بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه


اینکه متولیان بازار اقدامات تأثیرگذار برای تغییر شرایط بازار انجام نمی دهند تنها می تواند ناشی از تفکر سیستمی ناظر بر اقتصاد و بازار آزاد باشد

بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه

بورس در چنبره هم‌زمانی تله ارزندگی و تله بی‌اعتمادی
(راهی برای رهایی بورس در سال جهش تولید و رفع موانع آن)

میثم موسائی
استاد اقتصاد دانشگاه تهران
و رئیس انجمن علمی اقتصاد اسلامی ایران

  • صعود بی‌مانند تا نیمه تابستان؛
  • ریزش طولانی از نیمه تابستان تاکنون؛

اما چه باید کرد؟
اقتصاددان بزرگ قرن بیستم، جان مینارد کینز وقتی بحران بزرگ ۱۳۳۰ اقتصاد سراسر کشورهای صنعتی را فلج کرد راه‌حلی را ارائه کرد که کاملاً متفاوت بود از آنچه تا آن موقع اقتصاددانان کلاسیک می‌گفتند؛ کلاسیک‌ها معتقد بودند که نیروهای بازار قادرند هرگونه بحران و عدم تعادل را از بازار دور نمایند و در بلندمدت بازار خود به خود به تعادل خواهد رسید و توصیه‌شان به دولت‌ها عدم دخالت در اقتصاد بود. اما کینز نشان داد که این توصیه در شرایطی که اقتصاد در «دام نقدینگی» افتاده کاربردی ندارد و به دولت‌ها توصیه کرد که در چنین شرایطی باید در اقتصاد دخالت کنند و با افزایش هزینه‌های دولتی، تقاضای مؤثر را تحریک کنند تا تقاضای کافی برای خرید محصولات تولیدشده وجود داشته باشد کشورهایی که نسخه کینز را به‌کار بستند زودتر از بقیه از رکود بزرگ خارج شدند و البته در بحران‌های بعدی مخصوصاً بحران ۲۰۰۷ میلادی و بحران ناشی از کرونا، دولت‌ها از همان نسخه استفاده کردند و با تزریق میلیاردها دلار به اقتصاد از عمیق‌تر شدن بحران و کوتاه‌تر کردن مدت آن کمک کردند، به‌طور خلاصه در تجربه جهانی، همه اقتصاددانان آموختند که بازار نمی‌تواند همیشه اقتصاد را به تعادل برساند و یا همیشه نفع اجتماعی را در بلندمدت تضمین کند. مباحث شکست بازار که امروزه در اقتصاد بخش عمومی جایگاه ویژه‌ای یافته توضیح دیگری از همین مسأله است امروزه نمی‌توان محیط زیست، امنیت و سایر کالاهای عمومی را به بازار آن هم بازاری که دارای ساختاری غیر رقابتی است سپرد.
وضعیت بورس ایران شباهت بسیاری به شرایط اقتصادی رکودها و بحران‌های بزرگ دارد. چرا نباید نگران مهم‌ترین کالای عموی که بنیان همه مناسبات کم هزینه اقتصادی است یعنی «اعتماد و سرمایه اجتماعی» در زیر سیستم‌های اقتصادی باشیم؟ در چنین شرایطی ترس از دخالت منطقی و به‌جای سیاست‌گذاران اقتصادی ولو در کوتاه مدت، به نفع چه کسی است؟ تداوم این وضعیت باعث رسیدن به خیر عمومی است یا در راستای منفعت اقلیت؟ آیا نباید در چنین وضعیتی در این مساله تأمل بیشتری کنیم؟
در شرایط فعلی، بورس ایران از یک طرف در «تله بی‌اعتمادی» دست و پا می‌زند و هر روز که می‌گذرد بیش از پیش در این تله فرو می‌افتد و از طرف دیگر خریداران بالقوه به‌دنبال نفع شخصی خود امروز تمایلی به خرید ندارند و آن را به تعویق می‌اندازند به‌عبارت دیگر در این بین ما به «روز»ی نمی‌رسیم که هم فروشندگان بالفعل امروز خواهان فروش باشند و هم خریداران بالقوه (بورس‌بازان و سهامداران حرفه‌ای و حقوقی‌ها) به‌صورت بالفعل همین امروز خواهان خرید همزمان باشند و با تداوم «تله بی‌اعتمادی» و تداوم «تله ارزندگی» این دو به هم نمی‌رسند درواقع نیروهای درگیر در بورس به‌صورت خودکار نمی‌توانند بورس را از این تله‌ها خارج سازند.
