نسبت های مالی چیست و چه کمکی می کند؟
ممکن است برای افرادی که با مباحث اقتصادی و حسابداری آشنایی ندارند، همواره این سوال ایجاد شود که یک حسابدار میزان سرمایه، سود یا زیان یک شرکت را بر چه اساسی محاسبه می کند و برای نشان دادن آن از چه چیزهای کمک می گیرد. و یا رئیس شرکتی که می خواهد از اوضاع و شرایط مالی شرکت خود آگاه شود، باید چه قسمت هایی را بررسی کند و چه اطلاعاتی را از حسابدار خود بخواهد؟ نسبت های مالی در این موارد به کسب و کارها کمک می کند.
در این نسبت های مالی را که ارقام قابل فهمی هستند به شما معرفی میکنیم و با انواع آن ها آشنا میشویم. پس اگر شما نیز به مباحث حسابداری علاقهمند یا نیازمند به آن هستید، تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
نسبت مالی چیست؟
نسبت های مالی به اعداد و ارقامی گفته می شوند که اطلاعات قابل درکی را از صورت های مالی یک شرکت نشان می دهند. به عبارت دیگر نسبت های مالی حاصل تقسیم اعدادی هستند که برای تفسیر صورت های مالی به کار می روند.
یکی از مواردی که صاحبان شرکت ها قبل از تاسیس و ثبت شرکت به آن توجه می کنند سودده بودن آن کسب و کار است. با استفاده ازنسبت های مالی، وضعیت مالی شرکت ها محاسبه می شود و می توان شرایط پیشرفت یا روند نزولی شرکت را با استفاده از آن ها سنجید.
هدف و کاربرد نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی با اهداف مختلفی انجام می شود که مهمترین آن ها عبارت هستند از:
- یکی از اهداف تحلیل نسبت های مالی مقایسه عملکرد شرکت با سایر رقبا است. به عبارت سادهتر حسابداران با استفاده از ارقام حاصل شده از صورت های مالی و تقسیم آن ها بر یکدیگر می خواهند عملکرد شرکت خود را با سایر رقبا بسنجند تا نقاط قوت و ضعف را مشخص کنند و سعی در بهبود شرایط موجود داشته باشند.
- از دیگر اهداف تحلیل نسبت های مالی بررسی عملکرد شرکت برای تحقق پیشرفت و دست یافتن به اهداف والا است.
- پیشبینی وضعیت مالی شرکت در آینده و ترسیم چشماندازی برای آینده را نیز می توان جزو اهداف و کاربردهای نسبت های مالی دانست.
انواع نسبت مالی
بهتر است بدانید نسبت های مالی انواع مختلفی دارند و برای به دست آوردن نتیجه هر بخش باید از نسبت خاصی استفاده کرد. این نسبت ها در یک دستهبندی کلی به پنج گروه تقسیم می شوند که هر یک از آن ها نیز خود زیر مجموعه های مختلفی دارد.
انواع نسبت های مالی از قرار زیر هستند:
1- نسبت نقدینگی
توانایی بازپرداخت شرکت را در بدهی های کوتاه مدت خود، نسبت نقدینگی می گویند. بالا بودن این عدد منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ نشان می دهد که شرکت توانایی عمل به تعهدات خود و بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را خواهد داشت.
باید توجه داشته باشید که همواره بالا بودن این نسبت نشانه خوبی نیست. زیرا اگر میزان نسبت نقدینگی بالاتر از میانگین معمول باشد، نشان می دهد که شرکت در جذب سرمایه خارجی عملکرد مثبتی نداشته است.
نسبت نقدینگی خود به انواع مختلف زیر تقسیم می شود که در زیر توضیح می دهیم.
نسبت جاری
یکی از انواع نسبت های نقدینگی که از آن استفاده بالایی می شود و جزو سادهترین نسبت های نقدینگی به شمار می آید، نسبت جاری است. نسبت جاری از حاصل تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست خواهد آمد.
برای توضیح بیشتر این مساله باید گفت دارایی های جاری دارایی هایی هستند که می توان آن ها را به یکدیگر تبدیل کرد. همچنین این دارایی ها در صورت نیاز می توانند به پول نقد تبدیل شوند.
از سوی دیگر بدهی های جاری بدهی هایی هستند که برای بازپرداخت آن ها کمتر از یک سال زمان نیاز است.
نسبت آنی
محاسبه نسبت آنی در قیاس با نسبت جاری اندکی سختتر است. برای به دست آوردن مقدار نسبت آنی باید مقدار بدهی های جاری را بر دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند تقسیم کرد. این دارایی ها می تواند شامل کالا و موجودی های شرکت باشد.
نسبت وجه نقد
نسبت پول نقد یکی دیگر از انواع نسبت های نقدینگی است که میزان توانایی وجه نقد یک شرکت را به دست می آورد. اگر شرکت ها بخواهند عملکرد مثبتی از خود نشان دهند باید میزان نسبت وجه نقد آن ها در حد قابل قبول باشد.
به عبارت دیگر حتی اگر یک شرکت میزان سوددهی بالایی داشته باشد و میزان دارایی غیر نقد آن عدد بزرگی باشد اما نتواند این دارایی ها را به پول نقد تبدیل کند، عملکرد مالی شرکت زیر سوال خواهد رفت.
