قیمت سهام ۱۵ شرکت بیمه میشود
کالاخبر|ارکان بازار سرمایه در راستای اطمینان بخشی به بازار سهام برنامه گسترده انتشار گسترده اوراق تبعی را در دستورکار دارد.
کالاخبر|ارکان بازار سرمایه در راستای اطمینان بخشی به بازار سهام برنامه گسترده انتشار گسترده اوراق تبعی را در دستورکار دارد. از نگاه سیاستگذار هدف از این اقدام به زبان ساده با رویکرد اطمینانبخشی به بازار، بیمه کردن سهام بسیاری از شرکتهای بورسی اعلام شده است.
براساس اطلاعیه اعلام شده، صندوق سرمایهگذاری مشترک توسعه بازار با هدف تامین مالی از روز سهشنبه ۱۹ مهر (فردا) عرضه اوراق اختیار فروش تبعی روی سهام شرکتهای ایران خودرو، سایپا، پالایش نفت بندر عباس، پتروشیمی پارس، مخابرات ایران، پالایش نفت اصفهان، پالایشنفت تهران، سرمایهگذاری تامین اجتماعی، ملی صنایع مس، فولاد مبارکه، بانک تجارت، بانک ملت، بانک صادرات، بانک پارسیان و ارتباطات سیار ایران را آغاز میکند.
روز شنبه نشستی با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، رییس سازمان بورس و اوراق بهادار و مدیران هلدینگهای بزرگ بازار سرمایه برگزار شد که از موضوعات مهمی که در این نشست به جمعبندی رسید، حمایت هلدینگها از سهام زیر مجموعه خود در قالب انتشار اوراق اختیار تبعی بود.
در همین حال راضیه صباغیان، مدیر اسبق نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس درباره انتشار اوراق تبعی از سوی هلدینگهای بزرگ به منظور حمایت از سهام شرکتهای زیرمجموعه خود، اظهار کرد: با توجه به شرایط فعلی بازار سرمایه، مردم نگران این هستند که با سرمایهگذاری در این بازار مجددا متضرر شوند، اما انتشار اوراق تبعی به نوعی این اطمینان خاطر را به سهامداران میدهد که اگر سهم را تا زمان سررسید نگهداری کنند، نه تنها از ارزش آن کم نمیشود، بلکه سودی نیز در زمان سررسید نصیب سهامدار میشود.
وی افزود: بنابراین انتشار اوراق تبعی به سهامداران اطمینان داده و به ثبات بازار نیز کمک میکند، چراکه اوراق تبعی بیمهکننده پرتفوی سرمایهگذار است؛ بهطوری که با داشتن این اوراق سرمایهگذار میداند که حداقل سودی تضمین شده دریافت خواهد کرد.
صباغیان تصریح کرد: این اوراق علاوه بر کارکرد بیمه کردن سهم، با هدف تامین مالی شرکتها نیز منتشر میشود. هلدینگهای بزرگ در زمان انتشار اوراق تبعی، اختیار خرید از خریدار دریافت میکنند. در این صورت مالکیت سهم خود را حفظ کرده و از طریق انتشار این اوراق تامین مالی میکنند.
وی ادامه داد: انتشار اوراق تبعی از سوی هلدینگها مانند این است که آنها وامی با سود مشخص دریافت میکنند و در زمان سررسید هم اختیار خرید را اعمال کرده و سهام خود را پس میگیرد. درصد عمدهای از دارایی بسیاری از هلدینگها به سهام شرکتها اختصاص دارد و آنها نمیخواهند مالکیت سهم را از دست بدهند.
مدیر اسبق نظارت بر نهادهای مالی سازمان بورس یادآور شد: هلدینگها از این طریق از منابع مالی قفل شده استفاده میکنند و از رکود خارج میشوند. سرمایهگذار هم این اطمینان را دارد که با سرمایهگذاری صورت گرفته، سود و بازدهی تضمین شده به دست میآورد.
صباغیان خاطرنشان کرد: انتشار اوراق تبعی علاوه بر ایجاد ثبات و اطمینان به بازار سرمایه به شرکتهای تولیدی نیز کمک میکند زیرا سرمایهگذاران در شرایط فعلی کشور و با وجود ریسکهای سیستماتیک و اقتصادی میتوانند نیازهای نقدینگی خود را پوشش دهند. این اوراق به بهبود ساختار سرمایه شرکتها کمک میکند و حتما در بهبود تولید و بهبود شرایط اقتصادی کشور و کاهش ریسک سیستماتیک نیز موثر است.
علی سجادی، رییس هیاتمدیره سرمایهگذاری امین نیکان آفاق هم در این خصوص با بیان اینکه انتشار اوراق اختیار فروش تبعی به نوعی بیمه سهام در مقابل نوسان قیمتها است، به تسنیم گفت: با این ابزار سهامدارانی که به صورت عمده یا خرد دارنده سهم هستند اطمینان حاصل میکنند که در یک قیمت مشخصی در سررسید معین قادرند سهام خود را با یک بازدهی معقول نقد کنند.
به گفته این کارشناس باراز سرمایه با اوراق تبعی خیال سهامداران از بابت ریسک افت قیمت سهام و سود تضمین شده، راحت میشود و میتوانند با اطمینان خاطر نسبت به نگهداری سهام خود اقدام کنند.