به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین جزء راه‌حل مسأله، این است که اول بپذیریم بورس در تله بی‌اعتمادی و تله ارزندگی‌ گیر کرده است و نیروهای بازار بورس به تنهایی قادر نیستند بازار را به تعادل جدید برسانند.
نکته مهم دیگر این است که ارزش اسمی اغلب سهام براساس همه شاخص‌های اقتصادی بسیار کمتر از قیمت واقعی آنهاست؛ مثال ساده آن بورس فلزات، پالایشگاه‌ها، بانک‌ها و مخابرات است که با یک دانش تخصصی قابل مشاهده است.
راه‌حل پیشنهادی نمی‌تواند از دو گزاره بالا تأثیر نپذیرد، گزاره اول به ما دیکته می‌کند اولاً دولت باید در شرایط فعلی در بورس دخالت کند، ثانیاً با جلوگیری از ریزش بورس درصدد بازسازی اعتماد از دست رفته باشد. زیرا برای همه نظام‌های اقتصادی سرمایه‌ای بالاتر از سرمایه اجتماعی که اعتماد مهم‌ترین جزء آن است وجود ندارد از دست دادن کامل این سرمایه به‌معنی افتادن در سراشیب سقوط و فروپاشی است، ثالثاً برای سهامداران خرد انگیزه کافی برای ماندن در بازار بورس فراهم گردد. هزینه‌ای که از دست دادن سرمایه اجتماعی، در آینده برای نظام دارد آن قدر بزرگ است که انجام هر هزینه‌ای را در کوتاه‌مدت، توجیه‌پذیر می‌سازد. رابعاً اگر قبول کنیم که درحال حاضر ارزش اغلب سهام به مراتب کمتر از ارزش واقعی آن‌هاست به‌عبارت دیگر اغلب آنها بسیار ارزنده هستند و در بلندمدت رشد خواهند کرد می‌توانیم از این گزاره به برای ایجاد شرایط لازم برای پایان دادن به انتظار سهامداران بزرگ و حقوقی‌ها برای به تعویق انداختن خرید و برای برابر کردن ارزش فعلی امروز و ارزش انتظاری فردا در نگاه اغلب سهامداران خرد استفاده کنیم.
یک راه‌حل ساده و کم‌هزینه برای مسئولان بورس و دولت این است که برای مدتی البته فقط برای مدتی محدود که لزومی ندارد مدت آن اعلام شود حد پایین نوسانات قیمت سهام را صفر قرار دهند؛ تعیین این دامنه هزینه‌ای بر دولت تحمیل نمی‌کند اما از ریزش بیشتر سهام جلوگیری می‌کند و این احساس که سهامداران، شاهد آب‌شدن پس‌اندازهای خود هستند را از بین می‌برد. در میان مدت کافی است مجدداً شاخص‌ها رشد کنند، اعتماد تا اندازه زیادی بازسازی می‌شود، پرداخت سود ۲۵ درصد برای سهامداران جزء، قدم مبارکی است اما کافی نیست، اختصاص بخش بیشتری از صندوق ذخیره ارزی به خرید سهام در بورس، موظف کردن سهامداران حقوقی به رعایت ضوابطی که به حفظ بازار کمک کند و پذیرش مسئولیت اجتماعی و ارزیابی مجدد دارایی شرکت‌های دولتی، بانک‌ها، پالایشگاه‌ها و صنایع فلزی و غیرفلزی و پرداخت سود در قالب افزایش سرمایه و جایز و . می‌تواند بخشی از راه‌حل خروج از وضعیت فعلی باشد.
من اطمینان دارم اعلام و اجرای این سیاست و ادامه آن تا زمانی که بورس تعادل معقول‌تری پیدا کند کافی است که به رشد شتاب ورود به دره بی‌اعتمادی پایان دهد و با کنترل رشد شتاب در کنار سایر تدابیر از جمله بسته‌های مشخص حمایتی (البته برای مدت کاملاً محدود و با اعلام قبلی) می‌توان دوباره شاهد نقش‌آفرینی بورس در توزیع عادلانه‌تر درآمدها و ثروت در اقتصاد، تقویت بنیاد اقتصادی اکثریت خانوارهای فقیر و متوسط، رشد فرهنگ سرمایه‌گذاری، دورشدن از ساختار رانتی اقتصاد، تقویت تولید با افزایش مشارکت واقعی مردم و مردمی شدن اقتصاد در سال و جهش تولید و رفع موانع آن باشیم.
اگر مسئولان این اولین قدم اول را بپذیرند و به‌کار ببندد می‌توان راجع به سایر اجزای این بسته به‌صورت دقیق‌تر و تفصیلی‌تر صحبت کرد.

