پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action
پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوههای معاملهگری [1] گفته میشود که تریدر تنها بر مبنای دادههای قیمتی و الگوی کندلها خرید و فروش میکند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که دادههای ورودی آنها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمیگیرد.
معاملهگران پرایساکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی سادهای تحلیل خود را انجام میدهند و این تکنیک به آنها اجازه میدهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندلها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندلها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آنها آشنا باشند.
نمونهی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس اکشن استفاده میشود – محدودههای حمایت و مقاومت مشخص شدهاند
براساس سایت اینوستوپدیا [2] ، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر میشود:
- پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
- برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معاملهگران، میتوان دیدگاههای مختلفی را اعمال کرد.
- الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست میآیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال[3] مانند میانگین متحرک که از آنها برای پیشبینی در آینده استفاده میشود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
پرایس اکشن به معاملهگر چه میگوید؟
همانطور که گفته شد، دادههای خام قیمتی مبنای دادههای پرایس اکشن است که میتوان آن را در قالبهای مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش دادههایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین به محبوبیت بالایی بین معاملهگران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونههایی از پرایس اکشنهای تفسیرشدهای هستند که معاملهگر حین مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آنها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود میآورند.
برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، میتوان برای پیشبینی یک شکست مقاومتی [4] استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما میگوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کردهاند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شدهاند.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI [5] یک ابزار به شمار نمیآید و منبعی از دادههایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شدهاند. معاملهگران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح میدهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایمفریمهایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کردهاند، توجه داشته باشند؛ چرا که میتواند بر روی درست بودن تحلیلهایشان تاثیر بگذارد.
معاملهگران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط تایید الگوها در Price Action روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیلهای پیشرفتهتری که بر مبنای پرایساکشن انجام میشود را نیز میتوانید در آموزش «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:
همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال میتوانید اصول و پایههای مقدماتی آن را فرا بگیرید:
خطوط حمایت و مقاومت
معاملهگران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدودههایی باشند که قیمت در مواجهه با آنها واکنش نشان داده است. به این محدودهها حمایت و مقاومت گفته میشود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه میشکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته میشود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل میشود. این خطوط را باید در تایمفریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایمفریم خاص میتواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.
خطوط روند
شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین کارهایی است که معاملهگر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده میشود، یکی از نکات مهمی است که معاملهگران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کفها و سقفها به همدیگر ساخته میشوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص میکنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور میکند، معاملهگر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.
الگوهای کندل استیک
آرایش به خصوص کندلها در کنار یکدیگر، معاملهگر را برای حرکت بعدی قیمت آماده میکند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگیهای آنها معرفی شده است.
ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایهای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمیشود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصههای بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایهها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافتهاند. این الگو میتواند هم به صورت ادامهدهنده روند و هم بازگشت روند باشد.
هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول میرساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل میشود.
پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفتهاند که رنگهای متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر میگیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمعهای قبلی را در بر میگیرد، قدرت الگو را نشان میدهد.
شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن
معاملهگران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافهای برای هر چه سادهتر کردن آن، از لازمههای استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.
نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان میدهد، تایید الگوها در Price Action برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.
در ابتدا با رسم محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکنیم. با همین کار ساده میتوان در صورت شکسته شدن این محدودهها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، میتوان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.
برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان میدهد و لزوم مشخص شدن شمع بعدی را بیش از پیش میسازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایینتر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمیشود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آنها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند ضروری است.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص میتواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معاملهگر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملا مختلف برسند. یکی از آنها شاید ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معاملهگر استفاده میکند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال میتواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.
نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوههای معاملهگر مزیتهایی هم دارد که از جمله آنها میتوان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بینظمی بین دادههای قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیشبینی کند.
شما میتوانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال [6] ، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.
