توجه داشته باشید فاکتور سودآوری عددی مثبت است و منفی نمیشود!
سبد سرمایه گذاری یا سبد سهام صحیح چیست؟
به عنوان فعال و علاقه مند به معاملات در بازارهای مالی حتما در خصوص سبد سرمایهگذاری شنیدهاید. سبد سرمایه گذاری یا سبد سهام یکی از روشهای پذیرفته شده برای مدیریت ریسک در معاملات است. با این حال، اشتباه در تشکیل یک سبد سرمایهگذاری میتواند به زیان معاملهگر منجر شود. در این مقاله تلاش میشود نکات مهم در تشکیل یک سبد سرمایهگذاری صحیح طرح شود.
سبد سرمایه گذاری چیست؟
به زبان ساده، تنوع بخشی در داراییهای سرمایهگذاریشده را سبد سرمایهگذاری مینامیم. در بازار ایران از اصطلاح سبد سهام نیز استفاده میشود که معنا و مفهوم مشابهی دارد. همانطور که در ضربالمثل «همه تخممرغها را در یک سبد نگذار» شنیدهایم، شرط عقل این است که همه دارایی خود را در یک نقطه متمرکز نکنیم. سرمایه گذار با تشکیل یک سبد صحیح، ریسک آسیبپذیری معاملات خود را بین بازارها یا سهمها یا نمادهای معاملاتی مختلف تقسیم میکند.
وقتی یک معامله گر در بازار بورس اقدام به تشکیل سبد میکند، در واقع به جای آن که تمام سرمایه خود را مطابق استراتژی معاملاتی خود در یک نماد معاملاتی خرج کند، آن را بین چند سهم مختلف تقسیم میکند. با چنین کاری، و با فرض سودآور بودن استراتژی معاملاتی، زیانهای هر بخش از معاملات، به کمک سودهای بیشتری که در سایر معاملات به دست میآید پوشش داده میشود.
سوالی که به ویژه در ذهن کسانی که به تازگی فعالیت در زمینه معامله گری در بازارهای سرمایه را شروع کرده اند پیش می آید این است که چرا باید با تقسیم سرمایه در سبد سرمایه گذاری یا سبد سهام، سود خود را کاهش دهیم؟
این موضوع صحیح است که سود آوری یک سبد نمیتواند به طور معمول بیشتر از سود بهترین جزء آن سبد باشد. اما باید به خاطر داشت که سودآوری در معامله گری، در درجه دوم اهمیت است. اصل اول و مهمترین اصل در سرمایهگذاری، حفظ سرمایه است.
به تعبیر دیگر، تنها چیزی که یک معامله گر در معاملات خود تحت کنترل دارد، میزان زیان است نه میزان سود. معامله گری که بتواند زیان خود را کنترل کنید، میتواند به سود آوری فکر کند. اما معامله گری که سود آوری فکر میکند، ولو اینکه بتواند در یک بازه زمانی، سود سرشاری کسب کند، به سرعت میتواند تمام آن سود را با زیان و یا حتی نابودی سرمایه و تلاش چند سالهاش جایگزین کند.
این رو، تشکیل سبد سرمایه گذاری مناسب به عنوان یکی از روشهای مدیریت سرمایه اهمیت به سزایی پیدا میکند.
چگونه استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی یک سبد صحیح تشکیل دهیم؟
باید به خاطر داشت که صرف تشکیل سبد سرمایه گذاری یا سبد سهام، ما را به سود نمیرساند. صرف تشکیل سبد نیست که میتواند در سودآوری ما نقش داشته باشد. کیفیت و رفتار اجزای این سبد هستند که پیش از تشکیل خود سبد باید مورد ارزیابی دقیق قرار بگیرند.
موفقیت در تشکیل یک سبد سرمایهگذاری موفق به دو عامل بستگی دارد:
- سودآوری استراتژی معاملاتی در سراسر سبد
- عدم همبستگی اجزای سبد سرمایهگذاری
در ادامه به شرح این دو عامل میپردازیم:
سودآوری در سراسر سبد
بسیاری از معامله گران اینگونه می اندیشند که یک استراتژی معاملاتی را میتوان در بازارهای مختلف به کار برد. بسیاری از این معامله گران، ماهها یا سالها زمان صرف میکنند تا چنین استراتژیای را بیابند که در تمام قابهای زمانی و تمام نمادهای معاملاتی سودآور باشد. واقعیت این است که یافتن چنین استراتژیهایی بسیار دشوار است.
استراتژی یا استراتژی های معاملاتی بایستی به دقت و با کیفیت بالا مورد تست و ارزیابی قرار بگیرند که آیا در گذشته سود آور بودهاند و اگر بودهاند، آیا از استحکام کافی در برابر تغییرات بازار برخوردار هستند یا نه. عدم توجه به این مساله میتواند به تشکیل سبدی منجر شود که برخی اجزای آن از اساس، زیانده هستند. طبیعی است که نمیتوان از چنین سبدی، انتظار خاصی داشت.
عدم همبستگی اجزای سبد
فرض کنید یک معامله گر یک سبد سرمایه گذاری شامل سکه تمام، نیم سکه، ربع سکه و طلای آبشده تشکیل دهد. این سبد، به یک دلیل خیلی واضح، یک سبد نادرست است: رشد و افت قیمت و سود سرمایهگذاری در تمام این اجزا، هم زمان رخ میدهد. وقتی از همبستگی صحبت میکنیم، منظورمان همین است. همبستگی دو نماد معاملاتی یا دو بازار یعنی رشد و افت همزمان (یا تقریبا همزمان) آن دو است.
با توجه به تعریفی که ما در قسمت قبل توضیح دادیم، هدف ما دقیقا نقطه مقابل این اتفاق است. ما میخواهیم در زمان ریزش یا زیاندهی یک بخش از سبد، بخش یا بخشهای دیگر در حال کسب سود باشند. بنابراین اجزای سبد سرمایه گذاری ما باید نسبت به هم، کمترین همبستگی را داشته باشند.
تعیین میزان همبستگی امری حسی نیست. همبستگی بایستی به طور دقیق و طبق فرمولهای ریاضی محاسبه و سپس ارزیابی گردد. ممکن است دو بازار که به ظاهر هیچ ربطی به هم ندارند، در عمل همبسته و دو بازاری که به ظاهر به هم وابستهاند، غیر همبسته رفتار کنند.
برای محاسبه میزان همبستگی دو نماد معاملاتی، روشهای متفاوتی وجود دارد که از حوصله این مقاله خارج است.
روش پیشنهادی برای تشکیل سبد
چیزی که میتواند در عمل عدم همبستگی اجزای یک سبد را تحقق بخشد، عدم همبستگی رفتار استراتژی های معاملاتی استفاده شده در آن سبد است. داشتن چند نماد معاملاتی در یک سبد که رفتار استراتژی معاملاتی ما روی آنها، با هم همبستگی داشته باشد، به شکست آن سبد منتهی میشود.
