تشکیل سبد سهام به روش وارن بافت
همواره استفاده از یک استراتژی معاملاتی منطقی و عملی که در گذشته نتایج مطلوبی از خود به جای گذاشته، موجب موفقیت سرمایهگذار در انجام معاملات خواهد شد. به عقیده بسیاری از افراد وارن بافت موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم میباشد. از همین رو مطالعه و بکارگیری استراتژیهای معاملاتی و تحلیلی وی میتواند نتایج بسیار مطلوبی را به همراه داشته باشد. در کتاب تشکیل سبد سهام به روش وارن بافت، بر اساس متدهای تحلیلی وارن بافت سعی شده تا یک روش نظاممند تحلیل سهام ارائه شود.
چک لیست کاوش سهام در راستای بررسی مرحله به مرحله وضعیت شرکتها ارائه شده و عمده مباحث مهم تحلیل بنیادی در آن گنجانده شده است. لازم است تا قبل از انجام هر سرمایهگذاری تمامی بخشهای این چک لیست را مورد بررسی قرار دهید. موضوعات مختلفی مانند برند، بازار رقابتی، محصولات، ورشکستگی، بحران های مالی و سایر موارد همراه با مثال هایی از سرمایه گذاری های واقعی مولف کتاب و وارن بافت شرح داده شده است. در کتاب تشکیل سبد سهام به روش وارن بافت ، عمده مباحث حیاتی تحلیل سهام را در کنار موضوعات مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه، مدیریت سبد سهام و استراتژی خروج از معاملات فرا خواهید گرفت.
فهرست مطالب کتاب تشکیل سبد سهام به روش وارن بافت به شرح زیر می باشد:
- فصل یک: اصول سرمایه گذاری وارن بافت
- فصل دوم: چک لیست کاوش سهام
- فصل سوم: مدیریت سرمایه
اگر هنگامیکه سهام یک شرکت را خریداری مینمایید، به این فکر کنید که مالک بخشی از آن شرکت هستید، کاملاً متفاوت با عمده سرمایهگذاران موجود در بازار رفتار خواهید کرد. اکثر سرمایهگذاران موجود در بازار اینگونه رفتار میکنند که گویا بازار سهام همانند یک کازینو بوده و سهام موجود در آن بلیتهای ورود به بازیهای کازینو هستند.
تصمیمات خرید و فروش عمده سرمایهگذاران تنها بهوسیله توجه محدود بر روی قیمت اصول سرمایه گذاری وارن بافت انجام شده و کمتر به بنیاد شرکتها دقت میشود. آنها به دنبال این هستند که تغییرات قیمت در کوتاه مدت را پیشبینی کرده و از آنها بهره ببرند. همچنین این خیال را با خود دارند که سرمایهگذارند اما در واقعیت آنها تنها معاملهگر هستند. پیشبینی بازار امر بسیار دشواری است چرا اصول سرمایه گذاری وارن بافت اصول سرمایه گذاری وارن بافت که شواهد تاریخی حاکی از آن است که پیشبینی بازار به خوبی نتیجه بخش نخواهد بود. هنوز تعداد زیادی از معاملهگرها وقت و انرژی بسیاری را صرف پیشبینی بازار میکنند.
وارن بافت چطور وارد دنیای تجارت شد؟
وارن بافت فردی است که استعداد او در زمینه تجارت بیهمتا است. جالب است که بدانید او اولین سهام خود را زمانی که تنها ۱۱ سال داشت، خریداری کرد. او در فروشگاه موادغذایی پدری خود کار میکرد و این سهام را با دستمزد به دستآمده از کار در فروشگاه خریداری کرد. کتابهای تالیف شده توسط بافت از جمله مشهورترین و پرفروشترین کتابها در زمینه سرمایهگذاری به حساب میآید. با ما همراه باشید تا زندگی پرفراز و نشیب این سرمایهگذار بزرگ را مورد بررسی قرار دهیم.
نحوه ورود وارن بافت به دنیای تجارت
پدر بافت، هوارد بافت، صاحب یک کارگذاری کوچک بود و وارن این امکان را داشت که آنچه سرمایهگذاران درباره آن صحبت میکنند را گوش اصول سرمایه گذاری وارن بافت دهد و کارهایی که انجام میدهند را مشاهده کند. او در نوجوانی شغلهای عجیب و غریب بسیاری داشت. از شستشوی اتومبیل گرفته تا تحویل روزنامه را انجام میداد. او از دستمزد به دستآمده برای خرید چندین ماشین پینبال استفاده کرد و تجارت خود را اینگونه آغاز کرد. با وجود موفقیتهای بسیار در زمینه کارآفرینی، بافت تمایلی برای تحصیل در دانشگاه نداشت. در نهایت فشارهای پدر او موثر واقع شد و او در مدت ۳ سال موفق به کسب مدرک دانشگاهی دانشگاه نبراسکا شد.