کشور دچار یک بحران بی اعتمادی است/ مردم نیاز به شفافیت دارند/ به دنبال مدیران کارآمد باشیم

کشور دچار یک بحران بی اعتمادی است/ مردم نیاز به شفافیت دارند/ به دنبال مدیران کارآمد باشیم

یک فعال اجتماعی اصلاح‌طلب در رابطه با شفافیت گفت: آنچه که در وضعیت فعلی کشور با آن روبرو هستیم؛ بحث بحران بی‌اعتمادی و فسادهای رخ به وقوع پیوسته در کنار موضوع تحریم‌های اقتصادی و مشکلات تورمی و معیشتی است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ مردم‌سالاری یکی از مباحثی است که افراد زیادی سال‌ها در مورد آن به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند. در مردم‌سالاری، شفافیت یکی از ابزارهای ضروری در مبارزه با فساد و افزایش بهروری است بنابر این شفافیت را می‌توان یکی از الزامات اساسی حکمرانی خوب نامید که کلید بهره‌وری و کارآمدی نیز محسوب می‌شود.

انحصارطلبی، رانت خواری، سوءاستفاده، باند بازی و سهم‌خواهی‌ها معمولا در سیستمی شکل می‌گیرند که سیستم مدیریتی آن غیرشفاف بوده و فرایندهای آن از دید مردم پنهان است. در سیستم‌های غیرشفاف و ناکارآمد شاهد این موضوع هستیم که افرادی بر صندلی‌های مدیریتی نشسته‌اند که فاقد هرگونه سابقه، فعالیت، توانمندی، تلاش، تجربه، شایستگی و تعهد لازم برای خدمت در مناصب و موقعیت‌ها هستند و به غصب و تعدی و یا وابستگی‌های فامیلی و جناحی و باندی، منصب و موقعیت یا تسهیلاتی را تصاحب کرده‌اند.

یکی از موضوعاتی که سال‌هاست مورد توجه و انتقاد مردم و منتقدان سیاسی اجتماعی قرار گرفته، مسئله غیرشفاف بودن دستگاه‌های مدیریتی کشور است. در همین زمینه با یکی از جوانان شایسته به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

«سعید الله‌بداشتی»، فعال اجتماعی اصلاح‌طلب، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری برنا، در خصوص شفافیت در دستگاه‌های مدیریتی بیان کرد: ما باید در بحث شفافیت به صورت جدی‌تر عمل کنیم چراکه این موضوع بر اساس یکسری آمار و شواهد به‌دست می‌آید. اعتماد سازی دوگانه‌ای که می‌تواند بین ملت و دولت شکل بگیرد، بدون شک از طریق «شفافیت» اتفاق خواهد افتاد.