ترید به سبک پرایس اکشن در بازار ارزهای دیجیتال
در بازارهای مالی روشهای بسیار زیادی برای تحلیل یک دارایی وجود دارد و هر فرد میتواند بر اساس هدف و استراتژی خود، تصمیم بگیرد که از کدام یک از روشها یا ابزارها برای تحلیلهای خود استفاده کند. برخی از روشهای تحلیل نیاز به دسترسی به ابزارهایی دارند که ممکن است برای تحلیلگران، در صورت وجود محدودیتهای زمانی یا مکانی مشکلساز باشند. در این مقاله قصد داریم به معرفی و بررسی یکی از روشهای تحلیل در بازارهای مالی، به نام پرایس اکشن (Price action) بپردازیم. برای استفاده از روش پرایش اکشن، تنها نیاز تحلیلگران، مشاهده و استفاده از نمودار است و به هیچ ابزار یا اندیکاتور دیگری نیاز نیست.
پایههای اساسی در پرایس اکشن در بازار کریپتوکارنسیها
افرادی که میخواهند به موفقیت در معاملات و تریدهای خود در بازار ارزهای دیجیتال برسند، به آگاهی و اطلاع نسبی از چگونگی استفاده از تحلیل پرایش اکشن در نمودارها نیاز دارند. واضح است که برای دانستن اینکه چه سطح قیمتی برای ورود به یک ارز دیجیتال مناسب است و کدام سطح را میتوانید به عنوان هدف قیمتی خود برای خروج از معاملات قرار دهید، نیاز به اطلاعاتی دارید تا با استفاده از آنها بتوانید این سطوح قیمتی را مشخص و تعیین نمایید.
در Price action، برخلاف دیگر ابزارهای تحلیل در تحلیل تکنیکال، نیازی به استفاده از ابزارهایی همچون اندیکاتورها وجود ندارد. پرایس اکشن همچون اندیکاتورها ابزاری برای تحلیل نیست؛ بلکه یک روش تحلیل نمودار است. معاملهگران در این روش با استفاده از تحلیل و تشخیص مواردی همچون الگوهای کندل استیکی، خطوط حمایت و مقاومت و یا خطوط روند و همچنین پیش بینی شکستها یا احتمال ادامۀ روندها، تنها از نمودار و اطلاعات قیمتی استفاده میکنند. نکتۀ دیگری که اهمیت دارد این است که همچون سایر روشهای تحلیل، در روش پرایس اکشن نیز باید به حجم معاملات و بازۀ زمانی مورد نظر و تأثیرات آنها بر تحلیلها، توجه داشت.
سطوح حمایت و مقاومت در پرایس اکشن
یکی از مهمترین نکات در استفاده از روش پرایش اکشن، یافتن سطوح حمایت و مقاومت است. تحلیلگرانی که از این روش استفاده میکنند، باید به یافتن سطوح حمایت و مقاومت مختلف، در بازههای زمانی مختلف اقدام کنند و عکسالعملهای نمودار قیمت نسبت به این سطوح یا شکست این سطوح را کنترل کنند و با استفاده از آنها به کسب سود بپردازند.
سطوح حمایت و مقاومت بعد از شکسته شدن به یکدیگر تبدیل میشوند. این بدان معنی است که یک سطح حمایتی بعد از شکسته شدن، به عنوان یک سطح مقاومتی برای نمودار قیمت عمل خواهد کرد و برعکس، یک سطح مقاومت بعد از شکسته شدن، از طریق نمودار قیمت به یک سطح حمایت تبدیل میشود.
زمانی که نمودار قیمت اولین بار از پایین با یک محدودۀ قیمتی مشخص، برخورد داشته باشد و سپس از بالا با همان محدوده برخورد کند، بدین معنی است که سطح مقاومتی قبلی به یک سطح حمایتی تبدیل شده است و نشان میدهد که نمودار قیمت به افزایش بیشتر تمایل دارد.
اگر رسم خطوط حمایت و مقاومت را برای بازههای زمانی مختلفی انجام دهید، خواهید دید که در هر یک از بازههای زمانی بلندمدت، تعدادی سطوح حمایتی و مقاومتی مختلف دیگر در بازههای زمانی کوتاهمدتتر وجود دارد.