بافت چگونه اصول سرمایهگذاری را آموخت؟
بافت تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه کلمبیا گذارند و در این حین با دوست مادامالعمر خود یعنی بنیامین گراهام آشنا شد. او اصول سرمایهگذاری ارزشمند را در کلاسهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار که توسط گراهام برگزار میشد، آموخت. او یک بار در مصاحبهای بیان کرد که کتاب گراهام با عنوان "سرمایه گذار هوشمند" زندگی او را تغییر دادهاست و راه تحلیل حرفهای بازارهای سرمایهگذار را به او معرفی کردهاست. بافت یکی از ثروتمندترین مردان جهان است و یک سرمایهگذار مشهور است که از فلسفه گراهام در زندگی تجاری خود استفاده کردهاست. او در سال ۱۹۶۲ شرکت نساجی Berkshire Hathaway را خریداری کرد و آن را به یک هلدینگ بزرگ با وسعتی بی مثال تبدیل کرد.
ورود به دنیای سرمایهگذاری
پیش از کار برای گراهام، وارن یک فروشنده سهام حاذق بود. این شغلی بود که او علاقه بسیاری به آن داشت؛ البته به جز زمانهایی که ارزش سهامهای پیشنهادی او با کاهش مواجه میشد و مشتریان سرمایه خود را از دست میدادند! برای کاهش همکاری با مشتریان منفعل، وارن شروع به همکاری با دوستان نزدیک و خانواده خود کرد. این همکاری استراتژی خاصی داشت و شامل این بود که وارن تنها حق سرمایهگذاری ۱۰۰ دلار را داشت. با این کار امکان سرمایهگذاری برای سایر شرکا بیشتر میشد. او تعیین کرد که نیمی از سود مشارکت بیش از ۴% را دریافت خواهد کرد و در ازای آن یک چهارم ضرر و زیان وارد شده را پرداخت میکند. هر سرمایهگذار تنها این امکان را داشت که سرمایه خود را در تاریخ ۳۱ دسامبر از شرکت خارج کند و شرکا حق دخالت در سرمایهگذاری یکدیگر را نداشتند.
دستاوردهای زندگی وارن بافت چگونه بود؟
او تا سال ۱۹۵۹، در مجموع ۷ مشارکت را راهاندازی کرده بود و بیش از ۹٫۵% از سهام هر مشارکت را در اختیار داشت که مبلغی بالغ بر ۱.۵ میلیون دلار میشد. ۳ سال بعد، وارن در سن ۳۰ سالگی به یک میلیونر تمام عیار تبدیل شد و تمام شرکتهای خود را با هم ادغام کرد. در این مرحله بود که دیدگاه وارن به سرمایهگذاری مستقیم در مشاغل تغییر یافت. او یک میلیون دلار در یک شرکت تولیدکننده آسیاب بادی و یک شرکت بطریسازی سرمایهگذاری کرد. او برای معامله بورس در سهام، از تکنیکهای ارزشگذاری که در تحصیلات خود آموخته بود، استفاده کرد و به درک خوبی از فضای حاکم بر تجارت دست یافت.
خرید Berkshire Hathaway
همانطور که مطرح شد وارن فرصت سرمایهگذاری در این شرکت نساجی را از دست نداد. بخش عمدهای از سهام آن را خریداری کرد. وی پس از درگیری با مدیریت این شرکت، اصول سرمایه گذاری وارن بافت اقدام به خرید تهاجمی سهام کرد و اعضای هیئت مدیره را متقاعد کرد که شرکت به مدیریت جدید نیاز دارد.
درک خوب از شرکتهای بیمه
وارن از شرکت برکشایر برای خرید یک شرکت بیمه استفاده کرد و از جریان قابل توجه پولی که در آن شرکت در گردش بود، استفاده کرد. وارن یک سرمایهگذار ارزشی تمام عیار، در صنعت تجارت بود. این شرکت نساجی یک مثال ساده برای نشان دادن تواناییهای او است.
سرمایهگذاری ارزشی
او شرکت نساجی را هنگامی که بسیار ارزان بود، خریداری کرد و از آن برای سرمایهگذاری در مشاغل دیگر استفاده کرد. در طول چند دهه فعالیت، وارن شرکتهای مختلف، از صنایع مختلف را خریداری و نگهداری کرد و در نهایت آنها را به فروش رساند.
چالشهای مهم در زندگی کاری وارن
دنیای تجارت برای وارن فراز و نشیب بسیاری داشتهاست. در سال ۱۹۷۵ بافت و شریک تجاری او به دلیل کلاهبرداری، توسط کمیسیون اوراق بهادار و بورس، مورد بازجویی قرار گرفتند. البته بعدها اعلام شد که این دو هیچ گونه فعالیتی خلاف قانون نداشتهاند و تنها به دلیل سیستم پیچیدهای که در مشاغل خود اجرا میکردند، بازپرسی شده بودند. یکی دیگر از چالشها در زندگی وارن بافت، سرمایهگذاری بزرگ او در Salomon بود. در سال ۱۹۹۱ خبرهایی مبنی بر قانونشکنی او در روزنامهها منتشر شد که بعد از مذاکرات با خزانهداری، بافت موفق شد که با جلوگیری از ممنوعیت خرید اسناد خزانهداری، شرکت را از ورشکستگی نجات دهد. در سالهای اخیر بافت به عنوان یک سرمایهگذار و تسهیلکننده معاملات عمده عمل کردهاست.