وی ادامه داد: ما همیشه سعی کرده‌ایم در جهت تقویت پیوند دولت و ملت، از حضور آحاد ملت در عرصه‌های اجتماعی همچون راهپیمایی و انتخابات و . سخن بگوئیم که این اتفاق شایسته، یک روی سکه است و روی دیگر آن، این است که از حقوق ملت بر گردن دولت سخن بگوییم. آنچه که در وضعیت فعلی کشور با آن روبرو هستیم؛ بحث بحران بی‌اعتمادی و فسادهای رخ به وقوع پیوسته در کنار موضوع تحریم‌های اقتصادی و مشکلات تورمی و معیشتی است.

اتفاقاً در چنین شرایطی مسئله «شفافیت و بدون پرده و واضح سخن گفتن با مردم» یکی از نیازهای اصلی مردم ایران است. امروز مسئولان ما باید نه فقط در کلام و که در عمل ملت شریف را محرم خود دانسته و با صراحت بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه لهجه و صداقت بیشتر از آنچه که در کشور رخ می‌دهد با مردم سخن بگویند و به نظر بنده همین رویکرد به افزایش اعتماد عمومی و پای صحنه ماندن مردم منجر خواهد شد.

دستیار مشاور رئیس جمهور اظهار کرد: در حالی که برخی رسانه‌های معاند نظام و بلندگوهای ضد جمهوری اسلامی به‌دنبال ایجاد شکاف و اختلاف روز افزون بین مردم و حاکمیت هستند، بهتر است در داخل یک نگاه استراتژیک به مسئله شفافیت داشته باشیم و به دنبال مدیران کارآمد، سالم و شفاف‌گرا باشیم و آن فرد را به عنوان مدیر موفق ارزش‌گذاری کنیم. افرادی که از شفاف عمل کردن در حوزه مسئولیتی خود هراس ندارند و پیچیده عمل نمی‌کنند.

سعید الله‌بداشتی افزود: ما و افرادی همچون ما که از لزوم جوانگرایی سخن می‌گوئیم و طی سال‌های گذشته به حضور رئیس جمهور و معاون اول و دیگر مسئولین بر لزوم اتخاذ رویکرد جوانگرایی به عنوان یک راهبرد تاکید کرده و می کنیم، عرض می کنم که یکی از مهمترین دلایل این مسأله را جوانگرایی بر مبنای شفافیت می دانیم. چراکه معتقدم شفافیت و صداقت هر مسئول در هر رده‌ای، توسط جوانان توانمند و خلاق و صالح امروز بیش از گذشته نیاز کشور است.

وی بیان کرد: مسئله شفافیت نیاز به خلاقیت دارد. یعنی شما باید در راستای تهیه روندها افرادی را انتخاب کنید که از استعداد بهتری برخوردار باشند و با خلاقیت‌هایی که دارند در راستای شفافیت نیز گام‌های مهمی بردارند. تا خلاقیت وجود نداشته باشد، شما نمی‌توانید از نرم افزارهای جدید برای شفافیت استفاده کنید

الله‌بداشتی با گفتن این مسئله که برای رسیدن به شفافیت ما نیاز به جسارت نیز داریم مطرح کرد: شما از یک شخص محافظه‌کار نمی‌توانید انتظار داشته باشید که در زیر مجموعه خود آمار و ارقام را با شفافیت بیان کند یا روندها و فرایندها را با شفافیت مشخص کرده و نظارت کند. نظارت و شفافیت نیاز به جسارت و خلاقیت دارد که این دو ویژگی در جوان توانمند خلاق و توانمند و پر انرژی ایرانی جمع است.

