در شرایط حاضر مقیاس پذیری شبکه بلاکچین Ethereum، بسیار کم و کارمزد معاملات در آن بسیار زیاد شده که حتی در مواردی به چند صد دلار هم رسیده است. در چنین شرایطی، صرافی پنکیک سواپ بر روی بلاکچین هایی سوار شده که مقیاس پذیری بیشتری داشته و با کم کردن کارمزدها و زیاد کردن سرعت تراکنش ها، کارایی صرافی های غیر متمرکز را بهبود بخشیده است.
صرافی پنکیک سواپ به منظور مدیریت معاملات، از ویژگی های استخر های نقدینگی یا Liquidity Pools و سیستم اتوماتیک بازارساز یا Automated Market Maker بهره مند شده است که در ادامه این مقاله ارز دیجیتال به آموزش گام به گام این صرافی غیرمتمرکز خواهیم پرداخت.
سهامگذاری، کشت سود و استخراج نقدینگی؛ سه روش محبوب کسب سود در دیفای
امروزه، دنیای ارزهای دیجیتال و زیرمجموعههای دیفای رشد چشمگیری کردهاند و فرصتهای کسب سود در دیفای آنقدر پررنگ شدهاند که نمیتوان از آنها چشم پوشید. حالا دیفای از یک مفهوم عبور کرده و کاربردهای عملی یافته است. طرفداران پروپاقرص دیفای در حال کسب درآمد از آن هستند و ایده «امور مالی غیرمتمرکز» در حال تبدیلشدن به واقعیت است.
کسب سود در دیفای چند روش دارد که تا حدود زیادی بههم شبیهاند و شاید خیلی از تازهواردها نتوانند آنها را از هم تشخیص دهند. همین امر میتواند باعث سردرگمی کسانی شود چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ که قصد دارند در دیفای سرمایهگذاری کنند. در این مقاله، قصد داریم سه روش محبوب کسب سود در دیفای، یعنی سهامگذاری و کشت سود و استخراج نقدینگی را بررسی کنیم. این روشها تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند که در مطلب حاضر، به آنها نیز اشاره میکنیم؛ پس تا پایان با ما همراه باشید.
سه روش محبوب کسب سود در دیفای
در دنیای دیفای، سه روش محبوب کسب سود به نامهای سهامگذاری (Staking) و کشت سود (Yield Farming) و استخراج نقدینگی (Liquidity Mining) وجود دارند که توجه همگان را به خود جلب کردهاند. وجه مشترک این سه شیوه معاملاتی دیفای این است که سرمایهگذاران باید داراییهای خود را برای حمایت از پروتکل یا اپلیکیشنی غیرمتمرکز به چند روش وثیقه بگذارند؛ اما ماهیت هرکدام از این سه مسیر با یکدیگر متفاوت است.
سهامگذاری (Staking) چیست؟
سهامگذاری در اقتصاد ارزهای دیجیتال بهمعنای واریز داراییهای دیجیتال بهعنوان وثیقه در آن دسته از شبکههای بلاک چینی است که از الگوریتم اجماع اثبات سهام (Proof of Stake) استفاده میکنند. همانطورکه ماینرها در بلاک چینهای اثبات کار روند رسیدن به اجماع را تسهیل میکنند، بلاک چینهای اثبات سهام از سهامگذاران برای اعتبارسنجی تراکنشها و ساخت بلاکها بهره میبرند.
بهطورکلی، ازآنجاکه اثبات سهام مقیاسپذیرتر است و انرژی کمتری مصرف میکند، از الگوریتم اثبات کار محبوبتر است. اثبات سهام پنجرهای از فرصتهای کسب سود را چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ بهروی سهامگذاران باز میکند. در اثبات سهام، هر سهامگذار بهازای کوینهایی که سهامگذاری کرده است، بخت تولید بلاک و کسب پاداش آن را پیدا میکند.
هرچه میزان کوینهای سهامگذاریشده بیشتر باشد، پاداش دریافتی هم بیشتر میشود.
در روش سهامگذاری، پاداشها بهصورت درونزنجیرهای یا درونبلاکچینی توزیع میشوند؛ یعنی با تأییدشدن هر بلاک، توکنهای جدید آن ارز منتشر و بین سهامداران توزیع میشود.
امروزه، سهامگذاری یکی از روشهای محبوب برای کسب سود از ارزهای دیجیتال منفعل محسوب میشود و حتی از استخراج هم محبوبتر است؛ چراکه به سرمایهگذاری سنگین برای خرید تجهیزات گرانقیمت و اختصاص توان پردازشی نیازی ندارد. علاوهبراین، پلتفرمهایی هستند که سهامگذاری در آنها بهعنوان خدمت تعریف شده است و فرایند سهامگذاری را سادهتر و روانتر میکنند.
ریسک سهامگذاری از روشهای دیگر درآمد غیرفعال ازجمله کشت سود کمتر است. توکنی که سهامگذاری میکنید، متعلق به خود پلتفرم اصلی است و به همان اندازه ایمنی دارد؛ پس نیازی نیست بابت امنیت داراییهایتان نگران باشید.
کشت سود چیست؟
در سالهای اخیر، کشت سود (Yield Farming) به محبوبترین روش کسب سود در دیفای تبدیل شده است. در این روش، میتوانید با واریز ارز دیجیتال به استخر نقدینگی، درآمدی غیرفعال از آن بهدست بیاورید. این استخرهای نقدینگی مثل حسابهای بانکی متمرکزی هستند که به آنها پول واریز میکنید و بانک از آن برای ارائه وام به بقیه و کارهای دیگر استفاده و درنهایت، بخشی از درآمد را بهصورت سود درصدی به شما پرداخت میکند.
در کشت سود، سرمایهگذاران داراییهای دیجیتال خود را در استخر نقدینگی مبتنیبر قرارداد هوشمند (مثل ETH/USDT) قفل میکنند. سپس، داراییهای قفلشده سرمایهگذار دردسترس کاربران دیگر همان پروتکل قرار میگیرند.
کشت سود بنیان پلتفرمهای وامدهی دیفای را تشکیل میدهد و عملکرد آنها را ممکن میکند. بدون کشت سود توسعه این پلتفرمها نیز ناممکن بود. درحقیقت، این کشتکنندگان سود هستند که نقدینگی پلتفرمهای یادشده را تأمین میکنند. آنان داراییهای منفعل خود را در پلتفرمهای وامدهی سپردهگذاری میکنند و کاربران دیگری که به این داراییها نیاز دارند، با درصد مشخصی از سود آنان را وام میگیرند. بخشی از این سود به کشتکنندگان سود پرداخت میشود و بخش کوچکی هم دراختیار خود پلتفرم قرار میگیرد.
کشتکنندگان سود همچنین میتوانند ضامن حفظ نقدینگی ارزهای دیجیتال در صرافیهای غیرمتمرکز باشند. این نوع از کشت سود بر بازارسازهای خودکار (AMM) متکی است که جایگزین دفاتر سفارش در صرافیهای متمرکز هستند. بازارسازهای خودکار در اصل قراردادهای هوشمندی هستند که با بهرهگیری از الگوریتمهای ریاضی، معامله ارزهای دیجیتال را تسهیل میکنند. از آنجا که این بازارسازها برای انجام ترید نیازمند طرف دیگر معامله نیستند، نقدینگی پروتکل حفظ شده و از آن خارج نمیشود.
یک بازارساز خودکار دو بخش اصلی دارد: تأمینکنندگان نقدینگی (Liquidity Providers یا بهاختصار LP) و استخرهای نقدینگی
- استخرهای نقدینگی: قراردادهای هوشمندی هستند که به بازار دیفای قدرت میدهند. این استخرها شامل وجوه دیجیتالی هستند که امکان خرید، فروش، قرضگرفتن، قرضدادن و معاوضه توکن را برای کاربران فراهم میکنند.
