معامله‌گران چه باید بکنند؟


” عناصر معاملهٔ خوب اینها هستند: (1) توقف ضرر، (2) توقف ضرر، (3) توقف ضرر. اگر از این سه قاعده استفاده کنید، شاید شانسی داشته باشید.”

روانشناسی بازار بورس و تاثیر آن بر رفتار معامله‌گران

سرمایه‌گذاری در بازار بورس همواره دارای دو چهره است. چهره زیبای آن کسب سود بیشتر و افزایش سرمایه‌ سهامداران است و چهره دوم آن ضرر و افت قیمت سهام. نکته مهم آن است که در اکثر مواقع این دو چهره در کنار یکدیگر وجود دارند. در همان زمان که در حال کسب سود در چند سهم خود هستید، ممکن است در بعضی سهام دیگر وضعیت متفاوت باشد. پس همیشه در بازار بورس، سود و زیان در کنار هم وجود دارند. به همین دلیل مدیریت رفتار سهامداران در شرایط متفاوت، اهمیت ویژه‌ای دارد. مدیریت رفتار معاملاتی در قالب مفهومی به نام روانشناسی بازار بورس تعریف می‌شود. در این مقاله قصد معرفی آن را داریم.

اگر شما بهترین دانش و قدرت تحلیل بورس را داشته باشید، اما نتوانید در شرایط مختلف تصمیمات درست بگیرید، در بورس متضرر خواهید شد. در معاملات بورس استفاده از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و سایر تکنیک‌های تحلیل بورس، به تنهایی پاسخگو نیستند. تحلیل‌گری به همراه رعایت اصول روانشناسی بازار بورس است که موفقیت و سودآوری را تضمین خواهد کرد.

مهم‌ترین رویکردها در روان‌شناسی بازار بورس

1- دانش و قدرت تحلیل بورس

اگر کسی مسلح به دانش و تحلیل باشد، احساسات را در اولویت اول نمی‌گذارد. آن چه که روانشناسی بازار بورس را به هم می‌ریزد، عدم معامله‌گران چه باید بکنند؟ کنترل احساسات در زمان سود و زیان است. شخصی که با تحلیل متکی بر دانش وارد بازار بورس شده است، تصمیم خرید، فروش یا نگهداری سهام را بر مبنای تحلیل می‌گیرد. چنین شخصی از افت قیمت نمی‌هراسد تا از وحشت نزول ارزش سهام، عجولانه سهم ارزشمند خود را بفروشد. هم‌چنین پس از یک روند صعودی شدید درگیر طمع نمی‌شود و در زمانی که بر اساس تحلیل خود تعیین کرده، سهم را به فروش می‌رساند. پس مهم‌ترین عامل در روانشناسی بازار، قدرت تحلیل بورس است. در این صورت به جای احساسات، تحلیل است که تصمیمات شما را در بازار بورس هدایت می‌کند.

2- استراتژی معاملاتی

دومین پارامتر موثر بر روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله گران، داشتن استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است. به طور کلی زمانی ذهن شخص دچار سردرگمی و هیجان می‌شود که برنامه مدونی برای مدیریت شرایط نداشته باشد. هنگامی که تصمیمات شما بر اساس استراتژی از پیش تعیین شده باشد، تاثیر احساسات بر روی رفتارهای معاملاتی شما کاهش خواهد یافت.

طراحی یک استراتژی معاملاتی صحیح و پایبندی به آن، تاثیر چشمگیری بر روی روانشناسی بازار بورس دارد. سرمایه‌گذاری که قبل از خرید یک سهم آن را مورد تحلیل و بررسی جامع قرار داده و مسیر معینی را تا زمان رسیدن به اهداف قیمتی خود مشخص کرده، کمتر درگیر هیجانات و استرس می‌شود. چنین شخصی در هر شرایطی از بازار، برای خود راهکار تعیین شده‌ای دارد و بر اساس آن عمل می‌کند. نکته مهم آن است که داشتن دانش و قدرت تحلیل بورس، مهم‌ترین عامل در طراحی یک استراتژی معاملاتی است.

عدم تدوین یک استراتژی معاملاتی مناسب با توجه به روانشناسی بازار بورس از دیدگاه شما و استفاده از روش‌های تحلیل مختلف و گاهی متناقض، مهم‌ترین عامل مخرب در روانشناسی بازار به شمار می‌آید.

3- دوری از افراط و تعصب

از دیگر عوامل مخرب در روانشناسی بازار بورس و رفتار معامله‌گران، خوش‌بینی یا بدبینی افراطی و متعصبانه است. در یک روند صعودی پرقدرت که اکثر فعالان بورس در مورد بازار اظهار نظر مثبت می‌کنند، بسیار شایع است که خوش‌بینی و تعصب جایگزین تحلیل شود. بسیاری از افراد تازه‌کار دچار هیجانات می‌شوند. این افراد به طمع سود بیشتر و با رویکردی متعصبانه به سهم، اقدام به خرید عجولانه یا نگهداری متعصبانه آن می‌کنند. در معامله‌گران چه باید بکنند؟ این زمان افراد با تجربه و بازیگران اصلی که می‌دانند سهم بالاتر از ارزش ذاتی خود قرار دارد، شروع به فروش و ذخیره سود کرده و افراد تازه‌کار ضرر می‌کنند.

در حالت معکوس و در یک بازار منفی و نزولی، بسیاری از معامله‌گران کم‌تجربه شروع به فروش هیجانی می‌کنند. این فروش‌ها در شرایطی است که شاید تحلیل محکمی برای فروش وجود نداشته باشد. در این زمان نیز افراد با تجربه شروع به خریدهای عمده سهام در قیمت‌های پایین کرده و سهام ارزشمند را ارزان جمع می‌کنند.

هم‌چنین ممکن است که شخصی صاحب سهامی باشد که به علت عدم ارزندگی کافی، در حال سقوط است. رفتار درست در این شرایط آن است که سهامدار با قبول ضرر جزئی، اقدام به فروش سهم کرده تا از ضرر بیشتر جلوگیری کند. اما اگر روانشناسی بازار بورس صحیح نباشد، شخص به جای پذیرش ضرر و خروج از سهم، متعصبانه و به امید تغییر روند، در سهم باقی می‌ماند. در حالی که سهم ارزنده نبوده و قرار نیست برگردد. در این شرایط نیز فقط ضرر است که نصیب سهامدار متعصب خواهد شد.