برای به دست آوردن این نسبت ابتدا باید حاصل جمع سرمایهگذاری های کوتاه مدت و وجه نقد شرکت را محاسبه کرد سپس بدهی های جاری را بر این مقدار به دست آمده تقسیم کنید.
2- نسبت فعالیت
نسبت فعالیت یکی دیگر از نسبت های مهم مالی است که با نام نسبت کارایی نیز شناخته می شود. این نسبت به کمک تحلیل میزان فروش یک شرکت و تاثیری که دارایی ها بر آن خواهند داشت، نشان می دهد که کارایی دارایی ها در چه حدی است.
نسبت فعالیت خود انواع مختلفی دارد که عبارت هستند از:
- دوره وصول مطالبات مجموعه
- دوره واریز طلبکاران
- دوره گردش موجودی اقلام
- دوره گردش اقلام نیمساخته
- درصد تغییر فروش
- دفعات گردش دارایی
- دفعات گردش سرمایه ثابت
- دفعات گردش سرمایه جاری
نسبت فعالیت همچنین نشاندهنده سرعت تبدیل دارایی های مختلف به وجه نقد یا فروش است. همچنین این نسبت مشخص می کند که دارایی ها منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ تا چه میزان در فروش نهایی شرکت تاثیر داشتهاند. این نسبت از روش بررسی میزان فروش و تاثیر دارایی ها بر آن محاسبه می شود.
3- نسبت اهرمی
نسبت اهرمی یا نسبت سرمایه نسبتی است. این نسبت، توانایی شرکت را در بازپرداخت بدهی های بلند مدت یا میان مدت نشان می دهد.
این نسبت میزان سرمایه ای را که سهامداران وارد شرکت کردهاند و همچنین میزان درآمد شرکت را برای بازپرداخت بدهکاری های طولانی مدت مشخص می کند. به همین دلیل بررسی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
این نسبت کمک می کند ساختار دارایی و میزان هزینه های شرکت مشخص شود تا برای زمان رکود اقتصادی یا رشد آن، عملکرد شرکت تا حد زیادی قابل پیشبینی باشد. بالا بودن سود سرمایهگذاری به نسبت هزینه های صرف شده برای آن نشان می دهد که شرکت از منابع مالی خارجی بینیاز است.
نسبت اهرمی خود به چندین زیرمجموعه تقسیم می شود که در حالت کلی به شرح زیر هستند:
نسبت بدهی
نسبت بدهی که نشاندهنده تاثیر بدهی های جاری و بلند مدت در تامین سرمایه شرکت است، از حاصل تقسیم مجموع دارایی بر مجموع بدهی به دست می آید. بالا بودن این رقم مشخص می کند که درصد بالایی از سرمایه شرکت از طریق بدهی و منابع مالی خارجی تامین شده است.
نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص
قبل از آشنا شدن با نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، باید با تعریف ارزش ویژه آشنا شوید.
ارزش ویژه از حاصل تفریق میزان بدهی های شرکت از دارایی کل به دست می آید. نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص نشاندهنده مقدار ارزش ویژه برای خرید سرمایههای ثابت شرکت است.
در صورت کمتر بودن مقدار سرمایه ثابت شرکت به ارزش ویژه، می توان اینطور نتیجه گرفت که درصد پایینی از ارزش های ویژه برای خرید سرمایه شرکت خرج شده است.
اگر سادهتر بگوییم پایین بودن این رقم مشخص می کند که مقدار نقدینگی شرکت بالا است و این موضوع یک امتیاز مثبت برای آن محسوب می شود.
برای به دست آوردن نسبت سرمایه ثابت به ارزش ویژه، دارایی ثابت بر ارزش ویژه تقسیم خواهد شد.
نسبت کل بدهی به ارزش خاص
از دیگر انواع نسبت های اهرمی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه است. بالا بودناین نسبت را نمی توان خوب دانست و به معنی درصد بالایی از بدهی ها در ساختار دارایی شرکت و به بیان سادهتر بالاتر بودن قدرت اعتباردهندگان از سرمایهگذاران خواهد بود.
برای به دست آوردن حاصل این نسبت باید بدهی کل را بر ارزش ویژه تقسیم کنید.
نسبت بدهی جاری به ارزش خاص
بالا بودن بدهی های جاری شرکت کاهش میزان نقدینگی آن را در پی خواهد داشت. به همین منظور در صورت بالا بودن میزان این نسبت باید در ساختار دارایی شرکت اصلاحاتی انجام شود.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه از طریق تقسیم بدهی جاری بر ارزش ویژه به دست خواهد آمد.
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه که یکی از نسبت های اهرمی است، بیانگر درصد سرمایه سهامداران در دارایی شرکت است. هرچه این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، یعنی شرکت به تعهدات مالی خود پایبند است و توانایی بازپرداخت وعده های خود را دارد.
از سوی دیگر پایین بودن این نسبت نشاندهنده بالا بودن درصد سرمایه خارجی در شرکت است. با حاصل تقسیم ارزش ویژه بر دارایی کل نسبت مالکانه به دست می آید.
