مقایسه ریسک و عدم قطعیت
زندگی، بالذات دارای شرایطی است که قرار گرفتن در آن شرایط، “پذیرش خطر” را اجتناب ناپذیر می کند. شرایطی که قرارگرفتن در آنها، زیستن در معرض خطر یا زیان است.
ریسک را می توان “زیان بالقوه” دانست. این دقیقاً همان عدم قطعیت یا “عدم قطعیت نتیجه در یک موقعیت خاص” نیست. مواردی وجود دارد ، که عدم اطمینان ذاتی و قطعی است.
یعنی با توجه به رویدادهای پیش رو، پیشامد ها غیر قابل پیش بینی اند. خلاصه آنکه ریسک وضعیتی را توصیف می کند که در آن وضعیت، احتمال ضرر یا خطر وجود دارد و
عدم قطعیت نیز زمانی رخ می دهد که نسبت به نتایج آینده مطمئن نیستید.
ما معمولا اصطلاحات ریسک و عدم قطعیت را در یک کفه ترازو می گذاریم، اما آیا به تفاوت آنها فکر کرده اید؟ در جدول 1 مقایسه این دو آورده شده است.
اساس مقایسه | ریسک | عدم قطعیت |
مفهوم | احتمال برد یا باخت چیزی ارزشمند | وضعیتی که اتفاقات آینده مجهول هستند |
تحقق | قابل اندازه گیری | غیرقابل اندازه گیری |
وقوع | احتمال وقوع مجهول است | وقوع مجهول است |
کنترل | قابل کنترل | غیرقابل کنترل |
مینیمم سازی | بله | خیر |
احتمالات | مشخص | غیر مشخص |
ریسک
چنین تصور می شود که ریسک، قرار گرفتن در یک موقعیت خاص است که می تواند منجر به سود یا زیان شود. ریسک، احتمال زیان یا احتمال قرار گرفتن در معرض خطر است.
معمولا می توان با اقدامات پیشگیرانه مقدار و عوارض ریسک را به حداقل رساند. در مفاهیم و تعابیر مالی، معنای ریسک با آنچه گفته شد خیلی متفاوت نیست.
ریسک نشان دهنده عدم قطعیت در مورد بازده مورد انتظار سرمایه گذاری است. به عبارتی احتمال وجود تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار را تصویر می کند.
وجود چنین ریسکی ممکن است منجر به از دست دادن بخش یا کل سرمایه گذاری شود. هرچه ریسک بالاتر رود انتظار بازدهی نیز بیشتر خواهد شد و این همان مبادله ی ریسک بازده تلقی می شود.
انواع اصلی ریسک به شرح زیر هستند:
ریسک سیستماتیک: نظیر ریسک بهره ، ریسک تورم ، ریسک بازار که معمولا گزیرناپذیرند و به کل وضعیت بازار تعمیم می یابند.
ریسک غیر سیستماتیک: نظیر ریسک تجاری و ریسک مالی
عدم قطعیت
منظور ما از عدم قطعیت موقعیتی است که غایت آن قابل پیش بینی نیست. این همان وضعیتی است که گزینه های مختلفی موجودند که قرار است به نتایج خاصی برسند،
اما میزان احتمال حصول نتیجه مشخص نیست. این امر به دلیل نبود اطلاعات و دانش کافی در مورد شرایط موجود است. از این رو ، تعیین یا پیش بینی نتیجه یا وقایع آینده دشوار است.
عدم قطعیت را نمی توان از طریق مدل های پیشین از نظر کمی اندازه گیری کرد. بنابراین، احتمالات را نمی توان در مورد نتایج بالقوه به کار برد، زیرا “احتمالات” ناشناخته هستند.
تفاوت های کلیدی بین ریسک و عدم قطعیت
- ریسک، پیدایش وضعیت شناخته شده ای است که منجر به برد یا باخت چیزی ارزشمند می شود اما عدم قطعیت، شرایطی است که آگاهی از وقایع آینده وجود ندارد.
- ریسک را می توان از طریق مدل های نظری اندازه گیری و پیش بینی کرد اما اندازه گیری عدم قطعیت از نظر کمی ممکن نیست، زیرا حوادث آینده غیرقابل پیش بینی است.
- نتایج احتمالی ریسک شناخته شده اند ولی در موقعیت عدم قطعیت ، نتایج ناشناخته هستند.