در هر سه حالت، عدم داشتن رویکرد مناسب در روانشناسی بازار و نظرات متعصبانه و افراطی، منجر به ضرر سهامداران می‌شود. نگاه واقع بینانه به روند واقعی بازار و پایبندی به استراتژی معاملاتی، مانع اصلی این گونه زیان‌ها هستند.

روانشناسی بازار بورس و تاثیر آن بر رفتار معامله‌گران

روانشناسی بازار بورس و استراتژی معاملاتی

همان طور که توضیح داده شد، داشتن استراتژی معاملاتی، صحیح‌ترین رویکرد در روانشناسی بازار بورس است. اما در حقیقت این پایبندی به استراتژی معاملات است که باعث دوری از هیجان و تصمیمات اشتباه می‌شود، نه فقط داشتن آن. تقریبا همه می‌دانند که پایبندی به استراتژی معاملاتی خوب است، اما چرا بسیاری از آن‌ها این اصل را رعایت نمی‌کنند؟ علت آن است که طراحی استراتژی از طریق تحلیل بورس است، اما پایبندی به آن از روانشناسی بازار نشات می‌گیرد که دشوارتر است. یک قول مشهور در بازار بورس وجود دارد:

تحلیل تنها ۲۰ درصد از مسیر سودآوری است و ۸۰ درصد دیگر وابسته به معامله‌گری است. در حقیقت زیر پا گذاشتن استراتژی معاملاتی، در زمان معامله‌گری انجام می‌شود. در این حالت، این روانشناسی بازار است که می‌تواند معامله‌گری هیجانی و احساسی را کنترل کند. چند نکته مهم برای معامله‌گری صحیح وجود دارد:

نکته اول: مسئولیت همه چیز بر عهده شماست

هر سرمایه‌گذاری باید بداند که در نهایت تمام مسئولیت سود و زیان بر عهده خودش است. انداختن تقصیر اشتباهات و ضررها به گردن دولت، افراد دیگر، کارگزاری، بازیگر و … قرار نیست ضررها را جبران کند. پس شخص باید با آموزش و تحلیل درست، استراتژی معاملاتی، روانشناسی بازار مناسب و معامله‌گری بر اساس آن، مسئولیت خرید و فروش‌های خود را بر عهده بگیرد.

نکته دوم: استفاده از چند روش تحلیل ممنوع است

زمانی‌که معامله‌گر بر اساس تحلیل و استراتژی خود روند سهمی را پیش‌بینی کند، اما روند بر خلاف انتظار او باشد، او گمان می‌کند که تحلیلی اشتباه انجام داده است. در این شرایط ممکن است که معامله‌گر از روش تحلیلی دیگری استفاده کند. حتی ممکن است که معامله‌گران چه باید بکنند؟ به ‌صورت اتفاقی، تغییر روش تحلیل منجر به سودآوری هم بشود. در این شرایط شخص نسبت به استراتژی اولیه خود بدبین شده و به روش دوم جذب می‌شد. بعد از مدتی که روش دوم نیز بازدهی مورد انتظار را نداشت، شخص د چار سردرگمی شده و احتمالا رفتارهای هیجانی آغاز می‌شود که قطعا ضررهای پی در پی را منجر خواهد شد.

نکته سوم: زمزمه‌های فضای مجازی و اخبار، معیار خرید و فروش نباشد

یکی از عوامل آشفتگی ذهن معامله‌گران و تصمیمات هیجانی، پیگیری اخبار نادرست، شایعه‌ها و تحلیل‌های بی پایه فضای مجازی است. حجم بالای اخبار و اطلاعات منتشرشده، ممکن است معامله‌گر را دچار سردرگمی کند. هم‌چنین انتشار اخبار نادرست و شایعه در فضای مجازی از طریق افرادی سودجو، در شرایط فعلی بازار بورس بسیار شایع است. نکته مهم آن است که در بازار بورس ایران، فقط با تحلیل تکنیکال بر اساس روند نمودار سهم و تحلیل بنیادی بر اساس اطلاعات منتشر شده در سامانه کدال (برای آشنایی اولیه با تحلیل تکنیکال و بنیادی به این لینک مراجعه فرمایید)، می‌توان تحلیل صحیحی از روند سهام بورس انجام داد. پیگیری اخبار خارج از این محدوده، در صورت نداشتن تجربه معامله‌گری کافی و رویکرد صحیح روانشناسی بازار بورس قطعا مخرب خواهد بود.

کلام آخر

همان طور که توضیح داده شد، داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و پایبندی به آن، دو عامل اصلی در مدیریت روانشناسی بازار بورس است. آموزش و قدرت تحلیل پیش‌نیاز موفقیت و سودآوری در بورس است. اما آن چه که این سودآوری را تضمین می‌کند، روانشناسی صحیح بازار است که از طریق کنترل هیجانات و تعریف سیستم معاملاتی درست و کارآمد، می‌تواند زمینه ساز موفقیت شما در بازار سرمایه باشد.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

تحلیل تکنیکال یکی از پُرکاربردترین روش‌ها برای تجزیه‌وتحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال در اصل برای همهٔ بازارهای مالی قابل استفاده است. چه بازار بورس باشد، چه فارکس، طلا یا بازار رمز ارز.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد تحلیل تکنیکال ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.

با اینکه مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال نسبتاً برای یادگیری آسان هستند، خبره شدن در این هنر سخت است. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در طول راه مرتکب اشتباهات متعددی بشوید.

این اشتباهات می‌توانند خصوصاً در معاملات یا سرمایه‌گذاری زیان‌آور باشند.اگر مراقب نباشید و از اشتباهاتتان درس نگیرید، خطر اینکه بخش قابل توجهی از سرمایه تان را از دست بدهید وجود دارد. درس گرفتن از اشتباهات خوب است، اما تلاش برای اینکه تا حد امکان از آنها دوری کنید خیلی بهتر است.

این مقاله به شما بعضی از متداول‌ترین اشتباهات را در تحلیل تکنیکال آموزش می‌دهد. اگر در معامله کردن تازه‌وارد هستید، چرا ابتدا برخی از مبانی تحلیل تکنیکال را بررسی نکنیم؟

خب، متداول‌ترین اشتباهاتی که مبتدیان در تحلیل تکنیکال هنگام معامله می‌کنند، چیست؟

1- عدم توقف ضرر دادن در تحلیل تکنیکال

بگذارید با جمله‌ای از معامله‌گر کامودیتی (کالاهای اولیه) آقای اد سِی معامله‌گران چه باید بکنند؟ کوتا آغاز کنیم:

” عناصر معاملهٔ خوب اینها هستند: (1) توقف ضرر، (2) توقف ضرر، (3) توقف ضرر. اگر از این سه قاعده استفاده کنید، شاید شانسی داشته باشید.”