وی افزود: اگر انتخاب جوانان در مسئولیت ها نیز شفاف نباشد و بر اساس یک توافقاتِ غیرکارشناسی و شفاف صورت گیرد و از جوانان خلاق و تجربه‌مند در انجام وظایف تخصصی بهره نبریم به جوانگرایی نیز خیانت کرده‌ایم. توصیه می‌کنم که مبادا به نام جوانگرایی این رویکرد مهم را به مسلخ ببریم و اصالت آن را به انحراف ببریم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود؛ امروز می‌توانیم با محوریت قرار دادن مقوله صداقت و شفافیت، چینش مدیران خود را با این پارامتر ارزیابی کنیم. در بخش دولتی، نیمه دولتی و به اصطلاح خصولتی انتصابات و عملکردهای زیر مجموعه و مدیران آن‌ها را دوباره بررسی کنیم و بدون تعارف با مسئولان غیرشفاف قبل از اینکه فاجعه‌ای رخ دهد و افکار عکومی را جریحه‌دار کند، خودمان برخورد کنیم.

او در ادامه اضافه کرد: اگر ما بتوانیم راهکارهای خود را مبتنی بر شفافیت و صداقت ارائه دهیم و از نقش جوانان در این مهم بهتر استفاده کنیم حتما شفافیت می‌تواند یک ابزار خوبی برای جوانگرایی شود. اما این مسئله را نیز باید ملاحظه کنیم که مساله شفافیت به عوام‌گرایی آلوده نشود.

عضو مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه امروز در مجموعه شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی، شاهد بروز این رویکرد هستیم به طوری که ترکیبی از مدیریت جوانانه و تجربه‌مندانه روی کار آمده‌اند، افزود: مجموعه شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی می‌تواند آینده خوبی را با حضور چهره‌های جوان و تجربه‌مند رقم بزند. آقای دکتر رضوانی‌فر که رزومه و سابقه خوبی در هلدینگ دارویی شستا داشته و امروز در تلاش است تا در مجموعه شستا بتواند با استفاده از تجربیات تجربه‌مندان از یک طرف و بهره‌وری حداکثری از خلاقیت و استعداد جوانانِ نخبه و توانمند، جسارت و خلاقیت و شفافیت‌سازی را در بنگاه بزرگی مثل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی رقم بزند. موفقیت این رویکرد در این بنگاه بزرگ، موفقیت دولت در شفاف سازی و حرکت رو به جلو است. جایی که امروز محل حساسیت بسیاری از صاحب نظران، فعالان اقتصادی و افکار عمومی است.

سعید الله‌بداشتی تاکید کرد: امروز کلمه شستا به یک اسم حساس در افکار عمومی تبدیل شده و مدیران این مجموعه در تلاش و جستجوی راهکارهای مؤثر و جدید برای افزایش شفافیت و صداقت با بدنه ۴۰ میلیونی تحت پوشش تامین اجتماعی و افکار عمومی هستند. خوشبختانه امروز مدیران جوان در شستا به توفیقات مهمی دست یافته و در این جهت گام‌های خوبی برداشته‌اند. همچنین از نرم افزارها و ابزارهای کارآمد در زمینه شفافیت طراحی، رونمایی و استفاده می‌شود..

این مدیر جوان در رابطه با گام‌هایی که در راستای شفافیت برداشته شده، اظهار کرد: یکی از همین فعالیت‌ها، سامانه جامع نظارت و ارزیابی عملکرد شرکت‌ها و مدیران آن است که ناظران و مسئولان به صورت آنلاین می‌توانند عملکرد تمام شرکت‌های زیر مجموعه شستا را بررسی کرده و امتیاز دهند.

او با تاکید بر این مسئله که ما نیازمند شفافیت‌سازی در فرایندها هستیم، نه فقط دیتاها، بیان کرد: دانستن اسامی و حقوق هیات مدیره همه ماجرا نیست بلکه بخش اصلی این است که ما بدانیم با چه فرایندهایی چه تصمیم‌هایی در شرکت‌ها گرفته می‌شود و سلامت در تصمیم‌گیری‌ها و افزایش سوددهی پروژه‌ها بسیار حیاتی و مبرم است.