وی در ادامه اظهار کرد: اوراق تبعی این اطمینان خاطر را به سهامداران و مجموعههایی مانند صندوقها و سبدگردانها میدهد که بازدهی مشخصی را تا سررسید اوراق برای خود فراهم کنند. از این جهت اوراق فوق در شرایطی که ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بازار زیادشده و سهامداران نگران سود خود هستند میتواند اطمینان خاطری را برای فعالان بازار فراهم کند.به گفته سجادی، این ابزار میتواند در افزایش اعتماد سهامداران اثرگذار باشد.
وی در این باره توضیح داد: با وجود افشای اطلاعاتی که همواره از سوی ناشران و شرکتهای بورسی اتفاق میافتد باز هم عدم تقارنهای اطلاعاتی ممکن است وجود داشته باشد. اما باید توجه داشت که مدیران شرکت و سهامداران عمده که نماینده سهامداران خرد هستند اطلاعات دقیقتری از شرکت دارند و زمانی که سهامدار عمده سهم را در قیمت مشخصی تضمین کرده و به نوعی به سهامداران اختیار فروش میدهد اطمینان خاطر و آسودگی را به سهامداران میدهد.
وی در بخش پایانی صحبتهایش درمورد نقش اوراق تبعی در رونق بازار نیز گفت: اوراق تبعی میتواند از فروشهای هیجانی جلوگیری کند. به عبارتی انتشار این اوراق از سوی ناشران، سمت عرضه سهام را تضعیف کرده و عملا جلوی روند کاهشی قیمت سهم را میگیرد و با این تفاسیر، اختیار فروش تبعی به سهامداران اطمینان خاطر میدهد.
دومین ریزش سنگین بورس ۱۴۰۱ رقم خورد
شاخص کل سهام روز چهارشنبه با ثبت افت ۲/۰۵ درصدی به کمترین سطح از ۹ بهمن ۱۴۰۰ عقب نشست.
فردای اقتصاد: معاملات روز چهارشنبه بورس تهران با سقوط ۲.۰۵ درصدی شاخص کل پایان یافت تا دومین ریزش سنگین این نماگر در سال جاری ثبت شود. با ثبت این میزان کاهش در میانگین وزنی قیمتها، دماسنج اصلی تالار شیشهای به کمترین سطح از ۹ بهمنماه سال گذشته نزول کرد. همزمان حقیقیها نیز با شتاب بیشتری به سمت دربهای خروج از جریان دادوستد سهام حرکت کردند. آنگونه که آمارها نشان میدهد در دادوستدهای امروز بازار سهام در مجموع سهامی به ارزش ۷۳۵ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی جابهجا شدند. این میزان خروج پول از جریان دادوستد سهام از تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام ۲۰ تیرماه تا کنون مشاهده نشده بود. نماگر هموزن نیز در پایان دادوستدهای روز چهارشنبه، ۲.۲۵ درصد کاهش ارتفاع داد.
معاملات روز چهارشنبه بورس تهران با سقوط ۲.۰۵ درصدی شاخص کل پایان یافت تا دومین ریزش سنگین این نماگر در سال جاری ثبت شود.
اکنون ۶ روز متوالی است که بورس تهران بازدهی منفی را به سهامداران خود تحمیل میکند و امروز با ریزش بیش از ۹۰ درصد نمادها در انتهای معاملات، دومین رکورد سقوط سال جاری را به ثبت رساند. بازار سهام مدتهاست که مشکلات و چالشهای زیادی در حوزههای مختلف را اطراف خود میبیند که هرکدام به شکلی بر اندام نحیف آن ضربه میزنند. تقریبا پس از فرسایشی شدن دور آخر مذاکرات هستهای و کمرنگ شدن احتمال احیای برجام، بورس تهران روندی نزولی به خود گرفت و پس از آن نتوانست قدرت کافی را برای یک صعود پایدار به دست بیاورد. البته مبحث گفتگوهای هستهای و احیای برجام یکی از چندین متهمین اصلی رکود و سقوط همزمان این روزهای بورس است و عواملی همچون ریزش بازارهای جهانی، نگاه نگران به بودجه سال ۱۴۰۲، عدم اقدامات کارآمد دولت در جهت حمایت از بورس نیز از دیگر عواملی هستند که دستشان به خون بورس سرخ شده است. این روزها اما به گفته کارشناسان عامل دیگری وجود دارد که آن را در صدر لیست متهمین ردیف اول سقوط بورس قرار میدهند.
نقش سود بدون ریسک در ریزش بورس
طی چند وقت اخیر همواره بحث افزایش نرخ سود بدون ریسک و تاثیر آن بر رکود بازار سهام مورد توجه کارشناسان و فعالان بوده است و نقدهایی نیز به آن وارد میشد اما اکنون به نظر میرسد که این موضوع وارد مرحله جدیدی شده باشد. طی چند وقت اخیر بازار بدهی شاهد افزایش نرخ سررسید که به نوعی نرخ بدون ریسک نیز در بازارهای مالی ایران شناخته میشود، هستیم به طوری که طی روزهای قبل حتی صحبت از نرخهایی بالغ بر ۲۸ درصد سالانه نیز شنیده میشود. این موضوع درحالی رخ میدهد که بانک مرکزی همچنان بر نرخ سود بانکی ۱۸ درصدی تاکید دارد اما نرخ مصوب از سمت بسیاری از بانکها رعایت نمیشود. طبیعی است در روزهایی که بازار سهام با ریسکهای زیادی در حوزه سیاسی و اقتصادی مواجه بوده، سرمایهگذاران به دنبال داراییهایی با نرخ سود بیش از ۲۵ درصدی باشند تا هم ریسکی را تحمل نکنند و هم با زیانهای روزانه بورس مواجه نشوند.
