مدیریت استراتژیک به زبان ساده چه معنایی دارد؟
زمانی روسای دو شرکت در یک صنعت با هم رقابت میکردند. این دو رئیس تصمیم گرفتند که به دامن طبیعت بروند، در آنجا چادر بزنند و درباره ادغام احتمالی دو شرکت به بحث بپردازند. این دو نفر در نقطهای دور دست در دل جنگلهای انبوه چادر زدند. ناگهان متوجه شدند که یک خرس قهوهای رنگ در برابر آنها روی دو پای عقب خود ایستاده و خرناس میکشد. اولین رئیس به سرعت یک جفت کفش ورزشی را از کیف دستی خود معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ بیرون آورد. دومین رئیس گفت: جناب! شما نمیتوانید از این خرس تندتر بدوید. رئیس اول پاسخ داد: شاید من نتوانم از این خرس تندتر بدونم ولی تردیدی ندارم که میتوانم تند تر از شما بدوم. این داستان تصویری از مفهوم مدیریت استراتژیک ارائه میکند.
تعریف مدیریت استراتژیک
میتوان مدیریت استراتژیک را بدین گونه تعریف کرد: هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلندمدت خود دست یابد. همانگونه که از این تعریف استنباط میشود، در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تاکید میشود. هماهنگ کردن، مدیریت بازاریابی، امور مالی و حسابداری، تولید و عملیات، تحقیق و توسعه و سیستمهای اطلاعاتی رایانهای در بسیاری از دانشگاهها و دانشکدهها عبارت مدیریت استراتژیک را مترادف با سیاستهای بازرگانی میدانند که دربرگیرنده همه مطالب درسها و واحدهایی است که دانشجویان در دوره مدیریت بازرگانی میگذرانند و به عنوان آخرین درس مهم این رشته تلقی میشود.
مراحل مدیریت استراتژیک
فرآیند مدیریت استراتژیک در برگیرنده سه مرحله است: تدوین استراتژیها، اجرای استراتژیها و ارزیابی آنها. مقصود از تدوین استراتژی این است که ماموریت شرکت تعیین شود، شناسایی عواملی که در محیط خارجی سازمان را تهدید میکنند یا فرصتهایی را به وجود میآورند، شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان، تعیین هدفهای بلند مدت، در نظر گرفتن استراتژیهای گوناگون و انتخاب استراتژیهای خاص جهت ادامه فعالیت. مسئلههایی که در زمینه تدوین استراتژیها مطرح میشوند عبارتند از: تعیین نوع فعالیتی که شرکت میخواهد به آن بپردازد، فعالیتهایی را که میخواهد از آنها خارج شود، شیوه تخصیص منابع، تصمیمگیری درباره گسترش دادن یا متنوع ساختن فعالیتها، تصمیمگیری در مورد ورود به بازارهای بین المللی، تعیین اینکه آیا یک شرکت بر آن است که در شرکتهای دیگر ادغام شود یا یک مشارکت تشکیل دهد و شیوه مصون ماندن از حرکات تند شرکتهای قریب که درصدد بلعیدن آن برمیآیند.
از آنجا که هیچ سازمانی نمیتواند منابع نامحدود داشته باشد، استراتژیستها باید در این مورد که کدامیک از استراتژیهای مختلف میتوانند بیشترین منفعت را به سازمان برسانند، تصمیمگیری نمایند. تصمیماتی که در زمینه تدوین استراتژیها گرفته میشود، سازمان را متعهد میسازد که برای یک دوره نسبتا بلند مدت محصولاتی خاص تولید کند، در بازارهای مشخصی به فعالیت بپردازد و سرانجام از منابع و فناوریهای شناختهشدهای استفاده کند. استراتژیها مزایای رقابتی سازمان را در دورههای بلندمدت تعیین مینمایند. چه خوب چه بد! تصمیمات استراتژیک نتایج چند وجهی و آثار دیرپا بر سازمان میگذارند. مدیران ارشد برای درک جوانب گوناگون فرایند تصمیمات مختلف دارای بهترین دیدگاه میباشند. آنها این قدرت و اختیار را دارند که منابع موجود را برای اجرای تصمیمات مختلف به مصرف برسانند.
اجرای استراتژیها ایجاب معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ میکند که سازمان هدفهای سالانه در نظر بگیرد، سیاستها را تعیین کند، در کارکنان انگیزه ایجاد نماید و منابع را به گونهای تخصیص دهد که استراتژیهای تدوین شده به اجرا در آید. اجرای استراتژی ها ملزم توسعه فرهنگی است که استراتژی را تقویت نماید، یک ساختار اثربخش سازمانی شالوده ریزی کند، تلاش های بازاریابی را هدایت نماید، بودجه بندی کند، سیستمهای اطلاعاتی به وجود آورد و از آنها استفاده نمایید و سرانجام با توجه به عملکرد سازمان، خدمات کارکنان را جبران نماید (بین عملکرد و جبران خدمات کارکنان رابطه معقول برقرار کند).
اغلب اجرای استراتژیها را مرحله عملی مدیریت استراتژیک مینامند. مقصود از اجرای استراتژیها این است که کارکنان و مدیران بسیج شوند و استراتژیهای تدوین شده را به مرحله عمل درآورند. اغلب چنین تصور میشود که در مدیریت استراتژیک، مرحله اجرایی مشکلترین مرحله میباشد و ایجاب میکند که افراد خود را متعهد به سازمان نمایند، از خودگذشتگی کنند و نوعی خودکنترلی اعمال نمایند. موفقیت مرحله اجرایی استراتژی ها بر این امر بستگی دارد که مدیران بتوانند در کارکنان ایجاد انگیزه نمایند و این یک نوع هنر (نه یک علم) است. اگر استراتژیها تدوین شوند ولی هیچگاه به اجرا در نیایند، نوع اقدام چیزی جز عملی بیهوده نخواهد بود. برای اینکه مرحله اجرای استراتژیها به شیوه موفقیت آمیز انجام شود، مدیران باید از نظر ایجاد ارتباطات فردی از مهارتهای بالایی برخوردار باشند. فعالیتهایی که در زمینه اجرای استراتژی انجام میشود بر همه کارکنان و مدیران این سازمان اثر خواهد گذاشت. هر یک از بخشها و واحدهای سازمانی باید در صدد بر آید که به چنین پرسشهایی پاسخ دهد: برای اینکه در اجرای استراتژیهای سازمانی، نقش خود را به خوبی ایفا کنیم چه باید بکنیم و چگونه میتوانیم این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم؟ جنبه اصلی مرحله اجرایی استراتژی این است که مدیران و کارکنان تشویق و ترغیب شوند در سازمان با شیفتگی و افتخار و در نهایت از خودگذشتگی کار کنند و در راه دستیابی به هدفهای تعیین شده از هیچ کوششی فروگذار نکنند.
در مدیریت استراتژیک، ارزیابی استراتژیها آخرین مرحله به حساب میآید. مدیران نیاز شدید دارند که بدانند استراتژیهای خاص و مورد نظر آنان در چه زمانی کارساز واقع نمیشود. اصولاً ارزیابی استراتژیها بدین معنی است که باید در این مورد اطلاعاتی را گردآوری کرد. همه استراتژیها دستخوش تغییرات آینده قرار میگیرند زیرا عوامل داخلی و خارجی به صورت دائم در حال تغییر هستند. برای ارزیابی استراتژیها سه فالیت عمده به شرح زیر انجام میشود:
1 بررسی عوامل داخلی و خارجی که پایه و اساس استراتژیهای کنونی قرار گرفته اند
2 محاسبه و سنجش عملکردها
3 اقدامات اصلاحی
بدان سبب باید استراتژیها را مورد ارزیابی قرار داد که موفقیت امروز نمیتواند موفقیت فردا را تضمین نماید. موفقیت همیشه موجب بروز مسائل جدید و گوناگون میشود. سازمانی که به وضع کنونی خود بسنده نماید یا دچار نخوت به تکبر شود، محکوم به فنا خواهد بود.
در یک سازمان بزرگ فعالیتهایی که در زمینه تدوین اجرا و ارزیابی استراتژیها انجام میشود، در سه سطح از مدیریت سلسله مراتب سازمانی انجام میگیرد آنها عبارتند از: سطح کل شرکت، سطح بخش یا واحد تجاری استراتژیک و سطح وظیفهای. مدیریت استراتژیک در قالب یک تیم رقابتی میکوشد با تقویت سیستم ارتباطات و روابط متقابل بین مدیران و کارکنان در سطوح مختلف سازمانی نقش و وظیفه خود را به شیوهای عالی ایفا نماید.