الله‌بداشتی در پایان گفت: ما با شفافیت و مدیریت منابع باید فرایندها را بررسی کرده و مشخص کنیم معاملات چه تاثیری بر مجموعه شرکت‌ها دارد.

ضمن اینکه با تأکیدات مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهور بابت اتخاذ این رویکرد در مسئولان، این موضوع باید در پارامترهای عمومی‌تر و سازمان‌های مسئول، بسیار جدی‌تر از گذشته توجه شود و به ضرورت اجتناب ناپذیر شفافیت‌گرایی بنگریم و عملگرایانه‌تر در این حوزه عمل کنیم.

سازمان بورس راهکاری برای احیای اعتماد ندارد؟| اصرار غیر قابل توجیه مدیران بورس بر فرار سرمایه

ابراهیمی کارشناس بازار سرمایه گفت: تنها راه فرار سرمایه از بین بردن اعتماد با تصمیمات نامتوازن با روند بازار است که متولیان امر بسیار برنامه ریزی شده بر این امر ممارست دارند!

سمیه شوریابی؛ بازار: سعید ابراهیمی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص اوضاع بازار بورس در گفتگو با بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه بازار اظهار داشت: بازار سرمایه این روزها شرایط نامناسبی را سپری می کند و عوامل مختلفی که بر این روند تأثیر دارند از حیطه اختیارات سازمان بورس و دولت است و متأسفانه هیچ کمکی از سوی این نهادها برای بهبود بازار صورت نمی گیرد.

عدم اقدامات مؤثر ناشی از تفکر سیستمی ناظر بر بازار

ابراهیمی می‌گوید: اینکه متولیان بازار اقدامات تأثیرگذار برای تغییر شرایط بازار انجام نمی دهند و تصمیمات آن‌ها صرفاً فرمایشی است و اکثراً هم بی‌تأثیر می باشند، تنها می تواند ناشی از تفکر سیستمی ناظر بر اقتصاد و بازار آزاد باشد.

مدیران ویژه روندهای مدت دار

این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه سهام به قیمت های ارزنده ای رسیده اند ابراز داشت: ارزش سهام شرکت‌های بورسی برای سرمایه گذاری بسیار جذاب است و این موضوع که فرآیندهای سیستماتیک تأثیرگذار بر رشد بازار می توانند فعال‌تر عمل کنند از مواردی است که برای بنده مشخص است اما نکته مهم عدم خواست دولت و همراهی حداکثری متولیان بازار با تصمیمات نادرست دولت است.

اینکه متولیان بازار اقدامات تأثیرگذار برای تغییر شرایط بازار انجام نمی دهند تنها می تواند ناشی از تفکر سیستمی ناظر بر اقتصاد و بازار آزاد باشد

ابراهیمی با توجه به سوابق مدیریتی در سازمان بورس تأکید کرد: باید این نکته را به درستی تحلیل کرد که تغییر سیاست‌های کلان در این سازمان همیشه با تغییر ترکیب مدیریتی همراه بوده است و هر مدیری را نیز سیاستی جدید بوده و روندهای مدت دار همیشه مدیران ویژه‌ای برای خود داشته اند.

عدم اعتماد و فرار سرمایه

ابراهیمی در ادامه با عنوان کردن فرار سرمایه‌گذاران تصحیح کرد: بازارهای جهانی بر روند معاملات بازار سرمایه بسیار تأثیرگذار عمل کرده اند چنانچه متغیرهای کلان را هم مزید بر این موضوع کنیم، باز هم عامل اصلی چیز دیگری است و آن عدم اعتماد سرمایه گذاران و ناتوانی خودخواسته سیاست گذاران است که بر تصمیمات اقتصادی اشتباه خود پافشاری می کنند و سرمایه گذاری در بازاری مولد، برای آن‌ها نه تنها سودی ندارد بلکه ظاهراً فرار سرمایه گذاران به بازارهایی چون ملک که هیچ ارزش افزوده‌ای برای اقتصاد ایجاد نمی کند برایشان در اولویت است.