با در نظر گرفتن مواردی که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفت، بهترین روش تشکیل سبد سرمایه گذاری، تشکیل یک سبد استراتژی از نمادهای معاملاتی مختلف است. در این روش، پس از تولید استراتژی های معاملاتی سودده ، بهترین استراتژیها پس از انجام بک تست های دقیق همراه با تستهای پیشرفته استحکام، گزینش شده و سپس با روشی علمی، غیرهمبسته ترین ترکیب از میان این استراتژیها برای سرمایه گذاری انتخاب میشود.
امروزه و با کمک ابزارهای پیشرفته در زمینه هوش مصنوعی میتوان به انبوهی از استراتژیهای معاملاتی سودآور دست پیدا کرد. به کمک این ابزارهای در واقع میتوان در یک بازار، از چندین استراتژی که هرکدام در مواقع مختلفی در بازار اقدم به انجام معاملات میکنند و منطق معاملاتیشان هیچ ربطی به یکدیگر ندارد استفاده کرد.
این مسئله را هم میتوان به عنوان یکی از روشهای کاهش ریسک مد نظر قرار داد. بنابراین در روشهای جدید، هم سبدی از بازارهای و سهامهای مختلف و هم سبدی از استراتژیهای مختلف تشکیل میشود.
روش پیشنهادی ما، تشکیل سبدی از سهامها و استراتژی های معاملاتی است که رفتار هر یک، نسبت به دیگران کمترین همبستگی را داشته باشد. نتیجه نهایی این کار، داشتن یک سبد به شدت متنوع و کارآمد خواهد بود.
همانطور که در نمودار بالا میتوانید به وضوح ببنید، سوددآوری چنین سبدی بسیار کمنوسان و مطلوب است. افت سرمایه این سبد بسیار محدود بوده و دقیقا همان هدف تشکیل یک سبد سرمایهگذاری که مهار کردن زیانها و ریسک سرمایه گذاری است را محقق کرده است.
این سبد، علاوه بر اینکه روند سود آوری مناسبی را در گذشته نشان میدهد، متشکل از استراتژی هایی است که از تستهای سنگین استحکام نیز با موفقیت عبور کردهاند. استفاده از چین سبدی به هیچ عنوان قابل قباس با روشهای مبتنی بر آزمون خطای معمول در بازار نیست.
با چنین روشی، به جای گامنهادن در یک مسیر تاریک و مبهم، رفتار تکتک استراتژیها را میشناسیم و انتظاری منطقی از ادامه روند سودآوری استراتژیها و سبد حاصل از ترکیب این استراتژیها داریم.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه و نرخ پرش چیست؟
نکته مهمی که به عنوان یک کارشناس بازاریابی باید اطلاع کاملی در ارتباط با آن داشته باشید محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مرتبط با بازاریابی محتوایی است. در این مقاله با چگونگی انجام این محاسبه و سنجههای مهم در این حوزه آشنا میشویم، اما قبل از اینکه به سراغ سنجهها برویم، اجازه دهید ابتدا تعریفی در ارتباط با نرخ بازگشت سرمایه ارائه کنیم و در ادامه با چگونگی محاسبه نرخ بازگشت سرمایهگذاری محتوایی آشنا شویم.
در شماره گذشته به این نکته اشاره کردیم که مردم قبل از خرید یک محصول تحقیقات جامعی انجام میدهند، بنابراین مهم است که محصول یا سرویسی که قرار است عرضه شود با محتوای قدرتمندی پشتیبانی شده باشد. با اینحال، صاحبان یک کسبوکار همواره به دنبال شفافسازی امور مالی هستند. به بیان دقیقتر، مالک یک کسبوکار دوست دارد بر مبنای معیار مشخصی به محاسبه هزینههایی بپردازد که برای امور مختلفی نظیر بازاریابی و پیادهسازی کمپینها صرف کرده است.
منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
تمامی شرکتها و سازمانهایی که بودجهای برای تبلیغات در نظر میگیرند، با هدف بازگشت سرمایه اینکار را انجام میدهند. نرخ بازگشت سرمایه در صنعت بازاریابی (محتوایی) بیانگر نسبت سود کسب شده به هزینه انجام شده است. بنابر این تعریف اگر بتوانیم در مقابل سرمایهگذاری که انجام دادهایم، خروجی مطلوبی کسب کنیم و از روشهای اقتصادی، اما پرمخاطب استفاده کنیم، شانس بازگشت سرمایه زیاد خواهد بود.
برای انجام اینکار باید به بررسی این موضوع بپردازیم که هزینهها صرف چه کارهایی شده و آیا عملکرد ما در پیادهسازی کمپینهای تبلیغاتی مثبت بوده یا خیر. نرخ بازگشت سرمایه یکی از مهمترین مسائل دنیای بازاریابی دیجیتال است که میزان اثربخشی یک برنامه راهبردی بازاریابی و تبلیغات را نشان میدهد. نکته مهمی که به عنوان یک بازاریاب باید به آن دقت کنید این است که بازگشت سرمایه همیشه به شکل مادی نیست. بهطور مثال، گاهی اوقات شرکتها با هدف شناخته شدن یا برندسازی به سراغ تبلیغات میروند، با اینحال در کلیت، بازگشت سرمایه به معنای سودآوری مالی است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چگونه انجام میشود؟
برای آنکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایهگذاری محتوایی را محاسبه کنید باید مراحل زیر را دنبال کنید:
مرحله اول: محاسبه هزینه تولید محتوا
چقدر برای تولید محتوا هزینه میکنید؟ آیا برای تولید محتوا به دنبال جذب کارشناسان تولید محتوا هستید یا تمایلی به انجام اینکار ندارید و ترجیح میدهید در ازای پرداخت مبلغی به کارمندان شرکت از آنها درخواست کنید تا محتوایی برای یک محصول یا سرویس آماده کنند؟
گام دوم: محاسبه هزینه انتشار محتوا
هنگامی که محتوایی آماده میکنید، هدف تنها انتشار مطلب نیست. شما مطلب را منتشر میکنید تا نگاهها و توجه بازار را به نام برند تجاری خود معطوف کنید. برای این منظور از ابزارها و کانالهای مختلفی برای توزیع محتوا استفاده میکنید. بهطور معمول بخش عمدهای از این ابزارها رایگان نیستند. بهترین فرمولی که در اختیار دارید فرمول محاسبه هزینه به ازای هر کلیک (CPC) سرنام Cost Per Click است که هزینه تولید محتوا از طریق کانالهای مختلف نظیر شبکههای اجتماعی یا سایر وبسایتها را نشان میدهد.
گام سوم: محاسبه نرخ بازگشت
دو مرحله اول هزینه کل و تمام شده برای تولید محتوا را نشان میدهند. در ادامه باید به محاسبه کل فروشی بپردازید که مبنای آن محتوای تولید شده است. اینکار برآوردی در ارتباط با هزینههای انجام شده در ارتباط با بازاریابی محتوایی ارائه میکند. در اینجا یک راه ساده برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به شرح زیر وجود دارد:
نرخ بازگشت سرمایه یکی از فاکتورهای مهمی است که میزان موفقیت یک استراتژی بازاریابی محتوایی را نشان میدهد.