- در وضعیت ریسک، اگر اقدامات مناسبی انجام شود ، می توان خطر را کنترل و تحدید کرد در حالی که عدم قطعیت فراتر از کنترل شخص یا شرکت است.
- در شرایط ریسک ، “احتمالات” با مجموعه ای از شرایط مشخص سنجیده می شوند که در وضعیت عدم قطعیت این مهم امکان پذیر نیست.
نتیجه
به قول سعدی: ” نابرده رنج گنج میسر نمی شود” بنابراین هر شرکتی برای ادامه حیات در دراز مدت، باید ریسک هایی را محاسبه کند که احتمال ضرر در آنها کم و احتمال سود زیاد باشد وبرای کسب سود بیشتر باید این ریسک ها را به جان بخرد. عدم قطعیت در هر پیشه ای، ذاتی و غیر قابل اجتناب است و هر فردی در هر مقامی هیچ تصوری در مورد آنچه درآینده “قطعا” رخ خواهد داد ندارد.
۱۱ نکته بسیار مهم درباره ریسک در سرمایه گذاری و چگونگی مدیریت آن
ریسک در سرمایه گذاری گاها یک انتخاب و رویدادی اجتنابناپذیر است. زندگی روزمره ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. همه ما هر روز با خطراتی روبرو هستیم، چه در حال رانندگی به سمت محل کار، و چه در حال بازی فوتبال یا قدم زدن حتی، و یا سرمایهگذاری یا مدیریت یک تجارت.
در دنیای مالی، ریسک در سرمایه گذاری به این احتمال اشاره دارد که بازدهی یا سود واقعی یک سرمایهگذاری با آنچه مورد انتظار است میتواند متفاوت باشد؛ احتمال اینکه یک سرمایهگذاری آنطور که میخواهید نشود، یا اینکه در نهایت پول را از دست بدهید.
زاکربرگ یکی از بزرگترین کارآفرینان جهان و مالک شرکت متا، نقل قولی دارد که میگوید:
در دنیایی که واقعاً به سرعت در حال تغییر است، تنها استراتژی که شکست آن تضمین شده است، ریسک نکردن است.
موثرترین راه برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، از طریق ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشی است. اگرچه تنوع، تضمین کننده سود یا تضمین عدم ضرر نیست اما پتانسیل بهبود بازدهی سرمایه را بر اساس اهداف مالی و سطح ریسک هدفتان فراهم میکند. همیشه برقراری تعادل متوازن بین ریسک و بازده، به سرمایهگذاران و مدیران کسبوکارها کمک میکند تا از طریق سرمایهگذاریهایی که میتوانند با آن راحتتر باشند، به اهداف مالی خود برسند.
در این مطلب سعی کردهایم به فراخور وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی کشور و تحولاتی که طی ماههای اخیر پشت سر گذاشتهایم، محدودیتهایی که تجربه میکنیم و همه آنچه باعث شده سردرگم شویم، ریسک را تعریف کنیم و به انواع حالات آن بپردازیم. احتمالا این یادداشت سرنخهای مهمی را به شما خواهد داد.
۱. ریسک به چه معناست؟
ریسک در اصطلاح مالی به عنوان احتمالی تعریف میشود که یک نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با یک نتیجه یا بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه اولیه است.
از لحاظ کمیت، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود.
در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد مقیاسی از نوسانات قیمت داراییها در مقایسه با میانگینهای تاریخی آنها در یک بازه زمانی معین ارائه میدهد.
به طور کلی، مدیریت ریسکهای سرمایه گذاری با درک اصول پایه ریسک و نحوه اندازهگیری آن ممکن و هوشمندانه است. یادگیری و درک انواع ریسکهایی که میتواند در سناریوهای مختلف اعمال شود و برخی از راههای مدیریت آنها میتواند به طور کلی به طیف وسیعی از سرمایهگذاران و مدیران کسب و کارها کمک کند تا از زیانهای غیر ضروری و پرهزینه جلوگیری کنند.
مبانی پایه (اساسی) ریسک
شخصیت، سبک زندگی و سن یک سرمایه گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و اهداف مربوط به ریسک باید در نظر گرفته شود. هر سرمایه گذار دارای یک پروفایل ریسک منحصر به فرد است که تمایل و توانایی آنها را برای مقاومت در برابر ریسک تعیین میکند. به طور کلی، با افزایش ریسک در سرمایهگذاری، سرمایهگذاران انتظار بازده بالاتری برای جبران این ریسکها دارند.