نتیجهگیری
سرمایهگذاریهای وارن، اگرچه همواره موفقیتآمیز نبودند اما آنها کاملاً معقول با پیروی از اصول خاصی انجام شدند. داستان او به عنوان یکی از موفقترین سرمایهگذاران جهان را مطالعه کردیم. در صورتی که علاقهمند به یادگیری بیشتر در مورد سرمایهگذاری هستید، از آموزشهای آکادمی دکتر ژند استفاده کنید.
کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت
دربارهی کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت اثر رابرت هگستروم
مطالعهی کتاب روش سرمایهگذاری وارن بافت، از مجموعه کتاب های بورس، جهت یادگیری حائز اهمیت است، اما هرگز با این انگیزه که فردی مانند وارن بافت شوید، از آن استفاده نکنید. شما نمیتوانید مشابه وارن بافت باشید. چنان چه در این مسیر تلاش نمایید آسیب خواهید دید. از این کتاب جهت درک نظرات بافت استفاده کنید و سپس با بهرهگیری از نظرات مزبور، آن ها را در روش خاص سرمایهگذاری خود به کار بندید.
هوش و ذکاوت “وارن بافت” میلیونها نفر را در سراسر دنیا مسحور خود کرده است. همچنین، هوش و رکوردهای سرمایهگذاری او برای سالها مجامع سرمایهگذاری حرفهای را از خود بی خود کرده و به واسطهی این ویژگیهای بینظیر، وارن بافت در دنیای سرمایهگذار امروز، الگویی منحصر به فرد شده است.
ارزش ماندگار این کتاب در این است که اگر چه در مورد فنون سرمایهگذاری صحبت میکند، اما در اصل دربارهی اصول سرمایه گذاری است؛ و اصول نیز هیچ گاه تغییر نمی کنند. در این اثر برخی شرکت های جدید که بافت کشف می کند، به همراه بحث در مورد اینکه چگونه ویژگی های آن شرکت ها تحت تأثیر روش خرید بافت قرار می گیرد معرفی شده اند.
هم چنین در مورد سبک مدیریت سبد دارایی های وارن بافت نیز بحث گردیده است؛ سبکی که او آن را به عنوان سرمایه گذاری متمرکز می شناسد. این شیوه، اساس موفقیت بافت است و به طور کامل تجویز گردیده است. هم چنین در این کتاب، بسیاری از راه هایی را که در آن ها احساسات نقش ویرانگری برای تصمیم های خوب بازی می کنند، معرفی شده است. برای یک سرمایه گذاری هوشمندانه، لازم است که سرمایه گذار از همه ی وسوسه های مربوط به رفتار جنون آمیز آگاه باشد.
کتاب روش سرمایهگذاری وارن بافت اثر رابرت هگستروم با ترجمهی حسن اکبری و مهدی زیوداری توسط نشر چالش به چاپ رسیده است.
آشنایی با وارن بافت و 8 اصل سرمایه گذاری او
وارن بافت نابغه ی بازار بورس و سرمایه گذاری قرن است که در این دوره الگوی زندگی خیلی از افراد است ، میخواهم مختصری در مورد این فرد موفق برای شما بنویسم شاید این فرد الگوی شما هم قرار بگیرد و زندگی او و روش کسب درآمد او راهی باشد برای موفقیت های شما.
وارن بافت warren buffett در سال 1930 در نبراسکا بدنیا آمد، ، موفقیت های او در زمینه ی کارآفرینی ، سرمایه گذاری و بازرگانی شهره ی عام و خاص است ، ناگفته نماند که او نیکوکار بزرگی نیز هست . برای آنکه میزان ثروت بافت را بیشتر درک کنید باید بدانید که در مدت زمانی که شما ناهار میل میکنید ( نیم ساعت ) ، بافت 2.2 میلیون دلار درآمد دارد.
او از همان دوران کودکی مشغول کار های کوچک و پاره وقتی همچون فروختن آدامس ، جمع کردن بطری ، پخش کردن مجله و … شد.
اولین سرمایه گذاری وارن بافت در سن 11 سالگی
بافت اولین سرمایه گذاری خود را در سن 11 سالگی شروع کرد ، او سه سهم از یک شرکت را به قیمت هر سهم 38 دلار خرید اما بعد از مدتی قیمت سهم به 27 دلار رسید در ابتدا ترسید اما بعد با کمی صبر قیمت به 40 دلار رسید ، بافت خیلی سریع سهم را فروخت اما پشیمان شد چون مدتی بعد فهمید که سهم به 200 دلار هم رسیده است پس درس مهمی که میگیریم این است که یکی از اصول مهم سرمایه گذاری صبور بودن است .
