سقوط کرد زیرا شرکتهای آمریکایی از تنشهای تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا با چین آسیب دیدند.
نوسانات معاملاتی به طور بالقوه میتواند فرصتهای زیادی را برای سودآوری برای معاملهگران فراهم کند، اما با افزایش ریسک نیز همراه است و انجام اقدامات برای جلوگیری از زیانهای غیرضروری را مهم میسازد.
تفاوت بورس و فارکس در اهرم
معامله با استفاده از اهرم شما را قادر میسازد تنها با کسری از سرمایهای که معمولاً مورد نیاز است، در معرض بازارها قرار بگیرید. امکانات اهرمی مانند اسپرد بتینگ و CFDها را میتوان برای معامله با مارجین در طیف وسیعی از بازارها استفاده کرد.
اگرچه اهرم میتواند مزیتی برای معاملات بورس و فارکس به طور یکسان باشد، اما بیشتر به عنوان یکی از ویژگیهای معاملات ارزی ذکر میشود. معاملات فارکس معمولاً دارای نسبت اهرمی بسیار بزرگتری هستند، در برخی کشورها تا 200:1. اما اهرم یک شمشیر دو لبه است: اگرچه میتواند بازدهی را بزرگتر کند، اما میتواند زیانها را نیز بزرگتر کند.
هر بازاری را که انتخاب میکنید، مهم است که از اندازه اهرم مورد استفاده خود آگاه باشید و خطرات موجود را درک کنید.
حداقل یا بدون کمیسیون
در بازار فارکس، اکثر کارگزاران حتی پورسانت دریافت نمیکنند. پس چطور پول درمیآورند؟
خب، آنها از اسپرد پول در میآورند. اسپرد تفاوت بین قیمت خرید و فروش است. با این حال، در بورس برای گرفتن پوزیشن، معاملهگر ملزم به پرداخت پورسانت و اسپرد است.
تفاوت دیگر این است که اسپردهای فارکس بسیار شفاف هستند و در محاسبه هزینه گرفتن پوزیشن قبل از انجام معاملات واقعی مفید هستند.
لانگ یا شورت گرفتن
هنگام تصمیم گیری در بازار فارکس و بورس، مهم است که تمام فرصت های موجود را شناسایی کنید – به ویژه، آیا می توانید شورت بگیرید؟ با شورت گرفتن یک بازار، شما به یک بعد کاملاً جدید از حرکات بازار وارد میشوید و قادر میباشید در بازارهای رو به رشد و نزولی حدس بزنید.
از آنجایی که معاملات فارکس شامل خرید یک ارز و فروش ارز دیگر است، معامله گران همیشه قادر به دسترسی به بازارهای در حال سقوط بودهاند و میتوانند از این موقعیت استفاده کنند و از بازارهای نزولی نیز سود ببرند.
هنگام سرمایهگذاری در بورس، به طور سنتی فقط میتوانید یک موقعیت خرید داشته باشید، زیرا به دنبال سود بردن از هر گونه افزایش آتی در ارزش سهام یک شرکت هستید. اما به لطف امکانات مشتق، مانند اسپرد بتها یا CFDها، میتوانید سهام شرکت را لانگ و شورت کنید که به شما امکان دسترسی برابر به فرصتهای معاملاتی را در هر جهت آینده بازار میدهد.
تفاوت بورس و فارکس در دستکاری بازار
آیا اخبار را دنبال کردهاید؟ حتماً با سهام GME مواجه شدهاید که با افزایش قیمت زیادی همراه شد. Redditors دست به دست هم دادند تا درسی به صندوقهای تامینی مهم بدهند، و این بر سهام GME تأثیر گذاشت، که به گفته اعتباردهندگان، صندوقهای تامینی سعی در کوتاه کردن آن داشتند.
شما هرگز با چیزی شبیه به این در بازار فارکس مواجه نخواهید شد، زیرا دستکاری فارکس تقریبا غیر ممکن است.
آیا باید در فارکس معامله کنید یا بورس؟
وقتی نوبت به تصمیم گیری در مورد اینکه آیا باید در فارکس معامله کنید یا بورس میرسد، پاسخ قطعی وجود ندارد زیرا مزایا و معایبی برای هر بازار وجود دارد. در نهایت، تصمیم شما به ترجیحات و نگرش شخصی شما نسبت به ریسک بستگی دارد.