یک ایده بنیادی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که یک سرمایهگذار مایل به پذیرش آن است بیشتر باشد، بازده نهفته بیشتری در انتظار خواهد بود.
ریسکها میتوانند از راههای مختلفی به وجود بیایند و سرمایهگذاران باید بابت این ریسکهای اضافی خسارت بدهند. به عنوان مثال:
اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها در نظر گرفته میشود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری را ارائه میدهد. احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده است. از آنجایی که ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازده بالاتری پیشنهاد میشود.
ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود. در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد مقیاسی از نوسانات یک ارزش کالا در مقایسه با میانگین تاریخی آن ارائه می دهد. انحراف استاندارد بالا نشان دهنده نوسانات ارزشی زیاد و در نتیجه درجه بالایی از ریسک است.
افراد، مشاوران مالی و شرکتها همگی میتوانند شیوههای مدیریت ریسک را برای کمک به کنترل ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاریها و فعالیتهای تجاری خود در نظر داشته باشند. از دیدگاه آکادمیک، چندین نظریه، معیار و شیوه وجود دارد که برای اندازهگیری، تحلیل و مدیریت ریسکها شناسایی شدهاند. برخی از این موارد عبارتند از: انحراف استاندارد، بتا، ارزش در معرض خطر (VaR) و مدل ارزش گذاری دارایی (CAPM).
اندازهگیری و کمیسازی ریسک اغلب به سرمایهگذاران، معاملهگران و مدیران کسبوکار اجازه میدهد تا با استفاده از شیوه های مختلف از جمله تنوعسازی و موقعیتهای مشتق، از بعضی ریسکها جلوگیری کنند.
نکات کلیدی:
- ریسک اشکال مختلفی دارد (به طور کلی به عنوان احتمالی که با یک نتیجه یا سود واقعی حاصل از سرمایهگذاری مورد انتظار متفاوت است، طبقهبندی میشود).
- ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی یا تمام یک سرمایهگذاری است.
- چندین نوع ریسک و چندین روش برای تعیین کمیت ریسک برای ارزیابیهای تحلیلی وجود دارد.
- ریسک را میتوان با استفاده از تنوعبخشی در سرمایهگذاری و شیوههای کاهش ریسک، محدود کرد.
۲. اوراق بهادار بدون ریسک
اینکه گزینهای برای سرمایهگذاری کاملاً امن باشد یا خطراتی به همراه نداشته باشد کاملا دروغ است. برخی گزینهها مثل اوراق بهادار و سرمایهگذاری در حوزه املاک از جمله خرید آپارتمان و همچنین خرید زمین ریسک بسیار محدودی دارند که عملا بدون ریسک در نظر گرفته میشوند.
اصطلاح «اوراق بهادار» (Securities) یک ابزار مالی دارای ارزش پولی است که قابلیت تبدیل به پول نقد را دارد. اوراق بهادار میتواند نمایانگر ایفای مالکیت در یک شرکت سهامی عام (از طریق سهام) یا رابطه طلبکاری با یک نهاد دولتی یا یک شرکت (از طریق اوراق قرضه) یا حقوق مالکیت دیگری باشد.
اوراق بهادار غالبا مبنایی برای تجزیه و تحلیل و اندازهگیری ریسک دارد. این نوع سرمایهگذاریها بازده مورد انتظار را با ریسک بسیار کم یا بدون ریسک ارائه میدهند. اغلب، بیشتر سرمایهگذاران برای حفظ پسانداز اضطراری خود یا برای نگهداری داراییهایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، این روش را انتخاب میکنند.
۳. ریسک در سرمایه گذاری و افقهای زمانی
افق زمانی و نقدینگی سرمایهگذاریها اغلب عامل کلیدی مؤثری بر ارزیابی و مدیریت ریسک است. اگر یک سرمایهگذار نیاز به دسترسی فوری به وجه نقد داشته باشد، احتمال کمتری دارد که در سرمایهگذاریهای پرریسک یا سرمایهگذاریهایی که نمیتوانند فوراً نقد شوند سرمایهگذاری کنند، و احتمال بیشتری دارد که پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار دهند.