پیتر دراکر میگوید: کار اصلی مدیریت استراتژیک این است که از زاویه ماموریت شرکت به سازمان نگاه کند. یعنی مطرح کردن این پرسش "کار اصلی ما چیست؟" باعث میشود که هدفها تعیین گردند، استراتژیها تدوین شوند و تصمیماتی بهروز گرفته شود که نتیجه های آن فردا به دست میآید. تردیدی نیست که این کار باید به وسیله بخشی از سازمان انجام شود که میتواند با دیدی گسترده به کل سازمان نگاه کند، بتواند بین هدفها و نیارهای امروز و فردا توازن و تعادل برقرار کند و نیز بتواند منابع انسانی و مالی را به گونهای تخصیص دهد که به نتایج اصلی و مورد نظر بیانجامد.
ترکیب قضاوت شهودی و تجزیه و تحلیلهای علمی
میتوان مدیریت استراتژیک را به اینگونه توصیف کرد: روشی منطقی، عینی و سیستماتیک برای اتخاذ تصمیمات بزرگ در یک سازمان. در این مدیریت سعی میشود اطلاعات کمی و معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ کیفی بهگونهای تنظیم گردند که بتوان تحت شرایط نامطمئن تصمیماتی اثربخش اتخاذ کرد. با وجود این مدیریت استراتژیک علم محض نیست که بر اساس یک قانون علمی مثل قضایای ریاضی عمل نماید.
با توجه به تجربههای گذشته برای اتخاذ تصمیمات خوب استراتژیک لازم است از قضاوتهای شهودی استفاده کرد. به ویژه برای تصمیمگیری در شرایط بسیار نامطمئن یا مواردی که هیچ نمونه در گذشته نداشته باشد، باید از قضاوت های شهودی استفاده کرد. همچنین هنگامی که متغیرهای بسیار به هم وابسته وجود دارد یا هنگامی که فشارهای زیادی وارد میآید که تصمیمات درست باشند و یا هنگامی که باید از بین چندین راه حل شناخته شده یکی را باید انتخاب کرد، این شیوه تصمیم گیری مفید واقع خواهد شد. چنین شرایطی بیانگر ماهیت و عصاره مدیریت استراتژیک میباشد.
برخی از مدیران و مالکان شرکت ها اعتراف میکنند از نظر استفاده کردن از قدرت مبتنی بر قضاوتهای شهودی و الهام گرفتن بر اتخاذ تصمیمات بزرگ از تواناییهای خارق العاده برخوردارند. برای مثال آلفرد اسلون درباره ویل دورانت، بنیانگذار شرکت جنرال موتورز، میگوید: به عنوان یک انسان تا آنجا که من میدانم تنها بر اساس الهام گرفتن عمل مینمود و هیچگاه برای دستیابی به حقایق، نیازی به کاربرد یا استفاده از روشهای فنی نداشت. در بسیاری از موارد قضاوتهای بسیار عالی مینمود و تصمیماتی ارزنده اتخاذ میکرد. آلبرت انیشتین هم زمانی گفت: من الهام و قضاوتهای شهودی را باور دارم. گاهی یقین پیدا میکنم که کارم درست است ولی نمیتوانم دلیلی ارائه بدهم. قدرت تخیل بسیار مهمتر از دانش است. زیرا دانش محدود است در حالی که قدرت تخیل همه جهان را در بر میگیرد.
اگرچه رونق و بقای بسیاری از سازمانهای موفق کنونی به سبب وجود مدیرانی نخبه، با نبوغ و الهام بخش است ولی بسیاری از سازمانها از چنین نعمتی بیبهرهاند. بسیاری از سازمانها میتوانند از مدیریت استراتژیک سود جویند. یعنی شیوهای از مدیریت که به هنگام تصمیمگیری، از آمیزهای از قضاوتهای شهودی و تجزیه و تحلیلهای علمی استفاده میکنند. مسئله این نیست که با این روشهای تحلیلی یا استفاده از توان فکری و قضاوتهای شهودی یکی را انتخاب کرد و بر اساس آن تصمیمگیری نمود. مدیران در تمام سطوح سازمان باید در تجزیه و تحلیلهای مدیریت استراتژیک از قضاوت های شهودی استفاده نمایند. تفکر تحلیلی و تفکر شهودی مکمل یکدیگرند.
شاید کسی بدین گونه عمل کند و بگوید من تصمیم خود را گرفتم و هیچ مهم نیست که واقعیتها و اعداد و ارقام چه میگویند. این شیوه تصمیمگیری را نمیتوان مدیریت مبتنی بر شهود نامید. بهتر است آن را مدیریت مبتنی بر جهل بنامیم. دراکر میگوید: من تنها زمانی تصمیمگیری مبتنی بر قضاوتهای شهودی را میپذیرم که تصمیمگیرنده تابع نوعی نظم و انضباط باشد. آن دسته از هنرمندانی که از روی حس و گمان چیزی را تشخیص میدهند ولی حاضر نمیشوند با توجه به واقعیتها و اعداد و ارقام صحت و نادرستی آن را بررسی نمایند همانند پزشکهایی میباشند که موجب مرگ بیمار خواهند شد و کسانی که در صحنه مدیریت بدینگونه عمل کنند باعث مرگ و تباهی شرکت و سازمان میشوند. به گفته هندرسون: در زمان کنونی سرعت سرسام آور تغییرات باعث شده است دنیای تجارتی به وجود آید که روشهای متداول مدیریت نمیتواند مناسب سازمانها باشد. هنگامی که تغییرات به صورت جزئی بود میتوانستیم از تجربه استفاده کنیم و تجربه به تنهایی راهنمای خوبی به حساب میآمد. ولی هنگامی که تصمیمات جنبه استراتژیک دارند و به نتایج بسیار عمده غیر قابل برگشت میانجامند، نمیتوان از تصمیمگیریهای مبتنی بر قضاوتهای شهودی و تجربه مبتنی بر فلسفههای مدیریت استفاده کرد.
از یک دیدگاه فرایند مدیریت استراتژیک تلاشی است برای تهیه نسخه دوم از آنچه در مغز یک انسان بسیار باهوش و نخبه میگذرد. یعنی کسی که دارای درک مستقیم از امور است همانند شخصی که از زیر و بم شرکت آگاه است و این دانش فطری و نعمت خدادادی را با تجزیه و تحلیل های علمی در هم میآمیزد.
سازگاری با تغییرات
فرآیند مدیریت استراتژیک بر اساس این باور قرار دارد که سازمانها ناگزیرند به طور دائم بر رویدادهای داخلی و خارجی و بندها نظارت کنند تا بتوانند در زمان مناسب و بر حسب ضرورت خود را با تغییرات وفق دهند.
نرخ و ژرفای تغییراتی که بر سازمانها اثر میگذارند، بسیار زیاد است. برای مثال به پدیدههایی مثل ویندوز ۹۸، بازرگانی با شبکه اینترنت، پزشکی لیزری، اسلحههای لیزری، سالخوردهتر شدن جمعیت و جنون ناشی از ادغام شرکتها توجه نمایید. سازمانها برای بقای خود باید بتوانند به شیوه زیرکانه این تغییرات را شناسایی کنند و خود را با آنها وفق دهند.
هدف فرایند مدیریت استراتژیک این است که برای سازمانها این امکان را به وجود آورد که بتوانند در دورههای بلندمدت به شیوه موفقیت آمیز خود را با شرایط در حال تغییر وفق دهند.
برای آشنایی با دوره MBA مدیریت استراتژیک موسسه بهار، اینجا را کلیک کنید.
در محیط تجارت کنونی بیش از هر دوره و زمان گذشته تنها چیزی که ثابت و پایدار مانده است همان پدیده تغییر میباشد. سازمانهای موفق میتوانند به شیوهای اثربخش خود را با پدیده تغییر سازگار نمایند، به صورت دائم سیستمهای دیوانسالاری، استراتژیها، محصولات و فرهنگ های خود را با شرایط در حال تغییر وفق میدهند تا بتوانند از دست ضربههای سهمگین نیروهای ناشناخته جان سالم به در ببرند و در برابر نیروهای بنیان کن رقابت تاب بیاورند.