4- نسبت ارزش بازار
از دیگر نسبت های مالی رایج نسبت ارزش بازار است که دیدگاه سهامداران را به آینده شرکت نشان می دهد. این نسبت شامل انواع زیر است:
- نسبت قیمت به سود یا P/E که از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر سود هر سهم به دست می آید.
- نسبت PEG از حاصل تقسیم نسبت P/E بر نرخ رشد سالانه درآمد به دست خواهد آمد.
- نسبت قیمت به فروش یا P/S حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر کل فروش یک سال اخیر است.منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟
- نسبت قیمت به جریان نقدینگی یا P/CF حاصل کسر قیمت بازار سهام بر جریان وجه نقد هر سهم است.
- نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV از حاصل تقسیم قیمت بازار سهام بر ارزش دفتری هر سهم حاصل می شود.
5- نسبت سودآوری
نسبت سودآوری کمک می کند که میزان توانایی شرکت درباره کسب سود مشخص منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ شود. این نسبت نشان از سلامت مالی شرکت است. زیرا سهامداران تمایل دارند در شرکتی سرمایهگذاری کنند که احتمال سوددهی آن بالا باشد. از سوی دیگر اعتباردهندگان مایل به همکاری با شرکت هایی هستند که توانایی بازپرداخت اعتبار را از طریق سود حاصل شده دارند.
نسبت سودآوری به چند دسته تقسیم می شود که مهمترین های آن به شرح زیر هستند:
- نسبت حاشیه سود خالص که حاصل تقسیم سود خالص بر فروش خالص است.
- نسبت حاشیه سود ناخالص از کسر سود ناخالص بر فروش خالص به دست می آید.
- نسبت بازده سرمایهگذاری نتیجه تقسیم سود خالص بر میانگین کل دارایی ها است.
سخن نهایی
نسبت های مالی اعداد و ارقام مشخصی هستند که حسابداران از صورت های مالی به دست می آوردند و به تفهیم وضعیت مالی شرکت در گذشته، حال یا آینده کمک خواهند کرد.
این نسبت ها انواع مختلفی دارند و به طریق متفاوتی محاسبه می شوند که در این مطلب انواع و روش محاسبه آن ها را توضیح دادیم.
صورت سود و زیان چیست
یکی از صورت های مالی اساسی و مهم در حسابداری، صورت سود و زیان می باشد که برای ارائه گزارش عملکرد مالی شرکت در طی یک دوره مالی مورد استفاده قرار می گیرد.
درواقع صورت سود و زیان یک خلاصه از هزینه ها و درآمد های بدست آمده از طریق فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی و همچنین سود و زیان خالص به وجود آمده در طول یک دوره مالی را ارائه می دهد.
برای بدست آوردن سود و زیان ناخالص واحد اقتصادی ، مقدار هزینه های غیر عملیاتی از مقدار فروش کم می شود و عدد بدست آمده سود یا زیان شرکت در دوره مورد نظر را نمایش می دهد.
صورت سود و زیان خلاصه ای از وضعیت مالی شرکت می باشد.
هدف از تهیه صورت سود و زیان جامع چیست؟
یکی از اهداف تهیه صورت سود و زیان ارائه یک گزارش از فعالیت های کسب و کار یک شرکت، به سهامداران مورد نظر جهت مشخص شدن میزان سودآوری فعالیت های شرکت می باشد.
مدیران با استفاده از گزارشات سود منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ و زیان می توانند یک دید دقیق از اتفاقاتی که داخل شرکت آن ها می افتد کسب نموده و کسب و کار خود را با میزان رشد و همچنین رقبای خود مقایسه کنند.
گزارشات سود و زیان کمک بزرگی به مدیران جهت گرفتن تصمیمات جدی و جدید در زمینه افزایش ظرفیت تولید، بهبود محصولات، گسترش محیط جغرافیایی شرکت، حذف بخشی از خط تولید و … به منظور افزایش فروش می نمایند.
تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان
ترازنامه و صورت سود و زیان دارای چند تفاوت می باشند که این تفاوت ها به شرح زیر هستند:
منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها
حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها
حاشیه سود خالص از نسبت های پرکاربرد در تحلیل بنیادی می باشد و برای به دست آوردن آن میتوانید به گزارش عملکرد دوره ای شرکت مورد نظر مراجعه نمایید و از این طریق تغییرات سود هر سهم را به دست آورید و سپس اقدام به خرید سهم نمایید. ما در این مطلب قصد داریم به بررسی حاشیه سود خالص در بورس و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها بپردازیم.
حاشیه سود خالص در بورس
حاشیه سود خالص از نسبت های پرکاربردی است که برای انتخاب یک سهم از آن استفاده میشود و در تحلیل بنیادی کاربرد دارد در واقع تغییرات حاشیه سود خالص میتواند نشان دهنده تغییرات سود هر سهم باشد و هر شخصی که قصد سرمایه گذاری و خرید سهام یک شرکت را دارد میتواند در گزارشات دوره ای میزان تغییرات را پیش بینی نماید و در نهایت اقدام به خرید سهم در قیمت های مناسب نماید.