از روش تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، باید در کنار دیگر ابزارهای مفید موجود در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
خطوط روند
علاوه بر استفاده از روشهایی همچون موجشماری، استفاده از سطوح فیبوناچی اصلاحی و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، استفاده و رسم خطوط روند از دیگر نکات مهم برای تحلیل چارتها با استفاده از روش پرایس اکشن است.
خطوط روند تا زمان شکستهشدن، معتبر و کاربردی هستند و میتوان از آنها برای به حداکثر رساندن سود در معاملات استفاده کرد.
از خطوط روند نیز باید در بازههای زمانی مختلفی استفاده کرد. اغلب این تایید الگوها در Price Action خطوط بسیار واضح هستند اما شما میتوانید با استفاده از بررسیهای بیشتر، خطوط روندی را بیابید که در نگاه اول چندان جذاب به نظر نرسیدهاند.
خطوط روند، معیارهای مهمی برای کسب سود هستند و به تحلیلگران این امکان را میدهند که تا زمانی که نشانهای از شکست یک روند نبینند، از تایید الگوها در Price Action یک روند خارج نشوند و سود خود را به حداکثر برسانند. تا زمانی که نمودار قیمت، خطوط روند را از بالا یا پایین قطع نکند، تریدرها میتوانند از آن روند استفاده کنند و کسب سود داشته باشند.
شکسته شدن یک روند، سیگنالی برای بازگشت آن روند است. در این مناطق معمولاً تریدرها از پوزیشنهای فعلی خود خارج و پوزیشنهای جدیدی را در جهت روند جدید باز میکنند.
مزایا و معایب استفاده از روش پرایس اکشن
با توجه به اینکه در روش پرایش اکشن از ابزار و اندیکاتورهای خاصی استفاده نمیشود و نمودار قیمتی در سادهترین حالت خودش بررسی میشود، ممکن است نظرات افراد مختلف با توجه به بازههای زمانی مختلف یا موارد دیگر، متفاوت از هم باشند و یکی از تحلیلگران نظر به برگشت روند داشته و دیگری موافق با ادامۀ روند موجود باشد. همچنین الگوهای یافتشده همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و ممکن است تأیید نهایی شکلگیری یک الگو نیازمند صبر باشد.
از مزایای این روش میتوان به آسان بودن و در دسترس بودن آن اشاره کرد. تحلیلگرانی که از این روش استفاده میکنند، نیاز به هیچ نرم افزار، ابزار یا اندیکاتور خاصی ندارند. علاوه بر این، از این روش میتوان در بازههای زمانی مختلف و در بازارهای مختلفی استفاده کرد. از دیگر نکات مثبت در این روش این است که با توجه به وضعیت حال و موجود بازار صورت میگیرد و در مقایسه با استفاده از اندیکاتورها که معمولاً با تأخیر همراه هستند، احتمال تأخیر کمتری دارد.
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی روش پرایس اکشن برای تحلیل ارزهای دیجیتال تایید الگوها در Price Action پرداختیم. همانطور که گفته شد، در این روش، تحلیلگران از ابزارهای تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها و ابزارهای پیچیدۀ موجود استفاده نمیکنند و تنها با استفاده از اطلاعات مربوط به حجم معاملات، بازههای زمانی، الگوها، خطوط روند و خطوط حمایت و مقاومت به پیشبینی قیمتها میپردازند.
با توجه به تمامی مزایایی که برای این روش گفته شد، یادگیری و آشنایی نسبی با این روش نیازمند صرف زمان و تمرین زیاد، برای کسب تجربه است.
آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس | پرایس اکشن چیست؟ | آموزشPrice Action
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
پرایس اکشن چیست؟ آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی پرایس اکشن براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
نحوه معامله با Price Action
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی Price Action
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی پرایس اکشن
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب پرایس اکشن
در مبحث آموزش فارکس ؛ پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
اندیکاتود در پرایس اکشن چیست؟
«پرایس اکشن» (Price Action Trading) که به اختصار «PAT» نامیده میشود به وضعیتی گفته میشود که تریدر، تمام تصمیمات خود را تنها بر اساس نمودار قیمت میگیرد. در حقیقت زیر بنای اصلی این سیستم، فهم صحیح باندهای حمایتی و مقاومتی است و بخش زیادی از آموزش پرایس اکشن همان مباحث تکنیکال کلاسیک را شامل میشود.