افق زمانی همچنین میتواند عامل مهمی بر سرمایهگذاریهای فردی باشد. سرمایهگذاران جوان با افقهای زمانی طولانیتر تا بازنشستگی ممکن است مایل به سرمایهگذاری پرریسک با بازده نهفته بالاتر باشند. قاعدتا سرمایهگذاران مسنتر تحمل ریسک متفاوتی دارند، چراکه دسترسی آسانتر به منابع مالی برایشان اولویت است. (پیشنهاد بررسی: سرمایهگذاری ملکی در منطقه آزاد انزلی با خرید خانه )
۴. ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسکهای سیستماتیک که به عنوان ریسکهای بازار نیز شناخته میشوند، ریسکهایی هستند که میتوانند کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار را تحت تأثیر قرار دهند. ریسک بازار، فشار از دست دادن سرمایهگذاریها به دلیل عواملی مانند پیچیدگی یا نابسامانی سیاسی و شرایط متشنج اقتصادی در سطح کلان است که نتیجتا بر عملکرد کل بازار تأثیر می گذارد.
ریسک بازار را نمیتوان به راحتی از طریق تنوع سبد سرمایهگذاریها کاهش داد. نمونههای دیگر ریسکهای سیستماتیک شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارز، ریسک نقدینگی و ریسک اجتماعی – سیاسی باشد.
ریسک غیر سیستماتیک که به عنوان ریسک خاص یا ویژه نیز شناخته میشود، دستهای از Risk است که تنها بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تأثیر میگذارد. ریسک غیرسیستماتیک Risk از دست دادن سرمایهگذاری به دلیل خطرات خاص شرکت یا صنعت است. به عنوان مثال:
تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییرات منحصربفرد میتواند فروش شرکت را کاهش دهد و رقیب جدیدی در بازار ایجاد کند که توانایی گرفتن سهم بازار را دارد. سرمایهگذاران اغلب از رویکرد تنوعبخشی در سرمایهگذاری برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک استفاده میکنند. (پیشنهاد بررسی: سرمایهگذاری ملکی در بهترین شهرک ساحلی شمال ایران )
۵. ریسک کسب و کار
ریسک تجاری به ابتداییترین ظرفیت یک کسب و کار یعنی دوام و استمرار فعالیت آن اشاره دارد. این سؤال پیش میآید که آیا یک شرکت میتواند فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای پوشش هزینههای عملیاتی خود و کسب سود ایجاد کند؟ این در حالیست که ریسک مالی مربوط میشود به هزینههای تامین مالی.
اساسا ریسک تجاری مربوط به تمام هزینههایی است که یک کسب و کار باید پوشش دهد تا در سطح عملیاتی و عملکردی باقی بماند. این هزینهها شامل حقوق، هزینههای تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
۶. ریسک کشور
ریسک کشور به این معناست که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. هنگامی که کشوری (بخوانیم دولت) تعهدات خود را نادیده میگیرد، میتواند به عملکرد سایر ابزارهای مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با ان رابطه دارد آسیب برساند. ریسک کشور به سهام، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری متقابل، اختیار معامله و قراردادهای آینده که در یک کشور خاص در اختیار قرار میگیرد، گفته میشود. این نوع ریسک بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری شدید دارند دیده میشود.
۷. ریسک تبادل ارز خارجی
هنگام سرمایهگذاری در کشورهای خارجی، توجه به این واقعیت که نرخ ارز میتواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد، مهم است. ریسک ارز خارجی (یا ریسک نرخ مبادله) برای همه عوامل مالی که به ارزی غیر از واحد پول داخلی شما هستند، اعمال میشود.
به عنوان مثال، اگر در ایالات متحده زندگی میکنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایهگذاری میکنید، حتی اگر ارزش سهم افزایش پیدا کند، اگر دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا کاهش یابد، ممکن است ضرر کنید.
۸. ریسک سیاسی
ریسکی است که بازده یک سرمایهگذاری به دلیل بیثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل میشود. ریسک سیاسی میتواند ناشی از تغییر در دولت، نهادهای قانونگذاری، سایر سیاستگذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. این وضعیت به عنوان ریسک ژئوپلیتیکی نیز شناخته میشود که با طولانیتر شدن تایم لاین زمانی سرمایهگذاری، ریسک بیشتر میشود.