حاشیه سود خالص چیست؟
یکی از نسبت های سودآوری حاشیه سود می باشد که روش به دست آمدن آن بصورت تقسیم درآمد خالص بر درآمد، یا سود خالص بر فروش می باشد. میزان درآمد یا سود خالص امکان دارد با تفریق همه هزینه های شرکت (هزینه هایی مانند؛ هزینه مواد اولیه، هزینه های عملیاتی و هزینه های مالیاتی) از کل درآمد به دست بیاید.
حاشیه سود به صورت درصد حاشیه سود نمایش داده میشود و در حقیقت این نسبت حاشیه سود خالص بیان میکند که از یکتومان فروش شرکت، چه میزان از آن به سود خالص تبدیل گردیده است. به طور مثال، حاشیه سودخالص ۴۰ درصدی بیان میکند که از ۱۰۰۰ تومان فروش محصولات شرکت، ۴۰۰ تومان سودخالص حاصل شده است.
مفهوم حاشیه سود معمولا برای اشاره به حاشیه سود خالص مورد استفاده قرار میگیرد.
فرمول محاسبه حاشیه سود :
کاربرد حاشیه سود خالص در تحلیل بنیادی شرکت ها
حاشیه سود خالص از نسبت های پر کاربرد در تحلیل بنیادی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن میتوانند سود شرکت ها را پیش بینی کنند.
نحوه محاسبه سود خالص و حاشیه سود خالص :
در صورت های مالی شرکت ها سود خالص سودی می باشد که بعد از کسر درآمدهای شرکت و سایر هزینه ها به دست خواهد آمد. از سود خالص به منظور تقسیم سود نقدی در مجامع استفاده مینمایند به بیان ساده تر یعنی قسمتی از سود خالص در مجمع بین سهامداران شرکت توزیع خواهد شد.
به همین ترتیب حاشیه سود خالص شرکت نیز از تقسیم سود خالص بر مبلغ فروش شرکت به دست می اید.
درصد حاشیه سود خالص شرکت که در فوق به نوضیح آن پرداختیم نشان می دهد که از هر ۱ تومان فروش شرکت چقدر از آن به سود خالص تبدیل شده است.
به طور مثال اگر حاشیه سود خالص شرکت ۱۵ درصد باشد یعنی از هر منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ ۱۰۰ تومان فروش شرکت ۱۵ تومان آن به سود خالص تبدیل شده است.
شرکت ها از دو طریق که عملیاتی هم میباشد می توانند سود خالص خود را افزایش دهند که دربر گیرنده موارد زیر است:
- افزایش مبلغ فروش شرکت
- کاهش هزینه های شرکت
نکات مهم در رابطه با حاشیه سود خالص:
۱-تغییرات حاشیه سود خالص و حاشیه سود ناخالص میتواند نشان دهنده تغییرات سود هر سهم باشد و هر شخصی که قصد سرمایه گذاری و خرید سهام یک شرکت را دارد میتواند در گزارشات دوره ای میزان تغییرات را پیش بینی نماید و در نهایت اقدام به خرید سهم در قیمت های مناسب نماید.
۲-برای تجزیه و تحلیل و بررسی حاشیه سود خالص و ناخالص شرکت باید از گزارش عملکرد دوره ای شرکت کمک گرفت چون امکان دارد شرکتی در پیش بینی های خود محتاطانه عمل کند و حاشیه سود خالص یا حاشیه سود ناخالص را کمتر نشان دهد اما در بررسی گزارش میان دوره ای حاشیه سود خالص، یا ناخالص شرکت به نسبت پیش بینی بیشتر باشد.
توجه فرمایید این موضوع میتواند یکی از نشانه های بهبود حاشیه سود شرکت در آینده و تعدیل آن به نسبت گزارش ها در گذشته باشد. بر همین اساس حتما باید در گزارش های میان دوره، میزان حاشیه سود خالص و ناخالص را محاسبه نماییم.
به این صورت که سود ناخالص و یا سود خالص شرکت را بر مقدار فروش شرکت تقسیم میکنیم و سپس این نسبت به دست می آید و مقدار تغییرات آن را در گزارش های میان دوره ای بررسی و عملکرد شرکت را مورد سنجش قرار می دهیم.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی در چیست؟
وقتی صحبت از حسابداری و مفاهیم آن میشود، به اصطلاحات و فرمولهای بسیاری برمیخوریم. اصولاً این علم پر از پیچیدگیهایی است که برای درک آنها به این مفاهیم نیاز داریم. در این بین «سود» و انواع آن از پربحثترین مفاهیم است.
سود یکی از معیارهای مالی است که به طور گسترده برای ارزیابی سلامت مالی یک شرکت مشاهده میشود. سود حسابداری و سود اقتصادی دو نوع از انواع سود هستند که در این مقاله از شرکت نرم افزاری فراپیام به معرفی آنها بررسی تفاتهایی که با هم دارند خواهیم پرداخت.
سود چیست؟
سود معیاری مالی است که به طور گسترده کنترل میشود و به طور منظم از آن برای ارزیابی سلامت شرکتها استفاده میشود. شرکتها اغلب نسخههای مختلف سود را در صورتهای مالی خود منتشر میکنند. برخی از این ارقام کلیه اقلام درآمد و هزینه را که در بیانیه درآمد آورده شده است، در برمیگیرد. برخی دیگر نیز، تفسیرهای خلاقانهای است که توسط مدیریت و حسابداران آنها استخراج شده است.