وارن بافت در این خصوص می گوید :
من اولین سرمایه گذاری ام را در سن 11 سالگی انجام دادم، تا آن موقع داشتم زندگی ام را تلف می کردم!
از جمله تحصیلات دانشگاهی بافت تحصیل در دانشگاه نبراسکا و گرفتن مدرک فوق لیسانس در دانشگاه کلمبیا میباشد ، بافت از دو استاد مشهور در تحلیل اوراق بهادار بنجامین گراهام و دیوید داد درس آموخته است.
وارن بافت warren buffett در آوریل 1952 با دختری بنام سوزان تامپسون که در زادگاهش با او آشنا شده بود ، ازدواج کرد ، در آن زمان بافت وضعیت مالی خوبی نداشت و مجبور بودند که در یک آپارتمان مخروبه و پر از موش با مبلغ ماهیانه 65 دلار زندگی کنند ، یک سال بعد وقتی فرزندشان سوزی به دنیا آمد برای صرفه جویی از کشوی لباس به عنوان تخت برای او استفاده میکردند !
بافت در این زمان برای کسب درآمد به تدریس در دانشگاه اوماها میپرداخت ، اما قبل از تدریس برای اینکه بر اضطراب حاصل از صحبت در جمع غلبه کند ، یک دوره آموزشی با دیل کارنگی گذراند ، بعد از آن استاد دانشگاه او و سرمایه گذار معروف بن گراهام از او دعوت کرد تا با حقوق سالانه 12000 اصول سرمایه گذاری وارن بافت دلار در سال برایش کار کند و سرانجام بافت به آن چه همیشه در ذهنش بود داشت میرسید.
وارن بافت فراز و نشیب های بسیاری را از همان جوانی تجربه کرد تا به این نقطه ای رسیده است که اکنون میبینیم ، برای آشنایی بیشتر شما با وارن بافت به یک سری موفیقت های او به مختصر اشاره میکنم:
1. وارن بافت موفق ترین سرمایه گذار در قرن بیستم است
2. ثروتمند ترین فرد در سال 2008 محسوب میشود
3. سومین فرد ثروتمند در سال 2015
4. مدیر عامل و سهامدار شرکت Berkshire Hathaway
5. جزو لیست با نفوذ ترین افراد دنیا
6.از جمله مسئولیت اصول سرمایه گذاری وارن بافت های وی : تدریس در دانشگاه ، ایجاد موسسه سرمایه گذاری بافت ، تحلیلگر اوراق بهادار در شرکت Graham newman و …
و علاوه بر این دستاورد های طلایی از نظر من شگفت انگیز ترین کاری که انجام داده است این است که بافت بعد از اینکه فهمید مبتلا به سرطان است 99% از ثروتش را به امور خیریه در سال 2012 اهدا کرد و امروز نیز در سلامت کامل به سر میبرد .
قابل ذکر است که بافت دو قانون معروف نیز دارد که هرکس که بافت را میشناسد این قانون هم میداند :
- پول سهامدارانتان را نسوزانید
- هیچ وقت قانون اول یادتان نرود
اگر تا این جای مقاله را خوانده اید باید متوجه شده باشید که کاملا ارزشش را دارد که بیشتر در مورد این مرد بزرگ بدانیم ، پس با من همراه باشید .
اصول سرمایه گذاری وارن بافت
میدانید که بافت نابغه ی سرمایه گذاری است ، در نتیجه آن چه که در این مقاله بسیار اهمیت دارد اصولی است که بافت در سرمایه گذاری به کار گرفت ، اگر شخصی هستید که بدنبال موفیقت در سرمایه گذاری هستید پس همچنان با ما همراه باشید :
استراتژی 1 : اولویت اولتان این باشد که سرمایه تان را حفظ کنید ، یک شخص موفق در سرمایه گذاری همیشه و در هر شرایطی روی این متمرکز است که سرمایه اش حفظ شود ولی یک فرد بازنده تنها به این فکر است که پول بیشتری بدست آورد !
استراتژی 2 : یک سرمایه گذار موفق ، سرمایه گذاری مخصوص به خود را دارد ، این سرمایه گذاری کاملا منطبق با شخصیت و توانایی های شخص میباشد ، سرمایه گذاری که بازنده است از فلسفه سرمایه گذاری دیگران استفاده میکند یا اصلا فلسفه ای ندارد !
استراتژی 3 : تا جایی که میتوانید فعالیت های خود را به گونه ای تنظیم کنید که پرداخت مالیات خود را به گونه ای ” قانونی ” به کمترین حد خود برسانید یک شخص بازنده به تاثیر منفی مالیات در بلند مدت توجهی نمیکند .
استراتژی4 : تنها روی چیزی که درک میکنی سرمایه گذاری کن ، موقعیت های سودمند در حوزه تخصصی خودتان وجود دارد .
استراتژی5 : به محض اینکه تصمیم خود را گرفتید اقدام کنید ، ” هیچ وقت ” کار ها را به تعویق نیاندازید .