شاید به‌نظر مرحلهٔ ساده‌ای به‌نظر بیاید، اما همیشه خوب است که روی اهمیت آن تأکید کنیم. وقتی که بحث معامله و سرمایه‌گذاری پیش می‌آید، حفظ سرمایه‌تان همیشه باید اولویت شمارهٔ یک شما باشد.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

شروع کردن به معامله و ترید می‌تواند تعهد ترسناکی باشد. یک رویکرد قوی که هنگام شروع باید در نظر داشته باشید این است: قدم اول برنده شدن نیست، بازنده نشدن است. به همین دلیل، مناسب‌تر است با یک میزان پوزیشن (معامله) کمتر آغاز کنید، یا حتی با سرمایهٔ واقعی آغاز نکنید.

برای مثال Binance Futures یک فضای تست دارد که می‌توانید استراتژی‌های خود را قبل از آنکه سرمایه‌ای که به‌زحمت به‌دست آمده را به‌خطر بیندازید، امتحان کنید. با این روش، می‌توانید از سرمایهٔ خود محافظت کنید، و تنها زمانی که به‌طور مداوم نتایج خوب به‌دست آوردید، ریسک کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد صرافی بایننس می‌توانید از مطلب آموزشی «صرافی بایننس» دیدن نمایید.

تنظیم کردن یک حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطهٔ بی‌اعتبار بودن داشته باشند. اینجاست که باید سختی را به جان بخرید و بپذیرید که فکر اقتصادی شما غلط بوده است.

اگر این طرز فکر را در معاملات استفاده نکنید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد مطلوبی نخواهید داشت.حتی یک معاملهٔ بد، می‌تواند برای رزومه شما بسیار مضر باشد و در نهایت با یک کیف خالی منتظر باشید تا بازار دوباره اصلاح شود.

2- بیش از حد معامله کردن در تحلیل تکنیکال

وقتی یک معامله‌گر فعال هستید، یک اشتباه رایج این است که گمان کنید همیشه باید در یک معامله‌ای حضور داشته باشید. معامله کردن شامل میزان زیادی تجزیه و تحلیل و میزان زیادی نشستن و صبورانه منتظر بودن است!

در بعضی از استراتژی‌ها، نیاز هست که مدت‌زمان زیادی صبر کنید تا سیگنال قابل‌اعتنایی برای ورود به بازار دریافت کنید. ممکن است بعضی از تاجران در کمتر از سه معامله در سال ورود کنند، اما با این حال بازدهی فوق‌العاده‌ای داشته باشند.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

به این جمله از جسی لیوِرمور (Jessy Livermore) دقت کنید:

“پول با نشستن به‌دست می‌آید، نه با معامله کردن.”

سعی کنید از ورود به یک معامله صرفاً به‌خاطر انجام معامله، دوری کنید. نیازی نیست همیشه در حال معامله باشید. در واقع، در برخی از وضعیت‌های بازار، حقیقتاً کاری نکردن و منتظرِ نمایان شدن فرصت بودن، خیلی سودآورتر است.

از این طریق، شما سرمایه‌تان را حفظ می‌کنید و آن را آماده نگه می‌دارید تا در زمانی که دوباره فرصت معاملهٔ خوب فرا رسید، استفاده‌اش کنید. یادتان باشد که فرصت‌ها دوباره می‌آیند، شما فقط باید منتظرش باشید.

یک اشتباه مشابه دیگر تأکید زیاد بر روی دورهٔ زمانی کوتاه‌تر است. تحلیل‌های صورت‌گرفته بر روی دورهٔ زمانی بلندتر نسبت به تحلیل‌های صورت گرفته بر روی دورهٔ زمانی کوتاه‌تر، معمولاً قابل اعتناتر هستند.

بدین جهت که در دورهٔ زمانی کوتاه‌تر شلوغی بازار بیشتر است و برای همین شما را وسوسه می‌کند تا بیش از حد معمول معامله کنید.

با اینکه تعداد زیادی اسکالپر (افرادی که نوسان‌گیری می‌کنند) و معامله‌گران کوتاه‌مدت موفق وجود دارند، معامله کردن در دورهٔ زمانی کوتاه‌تر معمولاً نسبتِ خطر به مزدِ بدی به همراه می‌آورد. به‌عنوان یک استراتژی معاملهٔ پُرخطر، یقیناً به افراد تازه‌وارد پیشنهاد نمی‌شود.

3- معامله تلافی‌جویانه تحلیل تکنیکال

معمول است که بعد از یک ضرر قابل توجه، معامله‌گران در تلاش باشند تا بلافاصله آن را جبران کنند. این چیزی هست که ما آن را معاملهٔ تلافی‌جویانه می‌نامیم. فرقی ندارد تحلیل‌گر تکنیکال، معامله‌گر روزانه یا سوئینگ تریدر باشید؛ اجتناب کردن از تصمیمات احساسی بسیار حیاتی است.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

آرام بودن در زمانی که همه‌چیز خوب پیش می‌رود، یا حتی دچار اشتباهات جزئی می‌شوید آسان است. اما آیا زمانی که همه چیز کاملاً غلط پیش می‌رود، می‌توانید آرام بمانید؟ آیا می‌توانید به برنامهٔ معاملاتی خود وفادار بمانید، حتی در زمانی که بقیه ترسیده و هول کرده‌اند؟

به واژه ی “تحلیل” در عبارت تحلیل تکنیکال دقت کنید. طبیعتاً این واژه دلالت بر یک رویکرد تحلیلی به بازارها را دارد، درست نمی‌گویم؟ پس چرا می‌خواهید در چنین چارچوبی یک تصمیم عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر می‌خواهید جزو بهترین معامله‌گران باشید، باید همیشه آرامشتان را حفظ کنید حتی بعد از ارتکاب بزرگترین خطایتان از تصمیمات احساسی دوری کنید و تمرکزتان را روی حفظ طرز فکر منطقی و تحلیلی بگذارید.

بلافاصله معامله کردن بعد از متحمل شدن یک زیان بزرگ، به اینکه به زیان‌های زیادتری منجر شود، بیشتر تمایل دارد. به همین جهت، بعضی معامله‌گران چه باید بکنند؟ معامله‌گران به دنبال ضرر بزرگی که کردند، ممکن است اصلاً برای مدتی معامله‌ای نکنند. این گونه، می‌توانند یک شروع تازه‌ای بکنند و با یک ذهن پاک به معاملات بازگردند.

