اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت


عوامل مختلفی در بروز مشکلات ارزی نقش دارند ، فشارها نباید ما را از مسیر منطق خارج کند

اقتصادگردان - فشارهای اقتصادی هر چند سنگین باشد نباید ما را از مسیرمنطق خارج کند. برخی بروز این مشکلات را تماماً به یک عامل نسبت میدهند در حالی که عوامل مختلفی در بروز مشکلات و معضلات اقتصادی به ویژه در شرایط اقتصادی فعلی کشور دخیل هستند که برخی از این عوامل خارج ازکنترل ماست ولی بسیاری از عوامل هستند که تحت کنترل و اراده ی داخل کشور هستند و قابل مدیریت می باشند.
به گزارش روابط عمومی بانک قوامین، دکتر تقی نتاج این مطالب را در مراسم تودیع و معارفه ی مدیرکل شعب استان ایلام در جمع مدیران ستادی و روسای شعب استان ایلام عنوان کرد.
بنابر این گزارش، در این مراسم که سردار یاری فرمانده انتظامی استان ایلام و روسای حفاظت اطلاعات و عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی ایلام و فرمانده مرزبانی این استان نیز حضور داشتند، دکتر تقی نتاج ضمن بیان مطالب فوق گفت: اقداماتی که دشمنان انجام می دهند و سردار یاری نیز به آن اشاره کرده اند واقعیت عینی دارد و چنانچه بخواهیم در مشکلات اخیر این مسئله را نادیده بگیریم نشان دهنده ی این است که نسبت به محیط پیرامونی خیلی خوش بین هستیم و یا ازواقعیتهای موجود غافل شده ایم.
مدیرعامل بانک قوامین مشکلاتی که ازناحیه دشمنان به اقتصاد ما تحمیل میشود را جزء متغیرهای غیر قابل کنترل اعلام کرده و گفتند: با این حال برخی ازعوامل قابل کنترل اند؛ مثلاً افرادی که هیچ نیازی به ارز ندارند مثلاً با خرید های ریز که در کل کشور مبلغ ارزی زیادی می شود، میتوانند به اقتصاد لطمه بزنند که اینها را می شود با فرهنگ سازی کنترل کرد.
دکتر تقی نتاج گفت : وقتی آمارها خبر میدهندکه 30 میلیارد دلار را خانواده ها خریداری کرده اند باید ببینیم این مقدار دلار چرا باید در خانه ها باشد؟ این یعنی 25 تا 30 میلیارد دلار برای کاغذ خارجی تقاضا ایجاد شده است در حالی که کل درآمد ارزی سالیانه کشور به 100 میلیارد دلارنمیرسد! اینها قابل کنترل هستند یا برخی از افراد که شرایط اخلاقی را زیر پا می گذارند و با دلال بازی کلاه میلیونها نفررا به نفع خودشان که تعداد معدودی هستند برمیدارند؛ اینها موضوعات داخلی هستند و قابل کنترل اند. اما توطئه ی دشمنان در این شرایط غیر قابل کنترل است و فقط باید هوشیاری خود را حفظ کنیم که به موفقیت توطئه ی آنها دامن نزنیم.
مدیرعامل بانک قوامین به یک سوال تکراری که در مصاحبه های مختلف از وی می شود اشاره کرده و گفت: از من می پرسند برای کنترل این شرایط چه باید کرد؟ عملی ترین پاسخ این است که برای حل این مشکلات باید ازخودمان شروع کنیم. وقتی نیاز به ارز نداریم چرا باید ارز خریداری کرده و آنرا در خانه نگهداری کنیم؟ وقتی رسانه های دشمن ما را به خرید بی رویه ی ارز ترغیب می کنند چرا ما عامل اجرای نقشه های آنها شده و با خرید بیهوده ی ارز و ایجاد یک تقاضای کاذب راه را برای افزایش افسار گسیخته قیمت ارز هموار کنیم؟ چنانچه هر کس در اندازه ی خودش در جهت حل این مشکلات تلاش کند و یا حداقل این مشکلات را تشدید نکند این بخشی از راه حل و کمک به حل مشکل است و طبیعتاً نزد وجدان خود سر بلند خواهد بود.
دکتر تقی نتاج به وجود آمدن مشکلات در اقتصاد کشور را یک شبه ندانست و گفت: این مشکلات ریشه درگذشته دارند پس بهتر است از بحث مشکلات ساختگی دشمن خارج شویم و به بحث خود بپردازیم چون اعتقاد داریم این مشکلات قابل حل هستند.
مدیرعامل بانک قوامین با اشاره به سیاست گذاریهای صورت گرفته از سال 80 تا 90 در صنعت بانکی اتخاذ این سیاستها را عامل زیاندهی صنعت بانکی کشور معرفی کرد و گفت: در ابتدا این مشکلات خود را به این شکل نشان ندادند به علت امکان خلق پول توسط بانکها این مشکلات مخفی ماند و وقتی کهنه شد خود را نشان داد.
دکتر تقی نتاج ایجاد 900 تعاونی اعتبار و 6000 صندوق قرض الحسنه قبل از قانون تنظیم بازار غیر متشکل پولی در سال 83 که بخش قابل توجهی از آنها ورشکسته بودند وتحمیل آنها به یک سری بانکها بعد از تصویب قانون مذکور را یکی از دلایل بروز مشکلات عمده و عدیده برای صنعت بانکی دانست و گفت: در این میان تعاونی اعتباری اعتماد ایرانیان و صندوقهای جی، پروین و سرافرازان میهن و گنبد سبز سهم بانک قوامین شد که بانک ما هم از این مشکلات بی نصیب نماند.
نایب رئیس هیئت مدیره بانک قوامین وضعیت حاضر بانکها در بحث واسطه گری وجوه را نیز مناسب ندانست و گفت: طی چهار سال گذشته نرخ تسهیلات 18% اعلام شده و سود سپرده ها نیز 15% که البته محقق نشده است و با وجود این نرخ ها هم بانکها نمی توانند پوشش لازم را به هزینه های خود بدهند و بانکها تنها هنرشان این است که بتوانند خودشان را در نقطه ی سربه سر حفظ کنند و در عمل همه ی بانک ها زیان ده هستند و این زیاندهی ادامه دارد.
دکتر تقی نتاج به پیشنهاد 5 ساله خود در زمینه ی واگذاری بانکهای خصوصی به دولت نیز اشاره کرد و گفت: خصوصی سازی صنعت بانکی سیاست شکست خورده ای است و باید هر چه سریعتر این بانکها به دولت برگردند و اینکه بر این اشتباه اصرار کنیم و بخواهیم وضع موجود را حفظ کنیم به هیچ وجه قابل توجیه نیست پس هر چه سریعتر باید این امر اتفاق بیفتد که بحمدالله اخیراً زمزمه هایی در این خصوص به گوش می رسد.اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت
وی ادامه داد: اینها مجموعه ی کارهایی است که برای نجات اقتصاد کشور می توان انجام داد و این مشکلات را مدیریت کرد.