استراتژی 6 : سهمتان را در هر شرایطی حفظ کنید ، تنها در مدت زمان طولانی شرکت های خوب برنده هستند و شرکت های ناپایدار از بازار خارج میشوند .
استراتژی 7 : شرکت های خوب را با قیمت مناسب بخرید.
استراتژی 8 : تحقیقات خود را به صورت واضح انجام بدهید و تحت تاثیر باور های دیگران قرار نگیرید .
یکی دیگر از اصول مشهور وارن بافت ، قانون 20 هدفی است که در مقاله ای دیگر به صورت اختصاصی به آن نیز پرداخته میشود .
نقل قول هایی از وارن بافت درباره “زندگی “
- در زندگی، فقط باید چند تا کار را درست انجام بدهید، تا کلی کار غلط انجام ندهید. ( اشاره به تمرکز روی اهداف )
- برای رسیدن به نتایج خارقالعاده، نیازی نیست کارهای خارقالعاده انجام بدهید. ( یادتان باشد که گام های کوچک + استمرار میتواند نتایج بزرگی داشته باشد )
- «بهتر است با آدمهایی بپلکید که از شما بهترند. همکارانی را برگزینید که اخلاقشان بهتر از شما باشد. چیزی نخواهد گذشت که خودتان هم به همان مسیر کشانده میشوید.» ( شما شبیه همان چیزی میشوید که با آن زندگی میکنید ، آدم ها ، شرایط ، افکار … )
امیدوارم که این مقاله آنقدر برای شما جذاب بوده باشد که بیشتر بدنبال مطالعه ی زندگی این مردِ بزرگ بروید ، وارن بافت میگوید :
سرمایه گذاری روی خودتان بهترین کاری است که میتوانید انجام بدهید ، توانایی های شما چیزی است که نمیتواند از شما گرفته شود .
پس از همین امروز توانایی های خودتان را کشف کنید ، اهداف بلند مدت خودتان را با توجه به توانایی هایتان روی کاغذ بیاورید و به هیچ چیز و هیچ کس اجازه ندهید که مانع تحقق اهداف شما بشود .
تمامی مطالب این وب سایت فقط جنبه آموزشی دارد و به معنی پیشنهاد یا سیگنال خرید و فروش نمی باشد مشاهده دوره
نوبیتکس
والکس
تترلند
استراتژی وارن بافت برای شناخت سهم خوب چیست؟
استراتژی وارن بافت برای شناخت سهم خوب چیست؟
وارن بافت سرمایه گذار و اقتصاددان آمریکایی است که ثروت خالص او در سال 2019، 82 میلیارد دلار آمریکا تخمین زده شد. اما به راستی وی چگونه ثروتمند شد؟ استراتژی وارن بافت برای شناخت سهم خوب چیست؟ از چه استراتژی هایی برای سرمایه گذاری استفاده کرد؟ آیا در زندگی کاری خود توانست موفق عمل کند؟ چطور میتوانیم مانند وارن بافت سرمایه گذاری کنیم و بازار را بشناسیم؟ پاسخ پرسش های بالا تجارب وارن بافت را در اختیار شما میگذارد.
در این مطلب نه تنها متوجه خواهیم شد “استراتژی وارن بافت برای شناخت سهم خوب چیست”، بلکه از تجارب زندگی او نیز میتوانیم به منظور بهبود کیفیت زندگی کاری و کسب و کاریمان استفاده کنیم.
اما،وارن بافت کیست؟
واقعا کسی هست که در مورد وارن بافت، یکی از ثروتمندترین افراد جهان، که جایگاه بالایی در لیست میلیاردرهای فوربز به دست آورده، چیزی نشنیده باشد؟ ثروت خالص او در اوایل سال 2020، 89.1 میلیارد دلار آمریکا ثبت شده است. بافت به عنوان یک بیزینس من یا تاجر و یک نیکوکار شناخته میشود، اما شهرت او باعث شده است که بیشتر به عنوان یک سرمایه گذار موفق از او نام برده شود. با این تفاسیر، دور از انتظار نیست که از او به عنوان اسطور یاد میکنند. دلیل این امر، استراتژی های پیروزمند وی در دنیای سرمایه گذاری است. اصول و فلسفه ی او توسط افراد بسیاری در سرتاسر دنیا دنبال میشود.
برای اینکه یبشتر و عمیقتر راجع به زندگی او بدانیم…
وارن بافت متولد سال 1930 در شهر اوماها، در ایالات متحدهی آمریکا است. او در اوایل جوانی علاقهی فراوانی به دنیای کسب و کار و سرمایه گذاری مثل بازار سهام پیدا کرد. او مدرک کارشناسی خود را در مدیریت کسب و کار از دانشگاه نبراسکا دریافت کرد و تحصیلاتش را در دانشکدهی مدیریت دانشگاه پنسیلوانیا ادامه داد. بعدها مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی اقتصاد از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد.