4- سرسختی بیش از حد برای تغییر نظر در تحلیل تکنیکال

اگر می‌خواهید یک معامله‌گر موفقی بشوید، از اینکه نظرتان را، آن هم زیاد، عوض کنید نترسید. وضعیت بازار امکان دارد خیلی سریع تغییر کند، و یک چیز قطعی است. وضعیت مدام تغییر خواهد کرد.

وظیفهٔ شما به‌عنوان معامله‌گر این است که این تغییرات را متوجه بشوید و خودتان را با آن وقف دهید. یک استراتژی که در شرایط خاصی در بازار کار می‌کند ممکن است در شرایط دیگری کلاً کار نکند.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

بیایید بخوانیم که معامله‌گر افسانه‌ای پُول تیودر جونز (Paul Tudor Jones) چه نظری دربارهٔ پوزیشن‌های خود داشته است:

“هر روز فرض می‌کنم پوزیشنی که دارم غلط است.”

تمرین خوبی است که سعی کنیم خودمان را در جایگاه مخالف استدلالی که داریم بگذاریم تا نقاط ضعف احتمالی را متوجه شویم. اینطوری تزها و تصمیمات سرمایه‌گذاری شما می‌توانند جامع‌تر بشوند.

این ما را متوجه یک نکتهٔ دیگری هم می‌کند: سوگیری شناختی. سوگیری‌ها می‌توانند به‌شدت روی قدرت تصمیم‌گیری شما تأثیر بگذارند، روی قضاوت شما سایه بیندازند، و دامنهٔ احتمالاتی را که می‌توانید در نظر بگیرید محدود کنند.

مطمئن شوید تا حداقل سوگیری‌های شناختی که ممکن است روی برنامهٔ تجاری شما اثر بگذارند را بفهمید، تا بتوانید عواقب آن را مؤثرتر کاهش دهید.

5- نادیده گرفتن وضعیت‌های نامتعارف در بازار با تحلیل تکنیکال

مواقعی وجود دارد که جنبهٔ پیش‌بینی‌کنندهٔ تحلیل تکنیکال کمتر قابل اتکا می‌شوند. این مواقع می‌توانند پدیده‌های نادر (نظریه قوی سیاه) یا گونه‌های دیگری از وضعیت مفرط بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روان‌شناسی توده است. در نهایت، بازارها طبق اصل عرضه و تقاضا پیش می‌روند و امکان دارد مواقعی باشد که یک طرف شدیداً غیرمتعادل بشود.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

به‌عنوان مثال شاخص قدرت نسبی (RSI) را که یک شاخص حرکتی است، در نظر بگیرید. به‌صورت کلی، اگر رقم شاخص کمتر از 30 باشد، آن دارایی ممکن است اشباع فروش در نظر گرفته شود.

آیا وقتی شاخص RSI کمتر از 30 می‌شود، به معنی یک سیگنال فوری معاملاتی است؟ قطعاً خیر! تنها به این معنی است که روند بازار به سمتی است که توسط فروشنده تعیین می‌شود. به‌عبارت دیگر، فقط نشانهٔ این است که فروشندگان قوی‌تر از خریداران هستند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می‌توانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.

شاخص RSI در شرایط فوق‌العاده بازار، می‌تواند به سطوح نهایی برسد. حتی ممکن است شاخص به اعداد یک رقمی سقوط کند، نزدیک به پایین‌ترین رقم ممکن (صفر). حتی چنین رقم به شدت پایینی لزوماً به معنای این نیست که برگشتی قریب‌الوقوع باشد.

کورکورانه تصمیم گرقتن براساس اینکه ابزارهای تکنیکال در حال رسیدن به حد نهایی ارقام هستند، می‌تواند باعث از دست دادن مقدار زیادی از پول‌تان بشود.

این به ویژه در پدیده قوی سیاه صدق می‌کند، یعنی زمانی که خواندن پرایس اکشن (Price Action) می‌تواند به‌صورت غیرمعمولی سخت بشود.

در چنین زمان‌هایی، بازار می‌تواند به یک سمت یا غیر آن برود، و هیچ ابزار تحلیلی متوقف‌شان نمی‌کند. برای همین همیشه مهم است که بقیهٔ عوامل را هم در نظر بگیرید و تنها روی یک ابزار تکیه نکنید.

6- فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است

تحلیل تکنیکال با «مطلق» سر و کار ندارد. با احتمالات سروکار دارد. این بدین معنی است که هر رویکرد تکنیکالی که استراتژی خود را روی آن بنا می‌کنید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما عمل کند. شاید تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال نوسانات بالا و پایین بازار خیلی زیاد باشد، اما این هم هنوز قطعی نیست.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

شما باید این را به حساب بیاورید که دارید استراتژی معاملاتی خود را سر و پا می‌کنید. فرقی ندارد هرچقدر هم که تجربه داشته باشید، هیچ‌وقت فکر خوبی نیست که گمان کنید بازار تحلیل شما را دنبال می‌کند.

اگر این کار را کنید، شما نسبت به بیش از اندازه حساب کردن و شرط بستن روی یک پیشامد آسیب‌پذیر می‌شوید، به‌طوری که در خطر ضرر مالی بزرگی قرار می‌گیرید.

7- کورکورانه پیروی کردن از دیگر معامله‌گران تحلیل تکنیکال

اگر می‌خواهید در یک مهارت استاد بشوید، پیشرفت دادن مهارت خود به‌طور مداوم یک اصل اساسی است. این به خصوص در فعالیت کردن در بازارهای مالی صدق می‌کند.

در واقع، وضعیت متغیر بازار آن را یک ضرورت می‌کند. یکی از بهترین راه‌ها برای یادگیری پیروی کردن از معامله‌گران و تحلیلگران تکنیکال با تجربه است.

اشتباه های رایج در تحلیل تکنیکال کدامند؟

اما اگر دوست دارید همواره بهتر شوید، باید نقاط قوت خودتان را پیدا کنید و آنها را بسازید. می‌توانیم آن را برتری شما بدانیم، چیزی که شما را از دیگر معامله‌گران متمایز می‌کند.