- تأمینکنندگان نقدینگی: سرمایهگذارانی هستند که داراییهایشان را در استخر نقدینگی وثیقه میگذارند و از آن سود دریافت میکنند.
برای توکنهایی هم که حجم معاملاتی کمی در بازار آزاد دارند، کشت سود بهعنوان راه نجاتی برای معامله ساده و آسان بهحساب میآید.
استخراج نقدینگی (Liquidity Mining) چیست؟
استخراج نقدینگی بهمعنای ارائه نقدینگی به صرافیهای غیرمتمرکز و دریافت پاداش است. این روش برای تداوم کار صرافیهای غیرمتمرکز ضروری است. همانطورکه میدانید، صرافیهای غیرمتمرکز یکی از بخشهای اصلی دیفای را تشکیل میدهند؛ بنابراین، استخراج نقدینگی بهاندازه دو روش قبلی برای دیفای اهمیت دارد.
صرافیهای غیرمتمرکز بر بازارسازهای خودکار (AMM) متکی هستند که بهعنوان جایگزین دفاتر سفارش در صرافیهای متمرکز عمل میکنند. بازارسازهای خودکار دراصل قراردادهای هوشمندی هستند که با بهرهگیری از الگوریتمهای ریاضی، معامله ارزهای دیجیتال را تسهیل میکنند. ازآنجاکه صرافیهای غیرمتمرکز را تیم مشخصی اداره نمیکنند، نقدینگی آنها را نیز خودِ کاربران تأمین میکنند. به این کاربران تأمینکنندگان نقدینگی (Liquidity Providers یا بهاختصار LP) گفته میشود.
تأمینکنندگان نقدینگی ارزهای دیجیتال خود را در قالب یک جفتارز (مثل جفت معاملاتی ETH/USDT) به استخر نقدینگی واریز میکنند. استخر نقدینگی هم درقبال این داراییها، توکنی به چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ نام توکن تأمینکننده نقدینگی (LP) به آنان میدهد که نماینده داراییهای دیجیتالی است که در استخر قفل کردهاند. این توکن درپایان برای برداشت وجوه لازم است.
درصد پاداش تأمینکنندگان نقدینگی براساس سهم آنان از کل نقدینگی استخر محاسبه میشود. بهعنوان مثال، اگر توکنهای آنان ۱۰درصد از کل توکنهای استخر مدنظر را تشکیل دهد، ۱۰درصد از پاداش مرتبط با این استخر را دریافت خواهند کرد.
تفاوت بین سهامگذاری، کشت سود و استخراج نقدینگی
در ابتدای مقاله هم گفتیم که این سه روش محبوب کسب سود در دیفای، با وجود شباهتهایشان، تفاوتهایی نیز دارند. رابطه بین سهامگذاری، کشت سود و استخراج نقدینگی را میتوان به این شکل تعریف کرد:
استخراج نقدینگی زیرمجموعه کشت سود و کشت سود زیرمجموعه سهامگذاری است.
بااینحال، بازهم تأکید میکنیم که این سه این روش نقاط مشترکی هم دارند؛ ازجمله اینکه هدف هر سه بهکارگیری ارزهای دیجیتال منفعل کاربران است و آنها مستلزم وثیقهگذاری یا قفلکردن داراییهای دیجیتال در یک پلتفرم هستند.
جمعبندی
همانطورکه میبینید، ارزهای دیجیتال حالا به دنیای واقعی ما وارد شدهاند و کاربردهایشان آنقدر گسترده شده است که دیگر نمیتوان آنها را تنها ابزارهایی برای پرداخت یا ذخیره ارزش سرمایه در نظر گرفت. درحالحاضر، با استفاده از ارزهای دیجیتال میتوانید وام بگیرید یا ارزهای دیجیتال خود را به دیگران وام دهید. سودی که ازطریق این وامدهی کسب میکنید، میتواند بسیار بیشتر از سودی باشد که از سپردهگذاری داراییهای خود در بانکهای سنتی بهدست میآورید.
همچنین، بهجای استفاده از صرافیهای متمرکز و طی مراحل احراز هویت و نگرانی بابت قانونگذاریهای جدید، میتوانید از صرافیهای غیرمتمرکز استفاده کنید. در این صرافیها، شما هم کاربر هستید و هم جایگاه مدیریتی دارید. نکته دیگر اینکه نقدینگی این صرافیها را میتوانید تأمین کنید و در ازای این کار پاداش دریافت کنید. افزونبراین، ارزهای دیجیتال خود را در بلاک چین مبتنیبر اثبات سهام میتوانید سهامگذاری و تراکنشهای آن را اعتبارسنجی و امنیت آن را تأمین کنید و در ازای آن پاداش بگیرید.
بهطور خلاصه، اگر مقداری ارز دیجیتال دارید که در کیف پولتان باقی مانده است و کاری با آن ندارید، شاید بتوانید با کمی تحقیق و آموزش درست، یکی از روشهای گفتهشده را برای کسب سود از آن انتخاب کنید. البته هر تصمیمی که میگیرید، باید مراقب پولهایی که با زحمت بهدست آوردهاید، باشید. این مقاله بههیچوجه توصیه سرمایهگذاری نیست و نیاز به تکرار نیست که بگوییم ارزهای دیجیتال ریسکهای خاص خود را دارند. بنابراین پیش از هر تصمیمی، بهتر است بهخوبی تحقیق کنید و اطلاعاتتان را تاحدممکن افزایش دهید.
دارایی نقدپذیر (Liquid Asset) و نقدینگی (Liquidity) چیست؟
یکی از بزرگترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا پس از خرید یک دارایی جدید، میتوان پس از مدتی آن را بهراحتی در بازار فروخت و به پول نقد تبدیل کرد یا نه. این پرسش، جواب دقیق و مشخصی ندارد؛ اما میتوان با درنظرگرفتن عوامل مختلف تا حدودی به آن پاسخ داد.
برخی از داراییهایی که ما با آن سروکار داریم بازار چندان مناسبی ندارند. برای مثال با آنکه اشیای قدیمی و بهاصطلاح آنتیک بسیار ارزشمند هستند؛ اما فروش آنها در بازار کار دشواری است. املاک و مستغلات هم ماهیتی مشابه دارند و ممکن چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ است مدتزمان زیادی طول بکشد تا خانهای را بفروشیم.
در حقیقت خرید داراییهایی که ارزش بالایی دارند اما نقدپذیری آنها پایین است، یک حرکت پُرریسک محسوب میشود؛ چراکه این احتمال وجود دارد زمانی که شما به پول نقد نیاز داشته باشید امکان فروش سریع داراییتان بهدلیل نبود مشتری مقدور نباشد یا اینکه در نهایت مجبور شوید آن را با قیمت بسیار کمتر از ارزش واقعیاش بفروشید.
به بیان ساده، خرید کالای نقدپذیر یا داراییای که مشتری دستبهنقد همواره برای آن وجود دارد شاخص مهمی است و باید آن را در نظر داشته باشید. در این مقاله قصد داریم شما را با دو مفهوم دارایی نقدپذیر و نقدینگی آشنا کنیم و در ادامه به برخی ویژگیها، عوامل مؤثر، نحوه محاسبه و اهمیت آنها نگاهی داشته باشیم. پس تا انتهای این مطلب ما را همراهی کنید.