هنگام تصمیم گیری، باید سبک معاملاتی و اهداف مالی خود را در نظر بگیرید. اگر به محیطی علاقه دارید که سریع به نتیجه برسید، فارکس فرصتهای زیادی را برای معاملهگران کوتاه مدت فراهم میکند – مانند معاملهگران روزانه، معاملهگران اسکلپر یا معاملهگران سوئینگر. اگر به دنبال استفاده از روندهای کوتاه مدت تا میان مدت یا نوسانات کمتر هستید، بازار بورس میتواند برای شما مناسب باشد.
جمعبندی
اکثر سرمایهگذاران، بیشتر با بازار بورس آشنا هستند تا با فارکس و این آشنایی ممکن است آرامش بخش باشد. دیگران نسبت ریسک/پاداش بالاتری را که با محیط غیر قابل تنظیم فارکس و سطوح بالای اهرم آن همراه است، ترجیح میدهند. هر کدام را که انتخاب کردید، با دقت معامله کنید و ریسک خود را با حد ضرر کنترل کنید.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات چگونه انجام میشود؟
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد همانند یک معاملهگر حرفهای
زمانی که در بازار فارکس یا هر بازار مالی دیگری معامله میکنید یعنی برای کسب سود در بازار، در حال ریسک بر روی سرمایه خود هستید. به طور خلاصه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (risk reward ratio-R/R) یعنی مشخص کردن میزان پولی که حاضر هستید برای بدست آوردن میزان مشخصی از سود در یک معامله تحت خطر قرار دهید.
اگر در فارکس مبتدی هستید به احتمال زیاد نمیدانید که محاسبه دقیق ریسک چه معنایی دارد. حتی بسیاری از معاملهگران با تجربه قبل از باز کردن معامله، برای محاسبه صحیح نسبت ریسک به ریوارد در هر معامله، وقت کافی نمیگذارند. در این مقاله، نسبت ریسک به ریوارد را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید که چرا این موضوع در مدیریت سرمایه شما اهمیت بسیار زیادی دارد. شما یاد خواهید گرفت تا مثل یک معاملهگر حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را به درستی در معاملات خود محاسبه کنید.
درک اهمیت مدیریت ریسک در فارکس
اگر شما یک معاملهگر مبتدی باشید احتمالا سودهای خوبی را از معاملات اولیه خود به دست آوردهاید، اما تنها با یک معامله اشتباه، تمام سودی که به دست آورده بودید را از دست دادهاید. این پدیده در میان معاملهگران بیتجربه بازار فارکس معمولا رایج است، چرا که اهمیت مدیریت ریسک در بازار فارکس را درک نکردهاند.
یکی از کلیدهای موفقیت در بازار فارکس ایجاد تعادل بین میزان ریسک و مقدار سود مورد نظر در هر معامله است. علاوه بر این، این تعادل باید واقعبینانه باشد و با استراتژی تکنیکال شما مطابقت داشته باشد. برای مثال، به صورت تصادفی حد سودی سه برابر حد ضرر در نظر گرفتهاید. نسبت ریسک به ریوارد میشود ۱ به ۳. اما اگر استراتژی شما قادر نباشد در بلند مدت چنین نسبت ریسک به ریواردی را بدست بیاورد، در نهایت پول خود را از دست خواهید داد.
از طرف دیگر اگر استراتژی شما بتواند نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۵ را بدست آورد، اما هر وقت که معامله شما به نسبت ۱ به ۲ واحد سود رسید، معامله خود را ببندید، در واقع پول از دست دادهاید. به همین دلیل باید زمان زیادی را صرف بک تست گرفتن از استراتژی خود کنید و سعی کنید میانگین سود واقعی قابل دستیابی را نسبت به حد ضرر در هر معامله را در استراتژی معاملاتی خود بدست آورید. تنها در این صورت میتوانید رابطه بین ریسک و ریوارد را به درستی درک کنید و نسبت ریسک به ریوارد را در استراتژی معاملاتی شخصی خودتان با موفقیت آنالیز کنید.