بافت شغل خود را در ابتدای سال 1950 به عنوان یک فروشنده در موسسهی سرمایه گذاری آغاز کرد، اما در سال 1956 موسسهی بافت را برای شراکت در این امور راهاندازی کرد. پس از کمتر از 10 سال، یعنی در سال 1965، او به مدیریت شرکت برکشایر هاتاوی درآمد. در ماه ژوئن سال 2006 بافت اعلام کرد که قصد دارد تمام ثروت خود را به خیره اهدا کند. سپس در سال 2010 او به همراه بیل گیتس کمپینی را تحت عنوان “قسم خوردن” به راه انداختند تا دیگر ثروتمندان نیز وارد مسیر نیکوکاری شوند.
در سال 2012 تائید کرد که به سرطان غدهی پروستات دچار شده است که خوشبختانه درمان وی تا به امروز با موفقیت سپری شده است. اخیرا نیز همکاری خود را با جف بزوس و جیمی دیمون شروع کرده تا موسسهی بهداشت و سلامت جدیدی را راه اندازی کنند که بر سلامت کارمندان متمرکز است. آنها پست مدیریت ارشد اجرایی در بیمارستان برگهام و زنان واقع در ماسوچوست را به دکتر آتول گاوانده سپردند.
بیشتر بخوانید: فلسفه مدیریتی وارن بافت
فسلفه ی وارن بافت
بافت از پیروی کنندگان تئوری سرمایه گذاری ارزشی بنجامین گراهام است. افرادی که از این تئوری تبعیت میکنند، به دنبال اوراق بهاداری هستند که قیمت آنها بر اساس ارزش واقعیشان به طرز غیر قابل توجیهی کم است. البته روش قابل قبولی که در تمام زمینهها صادق باشد، برای تعیین ارزش واقعی آنها وجود ندارد، اما قیمت آنها بیشتر مبتنی بر ارزیابی اصول شرکت تخمین زده میشود. در این مورد میتوانیم نام سرمایه گذاران ارزشی را شکارچیان معامله انتخاب کنیم. یعنی آنها همواره به دنبال سهامی هستند که طبق قیمت گذاری بازار، ارزش کمی دارند یا سهامی که ارزشمند اند اما توسط بیشتر خریداران کشف نشده اند.
بافت این رویکرد را وارد مرحلهی دیگری کرد. بیشتر سرمایه گذاران ارزشی با فرضیه ی بازار کارآمد (EMH) موافق نیستند. در این فرضیه آمده است سهام همواره در قیمت واقعی خود مورد تجارت قرار میگیرد. این امر معاملات را برای سرمایه گذاران سخت میکند؛ زیرا آنها نه میتوانند سهامی که قیمت کمتری دارند را خریداری کنند و نه میتوانند سهام را در مواقعی که حباب قیمت وجود دارد، بفروشند.
با این حال بافت نگران پیچیدگی های عرضه و تقاضای بازار سهام نیست. در واقع او آنچنان دغدغه ی فعالیت های این بازار را ندارد. این مسئله، مفهوم یکی از سخنان او را بیان میکند:” بازار در زمان کوتاه یک رقابت محبوب است و در طولانی مدت یک دستگاه توزین”.
او برای خرید هر سهام، شرکت را به صورت عمیق و ژرف بررسی میکنند و صرفا بعد از سنجش پتانسیل کلی آن، سهام را خریداری میکند. بافت هرگز به دنبال سود کلان نبوده و نیست، اما مالکیت شرکت های ممتاز درآمد خوب را نیز میتواند به همراه داشته باشد. هنگامی که بافت در شرکتی سرمایه گذاری میکند، او بیش از اینکه نگران این باشد که بازار ارزش واقعی آن را درک میکند، دغدغهی این را دارد که آیا این شرکت به عنوان یک کسب و کار مستقل میتواند درآمدزا باشد یا خیر.
ولی متد وارن بافت در سرمایه گذاری چگونه است؟
وارن بافت با پرسش سوال هایی برای درک رابطهی بین میزان برتری سهام و قیمت آن، سهام هایی با قیمت پایین پیدا میکند. به خاطر داشته باشید که این مسائل تنها مواردی نیستند که او مورد ارزیابی قرار میدهد. در ادامه توضیحی مختصر در رابطه با موارد مورد سنجش وی شرح می دهیم:
1-عملکرد شرکت:
بعضا بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE) به عنوان بازدهی سرمایه گذاری به صاحبان سهام معرفی میشود که میزان درآمد آنها را بر اساس سهامشان مشخص میکند. بافت همیشه به نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام توجه میکند تا ببینند آن شرکت در مقایسه با دیگر شرکت های رقیب در صنعت عملکرد خوبی داشته است یا خیر. بازده حقوق صاحبان سهام به شکل زیر محاسبه میشود:
بازده حقوق صاحبان سهام₌ سود خالص ÷ میانگین حقوق صاحبان سهام
تنها ارزیابی بازدهی سال اخیر آن شرکت کافی نیست. سرمایه گذاران میبایست اصول سرمایه گذاری وارن بافت بازدهی حقوق صاحبان سهام در 5 سال تا 10 قبل را مورد سنجش قرار دهند.