بهطور مثال، فرض کنیم 500 دلار برای تولید محتوا سرمایهگذاری کردهاید و بر مبنای این سرمایهگذاری میزان فروش شما به رقم 5000 دلار رسیده است. برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به صورت زیر عمل میکنیم:
سرمایه را از مقدار بازگشتی کم میکنیم:
اکنون مقدار به دست آمده را بر سرمایه اولیه تقسیم میکنیم:
با اینکار مقدار 5.6667 به دست میآید. نتیجه به دست آمده را در 100 ضرب میکنیم که مقدار 568 درصد را باز میگرداند. این رقم نشان میدهد که میزان بازگشت سرمایه شما 568 درصد شده است.
البته به این نکته مهم دقت کنید که سنجه دقیق و مشخصی برای برخی فاکتورها نظیر میزان اثرگذاری محتوا، نوع نگرش رهبران کسبوکار و تولید محتوایی بهتر یا همطراز با رقبا وجود ندارد. همانگونه که مشاهده میکنید نرخ بازگشت سرمایه تاثیر مستقیمی بر استراتژیهای بازاریابی دارد.
فرمول فوق نشان میدهد در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجی بهدست آمده و سود حاصل از سرمایهگذاری چقدر بوده است. کاربرد مهم دیگر این فرمول زمانی است که قصد دارید محصول یا خدمات جدیدی به بازار عرضه کنید و قصد دارید به بررسی این موضوع بپردازید که محصول جدید تا چه اندازه سودآور خواهد بود.
در چنین شرایطی است که بعد از عرضه محصول میتوان با استفاده از فرمول فوق میزان سوددهی را ارزیابی کرد. در شرایطی که به نظر میرسد نرخ بازگشت سرمایه ابزار کارآمدی در دسترس بازاریابان است، با اینحال فرمول فوق نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد.
بهطور مثال، تعیین شاخصهای کلیدی کارکردی موردنیاز در ROI که به مسائل مالی مرتبط بوده و اغلب پیچیده هستند، به سادگی به دست نمیآیند. علاوه بر این، سنجههای مختلف مزایا و معایب خاص خود را دارند و ممکن است محاسبات را با چالشهای جدی روبرو کنند. با اینحال محاسبه دقیق نرخ بازگشت سرمایه اجازه میدهد عملکرد تیم بازاریابی را به دقت بررسی کنید و تغییراتی که باعث کاهش هزینهها و صرفهجویی میشوند را اعمال کنید.
با توجه به اطلاعاتی که ارائه کردیم اکنون به سراغ سنجههای بازاریابی میرویم که اجازه میدهند اطلاعات جالبی در ارتباط با محتوایی که منتشر کردهایم بهدست آوریم.
سنجههای بازاریابی محتوایی
شما محتوا را به دلایل مختلف ایجاد میکنید. با اینحال، سنجههایی برای ارزیابی و اندازهگیری محتوا به شرح زیر وجود دارند:
اشتراکگذاری
محتوای با کیفیت نرخ اشتراکگذاری بیشتری از طرف خوانندگان کسب میکند. مشتریان و خوانندگان محتوای با ارزش را در شبکههای اجتماعی بهاشتراک میگذارند، البته به شرطی که محتوا کیفیت بالایی داشته باشد و به آنها در حل مشکلات کمک کرده باشد.
محتوای با کیفیت بالا باعث بهتر دیده شدن یک برند میشود و ترافیک خوبی را به وبسایت شرکت هدایت میکند. علاوه بر این، محتوای با کیفیت باعث جلب اعتماد مشتریان میشود. ابزارهای مختلفی برای بررسی وضعیت بهاشتراکگذاری محتوا در شبکههای اجتماعی در دسترس است که SEMrush یکی از آنها است.
سمراش (SEMRush) از ابزارهای محبوب نزد کارشناسان سئو است که برای جستوجو، انتخاب کلیدواژهها، تحلیل رقبا و بهینهسازی کمپینهای مبتنی بر تبلیغات گوگل از آن استفاده میشود. داشبوردی که ابزار فوق ارائه میکند در قالب اسنپشات، اطلاعات تحلیل کاملی در ارتباط با سایت و جزییات مربوط به آنرا ارائه میکند.
علاوه بر این ابزارکهایی در اختیار کاربران قرار میدهد تا اطلاعاتی متناسب با نیاز کاری را مشاهده کنند. بهطور مثال، این امکان فراهم است که هر یک از ابزارکها را به گونهای تنظیم کرد تا اطلاعاتی در ارتباط با برندسازی، دادههای مرتبط با شبکههای اجتماعی، بکلینکها، ترافیک طبیعی یا دریافت شده از منابع دیگر را نشان دهد.
لازم به توضیح است که برای بهرهمندی از ابزار فوق ابتدا باید در سایت ثبت نام کرده و یک حساب کاربری باز کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص ابزار فوق به آدرس https://www.semrush.com/features/ مراجعه کنید.
همانگونه که مشاهده میکنید ابزار SEMrush اطلاعات جامع و مفصلی در ارتباط با وضعیت بازاریابی و سئو ارائه میکند.
پیشنهاد مقاله: بازاریابی دیجیتال چیست و چرا همه به دنبال یادگیری آن هستند؟
نرخ پرش (Bounce Rate) چیست؟
نرخ پرش (Bounce Rate) نشاندهنده تعداد بازدیدکنندگان وبسایت است که درست پس از ورود به سایت آنرا ترک کردهاند. به بیان دقیقتر، کاربران به سایت شما وارد میشوند، اما بدون آنکه به صفحات دیگر مراجعه کنند به سرعت از سایت خارج میشوند. به عبارت سادهتر، کاربر پس از ورود و مشاهده اولیه صفحه سایت، دیگر تمایلی ندارید صفحات دیگر را مشاهده کند و به سرعت سایت را ترک میکند.
نرخ پرش با تقسیم تعداد بازدیدکنندگانی که به سرعت سایت را ترک کردهاند بر تعداد کل بازدیدکنندگان سایت محاسبه میشود. بهطور مثال، اگر 500 بازدید کننده در صفحه اصلی یک وب سایت قرار داشته باشند و 100 نفر بدون کلیک کردن روی صفحه دیگری در سایت از آن خارج شوند، نشان میدهد نرخ پرش برابر با 20 درصد است.
نرخ پرش بالا در یک وبسایت نشانه روشنی است که محتوای شما جذاب و آموزشی نیست. این مورد در ارتباط با یک سایت فعال در زمینه تجارت الکترونیکی یک فاجعه است، زیرا نرخ پرش بالا میتواند منجر به عدم فروش شود. از مهمترین کارهایی که برای کاهش نرخ پرش میتوان انجام داد به شرح زیر هستند:
نوشتن مطالب با کیفیت
بهبود تجربه کاربری
جذب خوانندگان مناسب به سایت شما
طراحی یک سایت واکنشگرا
کاهش زمان بارگذاری صفحه
نمودار زیر فاکتورهای اساسی که باعث میشوند نرخ پرش سایت کم شده و قابلیت استفاده وبسایت افزایش پیدا کند را نشان میدهد:
برای آنکه بتوانید نرخ پرش سایت را کم کنید باید به جنبههای ظاهری سایت و کیفیت محتوایی که برای مخاطب تولید میکنید دقت کنید.