چگونه نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم؟
در این قسمت مکانیزم چگونگی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد توضیح داده میشود. فرمول محاسبه نسبت ریسک به ریوارد نسبتا ساده است. اگر در یک معامله ۵۰ پیپ ریسک میکنید و هدف شما ۱۰۰ پیپ ریوارد است، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد شما در آن معامله ۱ به ۲ است.
۵۰ پیپ ریسک برای دست آوردن ۱۰۰ پیپ سود = نسبت ۱ به ۲
در ضمن در حساب حقیقی باید اسپرد بروکری را که در آن معامله میکنید در نظر بگیرید تا محاسبه نسبت ریسک به ریوارد درست انجام شود. اگر به اسپرد توجه نکنید، در نهایت نسبت ریسک به ریواردی که در معاملات خود استفاده میکنید دقیق نخواهد بود. برای مثال اگر معاملات اسکالپ انجام میدهید و دوست دارید در هر معامله نهایتاً ۵ پیپ ریسک کنید تا ۱۰ پیپ سود بدست بیاورید، حتما فکر میکنید که نسبت ریسک به ریوارد شما ۱ به ۲ است اما بهتر است دوباره محاسبه کنید.
به طور مثال اگر بروکر شما در جفت ارز EURUSD مقدار ۲ پیپ اسپرد از شما بگیرد، در واقع شما ۷ پیپ (۲+۵) ریسک میکنید تا ۸ پیپ (۲-۱۰) سود بدست بیاورید. یعنی نسبت خالص ریسک به ریوارد شما ۱ به ۱.۱۴ است، نه ۱ به ۲. اینجا چون هزینه تراکنش را در نظر نگرفتهاید، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد را اشتباه محاسبه کردهاید.
بنابراین طبق این مثال ۷ پیپ ریسک در برابر ۸ پیپ ریوارد مساوی با نسبت ۱ به ۱.۱۴ است. لازم نیست نابغه ریاضی باشید تا بفهمید که برای جبران اسپرد در چنین نسبت ریسک به ریواردی، باید درصد برد بسیار بالاتری داشته باشید. اسپرد در معاملات اسکالپرها و معاملهگران روزانه تاثیر زیادی دارد، اما عموما در معاملات سویینگ که در تایمفریمهای بالاتر انجام میشوند تاثیر خاصی ندارد.
تصور کنید که جفت ارز پوند انگلیس را در برابر ین ژاپن (GBPJPY) معامله میکنید و بروکر شما ۵ پیپ اسپرد از شما میگیرد. چنین اسپرد بالایی به راحتی نسبت ریسک به ریوارد معاملات شما را خراب میکند. بخصوص اگر در معاملات اسکالپ، حد ضرر و حد سود خیلی کوچکی قرار دهید. حالا نگاهی به مثالی در تصویر شماره یک میاندازیم. اگر نسبت ریسک به ریوارد معاملهای که حد ضرر ۱۰۰ پیپی و حد سود ۲۰۰ پیپی دارد را محاسبه کنیم، این بار باید به نتیجهای کاملا متفاوت برسیم. دوباره فرض میکنیم که اسپرد جفت ارز GBPJPY، پنج پیپ است.
۱۰۵=۱۰۰+۵ پیپ ریسک
۱۹۵=۲۰۰-۵ پیپ ریوارد
۱:۱.۸۵ نسبت ریسک به ریوارد
تصویر ۱: معامله سویینگ در جفت ارز GBPJPY با نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱.۸۵
همانطور که میبینید، اسپرد بروکر در اینجا تاثیر کمی بر روی نسبت ریسک به ریوارد دارد و همچنان سود این معامله در مقایسه با ریسک آن نسبتاً بالاتر است. این یکی از مزیتهای معامله در تایمفریمهای بالاتر است. بنابراین اگر به معاملات اسکالپ یا کوتاه مدت علاقهای ندارید و اهل معاملات سویینگ یا پوزیشن هستید، تاثیر منفی اسپرد به عنوان هزینه تراکنش معاملات بسیار ناچیز خواهد بود.