فناوری اطلاعات و جهانی شدن تجارت تغییرات خارجی هستند که جامعه و سازمانهای کنونی را متحول میسازند. در یک نقشه سیاسی مرزهای بین شرکتها مشخص است ولی در یک نقشه رقابتی شاهد جریان واقعی فعالیت های دائمی مالی و صنعتی میباشیم و این محصولات تا حد زیادی محو شده اند. سرعت سرسامآور اطلاعات موجب از بین رفتن مرزهای ملی شده است. به گونهای که در سراسر دنیا مردم میتوانند نظارهگر شیوه زندگی دیگران باشند. مسافرت خارج بسیار افزایش یافته است. سالانه بیش از ۱۰ میلیون ژاپنی به مسافرت میروند. نرخ مهاجرت افزایش یافته است. آلمانیها به انگلستان و مکزیکیها به ایالات متحده آمریکا مهاجرت میکنند. همانگونه که دیدگاه جهانی نشان میدهد شرکتهای آمریکایی در بسیاری از صنایع در برابر رقیبان بسیار سر سختی قرار گرفتهاند. پدیدههایی مانند شهروندان جهانی رقبا و مشتریان جهانی عرضهکنندگان و توزیعکنندگان جهانی باعث شدند که ما در دنیای بدون مرز زندگی کنیم.
نیاز به سازش در برابر تغییرات باعث شده است که شرکتها از نظر مدیریت استراتژیک پرسشهای زیر را مطرح کنند: ما در آینده به چه کاری و فعالیت این شکل خواهیم بود؟ آیا ما در رشته زمینهای درستی کار میکنیم؟ آیا ما باید شکل سازمان و فعالیتهای خود را تغییر دهیم؟ چه رقبای دیگری وارد این صنعت خواهند شد؟ چه استراتژیهایی را باید به اجرا درآوریم؟ مشتریان ما چگونه تغییر میکنند؟ آیا فناوریهای جدیدی ارائه میشوند که بتوانند ما را از صحنه فعالیت خارج کنند؟
پاسخ درست به پرسش های بالا منوط به ساختار صحیح مدیریت استراتژیک یک سازمان است که میتواند موجب رشد روزافزون موفقیت آن شود.
استراتژی تبلیغات
استراتژی تبلیغات چیست و چه مولفههای اساسی دارد؟ آیا انتخاب درست یک استراتژی تبلیغات، موضوعی اساسی در خلق یک نتیجهی فوقالعاده برای یک برند است؟ درواقع موفقیت و یا عدم موفقیت یک برند در میان انبوه تبلیغات مختلف، تا حد زیادی بستگی به کارآمدی استراتژی تبلیغات آن برند دارد. این مفهوم که تحتتاثیر مولفههایی نظیر مخاطبشناسی، برنامهریزی زمانی و داشتن هدفی واقعبینانه است، نیازمند یادگیری و طرحریزی قبلی است.
در ادامه این نوشته به تفصیل به استراتژی تبلیغات و مولفههای اساسی آن پرداختهایم.
استراتژی تبلیغات چیست؟
استراتژی تبلیغات (advertising strategy) به برنامهای هدفمند برای ترغیب مخاطبان و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل برای خرید کالا و خدمات یک برند گفته میشود. برای بهدست دادن تعریفی مناسب از استراتژی تبلیغات و تبیین چیستی آن، ابتدا باید مولفههای اساسی آن را مرور کنیم. مولفههای اصلی این استراتژی از این قرار است:
- شناخت محصول و خدمات؛ مزایا و نواقص آن
- مخاطبشناسی؛ تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل
- انتخاب هدف مناسب بر اساس برنامهریزی زمانی
- شناخت بستر تبلیغاتی
- شناخت ابزار حصول هدف بر اساس منابع موجود
- تحلیل و ارزیابی بازار و تبلیغات انجام شده
- بررسی هزینههای تبلیغاتی بر اساس مدیریت بودجه
استراتژی تبلیغات و شناخت محصول و خدمات
اولین قدم در برنامهریزی یک تبلیغات موثر، کسب شناخت درست و دقیق از کالا یا خدماتی است که قصد ارائه آن را دارید. در خصوص این مرحله مفهومی به نام “بیانیه جایگاه” در حوزه مطالعات بازاریابی و تبلیغات بسیار راهگشاست. این مفهوم به شناخت چیستی و جایگاه کالا یا خدمات، تفاوت آن با کالاهای مشابه در بازار، شناخت مزایا و معایب کالا و چگونگی تحویل آن به مشتری اشاره دارد.
یکی دیگر از مفاهیمی که در معنی استراتژی تبلیغات اهمیت مییابد، مفهوم “محصول” است. این مفهوم که به بررسی ارزش و بستر معرفی کالا یا خدمات اشاره دارد، فرآیند تبلیغات را در تولید محتوای متنی، شعاری و تصویری کمک مینماید.
استراتژی تبلیغات و مخاطبشناسی
از دیگر مواردی که در بیانیه جایگاه نقش مهمی مییابد، شناخت مشتری هدف و عللی است که او را به خرید کالا و یا خدمات شما سوق میدهد. در استراتژی تبلیغات نه تنها کسانی که در نهایت محصول شما را خریداری میکنند مشتری هدف شما هستند، بلکه تمام کسانی که بر خرید محصول تاثیر میگذارند و یا پس از بررسی آن از خریدنش منصرف میشوند، مشتری هدف به حساب میآیند. تعریف استراتژی تبلیغات موفق آن است که باید در ابتدا بتواند محصول خود را به بهترین شیوه برای مخاطبان ارائه دهد و از مزایای بهره بردن از آن به خوبی تعریف نماید. در این مرحله مخاطبین شما به مشتریان بالقوه تبدیل میشوند. در مرحله بعد باید محصول خود را در نسبت با مشابهانش در بازار و همچنین هزینهای که مشتری باید برای آن بپردازد، کالایی بهصرفه معرفی کنید. به بیانی دیگر لازم است مشتریان بالقوه قانع شوند که چرا انتخاب محصول شما برای آنها ضروری و البته بهصرفه است. در این حالت مشتری بالقوه شما به مشتری بالفعل تبدیل شده است.
استراتژی تبلیغات و انتخاب هدف مناسب
هدفگذاری واقعبینانه کلیدیترین نقش را در تبیین معنی استراتژی تبلیغات بازی میکند. یک استراتژی موفق باید بتواند بر اساس منابع موجود، ابزار در دسترس و برنامهریزی زمانی دقیق، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مشخصی را برای پروژه برند خود ترسیم کند. دو مورد اول را در ادامه متن تبیین خواهیم کرد. حال باید ببینیم برنامهریزی زمانی به چه معناست.
انتخاب زمان نادرست برای تبلیغات ممکن است تمام موفقیتهای برنامه شما را با مشکل مواجه کند. این تصور که تبلیغ ماهانه و کاملا مساوی در طول سال میتواند استراتژی مناسبی برای تبلیغ باشد، عموما تصوری غلط از آب درمیآید. شما باید بسته به کالا و یا خدماتی که ارائه میدهید و همچنین با شناخت صحیح از منابع و بودجه خود، بازههای زمانی دقیقی را برای تبلیغ انتخاب نمایید. یک استراتژی تبلیغات اثربخش باید برای زمانهای اوج فروش بودجه بیشتری را کنار گذاشته و بتواند بهترین زمان را برای تبلیغات پیشبینی کند. این تصمیم به عوامل متعددی نظیر چیستی محصول، ماهانه یا فصلی بودن آن، بستر یا پلتفرم تبلیغات، بودجه و منابع بستگی دارد.
استراتژی تبلیغات و شناخت بستر تبلیغاتی
از دیگر مولفههای مهم که نقش تعیینکنندهای در استراتژی تبلیغات دارد، انتخاب بستر تبلیغاتی مناسب و هماهنگی دیگر مولفهها با آن است. امروزه دردسترسترین و پرمخاطبترین بستر تبلیغاتی برای بهکار بستن استراتژیهای تبلیغاتی، فضای مجازی و رسانههاست. با این حال همچنان میتوان از بسترهایی نظیر تبلیغات محیطی (بیلبورد و وسایل نقلیه عمومی)، ایمیل و پیامرسانها، تلوزیون و رادیو و تبلیغات چاپی نیز استفاده نمود. انتخاب پلتفرم یا بستر تبلیغاتی مناسب براساس محصول و نحوه تحویل آن به مشتری، میتواند موفقیت استراتژی تبلیغات شما را تضمین کند.
تداوم تبلیغات و حضور آن در همه جا، چه از حیث جغرافیایی و چه از حیث تنوع مخاطبان، امری بسیار ضروری است. نکته دیگر در شناخت بستر تبلیغاتی، امکان استفاده از چند پلتفرم مختلف برای تبلیغ است. یک استراتژی تبلیغات مناسب باید بتواند در صورت تبلیغ از چند کانال مختلف، هماهنگی و انسجام آنها را از طریق شعار و یا نمادی ثابت و وحدتآفرین تضمین نماید. همچنین محدودیت احتمالی بودجه شما، اهمیت انتخاب بستر تبلیغاتی را در تعیین چیستی استراتژی دوچندان میکند.