سود حسابداری چیست؟
سود حسابداری کل درآمد شرکت است، که طبق اصول حسابداری (GAAP) محاسبه میشود و شامل هزینههای صریح انجام امور تجاری مانند هزینههای عملیاتی، استهلاک، بهره و مالیات است. سود حسابداری میزان پول باقیمانده را که پس از کسر هزینههای صریح اداره تجارت نشان میدهد.
هزینههای صریح شامل نیروی کار، موجودی مورد نیاز برای تولید و مواد اولیه به همراه هزینههای حمل و نقل، تولید و فروش و بازاریابی است. سود حسابداری با سود اقتصادی متفاوت است زیرا فقط هزینههای پولی که یک شرکت پرداخت میکند و درآمد پولی که دریافت میکند را نشان میدهد.
مثالی از محاسبه سود حسابداری
سود حسابداری معمولا توسط نرم افزار حسابداری محاسبه می شود.تصور کنید کمپانی «الف» در حوزه صنعت تولید فعالیت دارد و ابزارهای تولیدی خود را به قیمت ۵ هزار تومان به فروش میرساند. اگر یک ماه شهریور را در نظر بگیریم که توانسته است ۲ هزار قطعه از ابزارهای خود را بفروشد، جمعاً درآمدی معادل ۱۰ میلیون تومان داشته است. این اولین عددی است که در صورت سود و زیان وارد میشود.
سپس باید هزینه تولید کالاهای فروخته شده، از درآمد کم شود تا به مبلغ درآمد ناخالص برسیم. بنابراین اگر هزینه تولید هر ابزار برابر ۱۰۰۰ تومان باشد، باید ۲ میلیون تومان از ۱۰ میلیون درآمد برداریم، که نهایتاً ما را به مبلغ ۸ میلیون تومان برای درآمد ناخالص میرساند.
پس از آن که سود ناخالص به دست آمد، باید کلیه هزینههای عملیاتی کسر شود تا به سود عملیاتی شرکت یا سود قبل از بهره برسیم. اگر تنها سربار شرکت، هزینهای باشد که برای پرداخت حقوق کارکنان صرف میشود و مبلغ آن ۵ میلیون تومان باشد، با کم کردن این مبلغ ۳ میلیون تومان سود عملیاتی باقی خواهد ماند.
پس از این که سود عملیاتی خود را به دست آورد، باید هزینههای غیر عملیاتی مانند استهلاک، بهره و مالیات از باقی مانده درآمد کسر شود. اگر شرکت بدهی نداشته باشد و مبلغ ۱ میلیون تومان را به عنوان هزینه استهلاک در نظر بگیریم، نهایتاً از ۳ میلیون تومان سود عملیاتی، ۲ میلیون تومان باقی خواهد ماند.
حال باید مالیات را نیز از آن کم کنیم. اگر مالیات با نرخ ۳۵ درصد محاسبه شود، مبلغ ۷۰۰ هزار تومان مالیات به مبلغ نهایی تعلق خواهد گرفت. بنابراین سود حسابداری این شرکت در مجموع ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خواهد بود.
نکات مربوط به سود حسابداری
با توجه به مثالی که زدیم، میتوانیم تعدادی مورد را به عنوان نکاتی در خصوص سود حسابداری بیان کنیم.
- این سود به معاملات واقعی تعلق میگیرد. بنابراین خدمت یا محصولی باید ارائه شود تا بتوانیم بر اساس قیمت تولید و فروش آن به نتیجه برسیم.
- محاسبه این سود، باید بر مبنای یک دوره زمانی باشد، بنابراین عملکرد و سلامت مالی شرکت را برای همان دوره مشخص میکند.
- در محاسبه این سود هزینه مربوط به کالا و خدمت دخیل است و باید به درستی در نظر گرفته شود.
- محاسبه سود حسابداری، فرمول مشخص ندارد. این که میگوییم هزینههای صریح باید از درآمد کل کسر شوند، دیدی بسیار کلی است و برای جزئیات هزینههایی که باید کسر شوند، ماهیت شرکت دخیل است، چرا که برخی هزینهها برای برخی شرکتها وجود ندارند.
- سود حسابداری ارزشی که پول در زمان محاسبه دارد را در نظر نمیگیرد. برای مثال ممکن است در یک دوره سودی معادل ۱ میلیون تومان به دست آید و سود خوبی محسوب شود، اما اگر در دوره مشابه سال بعد همین سود تکرار شود، به موجب تورم، ارزش قبلی خود را ندارد، اما مفهوم سود حسابداری نمیتواند این مورد را درک کند.
- به دلیل تورم و مسائلی که در خصوص ارزش پول وجود دارد، نیاز به تغییر قیمتها وجود دارد و به این ترتیب، مبنای زمانی مفهوم خود را از دست داده است.
- سود حسابداری ریسکهای موجود را در نظر نمیگیرد.