ترافیک
بازدید بالای وب سایت نشان میدهد که محتوای شما عملکرد تاثیرگذاری بر مخاطبان داشته است. یکی از بهترین ابزارها برای سنجش میزان بازدیدها، وبسایت SimilarWeb به نشانی https://www.similarweb.com/ است. نرخ بالای بازدید از وبسایت نشان میدهد خوانندگان محتوای شما را دوست داشتهاند و به دنبال مطالب مفید دیگری در سایت شما هستند. ابزارهایی که تاکنون بررسی کردیم، به شما نشان میدهند کدام کانالهای بازاریابی بازدید بالایی دارند و شما باید محتوای خود را در آن سایتها تبلیغ کنید.
نظرات خوانندگان
تعداد زیاد نظرات خوانندگان نشان میدهد که آنها محتوای شما را دوست دارند و میخواهند با آن تعامل داشته باشند. وقتی خوانندگان بیشتر و بیشتری از طریق نظرات با محتوای شما درگیر میشوند، اطمینان حاصل میکنید که سایت شما در مسیر موفقی قرار دارد و افراد بیشتری نام برند شما را شنیدهاند. بنابراین بهتر است این روند را ادامه دهید. محتوای مفصلی آماده کنید که خوانندگان را برای حل مشکلاتشان راهنمایی کند. وقتی بازدیدکنندگان وبسایت محتوای شما را دوست دارند، آنرا در شبکههای اجتماعی بهاشتراک میگذارند که باعث میشود خوانندگان دیگری جذب سایت شما شوند.
در رابطه با موارد ذکر شده به صحبت خوانندگان درباره محتوا و نام تجاری گوش دهید. شما میتوانید نقطه نظرات درج شده در سایت رقبا را بررسی کنید و بر مبنای آن محتوای جذابتری برای مخاطبان هدف ایجاد کنید. از جمله ابزارهای کارآمد در این زمینه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
Hubspot(رایگان یا پولی)
نرخ تبدیل
نرخ تبدیل (Conversation Rate) توصیفکننده درصدی از بازدیدکنندگان سایت و صفحه فرود است که عمل مدنظر شما را انجام دادهاند. تبدیل یک روش عالی برای سنجش عملکرد کمپینهای محتوایی است.
شما میتوانید بر مبنای محتوای تولیدی به روشهای مختلف از این تکنیک برای ثبت نام مشترکان از طریق ایمیل، تکمیل فرم صفحه فرود، ایمیلهای مبتنی بر اقدام به عمل (CTA) و بهبود نرخ باز کردن ایمیلها استفاده کنید.
Link-building
وقتی صاحبان مشاغل و نویسندگان دیگر محتوای وبسایت شما را پیدا میکنند، ممکن است به محتوای شما لینک بدهند. محتوای عالی به شما میکند تا تکنیک بکلینک را به بهترین شکل پیادهسازی کنید و به این شکل بازدیدکننده بیشتری را به وبسایت جذب کنید.
شما میتوانید از ابزارهای آنلاین برای تجزیه و تحلیل لینکسازی وبسایت خود استفاده کنید. اگر قصد دارید از تکنیک بکلینک استفاده کنید، به وبلاگهای با کیفیت بالا در صنعت خود لینک میدهید. پیشنهاد میکنم برای اطلاع بیشتر در ارتباط با ابزارهای آنلاینی که در ارتباط با تحلیل بکلینکها در دسترس قرار دارند به آدرس https://backlinko.com/link-building-tools استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی مراجعه کنید.
بازدید از صفحه
نرخ بالای بازدید از صفحه نشان میدهد خوانندگان محتوای سایت شما را دوست دارند. تعداد بازدیدهای هر صفحه را کنترل کنید و محتوایی را که در آن پست کردهاید ارزیابی کنید. اگر صفحات ترافیک زیادی به خود جلب نمیکنند، بنابراین بهتر است تغییراتی در محتوا داده و تصاویری به محتوا اضافه کنید.
آیا میدانید که برای سرمایه گذاری موفق باید یک استراتژی داشته باشید؟
اگر تازه وارد فضای سرمایه گذاری (investing) و ترید شده باشید و بخواهید از این طریق کسب درآمد کنید، با نقل قولهای محبوب زیادی در اینترنت مواجه میشوید و نقل قولهایی مانند “روند دوست شماست” را در سرتاسر اینترنت مشاهده میکنید. گاهی این نقل قولها شما را بیانگیزه میکنند و گاهی نیز به شما انگیزه میدهند و شما میخواهید که Warren Buffet بعدی باشید.
این نقل قولها که در این فضا میبینید، در واقع ارائهدهنده توصیههایی صحیح و کامل هستند. مثلا همین نقل قولی که میگوید: “روند دوست شماست” به این اشاره دارد که در زمان ترید و معامله، بازار باید با دیدگاه شما موافق باشد. البته این توصیهها زمانی برای سرمایه گذار مفید خواهند بود که در داخل یک استراتژی کلی قرار بگیرند. اگر میخواهید در سرمایه گذاری خود موفق باشید، حتما به یک استراتژی نیاز خواهید داشت.
در ابتدا، شناسایی استراتژیهای درست از استراتژیهای غیرکاربردی بسیار اهمیت دارد و معمولا استراتژیهای غیرکاربردی و اشتباه، عمدتا حول ایده سریع ثروتمند شدن میگردند. اگر با توجه به سیگنالهای یک کانال اقدام به خرید و فروش میکنید که معلوم نیست این سیگنالها از کجا آمدهاند و چقدر بر روی آنها تحقیق شده است، این نمونهای از انجام ترید و سرمایه گذاری بدون داشتن استراتژی است.
یک استراتژی سرمایه گذاری واقعی مجموعهای استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی از مراحل تکرار شدنی است که به افراد اجازه میدهد که به ایجاد و مدیریت سبد سهام خود بپردازند. در هر مرحله، مجموعهای از قوانین وجود دارند که سرمایه گذار برای موفقیت باید به دقت مد نظر قرار دهد و بعد از آن است که میتواند فرآیند سرمایه گذاری را آغاز کند.
ترید و سرمایه گذاری بدون داشتن استراتژی مانند قمار است. در این حالت، شما مشغول قمار هستید و درک صحیحی از ارزش مورد انتظار، احتمالات و امکانات ندارید و مانند فردی هستید که در یک مسابقه املا شرکت میکند، در حالی که سواد او در حد یک کلاس اولی است.
شناسایی ویژگیهای یک سرمایه گذاری موفقیت آمیز
استراتژیهای سرمایه گذاری موفق دارای ویژگیهای خاصی هستند و سادهترین روش برای شناسایی این ویژگیها، مقایسه موفقیتها و شکستهایتان در طول زمان است.