اگر هر مصاحبه‌ای با معامله‌گران موفق را بخوانید، متوجه می‌شوید که هر کدام کاملاً استراتژی متفاوت خود را دارند. در حقیقت، یک استراتژی که برای یک معامله‌گر بی‌هیچ عیبی کار می‌کند، می‌تواند برای معامله‌گر دیگری کاملاً غیرکاربردی تلقی بشود.

بی‌شمار راه برای سود کردن از بازارها وجود دارد. فقط شما باید راهی را که با شخصیت و سَبکِ معامله کردن شما سازگار است، بیابید.

ورود به یک معامله براساس تجزیه و تحلیل شخص دیگری ممکن است چند دفعه‌ای کار بکند. ولی اگر فقط کورکورانه بدون متوجه شدن زمینه‌های پنهانی آن، از معامله‌گری پیروی کنید، قطعاً در بلندمدت کار نمی‌کند.

البته این به معنی عدم پیروی کردن و یاد گرفتن از بقیه نیست. مهم این است که ببینید آیا با آن فکر اقتصادی موافق هستید یا با سیستم معاملاتی شما سازگار است یا نه. شما نباید کورکورانه از معامله‌گری پیروی کنید، حتی اگر با تجربه و مشهور باشند.

نتیجه‌گیری تحلیل تکنیکال

ما برخی از اساسی‌ترین اشتباهاتی که شما باید از آن‌ها دوری کنید را مرور کردیم. یادتان باشد معامله کردن راحت نیست و معمولاً با طرز فکر بلندمدت راحت‌تر عملی است.

همواره خوب بودن در معامله، پروسه‌ای هست که زمان می‌برد. نیازمند این است که تمرین زیادی برای اصلاح کردن استراتژی‌های خود بکنید و یاد بگیرید چگونه ایده‌های اقتصادی خود را قاعده‌مند بکنید. این‌گونه می‌توانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعف‌تان را بشناسید و کنترل تصمیمات معاملاتی و سرمایه‌گذاریتان را به‌دست بگیرید.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

۲۸قانون معامله‌گری از زبان «دلبرت گن»

ویلیام دلبرت گن یک محقق بزرگ، نویسنده‌ای پرکار، مردی سرسخت و یک معامله‌گر موفق در بازار سهام و کالا بود. بسیاری از محققان و اندیشمندان که در دوره او می‌زیسته‌اند؛ بر این باورند که اکثر روش‌های او مانند مربع ۹تایی، صدها سال قبل از او توسط مصری‌ها، هندی‌ها یا ایرانیان مورد استفاده قرار می‌گرفته و گن فقط توانسته است پس از سال‌ها مجددا آنها را پیدا کند.

به گزارش بورس نیوز، او برای ساخت نظریه خود یکی از مهم‌ترین مبانی آن را این چنین تعریف کرد: «در هر زمانی توجه کردن شما به زمان اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. برای موفقیت در بازار بورس باید دانش آن را فرا‌گیرید قبل از اینکه ضرر کنید. بسیاری از معامله‌گران بدون هیچ دانشی وارد بورس شده و بعد از اینکه سرمایه‌ای کلان را از دست می‌دهند، متوجه می‌شوند باید از قبل آماده باشند.» گن یك معامله‌گر افسانه‌ای بود. او تقریبا 25 نقشه‌كش را برای ترسیم نمودار تمام سهم‌ها در بازار سهام نیویورك استخدام كرد. او نمودارها را برای به دست آوردن فرصت‌های سرمایه‌گذاری بازبینی می‌كرد. هرچند شهرت او به‌خاطر قدرت پیش‌بینی‌گری اوست اما او ثروت بسیار معامله‌گران چه باید بکنند؟ زیادی را به‌وسیله روش معاملاتی مكانیكی خود كه یك روش پیرو-روند بود به‌دست آورد.

ویلیام دلبرت گن ابزارهای تحلیل تکنیکال معروف به زوایای گن، مربع ۹ و دایره‌ای ۳۶۰ (که نمودارهای اصلی هستند) را توسعه داد. روش‌های پیش‌بینی بازار گن بر پایه هندسه، ستاره‌شناسی، طالع بینی و ریاضیات باستانی هستند.

۲۸ قانون معامله‌گری Gann

1. هیچ وقت بیشتر از ۱۰درصد سرمایه معامله‌گری معامله‌گران چه باید بکنند؟ خود را در یک معامله تنها به مخاطره نیندازید.

2. همیشه دستورات توقف زیان (حد ضرر) را به کار ببرید.

3. هیچ وقت بیش از حد معامله نکنید.

4. هیچ وقت نگذارید یک‌سود به ضرر تبدیل بشود.

5. به معامله‌هایی وارد نشوید اگر از روند نامطمئن هستید. هیچ وقت با روند مخالفت نکنید.

6. وقتی در شک هستید، خارج شوید و وقتی در شک هستید وارد نشوید.

7. فقط در بازارهای فعال معامله کنید.

8. ریسک‌تان را به‌طور برابر بین بازارهای مختلف توزیع کنید.

9. هیچ وقت دستورات‌تان را محدود نکنید. در بازار معامله کنید.

10. معاملات را بدون یک دلیل خوب نبندید.

11. پول‌های اضافی از معاملات موفق باید در یک حساب جدا قرار بگیرند.

12. هیچ وقت برای کندن پوست سر یک‌سود معامله نکنید. (برای سود زیاد طمع نکنید)

13. هیچ وقت یک زیان را میانگین‌گیری نکنید.

14. هیچ وقت از بازار خارج نشوید چون صبرتان را از دست داده‌اید یا وارد نشوید چون از انتظار مضطرب شده‌اید.

15. از برداشت سودهای کوچک و زیان‌های بزرگ پرهیز کنید.

16. هیچ وقت یک توقف زیان را لغو نکنید، پس از آنکه معامله را قرار دادید.

17. از ورود و خروج به مدت زیاد از بازار پرهیز کنید.

18. راضی باشید که از هر دو سوی بازار پول به دست بیاورید.

19. هیچ وقت خریدوفروش نکنید چون قیمت پایین یا بالاست.

20. مثلث‌سازی باید وقتی انجام شود که سطوح مقاومت را رد کرده و ناحیه توزیع را شکسته باشد.

21. مثلث صادر می‌شود وقتی که یک روند قوی داشته باشد.

22. هیچ وقت یک موقعیت بازنده را هج نکنید.

23. هیچ وقت موقعیت‌تان را بدون یک دلیل خوب عوض نکنید.

24. پس از دوره‌های طولانی موفقیت یا شکست، از معامله‌گری پرهیز کنید.

25. تلاش نکنید که سقف یا کف را حدس بزنید.