شناخت ابزار حصول هدف بر اساس منابع موجود
شناخت ابزار و منابع موجود در تعریف استراتژی موفق تبلیغاتی بسیار حائز اهمیت است. شما باید بر اساس بودجهای که در اختیار دارید مسیرهایی نظیر تولید محتوا حرفهای، ساخت کمپین، تبلیغ در مجلات و رسانهها را انتخاب نمایید. این انتخاب تنها پس از ارزیابی و مدیریت بودجه شما ممکن است. افزون بر این در تبلیغات مجازی نباید اهمیت رتبهبندی در جستوجوهای اینترنتی را فراموش نمود. استفاده از سرویسهایی نظیر Google Ads و Bing Ads میتواند به ارتقاء کیفیت تبلیغات شما در صورت نداشتن بودجه و منابع کافی کمک نماید. بودجه مشخص شده برای انواع استراتژی ممکن است قبل یا بعد از انتخاب آن تعیین شود.
استراتژی تبلیغات و تحلیل و ارزیابی بازار
آخرین و تاثیرگذارترین مولفه در تعریف استراتژی تبلیغات شما و ارتقای کیفیت تبلیغات، تحلیل و ارزیابی است. برای داشتن برنامهای موفق باید ابتدا پیش از شروع تبلیغات، تحلیل درست و جامعی از بازار و محصولات مشابه خود داشته باشید. این کار تفاوت محصول شما با دیگران را به خوبی عیان نموده و نقطهای که برای تبلیغات باید روی آن دست بگذارید را مشخص مینماید. افزون براین نیاز است در بازههای زمانی مشخص، نتیجه تبلیغات قبلی خود را معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ رصد کنید. بررسی میزان موفقیت استراتژی تبلیغات شما در تبلیغات علاوه بر نشان دادن معایب و مزایای احتمالی آن، راه برطرف ساختن معایب و بهبود فرآیند تبلیغاتی را به شما نشان خواهد داد.
هودل (HODL) کردن چیست؟ محبوبترین استراتژی سرمایه گذاری رمزارزها!
در این مقاله قصد داریم یکی از پرکاربردترین و جالبترین اصطلاحات دنیای کریپتوکارنسی یا همان ارزهای دیجیتال را به شما معرفی کنیم. اگر تازه به این حوزه وارد شدید یا حتی مدتی هست که در حال فعالیت هستید، حتما کلمه هودل (HODL) به گوشتان خورده است و ممکن است به دنبال پیدا کردن معنی این کلمه رفته باشید. در این مقاله به پاسخ این سوالات میپردازیم: هودل چیست؟ منشاء این اصلاح کجاست؟ چه زمانی به هولد ارز دیجیتال بپردازیم؟ برای Hodl کردن، کریپتوی خود را در کجا نگه داریم؟ چه رمز ارزی را نگهداری کنیم و چگونه به یک هودلر تبدیل شویم؟ با ما همراه باشید.
هودل چیست؟
هودل (HODL) کردن از همان کلمه انگلیسی HOLD به معنای نگه داشتن میآید و در دنیای ارزهای دیجیتال به معنی نگه داشتن بیت کوین به جای فروختن آن است؛ البته این اصطلاح امروزه فقط برای بیتکوین استفاده نمیشود و تبدیل به یک اصطلاح برای نگه داشتن تمام ارزهای بازار شده است. کاربران معمولا در شرایط نوسانات شدید بازار یا ریزش قیمتها به یکدیگر پیشنهاد میکنند که هودل کنند و اسیر ترس نشوند.
به تازگی هودلر (HODLER) نیز کاربرد زیادی پیدا کرده و بسیاری از افراد که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند و به دنبال خرید و فروش لحظهای (ترید) نیستند، خود را هودلر معرفی میکنند.
این مفهوم شروع معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ به چرخیدن در بین جامعه بیت کوین کرد و تا امروز تقریبا یک اصطلاح همهگیر در تمام دنیا شده است و همه علاقهمندان به کریپتو در هر جایی از دنیا از این اصطلاح استفاده میکنند. حتی با سرچ کردن در گوگل نیز می توانید مقاله ویکی پدیا HODL را پیدا کنید که این موضوع نیز از اهمیت و جستجوی زیاد کاربران نشات میگیرد.
اصطلاح HODL از کجا به وجود آمد؟
وبسایت بیت کوین تاک که بزرگترین و قدیمیترین بستر برای ارتباط کاربران این حوزه با یکدیگر است، افراد زیادی را دور هم جمع میکند و اطلاعات زیادی را در دسترس کاربران قرار میدهد. در سال ۲۰۱۳ یکی از کاربران با نام GameKyuubi، پستی با عنوان «I AM HODLING» گذاشت و در توضیحات نوشت که اشتباه تایپی انجام داده و عمدا آن را اصلاح نکرده است. او به همه پیشنهاد داد که از ترید کردن دوری کنند و بیت کوینهای خودشان را نگه دارند؛ چرا که نگه داشتن بیتکوین برای زمان طولانی سودآور خواهد بود و با فروختن آنها چیزی نصیبتان نخواهد شد. در معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ آن زمان و در ژانویه ۲۰۱۳ قیمت بیت کوین ۱۵ دلار بود و ۱۱ ماه بعد در ابتدای ماه دسامبر همان سال، به ۱۱۰۰ دلار رسید.
صرف نظر از نوسانات کوتاهمدت، نوسانات بلندمدت BTC از منطق حرکات کوتاهمدت تبعیت نمیکند. قیمت بزرگترین ارز دیجیتال از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳، حدود ۵۲۰۰۰ درصد رشد کرد و سپس بیش از ۸۰ درصد ریزش کرد؛ البته پس از این ریزش وحشتناک نیز قیمت ۱۷ برابر قیمت سال ۲۰۱۱ بود. بنابراین هودلرها در هنگام پیشبینی بازار نوسانات بازار را نادیده میگیرند. آنها تنها به هولد ارز دیجیتال میپردازند که به آنها کمک میکند تا از دو اشتباه عظیم اجتناب کنند؛ FOMO (ترس از دست دادن فرصت)، که باعث میشود تا در قیمت بالا خرید کنند و FUD (ترس،عدم اطمینان و تردید) که باعث فروش در قیمت پایین میشود.
برای ماکسیمالیستها بیت کوین (کسانی که تنها بیتکوین را قبول دارند و جزو اولین سرمایهگذاران آن هستند)، هودل کردن بیش از یک استراتژی برای جلوگیری از فومو و فاد و دیگر احساسات منفی معنی میشود؛ ماکسیمالیستها اعتقاد دارند پادشاه رمز ارزها بالاخره جای ارزهای فیات را میگیرد و آینده اقتصاد دنیا را دگرگون میکند. بنابراین آنها نرخ تبدیل پول فیات به ارزهای رمزنگاری شده را بیربط میدانند.
اصطلاح HODL برخی اوقات Hold on For Dear Life به معنی “برای زندگی عزیز ادامه بده، صبر کن یا نگهدار” ترجمه میشود که به طور دقیق مفهوم این اصطلاح را میرساند.
چه موقع باید به هولد ارز دیجیتال بپردازیم؟
تصمیمگیری برای هودل رمز ارزها با شماست و شما باید تحقیقات خود را انجام دهید، فرایندهای لازم را طی کنید و بعد تصمیم بگیرید. برخی سرمایهگذاران استراتژی هودل را انتخاب میکنند؛ یعنی رمز ارز مورد نظر خود را میخرند و تا ماهها یا حتی سالها آن را نمیفروشند.
با این که این استراتژی برای کسانی که به افزایش قیمت بیت کوین یا دیگر رمز ارزها اعتقاد دارند مفید است، اما لزوما به نفع آنها کار نمیکند؛ آینده این صنعت هنوز مشخص نیست و هکها، اخبار منفی و دیگر اتفاقات ناگوار میتوانند بر قیمت ارزهای دیجیتال تاثیرگذار باشند. برخی سرمایه گذاران انتخاب میکنند که Bitcoin را هودل کنند و دیگر رمز ارزها که درباره آیندهشان مطمئن نیستند را ترید کنند. با این که هودل کردن ارزهای دیجیتال با حجم بازار کمتر میتواند سود بیشتری به همراه داشته باشد، اما ممکن است آینده خاصی نداشته باشند؛ بنابراین سرمایه گذاران معمولا ارزهای با مارکت کپ زیاد را برای Hodl انتخاب میکنند که سود کمتری دارند، اما مطمئنتر هستند.