من خودم بعد از سالها آزمون و خطا بالاخره توانستم یک استراتژی رضایتبخش ایجاد کنم. من ابتدا با تحلیل اقتصاد سطح کلان شروع میکنم. این مهمترین بخش از استراتژی سرمایه گذاری و ترید من است؛ زیرا همه ایدههای من بر اساس جهانبینی من شکل میگیرند.
سپس بر اساس تحقیقاتم تصمیمگیری میکنم و انتخاب میکنم که در کدام داراییها باید سرمایه گذاری کنم. من تنها سهام را برای ترید و سرمایه گذاری انتخاب نمیکنم و به سراغ داراییهای دیگری مانند ارز، اوراق قرضه و غیره نیز میروم. من به مطالعه و بررسی در مورد هر یک از این داراییها میپردازم و تا آنجا که امکان دارد، دانش خود را در مورد آنها افزایش میدهم. در نتیجه این کارها، همواره به ۴۰ تا ۵۰ ایده جدید در ماه میرسم.
سپس نوبت به سختترین بخش کار میرسد که زمانسنجی است. صنعت امور مالی در نیم قرن گذشته همواره به دنبال فرمولی برای تعیین زمان درست ورود و خروج بوده است و متاسفانه موفق به کشف چنین فرمولی نشده است. اما متخصصان به مرور زمان متوجه شدهاند که روشهای کمی میتوانند رویکردی بهینه باشند و نتیجه مناسبی فراهم کنند.
من باور دارم که تریدر و سرمایه گذار باید بر خلاف دیگران رفتار کند. من خودم از شاخص میانگین متحرک استفاده نمیکنم. همگان از این شاخص استفاده میکنند و من آن را مانند طاعون میبینم و از آن اجتناب میکنم. در عوض، من از روشهای محاسباتی دیگر و یادگیری ماشینی برای سرمایه گذاری خودم استفاده میکنم و از این طریق، شاخصهای پیشبینی کنندهای مانند نوسانات را مورد تحلیل قرار میدهم.
کار اصلی برای سرمایه گذاری موفق چیست؟
کار اصلی بعد از ایجاد سبد سهام شروع میشود. در این زمان باید هر یک از پوزیشنهای خود را مدیریت کنیم و به نحوه ارتباط آنها توجه داشته باشیم. هر صبح که از خواب برمیخیزیم، باید از خود بپرسیم که امروز ممکن است چه اتفاقی بیافتد و برای بدترین اتفاقها آمادگی داشته باشیم. هر روز باید به سوالات خاصی جواب داد و هر روز باید خود را در موقعیت مدیریت ریسک خاصی برای ترید و سرمایه گذاری خود قرار داد. توجه به این امور است که شما را به یک سرمایه گذار موفق تبدیل خواهد کرد.
من هر روز فرآیند سرمایه گذاری خود را از شروع تا پایان مرور میکنم و هرگز از این فرآیند تخلف نمیکنم و همواره به آن پایبند هستم. من در این سالها به این نتیجه رسیدهام که تکرار کلید موفقیت است. مسیر رسیدن به موفقیت و سودآوری مسیری دراز است که سرمایه گذار باید به آن توجه داشته و شکیبایی پیشه کند.
اگر به مطالعه افرادی بپردازید که در خلال یک دهه سود زیادی کسب کردهاند، متوجه میشوید که این افراد در سرمایه گذاری خود یک استراتژی داشتهاند و مهمتر این که همواره به این استراتژی پایبند بودهاند. این استراتژی تبدیل به واقعیت و مسیر آنها شده است و به همین دلیل از آن نتیجه گرفتهاند.
به مرور زمان که استراتژی سرمایه گذاری خود را کامل میکنید و آن را تبدیل به یک استراتژی قابل اعتماد، تکرارپذیر و سودآور میکنید، متوجه میشوید که آن نقل قولهایی که در ابتدا شنیدهاید چرت و پرتی بیش نبوده است و اینک با استفاده از استراتژی خود است که به مقصود و معنی رسیدهاید. نظر شما چیست؟ شما به عنوان یک سرمایه گذار چه استراتژیهایی برای ترید دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
هفت پارامتر مهم در استراتژی معاملاتی
اگر هماکنون دارای یک استراتژی معامله در بورس هستید به شما تبریک میگویم، اما زیاد خوشحال نباشید! بازار همانند موجودی زنده دائماً در حال تغییر است. ممکن است استراتژی معاملاتی شما در برههای از زمان با بازار همخوانی نداشته باشد؛ در این صورت شاید لازم باشد برخی از پارامترهای آن را دستکاری کنیم.
هرچند پیشتر ساخت استراتژی معاملاتی در چهار گام را برایتان شرح دادیم؛ اما آنچه تصمیم داریم در ادامه بدان بپردازیم، توضیح هفت پارامترِ مهمی است که حکایت از نقاط قوت یا ضعف یک استراتژی معامله در بورس دارد.
نباید فراموش کنیم که پارامترهای ذیل در طول زمانهای مختلف دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد؛ درواقع هیچکدامشان نسبت ثابت نیست. همینطور که بر اساس استراتژی معاملاتی خود تعداد معاملات را افزایش میدهیم، مقادیر پارامترهای زیر نیز تغییر خواهد کرد؛ اما نظارت دورهای بر آنها شاید هشدارهایی را به ما بدهد؛ منظورم هشداری مبنی بر لزوم تغییرات در استراتژی معاملاتیمان است.
۱- شانس موفقیت در معاملات (Win Rate)
شانس موفقیت استراتژی بیان میکند از تعداد مشخصی از معاملات انجامشده، چه نسبتی از آنها با سود همراه بوده است. برای مثال اگر از تعداد ۱۰۰ معاملهی خرید، تعدادِ ۶۰ معامله را در سود نقد کرده باشیم، در این صورت شانس موفقیت ۶۰% را در معاملاتمان داشتهایم.
یادداشت نویسنده: به شانس موفقیت اصطلاحاً شانس بُرد نیز گفته میشود.
هنگامیکه استراتژی معاملاتی خود را در حساب آزمایشی آزمون درگذشته ( backtesting) میکنید، شانس موفقیت سیستم شما (بر مبنای دادههای گذشته) مشخص خواهد شد؛ البته پنج دلیلِ ورشکستگی با حساب آزمایشی را نیز توضیح دادیم؛ درواقع عملکرد گذشته، نتایج آینده را تضمین نمیکند. اهمیت دانستنِ شانس موفقیت استراتژی معامله در بورس آنجاست که “نسبت ریسک به بازده “ رابطهی مستقیمی با “درصد بُرد معاملات “ دارد.
همواره “شانس موفقیت “ استراتژی معاملاتی خود را رَصد نموده و متناسب با آن بهترین “نسبت ریسک به بازده “ را برای معاملات در نظر بگیرید.