2-وام شرکت:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) دیگر اصلی است که بافت با دقت مورد ارزیابی قرار میدهد. او ترجیح میدهد میزان رشد درآمد از حقوق صاحبان سهام تامین شود بهجای اینکه برای این کار از وام یا قرض استفاده شود. این نسبت به صورت زیر محاسبه میشود:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ₌ کل بدهیهای شرکت ÷ میانگین حقوق صاحبان سهام
به منظور سنجش دقیقتر، بعضا سرمایه گذاران از وام دراز مدت به جای کل بدهیها در محاسبات بالا استفاده میکنند.
3-حاشیه ی سود:
میزان سودآوری یک شرکت نه تنها به داشتن یک حاشیه ی سود، بلکه به افزایش آن وابسته است. این میزان از تقسیم درآمد خالص به فروش خالص به دست میآید. سرمایه گذاران باید به حاشیه سود پنج سال گذشته نگاه کنند؛ زیرا یک حاشیه سود سودمند نشاندهندهی عملکرد خوب آن کسب و کار است و افزایش در حاشیه، بیانگر مدیریت کارآمد و کنترل موفقیت آمیز در هزینه ها است.
4- قدمت شرکت:
بافت عموما شرکتهایی را مورد بررسی قرار میدهد که حداقل 10 سال است آغاز به کار کردهاند؛ بنابراین شرکتهای فناوری که عرضهی اولیهی سهام (IPO) خود را در دههی گذشته انجام دادهاند، در رادار او قرار نمیگیرند. او بیان کرده است که مکانیسم بیشتر شرکتهای فناوری امروزه را درک نمیکند و تنها در زمانی قادر به سرمایهگذاری در شرکتی است که بتواند آن را کاملا بفهمد. سرمایهگذاری ارزشی نیازمند به شناسایی شرکت هایی است که برای مدت طولانی اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرپا بودهاند، اما در حال حاضر به میزان ارزش واقعی خودشان در بازار حضور ندارند.
5-هرگز عملکرد گذشته را دست کم نگیرید؛
زیرا نشاندهندهی توانمندی (یا عدم توانمندی) شرکت به منظور افزایش ارزش سهام صاحبان سهام است. با این حال همواره توجه داشته باشید که عملکرد گذشته ی سهام، موقعیتشان را در آینده تضمین نمیکند. کار سرمایه گذاران ارزشی این است که تعیین کنند شرکت در مقایسه با گذشته تا چه اندازه خوب عمل کرده است. تشخیص این مسئله دشوار است، اما بافت به طرز غیر قابل باوری در آن حرفهای است.
آیا ارزان است؟ نه تنها پیدا کردن شرکتی که موارد بالا را دارا باشد دشوار است، بلکه فهمیدن این مسئله که آنها ارزش کمتری نسبت به قیمت واقعیشان دارند نیز سخت است؛ که بافت در این زمینه هم ماهر است.
یک سرمایه گذار باید بتواند تعدادی از اصول کسب و کار را در آن شرکت به منظور تشخیص ارزش واقعی آن، مانند درآمد، بازده و دارایی ارزیابی کند. البته لازم به ذکر است که ارزش واقعی یک شرکت معمولا بیشتر از زمان انحلال آن است؛ یعنی یک شرکت شکست خورده بیشتر از میزانی که الان ارزش دارد، فروش خواهد رفت. ارزش شرکت منحل شده شامل مواردی نامشهود مانند ارزش اسم برند که مستقیما در صورت مالی نیامده است، نمیشود.
استرتژی ارزیابی وارن بافت
هنگامی که بافت ارزش کلی شرکت را تعیین کند، او آن میزان را با سرمایه ی فعلی آن در بازار (ارزش و قیمت کلی و فعلی آن) مقایسه میکند. اگر میزان محاسبه شده حداقل 25 درصد یا بیشتر از سرمایه آن در بازار باشد، بافت شرکت را به عنوان یک فرصت به شمار میآورد.
بافت در تمام موارد ذکر شده حرفهای بود. اگر چه تشخیص آنها ممکن است برای شما ساده به نظر برسد، اما سوالی که ذهن ما را به خودش مشغول میسازد و باعث شگفتی میشود، این است که وارن بافت چطور این به این اطلاعات و تجارب گرانبها دست پیدا کرده بوده است.
اما استراتژی وارن بافت برای شناخت سهم خوب چیست؟
استراتژی و شیوهی سرمایهگذاری بافت در 4 روش زیر دسته بندی میشود:
- کسب و کار
- مدیریت
- معیارهای مالی
- ارزش
در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
استراتژی کسب و کار:
بافت سرمایه گذاری خود را به شرکتهایی محدود میکند که بتواند به راحتی آنها را مورد ارزیابی قرار دهد. اگر فسلفهی شرکتی مبهم باشد، اعتماد به آن برای انجام پروژه یا عملکرد آن کاری دشوار است.