سود اقتصادی چیست؟
سود اقتصادی به اختلاف بین مبلغ درآمد حاصل از فروش با هزینه تمامی ورودیها و هزینههای فرصت گفته میشود. در محاسبه سود اقتصادی، هزینه فرصت و هزینههای صریح از درآمد کسب شده کسر میشود. هزینه فرصت نوعی هزینه ضمنی است که توسط مدیریت تعیین میشود و براساس سناریوها و چشم منظور از سود خالص و ناخالص چیست؟ اندازهای مختلف متفاوت خواهد بود.
هزینه فرصت چیست؟
از هزینههای فرصت میتوان برای تجزیه و تحلیل عمیقتر در تصمیمات تجاری، به ویژه هنگامی که گزینههای دیگری وجود دارد، استفاده کرد. شرکتها ممکن است هزینههای فرصت را هنگام در نظر گرفتن سطوح تولید، برای انواع مختلف محصولات که به صورت جمعی اما در مقادیر مختلف تولید میکنند بررسی کنند.
مثالی در مورد محاسبه سود اقتصادی
تصور کنید شما شرکتی تولیدی اداره میکنید و در آن محصولی میسازید که سالانه درآمدی معادل ۱۰۰ میلیون تومان دارد. اگر از این مقدار ۳۰ میلیون تومان هزینههای جانبی بوده باید، شما ۷۰ میلیون تومان سود حسابداری در یک دوره یک ساله کسب کردهاید.
حال تصور کنید، این موقعیت وجود داشت که شما روی شرکت دیگری که همین محصول را تولید میکند سرمایهگذاری کنید و در همان دوره یک ساله، ۵۰ میلیون تومان درآمد کسب کنید، بدون این که خودتان فعالیتی در جهت تولید انجام دهید. در چنین حالتی نمیتوانید این ۵۰ میلیون تومان را به عنوان سود حسابداری در نظر بگیرید.
در نتیجه تنها ۲۰ میلیون تومان سود نهایی شما بوده است. در واقع ۵۰ میلیون تومانی که از دست دادید، هزینههایی است که برای نگهداری از خط تولید خود و ادامه فعالیت آن پرداختهاید. به چنین هزینهای، هزینه فرصت گفته میشود. به این ترتیب سود اقتصادی بیان میکند که شما تنها ۲۰ میلیون سود کردهاید در حالی که میتوانستید بسیار بیشتر از این مبلغ به دست آورید.
درک سود اقتصادی
همان طور که در مثال هم دیدیم، سود اقتصادی در مقایسه با سود حسابداری تحلیل میشود. سود حسابداری جریان واقعی را در مقابل خروجی اندازهگیری میکند و بخشی از شفافیت مالی مورد نیاز یک شرکت است.
از طرف دیگر، سود اقتصادی در صورتهای مالی یک شرکت ثبت نمیشود و نیازی به افشای آن برای سرمایهگذاران یا مؤسسات مالی نیست. درواقع سود اقتصادی تحلیلی است که در پاسخ به سؤال «چه میشود اگر»، خود را نشان میدهد. شرکتها و افراد ممکن است تصمیم بگیرند که سود اقتصادی را در نظر بگیرند که با انتخابهایی شامل سطح تولید یا سایر گزینههای تجاری روبهرو شوند.
محاسبه سود اقتصادی میتواند براساس نهاد و سناریویی که از «چه میشود اگر» میسازیم، متفاوت باشد. از سود اقتصادی برای ایجاد یک مقایسه بین درآمد واقعی و درآمدی که بالقوه میتوانست به دست آید استفاده میشود. افرادی که شغل خود را به تازگی شروع کردهاند ممکن است از سود اقتصادی به عنوان نمایندهای از سالی که پیش رو دارند استفاده میکنند.
مقایسه سود حسابداری و اقتصادی
سود حسابداری و سود اقتصادی شباهتهایی با هم دارند، اما تفاوتهای مشخصی بین این دو معیار وجود دارد. سود اقتصادی بیشتر یک محاسبه نظری است که بر اساس اقدامات جایگزینی انجام شده است. در مقابل، سود حسابداری آن چیزی است که واقعاً رخ داده است و نتایج قابل اندازهگیری برای دوره را محاسبه میکند.
مانند سود حسابداری، سود اقتصادی نیز هزینههای صریح را از درآمد کم میکند. جایی که تفاوت دارند این است که سود اقتصادی از هزینههای ضمنی نیز استفاده میکند، یعنی فرصتهای مختلفی که یک شرکت هنگام تخصیص منابع در جای دیگر متحمل میشود.
نمونههایی از هزینههای ضمنی عبارتند از:
- ساختمانهای متعلق به شرکت
- تجهیزات و تجهیزات
- منابع خود اشتغالی
برای مثال اگر شغلی برای صاحب آن ۵۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد، که از این مقدار ۳۰ میلیون هزینههای صریح باشد، نهایتاً ۲۰ میلیون سود حسابداری میدهد. اما هزینههای حفظ و نگهداری از این خط تولید ۳۰ میلیون تومان خواهد بود که باعث ضرر دهی است، چرا که نهایتاً منفی ۱۰ میلیون سود اقتصادی خواهد داشت.
سود حسابداری کاربردهای زیادی دارد، از جمله برای اظهارنامه مالیاتی . از طرف دیگر، سود اقتصادی صرفاً برای کمک به تصمیمگیری مدیریت محاسبه میشود.