استراتژی هولد ارز دیجیتال برای کسانی که نمیخواهند مدام درگیر خرید و فروش باشند و همچنین تریدرهایی که هنوز آشنایی کامل با تحلیل تکنیکال ندارند، بسیار مناسب است. سرمایهگذاران میتوانند به جای بررسی هر روزه نمودارها، چند ارز دیجیتال را خریداری کنند و آنها را نگهداری کنند. این استراتژی بلندمدت است؛ بنابراین همه افراد این نوع سرمایه گذاری را نمیپسندند.
یک استراتژی که میتواند بسیار مفید باشد، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری است؛ در این صورت اگر یکی از کوینهای شما با ریزش مواجه شد، مابقی بتوانند این ضرر را جبران کنند. این بازار بسیار پرنوسان و نسبتا جدید است؛ بنابراین نیازمند تحقیق، توجه به بازار و دنبال کردن اتفاقات پیرامون آن است. بهترین راه برای پیدا کردن رمز ارز مناسب برای سرمایهگذاری، استفاده از تحلیل فاندامنتال است.
امنیت رمز ارزها در زمان HODL
زمانی که سرمایه گذار تصمیم به نگهداری بلندمدت رمز ارز خود میکند، برای او مهم است که از امنیت دارایی خود مطمئن باشد؛ نگهداری کریپتو در کیف پول کاغذی یا کیف پول سخت افزاری بسیار امنتر از نگهداری آن در کیف پولهای آنلاین یا صرافیهاست.
کیف پول سخت افزاری بسیار امنتر از مابقی والتهاست؛ زیرا به اینترنت متصل نیست. بنابراین دسترسی به آن برای هکرها بسیار دشوارتر میشود.
چه ارز دیجیتالی را نگهداری کنیم؟
برای هودلرها و البته تمام سرمایهگذاران، متنوع سازی سبد سهام یک اصل کلیدی است. این بدین معناست که در طی زمان، افراد باید پول بیشتری را به سبدشان اضافه کنند و یا یک رمز ارز را بفروشند و کریپتوی دیگری را خریداری کنند.
سرمایهگذاران شاید بخواهند پورتفولیوی خود را متعادل کنند تا متنوع سازی را حفظ کنند؛ بنابراین ممکن است بیتکوین را هودل کنند و دیگر رمز ارزها را به صورت کوتاه مدت خرید و فروش کنند، تا بتوانند در زمان نزول BTC از طریق سودهایی که از دیگر ارزهای دیجیتال دریافت کردهاند، ضرر روند نزولی بزرگترین کریپتو را پوشش دهند. پس حفظ تنوع سبد سهام یک اصل مهم برای معاملات موفق کریپتو است.
جایگزین هودل چیست؟
در کنار ترید روزانه و Hodl کردن، جایگزینهای دیگری مثل SPEDN و BUIDL نیز وجود دارند؛ این استراتژیها به رشد این صنعت کمک میکنند و میتوانند ارزش رمز ارزها را افزایش دهند. فلسفه پشت خرج کردن (SPEDN)، استفاده از رمز ارزها معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ برای خرید محصولات و خدمات است؛ بنابراین میتواند به پذیرش عمومی کریپتو در دنیای واقعی کمک کند.
صنعت کریپتوکارنسیها تقریبا نوپاست و نیاز به توسعه زیادی دارد. در اینجاست که برخی افراد تصمیم میگیرند که شرکتها، پلتفرمها، اپلیکیشنها و ابزارهایی را با استفاده از ارزهای رمزنگاری شده BUIDL یا ایجاد کنند.
چگونه به یک Hodler موفق تبدیل شویم؟
در دنیای ارزهای دیجیتال، ۶ مورد اصلی وجود دارد که برای هودل کردن رمز ارزها باید به آنها توجه کنیم ؛ این مفاهیم شامل مفهوم کسب و کار، اعضای تیم سازنده، موارد استفاده یا کاربرد، ویژگیهای رمز ارز، مدیریت ریسک و شفافیت هستند. در ادامه، به توضیح این موارد میپردازیم.
۱. مفهوم کسب و کار
به عنوان یک سرمایهگذار، الزامی است که داستان پشت تکنولوژی را درک کنیم. بسیاری از پروژهها با شعارهایی مانند “بیت کوین بعدی” وارد بازار میشوند. اما چرا بسیاری از آنها در نهایت با شکست مواجه میشوند؟
دلیل آن ساده است: ایجاد یک ارز دیجیتال با ارزش تنها نیازمند دانش فنی نیست؛ بلکه درک عملکرد بازار نیز مهم است. قبل از معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ این که پول خود را وارد بازار رمز ارزها کنید، وایت پیپر آنها را مطالعه کنید. ببینید سازندگان آن چه کسانی هستند، برنامه آنها چیست، چه راه حلی برای چه مشکلی دارند و غیره. اما مهمتر از همه، از خود بپرسید که آیا مفهوم این ارز دیجیتال برای شما مهم است یا خیر.
جمله مهمی در بازاریابی وجود دارد: اگر نمیتوانی مردم را متقاعد کنی، آنها را گیج کن!
اگر رمز ارز مورد نظر شما بیشتر درباره تکنولوژی صحبت میکند تا مفهوم بیزینسی، پس میتوانید شک کنید. یادتان باشد که شما در تکنولوژی آن ارز سرمایه گذاری نمیکنید؛ بلکه در کسب و کاری سرمایهگذاری میکنید که انتظار دارید در آینده به شما سود برساند. تکنولوژی باید مکمل بیزینس باشد، نه جایگزین آن.
۲. اعضای تیم سازنده
چند سال قبل، یک شرکت رمز ارز با هدف متحول کردن صنعت بازی با فناوری بلاکچین به وجود آمد. بنیانگذاران این شرکت در صنعت گیمینگ افراد برجستهای هستند و شرکای آنها نیز در صنعت بلاکچین، استارتاپها و شرکتهای چند ملیتی افراد حرفهای هستند.
با وجود وعدههای شیرین درباره آینده این رمز ارز و پروژه، مردم با عجله دست به خرید آن زدند. اما اکنون خریداران کجا هستند؟
بنابراین هر پروژهای که در کسب و کارهای دیگر موفق میشود، لزوما در صنعت ارزهای دیجیتال به موفقیت نمیرسد. قبل از سرمایه گذاری درباره شهرت بنیانگذاران پروژه تحقیق کنید؛ آیا در این حوزه فعالیت داشتهاند؟ آیا نقدهای منفی درباره آنها وجود دارد؟ کسانی که قبلا در پروژههای کلاهبرداری حضور داشتهاند، مسلما اکنون نیز میتوانند این کار را انجام دهند.
۳. موارد استفاده و کاربرد
با این که این مورد همه چیز نیست، اما میتواند دید خوبی از عملکرد پلتفرم به شما بدهد. از خود بپرسید که آیا این تکنولوژی در دنیای واقعی کاربردی دارد؟
شما نمیتوانید از ارزهای دیجیتال انتظار داشته باشید که به عنوان درگاه پرداخت استفاده شوند؛ در حالی که قوانین برخی کشورها مانع از این کار میشود.
۴. ویژگیهای رمز ارز
ما میدانیم که در ونزوئلا چه اتفاقی افتاده است؛ کشوری که به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای جنوبی شناخته میشد، در سال ۲۰۱۹ با تورم ۱۰ میلیون درصدی روبرو شد. این به خاطر تصمیمات ضعیف اقتصادی بود که توسط دولت اتخاذ شد و باعث شد قیمت نفت از سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ به نصف تقلیل یابد. دولت ونزوئلا در طی این تصمیم، با بدهی ۱۰۸ میلیارد دلاری مواجه شد؛ بنابراین شروع به چاپ بیشتر اسکناس کرد. زمانی که مقدار بسیار زیادی از یک ارز وارد چرخه بازار میشود، ارزش آن نیز کاهش مییابد. در واقع قیمت محصول ثابت میماند، اما قدرت خرید آن ارز کاهش مییابد.
این قضیه با ارزهای دیجیتال مقداری تفاوت دارد. هر رمز ارز به مقدار مشخصی تولید میشود؛ یعنی مقدار محدودی از آن ارز دیجیتال وجود دارد، که این میتواند باعث ارزش ذاتی آن شود. بررسی کنید که چه تعداد از ارز دیجیتال مورد نظر شما وجود دارد، چقدر از آن وارد چرخه شده است، حجم بازار آن چقدر است و کشش قیمتی آن در طول زمان چقدر است.