از این رو بافت در دورهی حباب دات-کام که در ایالات متحدهی آمریکا اتفاق افتاد، دارایی چندانی از دست نداد. این حباب در اوایل سالهای 2000 شیوع پیدا کرد و دلیل آن هم نقش به سزای شرکتهای جدید در حوزهی فناوری بود که دریافته بودند اگر دات کام یا e به ترتیب به آخر و اول اسم برند خود اضافه کنند سهامشان در بازار بورس رشد چشمگیری خواهد داشت. دلیل بافت برای اجتناب از خریداری سهام آنها نیز شاید همین امر باشد.
استراتژی مدیریت:
استراتژی مدیریت به بافت کمک کرد تا گزارشات شرکت را مورد بررسی قرار دهد و تشخیص دهد آنها توانستهاند سود سرمایههای ورودی را در درآمد خود حفظ کنند و به صاحبان آنها برگردانند یا اینکه پول آنها را هدر دادهاند. اما به طور کلی او از سناریوی دیگری بهره میبرد؛ اینکه بسنجد شرکتها مشتاقاند تا ارزش سهام صاحبان سهام را افزایش دهند یا برعکس، از آنها برای مقاصد شخصی استفاده کنند؟
برای بافت میزان شفافیت نیز امری مهم است. البته که همهی شرکتها ممکن است اشتباه کنند اما تنها آنهایی میتوانند اعتماد سرمایه گذاران را جلب کنند که خطاهایشان را پنهان نمیکنند.
در نهایت، وارن بافت همواره به دنبال شرکتهایی است که در تصمیمات راهبردی خود نوآوری دارند؛ نه آنهایی که از تاکتیکهای دیگران کپیبرداری میکنند.
استراتژی معیارهای مالی:
در این نوع استراتژی، وارن بافت بیشتر بر شرکتهای کم درآمد با حاشیه سود بالا متمرکز است، اما قبل از آن، او به اهمیت نقش محاسبات ارزش افزودهی اقتصادی (EVA) نیز واقف است و در استراتژی خود از آن استفاده میکند. ارزش افزودهی اقتصادی سودآوری شرکت را پس از حذف سهام صاحبان آن از معادله، برآورد میکند؛ به عبارت دیگر، EVA سود خالص است، منهای مخارج مربوط به افزایش سرمایهی اولیه.
در اولین نگاه محاسبات ارزش افزودهی اقتصادی پیچیده به نظر میرسد؛ زیرا به صورت بالقوه از بیش از 160 مورد فاکتور میگیرد. اما به صورت عملی، تنها چند عدد از آنها که به شرکت و بخش مربوطه وابسته هستند، عملی میشوند.
ارزش افزودهی اقتصادی ₌ سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات ₋ (مقدار سرمایهگذاری شده * میانگین وزنی هزینههای سرمایهای)
دو استراتژی پایانی در استراتژی معیارهای مالی بافت به لحاظ تئوری مشابه ارزش افزودهی اقتصادی است. اولین آنها این است که او مطلبی را تحت عنوان درآمد صاحبان مورد مطالعه قرار داده است. این مبحث کاملا در رابطه با میزان نقدینگی است که در دسترس صاحبان سهام قرار دارد و به آن جریان نقدی آزاد (FCFE) میگویند. بافت این مقیاس را اینطور معرفی میکند:
جریان نقدی آزاد ₌ (درآمد خالص + استهلاک) – هزینهی سرمایهای (CAPX) و سرمایهی در گردش (W/C)
درآمد صاحبان به بافت کمک میکند تا توانایی شرکت را به منظور تولید نقدینگی برای سهامداران بسنجد.
استراتژی ارزش:
در این بخش، بافت به دنبال تشخیص ارزش واقعی یک شرکت است و این امر را با استفاده از طرح ریزی درآمد آیندهی صاحبان انجام میدهد. سپس آنها را با درآمد امروزهی آنها مقایسه میکند. علاوه بر آن، بافت حرکتهای کوتاه مدت بازار را نادیده میگیرد و به جای آن، بر بازگشتهای درازمدت متمرکز میشود؛ اما در برخی موارد نادر، اگر یک معاملهی وسوسهانگیز ایجاد شود، ممکن است او در ناپایداریهای کوتاه مدت بازار نیز اقدام به عمل کند. برای مثال، اگر ارزش سهام شرکتی که اصول و مبانی قدرتمندی نیز دارد، از 50 دلار به 40 دلار نزول پیدا کند، امکان دارد بافت چند سهم بیشتر در زمان قیمت کمتر آن به دست آورد.
استراتژی های بافت در انتخاب یک سهم خوب، اصولی را پایه ریزی میکند که ریشه در فلسفه ی سرمایه گذاری ارزشی او دارد؛ اما به کارگیری و توسعه ی آنها میتواند امری دشوار باشد. افرادی که بتوانند از این ابزارهای تحلیلی با موفقیت استفاده کنند، میتوانند مانند او سرمایه گذاری انجام دهند و زندگی کاری خود را دگرگون سازند.
دیدگاه شما