دارایی نقدپذیر چیست؟
دارایی نقدپذیر یا نقدشونده (Liquid Asset) که در برخی مقالات اقتصادی از آن با عنوان دارایی سیال هم نام برده شده است به اموال یا داشتههایی گفته میشود که از سهولت بالایی برای خریدوفروش برخوردار هستند و میتوان آنها را بهآسانی به وجه نقد تبدیل کرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای دارایی نقدپذیر انتقال آسان مالکیت آن است. برای مثال دلار، یورو یا سکهٔ طلا نیازی به مراحل قانونی برای واگذاری مالکیت ندارند و میتوان بهآسانی آنها را به پول رایج تبدیل کرد.
علاوه بر این داراییهای نقدپذیر ویژگیهای دیگری هم دارند که عبارتاند از:
در این میان داراییهای گوناگونی وجود دارند که بهطور ذاتی همواره نقدپذیر هستند و اغلب سرمایهگذاران بزرگ در سبد سرمایه خود همیشه از این دسته داراییها استفاده میکنند. طلا، ارزهای معتبر خارجی، سهام، اوراق قرضه و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETFs) از جمله داراییهای با نقدپذیری بالا هستند. البته نباید فراموش کرد که میزان نقدپذیری برخی از این کالاها ممکن است با توجه به شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت باشد.
بهطور کلی پول نقدپذیرترین دارایی در جهان است.
در سوی دیگر ما با برخی کالاها سروکار داریم که از نظر نقدپذیری متفاوت هستند و فرایند خریدوفروش و تبدیل آنها به پول چندان آسان نیست.
دارایی غیرسیال یا نقدناپذیر چیست؟
دارایی نقدناپذیر (Illiquid Asset) که از آن با تعابیر دیرنقدپذیر یا غیرسیال هم یاد میشود به دستهای از داراییها میگویند که امکان تبدیل آنها به پول نقد، کم یا حتی در برخی موارد غیرممکن است. دارایی نقدناپذیر را میتوان نقطه مقابل دارایی نقدپذیر دانست؛ داراییهایی که با وجود ارزش بالا، مشتریان اندکی دارند.
برای مثال فرض کنید شما یک نقاشی از ژان میشل باسکیت (Jean Michel Basquiat) را در اختیار دارید که بیش از ۱۰۰میلیون دلار ارزش دارد. با آنکه این اثر هنری بسیار گرانبهاست، با توجه به قیمتگذاری و مشتریانی که برای خرید آن وجود دارند یک دارایی نقدناپذیر تلقی میشود.
باید به این نکته توجه کرد که عبارت نقدناپذیر بهمعنای غیرقابل نقدشدن نیست بلکه به این معناست که باید زمان زیادی منتظر ماند تا چنین داراییای به پول تبدیل شود.
موضوع نقدناپذیری تنها گریبانگیر افراد یا سرمایهگذاران نیست، بلکه شرکتهای بزرگ هم با شکلی متفاوت با این مسئله درگیر هستند. بسیاری از شرکتها در زمان تنظیم ترازنامههای مالی و مشخصکردن بدهیها و معوقات باید نقدپذیری داراییها و سرمایهگذاریهای خود را مشخص کنند.
از آنجا که داراییهای نقدناپذیر اغلب ریسک و نوسانات زیادی دارند، سرمایهگذاران باتجربه، درصد بسیاری کمی از سبد مالی خود را به این داراییها اختصاص میدهند. خانه و مستغلات، آثار هنری، اجناس قدیمی و آنتیک، ماشین، اقلام کلکسیونی همگی از داراییهای نقدناپذیر هستند.
بازار نقدی یا سیال چیست؟
اصطلاح پرکاربرد دیگری در این میان وجود دارد که بد نیست پیش از آنکه دربارهٔ نقدینگی توضیح دهیم، به آن اشارهای داشته باشیم. عبارت بازار سیال یا نقدی (Liquid Market) که با نامهای دیگری مانند بازار لیکویید یا شناور هم شناخته میشود، به بازاری گفته میشود که خریداران و فروشندگان زیادی در آن فعالیت میکنند. در این بازار علاوه بر قیمت منصفانه، خریداران و فروشندگان هزینه کمتری بابت نقلوانتقالات پرداخت میکنند.
دلیل حضور خریداران و فروشندگان متعدد در این بازار علاوه بر قیمتهای مناسب و منصفانه، نوسانات اندکی است که این دست از بازارها دارند.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) عبارتی است که بسیار آن را شنیدهایم. این واژه پرکاربرد، یک ویژگی و صفت مهم برای کالاها و داراییها محسوب میشود. بهطوری که میتوان گفت تعریف یک دارایی نقدپذیر یا نقدناپذیر بهنوعی وابسته به این پارامتر است.
در اقتصاد تعاریف گوناگونی برای نقدینگی وجود دارد؛ برخی نقدینگی را بهعنوان معیاری برای توانایی فروش سریع یک دارایی به قیمت بازار میدانند؛ اما عدهای دیگر پول در گردش را نقدینگی تلقی میکنند، بعضی از اقتصاددانان هم به داراییهای نقدی و مجموع پول و شِبهپول بهعنوان نقدینگی اشاره میکنند. شاید سادهترین تعریف از نقدینگی همان پول نقد باشد.
اگر بخواهیم این مفهوم ساده را کمی علمیتر توضیح دهیم، نقدینگی را میتوان داشتن مقدار قابلملاحظهای دارایی با نقدپذیری بالا توصیف کرد و از آنجا که پول نقدپذیرترین دارایی ممکن است؛ بنابراین نقدینگی و پول را میتوان معادل هم دانست.
در بازارهای مرسوم و سنتی دو سطح کلی برای نقدینگی داریم:
- نقدینگی بازار (Market Liquidity): بهمیزان سهولت خرید و فروش کالا یا دارایی با قیمتی منصفانه و عادلانه گفته میشود. بهعبارت دیگر نقدینگی یک بازار به سرعت و نقدشوندگی آن دارایی وابسته است. در هر بازار زمانی که شکاف یا اختلاف قیمت میان فروشنده و خریدار (Bid-Ask Spread) کمتر باشد و اعداد و ارقام دلخواه این دو سمت معامله به هم نزدیکتر باشد با نقدینگیِ بازارِ بهتری مواجه هستیم.
- نقدینگی حسابدارییاترازنامهای (Accounting liquidity): معیاری برای سنجش توانایی پرداخت بدهیها در زمان سررسید است. این میزان معمولاً به صورت نسبت یا درصد بیان می شود. اغلب سرمایهگذاران با نگاه به میزان بدهیها، وجوه نقد، تعهدات مالی و کالاهای موجود یک شرکت اقدام به سرمایهگذاری در آن میکنند؛ بنابراین موضوع نقدینگی حسابداری یکی از مؤلفههای مهم در جذب سرمایه، اعتماد کاربران و تنظیم ترازنامههای مالی است.
البته در بازار ارزهای دیجیتال دستهبندی دیگری نیز با عنوان نقدینگی صرافی (Exchange Liquidity) وجود دارد که تابعی از مِیکرها، تِیکرها (Maker & Taker) و جفتارزهای فهرستشده در صرافیهاست. بهعبارت دیگر نقدینگی در هر صرافی را میتوان از مبادلاتی که در آن انجام میشود و جفتارزهایی که پشتیبانی میشود، برآورد کرد.
محاسبه نقدینگی
همان طور که اشاره کردیم یکی از مسائل اساسی شرکتها موضوع نقدینگی و محاسبه آن است. از آنجا که شرکتها برای آنکه توانایی پرداخت بدهیها، معوقات و تعهدات خود را بررسی کنند از رابطهای به نام نسبت نقدینگی (Liquidity Ratio) استفاده میکنند. نسبت نقدینگی به سه شیوهٔ مختلف محاسبه میشود که عبارت است از:
نسبت جاری (Current ratio): در این مدل که سادهترین روش برای محاسبه نقدینگی است، میزان بدهیهای جاری را بر داراییهای جاری تقسیم کرده و عدد بهدستآمده میزان نقدینگی را مشخص میکند.