۵. مدیریت ریسک
در اصل، یک ارز دیجیتال عدد و رقم است و ارزش آن نیز توسط بازار تعیین میشود. بنابراین ما نیاز به مقابله با ریسک معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ در زمان معکوس شدن روند بازار داریم. در بیشتر رمز ارزها مثل بیت کوین، این حرکات توسط عرضه و تقاضا انجام میشوند.
سوالی که باید از خود بپرسیم، این است که آیا ما مطمئن هستیم که ارزش ارز مورد نظر ما صفر نمیشود؟ حتی ارزشمندترین ارزهای رمزنگاری شده نیز در صورتی که در هیچ کجا خرید و فروش نشوند، ممکن است ارزش خود را از دست بدهند. بنابراین قبل از سرمایهگذاری در یک رمز ارز، استراتژی مدیریت ریسک خود را بچینید.
۶. شفافیت
در صنعت رمز ارزها تغییر دادن اعداد بسیار راحت است. ممکن است شما با پروژههایی روبرو شوید که ۵۰ درصد از توکنهای خود را در طی ۲ ساعت به فروش رساندهاند. اما آیا واقعا این اتفاق افتاده یا آنها دیتاها را دستکاری کردهاند تا ایجاد هیجان کنند؟
بنابراین باید از شفافیت اطلاعات پروژهها مطمئن شوید. برخی از مواردی که میتوانید بررسی کنید، شامل این موارد هستند:
- شرکت در کجا ثبت شده است؟
- چه مقدار از توکنها در دسترس هستند و چه مقدار به فروش رفتهاند؟
- این داراییها در کجا ذخیره شدهاند؟
- کدهای پروژه هر چند وقت یک بار مورد بازبینی قرار میگیرند؟
- آیا اسناد و مدارک آنها موجود است؟
برخی افراد میگویند که بیت کوین هیچگونه پشتوانهای ندارد و دفتر مرکزی برای آن وجود ندارد. این موارد صحیح هستند؛ بیتکوین اولین ارز دیجیتال است، اما چند تا از این شرکتها و پروژهها مانند BTC هستند و چند درصد از حجم بازار آن را دارند؟
به علاوه، Bitcoin با این که پشتوانه و دفتر مرکزی ندارد، اما تمام تراکنشهای آن بر روی بلاک چین ثبت میشود و همه افراد میتوانند آنها را ببینند. پس برای هودل کردن، که هدف ما خرید و نگهداری بلندمدت است، شفافیت فاکتور بسیار مهمی برای اعتمادسازی است.
پرسش و پاسخ (FAQ)
به صورت خلاصه، HODL به معنی نگهداری بلندمدت ارزهای دیجیتال به جای ترید کردن آنهاست. در این استراتژی، مفاهیم تحلیل فاندامنتال و مدیریت ریسک بسیار مهم هستند.
- چگونه میتوان با هولد کردن کسب درآمد کرد؟
در این ۱۳ سالی که بیت کوین به وجود آمده، روند بلندمدت آن همیشه مثبت و صعودی بوده است؛ بنابراین میتوان نتیجه معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ گرفت که هودل کردن سودآورتر از ترید کوتاهمدت است. اما تنها نباید به این نکته نگاه کرد. بلکه (مخصوصا برای آلت کوینها) باید موارد دیگر تحلیل فاندامنتال نیز دقت کرد؛ زیرا روند بلندمدت تمام رمزارزها صعودی نیست و ممکن است یک ارز رمزنگاری شده پس از مدتی نابود شود.
در بازار ارزهای دیجیتال، هر سرمایهگذار استراتژی خاص خود را دارد. برخی افراد ترید کوتاهمدت را میپسندند و برخی دیگر نیز هودل کردن را انتخاب میکنند؛ اما نکتهای که در هر دو استراتژی مهم است، مدیریت ریسک است.
جمعبندی
صنعت ارزهای دیجیتال هر سال مقبولیت و محبوبیت بیشتری مییابد. این باعث میشود که درباره آینده این حوزه خوشبینتر باشیم؛ اما با ورود سرمایهها و افراد بیشتر به این حوزه، پروژههای بی هدف یا کلاهبردار نیز بیشتر وارد این صنعت میشوند. بنابراین قبل از سرمایه گذاری و هودل کردن، باید تحقیقات خود را انجام دهید و پروژهها را به طور کامل بررسی کنید. در این مقاله به پاسخ سوال هودل چیست پرداختیم و سپس به منشاء این اصلاح، زمان مناسب برای هولد ارز دیجیتال، نحوه نگهداری رمز ارزها در زمان هودل کردن، رمز ارز مناسب برای نگهداری و روشهای تبدیل شدن به یک هودلر موفق پرداختیم.
نظر شما راجع به هودل (HODL) کردن چیست؟ آیا شما هم در این بازار یک هودلر محسوب می شوید؟
تفاوت بین تاکتیک و استراتژی
استراتژی و تاکتیک از جمله مهمترین روشها و راههای رسیدن به اهداف گوناگون در مسیر موفقیت در هر زمینهای چه برای کسب و کارها، چه برای افراد و یا حتی کشورها در عرصه بینالمللی است. اما این دو واژه تفاوتهای بنیادینی با هم دارند، که در این مقاله سعی میکنیم از زوایای گوناگون این تفاوتها را بررسی کنیم.
سادهترین بیان تفاوت استراتژی و تاکتیک در این است که استراتژی، تصمیمات کلی اختصاص دادن منابع مؤسسه برای تحقق اهداف مؤسسه است، در حالی که تاکتیک در رابطه با به حرکت درآوردن این منابع، یعنی به اجرا گذاشتن آنهاست.
تاكتيكها از انديشه و اجراهای خيلی ويژه و كوتاه مدتتر شكل میگيرد كه از جمله آنها میتوان به تصميماتی اشاره كرد كه نه تمامی سازمان، بلكه در برگيرنده قسمتهایی از آن است كه بيشتر مبتنی بر طرحهای متكی بر تجزيه و تحليلهای درونسازمانی و يك واسطه كمكی در تحققپذيری استراتژی است.
برای بیان دقیقتر تفاوتها هر دو واژه استراتژی و تاکتیک، تعاویف و حوزه عمل آنها را به دقت بررسی میکنیم:
استراتژی یا راهبرد (Strategy)
اگرمجموعهای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع را (علم) بنامیم و مهارت بکارگیری علم در صحنه عمل نیز (هنر) باشد، استراتژی؛ آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان میدهد. بنابراین، استراتژی علم است؛ اما همه کسانی که از علم استراتژی آگاهی دارند، قادر نیستند آن را بکار گیرند و فقط کسانی که مهارت کافی در این زمینه دارند، میتوانند از استراتژی استفاده کنند، پس به یک معنا، استراتژی نوعی هنر است. خلاصه آنکه، استراتژی هم علم و هم هنر است.
راهبرد، رزم آرایی یا استراتژی مفهومی است که از عرصه نظامی نشأت گرفته و بعداً در سایر عرصهها از جمله اقتصاد، تجارت و به ویژه عرصه سیاست و مملکتداری از کاربرد زیادی برخوردار شده است.
ریشه واژه «استراتژی» واژه یونانی «استراتِگیا» (Strategia) به معنای «فرماندهی و رهبری» است. اکنون معنای ساده استراتژی عبارت است از یک طرح عملیاتی به منظور هماهنگی و سازماندهی اقدامات برای دستیابی به هدف.
در عرصه نظامی راهبرد عموماً به نقل و انتقال نیروها در پشت جبهه جنگ و در جبهه پیش از درگیر شدن با دشمن است. هنگامی که نیروهای نظامی در جبهه با نیروهای دشمن درگیر میشوند، این دیگر راهکنش (تاکتیک) است و نه راهبرد. در دوران گذشته به ویژه در عصر جنگهای ناپلئونی تمایز آشکاری بین راهبرد و راهکنش وجود داشت و راهبرد به آنچه در پشت جبهه میگذشت مربوط و راهکنش به هدایت جنگ در میدان نبرد.
از ابتدای قرن بیستم با ظهور واژه «خط مشی و سیاست ملی» راهبرد در جایگاهی بین راهکنش و سیاست ملی قرار گرفت. این وضعیت موجب شد تا تعاریف سیاست ملی، راهبرد و راهکنش در دوران جنگ جهانی اول که از گستردگی زیادی برخوردار بود و کشورهای درگیر مجبور به نبرد در چند جبهه بودند، ناکارا جلوه کند.