26. توصیه‌های یک انسان کور را دنبال نکنید.

27. معامله‌گری پس از نخستین زیان را کاهش دهید؛ هیچ وقت افزایش ندهید.

28. از وارد شدن اشتباه و خارج شدن اشتباه پرهیز کنید؛ یا وارد شدن صحیح و خارج شدن اشتباه. این یک اشتباه دو برابر ایجاد می‌کند.

مثل یک پادشاه تجارت کنید: 3درس تجاری از Jesse Livermore

معامله‌گران تازه کار یک اشتباه رایج دارند ـ آنها روی تکنیک‌ها تمرکز می‌کنند: تحلیل‌های تکنیکال و اندیکاتورها را بررسی می‌کنند، دنبال استراتژی‌های آماده و ربات‌های تجاری می‌گردند… ولی مسئله اصلی را فراموش می‌کنند، که 80% موفقیت بالقوه آنها در آن است ـ توجه به احساسات درونی و روانشناسی بازار. تکنیک و مهارت بعدها با تجربه، کسب خواهد شد.

برای اینکه بفهمیم تمرکز بر روانشناسی چقدر اهمیت دارد، پندهایی را از کتاب Jesses ـ خاطرات دلال بورس، اقتباس کرده‌ایم. مثال مشابهی طرح می‌کنیم، وضعیت آن را با زمان حال وشرایط کنونی بازار تنظیم می‌کنیم و سعی می‌کنیم بفهمیم، شخصیت اصلی کتاب Jesse Livermore، چه می‌خواهد بکند.

و حالا پیشنهاد ما قبل از انجام هر کاری این است.

مردم را بشناسید نه اقتصاد را

البته که معامله‌گر باید اقتصاد را بشناسد و بداند که چطور کار می‌کند. Livermore خودش به گزارش‌های شرکت نگاهی انداخته، کتاب‌های مشاغل را خوانده و اخبار و شایعات را تحلیل کرده است.

هرچه بیشتر جستجو می‌کرد، بهتر می‌فهمید: او مجبور بود مردم را تحلیل کند. جوری که دیگران بازار را می‌دیدند. حقایق و نمودارها ـ چیزهای اضافی هستند.

بیایید ببینیم چطور می‌توانیم دیدگاه Livermore را در زندگی واقعی بکار بگیریم.

بیتکوین از 3.000 دلار به 8.000 دلار افزایش یافت.

رشد بیتکوین از آغاز 2019

دلایل مهمی برای این رشد وجود ندارد:

  1. ارز دیجیتالی هنوز در اقتصاد پیشرفته، غیرقانونی است
  2. بیتکوین به ارز مناسب نقل و انتقال تبدیل نشده است: بانک‌ها و سرویس‌های آنلاین این ارز دیجیتالی را قبول نمی‌کنند

این یک ارز غیرقانونی است، و مردم از آن استفاده نمی‌کنند. پس چرا قیمت‌ها رشد کرده است؟

چرا مردم به بیتکوین فکر می‌کنند؟

بیایید پاسخ این سوال را در خانه این ارز دیجیتالی پیدا کنیم، در چین. کشوری با ریشه سوسیالیسم، که فقط دو سیستم پرداختی دارد: AliPay و WeChat Pay، که هر دو توسط مقامات کشور کنترل می‌شوند.

سکه‌های معدنی در چین غیرقانونی هستند، سیستم پرداخت بومی، ارز دیجیتال را ممنوع کرده است و حساب‌هایی که مشکوک به فعالیت با پول «دیجیتال» هستند را مسدود می کند.

چینی‌ها برای هر معامله و گزارشی باید پاسخگوی حکومت باشند. راه دیگری نیست.

بیتکوین تنها چیزی است که نیاز دارند!

دنیایی را تصور کنید که پول اینترنتی و درگاه پرداختی PayPal در آن نباشد.

یک فرد چینی‌ چطور پول به دوستش بفرستد یا بدون پرداخت کارمزد به انحصارطلب‌هایی که همه فعالیت‌های تجاری او را معامله‌گران چه باید بکنند؟ زیر نظر دارند، تراکنش بین‌المللی انجام دهد؟

مردم در چین کار دیگری نمی‌توانند بکنند: ارز دیجیتالی تنها راه آنهاست.

آمریکا با تهدید چین به جنگ تجاری، نفت روی آتش می‌ریزد.

به همین دلیل است که وقتی چینی‌ها فهمیدند که قیمت بیت‌کوین رشد کرده، بی‌معطلی یوان را به ارز دیجیتالی سرمایه‌گذاری کردند.

سقوط یوان، رشد بیتکوین/دلار امریکا

Jesse، ممنون بخاطر این روش!

Jesse Livermore چطور بیتکوین را تحلیل می‌کند؟

  1. اول، از خودش سوالی می‌پرسد ـ چه کسی این ارز دیجیتال را لازم دارد؟ خریدار و فروشنده کیست؟ او به مردم و آدم‌ها نگاه می‌کند، نه به حقایق تکنیکال.
  2. وقتی دنبال جواب‌ها می‌گردد، متوجه چین و نیاز آنجا می‌شود: به غیر از دو انحصارگر دولتی، برای باقی مردم در چین سیستم پرداخت دیگری وجود ندارد. در زمینه معاملات مالی کشور به آزادی‌های بیشتری نیاز دارد، مردم باید گزینه‌های دیگری برای انتخاب داشته باشند.
  3. و Livermore با اضافه کردن حقایق، تحلیل خود را به آخر می‌رساند ـ حقیقت این که ارز دیجیتالی در چین غیرقانونی است و کشور در میانه جنگ تجاری با آمریکا قرار دارد. دیدید؟ حقایق اضافی هستند.

به لحاظ روانشناسی تحلیل کنید و نیازهای دیگر معامله‌گران را بررسی کنید. با این روش شما خواهید فهمید دیگران منتظر چه هستند. به محض شناسایی بیشتر نیازها، می‌توانید گرایش‌های طولانی مدت را تشخیص دهید.

اگر تمام مطالب بالا را اجرا کنید، نتیجه زیر حاصل می‌شود:

شاید منشأ گرایش و دلیل آن را ندانید، ولی همواره می‌توانید جهت حرکتش را تشخیص دهید.

روند معمولی شبیه یک هواپیما است ـ کمی به آن زمان دهید تا به سرعت پروازش برسد، و وقتی به قدرت فزاینده‌اش رسید، مشکل بتوان معکوسش کرد.