۹. ریسک طرف مقابل
ریسک طرف مقابل به احتمال این که یکی از افراد درگیر در یک معامله ممکن است تعهد قراردادی خود را واگذار نکند گفته میشود. ریسک طرف مقابل میتواند در معاملات اعتباری، سرمایهگذاری و تجاری، بهویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس (OTC) رخ میدهند، وجود داشته باشد. موارد متعدد سرمایهگذاری مالی مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات آن، ریسک طرف مقابل را به همراه دارند. (پیشنهاد بررسی: قبل از سرمایهگذاری ملکی این مقالات مهم حقوقی را بخوانید )
۱۰. ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به میزان توانایی یا امکان یک فرد برای معامله موارد سرمایهگذاری خود به جهت دریافت پول نقد گفته میشود. همانطور که پیشتر اشاره کردیم رویکرد بلند مدت یا کوتاه مدت و ظرفیت تبدیلی سرمایهگذاری به پول نقد از اهمیت بالای برخوردار است و برای بسیاری از تصمیمگیران به عنوان یک اصل قلمداد میشود.
فرض بگیرید در کشور ما با شرایط فعلی سرعت تبدیل طلا و دلار به نسبت سایر روشها ریسک کمتری دارد. از طرفی در سایر مبادلات یا سرمایهگذاریها (فرض برای درک بهتر موضوع) بسیار میبینیم که مثلا آپارتمانهای مسکونی تک خوابه یا در بخش خودرو خرید و فروش پراید بسیار ریسک کمتری به همراه داشته و سرعت نقدینگی بالاتری دارند.
۱۱. ریسک در مقابل پاداش
توصیف این وضعیت در واقع اشاره به توازن و مبادله ریسک و بازده سرمایهگذاری است. به طور کلی، هرچه سطح ریسک کم تر باشد سود آن هم کمتر و هر چه سطح ریسک بیشتر باشد بازده آن نیز بیشتر است. هر سرمایهگذار باید تصمیم بگیرد که چقدر ریسک را برای بازده مورد نظر میخواهد و میتواند بپذیرد. این روند بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایهگذاری، نیازهای نقدینگی، تایم لاین زمانی و شخصیت فرد متفاوت خواهد بود.
این امر ضروری است که به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر همیشه به معنای بازده بالاتر نیست. مبادله ریسک و بازده فقط نشان میدهد که سرمایهگذاریها با ریسک بالاتر امکان بازدهی بالاتری دارند اما هیچ تضمینی وجود ندارد.
حرف آخر
شرایط پیشروی ما در ایران پیشبینی و فرض پیشامدهای احتمالی را بسیار دشوار میکند. میدانیم که نوسانات بازار بسیار شدید است. باید خیلی سنجیده عمل کنیم. باید قبول کنیم که با وضع فعلی انتخابهای متعدد یا متنوعی نداریم. تجربیات کارشناسان ما در موسسه «خانه انزلی» به عنوان یکی از بهترین مشاوره املاکهای شهر انزلی ، نشان داده که سرمایهگذاری در حوزه املاک و مستغلات (اگر نگوییم در ۱۰۰٪ موارد) غالب اوقات یک انتخاب امن و موفق بوده که بازدهی قابل توجهی به همراه داشته است.
با این اوصاف پیشنهاد میکنیم بیشتر تحقیق و مطالعه کنید. قبلا در مطلبی درباره سرمایهگذاران موفق در حوزه املاک موارد مهمی از تجربیات ارزشمند افراد موفق را بازگو کردهایم. علاوه بر این در مقالهای جامع به سوگیریهای شناختی رایج در سرمایهگذاری پرداختهایم، موارد مهمی که می تواند خطرات تصمیمگیری شما را کاهش دهید و شما را واقعبینانه به سمت سرمایهگذاری سوق دهد.
مقایسه ریسک مالی با ریسک کسب و کار: این دو باهم چه تفاوتی دارند؟
ریسک مالی و ریسک کسب و کار دو نوع مختلف از علائم هشدار دهنده ای هستند که سرمایه گذاران باید هنگام سرمایه گذاری در نظر بگیرند. ریسک مالی به توانایی شرکت برای مدیریت سود و اهرم مالی آن اشاره دارد؛ در حالی که ریسک کسب و کار به توانایی شرکت برای تولید درآمد کافی برای پوشش دادن هزینههای عملیاتی آن اشاره دارد.