طبق بررسیها این موضوع از مشکل کمبود نقدینگی در سیستم بانکی کشور نشات میگیرد. طبق گفته کارشناسان بانکها در چند وقت اخیر به جای اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی، شروع به انتشار اوراق گام کردهاند و بنگاهها نیز به دلیل نیاز مبرم به نقدینگی برای پیشبرد فعالیتهای تولیدی و خدماتی خود این اوراق را با قیمتهای پایین در بازار ثانویه به فروش میرسانند که نرخ سررسید را به حوالی ۲۸ درصد نیز افزایش داده است. این میزان نرخ از مهر ماه سال ۹۷ تاکنون سابقه نداشته و در همان زمان نیز باعث ریزش نسبتا سنگینی در بورس تهران شد. نرخ ۲۸ درصد سالانه اوراق، به معنی نسبت P/E حدود ۳.۵ واحد بدون ریسک است و به صورت معمول بازار سهام در صورتی برای سرمایهگذاران جذاب خواهد بود که حداقل یک واحد کمتر از این میزان باشد درحالیکه اکنون این نسبت برای بازار سهام حوالی ۵.۵ واحد است.
بازار سهام از آینده میترسد
طی هفتههای گذشته تاکنون بورس تهران حمایتهای خوبی را از سمت جلسات حمایتی، روند تکنیکالی و همچنین گزارشهای عملکرد شرکتها در فصل تابستان داشت اما به نظر میرسد که هیچکدام به جز یک تاثیر جزئی، توانایی مقابله با ابهامات کلان در سطح سیاسی و اقتصادی را نداشتند. در بحث کلان سیاست قطعا یکی از مهمترین موارد بحث مذاکرات هستهای و احتمال احیای برجام بود که درحال حاضر رنگ باخته است و دیگر خبری از خوشبینیهای گذشته در کار نیست. در سطح اقتصادی نیز اتفاق مثبتی رخ نداده و حتی نگرانی بابت دخالتهای دولت در روند عملیاتی و مالی شرکتها در بودجه سال آینده با توجه به وضعیت اقتصادی کشور نیز تیشه بر ریشه کمجان بورس تهران میزند.
در این رابطه میتوان به شایعاتی همچون احتمال افزایش نرخ گاز شرکتهای پتروشیمی در سال آینده در مقابل کاهش نرخ گاز متانولیها اشاره کرد یا خبرهایی همچون اعلام مواد خام و نیمهخامی که در سال آینده مشمول مالیات صادراتی میشوند. درست یا غلط بودن این موضوعات نیاز به بحثهای کارشناسی در سطح کلان دارد اما انتشار خبرهای آن در روزهایی که بازار سرمایه در رکود و ریزش به سر میبرد، کار را برای بهبود اوضاع سختتر از قبل کرده است. در سمتی بازارهای جهانی نیز مدتهاست که پس از سیاستهای انقباضی در اکثر اقتصادهای بزرگ دنیا، دست از حمایت بازار سرمایه برداشتهاند و کامودیتیها دیگر اثر مثبتی بر جذابیت سهام ندارند. بنابراین جای تعجب ندارد که بورس تهران با فشار فروش بیشتری نسبت به روزهای قبل به کار خود ادامه دهد.
شکست حمایتهای تکنیکالی یکی پس از دیگری
در اوایل هفته جاری، تکنیکالیستها امید زیادی به برگشت بورس تهران از حمایت معتبر آن داشتند اما اکنون این امیدها نیز نقش برآب شده است. همانطور که در روزهای گذشته نیز اشاره شده بود، محدوده ۱.۳۱ تا ۱.۲۷ میلیون واحد، فضایی حمایتی را تشکیل داده بود که میتوانست به برگشت بورس تهران از نزولهای مکرر کمک کند اما روز گذشته پس از شکست کف این محدوده، شرایط سختتر از قبل شد. همانطور که در تصویر زیر نیز پیداست، شاخص کل بورس اکنون امید خود را به مرز ۱.۲ میلیون واحدی بسته است و باید دید که آیا در روزهای آینده میتواند به مرور تقاضا را به معاملات بازگرداند یا خیر.
نمای تکنیکالی شاخص کل بورس تهران
بورس تهران از ناامیدیها برمیخیزد؟
قطعا بارها این سخن جان تمپلتون یکی از موفقترین سرمایهگذارن دنیا را شنیدهایم که میگوید: «بازارهای صعودی در بدبینی متولد میشوند و در تردید رشد میکنند». اکنون میتوان گفت که پس از ریزش دو سال گذشته، اکنون بورس تهران در یکی از ناامیدترین دوران خود قرار دارد. شرایط چه در بازه زمانی حال و چه در چشمانداز آتی قابل اتکا نیست و همه از ابهامات و فضای عدم اطمینان سخن میگویند. شرایط عکس این موضوع را نیز در اوج بازار در اواسط سال ۹۹ تجربه کردیم و آنجا بود که بازار سهام روی غضبناک خود را نیز به سهامداران نشان داد.