در پاسخ به این امر واژه و مفهوم جدیدی یعنی واژه «راهبرد کلان» (Grand Strategy) ظهور کرد که در واقع به نوعی ترکیب مفهوم راهبرد و سیاست ملی بود. راهبرد کلان مفهومی بود که در چارچوب آن راهبردهای بخشی همچون راهبرد نظامی، راهبرد اقتصادی، راهبرد سیاسی و راهبرد بازرگانی کشور قرار میگرفت.
مفهوم راهبرد در عرصه سیاست از کاربرد زیادی برخوردار است. کارل فون کلازوتیز (Carl von Clausewitz) که از استراتژیستهای بزرگ جهان در قرن 18 میلادی بود، گفته است جنگ ادامه سیاست به شیوههای دیگر است. بر همین اساس در گذشته وقتی سیاست تبدیل به شیوههای نظامی شد و راهبرد لقب مییافت بعداً خود واژه راهبرد برای برنامه سیاسی کلان کشور مورد استفاده قرار گرفت.
امروزه علاوه بر فرماندهان نظامی و سیاستمداران، دستاندرکاران امور بازرگانی، اقتصاددانان، کارفرمایان عرصه صنعت نیز دارای راهبرد هستند. حتی افراد عادی نیز در زندگی روزانه خود از راهبردهای گوناگونی همچون کاهش هزینه، کاهش وزن و… سخن میگویند. البته در اینجا راهبرد به مفهوم هدف نیست بلکه اقدامات و برنامههایی برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، میباشد. راهبرد چگونگی دستیابی به اهداف را مشخص میکند و به این که اهداف چه چیز هستند یا چه باید باشند یا چگونه باید تعیین شوند کاری ندارد.
مفهوم لغوی استراتژی (راهبرد)
واژه استراتژی از کلمه یونانی (استراتگوس) Strategos گرفته شده است. استراتگوس یا (استراتژ) به معنای لشکر است. استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش هم به کار میرفت. بطور مثال، ارتش یونان باستان که از گروههای کوچک سربازانِ متعلق به خاندانهای یونانی تشکیل شده بود، توسط افرادی به نام «استراتگوس» فرماندهی میشد. علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است: فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ.
مفهوم اصطلاحی استراتژی
استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف میشود:
فن و علم توسعه و بکارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست. هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده میشود به همین ترتیب برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز میتوان یک تعریف از استراتژی ارائه داد. استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت و در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل میدهد.
راهبرد عالیترین سطح از میان سطوح چهارگانه مدیریت است؛ این 4 سطح عبارتند از:
استراتژی به آوردن نیرو به صحنه اطلاق میشود و به بیان دیگر طرح درازمدتی است که برای نیل به یک هدف مشخص طراحی و تبیین میگردد. راهبرد شامل زمینههای کاری گوناگون میشود از جمله:
- راهبرد نظامی
- راهبرد بازاریابی
- مدیریت راهبردی
- راهبرد نظری بازیها
- راهبرد اقتصادی
- راهبرد برنامهریزی پیزبانشناسی (شناخت رابطه اعصاب با زبان)
تاکتیک یا راهکنش (Tactic)
تاکتیک (به انگلیسی: Tactic) واژهای است که به طور رسمی از 1766 میلادی کاربرد آن در ادبیات نظامی غرب آغاز شده است. واژهنامه آکسفورد این واژه را از واژه لاتین Tactica و همین طور از واژه یونانی Tactike و Tactikos به معنی منظم و سامان و دارای نظم و ترتیب مشخص مشتق میداند. امروزه این واژه دارای معانی گوناگونی فراتر از ریشه نخستین آن پیدا کرده است که آرایش برای رزم یا رزمآرایی، روش جنگیدن و نبرد از آن جمله است.
ریشه اصلی واژه «تاکتیک» واژه «تک تاخت»، «تک توختن» و «تکتوزی» در زبان پهلوی است که در فرهنگ نظامی ایران زمین به دلیل معنی و مفهوم استراتژی چیست؟ سواره نظام ورزیده در زمان حاکمیت هخامنشی، پارتیان و ساسانی به عنوان جنگاوران، تکآوران همواره در جنگها با خلق جنگ سریع سواره نظام، فاتح نبردهای بسیاری شدهاند. این واژه سپس از طریق ایران به فرهنگ یونانی و رومی (تکتیکوز) و از آنجا به فرهنگ غرب و اروپا و ادبیات مرسوم نظامی دنیا با عنوان واژه تاکتیک راه یافته است.
در زبان فارسی پهلوی واژه «توختن»، توزیدن در معانی از جمله فراهم آوردن، جستن، خواستن، تاخت و تاراج، حمله و هجوم آمده است. واژه «توز» و «توختن و تاختن» در شاهنامه نیز با همین ریشه در مفهوم جنگ، نبرد و رزم آمده است. با نادیده گرفتن از این مقدمه چنانچه باید به جای واژه «تاکتیک» واژهای انتخاب گردد، واژه «راهورد» پیشنهاد میگردد، که از خود از دو واژه راه + آورد تشکیل شده است. واژه «آورد» خود از ترکیب پیشوند «آ» به معنی «آماده و مهیا بودن» و ریشه «ورد» تشکیل شده که خود در زبان اوستایی از ریشه «پرت» به معنی نبرد کردن، جنگیدن و ضربه زدن ساخته شده است. حرف «پ» و «ت» در آن در برگردان به فارسی به «و» و حرف «د» تبدیل و کلمه «ورد» از آن به معنی نبرد مشتق شده است؛ بنابراین واژه «راهورد» به مفهوم روش نبرد، شیوه جنگیدن با معنی دقیق تاکتیک در ادبیات نظامی همخوانی دارد. از طرفی نیز استراتژی همواره در اغلب اوقات با تاکتیک بکار میرود. به همین دلیل راهبرد (استراتژی) در کنار راهورد (تاکتیک) هم شکلی این دو واژه را با هم نیز تا حدود زیادی نیز نشان میدهد؛ که بر زیبایی بکارگیری آن در ادبیات فارسی میافزاید.
تاکتیک علم اداره ی نیروها در صحنه است و سومین سطح از سطوح چهارگانه مدیریتی محسوب می گردد. تاکتیک را باید اجمالاً به شگردها و روشهای خاص برای پیشبرد برنامه استراتژیک با مقتضیات زمان و محیط تعریف کرد که عمدتاً پس از تدوین برنامه مورد توجه استراتژیستها قرار میگیرد.
تعریف دیگر: تاکتیک تصمیمگیریهای کوتاه مدت مطابق با وضعیت که تغییر می کند. این تصمیمات، استراتژیهای وظیفهای و یا استراتژیهای زیرین نیز نامیده میشوند.
تفاوت استراتژی و تاکتیک
تفاوت استراتژی و تاکتیک در این است که استراتژی، تصمیمات کلی اختصاص دادن منابع مؤسسه برای تحقق اهداف مؤسسه است، در حالی که تاکتیک در رابطه با به حرکت درآوردن این منابع، یعنی به اجرا گذاشتن آنهاست.
تاكتيكها از انديشه و اجراهای خيلی ويژه و كوتاه مدتتر شكل میگيرد كه از جمله آنها میتوان به تصميماتی اشاره كرد كه نه تمامی سازمان، بلكه دربرگيرنده قسمتهایی از آن است كه بيشتر مبتنی بر طرحهای متكی برتجزيه و تحليلهای درونسازمانی و يك واسطه كمكی در تحققپذيری استراتژی است.
به این ترتیب تصمیمهای تاکتیکی، جزئیات تصمیمهای استراتژِیک را در بر میگیرد. به عبارت دیگر تاکتیکهای تصمیماتی در جهتهای زیر هستند:
- استفاده مؤثر از منابع موجود
- جزئیات اجرای استراتژیها
به ویژه در خصوص استفاده مؤثر از منابع، تصمیمات تاکتیکی هفتهای، ماهانه، سالانه، بنا به وضعیتهایی که پی در پی تغییر مییابد از نظر گذرانده شده و دوباره برنامهریزی میشود، اما تاکتیکهای معطوف به بکار بستن و به اجرا گذاشتن استراتژیهای کلی هم که به جزئیات رو میکند، اگر ضرورت ایجاد کند تخصیص منابع جدید را تنظیم میکند. برای مثال در مراکز شهرهای مهم، اگر مدیران یک شرکت بخواهند درباره افتتاح ده شاخه جدید فعالیتی تصمیم اتخاذ کنند، تصمیمات مربوط به موضوعاتی مانند اینکه در کدام شهرها، در کدام شاخه فعالیت، چه زمان، مکانهای استقرار در شهرها و بهترین روزهای افتتاح هر کدام یک تاکتیک به شمار میآید.