قیمتها در بازار همواره از طریق عرضه و تقاضا مشخص میشوند. فروشندگان اقدام به فروش کالا، سهام یا ارز میکنند و در مقابل، خریداران با تقاضای خود، کالای مبادلاتی را میخرند. بنابراین پرایس اکشن، روشی برای استفاده بهینه از روند تغییر قیمت است.
وقتی صحبت از محدوده عرضه میشود، منظور ما محدودهای است که فروشندگان زیادی منتظر عرضه کالای مبادلاتی هستند و وقتی در مورد تقاضا صحبت میشود، منظور محدودهای است که خریداران، قیمت بازار را در آن سطح، منصفانه ارزیابی کرده و اقدام به خرید میکنند.
لازم است بدانید که در پرایس اکشن، «اندیکاتور» یا «ابزار کمکی» چندان کاربردی ندارد و بررسی بازار به طور معمول براساس حرکات واقعی قیمت مانند «الگوهای نموداری»، «نوسانات قیمت»، «حجم معاملات» و دیگر اطلاعات بازار انجام خواهد شد. این روش تحلیلی در بازارهای مالی مبنای تحلیلهای خود را دادههای قیمت خام از جمله الگوهای «کندل استیک»، «خطوط حمایت و مقاومت»، «خطوط روند» و… قرار میدهد.
نقش اندیکاتورها در پرایس اکشن
بر ااساس توضیجات داده شده میدانید که نمودار قیمت، بازتابی از تمام متغیرهای تاثیرگذار بر حرکت قیمت در بازه زمانی داده شده است. بنابراین، استفاده از اندیکاتورهای تاخیری در این استراتژی معاملاتی، مانند «استوکاستیک»، «مکدی»، «آر اس آی» و … فقط باعث از دست دادن زمان خواهد شد.
یکی از نکات مهم آن است که اندیکاتورها با اشغال بخشی از چارت، سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت و به دنبال آن کاهش توجه تریدر به حرکت خالص قیمت میشوند. بنابراین، شما آن گونه که باید و شاید بر چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمیشوید. این ماجرا نکته مهمی است که پرایس اکشن را متمایز و آموزش آن را ضروری میکند.
از جمله نکات مهم در پرایس اکشن، شناسایی و تعقیب روند است. مارکت را صعودی مینامیم اگر همواره Highهای بالاتر و Lowهای بالاتر تشکیل شود و مارکت نزولی خوانده میشود اگر Highهای پایینتر و Lowهای پایینتری در آن تشکیل شوند. اگرچه ذات استراتژی پرایس اکشن در بازارهای خنثی نیز قابل استفاده است.
پس بنابر این تریدرهایی که با استراتژی پرایس اکشن، اهداف قیمتی را شناسایی میکنند، همه چیز را ساده میبینند؛ این ماجرا علت استفاده نکردن از اندیکاتورها، اسیلاتورها و شلوغ نکردن نمودار نیز به شمار میرود.
مهمترین مفاهیم در آموزش پرایس اکشن
اولین گام در هر تحلیل تکنیکالی یافتن سطوح اوج و کف تایید الگوها در Price Action قیمتی است. تعیین این سطحها در نمودارها کار بسیار ساده ای است. فقط کافی است به نمودار قیمتی نگاه کنید و بالاترین سطحی که قیمت، آن را لمس کرده، علامت بزنید.
این سطح، اوج قیمتی بازار است. به طور مشابه برای یافتن کف قیمتی، کافی است پایینترین سطحی را که نمودار به آن برخورد کرده، پیدا کنید. برای مشخص کردن اوج و کف قیمتی دو دیدگاه متفاوت به چشم میخورند.