ولی برای کسب سود از این روند و اطمینان از عملکردِ پیش‌بینی شما، باید یک چیز ساده را به ذهن بسپارید:

فقط معامله کنید

همواره براساس استراتژی‌ها و تحلیل‌های خودتان معامله کنید. مردم به شما پیشنهاد خواهند داد و حقایق مخالف با استراتژیتان را نشان می‌دهند. احتمالاً همکاران تجاریتان بگویند شما نادان هستید و سعی خواهند کرد به شما ثابت کنند که اشتباه می‌کنید.

در دنیای رسانه‌های گروهی، مردم به راحتی حرف‌های غلط را برمی‌دارند و شایعه‌پراکنی می‌کنند، که به اطلاعات غلط منتهی می‌شود. اینها همه جا هستند: از دهان رسانه، همکاران و «خودی‌ها» بیرون می‌ریزند.

بهترین تصمیمی که در این شرایط یک معامله‌گر می‌تواند بگیرد این است که به خودش فکر کند. خودتان اطلاعات را بررسی کنید و موقع تجارت براساس روند قیمت‌ها، به آنها اعتماد کنید.

رسانه‌ها درباره بیت‌کوین در 2018

فکر می‌کنید چند پیش‌بینی درباره بیتکوین در سال 2018 ارائه شد. کسانی که دوست داشتند بیتکوین رشد کند، اطرافیان خود را متقاعد می‌کردند که قیمت «قطعاً به 20 000 دلار خواهد رسید» و آن زمان بهترین موقع خرید است.

ولی نتیجه نهایی را در تصویر نمودار بالا می‌بینیم ـ قیمت به 3000 دلار سقوط کرد.

بنابراین، اصلاً مهم نیست که مجلات برتر کسب و کار، همکاران یا دوستان چه فکری می‌کنند. به حرف آنها توجهی نکنید.

مهم نیست چقدر راجع به رشد / سقوط با شما بحث می‌کنند، قیمت تنها چیزی است که باید باور کنید و دنبالش بروید.

این را قانونی برای خود بکنید که در زمینه تجارت به هیچ کس اعتماد نداشته باشید. تصمیم‌ها را خودتان بگیرید. این تجارت و نتیجه کار، مال ِ شماست، و شما تنها کسی هستید که مسئول آن هستید.

راستی، درباره مسئولیت، فکر می‌کنید چه کسی مسئول پیش‌بینی غلط است ـ شما یا بازار؟

سعی نکنید گناه را گردن کسی بیندازید

تصور کنید که یک دارایی را بطور کامل ارزیابی کردید. همه اخبار مربوط به آن در آخرین ماه را خواندید. استراتژی خود را در این تجارت دنبال کردید. ولی هنوز ضرر می‌کنید.

این طبیعت تجارت است. مهم نیست چقدر سخت تلاش می‌کنیم، گاهی اوقات به سادگی نمی‌توان جلوی اشتباهات را گرفت.

شاید، وقتی معامله را شروع می‌کردید چیزی را غلط محاسبه کرده باشید. یا شاید روند بازار عجیب باشد مثل مورد بیتکوین در سال 2017

در واقع، دانستن اینکه چه کسی اشتباه کرده، بی‌فایده است. معامله بسته شده و مجبورید قبول کنید که ما نمی‌توانیم همه چیز را کنترل کنیم. ولی می‌توانیم واکنش خود را در مقابل اتفاقی که افتاده، انتخاب و کنترل کنیم.

فکر کنید یک پوزیشنی معامله‌گران چه باید بکنند؟ را باز کرده‌اید. باید به همه معیارها توجه کنید:

2 پوزیشن بیت‌کوین. هردو ضرر کرده‌اند

هیچ یک از معامله‌ها طبق نقشه پیش نرفتند و ضرر کردند. مهم نیست که تقصیر کیست، شما معلوم می‌کنید که این معامله خوب بوده یا بد.

می دانید فرق Jesse Livermore و یک معامله‌گر مبتدی در چیست؟ Jesse یاد گرفته که در تجارت ضرر کند ولی روحیه اش را نبازد. معامله گر مبتدی معمولاً مأیوس می‌‌شود و هر دو را می‌بازد.

به حرفه‌ای شدن خیلی نزدیک شده‌اید. فقط کمی بیشتر تلاش کنید.

معامله‌گر هم مثل یک آدم رشد می‌کند. نگرش معامله‌گر در تجارت همراه با خود او تکامل می‌یابد.

اول از همه، یادبگیرید قیمت‌ها را تحلیل کنید و یک روند طولانی مدت را معلوم کنید.

بعد، اینکه، به پیشنهادهای دیگران و علائم تجاری گوش نکنید. شیوه تجاری خودتان را توسعه بدهید. شیوه یک نفر دیگر شما را ثروتمند نخواهد کرد.

وقتی دستتان را وارد اقتصاد می‌کنید، یادتان باشد: باید تماشا کنید و مردم را بررسی کنید نه واقعیت‌ها را. انتظارات و احساسات ـ اینها چیزهایی هستند که بازار را به حرکت درمی‌آورند.

و البته، مأیوس و ناامید نشوید. خودتان را سرزنش نکنید. بازهم فرصت‌ خواهد بود.

فرصت از دست رفته یا یک معامله باخته نباید در طولانی مدت، جلوی شما را در کسب سود بگیرد.

جورج بال:بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به بیت کوین روی خواهند آورد

جورج بال (George Ball)، معامله‌گر کهنه‌کار وال استریت که پیش‌تر موضعی تردیدآمیز در قبال ارزهای دیجیتال داشت، طی مصاحبه‌ای گفته است که گمان می‌کند بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران پس از روز کارگر در ایالات متحده در تاریخ ۷ سپتامبر (۱۷ شهریور) به بیت کوین روی خواهند آورد.

به گزارش کریپتوگلوب، بال در‌حال‌حاضر، سکان هدایت شرکت سندرز موریس هریس (SMH) را در دست دارد. این شرکت، یک کارگزار خصوصی و همچنین یک بنگاه مشاوره سرمایه‌گذاری است که در سال ۱۹۸۷ سنگ بنای آن گذاشته شد. علاوه‌براین، بال، ریاست تکتونیک هلدینگز (Tectonic Holdings)، شرکت مادر SMH را نیز بر عهده دارد.