سود حسابداری و سود اقتصادی؛ محاسباتی کاربردی در علم حسابداری
شرکتها برای آن که بتوانند ارزیابی دقیقی از وضعیت عملکرد خود در دورههای مالی مختلف داشته باشند، باید از مفاهیم مختلف حسابداری استفاده کنند. در بین این مفاهیم «سود و زیان» به عنوان اصلیترین و قدیمیترین مواردی که همیشه مورد توجه صاحبان مشاغل بوده است دیده میشود.
«سود حسابداری»، همان سودی است که معمولاً وقتی از منفعت یک کار صحبت میکنیم به آن اشاره داریم، یعنی مبلغی که پس از کسر مخارج از درآمد باقی میماند.
اما گاهی ممکن است بخواهیم بدانیم، اگر به جای فعالیتی که اکنون از آن درآمد داریم، فعالیت دیگری را دنبال میکردیم، یا همین کار را به شکلی دیگر انجام میدادیم، چقدر درآمد داشتیم. برای این کار از مفهومی با نام «سود اقتصادی» استفاده میکنیم.
بسیار مهم است که تفاوت این دو سود و زمان استفاده از هر یک را به خوبی بشناسیم. سود حسابداری از موارد همیشگی است که باید در صورتهای مالی نیز ذکر شود، اما سود اقتصادی، مبلغی است که شما را در تصمیمگیری برای آینده راهنمایی میکند.
قطر پس از جام جهانی چه میکند؟
قطر با اجرای پروژهها و تبلیغاتی که تنها به جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ محدود نشده است، قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ با رساندن سهم بخش گردشگری در تولید ناخالص ملی به ۱۲ درصد، سالانه میزبان بیش از شش میلیون گردشگر باشد.
به گزارش ایسنا، قطر اخیرا آمار و ارقامی را منتشر کرده که نشان میدهد شمار گردشگران این کشور پس از ناکامیهای ناشی از همهگیری کرونا بهبود یافته است و بر این اساس ورودی گردشگرن بینالمللی به این کشور از ژانویه تا ژوئن امسال به ۷۲۹ هزار نفر رسید که ۱۹ درصد بیشتر از ۶۱۱ هزار نفری است که برای کل سال ۲۰۲۱ ثبت کرده بود.
نکته قابل توجه این است که این تعداد گردشگر در سال ۲۰۲۱ و پیش از رقابتهای جهانی فوتبال در سال ۲۰۲۲ ثبت شده است؛ رویدادی که پیشبینی میشود حدود ۱.۲ میلیون بازدیدکننده به این کشور جذب کند و حدود ۱۷ میلیارد دلار به اقتصاد ملی قطر اضافه کند.
«برتولد ترنکل»، مدیر اجرایی در بخش گردشگری قطر در اینباره میگوید: سرمایهگذاری روی گردشگری فعلی یک موضوع است و اطمینان از رشد پایدار موضوعی دیگر. سال گذشته شورای عالی امور اقتصادی و سرمایهگذاری از ما خواسته بود تا یک برنامه ۱۰ ساله ارائه دهیم که شامل استراتژی و معیارهایمان باشد. گردشگری حدود شش تا هفت درصد از تولید ناخالص داخلی قطر را تشکیل میدهد و در این طرح، اساساً تا سال ۲۰۳۰ این سهم دو برابر خواهد شد و به ۱۲ درصد میرسد. این رقم ۱۲ درصدی، شامل تاثیرات مستقیم و هم غیرمستقیم گردشگری است، به این معنی که مخارج و هزینههای زندگیِ صدها هزار ذینفعی که از کل اکوسیستم گردشگری در قطر حمایت میکنند را در نظر میگیرد. از لحاظ اشتغال نیز بخش گردشگری در قطر پیش از همهگیری کرونا حدود ۱۲۰ هزار کارمند داشت که برای دو برابر کردن سهم آن در تولید ناخالص داخلی، باید سهم اشتغال را به حدود ۲۲۰ تا ۲۵۰ هزار کارمند افزایش دهیم.
رسیدن به مرز سهم ۱۲ درصد در تولید ناخالص ملی، گردشگری را به یکی از سه بخش مهم اقتصادی قطر تبدیل میکند. با توجه به اینکه صنایع مرتبط با کربن، ساختوساز، صنایع زیرساخت، مراقبتهای بهداشتی، لجستیک و آموزش به طور سنتی بخشهای مورد توجه قطر بودهاند، این یک تغییر بزرگ محسوب میشود و میتوان گفت گردشگری اکنون جایگاه خود در قطر را بهدست آورده است.
«برتولد ترنکل» همچنین اظهار میکند: قطر در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ سالانه شش میلیون بازدیدکننده جذب کند. برای حمایت از رشد گردشگری در این کشور، تعدادی اقامتگاه جدید لوکس یا اخیرا افتتاح شدهاند یا بهزودی افتتاح خواهند شد که شامل هتلهای «فرمونت» و «رافلز» در برجهای نمادین کاتارا در دوحه، هتل «The Ned» که احتمالا امسال افتتاح میشود و همچنین استراحتگاه ساحلی «هیلتون سالوا» و «ویلاس» و استراحتگاه سلامتی «زلال» اشاره کرد.