عدهای پایینترین قیمت بسته شده را کف قیمتی و بالاترین قیمت بسته شده را اوج قیمتی میخوانند. عدهای دیگر هم کاری با قیمتهای بسته شده ندارند و تنها به بالاترین / پایینترین سطحی که بازار توانسته لمس کند، اوج/ کف قیمتی میگویند.
به طور کلی، منظور، بالاترین یا پایینترین سطحی است که قیمت توانسته به آن برسد. در اینجا منظور، قیمت بسته شدن نیست، بلکه بالاترین یا پایینترین سطح لمس شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
در تمام تحلیلهای تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت پدیدههای مهم و با اهمیتی به حساب میآیند. به طور کلی حمایت و مقاومت سطوحی در نمودار هستند که اخیرا قیمت از آنها جهش کرده است.
این سطوح میتوانند دوباره واکنش بازار را در پی داشته باشند. یکی از مهمترین ویژگیهای حمایت و مقاومت، باقی ماندن اثر آنها بعد از شکسته شدن است. وقتی حمایت نمودار شکسته میشود، قیمت میتواند از این حمایت به سمت بالا برگردد، یعنی حمایت تبدیل به مقاومت شود و برعکس.
با وجود اینکه این سطوح نقش مهمی در حرکات قیمتی دارند اما توصیه میشود که از آنها تنها به عنوان منبع اطلاعات و با هدف شفافسازی بازار استفاده کنید؛ یعنی معاملهگران حرکات قیمتی بهتر است به این سطوح دیدی بیطرفانه داشته باشند.
خرید از حمایت یا فروش از مقاومت، خود به تنهایی استراتژی معاملاتی قابل قبول و منطقی به شمار نمیرود. حتی خرید بعد از شکست مقاومت و ایجاد اوج قیمتی جدید، تغییر روند یا همان شکست روند قبل یا برعکس فروش با شکست حمایت و ایجاد کف قیمتی جدید، صرفا استراتژی معاملاتی تلقی نمیشود، بلکه در مقابل باید از این علم که نمودار در نزدیکی چنین سطحی قرار دارد، استفاده کرد.
لازم است بدانید که به جای اینکه مستقیم از این سطوح وارد بازار شوید، بهتر است ابتدا شیوه تعامل بازار با این سطحها را مورد بررسی قرار دهید.
تفاوت مفاهیم عرضه و تقاضا با مفاهیم حمایت و مقاومت
تعریفهای عرضه و تقاضا که پیش از این به آنها پرداختیم تا حد زیادی به محدودههای حمایتی و مقاومتی شباهت دارند. در واقع سطح مقاومت مشابه عرضه بازار و سطح حمایت هم مشابه تقاضای بازار است. اما مفهوم حمایت و مقاومت با تقاضا و عرضه تفاوت دارد.
هر چند در هر دو مورد، خریداران و فروشندگان نقش اساسی دارند، اما باید بین این دو مفهوم، تفاوت قائل شد. اعتبار سطوح حمایت و مقاومت تنها به واکنش احتمالی بازار وابسته است.
در واقع هر چه تعداد واکنشهای بازار به حمایت یا مقاومت بیشتر باشد، آن سطح اهمیت بیشتری دارد. اما وقتی پای محدوده عرضه به میدان باز میشود، منظور ما محدودهای است که در گذشته موجب افت قیمت بازار شده و احتمال اینکه دستورات فروشی از دور قبل در این محدوده باقی مانده باشند وجود دارد.
استراتژی معاملاتی پرایس اکشن “اسپور تریگر”
قیمت به عنوان “حرکت قیمت” ترجمه شده است. دوستداران تجزیه و تحلیل تکنیکال بر این باورند که قیمت هر چیزی را که در بازار اتفاق می افتد نشان می دهد. بنابراین، نیازی به اندیکاتور ها و مشاوران خبره (Expert Advisors) وجود ندارد، زیرا آنها بر روی داده های قیمت های تاریخی محاسبه می شوند و می توانند بسیار عقب مانده باشند. در این صورت سیگنال های صادر شده ممکن است برخلاف جهت قیمت کنونی تغییر کند. این اندیکاتورهایی که سعی می کنند جهت پیش بینی قیمت را پیش بینی کنند، اغلب بازسازی (در اینجا منظور ریپینت است) می شوند. و این موضوع ممکن است منجر به زیان های غیر ضروری شود.