منظور از بدهی جاری، بدهیهایی است که موعد پرداخت آن کمتر از یک سال بوده و داراییهای جاری هم بهمعنای داراییهایی است که میتوان در کمتر از یک سال آنها را به پول نقد تبدیل کرد.
بهطور کلی اعداد بهدستآمده از نسبت جاری که ۱ یا بالاتر از آن باشد، نشاندهنده وضعیت مناسب یک شرکت است.
نسبت آنی (Quick ratio): در این مدلِ نقدینگی، مقدار عددی داراییهای فعلی از داراییهای جاری کسر میشود و عدد حاصل بر بدهیهای فعلی تقسیم میشود.
نسبت پول نقد (Cash ratio): در این نسبت هم مجموع پولهای نقد بهعلاوه سرمایهگذاریهای انجامشده بر بدهیهای جاری تقسیم میشود.
از آنجا که محور مطالب ما در این مقاله محاسبه نقدینگی و کاربردهای این نسبتها نیست، با اشارهای کوتاه به این موضوع بهسراغ بازار ارزهای دیجیتال و عوامل مؤثر بر نقدینگی آن میرویم.
عوامل مؤثر بر نقدینگی ارزهای دیجیتال
حجم معاملات
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیینکننده نقدینگی یک ارز دیجیتال، حجم مبادلات است. منظور از حجم در اینجا بهمعنای تعداد ارزهای دیجیتالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته در یک پلتفرم مشخص خریدوفروش شده باشند.
بهعبارت ساده حجم بالای تبادلات بهمعنای خریداران و فروشندگان بیشتر است و این حجم بیشتر بهمعنای نقدینگی بالاتر است. برای آنکه از حجم بالای معاملات برخی از ارزهای دیجیتال و نقدینگی آنها اطمینان پیدا کنید، بهتر است حجم مبادلات آنها را در چند صرافی بزرگ و معتبر بررسی کنید.
پلتفرم معاملات
صرافیهای ارز دیجیتال بازار خریدوفروش این داراییها را در اختیار دارند؛ بنابراین صرافیهایی که بتوانند امکانات و امنیت بالاتری را ارائه کنند موجب جذب بیشتر معاملهگران میشوند. همین موضوع در نهایت منتهی به سودآوری بیشتر و جذب نقدینگی میشود. صرافیهایی بزرگتر بهدلیل کاربران بیشتر و استفاده از جفتارزهای مختلف از نقدینگی بالاتری برخوردار هستند.
پذیرش
عامل اصلی موفقیت یک ارز دیجیتال به محبوبیت و پذیرش آن گره خورده است. برای آنکه ارز دیجیتالی با نقدینگی بالا داشته باشیم، باید مجموعه بزرگی از افراد از این دارایی برای انجام تراکنشهای خود استفاده کنند.
بهطور مثال ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین و اتریوم بهدلیل محبوبیت و کارایی بیشتر از پذیرش بالاتری برخوردار هستند. در مقابل میتوان به پروژههای جدیدی اشاره کرد که بهدلیل اندکبودن محبوبیت و سطح پذیرش آنها نقدینگی پایینی دارند.
بنابراین پذیرش یک ارز دیجیتال جدید توسط مردم و نهادها، موضوعی مهم و حیاتی بهشمار میرود؛ پذیرش بیشتر یک ارز دیجیتال را میتوان با نقدینگی بیشتر برابر دانست.
قانونگذاری
قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال میتواند تأثیر مستقیمی بر نقدینگی این داراییها بگذارد. برخی از کشورها بهشکل گستردهای استفاده و تبادلات مبتنی بر ارزهای دیجیتال را غیرقانونی اعلام کردهاند. از آنجا که کاربران در چنین شرایطی نمیتوانند بهآسانی داراییهای دیجیتال خود را با دیگران مبادله کنند؛ بنابراین بسیاری از صرافیها و کاربران نمیتوانند در چنین فضایی فعالیت کنند. با کاهش معاملات خریدوفروش و کمفروغبودن بازار، نقدینگی هم روندی نزولی پیدا میکند.
هرچقدر قوانین محدودکننده کمتر باشد، به همان نسبت میزان نقدینگی ارزهای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
چرا نقدینگی اهمیت دارد؟
وجود نقدینگی بالا و قیمتهای منصفانه بهترین شرایط را برای یک معاملهگر ارزهای دیجیتال رقم میزنند. در بازاری با نقدینگی بالا فروشندگان میتوانند داشتههای خود را به قیمت مناسب بفروشند و خریداران هم با قیمتهایی معقول میتوانند آنچه را که میخواهند به دست آورند.
در چنین بازاری معاملهگران ارزهای دیجیتال میتوانند بهآسانی و بهسرعت خریدار یا فروشنده مناسب را پیداکرده و معاملات خود را نهایی کنند. نقدینگی بالا در ارزهای دیجیتال باعث میشود قیمت تا حد قابلملاحظهای پایدار بماند و درگیر نوسانات شدید نشود. در چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ سوی دیگر اگر بازار نقدینگی اندکی داشته باشد، شاهد بازاری نوسانی و پرریسک خواهیم بود.
بنابراین بازاری با نقدینگی بالا ثبات بیشتری بههمراه دارد از سوی دیگر چنین شرایطی موجب میشود تا احتمال دستکاری و تغییر در قیمتها نیز بهحداقل برسد. اگر عدهای بخواهند با خرید یا فروش انبوه یک ارز دیجیتال قیمت را دستخوش تغییر کنند، چنین کاری در یک بازار با نقدینگی بالا تقریباً ناممکن خواهد بود.
از آنجا که یکی از پایههای پیشبینی بازار استفاده از تحلیل تکنیکال است و این موضوع با بررسی قیمت در گذشته شکل میگیرد، در بازاری که بهدلیل نقدینگی پایین دائماً در تلاطم باشد، نمیتوان از شاخصی مانند تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
استخر نقدینگی چیست؟
دنیای ارزهای دیجیتال هرروز شاهد توسعه و پیشرفتهای چشمگیر است. همزمان با افزایش حجم مبادلات و تنوع داراییهای موجود در بازار، نیاز به توسعه راهحلهای جدید برای رفع خواستهها و نیازهای موجود حس میشود. یکی از مفاهیم مهمی که توانست در این بازار غیرمتمرکز انقلابی ایجاد کند، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای (DeFi) است.
این مفهوم حجم مبادلات ارزهای دیجیتال را بهشدت افزایش داد، تا جایی که نیاز به وجود یک منبع تأمین نقدینگی در بازار برای افزایش سرعت مبادلات حس میشد. ازاینرو استخر نقدینگی (Liquidity Pool) شکل گرفت.
استخر نقدینگی به منبعی از توکنهای مختلف گفته میشود که در صرافیهای غیرمتمرکز توسط قراردادهای هوشمند (Smart Contract) قفل شده و هدف آن رفع مشکلاتی است که بهدلیل کمبود نقدینگی وجود دارد.
وجود استخرهای تأمین نقدینگی برای تداوم فعالیت بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ (Uniswap) ضروری است. شاید بتوان گفت استخر نقدینگی هسته اصلی صرافیهای غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. از این استخرها برای تسهیل فرایند انجام سریعتر معاملات و وامدهیها استفاده میشود.