هنوز دلایلی منطقی برای برگشت بورس تهران به مسیر صعودی وجود دارد و از مهمترین آنها میتوان به شرایط خوب شرکتها از لحاظ عملیاتی و سودآوری اشاره کرد. نسبت قیمت به سود (P/E) بازار به حوالی ۵.۵ واحد کاهش یافته و نسبت قیمت به درآمد (P/S) نیز به محدود ۱.۵ واحد رسیده است که هر دو جزو کمترین سطوح در سالهای اخیر بوده است. از سمتی بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که قیمت دلار نیز با شرایط اقتصادی حال حاضر، درحال فشرده شدن است و این احتمال وجود دارد که با یک جرقه کوچک شاهد در رفتن فنر این ارز باشیم و موج تورمی جدیدی در سطح اقتصاد کشور ایجاد شود. این موضوع که از احتمال بالایی نیز برخوردار است، میتواند بورس تهران را با یک دوره صعود تورمی جدید همراه کند.
بررسی اثر عوامل کلان اقتصادی بر بازدهی سهام در طی شیوع همهگیری کووید-19 (مورد مطالعه صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران)
یکی از رویدادهای مهم سال 2020میلادی، بیماری مسری کرونا است که بر اقتصاد جهانی و بازرهای مالی تاثیر شگرفی گذاشته است. از آنجا که بازده بازار سهام نسبت به رویدادهای مهم واکنش نشان میدهد، این مطالعه به بررسی بازده سهام صنایع غذایی، کشاورزی و زراعت، دارویی، صنعت گردشگری و هتلداری در شرایط اپیدمیکرونا میپردازد. بدین منظور، با استفاده از روش داده پانل به بررسی تأثیر موارد مرگ و میر روزانه ناشی از ویروس کووید-19 بر بازده سهام منتخب طی دوره 03/12/1398 تا 09/05/1400 پرداختهایم. در این مطالعه برای آنالیز تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام بیشتر علاوه بر تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19، اثر تعداد مبتلایان به کووید-19 بر بازده سهام صنایع منتخب نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19 با بازده سهام صنایع منتخب رابطهای معنادار و نامتقارنی دارد. سایر متغیرها از جمله نرخ ارز- دلار آمریکا و قیمت طلای 18عیار نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند و به ترتیب رابطهای معنادار، مثبت و منفی با بازده سهام صنایع منتخب داشتند. آنالیز بیشتر، اثر نامتقارن مرگ و میر ناشی از کووید-19 بر بازده سهام صنایع مختلف را نشان میدهد. به طوری که بازده سهام صنایع گردشگری، هتلداری با مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا رابطه ای منفی و قابل توجه داشته است. از طرف دیگر رابطه متغیر تعداد مرگ و میر روزانه بر اثر کووید-19 با بازده سهام صنایع غذایی و دارویی مثبت و از نظر آماری قابل توجه میباشد.
کلیدواژهها
20.1001.1.24767077.1400.5.17.4.1
مراجع
آرغا، لیلا. علیزاده، شیوا. محنتفر، یوسف. طاهرینیا، مسعود.(1400). رابطه پایه سهامداری و نوسانات بازدهی سرمایهگذاری در شرکتهای صنعتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه علمی پژوهشهای اقتصاد صنعتی، 5(15): 75-99.
اسلاملوییان، کریم. زارع، هاشم.( 1385). بررسی تاثیر متغیرهای کلان و داراییهای جایگزین بر قیمت سهام در ایران: یک الگوی خودهمبسته با وقفههای توزیعی، پژوهشهای اقتصادی ایران، 8(29):17-46.
حسینیون، نیلوفر سادات. بهنامه، مهدی. ابراهیمی سالاری، تقی. (1395). « بررسی انتقال تلاطم نرخ بازده بین بازار های سهام، طلا و ارز در ایران »، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، 66، 123-150.
رضایی، فرزین. عازم، حامد.(1391). « تاثیر شدت رقابتی و راهبرد تجاری بر ارتباط بین اهرم مالی و عملکرد شرکتها »، فصلنامه علمی- پژوهشی حسابداری مدیریت، 12، 101-115.
کتابفروش بدری، آرش. میرزاپور باباجان، اکبر. اکبری مقدم، بیت اله. (1399). «تاثیر شوکهای سیاست پولی بر قیمت کالاهای صنعتی منتخب در ایران با روش بیزین ور»، فصلنامه علمی پژوهشهای اقتصاد صنعتی، 4(12)، 72-57.
کریم،زاده، مصطفی. ( 1385). « بررسی رابطه بلند مدت شاخص قیمت سهام بورس با متغیرهای کلان پولی با استفاده از روش هم جمعی در اقتصاد ایران »، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، 8(26)، 41-54.
Al-Awadhi, A.M. Alsaifi, KH. Al-Awadhi, A. Alhammadi, S. (2020). “Death and ontagious infectious diseases: Impact of the COVID-19 virus on stock market returns”, Journal of Behavioral and Experimental Finance, 27, 1-6.
Ayoub, R. (2020). “Stock market vulnerability to the Covid-19 pandemic: Evidence from emerging Asian stock markets”, MPRA, No. 101774.