بال، فعالیت خود را در بازار بورس به‌عنوان کارگزار شرکت ای‌.اف. هاتون اند کو (E.F. Hutton & Co) آغاز کرد و در فاصله‌ سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲ ریاست این شرکت را در دست داشت. وی در ماه ژوییه ۱۹۸۲ (تیرماه ۶۱) این شرکت را ترک کرد و در ادامه به‌عنوان مدیر اجرایی شرکت پرودنشیال-بیچ سکیوریتیز (Prudential-Bache Securities) مشغول به کار شد. گفتنی است نام این شرکت، بعدها به پرودنشیال سکیوریتیز تغییر کرد و بال نیز تا سال ۱۹۹۱ ریاست آن را برعهده داشت.

جمعه گذشته، بال طی مصاحبه‌ای با فرد کاتایاما (Fred Katayama)، مجری تلویزیون رویترز دیدگاه‌های خود را درباره بیت کوین تشریح کرد.

کاتایاما با پرسیدن سؤالی، باب گفت‌وگو را با بال باز کرد. او از بال پرسید:

چرا فکر می‌کنی که الان وقت آن رسیده که مردم، باید نگاهی به سبد سرمایه‌گذاری‌های خود بیندازند و تغییراتی را در آن اعمال کنند؟

بال در پاسخ به کاتایاما گفت:

اکنون بازار در دوره‌ای به سر می‌برد که مردم از آن با معامله‌گران چه باید بکنند؟ عنوان «رکود تابستانی» یاد می‌کنند. بیماری کووید-۱۹ کماکان تا فصل اول سال میلادی آتی با ما خواهد بود و امید است تا آن زمان، واکسن این بیماری، روانه بازار شود. درحال‌حاضر، بازار با سیلی از نقدینگی روبه‌رو است و این درست همان چیزی است که توانسته است به‌عنوان عامل پیشران، بازار سهام را در مدار رشد نگه دارد.

بال در ادامه افزود:

بازار اکنون در انتظار یک جرقه است و احتمالا همان‌طور که انتظار می‌رود، این جرقه پس از روز کارگر، مشتعل شود. بنابراین پیش از فرارسیدن آن روز و وقوع انفجار در بازار، زمان مناسبی است تا افراد، در سبد سرمایه‌گذاری خود تغییراتی ایجاد کنند.

کاتایاما در ادامه از بال پرسید که به‌نظر شما سرمایه‌گذاران باید چه اقداماتی را دستور کار خود قرار دهند.

بال در پاسخ گفت:

گمان می‌کنم که بسیاری از معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، نگران این هستند که طرح اعطای کمک‌های مالی از سوی دولت‌ها به خانوارها چه سرانجامی خواهد داشت و وقتی ادامه این طرح امکان‌پذیر نباشد، چه اتفاقی رخ خواهد داد و این در حالی است که داریم به سه‌ماهه پایانی سال نزدیک می‌شویم. از این رو، سرمایه‌گذاران و معامله‌گران باید تغییرات زیادی را در سبد سرمایه‌گذاری‌های خود اعمال کنند.

کاتایاما سپس از بال پرسید که مردم بهتر است به‌جز سهام، سراغ کدام دارایی‌ها بروند. بال در پاسخ گفت:

این جمله را هرگز پیش‌تر به زبان نیاورده‌ام، اما الان می‌گویم که همیشه مخالف سرسخت بلاک چین، ارزهای دیجیتال و بیت کوین بوده‌ام. بااین‌حال، اگر به اوضاع و احوال کنونی بازار نگاهی بیندازید، درمی‌یابید که دولت تا ابد، توان حمایت از بازار و تزریق پول به جامعه را ندارد.

بال در ادامه افزود:

سیل نقدینگی بالاخره پایان می‌یابد. دیر یا زود، دولت باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد چه بکند. آیا می‌خواهد به‌جای پرداخت کامل، بخشی از کمک‌ها را به خانوارها پرداخت کند یا بودجه خود را به پرداخت کسری‌ها اختصاص دهد یا آنکه سراغ پرداخت یارانه‌های هوشمند برود.

بال در ادامه پرسید:

آیا دولت درصدد افزایش مالیات است یا همچنان تصمیم به چاپ پول دارد؟

اگر دولت کماکان بر طبل چاپ پول بکوبد، پایه‌های ارز ملی تخریب می‌شود و احتمالا اعتبار شماری از ابزارهای سرمایه‌گذاری امن مثل اوراق خزانه محافظت‌شده در برابر تورم یا TIPS به باد خواهد رفت. بنابراین، محتمل است که بسیاری از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران ثروتمند برای در امان‌ماندن از گزند تورم، به بیت کوین روی بیاورند.

بال در ادامه به جیمی دیمون (Jamie Dimon)، رئیس و مدیرعامل بانک جی‌پی‌مورگان چیس اشاره کرد و گفت:

فکر می‌کنم جیمی، بخش اندکی از ثروت تحت مدیریت خود را به بیت کوین تبدیل کند و گمان نمی‌کنم که به بیت کوین به دید یک گزینه اصلی بنگرد.

بال در خاتمه اظهاراتش، درمورد معامله‌گران پلتفرم معاملاتی رابین‌هود (Robinhood) اظهار داشت:

اگر این ارز [دلار] بی‌ارزش شود یا دست‌کم شماری از معامله‌گران رابین هود به این نتیجه برسند، آن وقت چه می‌شود؟ یا اگر آنها دیگر مثل گذشته، سهام دادوستد نکنند، پول‌های خود را روانه سرمایه‌گذاری در کدام دارایی می‌کنند؟

بازار تاکنون هیچ بازده واقعی نداشته است و بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال یا در بلندمدت با دید «می‌خواهم به‌دنبال پناهگاه امنی برای پولم باشم» جذاب خواهند شد یا آنکه در کوتاه‌مدت با انگیزه‌های سوداگرانه، رونق خواهند گرفت. گمان می‌کنم بعد از روز کارگر، افراد بسیاری به بیت کوین روی می‌آورند.

روز شنبه هفته جاری، دن تاپیرو (Dan Tapiero)، بنیان‌گذار دی‌تی‌ای‌پی کپیتال (DTAP Capital) با اشاره به اظهارات بال درخصوص بیت کوین طی توییتی نوشت:

از اینکه این مرد [بال] بالاخره، سر تسلیم در برابر بیت کوین فرود آورده است، عمیقا شوکه شده‌ام. جورج بال، عمری به درازای تاریخ وال استریت دارد و پیش‌تر سکان هدایت شرکت‌های پرآوازه‌ای همچون ای‌.اف. هاتون و پرودنشیال را در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی در دست داشته است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.