2- نسبت ریسک به بازده (risk to reward ratio)
نسبت ریسک به بازده گویای آن است که درازای میزان مشخصی از سود طی یک معامله چقدر حاضریم ریسک کنیم؟ بهعنوانمثال اگر باهدف کسب سود ۲۰ درصدی، حد ضرر ۱۰ درصد را برای یک معامله متصور شدیم آنگاه، از نسبت ریسک به بازده ی ۱ به ۲ استفاده نمودهایم.
این مطلب بخشی از محتوای اعضای طلایی سایت است. چندین مطلب ویژه بهصورت هفتگی در بخش اعضای طلایی سایت منتشر میشود.
اغلب فایلهای دانلودی بخش اعضای طلایی شامل آموزشیهای ویدیویی ۱۰ الی ۲۰ دقیقهای است. البته فایلهای صوتی یا در برخی مواقع فایلهای PDF نیز جز این آموزشها است.
همانطور که گفتیم، اینکه چه نسبتی از ریسک به بازده در معاملات مناسب است کاملاً تابع شانس موفقیت استراتژی معاملاتی است. متأسفانه برخی افراد بهاشتباه فکر میکنند نسبت بزرگتر ریسک به بازده، آنها را در بازار موفق میکند؛ اما این آبوتاب دادن به مقولهی ریسک به بازده بیشتر به ضررشان تمام میشود تا به نفعشان!
پیشتر ۳ نکته مهم دربارهی نسبت ریسک به بازده را برایتان شرح دادیم. گفتیم که بین این دو همانند فلسفهی ین و یانگ رابطهی مشخصی حاکم است. اینکه بگوییم “ریسک به بازده هرچقدر بالاتر بهتر “ چارهی کار نیست؛ موفقیت در بازار بورس کارِ یک شاهی صنار نیست که برای خودمان ببریم و بدوزیم! نسبت ریسک به بازده را انگولک کنیم دقیقاً بر روی شانس موفقیت تأثیرگذار است؛ بهطوریکه با افزایش نسبت ریسک به بازده در معاملات، شانس موفقیت سیستم کاهش مییابد.
“میانگین نسبت ریسک به بازده “ با “شانس موفقیت “ هر استراتژی معامله در بورس، رابطهی تنگاتنگی دارد.
3- فاکتور امیدواری (expectancy factor)
فاکتور امیدواری به سیستم (trading expectancy) از ترکیب سه پارامترِ شانس موفقیت، نسبت ریسک به بازده و درصد ریسک در هر معامله به دست میآید. نتیجهی این فاکتور میتواند عددی بزرگتر از صفر یا کوچکتر از صفر باشد. هرچقدر این عدد مثبت و بزرگتر باشد، احتمالاً با استراتژی معاملاتی خود در درازمدت دوام خواهیم آورد. منفی بودن این عدد تا حدود زیادی شکستمان را با آن استراتژی معامله در بورس تضمین میکند!
فرمول فاکتور امیدواری ساده است:
(٪ برنده x میانگین اندازهی برنده) – (٪ زیان x اندازه متوسط زیانها)
مثلاً اگر شانس موفقیت سیستم ۶۰% باشد در این صورت شانس باخت ۴۰% است. اگر میانگین سودها ۲۰۰ تومان باشد و میانگین زیانها ۱۰۰ تومان آنگاه فاکتور سودآوری برابر است با:
( ٪ برنده (۰.۶) x میانگین اندازهی برنده (تومان ۲۰۰) ) – ( ٪ زیان (۰.۴) x اندازه متوسط زیانها (۱۰۰ تومان) ) = ۸۰ تومان
مثال بالا نشان میدهد که بهطور میانگین میتوانیم در هر معامله ۸۰ تومان سود کسب کنیم. البته در مثال بالا کارمزدِ کارگزار معظم، فرّاریّت و ریسک نقد شوندگی را در نظر نگرفتیم، حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
برای محاسبهی فاکتور امیدواری میتوانید خیلی ساده، بدون سوزاندن کالری زیاد در مغز، از این ماشینحساب کمک بگیرید.
یادداشت نویسنده: در ارتباط با فاکتور امیدواری سیستم و سایر پارامترهای ضروری در کارگاه استراتژی معاملاتی توضیحات مبسوط ارائه شد.
۴- حداکثر زیان متوالی (Maximum Consecutive Losses)
روز نگار معاملات خود را بررسی کنید و ببینید چه تعداد زیان متوالی در یک واحد زمانی مشخص، داشتهاید؛ همانطور که میدانید ضرر، بخشی از فرایند کسب سود است.
شاید سودِ پرتفوی معاملاتی شما پس از وقوع تعدادی زیان متوالی، حاصلشده باشد. در این صورت آگاهی از زیانهای متوالی درحالیکه نتایج نهایی مثبت به ارمغان میآورد، اعتمادبهنفس شمارا افزایش میدهد؛ منظورم زمانی است که ازقضا مجدداً، دچار دورههای متوالی زیان میشوید و آنجا اولین آفت ذهنی (انگولک کردن استراتژی معاملاتی) به سراغتان میآید!
علاوه بر این، آگاهی از زیانهای متوالی به ما این امکان را میدهد تا سیستم مدیریت سرمایه خودمان را بهبود ببخشیم. دقیقاً به همین دلیل است که در مطلب پیشین توصیه کردیم هر استراتژی معامله در بورس ابتدا در حساب آزمایشی، آزمون درگذشته (backtesting) شود. درواقع بدون بک تست، هیچ آمارِ قابل اتکایی برای تشخیصِ “خوب ” یا “بد ” بودن استراتژی نداریم.
آگاهی و رصد نمودن آمارِ زیانهای متوالی برای حفظ اعتمادبهنفس، در ادامه دادنِ فرامینِ سیستم معاملاتی، ضروری است. جدای از آن، برای بهینهسازی قواعد مدیریت سرمایهی سیستم، حیاتی است.
5- حداکثر دراودان
“دِراودان ” عبارت است از بزرگترین درصد کاهش سرمایه نسبت به بالاترین رشد حساب
درواقع فاصلهی درصدی بالاترین رشد حساب نسبت به بیشترین زیان را دِراودان میگوییم؛ هیچ محدودیت زمانی برای این مهم وجود ندارد. بهعنوانمثال: فرض کنید سرمایهگذاری در بورس را با ۱۰ میلیون تومان شروع کرده باشید و سرمایه خود را با انجام معاملات متعدد به ۱۵ میلیون تومان افزایش دادهاید. پسازآن دچار زیانهای متوالی شدهاید استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی طوری که سرمایه تا میزان ۷.۵ میلیون تومان افت پیدا میکند؛ در این صورت دِراودان معاملات شما (تا این لحظه) ۵۰% است.
این مطلب بخشی از محتوای اعضای طلایی سایت است. چندین مطلب ویژه بهصورت هفتگی در بخش اعضای طلایی سایت منتشر میشود.
اغلب فایلهای دانلودی بخش اعضای طلایی شامل آموزشیهای ویدیویی ۱۰ الی ۲۰ دقیقهای است. البته فایلهای صوتی یا در برخی مواقع فایلهای PDF نیز جز این آموزشها است.