یک روش جایگزین برای مشاهده تفاوت این است که ریسک مالی را به عنوان ریسکی درنظر بگیریم که یک شرکت ممکن است در پرداخت بدهی با آن مواجه شود و ریسک کسب و کار را به منزله ی عدم توانایی شرکت در سودآوری در نظر بگیریم.
ریسک مالی
ریسک مالی با توانایی شرکت در ایجاد جریان نقدینگی کافی برای پرداخت سود تسهیلات و تامین مالی جهت برآورده کردن تعهدات مربوط به بدهی در ارتباط است. یک شرکت با میزان بدهی مالی بیشتر دارای سطح بالاتری از ریسک مالی است چرا که احتمال عدم پرداخت به موقع تعهدات مالی شرکت و ورشکستگی آن بیشتر است.
برخی از عواملی که ممکن است بر ریسک مالی تاثیر گذار باشند، تغییرات نرخ سود تسهیلات و درصد کلی تامین مالی بدهی آن است. شرکتهایی که دارای مقادیر بیشتری از سهام در بازار سرمایه هستند در موقعیت بهتری برای تحمل بار بدهی خود قرار دارند. یکی از نسبتهای مالی اولیه ای که تحلیل گران و سرمایه گذاران برای تعیین سلامت مالی یک شرکت در نظر میگیرند، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت است که از فرمول زیر محاسبه می شود:
= D/E کل بدهی/ حقوق صاحبان سهام
ریسک نرخ ارز خارجی بخشی از ریسک مالی کلی شرکت هایی است که به میزان قابل توجهی از فعالیت های تجاری در کشور های خارجی مشغول هستند.
ریسک کسب وکار
ریسک کسب وکار به دوام اولیه یک تجارت اشاره دارد. پاسخ به این سوال است که آیا یک شرکت توانایی فرو ش و ایجاد درآمد کافی برای پوشش هزینههای عملیاتی خود و رسیدن به سود را دارد یا خیر. در حالی که ریسک مالی مربوط به هزینههای تامین مالی است، ریسک کسب وکار با هزینه های دیگر عملیاتی نیز درگیر است. این هزینه ها شامل حقوق، هزینههای تولید،اجاره یا خرید تجهیزات و سایرهزینه های اداری و اجرایی می شود .
نکته مهم:
ریسک تجاری یک شرکت تحت تاثیر عواملی مانند هزینه کالا، حاشیه سود، بازار رقابت و میزان تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که شرکت عرضه می کند.
ریسک کسب و کار اغلب به دو دسته ی کلی ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم می شود. ریسک سیستماتیک به ریسک کلی بازار، ریسک ناشی از نوسانات اقتصادی، سیاسی و تجاری اشاره دارد. ریسک سیستماتیک یک ریسک غریزی و ذاتی کسب و کار است که شرکت ها با وجود توانایی در پیش بینی و ارائه واکنش به تغییر شرایط ، کنترل کمی بر روی آن دارند.
ریسک غیر سیستماتیک که به ریسک مشخص نیز معروف است به ریسک منحصر به فرد و خاص یک کسب و کار اطلاق می شود که شرکت با آن در گیر است. یک شرکت می تواند با تصمیمات مدیریتی مناسب در ارتباط با کنترل هزینه ها، سرمایه گذاری ها و بازاریابی، ریسک غیر سیستماتیک خود را کاهش دهد. اهرم عملیاتی و جریان نقدینگی آزاد معیارهایی هستند که سرمایه گذاران برای ارزیابی بهره وری عملیاتی و مدیریت منابع مالی یک شرکت از آن استفاده میکنند.
مروری بر نکات کلیدی این بحث:
ریسک مالی به توانایی شرکت برای مدیریت بدهی و اهرم مالی آن اشاره دارد.
ریسک کسب و کار به توانایی شرکت برای ایجاد درآمد کافی در جهت پوشش هزینه های عملیاتی اشاره دارد.
در ریسک مالی نگرانی از احتمال قصور شرکت در پرداخت بدهی و ورشکستگی وجود دارد.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
هر فردی که قصد سرمایه گذاری را دارد باید در رابطه به اصطلاحات آن بخصوص ریسک و بازده در آن سرمایه گذاری که جز ارکان اصلی آن بشمار می آید و عضوی جدایی ناپذیر از سرمایه گذاری می باشند آشنایی کامل داشته باشد.