به طور خلاصه
در نهایت میتوان گفت تاکتیکها از اندیشه و اجراهای خیلی ویژه و کوتاه مدتتر شکل میگیرد که از جمله آنها میتوان به تصمیماتی اشاره کرد که نه تمامی سازمان، بلکه در برگیرنده قسمتهایی از آن است که بیشتر مبتنی بر طرحهای متکی بر تجزیه و تحلیلهای درونسازمانی و یک واسطه کمکی در تحققپذیری استراتژی است. میتوان به نوعی به این موضوع اشاره کرد که تاکتیکها نوع بالفعل تبدیل شدن استراتژیها هستند که در حالت بالقوه قراردارند. یعنی نوع آرایش و چیدمان یک سازمان و اهداف تعیین شده را به تعبیری استراتژی و راهکارهای انجام کار و طریقه نیل به هدف را تاکتیک مینامند.
معنی استراتژی در فرهنگ معین
در جدول یاب علاوه بر جستجوی معانی کلمات و لغات فارسی به فارسی از منابع و مواخذ معتبر و فرهنگ لغات ترجمه فارسی به زبان های زیر و زبان های خارجی به فارسی نیز آمده است کافی است کلمه مورد نظر از یکی از زبان های خارجی زیر را در قسمت جستجو سرچ کنید یا کلمه فارسی را به زبان مورد نظر بیابید.
انگلیسی به فارسی
اصطلاحات انگلیسی به فارسی
مخفف اصطلاحات انگلیسی
ترکی به فارسی
عربی به فارسی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
فارسی به ترکی استانبولی
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
فنلاندی به فارسی
فرانسوی به فارسی
آلمانی به فارسی
ایتالیایی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
سوئدی به فارسی
«ضرب المثل» در اصطلاح به معنای مثل زدن است. هر زبانی ضرب المثل های خاص خود را دارد. ضرب المثل ها در طول سالیان با زبان مبدا رشد کرده اند و در حافظه ها باقی مانده اند. گاهی یک ضرب المثل می تواند از توضیحات زیاد که شامل به کار بردن لغات و جملات متعددی باشد جلوگیری کند.
تفاوت مابین «ضربالمثل» و «اصطلاحات ضربالمثلی» در شکل، ساختار و عملکرد آنهاست. عده ای «ضرب المثل» را معادل «امثال و حکم» دانسته اند. امثال و حکم جملهای است کامل با ساختمانی استوار بر پایه و اساسی غیرقابل تغییر، مانند:
تب تند زود به عرق میشینه!
هرکه بامش بیش، برفش بیشتر!
خواستن توانستن است!
آدم بیسواد کور است!
سه سکه فروشی!
اصطلاحات ضربالمثلی، برخلاف امثال و حکم، عباراتی مصطلح و عمومی هستند که ابتدا باید در جملهای جایگزین شوند تا عبارتی کامل حاصل آید. این عبارت کامل نیز برحسب قید زمان، فاعل و مفعول متغیر است، مانند:
پا توی کفش کسی کردن
دُم خود را روی کول گذاشتن
بی گُدار به آب زدن
گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
کلاه خود را قاضی کردن
کلاه خود را سفت چسبیدن
این اصطلاحات ضربالمثلی، بدون قرار گرفتن در یک جمله کامل، فاقد خصلتهای ضربالمثل خواهد بود؛ لذا تفهیم عبارات اصطلاحیِ یادشده با اضافات مقدور است، مانند:
پایت را تو کفش بزرگتر از خودت نکن!
از ترس، دُمش را روی کولش گذاشت و دررفت!
بی گُدار به آب نزن که پشیمان میشوی!
تو اول گلیم خودت را از آب بیرون بکش، …!
تو اول برادریت رو ثابت کن
بنابراین، عبارات ضربالمثلی را میتوان به عنوان مواد اولیه (خام) یک اصطلاح ضربالمثلی تعریف نمود: اصطلاحات ضربالمثلی، عباراتی هستند که معنا و مفهوم آنها با معنی هریک از کلماتِ تشکیل دهنده آن، نسبت مستقیم نداشته باشد، مانند:
گربه در انبان فروختن
گربه را در (دَمِ) حجله کشتن
دل دادن و قلوه گرفتن
هر ضرب المثل شامل تفسیرها و معانی خاصی است که در بسیاری مواقع با معانی اصلی کلمات و عبارات به کاربرده شده در آن تفاوت ماهوی زیادی دارند. در بانک اطلاعاتی ضرب المثل های سایت «جدول یاب» این معانی و تفسیرها به صورت کامل وجود دارد.
کافیست ضرب المثل را در کادر جستجو تایپ کنید تا معنی و تفسیر آن رویت شود.
امروزه هرچند با پیشرفت تکنولوژی و علم برای بیماری هایی که در گذشته باعث مرگ انسان ها می شد درمان قطعی پیدا شده است و امراض مهلک بسیار ساده شده اند، اما این به معنای پیشگیری از بیماری و بی توجهی به مباحث مربوط به سلامت نیست.
چه بسیار بیماری هایی که با رشد جوامع صنعتی به وجود آمده اند و بدون پیشگیری باعث مرگ انسان ها می شود. داشتن اطلاعات در خصوص بیماری ها، داروها و خوردنی ها باعث جلوگیری از ابتلا به بسیاری از امراض جدید خواهد شد. در سایت «جدول یاب» 5 بانک اطلاعاتی مهم در حوزه سلامت تدوین شده است که شامل این موارد می شود:
اطلاعات بیماری ها
اطلاعات داروها
خواص گیاهان دارویی
کالری خوراکی ها
دستور پخت غذاها
با جستجوی لغات مد نظر در این حوزه ها، اطلاعات مفیدی برای کابر در سایت به دست خواهد آمد.
خوابیدن و خواب دیدن امری طبیعی است که همه انسان ها با آن سر و کار دارند. «خواب» ها انواع متفاوتی دارند. «خواب» ها معمولا با کیفیتی فرا طبیعی رخ می دهند و گاهی ممکن است حاوی معانی خاصی داشته باشند. بسیاری علاقه وافری دارند تا بدانند تحلیل خوابی که دیده اند چیست.
خواب را به سه نوع تقسیم بندی نموده اند:
۱- رویای صالحه یا خواب نیکو که مژده ای از سمت خداوند باری تعالی است. برای نبوت پیامبران ۴۶ قسمت ذکر شده است که رویای صالحه یکی از این ۴۶ قسمت می باشد.
۲- خواب ناپسند و ناخوشایند که از این نوع خواب از طرف شیطان رانده شده است و برای آزار و اذیت و به سخره گرفتن بیننده خواب است.
۳- خوابی که ناشی از خیالات و تفکرات انسان و اعمال روزمره اوست. برخی از خواب ها و رویاها نتیجه اتفاقاتی است که در طول روز برای انسان رخ می دهد. برای مثال ممکن است شما عادت داشته باشید در ساعتی از روز غذا بخورید. اگر روزی ترک عادت کنید و بدون میل کردن غذا بخوابید ممکن است خواب غذا خوردن را ببینید و یا ممکن است در طول روز غذای زیادی خورده باشید و بعد به خواب بروید. در این حالت ممکن است شما خواب استفراغ را ببنید.
غیر از این سه نوع سایر خواب ها، خواب های پریشان هستند که قابل تعبیر و تفسیر نیستند، زیرا بر قاعده مشخصی قرار نگرفته اند.
«جدول یاب» تفسیر های مهم و کاربردی که معبرین در طول تاریخ آن را نگاشته اند را گردآوری کرده و در بانک اطلاعاتی خود شامل 3907 تفسیر، جای داده است.
در بانک اطلاعاتی مذکور تعبیر خواب هایی از 18 معبر معروف تاریخ وجود دارند که شامل این اسامی می شوند:
امام علی (ع)
امام جعفر صادق (ع)
یوسف نبی
حضرت دانیال
محمد ابن سیرین
علامه مجلسی
خالد بن علی بن محمد الانوری
ابراهیم بن عبدالله کرمانی
جابر مغربی
منوچهر مطیعی تهرانی
اسماعیل بن اشعث
جاحظ
خالد اصفهانی
نفایس الفنون
کتاب سرزمین رویاها
لوک اویتنهاو
تام چت ویندرا
آنلی بیتون
دیدگاه شما