Branson, W.H. (1983). “Macroeconomic Determinants of Real Exchange Risk In: Managing Foreign Exchange Risk”, Cambridge University, Cambridge.
Ciner, C. (2020). “Stock Return Predictability in the time of COVID-19”, Finance Research Letters, 101705.
Dornbusch, R. Fischer, S. (1980). “Exchange Rates and the Current Account”, the American Economic Review, 70(5), 960–971.
Erdem, O. (2020). “Freedom and stock market performance during Covid-19 outbreak”, Finance Research Letters.
Gavin, M. (1989). “The stock market and exchange rate dynamics”, Journal of International Money and Finance, 8, 181–200.
Just, M. Echaus, K. (2020). “Stock market returns, volatility, correlation and liquidity during the COVID-19 crisis: Evidence from the Markov switching approach”, Finance Research Letters, 1-8.
Li, Y. Liang, C. Ma, F. Wang, J. (2020). “The role of the IDEMV in predicting European stock market volatility during the COVID-19 pandemic”, Finance research letters, 36, 101749.
Li, Q. Wang, T. Li, P. Liu, L. Gong, Q. Chen, Y. (2014). “The effect of news and public mood on stock movements”, Inf. Sci. (Ny). 278, 826–840.
Mazur, M. Dang, M. Vega, M. (2020). “COVID-19 and the March 2020 stock market crash: Evidence from S&P1500”, Finance Research Letters, 1-8.
Morales, L. Callaghan, B.A. (2020). “Covid19: Global Stock Markets Black Swan”, Critical Letters in Economics & Finance , 1, 0–14.
Narayan, P. K. Devpura, N. Hua, W. (2020). “Japanese currency and stock market—What happened during the COVID-19 pandemic?”,Economic Analysis and Policy.
Narayan, P. K. Phan, D. H. B. Liu, G. (2020). “COVID-19 lockdowns, stimulus packages, travel bans, and stock returns”, Finance research letters, 101732.
Perron, P. (1989). “The great crash, the oil price shock and the unit root hypothesis”, Econometrica, 57, 1361-1401.
Pharmaceutical Technology. (2020). “Coronavirus: A timeline of how the deadly Covid-19 outbreak is evolving”.
Rudden, J.(2020). “Change in global stock index values during coronavirus outbreak 2020”,https://www.statista.com/statistics/1105021/coronavirus-outbreak-stock-market-change/.
Samadi, A. H. Owjimehr, S. Nezhad Halafi, Z. (2020). “The cross impact between financial markets, Covid- 19 pandemic, and economics: The case of Iran”, Journal of policy modeling, 1-22.
Sansa, N.A. (2020). “The impact of the Covid-19 on the financial markets: Evidence from China and USA”, Electronic Research Journal of Social Sciences and Humanities, 2.
Sharif, A. Aloui, C. Yarovaya, L. (2020). “COVID-19 pandemic, oil prices, stock market and policy uncertainty nexus in the us
بازارهای مالی در تلاطم اقتصادی
نقش نهادهای مالی باید بیانگر این واقعیت تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام باشد که در هنگامه وحشتی گسترده در بازارهای مالی، آرامشبخش و تسلادهنده باشند.
به گزارش صدای بورس,در شرایط بحرانی روزهایی که طی میکنیم، کماکان تورم از بزرگترین معضلات اقتصاد کلان ایران است. تلاش بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی و مهار تورم به دلیل عوامل خارج از نظام بانکی و نیز عوامل درونآن، به نتیجه مطلوب نرسیده است. کسری بودجه، مداخلات دولت در بنگاهها و بازارها (که آنچنان وسیع است که عبارت «اقتصاد دستوری» به گفتمان عمومی راه یافته است)، نظام اعتباری ناکارآمد، ضعف حاکمیت شرکتی، ضعف نظارت مقام تنظیمگر، شرکتداری بانکها و تعارض منافع، و محدودیت ابزارهای اعمال سیاست پولی فعال همه و همه به وضعیتی انجامیده که نرخ تورم بالا برای چهار دهه ادامه یافته، و در هر چهار سال اخیر این نرخ بالای ۴۰ درصد مانده است.
برای اینکه بانک مرکزی ایران نیز بتواند توان انجام فعالیتهای متعارف جهانی بانکداری مرکزی را داشته باشد، اصلاحات جدی در راهبردها و حاکمیت اقتصادی - سیاسی تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام کشور ضروری به نظر میرسد. بانک مرکزی میباید تبعات انتشار پول و اعطای اعتبارات بیکیفیت را بپذیرد. از اینرو، نیاز میرود که در عرصة نظارت قادر مقتدر باشد، و دامنه نظارت خود را به هر نهاد بانکی و اعتباری بگسترد، و گرفتار کشمکشهای خودی و غیرخودی نباشد. استانداردهای اعتبارسنجی میباید فارغ از قدرت وامگیرنده به درستی اعمال شود، و استانداردهای حسابداری و اصول حاکمیت شرکتی در همه جا جاری باشد.
بانکها نیز ناچارند از نظم بیشتری استقبال کنند تا در معرض اتهام پانزیبودن قرار نگیرند. بانکها به ویژه در فاصلة سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ در وضعیت بسیار دشواری بودند، و تنها پس از پرش ارز تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام و افزایش چند برابری قیمت داراییهایشان توانستند ترازنامههایشان را تا حدی سامان بخشند. تقویت ترازنامه بانکها در دستور کار مدیریت بانکها و بانک مرکزی است، و در شرایط دشوار فعلی انجام این مهم به آسانی میّسر نیست. کاهش تدریجی از حجم داراییهای پررریسک، اعطای تسهیلات کم ریسک، و تخصیصهای کارآمد شناسایی سریع اعتبارات غیرجاری، ارتقای مدیریت ریسک، و تقویت دانش و مهارت نیروی انسانی از جمله سیاستهایی است که باید دنبال شود.
بازار سرمایه بیش از بازار پول در تیررس شرایط بحرانی جاری قرار گرفته است. سیاستگذاری که در شرایط اوج بازار مردم را به ورود به بازار ترغیب میکرد، حالا در کناری ایستاده است. این اقدامی شایسته است؛ وظیفه سیاستگذار نیست که سرمایهگذار و معاملهگر را به ورود و خروج فرمان دهد. معاملهگران بازار سرمایه اکنون خود صبورتر و ریسکگریزتر و حتی حرفهایتر شدهاند. مدیران بازار میباید طراحی، تدبیر و مهارت مناسبی برای هدایت سرمایهگذاران انفرادی به سرمایهگذاری غیرمستقیم داشته باشند. وعدة بازدهی قطعی در بازار سرمایه اشکالی ندارد، منوط به اینکه از طرف دولت یا مقام تنظیمگر داده نشود، و بخش خصوصی و ناشران خود در شرایط هیجانی و بیثبات بازار چنین وعدههایی را بدهند، و مقام تنظیمگر هم مطمئن باشد که آنها توان ایفای تعهدات خود را دارند.
قابل فهم است که در شرایط جاری، عامه سرمایهگذاران (و البته نه حرفهایها که همیشه به دنبال فرصتاند) محافظهکارانه عمل کنند، از سهام فاصله بگیرند، و به سمت ابزارهای با درآمد ثابت میل کنند. این روند را چندان نمیشود تغییر داد. ناشران نیز باید واقعیت این شرایط را درک کنند و با انتشار اوراق تبعی مناسب، از ریسک دارندگان سهام بکاهند.
برای حفظ این بازار، یعنی برای جلوگیری از ریزشهای عمدهای که تلاشها برای گسترش بازار سرمایه در ایران را به باد خواهد دهد، چه باید کرد؟ پیشنهادها متنوع است و طبعاً میباید روی مهمترین آنها تمرکز یافت تا نتیجه مطلوب حاصل شود؛ باید تدبیر کرد و اولویتهای این زمانِ بازار سرمایه را تشخیص داد. راهحل در این شرایط از اقتصاد ایران آن است که مجاری جذب این نقدینگی متعدد شود و کوشش شود که تا حد ممکن نقدینگی به مجاری تولیدِ کالاها و خدمات و اشتغال با نرخ بازده بالاتر هدایت شود؛ نقدینگی میباید به تشکیل سرمایه ثابت جدید منجر شود؛ و میباید از فشار تقاضاهای سفتهبازانه و تقاضاهای حفظ قدرت خرید بر بازار سهام کاست. باید بتوان نقدینگی را در حوزههای متنوعی از فعالیت توزیع کرد تا بازار سهام پایدار بماند و نقدینگی مدت طولانیتری در بازار سهام نگاهداری شود.
برخی سیاستهای قابل تعقیب در شرایط فعلی به شرح زیر است:
* تشویق شرکتها (به کمک نهادهای مالی) به انتشار اوراق تبعی (اختیارهای فروش) برای موفقیت افزایش سرمایهها و حمایت از بازار در شرایط ریزش عمده آن.
* تسهیلِ انتشار اوراق با درآمد ثابت کوتاه و بلندمدت توسط بنگاههای بزرگ، و حذف الزام به داشتن ضامن بانکی در صورت داشتن رتبه اعتباری بالا.
* تسهیل حضور سرمایههای خُرد و متوسط در بازار پیشفروشِ کالاهای پایه (commodity) از قبیل کالاهایی که در بازارهای سلف معامله میشود که بازده بالاتری دارد.
* درخواست از دولت برای جلوگیری از اظهارات حمایتی رسمی از بازار سهام و تبلیغات وسیع برای آن در رسانهها.
بازار سرمایه نقش فیفا را بازی میکند
بازار سرمایه آنقدر بزرگ هست که در قبال سیاستهای اتخاذی دولت یا مقام تنظیمگر عرضاندام کند، خودی نشان دهد، و بگوید که این سیاست نادرست و آن سیاست درست است. برای دولتها، این بازار نقشی مشابه فیفا را بازی میکند که ناچار باید مقررات بینالمللی مشخصی را دنبال کند. همانطور که نمیشود برای فوتبال هر مدیر دوست و آشنایی را انتخاب کرد، یا هرگونه که دوست داریم لیگها را برگزار کنیم، یا کلاً از خیر برگزاری لیگ زنان بگذریم، در بازار سرمایه نیز نمیتوان به دلخواه عمل کرد. چند مثال بزنیم: به محض اینکه بحثِ ارقام بزرگ عرضة اوراق دولتی در بودجه میآید، واکنش بازار سرمایه آن است که این به معنای تنگنای اعتباری بیشتر برای شرکتهای بورسی است، و متأثر از آن، سود شرکتها کاهش مییابد. با این پیشبینی، شاخص بلافاصله عکسالعمل نشان میدهد. یا به محض اینکه در شرکت بورسیِ بزرگی مدیری ناآشنا برای بازار انتخاب میشود، به یکباره عکسالعمل و بازتابهای گستردة بازار در مقابلِ آن انتخاب قرار میگیرد. این انتخاب بلافاصله روی قیمت سهام تأثیر میگذارد، و سیاستگذار درمییابد که انتصاب درستی انجام نداده است.
بازار سرمایه به سیاستگذار پیام میدهد که حداقل در این عرصه، کارِ کارشناسی مورد نیاز است، و موضوع با مدیریت در سایر بخشهای اقتصاد و سیاست فرق دارد. این بدآن معنا نیست که انتخابهای غلط در آن عرصهها نتایج بسیار زیانبخشی برای کشور ندارد، بلکه بدآن معناست که اشتباهات سیاستگذار در عرصه مرتبط با بازار سرمایه، صدای بازار را درمیآورد، و جایی هست که تصمیمات غلط را فریاد بزند. این صداها مایة نگرانی سیاستگذار است، و میتواند موقعیت شغلی سیاستگذار را با خطر همراه کند، و از اینرو بیشک تصمیمات در انتصاب مقامات بر بازارهای سرمایه تا حدودی با تأمل بیشتر و با وسواس بیشتری انجام میشود.
این محدودیت ظاهری برای دولتها بیشک نعمت است. اشتباهات در سیاستگذاری و تصمیمگیری سایر بخشها شاخصی روشن ندارد که ناقوسی را به صدا درآورد. در بازار سرمایه، چنین سوتزنیهایی مرسوم است. سیاستگذار میباید از این بازتابهای پرسروصدا و شفافسازیها که جلوی اشتباهات بیشتر را میگیرد، بهشدت استقبال کند. این سروصداها به ارزیابی بهتر از عملکرد سیاستگذار نیز میانجامد؛ بنابراین، به قبول صدمات و سختیهای شفافسازی به دستاوردهای آن میارزد.
برای نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه، حفظ بازار غیر از تأمین سود بلندمدت؛ اهمیت فکری، اخلاقی، و ملی هم دارد. اگر به آزادی میاندیشیم، به بازار رقابتی، به تجارت آزاد، و به مالکیت خصوصی باور داریم، و ناچاریم به بازار سرمایة رقابتی و سالم بیندیشیم. آنچه در بخشی از سالهای ۹۸ و ۹۹ بر بازار سرمایه گذشت، نشانی از بازار رقابتی نبود؛ نشانهای از اهمال بود؛ نشانهای از اعتقاد سرسختانة نهادهای مالی به حمایت از سهامداران ناآگاه و بخش واقعی اقتصاد ایران نبود.
نهادهای مالی ایران میباید جویای اعتبار براساس استعدادهای بازار سرمایه باشند؛ باید خود را نگهبان معیارهای فرهنگ کارایی در بازار سرمایه بدانند. نباید تسلیم رفتار و رسوم مبتذلی شوند که عدهای سوءاستفادهچیها در بازار دنبال میکنند. اتفاقاتی که در آن ماههای در عین حال پرشور در بازار سرمایه رخ داد، باید بار عذاب وجدانی را بر دوش مدیران نهادهای مالی گذاشته باشد..
در تاریخ تحول بازارهای سرمایه، همواره منزلتی بالا برای نهادهای مالی قائل میشوند. مدیران نهادهای مالی میباید انگیزههای پایداری در درون خود برای مسئولیتهایی بیابند که در قبال بازار و سرمایهگذاران عادی دارند. مدیران این نهادها باید دریافتهای مشخصی از تعهد ملی و روشنفکرانه خود در قبال بازار سرمایه، بازار رقابتی در مفهوم عام و آزادی داشته باشند.
باید روشن باشد که معنویات آنان چگونه در نفس رسالتی که در قبال بازار دارند رسوخ کرده و آن را شکل میدهد. نفس احساس تعهد خود بدل به نوعی نقطة اتکا میشود که از آن نقطه بتوانند بهتر رابطه بازار سرمایه، بازار رقابت و آزادی را درک کنند. آرمانها در موارد بسیار با هم در تعارضاند: آرمان کسب درآمد نهاد مالی نباید ناسازگار با هدف آنها برای توسعة کشور و تلاش توده مردم برای مقابله با تورم تبدیل شود. انتخاب هر تصمیم درست طبعاً با خُسران کوتاهمدتی همراه است. اما آیا بهراستی نمیتوانستیم بخشی از خُسران کوتاهمدت نهادهای مالی در ماههای هیجانی نیمة دوم ۹۸ و نیمة اول ۹۹ را با سود معتدلتر بلندمدت سالهای بعد (که در هم نشکستن و منافع سهامداران ناآگاه را بیهیچ نقص اخلاقی دربرداشت) تاخت بزنیم.
در شرایط دشوار امروز، مدیران نهادهای مالی برخلاف عامه مردم باید از آرامش آدمهای بزرگ بهره برده باشند تا تعارض ارزشها را بهگونهای حل کنند که از وقوع نتایج تراژیک گریزپذیر شود. آنان باید از امکانات نهفته در نهادهای مالی در شرکتهای خود باخبر باشند؛ استعدادها و ظرفیتهای خود را برای آرامش تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام بخشیدن و تثبیت بازار بشناسند و از شوروشرهای بازار و سهامداران خُردش بیم نداشته باشند و با آنها وسوسه نشوند، و خود را ملزم کنند که از حصار خِرد اقتصادی و واقعیات بخش واقعی اقتصاد در بازار آشفته خارج نشوند.
سود را باید به نفع بلندمدت بازار تا حدی قربانی کرد
نهادهای مالی برای تثبیت و آرامش بازارها میباید اولویت قائل شوند، زیرا بدون حداقلی از نظم بازار، انتخاب درستی در کار نخواهد بود. سود را میباید به نفع بلندمدت بازار تا حدی قربانی کرد. همة خیرهای بزرگ در کنار هم جمع نمیشوند. مدیران این نهادها محکوم به انتخاب هستند، و هر انتخابی طبعاً زیانهایی ممکن است داشته باشد. زیانکردن عامه مردم بیش از همه نوید به نزدیکبودن زیان خود نهادهای مالی را میدهد. سود مردم و سود نهادهای مالی پیوندی شریف با هم دارند. زندگی اخلاقی نهادهای مالی در بازار سرمایه نباید متعارض با منافع بازیگران کوچک در این بازار باشد. دوام بازار وابسته به ملازمات اخلاقی آن دارد؛ این ملازمات جوهره راستین نگرش درست به بازار سرمایه است. زندگی بازار در زیستن درست آن شکل میگیرد.
مدیران نهادهای مالی چارهای ندارند که معضلات امروز بازار را با روی خوش تحمل کنند، هر چند که ممکن است آن مشکلات آنقدر سخت باشد که ضمن تحمل، دیگر حفظ روی خوش محال باشد. به نظر من نقش نهادهای مالی باید بیانگر این واقعیت باشد که در هنگامه وحشتی گسترده در بازارهای مالی، آرامشبخش و تسلادهنده باشند.
دولت ابهامات را از بین ببرد/ شرکت های خدماتی می توانند پیشتاز بازار باشند
روند آتی بازار سرمایه متأثر از متغیرهایی است که در هالهای از ابهام قرار دارند و مشخص شدن هریک از این متغیرها میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و به رشد بازار کمک کند.
دولت ابهامات را از بین ببرد
احسان مرادی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورس نیوز تشریح کرد: بازار سهام در ابهام قرار دارد تا جایی که بیشتر فعالین این حوزه نگران تغییرات بودجه هستند؛ که دولت همانند سال قبل قیمت خدمات عمومی ( برق، گاز، بهره برداری از معادن ) را افزایش میدهد یا خیر، تا زمانی که این دست نگرانی ها مرتفع نشود حجم معاملات بازار سهام افزایش نمییابد. البته با توجه به عرضه های جدید روند بازار در حال تغییر است، شرکتهایی به بازار سهام وارد می شوند که چندان وابستگی به نرخ کامودیتی و دلار ندارد. این دست شرکتها خدمات محور هستند و حجم معاملات نیز بیشتر به این سمت سوق پیدا میکند.
وی ادامه داد: پیشنهاد میشود که دولت برنامه تدوین شده خود را برای ابهامات این چنینی مطرح کند ، به عنوان مثال قیمتی واقعی را برای برق مصرفی شرکتهای بورسی بیان کند. این دست ابهامات برای بازار سرمایه مطلوب نیست و باید هرچه سریعتر مرتفع شود تا بازار به سمت مسیر درست خود حرکت کند.
شرکتهای خدمات محور می توانند پیشتاز بازار باشند
مرادی بیان کرد: اگر وضعیت به این صورت باقی بماند، ممکن است صنایع خدماتی بخش زیادی از حجم معاملات را به خود اختصاص بدهند، چراکه شرکتهایی وارد بازار سرمایه شدهاند که ارتباطی با بازار کامودیتی و قیمت انرژی ندارند اما این دست شرکتها نیز از جو عمومی بازار سرمایه متاثر می شوند و تحولات بازار سهام بی تاثیر بر روند تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام سهام شرکتهای خدمات محور و دانشبنیان نیست.
وی درباره ناآرامیهای اخیر چنین گفت: اگر ریسکهای سیستماتیک در کشور افزایش یابد، متوسط P/E بازار سهام کاهش پیدا میکند. باید گفت این نوع ریسکها میتواند از نوع ناآرامی داخلی و شفاف نبودن قوانین و مقررات باشد، که تمام این مسائل بر سرمایهگذاری و بازار سهام اثر منفی میگذارد.
آینده تامین مالی از بازار سرمایه روشن است
این کارشناس بازار سرمایه در پایان گفتگوی خود با بورس نیوز عنوان کرد: تامین مالی از بازار سرمایه رونق گرفته و با تقاضا مواجه شده، چراکه تامین مالی از بازار سرمایه بسیار شفاف و با قاعده است. همچنین این که شرکتی امکان تامین مالی از بازار سرمایه را دارد یا خیر از ابتدای فرآیند در این نوع تامین مالی مشخص میشود. باید گفت تامین مالی از سیستم بانکی مقداری سلیقه ای خواهد بود؛ اما در بورس این مسائل کمتر دیده میشود، همینطور باید اشاره کرد که این روش تامین مالی در حال گسترش است.
دیدگاه شما