هرکسی مسلما با هدف بهره مندی از سود و بازدهی خوب در بازار های مختلف سرمایه گذاری می کنند ولی رفتار افراد از نظر پذیرش ریسک تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک باهم متفاوت است.
برخی افراد ریسک پذیر و برخی ریسک گریز هستند که این عامل در کنار عوامل دیگر باعث می شود افراد در بازار سرمایه سود و زیان زیادی را شاهد باشند.
افرادی که ریسک گریز هستند بهتر است از روش سرمایه گذاری غیر مستقیم وارد بازار بورس شوند زیرا در این روش به دلیل مدیریت دارایی توسط کارشناس مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. در این مطلب قصد داریم به تئوری ریسک و بازده در سرمایه گذاری بپردازیم، با ما همراه باشید.
معرفی تئوری های ریسک و بازده در سرمایه گذاری
مفاهیم اصلی سرمایه گذاری شامل بازده و ریسک می باشد. بنابراین آشنایی تئوری های بازده و ریسک بسیار مهم است پس ابتدا به بررسی آنها می پردازیم. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، ریسک و بازده دو مفهوم مخالف هم هستند.
برای سرمایه گذاری بهتر مفاهیم بازده و ریسک همیشه مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن و پر سود، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود. حالا در ادامه سعی می کنیم این دو مفهوم را برای شما توضیح دهیم.
بازده در سرمایه گذاری چیست؟
بازده return پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد.
این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید. بازده ممکن است “ بازده مورد انتظار ” یا “ بازده واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار Expected Return
بازده مورد انتظار یا بازده پیش بینی شده مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد و پیش بینی می کند آن را در سرمایهگذاری به دست آورد.
بازده واقعی Realized Return
مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب می کند.
ریسک در سرمایه گذاری به چه معناست؟
ریسک RISK یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است می توانید ریسک سرمایه گذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
منابع ریسک در سرمایه گذاری کدامند؟
بطور کلی میتوان گفت ریسک به دارایی های مالی و یا سرمایه گذاری به عوامل زیر وابسه است :
ریسکی که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه می پذیرد و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
* اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر خواهد یافت و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود.
چون نرخ ارز مدام در حال تغییر است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکتهایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار است.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد شرکتهایی که واردات انجام می دهند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می نمایند. در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
اما شرکتهایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک می رسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم انجام می شود. کاهش قدرت خرید یعنی افزایش نرخ تورم. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در جامعهای تورمی قدرت خرید مردم کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
* ریسک تورم طبق قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش یابد.
تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های مختلف در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری نمایید.
به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقددر یک دارایی به وجود می آید ریسک نقدینگی می گویند. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد ریسک نقدینگی کمتر است.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
* پس قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایهگذاری افزایش می یابد. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث ریزش بازار شود.
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی مباشد. شرکت با دریافت وام در حقیقت بدهیهای خود را در افزایش می دهد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است . هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی بیشتر است.
ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگری سرمایهگذاری میکنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند.
کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر می باشد.
ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باعث تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار می گویند. همهی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اما سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک سیستماتیک تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار را مستقیما ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد می داند. این ریسک غیر قابل کنترل می باشد بنابر این کاهش پذیر هم نخواهد بود.
منابعی که این ریسک را شارژ می کنند عبارت است از ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاها ریسک سیاسی.
- ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
این ریسک قابل کنترل و کاهش پذیر است و شامل آن قیمت از تغییر پذیری در بازده اوراق بهادار می باشد که به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصادبستگی ندارد.
لذا میتوان از طریق استراتژی هایی مثل تنوع سازی این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. مهم ترین منابعی که این ریسک را شارژ می کند ریسک مالی،ریسک تجاری، ریسک نقدینگی.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
مدیریت کاربردی
کارمندان شما تشنه ی اطلاعات هستند.
اما بعضی از مدیرها طوری اطلاعات را مخفی می کنند که انگار مسئول مراقبت از گاو صندوق هستند.
به جای آنکه اطلاعات را از کارمندهایتان دریغ کنید، آن را در اختیارشان بگذارید. به آنها بگویید در سازمان چه خبر است و چه اتفاقاتی در پیش است.