گرانترین و ارزانترین شهرهای جهان

درتازه‌ترین مطالعه بانک بین المللی UBS AG، رتبه بندی شهرهای گران و ارزان جهان بر اساس سطح درآمد و هزینه‌های زندگی اعلام شد.

به گزارش سازه نیوز، شهرهای زوریخ، ژنو، اسلو، کپنهاگ و نیویورک به ترتیب پنج شهر گران جهان شناخته شدند.

در مقابل شهرهای دهلی نو، مانیل، کی یف، لاگوس و قاهره پنج شهر ارزان جهان در سال 2018 میلادی لقب گرفتند.

در این بررسی درآمد ماهانه یک خانواده چهار نفره با حداقل میزان خرید کالا و خدمات بدون در نظر گرفتن مسکن اجاره‌ای برای زندگی در شهر زوریخ باید4260 دلار باشد، این رقم در شهر ژنو 4165 دلار و در نیویورک 3673دلار است.

برای زندگی خانواده چهار نفره در ارزانترین شهرهای جهان متوسط بین 1272 دلار تا 1618 دلار در ماه هزینه در بر دارد.

همچنین گرانترین مواد غذایی در شهرهای ژنو و زوریخ فروخته می شود و در مقابل قیمت مواد غذایی در کی‌یف و لائوس ارزانترین نرخ را در جهان دارند.