البته هر سرمایهگذاری که دِراودان ۵۰% را در حساب خود تجربه میکند باید خیلی سریع (از اِنهدام کامل سرمایه) جُل و پَلاس خود را در این بازار جمع کند! چراکه جبران زیان ۵۰ درصدی به کسب سود ۱۰۰% روی حساب نیازمند است؛ راستش را بخواهید جبران چنین ضرری تقریباً غیرممکن است (تازه Recovery time و هزینه فرصت را هم نادیده فرض گرفتم!)
همواره میزان دِراودان حساب خود را اندازهگیری نمایید؛ افزایش میزان دِراودان حساب، جبران آن را بهشدت مشکل میکند؛ درواقع رابطهی دراودان با جبران زیان، یک رابطهی غیرخطی است [کلیک کنید تا ببینید!]
6- شاخص سودآوری (Profit factor)
فاکتور سودآوری، شاخصی جهت اندازهگیری عملکرد شما در معاملات است. این شاخص با ارزیابی روابط بین ریسک و نتایج ایجادشده، حاصل میشود. اگر نتایج (میانگین) معاملات خوب باشد، شاخص سودآوری عددی بزرگتر از ۱ است در غیر این صورت میزان آن کمتر از این مقدار است.
توجه داشته باشید فاکتور سودآوری عددی مثبت است و منفی نمیشود!
نباید فراموش کرد که میزان عددی فاکتور سودآوری، تابع نسبت ریسک به بازده در معاملات است. در این صورت نمیتوان نسخهی واحدی از این شاخص را برای عموم افراد با هر سبک و سیاقی تجویز کرد؛ بهعبارتدیگر هر استراتژی معامله در بورس، حد مطلوبی از این شاخص را طلب میکند.
فاکتور سود چگونه محاسبه میشود؟
محاسبهی این فاکتور بسیار آسان است، کافی است مجموع سودها را بر مجموع زیانها تقسیم کنید تا میزان این فاکتور مشخص شود.
فاکتور سود= (مجموع درآمدها) / (مجموع زیانها)
برای مثال: فرض کنید با انجام معاملات طی یک ماه میزان ۲ میلیون تومان سود درازای ۱ میلیون تومان زیان ایجادشده است؛ در این صورت فاکتور سودآوری برای معاملات ماه جاری عدد ۲ است.
پُر مسَلم است که عدد عنوانشده برای این شاخص نیز همانند دیگر فاکتورها یک پارامتر آماری است و دائماً در حال تغییر است.
۷- سودآوری (Profitability)
بدون شک این نتایج هستند که دستاوردهای ما را در امر خطیر معاملهگری، آشکار میسازند. هرچقدر معاملهگری یک هنر است و اولین تمرکز هرگز نباید پول باشد اما تورم (inflation) خیلی بیرحم است و ریالهای ما را در خود میبلعد!
هر استراتژی معامله در بورس، باید حسابکتاب دقیقی از میزان سودآوری خود طی دورههای مختلف داشته باشد؛ منظورم بازههای ماهیانه، سهماهه، ششماهه و یکساله است. این همان چیزی است که با نسبت سودآوری استراتژی به دست میآید.
فرض کنید با سرمایهی ۱۰ میلیون تومان، سرمایهگذاری را آغاز میکنید. طی اولین ماه فعالیت، سرمایه شما ۲۰% رشد نموده و به میزان ۱۲ میلیون تومان افزایش پیدا میکند.
در ماه دوم با کسب سود ۱۰% سرمایهی شما به ۱۳,۲ میلیون تومان افزایش مییابد ولی ماه سوم را به منفی ۵% زیان خاتمه میدهید و سرمایه شما به میزان ۱۲,۵ میلیون تومان افت پیدا میکند.
سودآوری شما طی این مدت برابر است با:
(۲۰%+۱۰%-۵%) / تعداد ماه (۳) = ۸.۳ درصد
وقتی سودآوری کاهش مییابد باید پیگیر این شویم که اشکال از خودمان بوده است یا مشکل در عدم همخوانی استراتژی معاملاتی با شرایط بازار است. اگر اشکال از استراتژی معاملاتیمان باشد، شاید لازم باشد متغیرهای آن را (متناسب با شرایط بازار) تغییر دهیم؛ یا شاید بد نباشد که در نسبت ریسک به بازده ی معاملات، تجدیدنظر کنیم.
اگر شانس موفقیت سیستم بالا باشد درصورتیکه در حالِ زیان دادن هستید شاید لازم است ضررهایتان را کوچک کنید و با افزایش دامنهی سودها، نسبت ریسک به بازده را در معاملات افزایش دهید.
از استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی همهی اینها که بگذریم، شاید همهچیز درست است اما انضباط معاملهگری به صفر رسیده است؛ بهعبارتدیگر همه کاری میکنیم اِلا عمل کردن به فرامین استراتژی معامله در بورس! در این صورت شاید بد نباشد کمی با چالشهای روانشناختی در معاملهگری آشنا شویم.
فرمول محاسبه بازده سهام، محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس
فرمول محاسبه بازده سهام میتواند در استراتژی هر سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. همه ما مقداری پول به عنوان سرمایه کنار گذاشتهایم. کم و زیادش مهم نیست، مهم این است که بتوانیم بازده خوبی به دست بیاوریم یعنی در مدت مشخصی مقدار قابل توجهی سود به دست آورده و از این طریق سرمایه خود را افزایش دهیم.
مسلماً پیش از وارد شدن به هر سهامی باید به خوبی آن را بررسی کرده و با نحوه محاسبه بازده سهام آشنا باشیم تا با اطمینان بیشتر سرمایه گذاری انجام دهیم. از طرف دیگر سنجیدن جوانب تنها پیش از خرید سهام کارایی ندارد. یعنی اینگونه نیست که سهام را خریداری کنیم و کاری به حساب و کتابش نداشته باشیم. پس از خرید و سرمایه گذاری در هر سهم باید ببینیم که آیا توانستهایم بازده خوبی از آن دریافت کنیم یا خیر. در این مقاله انواع فرمول کارامد در زمینه محاسبه بازده سهام را به شما معرفی خواهیم کرد.
بازده سهام
بازده سهام یا (Stock returns) به معنای میزان سود و تغییرات قیمتی یک سهام است که البته تغییرات قیمت حاصل افزایش سرمایه و سود سهمی در فرمول محاسبه بازده سهام به حساب نمیآیند. عددی که به دست میآید به صورت درصدی است و از روی آن میتوانید تصمیمات مهمی در ارتباط با سهام مورد نظر را اتخاذ کنید. بنابراین بازده سودی است که به صورت مستقیم از محل سرمایه گذاری به دست میآورید و یا سودی است که از تغییرات قیمت ناشی میشود. وقتی از بازده صحبت میکنیم منظورمان همان بازده مثبت سهام است. در همین راستا برای آشنایی با میزان بازده واقعی بورس می توانید مقاله مربوطه را مطالعه نمایید.