او بیان میکند: در حالی که این املاک در سطح بالایی قرار دارند، قطر باید کسانی را که ممکن است با بودجههای کمتری خواهان سپری کردن تعطیلات در این کشور باشند در نظر بگیرد. ما در حال گفتگو با بخش خصوصی در بخش سرمایهگذاری هتل هستیم تا رشد در بخش اقامتگاههای مقرون به صرفه را نیز تشویق کنیم تا علاوه بر هتلهای پنج ستاره استثنائی، اقامتگاههای سه و چهار ستاره خوب و مقرون به صرفه هم داشته باشیم.
مشارکت بخش خصوصی برای رشد گردشگری در این کشور حیاتی است، اما ارائه مقرراتی که فرآیندها را ساده میکند نیز به همان اندازه مهم است و چیزی است که «ترنکل» و تیمش به دقت در حال بررسی آن هستند. او در این باره میگوید: بخش دشوار ایجاد تعادلی درست است. شما به سطحی از مقررات نیاز دارید، اما نمیخواهید بیش از حد ایجاد مقررات کنید. کل این استراتژیِ مقررات چیزی است که ما در دو سال گذشته با مشاوران روی آن کار کردهایم. در چند حوزه مقررات چندان پخته نبود، به عنوان مثال گردشگری ماجراجو و فعالیت در بیابان، که یا مقرراتی نداشت یا مقررات بسیار سبکی داشت. ما این مقررات را بسیار حرفهایتر و قویتر میکنیم و این حتما روی بخش خصوصی تأثیر میگذارد؛ زیرا ما استانداردهایی را برای آنها وضع میکنیم تا یا مجوز داشته باشند و یا مورد بازرسی قرار بگیرند.
فرودگاه بینالمللی حمد دوحه که فرودگاه اصلی قطر محسوب میشود، پس از پایان فاز A طرح توسعه، میتواند میزبان ۵۸ میلیون مسافر باشد. فاز B این برنامه سال آینده آغاز خواهد شد و ظرفیت آن را به بیش از ۶۰ میلیون مسافر افزایش خواهد داد.
گردشگری قطر همچنین یک کمپین تبلیغاتی با هدف جلب توجه میلیونها نفر از توریستها برای گردش در این کشور در طول ۴۸ ساعت راهاندازی کرده است. «دیوید بکهام» فوق ستاره پیشین فوتبال جهان که بیش از ۷۵ میلیون دنبالکننده در اینستاگرام دارد، تبلیغکننده این کمپین چند رسانهای است که او را در حال سفر روی یک قایق چوبی سنتی، گشتوگذار در بازارهای پیچ در پیچ ادویه «سوق واقف»، تماشای هنرهای خیابانی محلی، پختن تاکو، کمپینگ در صحرا و موتورسواری برای بازدید از نقاط مختلف نشان میدهد. مهاجران مقیم و همچنین قطریهای برجستهای مانند شیخه ریم آل ثانی، سرآشپز نور المزرویی، فیلمساز حمیده عیسی الکواری و همچنین قهرمان موتورسیکلت سعید السلیتی نیز در این کمپین تبلیغاتی حضور دارند.
جدا از برگزاری نمایشگاههای جادهای در کشورهای مختلف برای جلب حمایتِ بازارهای اصلی، از جمله هند و عربستان سعودی، بخش توریسم قطر در ماه آگوست ۲۰۲۲ نیز نخستین دفتر نمایندگی خود را در تهران، پایتخت ایران افتتاح کرد. این سیزدهمین افتتاحیه جهانی آن در ادامه شبکه بینالمللی از دفاتر نمایندگی بود که در حال حاضر بازارهاییریال از جمله استرالیا، هند، چین و ایالات متحده را در بر میگیرد.
«اکبر الباکر»، رییس بخش گردشگری قطر که مدیر اجرایی گروه قطر ایرویز نیز هست و به نوبه خود رویکردی هماهنگ برای رشد گردشگری کشور ارائه میدهد، میگوید: در ماه ژوئن، گروه (هواپیمایی) قطر ایرویز رکورد سود خالص ۱.۵۴ میلیارد دلاری را در طول سال مالی ۲۰۲۱-۲۲ گزارش کرد که ۲۰۰ درصد بیشتر از بالاترین سود گزارش شده خود در ۲۵ سال گذشته است. درآمد حاصل از مسافران این گروه پروازی نسبت به سال قبل ۲۱۰ درصد افزایش یافته و در مجموع ۱۸.۵ میلیون مسافر از طریق این هواپیمایی جابهجا شدهاند که نسبت به سال قبل آن ۲۱۸ درصد افزایش داشته است.
قطر همچنین در راستای این توسعه تصمیم گرفته است فرودگاه قدیمی خود را در دوحه به منظور تکمیل عملیات در فرودگاه بینالمللی حمد باز کند. پیشبینی میشود در اوج رقابتهای جام جهانی روزانه ۱۰۰هزار نفر به این کشور وارد شوند. به نظر میرسد قطریها تنها چشم به جام جهانی ندوختهاند و تلاش میکنند گردشگران را به بازدید دوباره از این کشور ترغیب کنند و بر اساس چشمانداز سال ۲۰۳۰ خود برنامهریزی کردهاند.
دیدگاه شما