سرمایهگذاران میتوانند بخشی از داراییهای خود را در این استخرها وارد کنند و نقدینگی موردنیاز برای انجام معاملات را با این روش تأمین کنند. پس از انجام تراکنشها، مبلغی بهعنوان کارمزد از طرفین معامله اخذ میشود که بخشی از آن جهت پاداش به تأمینکنندگان تعلق میگیرد. پیدایش استخرهای نقدینگی موجب افزایش تعداد معاملات در بازار ارزهای دیجیتال شده است.
جمعبندی
قابلیت «نقدپذیری» ویژگی مهمی است که باید به آن توجه داشت؛ زیرا این شاخص تعیینکننده میزان رونق و سلامت بازار است. بهطور کلی در صورتی که نقدپذیری یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذار میتواند در مدتزمان کوتاهی دارایی خود را به پول تبدیل کند.
در طرف مقابل ممکن است یک کالا نقدپذیری اندکی داشته باشد. در این حالت تبدیل آن به پول با مشکلات متعددی از جمله نبود خریدار مناسب همراه خواهد بود؛ بنابراین برای یافتن یک خریدار و تبدیل چنین سرمایهای به وجه نقد باید از قیمت منصفانه آن کاسته شود.
در زمان خرید یک کالا یا ارز دیجیتال حتماً به نقدپذیری و نقدینگی آن در بازارهای مختلف دقت کنید. توجه داشته باشید حجم معاملات یک کالا ممکن است تقلبی یا دستکاری شده باشد؛ اما نقدینگی را نمیتوان جعل کرد.
آموزش جامع صرافی پنکیک سواپ Pancakeswap
جهت آموزش Pancakeswap ابتدا باید با ویژگی های این صرافی آشنا شوید. صرافی پنکیک سواپ از انواع صرافی های Decentralized یا غیر متمرکز است که مبتنی بر پایه Binance Smart Chain می باشد. صرافی Pancakeswap یکی از سیستم های مالی غیر متمرکز DeFi است که کارایی زیادی دارد.
یکی از مشخصات مشترک صرافی های غیر متمرکز آن است که از User Interface ساده ای برخوردارند و کاربران می توانند با منوهای آن به راحتی کار کنند. در پنل کاربری Pancakeswap، پارامترهای پیچیده و معمول در صرافی های متمرکز وجود ندارد. تیم برنامه نویسی این پلتفرم برای جلب توجه مخاطبان خود، نام ساده پنکیک سواپ را انتخاب کرده اند که خوشایند اکثریت کاربران باشد.
هدف از ایجاد صرافی های Decentralized مثل صرافی پنکیک سواپ آن است که اشکالات صرافی های متمرکز را حل کنند. اساس قوانین حاکم بر این اکسچنج ها به کار گرفتن قراردادهای هوشمند است که به صورت منبع باز بوده و مبادلات کریپتوکارنسی ها را در داخل شبکه امکان پذیر می کند. به دلیل قرارداد های هوشمند، امکان دخالت شخص سوم و هر گونه دستکاری در اینگونه صرافی ها به مینیمم حالت ممکن رسیده است.
برای آنکه بتوان از صرافی پنکیک سواپ برای مدیریت دارایی های دیجیتال استفاده کرد، لازم نیست که اندوخته شخص در کیف پول های مخصوص صرافی واریز شود. کافی است شخص ولِت خود را به قرارداد هوشمند متصل کرده و عملیات مورد نیاز خود از قبیل واریز و برداشت را انجام دهد.
در شرایط حاضر مقیاس پذیری شبکه بلاکچین Ethereum، بسیار کم و کارمزد معاملات در آن بسیار زیاد شده که حتی در مواردی به چند صد دلار هم رسیده است. در چنین شرایطی، صرافی پنکیک سواپ بر روی بلاکچین هایی سوار شده که مقیاس پذیری بیشتری داشته و با کم کردن کارمزدها و زیاد کردن سرعت تراکنش ها، کارایی صرافی های غیر متمرکز را بهبود بخشیده است.
صرافی پنکیک سواپ به منظور مدیریت معاملات، از ویژگی های استخر های نقدینگی یا Liquidity Pools و سیستم اتوماتیک بازارساز یا Automated Market Maker بهره مند شده است که در ادامه این مقاله ارز دیجیتال به آموزش گام به گام این صرافی غیرمتمرکز خواهیم پرداخت.
ییلد فارمینگ چیست؟
داستان علاقه بیانتهای ما انسانها نسبت به پیشرفت در علم و تکنولوژی، ریشهای تاریخی دارد. پیشرفتهایی که امروزه شاهد آنها هستیم، حاصل تلاش دانشمندانی چون ارشمیدس، ابن سینا، گالیله و بسیاری از نامهای درخشان دیگر هستند.
بشری که روزی از پیشرفت تکنولوژی تنها در داستانهای علمی – تخیلی ژولورن میخواند، حالا توکنسازی در عملیاتهای فضایی با استفاده از تکنولوژی بلاک چین برایش یک امر عادی محسوب میشود.
انقلابی که تکنولوژی بلاکچین، مخصوصا در حوزه اقتصاد با ظهور رمز ارزها ایجاد کرد، اگر در طول تاریخ صنایع و اختراعات بینظیر نباشد، قطعا کمنظیر است.
هنگامی که درسال 2008 بذر بیتکوین در خاک حاصلخیز بلاکچین کاشته شد، کسی تصورش را نمیکرد که دنیای رمز ارزها به جنگلی انبوه مانند آنچه که امروز شاهدش هستیم، تبدیل شود.
در این نوشته بهطور خاص به سوالات مطرح شده درباره پدیدهای تقریبا نوظهور به نام ییلد فارمینگ (Yield Farming)، در دنیای کریپتوکارنسی پرداخته شده است.
ییلد فارمینگ چگونه و برچه اساسی شکل گرفت؟
مفهوم ییلد فارمینگ در حوزه مربوط به دیفای (DeFi) شکل گرفت. دیفای با فلسفهای نوآورانه در خط مقدم تکنولوژی بلاکچین قرار دارد. هدف جنبش دیفای ایجاد یک اکوسیستم مالی Open Source است که برای همه قابل دسترس بوده و هیچ مرجع و یا نهادی بر آن نظارت نداشته باشد. در این اکوسیستم کاربران میتوانند از طریق اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApps)، با آن ارتباط برقرار کنند.
ییلد فارمینگ با تکیه بر ویژگیهای منحصربهفرد اپلیکیشنهای دیفای شکل گرفته است. میتوان گفت که ییلدفارمینگ در آینده توانایی تغییر آن چیزی که امروز بهنام هولد کردن میشناسیم را دارد. افراد با استفاده از پروتکلهایی بهنام لیکوئیدیتی (Liquidity Protocol)، میتوانند از طریق مفهوم ییلد فارمینگ با استفاده از رمز ارزهایی که دراختیار دارند، درآمد کسب کنند. لازم توضیح است این کسب درآمد که در چنین اکوسیستم منحصر بهفردی میسر شده است، تماما مبتنی بر شبکه اتریوم است. همانطور که میدانید اتریوم، تنها یک رمزارز نیست، بلکه پروژهای خاص با اهداف بسیار بلندپروازانه است.
منطق ییلد فارمینگ بهاین صورت است که؛ “وقتی میتوانید از دارایی دیجیتال خود کسب درآمد کنید، چرا باید آنها را بدون استفاده نگهدارید!؟”
میتوان تعریفی جامع از ییلد فارمینگ بیان کرد؟
باتوجه به ماهیت ییلدفارمینگ، میتوان گفت که ییلدفارمینگ راهی برای کسب پاداش و یا درآمد از طریق نگهداری رمز ارز است.
بهبیان سادهتر، در ییلد فارمینگ داراییهای دیجیتال خود را دریک پروتکل قفل میکنید و پاداش میگیرید.