تاثیر نرخ برد یا وین ریت (Win Rate) بر نسبت ریسک به ریوارد
به غیر از درک کلی در مورد نسبت ریسک به ریوارد در استراتژی معاملاتی، باید در مورد تاثیر وین ریت نیز اطلاع داشته باشید، وین ریت بخش جداییناپذیر از نسبت ریسک به ریوارد است. اگر از قبل، نسبت ریسک به ریوارد استراتژی خود را از طریق انجام بکتست بدست آورده باشید، با یک فرمول ساده میتوانید وین ریت لازم برای حفظ سودآوری در بلند مدت را بدست بیاورید.
فرمول زیر برای بدست آوردن حداقل وین ریت بکار میرود:
وین ریت لازم = (نسبت ریسک به ریوارد + ۱) ÷ ۱
برای مثال اگر بعد از ساعتها بکتست فهمیدید که نسبت ریسک به ریوارد استراتژی معاملاتی شما یک به یک است، پس با قرار دادن آن در فرمول زیر به نتیجه زیر خواهید رسید:
۰.۵ = (۱+۱) ÷ ۱ میشود ۵۰ درصد
پس برای اینکه حداقل ضرر نکنید باید وین ریت ۵۰ درصد باشد. با این استراتژی معاملاتی، اگر بتوانید وین ریت ۵۵ درصدی را حفظ کنید، در بلند مدت سودآور خواهید بود. اما اگر وین ریت شما به حتی ۴۹ درصد کاهش یابد، مطمئن باشید که با این استراتژی معاملاتی متضرر خواهید شد، یعنی صرف نظر از عملکرد کوتاهمدت، در بلند مدت پول از دست خواهید داد.
حالا اگر وین ریت استراتژی معاملاتی شما تنها ۵۰ درصد باشد اما نسبت ریسک به ریوارد آن یه طور ثابت ۱ به ۲ باشد، در نهایت بعد از ۱۰۰ معامله، با تنها یک درصد ریسک کردن، ۵۰ درصد بازده روی سرمایه خود خواهید داشت.
اگر وین ریت سیستم استراتژی معاملاتی خود را بعد از ساعتها بکتست پیدا کرده باشید اما هنوز نمیدانید برای سودآور بودن در بلند مدت باید چه نسبت ریسک به ریواردی داشته باشید، میتوانید از فرمول دیگری برای بدست آوردن نسبت ریسک به ریوارد لازم استفاده کنید.
فرمول بدست آوردن حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز:
حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز = ۱ – (وین ریت ÷ ۱)
برای مثال اگر میدانید که وین ریت استراتژی شما ۴۰ درصد است، بنابراین نتیجه قرار دادن آن در فرمول زیر به شرح زیر است:
۱-(۰.۴÷۱) = ۱.۵
پس برای سودآوری با این استراتژی در بلند مدت، باید نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱.۵ به ۱ را حفظ کنید، یعنی برای مثال اگر حد ضرر ۱۰۰ پیپی در نظر گرفتید، هدف شما باید حداقل ۱۵۰ پیپ باشد. همانطور که میبینید، وین ریت استراتژی شما نقش مهمی در معادله کلی ریسک به ریوارد ایفا میکند.
استفاده از ابزارهای دیگر برای تعیین ریسک و ریوارد
محاسبه دستی نسبت ریسک به ریوارد گاهی میتواند کاری خستهکننده به نظر برسد. میتوانید از یک ماشین حساب برای به دست آوردن آن استفاده کنید، یا اینکه ابزارهای مختلفی را برای ساده کردن این فرآیند بکار بگیرید، مثل برنامه اکسل شیت مایکروسافت یا یک ماشین حساب آنلاین مخصوص محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس. اما اگر از برنامهای مثل متاتریدر۴ استفاده میکنید باز هم راهی سادهتر وجود دارد.
اگر در گوگل عبارت mt4 risk reward indicator را جستجو کنید، اندیکاتورهایی سفارشیسازی شده را پیدا خواهید کرد که توسط معاملهگران دیگر ساخته شدهاند. این معاملهگران آنقدر سخاوتمند بودهاند که این اندیکاتورها را به طور رایگان برای دانلود در اختیار شما قرار دادهاند. به علاوه اینکه، یک ابزار داخلی در اکثر برنامههای معاملاتی مثل متاتریدر۴ وجود دارد، به اسم ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) که میتوانید به وسیله آن نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات خود محاسبه کنید.
استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
در حالی که بسیاری از معاملهگران از این ابزار برای محاسبه سطوح فیبوناچی در حرکات سویینگ قیمتی استفاده میکنند، شما میتوانید با تغییرات جزئی در آن نسبت ریسک به ریوارد را به صورت چشمی تشخیص دهید.
تصویر ۲: تغییر در ابزار فیبوناچی اصلاحی برای ساختن سطوح دلخواه خودتان
در متاتریدر۴ میتوانید سطوح دلخواه خود را مثل ۲، ۳، ۴ و بیشتر اضافه کنید. فقط کافیست سطوح را اینگونه نامگذاری کنید: سطح ۲ نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱، سطح ۳ نسبت ۱ به ۲، سطح ۴ نسبت ۱ به ۳، مثل تصویر بالا (شکل ۲). لطفا توجه داشته باشید که این سطوح ربطی به سطوح فیبوناچی ندارند و فقط به عنوان یک یادآور بصری در مورد نسبت ریسک به ریوارد در معاملات به شما کمک میکنند.
تصویر ۳: رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی در چارت برای یافتن سطوح بالقوه ریسک به ریوارد
سپس ابزار فیبوناچی را مثل تصویر بالا وارونه رسم کنید بهطوریکه سطح ۱۰۰ فیبوناچی نقطه ورود شما و سطح صفر حد ضرر شماست. در تصویر ۳ ابزار فیبوناچی اصلاحی را با سطوح تغییر یافته بر روی یک پینبار صعودی رسم کردهایم، نقطه ورود بالای پینبار است و حد ضرر پایین پینبار. همانطور که در نمودار میبیندید، سطح دوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱ و سطح سوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۲ عمل کردهاست.
اگر اصول اولیه نسبت ریسک به ریوارد را درک کنید، تسلط بر آن کار مشکلی نخواهد بود. اما بسیاری از معاملهگران حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را کمی متفاوتتر از معاملهگران مبتدی در فارکس بکار میگیرند. اول از همه اینکه آنها معمولاً به نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیین شدهای، که بسیاری از کتابهای معاملاتی محبوب از آن حمایت میکنند، پایبند نیستند. این معاملهگران زمان زیادی را صرف آزمایش و بکتست ابزارهای معاملاتی خود کردهاند تا وین ریت استراتژی خود را بر اساس نسبتهای مختلف سود به ضرر بدست بیاورند.
بجای داشتن نسبت ریسک به ریوارد ثابت مثل ۱ به ۳ یا ۱ به ۲، معاملهگران باتجربه از آنالیز گسترده دادهها استفاده میکنند تا نسبت ریسک به ریوارد مناسب یک استراتژی معاملاتی خاص را تعریف کنند. علاوه بر این، معاملهگران حرفهای در فارکس میدانند که قرار دادن حد سود بزرگ و حد ضرر کوچک دلیل موجهی برای ورود به معاملات پر ریسک نیست. در عوض معاملهگران باتجربه، هر معامله را براساس احتمال موفقیت آن مورد بررسی قرار میدهند و تنها زمانی معامله میکنند، که همه معیارهای استراتژی آنها برآورده شدهباشد.
صرفنظر از نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، چه به صورت دستی و چه با استفاده از روشهای دیگر، ضروری است که قبل از ورود به هر معاملهای، زمان بگذارید و نسبت ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنید. توصیه میشود که ابتدا رابطه نسبت ریسک به ریوارد را با استراتژی معاملاتی خود درک کنید. سپس باید زمان بگذارید و با انجام بکتستهای گسترده بهترین نسبت ریسک به ریوارد را برای روش خود پیدا کنید. بعد از پیدا کردن ترکیب مناسب، حداقل وین ریت لازم را براساس نسبت ریسک به ریوارد محاسبه کنید، تا بتوانید اندازه آنها را در معاملات خود زیرنظر داشته باشید.
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما