بازده سرمایه ای


اما بیایم نرخ بازده سرمایه گذاری را بیشتر تشریح کنیم تا دقیقا متوجه شویم منظور از این کلمه چیست. ابتدای همه ی این موارد فرمول نرخ بازده یک فرمول بسیار ساده اما در عین حال بسیار کاربردی می باشد و در حوزه ی صنعت بسیار مورد قبول و استفاده است نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) = (هزینه انجام شده سرمایه گذاری)- ( کل دست آورد به دست آمده از سرمایه گذاری ) / (هزینه سرمایه گذاری ) فرمول بالا همانطور که گفته شد نشان دهنده نرخ بازده سرمایه گذاری است . اگر بخواهیم در ابتدایی ترین شکل ممکن این مفهوم رو توضیح دهیم میتوانیم بگوییم یه مقیاس و پارامتری است که ما با به دست آوردن آن میتوانیم متوجه شویم که آیا سرمایه گذاری که انجام شده یک سرمایه گذاری درست و نتیجه بخش بوده یا خیر , که این موضوع گزارش هایی که در جلسات مهم اقتصادی برگذار میشود در تصمیم گیری های آتی یک شرکت و موسسه دخیل است و میتواند آینده آن شرکت را رقم بزند. از کاربرد های دیگر میتوان به این اشاره کرد که به فرض یک شخص حقوقی یا حقیقی در چند حوزه یا بخش مختلف سرمایه گذاری کرده است و حالا میخواهد نتیجه این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند که کدام یک از این موارد بیشتر برایش سود آوری داشته است و اگر مجدد قصد سرمایه گذاری داشته باشد بیشتر تمرکزش را روی کدام قسمت بگذارد. این نکته مهم است که بدانیم نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما همیشه بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و غیره درنظر گرفت.فرمول نرخ بازده در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.

شاخص های سودآوری شرکتها

سرمایه‏گذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران می‏پردازد. سرمایه‏گذاران به دنبال شرکتهایی می‏گردند که احتمال افزایش ارزش سهام آنها می‏رود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکتهای سودآوری وام دهند که آنها توان پرداخت بدهیهای خود را دارند. تصمیم‏های سرمایه‏گذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکتها می‏باشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازه‏کاری در همان صنعت چندان مفید نمی‏باشد. برای اینکه بتوانیم مقایسه‏های مربوطی بین شرکتهای متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده می‏کنیم.

حوزه‏های مختلف عملکرد

معیارهای اصلی عملکرد در حوزه‏های زیر قابل بررسی هستند: (1) مالی، (2) بازار، (3) محیط، (4) مردم، (5) عملیات و (6) عرضه کنندگان. بعضی‏ها دو بعد دیگر را نیز معرفی می‏کنند: (7) قابلیت سازگاری، (8) کیفیت محصول یا خدمات.

در حوزه مالی (که موضوع بحث این مقاله نیز می‏باشد)،‌ از دیدگاههای مختلف، شاخص‏های زیر را می‏توان بیان نمود.

• وفاداری سهامداران (مانند واکنش سهامدار)

شاخص‏های ارزش مالی و سودآوری

ارزش افزوده اقتصادی ( EVA )

ارزش افزوده بازار ( MVA )

بازده دارائیها ( ROA )

بازده حقوق صاحبان سهام ( ROE )

بازده سرمایه بکار رفته ( ROCE )

شاخص‏های قدرت مالی

دارائیها منهای دارائیهای نقدی

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

درآمدهای ایجاد شده از بخشهای مشتریان (مانند مشتریان جدید، جاری و بزرگ در مقابل مشتریان کوچک، صنعت و منطقه‏ای)

لیست درآمد مشتریان

سهم ریالی بازار

پتانسیل ریالی بازار

شاخص‏های کارایی و اثربخشی

نسبت درآمد به هزینه

سهم هر کارمند در ایجاد درآمد شرکت

سود و بازده دارائیها بعنوان سنجش سودآوری

تأکید عمده گزارشگری مالی پیشرفته بر شرایط اندازه‏گیری سود به عنوان یک شاخص عملکرد واحد انتفاعی می‏باشد. عملیات کارا در واحد تجاری، بر روند جاری و آتی پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر دارد. بنابراین کلیه دارندگان حقوق مالکیت و به ویژه دارندگان سهام عادی به وجود کارایی مطلوب مدیریت علاقمندند. از آنجا که سود ویژه شرکت بر میزان سود تقسیمی تأثیر دارد اغلب سهامداران روند سود شرکت را پیگیری می‏کنند.

یکی از تعبیرهایی که کارایی دارد، توانایی نسبی مدیریت در تحصیل حداکثر بازده با استفاده از منابع محدود، تحصیل بازده ثابت با بکار بردن حداقل منابع، ترکیب بهینه‏ای از منابع با هم که در نتیجه حداکثر بازده برای صاحبان واحد تجاری حاصل خواهد شد، می‏باشد.

کارایی واژه‏ای نسبی است که به صورت مقایسه با یک وضع ایده‏آل یا برخی ملاک‏های دیگر معنی‏دار می‏شود. همچنین به این بستگی دارد که آیا هدف شرکت در حداکثر نمودن سود است یا فراهم کردن بازده مناسب برای سرمایه‏گذاری. نرخ بازده دارائیها در هنگام مقایسه شرکتها برای ارزیابی اینکه مدیران آنها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشته‏اند بازده کسب نموده‏اند استفاده می‏شود. با مرتبط ساختن سود ویژه با مجموع دارائیها معیار استانداردی بدست می‏آید که این معیار در تشریح سودآوری انواع شرکتها، سودمند می‏باشد.

سود از جمله برترین شاخص‏های اندازه‏گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است. دانشمندان و پژوهشگران رویکردهای متفاوت آن را در چارچوب یافته‏های علمی تشریح کرده، قوت و ضعف برداشتها را سنجیده و با تلاش، به دقت و توانائیهای آن افزوده‏اند.

گاهی چنین استدلال می‏شود که سود شرکت، آنگونه که حسابداران محاسبه می‏کنند، نمی‏تواند عامل تعیین کننده ارزش آن شرکت باشد. همانگونه که می‏دانیم با تغییر شیوه محاسبه موجودی کالا،‌ استهلاک و ثبت درآمد، به راحتی می‏توان میزان سود شرکت را تغییر داد. بنابراین مدیران می‏توانند از سود حسابداری برای گمراه کردن بازار استفاده کنند. حال این پرسش مطرح می‏شود که با توجه به اینکه سود شرکت به وسیلة حسابداران قابل دستکاری است و مقدار آن به میل و خواسته مدیران شرکت تغییر می‏یابد آیا سود شرکت می‏تواند ارزش اقتصادی داشته باشد؟

سرمایه‏گذاران، برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیش‏بینی جایگاه خاصی درنظر دارند. بهای جاری هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایه‏گذار معمولاً برمبنای انتظاراتش از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم می‏گیرد.

سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام می‏شود، جزو اطلاعات مربوط است. پیش‏بینی سود قسمتی از یک فرایند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیش‏بینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی می‏باشد. سودها یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود می‏باشند. در تحقیقات انجام شده، محققین دریافتند که نوسانات قیمت سهام،‌ ارتباط نزدیکی با تغییرات سود دارد. شواهد تجربی نشان می‏دهد که اطلاعات درمورد چشم‏انداز سود آتی شرکت، برای سرمایه‏گذاران از اهمیت بالایی برخوردار می‏باشد. مطالعات نشان می‏دهد یکی از منابع مهم و معتبر اطلاعاتی درباره سود آتی، پیش‏بینی‏هایی است که توسط مقامات رسمی شرکتها ارائه می‏شود.

تفاوت اصلی بین مفهوم سود عملیاتی جاری و سود جامع، در هدف از پیش تعیین شده برای گزارش سود خالص می‏باشد. سود خالص حاصل از عملیات جاری، بر عملکرد جاری و کارایی شرکت و استفاده از این ارقام برای پیش‏بینی کردن عملکرد آتی و قدرت سوددهی تأکید می‏کند، در حالی که طرفداران مفهوم سود جامع، ادعا می‏نمایند که کارایی عملیاتی و پیش‏بینی عملکرد آتی وقتی ممکن است که براساس تجربه تاریخی کامل شرکت در طی چند سال باشد.

نتایج تحقیقات انجام شده توسط دکتر محمدعلی آقایی و غلامرضا کردستانی حاکی از این است که مشاهدات گذشته سود و جریان نقدی، با هم برای پیش‏بینی جریان نقدی اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند. البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیش‏بینی جریان نقدی، باعث می‏شود به پیش‏بینی‏های بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیش‏بینی جریان نقدی دارای محتوای اطلاعاتی اضافی است.

بازده دارایی ( ROA ) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازه‏گیری ‏شده،‌ تعریف می‏گردد. در مقابل بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته می‏شود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار می‏روند.

نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین می‏کند. اگر یک شرکتی بر سرمایه‏گذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش حجم سرمایه‏گذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمی‏شود

اعتباردهندگان و مالکان از بازده دارائیها می‏توانند در موارد زیر استفاده نمایند:

1- ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی - اعتبار دهندگان و مالکان می‏توانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامتی مالی شرکت فراهم می‏نماید.

2- جمع‏آوری اطلاعاتی درباره اثربخشی مدیریت - نرخ بازده دارایی تحت یک دوره زمانی در تعیین اینکه آیا یک واحد اقتصادی دارای مدیر لایقی است، کمک می‏کند.

3- طرح سودهای آینده - عرضه کنندگان بالقوه بازده سرمایه ای سرمایه شرکت، سرمایه‏گذاری حال و آینده و بازده مورد انتظار از آن را مورد ارزیابی قرار می‏دهند.

اما بازده دارایی بیشتر از اندازه‏گیری عملکرد شرکت می‏تواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیران می‏توانند از این نرخ در سطوح مختلف جهت کمک در تصمیم‏گیریهایشان جهت حداکثر کردن سود و ارزش افزوده به شرکت استفاده کنند. مدیران از این نرخ در موارد زیر استفاده می‏نمایند:

1- اندازه‏گیری عملکرد هر بخش مجزا از شرکت وقتی که هر بخش به عنوان یک مرکز سرمایه‏گذاری رفتار می‏شود - در یک مرکز سرمایه‏گذاری، هر مدیری هم سود و هم سرمایه‏گذاریها را کنترل می‏کند. نرخ بازده دارایی ابزار بنیادی جهت ارزیابی هم سودآوری و هم عملکرد می‏باشد.

2- ارزیابی پیشنهادهای مخارج سرمایه - بودجه‏بندی سرمایه‏ای طرح‏ریزی بلندمدتی است برای مواردی همچون احیا (تجدید)، جایگذاری یا توسعه تسهیلات.

3- کمک در پایه‏گذاری اهداف مدیریت - بودجه‏بندی، طرحهای مدیریت را کمی می‏کند. اثربخش‏ترین نگرشها به هدف‏گذاری، از فرایند بودجه‏ای استفاده می‏کند که هر مدیری در ایجاد آن اهداف و استانداردها و در برقرار کردن بودجه‏های عملیاتی که با این اهداف و استانداردها مواجه می‏شوند سهیم است. آغاز و پایان هر فرایند بودجه‏بندی با هدف ROA می‏باشد.

شاید بهترین دلیل برای عمومی بودن ROA سادگی آن است. این نرخ به تنهایی یا در ترکیب با سایر اندازه‏گیریها، معمولی‏ترین شاخص مورد استفاده مدیریت عملکرد سودآوری شرکت می‏باشد. همچنین ابزار جامعی است که فعالیتهایی با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازه‏گیری می‏کند و به ما اجازه می‏دهد که آنها را با روش استاندارد مقایسه کنیم. به عبارت دیگر با ROA ما می‏توانیم سیب و پرتقال را حداقل در سودآوری مقایسه کنیم. ROA ایرادات و مزایای مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات اگر بطور کامل درک نشود، استفاده نمودن آن دشوار است.

روشهای مختلف محاسبه ROA

استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری برمبنای بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان سود خالص بعد از مالیات ( EAT ) تقسیم بر کل سرمایه‏گذاری محاسبه می‏گردد.

چه سرمایه‏گذاری می‏بایست درمخرج کسردرج گردد؟ آن می‏تواندحقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده،‌ کل دارائیها یا تنها دارائیهای مشهود باشد. بدون توجه به اینکه سرمایه‏گذاری چطور تعریف شود، ROI مختلفی محاسبه می‏شود. اولین و عادی‏ترین تعریف از سرمایه‏گذاری، کل دارائیهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری می‏باشد. لذا از ROI به ROA می‏رسیم، به معنی بازده دارائیها یا بطور دقیق بازده کل دارائیها.

این نرخ بیان می‏کند که دارائیهای شرکت چطور بطور کارا درایجاد سود استفاده شده‏اند.

بعضی کتابها پیشنهاد به محاسبه بازده سرمایه‏گذاری یا بازده کل دارائیها با استفاده از میانگین سرمایه‏گذاریها، به کمک مانده اول و پایان سال می‏کنند. به این دلیل که سود گزارش شده، در طول کل دوازده ماه ایجاد شده است و اشتباه خواهد بود که فرض کنیم از همان مبلغ دارائیهای گزارش شده در پایان دوره استفاده شده ‏است. در صورتی که می‏دانیم تولید و فروش شرکت در طول سال می‏باشد. میانگین بازده دارائیها به شرح زیر محاسبه می‏شود:

اطلاعات بیشتری را می‏توان با تجزیه نمودن این نسبت به حاشیه سود و گردش دارائیها در یک نگرش دوپانت تحصیل نمود. بخش اول حاشیه سود خالص است و شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینه‏ها می‏باشد. بخش دوم گردش دارائیهاست که توانایی شرکت را در تولید و بازاریابی سطح فروش نشان می‏دهد.

گردش‏کل دارائیها×حاشیه سودخالص = ROTA

معمولی‏ترین تغییر شکل در ROA خارج کردن دارائیهای نامشهود و غیرمولد از کل دارائیها می‏باشد. شایان ذکر است که دارائیهای نامشهود شامل سرقفلی، هزینه‏های اولیه، اختراعات، حق‏التألیف و سایر حقوقی است که تحت یک دوره بلندمدت مستهلک می‏گردند. این در حالی است که دارائیهای غیرمولد مشتمل بر موجودیهای اضافی و طرحهای سرمایه‏ای غیراستفاده می‏باشند. جدا کردن آن بخش از موجودیها که مازاد می‏باشند و مبالغی از دارائیهای ثابت که استفاده نمی‏شوند، برای یک تحلیل‏گر داخلی امکان دارد. یک تحلیل‏گر خارجی با استفاده از ترازنامه و سایر صورتهای مالی نمی‏تواند این اقلام را مشخص نماید. بنابراین تنها اصلاحی که معمول می‏باشد، این است که درمخرج کسر دارائیهای مشهود ( TTA ) درنظر گرفته شود. این نسبت به عنوان بازده دارائیهای مشهود شناخته می‏شود.

یک تغییر دیگری که برای صورت کسر پیشنهاد می‏گردد،‌ استفاده از سود قبل از مالیات بجای سود بعد از مالیات می‏باشد. چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژه‏ای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی ومالیاتهای انتقالی قرار می‏گیرد. هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیاتی، سود بعد از مالیات را تغییر شکل می‏دهد. در صورت استفاده از سود قبل ازمالیات، که همیشه در صورتهای مالی ارائه می‏شود می‏توان ازاین تغییرشکل پرهیزنمود. این همان شکل استفاده شده بوسیلة مؤسسه رابرت موریس در مطالعه صورتهای مالی آنها می‏باشد. این نرخ به شکل زیر محاسبه می‏شود:

نحوة دیگر محاسبه ROA اضافه نمودن هزینه بهره ( I ) به صورت کسر می‏باشد. در این حالت ROA بازده کل وجوه فراهم شده ( ROTFP ) نامیده می‏شود که می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا سود بعد از مالیات بیان گردد:

ROTFPb= (EBT+ I) / بازده سرمایه ای TA = EBIT / TA

ROTFPa = [(EAT + I ( - t)] / TA

هدف از این شکل از بازده دارائیها شناسایی وجوه استفاده شده جهت تحصیل دارائیهای شرکت است که هم از وجوه استقراض و هم از حقوق صاحبان سهـام نشـأت می‏گیرد. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وام دهندگان (از طریق هزینه بهره) است در جهت رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، می‏بایست برگشت داده شود.

اصلاح دیگری که در تطابق وجوه مورد استفاده با سود ایجادشده می‏توان ایجاد کرد، خارج کردن وجوه حاصل از بدهیهای جاری است که جهت تأمین دارائیهای مولد بکارنمی‏روند. اما جزء سرمایه درگردش هستند. سرمایه‏گذاری درمخرج کسرجمع بدهی‏های بلندمدت ( LTD ) و حقوق صاحبان سهام ( E ) می‏باشد. این نسبت به عنوان بازده وجوه دائمی ROPF نامیده می‏شود. در این حالت نیز این نسبت می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا بعد از مالیات محاسبه گردد:

ROPFb = EBIT / (LTD + E )

ROPFa= [(EAT + I ( - t)]/(LTD + E )

به این نکته توجه شود که در محاسبه نرخ بازده وجوه دائمی می‏بایست از همه انواع بدهی استفاده نمود. اما از بدهی‏هایی که واقعاً منبع استقراض نمی‏باشند (مثل ذخایر یا مالیات بردرآمد انتقالی) باید صرفنظر کرد. چون آنها ادعایی از طرف اشخاص خارج از شرکت را ندارند و ممکن است هرگز پرداختی صورت نگیرد. در فرمول فوق، سهام ممتاز، سهم اقلیت و سهام شرکت فرعی جزئی از وجوه فراهم شده شرکت برای یک دورة زمانی مشخص می‏باشند.

نرخ مطلوب بازده دارائیها

در حقیقت نمی‏توان نرخ مطلوب بازده دارائیها را مشخص نمود. زیرا این نرخ از صنعتی به صنعت دیگر تفاوت دارد. مثلاً، نرخ بازده دارائیها در شرکتهای با تکنولوژی بالا بسیار بیشتر از خواربارفروشیها و یا تولید کنندگان کالاهای مصرفی است. گروه برنامه‏ریزی سود ( PPG ) ، سودآوری را در بیش از شصت زمینه تجاری مختلف بررسی نمود. همچنین این گروه بیش از شش هزار صورت مالی سالانه را مورد بررسی قرار داد. این تحلیل‏ها سه نقطه بحرانی را برای ROA پیشنهاد می‏کند: ( ROA در این تحقیق این گروه به وسیله تقسیم سود قبل از مالیات بر کل دارائیها محاسبه شده است.)

حداقل - اگر ROA پایین‏تر از 5% باشد، بقاء کل شرکت زیر سؤال می‏رود.

هدف - ROA بین 8% تا 10% به این معنی است که شرکت سود مناسبی را ایجاد می‏کند و قادر به سرمایه‏گذاری درتکنولوژی جدید ودرادامه آن بهبود وسایل و تجهیزات و توسعه مراکز فروش می‏باشد.

عملکرد بالا - وقتی که ROA از مرز 20% بگذرد، این شرکت بعنوان یک واحد اقتصادی نمونه معرفی می‏شود.

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

یکی از علاقه مندی های سرمایه گذاران این است که در کاری سرمایه گذاری کنند که کمترین مقدار هزینه و بیشترین مقدار سودآوری را داشته باشد. دانشمندان علم اقتصاد برای فهم این مسئله فرمولی را پیشنهاد کرده اند به نام «نرخ بازده سرمایه گذاری». نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده‌اید مقایسه می‌کند. بیایید نگاهی به نحوه استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران فردی و کسب و کارها بیندازیم.

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

فهرست مطالب

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

نرخ بازده سرمایه گذاری یا همان RIO یعنی نسبت سود خالصی که سرمایه گذار از رهگذر پشتیبانی یک کسب و کار با هزینه ای که برای راه اندازی آن کسب و کار پرداخت می‌کند به دست می‌آورد. زمانی که برای یک سرمایه گذاری یا یک عمل تجاری پول می‌گذارید، ROI به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که سرمایه گذاری شما چقدر سود یا زیان داشته است.

بازده سرمایه گذاری نسبت ساده‌ای است که سود (یا زیان) خالص سرمایه گذاری را بر هزینه آن تقسیم می‌کند. از آنجایی که به صورت درصد بیان می‌شود، می‌توانید اثربخشی یا سودآوری گزینه‌های مختلف سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید. ROI ارتباط نزدیکی با معیارهایی مانند بازده دارایی ها (ROA) و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) دارد.

فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری

اگر بخواهیم تعریف بالا را در قالب معادله ی ریاضی بیان کنیم، خواهیم گفت:

نرخ بازده سرمایه گذاری = هزینه های انجام شده / (هزینه های انجام شده – درآمد کسب شده) سود خالص

مثلاً اگر یک سرمایه گذار برای راه اندازی یک کارگاه کوچک کفّاشی 50 میلیون تومان هزینه کند و در پایان سال چیزی حدود 200 میلیون تومان کسب درآمد کند، نرخ بازده ی سرمایه گذاری او با فرمول بالا محاسبه می شود:

3 = 50000000 / (50000000 – 200000000)

خیلی از مؤسّسات یا کارگاه ها معمولاً نرخ بازده سرمایه گذاری را به صورت درصدی اعلام می کنند. یعنی در فرض بالا سرمایه گذار از تلاشش چیزی حدود 300 درصد سود کرده است.

کاربردهای نرخ بازده سرمایه

کاربردهای نرخ بازده سرمایه

برای ROI می توان کاربردهای متعدّدی را ذکر کرد، از جمله:

1. ROI فرصت بسیار خوبی برای مقایسه ی کلان سود فراهم می آورد و کارآفرینان می توانند با مراجعه به این عدد و مقایسه ی نموداری آن در طول سال ها یا ماه ها، پیشرفت یا پسرفت تلاش اقتصادی خودشان را رصد نموده و با ارائه ی تحلیل های متناسب با اقدامات انجام شده، آینده ی بهتری برای خودشان رقم بزنند.

2. ROI این امکان را به کارآفرین می دهد که کسب و کار خود را با رقبای هم حرفه اش مقایسه کند و به تحلیل اختلاف عدد ها پرداخته و با فهم نقاط مثبت رقیب و یا نقاط ضعف خود، به توانمندسازی خود و مجموعه اش کمک کند.

3. ROI بستری برای پیش بینی های مرتبط با توسعه ی کسب و کار است. مثلاً اگر سرمایه گذار تصمیم بگیرد برای سال آینده ابزارآلات کارگاه کفّاشی خودش را ارتقاء دهد، در ازای دو برابر شدن سرعت کارگران و علی القاعده دو برابر شدن درآمد کسب شده، چیزی در حدود 200 میلیون تومان باید هزینه کند که این قاعده به او کمک می کند تا شتاب سود آوری خودش را کنترل کرده تا دچار ناهمگونی در نقدینگی نشود.

1 = 200000000 / (200000000 – 400000000)

در فرض مطرح شده با وجودی که درآمد فرد دوبرابر شده است، امّا نرخ بازده سرمایه گذاری اش دو واحد یا 200 درصد کاهش یافته و این مسئله مدیریت جدّی سرمایه گذار را می طلبد و او باید تلاش کند تا با مدیریت درست و تخصیص منابع به گونه ای عمل کند که از رقبایش عقب نیفتد.

4. ROI تحلیل قابل توجّهی از بورس را در اختیار ما قرار می دهد. فرض کنید فردی سهمی را به قیمت 5000 تومان تهیّه می کند و بعد از یکسال آن را به قیمت 13000تومان به فروش می رساند. در صورتی که مجمع عمومی برگزار گردد و برای هر سهم مذکور چیزی حدود 2000 تومان سود نقدی (در طول یک سال) تعلّق بگیرد، نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه خواهد شد:

نرخ بازده سرمایه گذاری بورس = هزینه ی خرید در ابتدای سال / (سود نقدی + (هزینه ی خرید در ابتدای سال – هزینه ی فروش در انتهای سال))

2 = 5000 / (2000 + (5000 – 13000)

5. ROI به سادگی قابلیّت تفسیر شدن دارد و حتّی یک دانش آموز ابتدایی به راحتی می تواند آن را بخواند و بفهمد و این به تنهایی می تواند یک عامل مهم و مفید محسوب شود.

مزایای ROI

مزایای ROI

  • به طور کلی محاسبه ROI آسان است. ارقام کمی برای تکمیل محاسبه مورد نیاز است که همه آن‌ها باید در صورتهای مالی یا ترازنامه موجود باشند.
  • قابلیت تحلیل مقایسه‌ای به دلیل استفاده گسترده و سهولت محاسبه آن. می‌توان مقایسه‌های بیشتری را برای بازده سرمایه گذاری بین سازمان‌ها انجام داد.
  • اندازه گیری سودآوری. ROI به درآمد خالص برای سرمایه گذاری های انجام شده در یک واحد تجاری خاص مربوط می‌شود و معیار بهتری از سودآوری شرکت یا تیم ارائه می‌دهد.

معایب ROI

البتّه برای نرخ بازده سرمایه گذاری اشکالاتی هم بیان شده است که تقریباً برای همه ی آن ها می توان پاسخ قانع کننده ای ارائه نمود:

1. ROI پارامتری برای در نظر گرفتن زمان ندارد و در نتیجه اعداد محاسبه شده غیر واقعی هستند. برای حل مشکل مزبور کافی است حسابدار شرکت زمان را برای هر کدام از محاسباتش به یک اندازه در نظر بگیرد و این فرمول را برای بازه های زمانی ماهانه، سالانه و 5 ساله در نظر بگیرد.

2. ROI توانایی محاسبه ی نتایج کیفی را ندارد. در مثال بالا فرضاً شاید ابزار کار کارگران کفش فروشی تقویت شود؛ امّا آیا روحیه ی کارگران هم به همان اندازه عالی می شود یا خیر؟ این مسئله هم با محاسباتی قابل حل است. مثلاً کارگران به میزانی که از مزایا و تسهیلات کاری بیشتری برخوردار شوند؛ به همان میزان از روحیه ی بیشتری برخوردار خواهند شد.

حتّی می توان به صورت روزانه یا هفتگی یا در سایر بازه های زمانی نسبت به حال خوش کارگران تست روانشانسی گرفت و داده های حاصل از تست روانشانسی را که می توانند از سنخ کمّیّت ها باشند، مورد مطالعه و تدقیق قرار داد.

3. ROI کلّی گویی است و نمی تواند اطّلاعات دقیق و جزئی به ما بدهد. این سخن هم انتظاری بی جا از نرخ بازده سرمایه گذاری است. چون این نرخ ماهیتش کلی است و قرار است جهت گیری کلّی کسب و کار را به ما نشان بدهد؛ نه این که بیان جزئیّات را عهده دار شود و نباید چنین انتظاری را از نرخ بازده سرمایه گذاری داشت.

سخن آخر

البتّه در انتها بیان این نکته مهم به نظر می رسد که مثبت بودن ROI قبل از آن که در محیط خارج رخ دهد، ابتدا در وجود شخص سرمایه گذار و کارآفرین رخ می دهد و زمانی حقیقت کار با کیفیّت و بازده ارائه خواهد شد که کارآفرین و کارگرانش بتوانند به زیبایی خود را ارتقاء داده و از رهگذر ارتقاء خود به کارشان ارتقاء بخشند. برای ارتقاء خود نیز مهارت آموزی تنها بخشی از ماجرا است.

آن چه که به اندازه ی مهارت آموزی و بلکه در مواقعی بیشتر از آن اهمّیّت دارد، باور ها و احساسات عالی است که یک کارآفرین نسبت به خود، حرفه و کارآفرینانش دارد. روحیه و باوری که با توکّل بر خدا روز به روز بارور تر شده و حقیقت ROI را محقق خواهد ساخت و دنیای کسب و کار و تجارت را شیرین خواهد نمود. به امید ساخت فردایی بهتر برای ایران اسلامی مان.

بازده اضافی مدیریت حرفه ای (فعال) به شرکت های سرمایه گذاری

مدل های ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه گذاری که از اواسط دهه 1960 توسعه یافت، در پژوهش های متعددی مورد استفاده قرار گرفت. از سه مدل مطرح شده توسط ویلیام شارپ، جک ترینور و مایکل جنسن، بیشتر پژوهش ها از مدل جنسن که بازده اضافی را به صورت تفاضلی محاسبه مینماید، استفاده کرده اند.
بیشتر پژوهش های انجام شده در دنیا نشان میدهد که شرکت های سرمایه گذاری دارای مدیریت فعال (حرفه ای)، غالبا بازده اضافه ای به صورت ناخالص کسب کرده اند. البته این بازده معمولا درصد بااهمیتی نیست و پس از کسر هزینه های عملیاتی، از بین رفته یا منفی میشود.
این مقاله نتایج پژوهشی را نشان میدهد که عملکرد پرتفوی بورسی 14 شرکت سرمایه گذاری ایرانی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را در دوره 1374 تا 1380 بررسی کرده است. پژوهشگر برای محاسبه ریسک و بازده پرتفوی، مدل شارپ و برای سنجش عملکرد از مدل جنسن استفاده کرده است.
پژوهش فوق 8 فرضیه را بررسی میکند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات آن نشان میدهد که شرکت های سرمایه گذاری ایرانی به طور متوسط در دوره بررسی 26.9 درصد بازده اضافی به صورت ناخالص کسب کرده اند. این بازده اضافه پس از کسر هزینه های عملیاتی، بازده خالصی معادل 25.8 درصد را نشان میدهد که درصدی بااهمیت است. کوتاه تر شده دوره های محاسبه تقریبا نتایج مذکور را تایید مینماید.
به طور خلاصه آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که مدیریت فعال در شرکت های سرمایه گذاری ایرانی در بخش سرمایه گذاری های داخل بورس بهتر از مدیریت غیرفعال عمل کرده و منجر به کسب بازده اضافه بااهمیتی برای این شرکت ها شده است. البته در این بین شرکت های سرمایه گذاری که پرتفوی خود را به صورت مالکیتی نگهداری میکردند، عملکردی بسیار بهتر نسبت به شرکت های سرمایه گذاری دارای پتفوی مالی داشتند.

20.1001.1.28210166.1382.1.4.1.3

عنوان مقاله [English]

Excess Return of Active Management in Investment Companies

نویسندگان [English]

  • Mohammad A. Mazar Yazdi 1
  • Shahnaz Mashayekh 2

چکیده [English]

The Performance Evaluation Models that developed from Middle of 1960s was used in many researches. Between three Models that were developed by William Sharp, Jack Treynor and Michael Jensen, many researches used differential excess return of Jensen Model.
Some of researches that were previously done showed that investment company with active management usually obtain gross excess return. However this return almost was not important and after deduction of operating expense would be eliminated or negative.
This article shows results of research that investigate the performance of 14 Iranian investment companies between 1374 -1380.
Sharp and Jensen models were used respectively in determining portfolio Risk and Return and evaluating performance.
This research tested eight hypotheses. The بازده سرمایه ای result demonstrates 26.9 percent average gross excess return. This excess return will become 25.8 percent after deducting operating expenses. Shortening the calculation Periods almost confirm above results.
In summary, the results of testing eight hypotheses demonstrate that active management in Iranian investment companies for Marketable securities performed better than passive management and could obtain important excess return. Of course investment holding companies had a much better performance than mutual fund.

نرخ بازده سرمایه گذاری یا نرخ بازده داخلی در بخش مسکن

یکی از مهمترین شاخص‌های اقتصادی که به تصمیم گیری سیاستگذاران در مورد رد یا قبول پروژه‌های سرمایه گذاری کمک می‌کند، شاخص نرخ بازده داخلی (IRR) یا Internal Rate Of Return است که از آن به عنوان نرخ بازدهی سرمایه گذاری نیز یاد می‌شود. نرخ بازده داخلی، نرخ تنزیلی است که ارزش خالص کنونی را صفر می‌کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده داخلی (IRR) معادل نرخ سودی است که سرمایه‌گذار می‌تواند با سرمایه‌گذاری در یک طرح به‌دست آورد. این نرخ مشابه یک بانک عمل نموده و به شخص سرمایه‌گذار که در آن سپرده‌گذاری می‌کند، با یک نرخ سود که همان IRR است از محل درآمد سالیانه سود ارائه می‌نماید. در یک تعریف دیگر می‌توان گفت که اگر قرار باشد فایده‌ طرح موردنظر، سرمایه و هزینه‌های عملیات را برگشت داده و نتیجه سر به سر در آید، این نرخ بیش‌ترین بهره‏ای است که طرح می‏تواند به منابع مصرفی بپردازد. در صورتی‌که سال مبنا در نخستین سال دوره بررسی باشد، می‏توان رابطه ریاضی زیر را برای محاسبه نرخ بازده داخلی در نظر گرفت.

برای دریافت مطالعه پیش امکان سنجی آنلاین در کمترین زمان به اکوساختمان مراجعه کنید.

توضیحات مربوط به متغیرهای t ، Bt ، Ct و i در بند قبل ارائه گردید.
نرخ بازده داخلی یکی از روش‌ها‌ی متداول در ارزیابی اقتصادی طرح‌ها به‌شمار می‏رود و بانک جهانی تقریباً در تمام طرح‌ها آن را به کار می‌گیرد و در دیگر مؤسسه‌های اعتباری بین‏المللی هم استفاده دارد. مفهوم نرخ بازده برای بسیاری از بخش‌های اداری و خصوصی آشناست. این نرخ یک معیار سنجش غیر مستقیم از فایده‌‌رسانی طرح است، زیرا در پایان دوره سرمایه‏گذاری به جای اندازه‏گیری فایده‌ خالص، نرخ درصدی بازده سرمایه را تعیین می‏کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده داخلی، بیش‌ترین نرخ فایده‌ قابل انتظار است که طرح می‏تواند به منابع مصرفی بپردازد، اگر قرار باشد که سرمایه و هزینه عملیات (هزینه‌های نگهداری، بهره‏برداری و جایگزینی) را برگشت داده و سربه سر درآید. به‌عنوان مثال اگر نرخ بازده داخلی یک طرح فرضی معادل ۴۰ درصد شد، به این مفهوم است که با سرمایه‌گذاری در این طرح، سرمایه گذار می‌تواند سود خالص سالیانه‌ای با نرخ ۴۰ درصد کسب نماید.

نکته قابل توجه در مورد این روش آن است که این نرخ، مستقل از مفهوم هزینه فرصت‌های از دست ‌رفته سرمایه محاسبه می‏شود و بنابراین نشان نمی‏دهد که یک طرح پیشنهادی به خودی خود، ارزشمند است یا خیر. بنابراین برای تصمیم‏گیری باید این نرخ را با حداقل نرخ بازده جذاب (MARR یا Minimum Attractive Rate of Return) مقایسه کرد. به عبارت دیگر، به ‌‌منظور بررسی توجیه‌پذیری طرح براساس شاخص IRR، بایستی یک نرخ استاندارد به ‌نام حداقل نرخ بازده جذاب از جانب بررسی کننده گزارش توجیهی برای شاخص IRR تعیین گردد. این نرخ استاندارد بایستی به نحوی تعیین گردد که بتوان توسط آن سرمایه‌گذاری در طرح که همراه با ریسک است را با سرمایه‌گذاری در یک طرح بدون ریسک همچون سپرده‌گذاری در بانک، به‌صورت کاملاً معقولانه‌ای مقایسه کرد.
به‌طور معمول برای تعیین نرخ MARR، به حداکثر نرخ سود سپرده‌های بلندمدت بانکی و یا اوراق قرضه، چند درصد برای ریسک سرمایه‌گذاری اضافه می‌کنند و یا این‌که از نرخ سود واقعی سرمایه‌گذاری در بازار استفاده می‌نمایند. تعیین شاخص MARR مستلزم بررسی دقیق طرح از دیدگاه‌های مختلف است. مشابه نرخ تنزیل، تعیین این شاخص وابسته به متغیرهایی همچون زمان، مکان و نوع صنعت است بنابراین برای صنایع مختلف و در مکان‌ها و زمان‌های مختلف می‌توان نرخ MARR متفاوتی پیش‌بینی و برای بررسی توجیه‌پذیری اقتصادی طرح از آن‌ها استفاده نمود. از مهم‌ترین عوامل تعیین کننده حداقل نرخ مورد انتظار پروژه نهاد بررسی کننده طرح همچون بانک، وزارت صنعت، معدن و تجارت، و یا واحد تحقیق و توسعه یک شرکت خصوصی است که با توجه به سیاست‌های سازمان و یا شرکت خود اقدام به تعیین حداقل نرخ مورد انتظار سرمایه‌گذاری می‌کنند و در بررسی طرح‌ها از این نرخ به‌ عنوان عامل تعیین کننده توجیه‌پذیری طرح استفاده می‌نمایند.
نرخ بازده داخلی هنگامی وجود خواهد داشت که یکی از مقادیر جریان نقدی (جریان فایده‌ خالص) منفی باشد. اگر همه مقادیر مثبت باشند، هیچ نرخ تنزیلی وجود نخواهد داشت که ارزش حال آن جریان را برابر صفر کند. اما هرگاه الگوی جریان نقدی خالص به ترتیبی باشد که نخست ارقام منفی باشد و پس از آن مثبت شود، طرح همیشه از نظر محاسباتی فقط یک نرخ بازده خواهد داشت. اما هرگاه جریان نقدی ابتدا منفی و سپس مثبت و بعد از آن منفی و در پی آن مثبت باشد، طرح از نظر محاسباتی، نرخ‌های بازده بسیاری خواهد داشت و مشکل انتخاب و تشخیص نرخ واقعی بسیار جدی می‏شود.

یک برتری نرخ بازده داخلی، استفاده از آن به عنوان راه میان‏بری برای آزمون حساسیت در چارچوب تعیین مقدار تغییردهنده (مقداری است که اگر یک عامل طرح تا آن مقدار تغییر یابد، طرح قابل قبول است و از آن بیش‌تر غیرقابل قبول می‏شود یا Switching value) است. اگر این نرخ مشخص شود، توجیه ‏پذیری یا توجیه‌ناپذیری طرح نسبت به تغییر نرخ تنزیل معیار قابل برآورد است. یعنی درصورتی‌که نرخ بازده داخلی طرحی ۱۰ درصد و نرخ تنزیل معیار یا کم‌ترین نرخ بازده جذاب (MARR)، ۷ درصد باشد، مشخص است که با افزایش نرخ تنزیل تا سه درصد، کماکان طرح در وضعیت توجیه ‏پذیری خواهد بود و با افزایش بیش از سه درصد، طرح فاقد توجیه اقتصادی می‌شود.

نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه است و چه کاربردی دارد؟

فواید استقرار سیستم مدیریت کیفیت

نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟

اما بیایم نرخ بازده سرمایه گذاری را بیشتر تشریح کنیم تا دقیقا متوجه شویم منظور از این کلمه چیست. ابتدای همه ی این موارد فرمول نرخ بازده یک فرمول بسیار ساده اما در عین حال بسیار کاربردی می باشد و در حوزه ی صنعت بسیار مورد قبول و استفاده است نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) = (هزینه انجام شده سرمایه گذاری)- ( کل دست آورد به دست آمده از سرمایه گذاری ) / (هزینه سرمایه گذاری ) فرمول بالا همانطور که گفته شد نشان دهنده نرخ بازده سرمایه گذاری است . اگر بخواهیم در ابتدایی ترین شکل ممکن این مفهوم رو توضیح دهیم میتوانیم بگوییم یه مقیاس و پارامتری است که ما با به دست آوردن آن میتوانیم متوجه شویم که آیا سرمایه گذاری که انجام شده یک سرمایه گذاری درست و نتیجه بخش بوده یا خیر , که این موضوع گزارش هایی که در جلسات مهم اقتصادی برگذار میشود در تصمیم گیری های آتی یک شرکت و موسسه دخیل است و میتواند آینده آن شرکت را رقم بزند. از کاربرد های دیگر میتوان به این اشاره کرد که به فرض یک شخص حقوقی یا حقیقی در چند حوزه یا بخش مختلف سرمایه گذاری کرده است و حالا میخواهد نتیجه این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند که کدام یک از این موارد بیشتر برایش سود آوری داشته است و اگر مجدد قصد سرمایه گذاری داشته باشد بیشتر تمرکزش را روی کدام قسمت بگذارد. این نکته مهم است که بدانیم نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما همیشه بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و غیره درنظر گرفت.فرمول نرخ بازده در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.

چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم؟

چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم؟

حال این سوال مطرح میشود که با این دانش کسب شده چگونه بهتر سرمایه گذاری کنیم و به بهترین شکل به هدف مجموعه خود نزدیک شویم. همواره هر کار و روشی صد در صد بازدهی ندارد و علاوه به مزایایی که این روش ها دارند در کنار خود معایبی نیز دارند که میتوانیم با شناسایی و به حداقل رساندن این معایب بهترین عملکرد ممکن را از خودمان به جای بگذاریم. اما بیاییم و این مشکلات نرخ بازده سرمایه گذاری را بررسی کنیم تا مفاهیم بهتر برایمان روشن شود اولین موردی که ممکن است با آن روبرو شویم مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه می باشد: یکی از موارد مهمی که باید به آن دقت کنیم زمان شروع یک سرمایه گذاری است و اگر قصد مقایسه آن با سرمایه گذاری دیگری را داشتیم باید این مورد را در نظر بگیریم که مدت زمان این دو سرمایه گذاری چه زمان بوده و یا حتی این اهمیت پیدا می کند که چه زمانی این سرمایه گذاری شروع شده است و با دقت به این موضوع باید این کار را صورت دهیم مورد بعدی محاسبه نتایج کیفی است : این نوع محاسبات ما برای نرخ بازده سرمایه گذاری فقط و فقط مواردی که قابل اندازه گیری هستند را به ما نشان می دهد , بگذارید با یک مثال این قضیه را روشن کنم فرض کنیم که سرمایه گذاری یک شرکت بر این است که حقوق کارمندان یک بخش را افزایش دهد و طبق آمار ممکن است این را به ما نشان دهد بازده سرمایه ای که این مورد باعث شده سود بیشتری نسیب شرکت شود اما این قابل اندازه گیری نیست که تا چد اشتیاق این کارمندان افزایش پیدا کرده و این افزایش روحیه نیز در تولید این سود برای شرکت سهیم بوده است موارد دیگر نیز از این قبیل وجود دارد و اگر که این موارد رعایت شود میتوانیم به بهترین شکل سرمایه گذاری خود را انجام دهیم.

این مطلب چه‌ اندازه برایتان مفید بوده است؟

میانگین امتیاز ۵ / ۵ تعداد رأی: ۱

ارسال نظرات (۲۵ نظر)

بازده به‌معنای مجموعه مزایاییه که در طول یک دوره به سهم تعلق می‌گیره که این دوره متناسب با افق زمانی سرمایه‌گذاری فرد می‌تونه از روزانه، هفتگی، ماهانه تا سالانه یا هر دوره زمانی دیگه ای تغییر کنه

بازده رو می‌توان پاداشی تعریف کرد که سرمایه‌گذار به ازای سرمایه‌گذاری خود در یک دوره زمانی به دست میاره
بازده ممکنه بازده واقعی یا بازده مورد انتظار باشه

یکی از دغدغه های اقتصاد ایران در این روزها ایجاد ایده های خوب برای کارآفرینی و کمبود حمایت مالی از این ایده هاست

بسیاری از کارآفرینان معتقدن حمایت کافی از اون ها صورت نمی گیره و از طرفی بسیاری از متخصصین کارآفرینی در داخل و خارج از کشور نیز بر این مسئله تاکید دارن

سرمایه گذاری در این روزهای اقتصاد کشور کاری پر ریسکه و سرمایه داران ترجیح می دن سرمایه خودشونو جایی قرار بدن که با کمترین میزان ریسک بیشترین میزان سودآوری رو کسب کنن

نرخ بازده سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه همه به یک مفهوم باز می گردن

در ساده ترین تعریف معیار و نرخیه که با استفاده از اون کارایی و نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری ارزیابی می شه

حتی اگه بخوایم بازدهی چند نمونه از سرمایه گذاری رو با هم مقایسه کنیمم بهترین راه مقایسه بازده سرمایه گذاری اون هاست

اگه نگاهی به فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری داشته باشیم متوجه می شیم که ROI نسبت سود یک سرمایه گذاری رو به هزینه ی اون بررسی و اندازه گیری می کنه

از این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می شه

از این نرخ در تهیه پروپوزال ها و طرح های تجاری استفاده میشه و در برخی موارد حتی از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک مجموعه و موفقیت اون مجموعه نیز استفاده می شه

نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما بر سود تمرکز نداره و می توان معیار سود رو با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و … جایگزین کرد بنابراین این فرمول در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیره نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری

سرمایه گذاری در بورس نوعی از سرمایه گذاریه که می توان برای بررسی عملکرد و میزان موفقیت اون نیز از ROI بهره گرفت

بازده سرمایه‌گذاری یا ROI نرخ بین سود خالص و هزینه سرمایه‌گذاری ناشی از سرمایه‌گذاری برخی منابع محسوب می‌شه

ROI بالا به این معنیه که سرمایه‌گذاری نسبت به هزینه‌ای که داشته سود بالایی ارائه کرده

ROI رو می‌توان یک فرمول ریاضی دونست که می‌توان برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و قضاوت در مورد عملکرد یک سرمایه‌گذاری در قیاس با انواع دیگه استفاده شه

اگه شرکتی اهداف سریعی برای کسب سهم از بازار، پی‌ریزی زیرساخت، آماده کردن خود برای فروش و یا اهداف دیگه داشته باشه در این صورت بازده سرمایه‌گذاری رو می‌توان به جای نسبت سود و هزینه بر اساس رسیدن به یک یا چند مورد از این اهداف تعیین کرد

افراد می‌تونن با استفاده از محاسبه ROI در مورد سرمایه‌گذاری‌های منفرد و مقایسه یک سرمایه‌گذاری با سرمایه‌گذاری‌های دیگه یا پورتفولیوهاشون بهره بگیرن

یکی از علاقه مندی های سرمایه گذاران اینه که در کاری سرمایه گذاری کنن که کمترین مقدار هزینه و بیشترین مقدار سودآوری رو داشته باشه

نرخ بازده سرمایه گذاری یعنی نسبت سود خالصی که سرمایه گذار از رهگذر پشتیبانی یک کسب و کار به دست میاره با هزینه ای که برای راه اندازی کسب و کار پرداخت می کنه

هیچ معادله‌ی استاندارد و واحدی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود نداره

سودها درصدی از درآمد هستن
برای درک صحیح نسبت باید فهمید که چه درآمدها و هزینه‌هایی در این معادله استفاده می‌شن

سرمایه­ گذاری مستلزم مدیریت ثروت سرمایه ­گذاراست

کسب بازدهی­‌های بالاتر به واسطه پذیرش ریسک­‌های بیشتر اتفاق می­‌افته و این موضوع مهم­ترین فاکتور تفاوت بین فرصت­‌های سرمایه­ گذاریه

در اقتصادهایی همچون اقتصاد ایران که از یکسو با نوسانات زیادی در متغیرهای کلان اقتصادی همچون نرخ بهره و نرخ تورم رو به رو هستیم و از سویی دیگه رشد شاخص قیمت­‌ها رقم بالاییه موضوع سرمایه­ گذاری اهمیت دوچندانی داره



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.