قیمت متوسط اجاره مسکن برای خانواده‌ای چهار نفره در نیویورک و هنگ کنگ 4 هزار دلار در ماه است که گرانترین هزینه مصرفی خانوار در جهان شمرده می‌شود.

از سوی دیگر شهروندان هنگ کنگ،تایوان و توکیو برای خرید یک همبرگر باید 12 دقیقه کار کنند که این شاخص برای ساکنان مسکو نیم ساعت است.

برای خرید یک عدد گوشی تلفن آیفون شهروند ساکن مسکو باید 8.5 هفته با احتساب هشت ساعت در روز کار کند اما این شاخص در شهر نیویورک 54 ساعت ،ژنو 47.5 ساعت و زوریخ تنها 38.5 ساعت است.

شهرهای بزرگ مسکو و سن پترزبورگ روسیه در جایگاه پنجاه و چهارم و پنجاه و یکمین شهرهای گران جهان قرار دارند که متوسط هزینه زندگی بدون احتساب اجاره آپارتمان در آن به ترتیب 2260 دلار و 2300 دلار در ماه است.

سامسونگ سنسورهای جدیدی برای دوربین‌های چندگانه گوشی‌های هوشمند عرضه کرد

امروزه شاهد افزایش تعداد دوربین‌ها بر روی گوشی‌های هوشمند هستیم. این ترند ابتدا توسط شرکت‌ها چینی به راه افتاد و اکنون سامسونگ با گوشی گلکسی A9 خود، آن را به سطح تازه‌ای رسانده است.

در حال حاضر تمامی گوشی‌های هوشمند بالارده و میان‌رده حداقل از دو دوربین اصلی بهره می‌برند و تنها گوشی پرچمدار گوگل، یعنی Google Pixel 3 را می‌توان یک استثنا در نظر گرفت. با این حال دوربین‌هایی با چندین سنسور اکنون اهمیت بسیاری برای گوشی‌های هوشمند دارند زیرا به مهندسان این امکان را می‌دهند تا قابلیت‌های دوربین را بدون در اختیار گرفتن فضای اضافی، افزایش دهند. جدیدترین سنسورهای سامسونگ هدف در تسهیل این امر دارند.

سامسونگ دو سنسور با سایز 0.8 میکرومتری را برای گوشی‌هایی با دوربین‌های چندگانه عرضه کرده است. سنسور اول از وضوح 48 مگاپیکسلی بهره می‌برد و نام آن ISOCELL Bright GM1 است. سنسور دوم 32 مگاپیکسل وضوح دارد و با نام ISOCELL Bright GD1 شناخته می‌شود. این دو سنسوری طوری طراحی‌ شده‌اند اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت تا به سازندگان گوشی‌ هوشمند کمک کنند دوربین‌های بیشتری را در درون یک دستگاه قرار دهند. تمامی موارد فوق بدون افزایش ابعاد جایگاه در نظر گرفته شده برای دوربین صورت می‌پذیرد.

بر اساس گزارش ZDNet، سامسونگ برای اولین بار در سال 2015 سنسورهای میکرومتری را معرفی کرد. نکته قابل توجه درباره این سنسورها به کاهش سایز پیکسل‌های آن‌ها مربوط می‌شود و در سال گذشته سامسونگ سایز آن‌ها را تا 0.9 میکرومتر کاهش داد. پیکسل‌های کاهش یافته‌ی این سنسورها به تولیدکنندگان گوشی هوشمند کمک می‌کنند تا ماژول کوچکتری برای دوربین بسازند و در عین حال مطابق با طراحی گوشی، در محل‌شان جای گیرند. البته از سوی دیگر، با کوچک‌تر شدن سایز پیکسل‌ها، کیفیت آن‌ها نیز کاهش می‌یابد. اما در حال حاضر این روش برای دوربین‌های دوگانه و چندگانه مناسب است و اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت خللی در عملکرد آن‌ها ایجاد نمی‌کند.

سنسورهای GM1 و GD1 برای ارائه بهترین عملکرد خود از تکنولوژی‌های Isocell Plus و Tetracell استفاده می‌کنند. نحوه کارکرد آن‌ها به این صورت است که هر چهار پیکسل ترکیب شده و به یک پیکسل تبدیل می‌شوند و از این طریق نور بیشتری را دریافت می‌کنند. همچنین سنسور GD1 از فناوری HDR پشتیبانی می‌نماید.