از بعضی جهات میتوان ییلد فارمینگ را با استیکینگ مقایسه کرد. اما چیزی که در درون ایندو اتفاق میافتد پیچیدهتر است و تفاوتهایی باهم دارند. در بسیاری از موارد در ییلدفارمینگ، کاربرانی که Liquidity Providers (تامین کنندگان نقدینگی) نامیده میشوند به Liquidity Pool (استخر نقدینگی) سرمایه تزریق میکنند.
استخر نقدینگی (Liquidity Pool) چیست؟
گفته شد که این اکوسیستم بر بستر اتریوم فعال است، پس قطعا قراردادهای هوشمند نقش موثری دراین میان ایفا میکنند.
استخر نقدینگی هم در واقع، یک قرارداد هوشمند است که حاوی مقداری سرمایه است. تامینکنندگان سرمایه در ازای تزریق سرمایه به این استخرها، پاداش دریافت میکنند. این پاداش ممکن است از کارمزدی که در پلتفرم دیفای مربوط به آن تولید شده است، تامین گردد.
برخی از استخرهای نقدینگی، برای پاداشی که پرداخت میکنند چندین توکن متفاوت را در نظر میگیرند. توکنهایی که پاداش داده شدهاند ممکن است در استخر نقدینگی دیگری تزریق شوند تا پاداش دیگری را بهدنبال داشته باشند و این روند ممکن است با همین روال ادامه پیدا کند. همین مثال باعث درک بهتری از پیچیدگی موجود در پشتپرده ییلد فارمینگ شد. بهطور کلی ایده ییلد فارمینگ چیزی جز تزریق پول و دریافت پاداش حاصل از آن نیست.
آیا ییلد فارمینگ صرفا بر بستر اتریوم انجام خواهد شد؟
همانطور که میدانید تکنولوژی بلاکچین دائما درحال تغییر و بهبود پیدا کردن است. اساسا واژه تکنولوژی زمانی بهکار برده میشود که یک ایده اولیه در دامان علم پرورش یابد. وقتی از علم سخن میگوییم یعنی قطعیتی درکار نیست. علم یک حقیقت پویا است و میتواند با هدف بهبود زندگی بشر، تغییر کند.
پس نمیتوانیم بگوییم که ییلدفارمینگ برای همیشه بر بستر اتریوم فعال خواهد بود. اگرچه که هماکنون ییلدفارمینگ عموما به وسیله توکنهای ERC-20 برروی اتریوم انجام میشود، اما ممکن است درآینده برروی بلاکچینهای دیگری که توانایی پشتیبانی از مفهومی مانند قراردادهای هوشمند را دارند، اجرایی شود.
ییلد فارمینگ چگونه کار میکند؟
تامین کنندگان نقدینگی سرمایههای مدنظرخود را به استخر نقدینگی تزریق میکنند. این استخر فضایی برای ارائه و دریافت وام بهصورت توکن را برای کاربران فراهم میکند. با این کار امکان ایجاد کارمزد فراهم میشود و کارمزد هر تامین کننده براساس سهمی که از تزریق سرمایه داشته است، پرداخت میگردد.
یک روش دیگر که از آن برای جذب سرمایه استفاده می شود، توزیع توکنهای جدید چرا استخر نقدینگی اهمیت دارد؟ است. فرض کنید امکان تهیه مقداری کم از یک توکن در بازار آزاد وجود نداشته باشد، اما از طرفی دیگر، امکان دریافت آن توکن از طریق تامین سرمایه برای یک استخر خاص وجود داشته باشد. در اینصورت یک راه ایدهآل برای تهیه توکن مدنظر پیش روی کاربران است. تزریق پول به استخر و دریافت توکن مدنظر درقالب پاداش!
ییلدفارمینگ چه ریسکهایی دارد؟ آیا برای همه افراد توصیه می شود؟
باتوجه به سازوکار پیچیده حاکم بر ییلد فارمینگ، باید این حقیقت را پذیرفت که ییلدفارمینگ اساسا کار سادهای نیست. باتوجه به پیچیدگی آن بیشتر به افراد باتجربه، حرفهای و دارای سرمایه بالا توصیه میگردد. بنابراین؛ اگر تجربه کافی ندارید، بر روی از دست رفتن سرمایه خود حساب کنید!
از طرفی، باتوجه به ماهیت حوزه دیفای، این پروتکلها اختلالهایی در قراردادهای هوشمند دارند، زیرا عموما توسط تیمهای کوچک با بودجه کم توسعه داده شدهاند. پس درهنگام قفل کردن دارایی خود در قراردادهای هوشمند، با علم به این موضوع اقدام کنید.
سخن پایانی
شکی نیست که سرمایهگذاران جز کسب سود، هدفی از ورود به بازار رمزارزها ندارند. اما این سرمایهگذاری و فعالیت از هرنوعی که باشد، باید کاملا آگاهانه انجام گیرد. انجام تحقیق کافی، هدفگذاری و تعیین استراتژی از مهمترین ارکان یک سرمایهگذاری آگاهانه هستند که میزان ریسک و از دست دادن سرمایه را به حداقل ممکن، کاهش میدهند.
ضرر ناپایدار (Impermanent Loss) در صرافیهای غیر متمرکز چیست؟
به عنوان یک کاربر امور مالی غیر متمرکز (DeFi) به احتمال زیاد این اصطلاح را به دفعات شنیدهاید. ضرر ناپایدار هنگامی اتفاق میافتد که قیمت توکنهای شما در مقایسه با زمانی که آنها را در یک استخر نقدینگی سپردهگذاری کردید، تغییر کند. هر چه تغییر بزرگتر باشد، ضرر حاصل از ایمپرمننت لاس نیز بیشتر خواهد شد.
پس آیا با تامین کردن لیکوئیدیتی ممکن است دچار ضرر شویم؟ و چرا آن را ضرر ناپایدار مینامند؟ علت بروز زیان ناپایدار یک ویژگی ذاتی است که در نوع خاصی از بازار به نام بازارسار خودکار (Automated Market Maker) وجود دارد. فراهم آوردن لیکوئیدیتی برای برای یک استخر نقدینگی میتواند سرمایه گذاری سودآوری باشد، اما لازم است که مفهوم ضرر ناپایدار را درک کنید و حتما آن را قبل سرمایه گذاری در یک صرافی غیر متمرکز (DEX) از نوع بازارساز خودکار (AMM) مد نظر داشته باشید. شما همچنین میتوانید برای خرید و فروش رمز ارزها به صرافی ارز دیجیتال بیت 24 مراجعه کنید.
تعریف ضرر ناپایدار (Impermanent Loss)
به طور کلی راههای زیادی از جمله استیکینگ، ییلد فارمینگ، فعالیت به عنوان نود برای کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، فعالیت در استخرهای نقدینگی هم یکی از این راهها است. ضرر ناپایدار (Impermanent Loss) از مفاهیم اولیه و بسیار شنیده شده در حوزه امور مالی غیر متمرکز یا دیفای (DeFi) است. اگر بخواهیم به بیان ساده ضرر ناپایدار را توضیح دهیم، وقتی توکنی را در یک استخر نقدینگی قرار میدهیم، ممکن است قیمت آن نسبت به قیمت اولیه تغییر زیادی کند و سرمایه گذار استخر وارد ضرر شود. هر چه تغییر قیمت نسبت به زمان شروع سرمایه گذاری بیشتر باشد، ضرر ناپایدار نیز بیشتر است. مفهوم ضرر ناپایدار به نوعی با بازارساز های خودکار (Automated Market Maker) همراه و در یک مسیر قرار دارد. سرمایه گذاری در استخرهای نقدینگی میتواند عملی بسیار سودمند باشد، اما همواره باید احتمال ضرر ناپایدار را هم مد نظر داشت.