ما باید حساب و کتاب پول و سرمایهمان دستمان باشد. باید بدانیم که چقدر پول سرمایه گذاری کردهایم، چقدر هزینه پرداختهایم و در این بین چه میزان سود نصیبمان شده است. البته اینکه همه این اتفاقات در چه بازه زمانی اتفاق می افتد نیز بسیار با اهمیت است. اطلاع داشتن از بازده سهامی که در آن سرمایه گذاری کردهایم و سایر اتفاقات همچون تاثیر سهام شناور در میزان قیمت میتواند به عنوان یک ابزار محرکه و انگیزشی کمک کننده باشد.
از طرف دیگر سرمایه گذار متوجه میشود که آیا در نقطه مناسبی سرمایه گذاری کرده است یا خیر؟ و اگر نه، میتواند به فکر سرمایه گذاریهای جایگزین در سهام پربازدهتر باشد. لازم به ذکر است که از فرمول محاسبه بازده سهام صرفاً برای بررسی سهامی که خریداری کردهاید نباید استفاده کنید. اگر سهامی را مد نظر دارید در یک بازه زمانی قیمت خرید و فروش و میزان سود نقدی تعلق گرفته به آن را محاسبه کنید و اگر عددی که به دست آمد نشان دهنده بازده مناسبی بود پس میتوانید برای استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی ورود به آن سهم خود را آماده کنید.
در نظر داشته باشید که در بازاری همچون بورس شما باید از تمام دانش، تجهیزات و تحلیلها استفاده کنید. یعنی یک سهام را با ابزار مختلف و از جوانب متفاوت بسنجید.
به هر حال اگر قرار است در بورس سرمایه گذاری کنید پس از دریافت کد بورسی باید بدانید این سرمایه گذاری چقدر برایتان سود داشته است؟ اگر این عدد، رقم کم و پایینی ست نشان دهنده این است که یک جای کار و یا شاید چندین جای کار میلنگد، جدا از اینکه گاهی بازار سرمایه با رکود و افت و خیز مواجه میشود. گاهی عدم کسب سود مناسب به علت عملکرد نادرست ما در بورس است. یا سهام خوبی انتخاب نمیکنیم و یا گاهی شناسایی سهام مستعد رشد انجام میشود اما در زمان مناسب وارد نشده و یا از آن خارج میشویم. تمام این مسائل در کاهش سود ما و حتی گاهی ضرر و زیانی که میبینیم تأثیر گذار است.
انواع فرمول محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس
محاسبه بازده سرمایه گذاری در بورس و یا فرمول محاسبه بازده سهام یکی از روشهایی است که افقهای پیش رویمان را روشن میکند و به دو نوع تقسیم میشود.
- بازده قیمتی
- بازده نقدی
بازده قیمتی : این بازده به تفاوت قیمت استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی خرید و فروش یک سهام یا دارایی اطلاق میشود. فرمول محاسبه بازده قیمتی به این صورت است.
بازده نقدی: سود نقدی است که به صورت دورهای به دست سرمایه گذار میرسد. فرض کنید شما سرمایه خود را به خرید یک مغازه اختصاص دادهاید. اگر مغازه را اجاره دهید، اجاره بهایی که ماهیانه دریافت میکنید در واقع همان بازده نقدی سرمایه گذاری شماست. در مورد سهام همان سود نقدی که سالیانه دریافت میکنید بازده نقدی محسوب میشود.. فرمول این نوع از بازده نقدی به صورت زیر است
فرمول محاسبه بازده سهام نیز به این طریق محاسبه میشود
منظور از (P1) قیمت فروش
منظور از (P0) قیمت خرید
منظور از (D) جریان نقد است.
فرض کنید که شما سهامی را از یک شرکت دارویی به مبلغ 5000 ریال خریداری کردهاید (P0). پس از گذشت 6 ماه سهام خود را به قیمت 7200 ریال به فروش میرسانید (P1). شما شانس حضور در مجمع عادی سهام شرکت دارویی را داشته و به هر سهم مبلغ 1300 ریال نیز سود نقدی تعلق گرفته است (D). با جایگزین کردن اعداد در فرمول بازده سهام که در بالا به آن اشاره شد. به بازده کل سهام دست پیدا خواهید کرد. مطالعه مقاله "بهترین سرمایه گذاری با 10 میلیون" میتواند مفید باشد.
روشها و فرمولهای کاربردی دیگر
روش سود بر قیمت
این روش استراتژیهای سرمایهگذاری فرمولی خیلی کاربردی نیست زیرا بازده ناشی از تغییرات قیمت در آن محاسبه نمیشود و تنها بازده سهامدار برای یک دوره معین اندازه گیری میشود.
ke=e/p
ke: بازده هر سهم
e: سود سالیانه هر سهم
P: قیمت خرید سهم
روش پیش بینی سود نقدی
در این مدل فرض بر این گذاشته میشود که سهامدار قرار نیست سهام خود را به فروش برساند و هیچ معاملهای در کار نخواهد بود. بنابراین تغییرات قیمت محاسبه نمیشود. تنها چیزی که به حساب میآید سود حاصل از نگهداری سهام است که همان سود نقدی میباشد. این روش بیشتر برای سهامدارانی که سهام را با اهداف بلند مدت خریداری میکنند جوابگو خواهد بود.
Ke: نرخ بازده مورد انتظار سهامدار
Dt: سود نقدی مورد انتظار در پایان سال
.P: قیمت سهم در ابتدای دوره
روش بازده کل
بازده کل شامل تمام مزایایی است که در طول سال شامل سهام میشود همانند، سود نقدی، تغییرات قیمتی، بازده ناشی از سهام حق تقدم و بازده حاصل از اعطای سهام جایزه.
فرمول محاسبه بازده سهام با روشهای مختلف و با استفاده از پارامترهای متفاوتی محاسبه خواهد شد و شما این اختیار را دارید با توجه به استراتژی سرمایه گذاری خود از هر یک از این روشها که صلاح میبینید استفاده کنید.
فرمول محاسبه بازده سهام یکی از روشهایی است که سرمایه گذاران بازار بورس از آن برای سنجش میزان بازدهی که یک سهم برایشان داشته استفاده میکنند. برای این کار از فرمولهای مختلفی استفاده میشود که شما با توجه به نوع سرمایه گذاری و سبکی که در پیش گرفتهاید میتوانید از آنها استفاده کنید.
بازده سودی است که به صورت مستقیم از سرمایه گذاری و یا از طریق تغییرات قیمتی به دست میآورید. این کلمه کاملاً بار مثبت دارد. هر سهمی که شما خریداری میکنید در یک قیمت خاصی خریداری و در یک قیمت و زمان خاصی به فروش میرسانید.
علاوه بر این اگر به میزانی سهامداری کنید که در مجمع عادی هم شرکت داشته باشید سهامتان مشمول دریافت سود نقدی نیز خواهد بود و همه اینها بازدهی است که آن سهام خاص برایتان به همراه داشته است. علاوه بر این سهام جایزه و حتی سهام حق تقدم هم در زمره بازده سهام به حساب خواهند آمد.
دیدگاه شما