توضیحات
🎁برای دریافت کد تخفیف ۱۰۰% (دریافت ربات رایگان) این محصول و سایر محصولات نام بروکر خود را به اینستاگرام ما : @bennyforexhunter دایرکت کنید.🎁
تجزیه و تحلیل بنیادی به خوبی در فارکس کار می کند، اما تنها چند مورد استفاده از آن در عمل است. برای استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی به طور موثر، شما باید کنترل کامل وضعیت بازار، خواندن تجزیه و تحلیل و اخبار مالی را به صورت روزانه انجام دهید گه ممکن است بسیار زمانبر باشد و هیچ تضمینی وجود دارد که پیش بینی های شما درست خواهد شد. اگر شما در فدرال رزرو ایالات متحده خویشاوندان ندارید، و شما رئیس صندوق سرمایه گذاری بزرگ نیستید، پس شانس پیش بینی موفقیت آمیز از حرکات قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد .
با حرکت قیمت، شما نیازی به صرف وقت تماشای اخبار اقتصادی ندارید یا به الگوهای نمودار تجزیه و تحلیل تکنیکال پیچیده نیاز دارید. با این روش ممکن است صرف ۱۵-۳۰ دقیقه در روز به دنبال سیگنال های جدید و نظارت بر معاملات باز باشید. استراتژی پرایس اکشن با استفاده از الگوهای شمعی معمولا شامل یک، دو یا چند کندل شمعی هستند که اغلب در نمودار یافت می شوند. آنها می توانند حرکت معکوس یا روند را نشان دهند.
اما شما نباید تمام سیگنال های الگوهای قیمتی پرایس اکشن را استفاده کنید، اما تنها کسانی که در قالب سطح حمایت / مقاومت یا خطوط روند حمایت می کنند را می توان استفاده کرد. در این مورد، بهره وری بیش از ۹۰٪ از معاملات سودآور خواهد بود. نکته قابل توجه اینکه استراتژی پرایس اکشن را در یک دوره زمانی روزانه یا ۴ ساعته، اما نه کمتر، از آنجا که دقت سیگنال ها در زمانبندی های کوچک کاهش می یابد، توصیه می شود.
توجه داشته باشید تمامی محصولات این سایت از سایت های بروز خارجی تهیه و ترجمه شده است و هیچکدام از محصولات مورد تایید و یا رد صاحبان این سایت نمی باشد. لذا حتما قبل از حصول اطمینان از کیفیت ربات ها و محصولات حتما آنها را در حسابهای دمو و یا حسابهای با ریسک کم مانند حسابهای سنت و میکرو بارها و بارها تست کنید.
مسئولیت کلیه عواقب استفاده از این محصولات بعهده ی خودتان می باشد.
ضمن اینکه شما برای دریافت رایگان بهترین استراتژی های معاملاتی، بهترین اندیکاتور ها و بهترین ربات های معامله گر و آموزش ها که یصورت دائم در مقایسه با سطح جهانی بروز رسانی می گردد و همیشه جدیدترین ها در این وبسایت بصورت رایگان، عرضه و معرفی خواهند شد، کافیست در وب سایت ما با یکی از بروکر های طرف حساب ما افتتاح حساب کنید و یا اینکه اگر قبلا در یکی از بروکرهای مد نظر ما ثبت نام کرده اید کافیست کد معرف ما را به پشتیبانی بروکر اعلام کنید تا ما را بعنوان معرف شما شناسایی کنند و بعد از آن با ثبت نام در سایت ما بعنوان کاربر ویژه از تمامی خدمات ما بصورت رایگان ، نامحدود و مادامالعمر استفاده کنید.
دیدگاه شما