حجم و نقدینگی پروتکلهای دیفای از جمله یونی سواپ، سوشی سواپ یا پنکیک سواپ طی چند سال اخیر افزایشی انفجاری داشته است. این پروتکلهای نقدینگی تقریبا به هر کسی که سرمایهای در اختیار داشته باشد، امکان بازارسازی و کسب کارمزد معاملات را میدهند. آوردن دموکراسی به روند بازارسازی، حجم بالایی از فعالیت اقتصادی بدون اصطکاک را در فضای کریپتو امکانپذیر کرده است.
اما اگر بخواهیم برای پلتفرمهای مشابه بالا نقدینگی فراهم کنیم، باید چه چیزهایی بدانیم؟ در این مقاله، در مورد یکی از مهمترین مفاهیم دیفای یعنی «ضرر ناپایدار» که فاکتوری کلیدی در تعیین سودآوری یا ضرردهی فعالیت در دیفای است، صحبت خواهیم کرد.
علت بروز زیان ناپایدار
وقتی برای یک لیکوئیدیتی پول (Liquidity Pool) نقدینگی تامین میکنید و قیمت داراییهای سپرده شده در مقایسه با زمان سپردهگذاری آنها تغییر میکند، زیان ناپایدار اتفاق افتاده است. هرچه این تغییر بزرگتر باشد، ضرر ناپایدار بیشتری را تجربه خواهید کرد. در اینجا، ضرر به این معناست که ارزش دلاری دارایی، در زمان برداشت از استخر پایینتر از زمان سپردهگذاری آن است.
استخرهای داراییهایی که قیمت آنها داخل یک محدودهی نوسان کوچک باقی میماند، کمتر در معرض زیان ناپایدار قرار خواهند گرفت. برای مثال، استیبل کوینها یا نسخههای رپد شدهی یک کوین طیف قیمتی نسبتا محدودی دارند. در این مورد، ریسک ضرر ناپایدار برای تامینکنندگان نقدینگی (Liquidity Provider) کمتر است.
اما، اگر تامینکنندگان نقدینگی (LPها) در معرض زیان بالقوه قرار میگیرند، پس چرا همچنان اقدام به فراهم کردن لیکوئیدیتی برای پولها میکنند؟ دلیل این است که ضرر ناپایدار میتواند توسط کارمزد تریدها جبران شود. در واقع، حتی استخرهای یونی سواپ که کاملا در معرض زیان ناپایدار هستند، بازهم به لطف کارمزد معاملات انجام شده در آن استخرها میتوانند بسیار سودآور باشند.
صرافی یونی سواپ 3 درصد از هر معامله را کارمزد میگیرد که مستقیما به تامینکنندگان نقدینگی تحویل داده میشود. اگر حجم معاملات یک استخر بالا باشد، با وجود قرارگیری در معرض ریسک بالای ضرر ناپایدار، باز هم تامین نقدینگی در آن میتواند سودآور باشد. اما، سودآوری به پروتکل تامین نقدینگی، آن استخر خاص، دارایی سپرده شده و حتی شرایط کل بازار ارز دیجیتال بستگی دارد.
پروتکلهای دیفای همچون یونی سواپ (UniSwap)، سوشی سواپ (SushiSwap) و پنکیک سواپ (PancakeSwap) طی رالی صعودی اخیر بازار ارز دیجیتال بسیار محبوب شدند و رشد زیادی کردند. این پروتکلهای نقدینگی به بیان ساده به هر کسی اجازه میدهند نقش تامین کننده نقدینگی یک رمز ارز را ایفا و از هزینه گس معاملات کاربران سود کند. عمومی شدن بازارسازی در دنیای کریپتو موجب خلق اقتصادی روان و بدون اصطکاک شده است.
اما اگر قصد تامین نقدینگی را در این استخرهای نقدینگی دارید، باید ابتدا مفهوم ضرر ناپایدار را درک کنید و مد نظر داشته باشید. در این مطلب میخواهیم به بررسی مفهوم و چگونگی ایجاد Impermanent Loss برای سرمایه گذاران حوزه دیفای بپردازیم.
ضرر ناپایدار زمانی رخ میدهد که در یک استخر نقدینگی سرمایه گذاری میکنید و بعد قیمت دارایی واریزی شما نسبت به زمان واریز تغییر میکند. هر چقدر این تغییر قیمتی بیشتر باشد، بیشتر تحت تاثیر ضرر ناپایدار قرار میگیرید. ضرر در اینجا یعنی معادل دلاری دارایی در لحظه برداشت از استخر نقدینگی کمتر از زمان واریز باشد.
استخرهای نقدینگی داراییهایی که دامنه تغییرات پایینی دارند سرمایه گذاران خود را کمتر در معرض خطر ضرر ناپایدار قرار میدهند. به عنوان مثال استخرهای استیبلکوینها یا انواع رپشده یک کوین معمولا دامنه تغییر بسیار پایینی دارند. به همین خاطر تامین کنندگان نقدینگی هم با احتمال پایینتری در زمینه Impermanent Loss قرار میگیرند.
پس اگر سرمایه گذاری در استخرهای نقدینگی ریسک بالای ضرر دارد، چرا تامین کنندگان نقدینگی هنوز دارایی خود را در آنها به خطر میاندازند؟ حقیقت ماجرا آن است که ضرر ناپایدار هنوز هم به لطف هزینه گس معاملات قابل چشمپوشی است و حتی استخرهای صرافی غیر متمرکز UniSwap که تا حد زیادی در خطر Impermanent Loss هستند، با هزینه بالای گس از سرمایه گذاران خود محافظت میکنند.
چگونگی اعمال ضرر ناپایدار
اکنون با یک مثال بررسی میکنیم که یک تامینکننده نقدینگی، ضرر ناپایدار را به چه شکل تجربه خواهد کرد. آلیس 1 اتریوم (ETH) و 100 توکن دای (DAI) را در استخر نقدینگی سپردهگذاری میکند. در مارکت میکر خودکاری (AMM) که او انتخاب کرده، جفت ارز سپرده شده باید ارزشی برابر داشته باشند؛ پس در زمان سپردهگذاری قیمت اتریوم (هر 1 اتریوم) معادل 100 توکن دای است. این یعنی ارزش دلاری کنونی سپرده آلیس 200 دلار است. البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که قبل از هر چیز باید مبلغ مورد نظر به خرید تتر اختصاص دهید.
علاوه بر این، مجموعا 10 اتریوم و 1,000 دای در این استخر خاص موجود است (که بقیهی آن توسط تامینکنندگانی مانند آلیس فراهم شده است). بنابراین آلیس 10 درصد سهم استخر را در اختیار دارد و مجموع نقدینگی استخر 10,000 دلار است.
حال، فرض کنیم ارزش هر اتریوم تا 400 دای افزایش یابد. در این حین، معاملهگران آربیتراژ (Arbitrage Traders) شروع به افزودن دای به استخر و برداشت اتریوم از آن میکنند و تا زمانی که نسبت آنها منعکسکنندهی قیمت جاری این دو ارز دیجیتال باشد، این کار را ادامه میدهند. به خاطر داشته باشید که بازارسازهای خودکار، دفتر سفارشات (اردر بوک) ندارند. چیزی که قیمت داراییهای استخر را تعیین میکند نسبت آنها در استخر است (و نه سفارشهای اردر بوک). اگرچه نقدینگی استخر همیشه ثابت میماند (10،000)، اما نسبت داراییهای موجود در آن تغییر میکند.
اگر در حال حاضر، هر اتریوم معادل 400 دای باشد، نسبت بین مقدار اتریوم و مقدار دای موجود در استخر تغییر کرده است. در این قیمت جدید، با کمک تریدرهای آربیتراژ، 5 اتریوم و 2000 دای در استخر وجود خواهد داشت.