انتظار می‌رود هر دو سنسور در سه ماهه چهارم سال 2018 به تولید انبوه برسند، گوشی‌های هوشمند مجهز به این سنسورها نیز چندین ماه بعد از آن وارد بازار خواهند شد.

اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت

تحقیقات متعددی نشان داده‌اند که محافظه‌کاران زندگی را معنادارتر از لیبرال‌ها می‌دانند. وضعیت مطلوب زندگی معمولاً برایشان روشن‌تر است و بیشتر احتمال دارد که احساس رضایت و شادی داشته باشند. بااین‌حال، نمی‌توان این مسئله را دلیلی برای محافظه‌کار شدن تلقی کرد. زیرا پژوهشگرانی در جبهۀ مقابل معتقدند این احساس رضایت شاید به دلیل آن باشد که محافظه‌کاران چالش‌های زندگی را به اندازۀ کافی جدی نمی‌گیرند یا سطح خواسته‌هایشان پایین است.

تصویر از مجموعۀ گرافیکا آرتیس.

اُلگا کازان، آتلانتیک — قطبی‌شدگی به‌قدری حاد شده‌ است که اینکه چه خبری می‌خوانید، با چه کسی ازدواج می‌کنید و چه ماشینی سوار می‌شوید با عقیدۀ سیاسی‌تان پیوند خورده‌ است. همین‌طور است نوع نگرش شما به معنای تقریباً همه‌چیز.

پژوهش‌گران دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه یوتا در پژوهش جدیدی روی مردم ۱۶ کشور مختلف دریافتند که محافظه‌کاران درمقایسه با لیبرال‌ها زندگی اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت را معنادارتر و هدفمندتر احساس می‌کنند.

این پژوهشگران پشت‌سرهم پنج مطالعه انجام دادند که همۀ آن‌ها نتایج یکسانی به دست دادند. براساس مجموعه داده‌های کشورهای مختلف در اوایل دهۀ ۱۹۸۰، مجموعه داده‌های معرف آمریکایی‌ها در سال ۲۰۰۷ و داده‌های جمع‌آوری‌شده بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۷، محافظه‌کاران زندگی را معنادارتر می‌بینند. در مجموعه‌داده‌های دیگر، سنجش‌ به‌مدت دوهفته در پایان هر روز صورت گرفت و محافظه‌کاران زندگی را معنادارتر یافتند. همچنین بیشتر احتمال می‌رفت آن‌ها احساس کنند زندگی‌شان در هر لحظۀ ممکن «هدفی روشن‌» دارد.

این پژوهشگران در تحلیلی دیگر دریافتند که محافظه‌کاران اجتماعی، نه اقتصادی، احتمالاً زندگی را معنادار می‌دانند. این نکته حتی در صورت لحاظ‌کردن متغیر «دینداری» نیز صادق بود، یعنی اینطور نبود که محافظه‌کاران ایمان راسخ‌تری به خدا داشته باشند.

بیشترِ این داده‌ها پیش از سال ۲۰۱۶ و خارج از آمریکا جمع‌آوری شدند. به‌عبارت دیگر، همان‌طور که نوربرت شوارتز، از پژوهشگران این مطالعه و استاد روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، بیان می‌کند: «مسلماً این موضوع ربطی به اثر ترامپ ندارد. اما اگر اکنون هم این پژوهش را انجام می‌دادید، ممکن بود لیبرال‌ها زندگی را حتی بی‌معنی‌تر از قبل بدانند».

تفاوت‌ها بسیار جزئی بودند. طبق این مقاله، محافظه‌کاربودن بر سطح معنایی که در زندگی خود پیدا می‌کنید تأثیر اندکی می‌گذارد – تقریباً به‌همان اندازه که درآمد و سلامت بدنی بر حس معناداری شما اثر می‌گذارد. توجه داشته باشید که به‌گفتۀ دیوید بی. نیومن، یکی از پژوهشگران این مطالعه، تبدیل‌شدن از یک لیبرال میانه‌رو به یک محافظه‌کار میانه‌رو از حیث اینکه چقدر به معنای زندگی شما می‌افزاید مثل این است که به‌جای ۶۰۰۰۰ دلار ۹۰۰۰۰ دلار درآمد داشته باشید.