با دادن اطلاعات هم آن ها را به ابزار لازم برای تصمیم گیری بهتر مجهز می کنید و هم به عنوان انسان به آنها احترام بیشتری گذاشته اید. همه همین را می خواهند.
اما فراموش نکنید که شرکت های رقیب ممکن است جاسوس ها و فال گوش هایی در سیستم شما داشته باشند . اطلاعات مهم و حیاتی را به خوبی محافظت کنید . گردش مدارک و دسترسی ها از طریق سیستم های اتوماسیون نظارت و پایش کنید ولی به گونه ار رفتار نکنید که کارمندان شما اخساس کنند از یک خانواده و تیم نیستند . وفاداری ان ها را به خاطر احتمال یک اکارمند متخلف زیر سوال نبرد . همواره فضای دوستی و اعتماد را حفظ کنید . به صورت تیمی نگاه کنید و یک رهبر واقعی باشید ولی مراقب نفوذ رقبا و دشمنان خود باشید . در صورتی که در مدیریت منابع انسانی خود موفق عمل نکنید ، آن ها به راحتی جذب سیستم رقیب باهوش تر میشوند .
لطفاً با درایت بیشتر برخورد کنید ، پیروزی حق شماست .
ریسک در بازار سهام
چگونه ریسک سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کنیم؟
دنیای اقتصاد : گروه بورس– : معمولا سرمایهگذاری با چشمپوشی از منافع کنونی به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. در واقع، مقوله سرمایهگذاری (investment) با گستره و تنوع وسیعی روبهرو است. سرمایهگذاری در گواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایهگذاری و… میتواند نمونههایی از انواع سرمایهگذاری محسوب شود.
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین رشتههای سرمایهگذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. زیرا برای تصمیمگیری در بازار سرمایه موارد تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق تر یک پرتفولیو که شامل سهام متنوع است، صورت میگیرد. بدیهیاست درجه ریسکپذیری در سرمایهگذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را میپذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایهگذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت میکنند.
در گفتوگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایهگذاریهای بورسی تشریح شده است.
تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیشبینیها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است. بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود. به عنوان مثال پیشبینی شخص این است که قیمت سهام X در روز آینده به ۱۱۵ تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال میدهد که دامنه انحراف آن ۵ تومان باشد. بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (۱۱۵ تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین ۱۱۰ تومان و ۱۲۰ تومان نوسان داشته باشد. بر این اساس، در موقعیتهای ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است. چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد. این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند. پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است. از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایهگذار را ترغیب به سرمایهگذاری نماید. اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایهگذاری کاهش مییابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش میدهد تا برای سرمایهگذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در بازار اجتنابناپذیر است و خود به خود شکل میگیرد.
در بازار سهام چه ریسکهایی بر سرمایهگذاری مترتب است؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیمبندی میشود. یکی از دستهبندیهای ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
• ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریانهای نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
• ریسک سیاسی: عبارتاست از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که میتواند بر بازده یا ریسک فرصتهای سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمتهای سهام شود.
• ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمتها شود.
• ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که میتواند میزان جریانهای نقدی واقعی را تغییر دهد.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
تشکیل سبد سرمایهگذاریها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام می شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاریها یکی از اصول مالی «متنوعسازی» است. بر اساس روابط ریاضی میتوان ثابت کرد که با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تکتک سهام خواهد شد. این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها ۱۰۰ درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایهگذاری در ترکیبی از آنها میتوانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسانهای مختلف سهام موجود در سبد، میتوانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.
آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک میشود؟
خیر. تنها در صورتی میتوان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد ۱ باشد. چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است. هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک میکند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، میتوان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی میکند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران میکند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر میشود.
توصیه شما به سرمایهگذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریهای خود چیست؟
۱- در صورتی که اطلاعات سرمایهگذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایهگذاری نشوند.
۲- تنها پس تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایهگذاری کنند.
۳- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار نشوند.
۴۴- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایهگذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
۵۵- اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایهگذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج میشود. این قاعده سرمایهگذاری باعث میشود که سرمایهگذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
۶- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایهگذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
۷- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنند.
۸۸- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و بهاین ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.
دیدگاه شما