اکنون، آلیس تصمیم به برداشت سرمایهاش از استخر میگیرد. همانطور که از قبل میدانیم، 10 درصد از سهم استخر به او تعلق دارد. در نتیجه، او میتواند 0.5 اتریوم و 200 دای را که معادل 400 دلار است، برداشت کند. پس او با سپردهگذاری توکنهایش که در ابتدا 200 دلار ارزش داشتند، سود خوبی به دست آورد، نه؟ اما اگر آلیس همان 1 اتریوم و 100 دای خود را هولد میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ ارزش دلاری این دو توکن هولد شده اکنون به 500 دلار رسیده بود، اما ضرر ناپایدار سبب شده ارزش دارایی وی اکنون 400 دلار باشد.
میبینیم که آلیس با هودل (HODL) کردن دارایی خود موفقتر میبود تا با سپردهگذاری آن در استخر نقدینگی! این همان چیزی است که ضرر ناپایدار مینامیم. در این مثال، زیان آلیس چندان قابل توجه نبود زیرا سپردهاش نسبتا کوچک بود. اما به خاطر داشته باشید که زیان ناپایدار میتواند به زیانهای بزرگی (شامل مقداری قابل توجه از سپردهی اولیه) ختم شود.
اما در نظر داشته باشید که در این مثال آلیس، کارمزدهای معاملات که او به خاطر تامین نقدینگی دریافت کرد، به طور کامل نادیده گرفته شده است. در بسیاری از موارد، کارمزدهای به دست آمده زیانها را خنثی و تامین نقدینگی را در مجموع کاری سودآور میکند. با این حال، حیاتی است که قبل از فراهم آوردن لیکوئیدیتی برای هر پروتکل دیفای، مفهوم ضرر ناپایدار را درک کنید و در نظر داشته باشید.
محاسبه تخمینی ضرر ناپایدار
گفتیم زیان ناپایدار در صورت تغییر قیمت داراییهای موجود در استخر اتفاق میافتد. اما مقدار این ضرر دقیقا چقدر است؟ میتوانیم آن را روی یک نمودار نشان دهیم. دقت داشته باشید که در این نمودار، کارمزدهای به دست آمده از تامین نقدینگی لحاظ نشدهاند.
خلاصهای از آنچه نمودار بالا در مورد تفاوت ضرر ناشی از تامین نقدینگی و هودل کردن به ما میگوید:
- 1.25x تغییر قیمت = 0.6 درصد ضرر ناپایدار
- 1.50x تغییر قیمت = 2.0 درصد ضرر ناپایدار
- 1.75x تغییر قیمت = 3.8 درصد ضرر ناپایدار
- 2x تغییر قیمت = 5.7 درصد ضرر ناپایدار
- 3x تغییر قیمت =13.4 درصد ضرر ناپایدار
- 4x تغییر قیمت = 20.0 درصد ضرر ناپایدار
- 5x تغییر قیمت = 25.5 درصد ضرر ناپایدار
همچنین نکتهی مهمی وجود دارد که باید بدانید: ضرر ناپایدار صرف نظر از جهت تغییرات قیمتی اتفاق میافتد، یعنی کاهشی یا افزایشی بودن روند تغییر قیمت اهمیتی ندارد و در هر صورت احتمال مواجه شدن یک تامینکننده نقدینگی با ضرر ناپایدار وجود دارد. تنها چیزی که برای ضرر ناپایدار مهم است، نسبت قیمت جفت رمز ارز مربوط به یک استخر در مقایسه با زمان سپردهگذاری است. شما برای تخمین میزان ضرر ناپایدار نیازی به تحلیل تکنیکال ندارید. در واقع فاکتورهایی از جمله شرایط استخر نقدینگی و بالا و پایین شدن قیمت ارز دیجیتال مورد نظر میزان ضرر ناپایدار را تحت تاثیر قرار میدهند.
ریسکهای تامین نقدینگی در یک مارکت میکر خودکار
اگر صادق باشیم، ضرر ناپایدار اسم خیلی خوبی برای این پدیده نیست. آن را زیان ناپایدار نامیدهاند چون ضررها فقط زمانی تحقق مییابند که شما دارایی خود را از استخر نقدینگی برداشت کنید که البته در آن زمان هم ضررها کاملا پایدار و همیشگی خواهد شد. کارمزدهایی که به دست میآورید ممکن است آن زیانها را جبران کنند، اما باز هم ضرر ناپایدار اسمی گمراهکننده است.
هنگام سپردهگذاری سرمایههای خود در یک بازارساز خودکار بیشتر مراقب باشید. همان طور که توضیح دادیم، برخی استخرهای نقدینگی بسیار بیشتر از بقیه در معرض ریسک ضرر ناپایدار هستند. طبق قانونی ساده، هر چه داراییهای داخل استخر نوسان بیشتری داشته باشند، احتمال تجربهی زیان ناپایدار در آن بیشتر است. بهتر است با سپردهگذاری مقدار کمی سرمایه شروع کنید. با این کار، قبل از درگیر کردن مقدار قابل توجهی سرمایه، تخمینی کلی از مقدار بازدهی که میتوانید انتظار داشته باشید، به دست خواهید آورد.
نکتهی آخر اینکه به دنبال بازارسازهای خودکاری باشید که امتحان خود را پس دادهاند. امور مالی غیر متمرکز، ایجاد انشعاب از یک بازارساز خودکار با افزودن تغییرات کوچک به آن را برای همه آسان کرده است. اما، این کار میتواند شما را در معرض باگهایی قرار دهد که سبب مسدود شدن همیشگی سرمایهی شما در مارکت میکر خودکار خواهد شد. اگر یک استخر نقدینگی وعدهی بازده نامعقولی میدهد، احتمالا کاسهای زیر نیم کاسه است و ریسکهای مرتبط با آن نیز احتمالا بیشتر خواهد بود.
سخن پایانی
ضرر ناپایدار (Impermanent Loss) یکی از مفاهیم بنیادی است که فهم آن برای هر کسی که قصد تامین نقدینگی برای مارکت میکرهای خودکار را دارد، ضروری است. به طور خلاصه، اگر قیمت داراییهای سپرده شده در یک استخر نقدینگی پس از سپردهگذاری آنها تغییر کند، تامینکنندهی آنها ممکن است در معرض زیان ناپایدار یا همان ایمپرمننت لاس قرار بگیرد. سرمایه گذاری در بازارسازهای خودکار و استخرهای نقدینگی همواره با ضرر ناپایدار همراه است و در هنگام سرمایه گذاری روی آنها باید جانب احتیاط را رعایت و مقدار سود و ضرر احتمالی خود را بررسی کنید.
سوالات متداول
ضرر ناپایدار کجا اتفاق میافتد؟
ضرر ناپایدار (Impermanent Loss) را در صرافیهای ارز دیجیتال غیر متمرکز از نوع بازارساز خودکار یا همان AMM تجربه میکنیم. در صرافیهای غیر متمرکز مبتنی بر دفتر کل سفارشها که خریداران و فروشندگان به طور مستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند، ضرر ناپایدار وجود ندارد.
آیا ضرر ناپایدار جبران میشود؟
ضرر ناپایدار، همانطور که از نام آن پیدا است، موقتی است و به احتمال زیاد با برگشت قیمتها به حالت قبل جبران خواهد شد. اما میدانیم در بازار رمز ارزها و در کل بازارهای مالی تضمینی برای بازگشت قیمت یک دارایی به حالت قبل وجود ندارد، پس ضرر ناپایدار میتواند در برخی مواقع همیشگی باشد.
دیدگاه شما