رابرت مَدر، استاد روانشناسی در دانشگاه سنترال اوکلاهما که خود را محافظه‌کار توصیف می‌کند، می‌گوید این اندازۀ تأثیرِ کوچک نشان می‌دهد که بیشتر مردم نمی‌توانند فقط با دانستن گرایش سیاسیِ شخص نگرش او به معنای زندگی را پیش‌بینی کنند. اما «از منظر یک پژوهشگر روانشناسی اجتماعی، تأثیری واقعی است که باید بیشتر مطالعه شود.»

ممکن است برخی از این یافتۀ شهودی شگفت‌زده شوند:«معنا»، مانند «خانواده» و «ارزش‌ها»،

محافظه‌کاران تمایل دارند دست به کارهایی بزنند که به شادکامی می‌انجامد، مثل ازدواج کردن و بچه‌دارشدن و، بله، رفتن به کلیسا

رنگ‌وبوی واژه‌ای محافظه‌کارانه را دارد. بسیاری از محافظه‌کاران، به‌ویژه محافظه‌کاران اجتماعی، نوید حیات بشر را در کوچکترین دسته‌های سلولی می‌بینند. در اوج جنگ‌های فرهنگی بر سر ازدواج همجنسگرایان، محافظه‌کاران معتقد بودند ازدواج قداست دارد و خواهان حفظ این قداست بودند.

پژوهش‌های پیشین همچنین نشان داده‌اند که محافظه‌کاران شادتر از لیبرال‌ها به نظر می‌رسند. جمهوری‌خواهان در زندگی زناشویی‌ خود خوشبخت‌ترند. این مطالعه نیز نشان داد که محافظه‌کاران اقتصادی، و نه اجتماعی، از زندگی خود راضی‌ترند.

محافظه‌کاران همچنین تمایل دارند دست به کارهایی بزنند که به شادکامی می‌انجامد، مثل ازدواج کردن و بچه‌دارشدن و، بله، رفتن به کلیسا. هرچند این پژوهش دینداری را به‌عنوان متغیری ناخواسته لحاظ کرده است، ارتباطات اجتماعی مانند روابطی که در عبادتگاه‌ها برقرار می‌کنیم باعث می‌شوند احساس شادی کنیم.

اما بحث ما در اینجا چیزی بیشتر از شادی و شادکامی است. ما از نوعی وحدت چشمگیر و شگفت‌انگیز با جهانی حرف می‌زنیم که براساس برخی مطالعاتِ پیشین مهم‌تر از سرزندگیِ عادی قدیمی است. چرا احتمال دارد محافظه‌کاران از چنین حسی بیشتر برخوردار باشند؟

هرگونه بحث دربارۀ «محافظه‌کاران» و «لیبرال‌ها» هر دو گروه را در حد کاریکاتور تقلیل خواهد داد، بنابراین همین‌جا اعلام می‌کنیم که همۀ محافظه‌کاران در بیوهای توئیتری‌شان خود را «پیرو مسیح» معرفی نمی‌کنند و همۀ لیبرال‌ها مخالف خدا نیستند. شوارتز می‌گوید، محافظه‌کاران اجتماعی به این فکر گرایش دارند که دنیا به‌همان شکلی است که باید باشد. آن‌ها درمقابل تغییرات فرهنگی مانند جنبش‌های حمایت از حقوق تراجنسینی بیشتر مقاومت می‌کنند. در این میان، لیبرال‌ها اغلب می‌پرسند چرا اوضاع درست به نظر نمی‌آید، چرا زندگی بعضی‌ها به‌خوبی زندگی برخی دیگر نیست. شوارتز می‌گوید: «وقتی شروع کردید به تشکیک درمورد برخی چیزها، مسائل زیادی مطرح می‌شوند». کسانی که سنت را بی‌اهمیت می‌پندارند دنیا برایشان بی‌معنی‌ می‌شود و ممکن است همه‌چیز بلافاصله عوض شود – و احتمالاً باید عوض شود.

کالین هالبروک، استاد علوم شناختیِ دانشگاه کالیفرنیا در مرسد، می‌گوید: «اگر شخصی هستید که به‌روشنی می‌داند در جامعه به کجا تعلق دارد و همیشه برای یافتن شیوه‌های جاافتادۀ زندگی به گذشته می‌نگرد، به نظر می‌رسد قدمی بسیار کوتاه به سوی معنادار و منظم‌ دانستن زندگی برداشته‌اید».

پژوهشگران دیگری تأیید کرده‌اند که این فرضیه، که ما آن را فرضیۀ «اوضاع چگونه باید باشد»‌ می‌خوانیم، مزیت‌هایی دارد.

برَدفورد ویلکاکس، جامعه‌شناس و مدیر پروژۀ ملی ازدواج در دانشگاه ویرجینیا می‌گوید: «محافظه‌کاران به‌احتمال زیاد حس اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت می‌کنند که زندگی‌شان از نظمی خاص برخوردار است و نیز التزام به نظم حس معناداری به مردم می‌بخشد. محافظه‌کاران ممکن است از برخی جزئیات غفلت کنند. شاید قابلیت خاکستری‌دیدن زندگی به‌یک معنا برای لیبرال‌ها ارزشمند باشد، اما حس روشنی از معناداری به آن‌ها نمی‌دهد».

پیتر دیتو، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا در ارواین، می‌گوید که محافظه‌کاران بیشتر از لیبرال‌ها به «تقویت خویشتن» تمایل دارند. آن‌ها میل دارند باافتخار از عظمت زندگی‌شان بگویند و کشمکش‌ها را کم‌اهمیت جلوه

بدهند. اما، به‌بیان دیتو، این لیبرال‌ها هستند که شادتر عمل می‌کنند، حتی اگر بگویند شاد نیستند. دیتو طی مطالعه‌ای دریافت افرادی که به جنبش‌های دموکراتیک وابسته‌اند به‌احتمال زیاد بیشتر لبخند واقعیِ «دوشن» بر چهره خواهند داشت (به‌بیان تایرا [بازیگر و مدل آمریکایی] «لبخند با چشم») و در کلام خود از واژه‌های مثبت استفاده خواهند کرد.

سپس دیتو دوباره حدس می‌زند که: «ممکن است ستون معنای زندگی درمورد محافظه‌کاران کوتاه‌تر باشد».

مشکل اصلیِ مطالعاتی این‌چنینی آن است که مردم موضوع را با عینک دیدگاه‌های سیاسی خودشان می‌بینند. ممکن است هرگونه یافته‌ای را پیچ‌وتاب دهید تا گروه خودتان را باهوش‌تر، بهتر و اخلاقی‌تر و گروه مقابل را یک مشت غول جاهل جلوه دهید. حتی مقیاس‌های به‌کاررفته برای سنجش خصوصیت‌هایی مثل قدرت‌طلبی یا شادکامی یا معنا در زندگی رنگ‌وبوی عقیدۀ سیاسی خود پژوهشگران را گرفته باشد. دیتو می‌گوید: «روانشناسی سیاسی اغلب تنزل می‌یابد و بیشتر به سیاست می‌ماند: کدام‌یک بهتر است؟»

اما درواقع برچسب‌های «لیبرال» و «محافظه‌کار» در برهۀ کنونی معنای چندان درستی ندارند. این روزها دموکرات‌ها سرسختانه از رابرت مولر، گماشتۀ جرج بوش، حمایت می‌کنند و برجسته‌ترین محافظه‌کار کشور سیستم قضایی را زیر سوال برده است [اشاره به ماجرای اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت اختلاف ترامپ با جف سِشنز دادستان کل آمریکا]. هالبروک می‌گوید: «همۀ این سنجش‌ها به پیش از زمانی برمی‌گردند که همه‌چیز وارونه شد». هالبروک اشاره می‌کند که حتی اگر از کسی بپرسیم به‌لحاظ اجتماعی محافظه‌کار است یا نه معیار نادرستی به کار برده‌ایم. از نظر او، بهتر است مثلاً از شرکت‌کنندگان بپرسیم آیا با سقط جنین مخالفند یا نه؟

درهرحال به نظر می‌رسد پژوهش مذکور یادآوری بر این نکته باشد که خصوصیت‌هایی که هر دو حزب به‌طور کلیشه‌ای نماینده‌شان هستند -گشودگی درمقابل تغییرات و فلج تحلیلی در مورد لیبرال‌ها؛ و سنت‌گرایی رمانتیک درمورد محافظه‌کاران- لزوماً در هر وضعیتی خوب نیستند. هالبروک پیشنهاد می‌کند: «شاید [لیبرال‌ها] نباید اینقدر از تغییرات استقبال کنند، چراکه ممکن است نگرش هشیارانه رویکرد بهتری باشد». او اشاره می‌کند که وینستون چرچیل طبق برخی معیارها محافظه‌کار به شمار می‌رفت؛ مثلاً وقتی که متعصبانه امپراتوری بریتانیا را با هزینۀ مستعمرات سابقش ترقی داد، حس ملی‌گرایی‌اش مشهود بود. اما مجبورید قدرت را به او واگذار کنید؛ او بلد بود چگونه خطر نازی‌ها را تشخیص دهد، خیلی جلوتر از آنکه بسیاری دیگر تشخیص دهند.

پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را اُلگا کازان نوشته است و در تاریخ ۲۶ جولای ۲۰۱۸ با عنوان «Why Conservatives Find Life More Meaningful Than Liberals» در وب‌سایت آتلانتیک منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۹۷ با عنوان «چرا محافظه‌کارها زندگی را معنادارتر از لیبرال‌ها می‌دانند؟» و ترجمۀ مجتبی هاتف منتشر کرده است.
•• اُلگا کازان (Olga Khazan) عضو هیئت تحریریۀ آتلانتیک است. او همچنین برای لس‌آنجلس‌تایمز، واشنگتن پست، فوربس و نشریاتی دیگر مطلب نوشته است.

دوره آموزشی آشنایی با مدیریت فرآیندهای کسب و کار(اصول کسب سود در فراز و نشیب‌های قیمت BPM) در بندر نوشهر برگزار شد

معاون طرح و توسعه اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران از برگزاری دوره آموزشی آشنایی با مدیریت فرآیندهای کسب و کار(BPM) در بندر نوشهر خبر داد .

دوره آموزشی آشنایی با مدیریت فرآیندهای کسب و کار(BPM) در بندر نوشهر برگزار شد

معاون طرح و توسعه اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران از برگزاری دوره آموزشی آشنایی با مدیریت فرآیندهای کسب و کار(BPM) در بندر نوشهر خبر داد .

به گزارش تین‌نیوز به نقل از روابط عمومی سازمان بنادر و دریانوردی، حسن یکدله پور با اعلام این مطلب افزود: این دوره آموزشی در راستای بهبود کیفیت و ایجاد تغییر و تحول در فعالیت های سازمانی و با هدف ارائه خدمات مطلوب به مشتریان در روز سه شنبه 13 تیرماه با حضور مسئولان و کارشناسان اداره کل در سالن اجتماعات بندر نوشهر برگزار گردید.
وی همچنین پیاده سازی سیستم هایی مانند IMS,ISMS,HSE وBPM را از دیگر برنامه ها و اقدامات سازمان بنادر و دریانوردی برای بهبود فعالیت ها و افزایش بهره وری و اثربخشی با تمرکز بر مدیریت فرآیندهای کسب و کار برشمرد .
بر اساس این گزارش، خانم طلوع صارمی از مدرسان اعزامی از سوی سازمان بنادر و دریانوردی در این دوره آموزشی، با اشاره به اصول و ساختار مدیریت فرآیندهای کسب و کار(BPM) ،امکان شناسایی و اصلاح فرآیندها،بهبود فرآیندهای ارتباطی و شناسایی گلوگاه ها،یکپارچه سازی فرآیندها و خدمات و افزایش رضایت مشتریان را از مهمترین مزایای این سیستم عنوان کرد.
وی همچنین ضمن تشریح چالش های کسب و کار در مجموعه سازمان بنادر و دریانوردی،بر لزوم بازنگری اساسی در نگرش های موجود در این زمینه و انعطاف پذیری در برابر تغییر و تحولات جاری تأکید کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.