ابراهیمی در نهایت افزود: متولیان امر به خوبی متوجه این موضوع هستند که تنها راه فرار سرمایه از بین بردن اعتماد با تصمیمات نامتوازن با روند بازار است و بسیار برنامه ریزی شده بر این امر ممارست می نمایند.

سازمان بورس راهکاری برای احیای اعتماد ندارد؟| اصرار غیر قابل توجیه مدیران بورس بر فرار سرمایه

مسعود کیامهر کارشناس بازار سرمایه، نیز ابراز داشت: تأثیر متغیرهای کلان بر بازار سرمایه در عرصه کشور و جهان را نمی توان نادیده گرفت، با بررسی شرایط پیش رو در سطح کلان از جمله شرایط بازارهای جهانی، رکود اقتصادی جهانی، جنگ روسیه و بحران انرژی می توان گفت که این عوامل تأثیر بسزایی بر اقتصاد کشور و همچنین بازار سرمایه داشته است.

وی بیان کرد: تصمیم‌گیری های مدیران داخلی در سطوح مختلف نیز می تواند بر کارایی یا عدم کارایی بازار تأثیر بسزایی داشته باشد.

کیامهر با اشاره به شرایط اقتصاد ایران تشریح کرد: اقتصاد ایران در معرض خطر رکود تورمی قرار دارد و بخش عظیمی از متغیرهای اقتصادی در شرایط نامناسبی قرار دارند که از آن جمله می توان به بخش خدمات، صنعت و کشاورزی اشاره کرد که در آن‌ها می توان شاهد افت در فروش، صادرات، تولید و موجودی مواد اولیه بود.

ترس از تصمیمات شبانه و شرایط ناپایدار اقتصادی و بلاتکلیفی اقتصاد کشور عامل مهم در عدم سرمایه‌گذاری است و این موضوع باعث می شود که دارایی سرمایه گذاران به سمت بازارهای نامولد و تورمی مانند مسکن حرکت کند

کیامهر افزود: فشارهای تحریمی با تمام تلاش‌هایی که در جهت خنثی سازی آنها انجام شده است بر اقتصاد ایران تأثیر قابل توجهی گذاشته است و نمی توان منکر تأثیر این عوامل شد از سوی دیگر بی اعتمادی سهامداران به بازار سرمایه صرف نظر از دلایل ابتدایی آن، همچنان ادامه داشته است و به نظر می رسد راهکاری برای آن از سوی مسئولین وجود ندارد.

جان بخشی به بازار با تلاش برای تغییر شرایط

این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه روند معاملات بازار نشان می دهد که اقدامات باید به سمت افزایش ارزش معاملات بازار سوق پیدا کند، اظهار داشت: تصمیمات مدیران نیز باید بر مواردی باشد که تأثیرگذاری بیشتری بر این موضوع دارد، کنترل ریسک‌ها و موانع تأثیرگذار بر بازار از جمله وظایفی است که از سمت مدیران اقتصادی کشور به درستی انجام نمی گیرد و باید توجه داشت که تلاش برای تغییر این شرایط می تواند جان تازه ای به بازار و مهم‌تر از آن اعتماد سهامداران بخشد، اکثر سهامداران بر ارزشمندی سرمایه گذاری در بازار واقف هستند و تنها ترس از تصمیمات شبانه و شرایط ناپایدار اقتصادی و بلاتکلیفی اقتصاد کشور عامل مهم در عدم سرمایه‌گذاری است و این موضوع باعث می شود که دارایی سرمایه گذاران به سمت بازارهای نامولد و تورمی مانند مسکن حرکت کند.

کیامهر در نهایت بیان کرد: امیدوارم مدیران سازمان و مدیران اقتصادی دولت، بر نقش مهم بازار سرمایه در خروج از بحران پیش روی اقتصاد ایران واقف بوده و شرایط مناسب را برای ورود سرمایه‌گذاران به این بازار پویا فراهم نمایند.

تأثیر کرونا بر اقتصاد جهانی؛ شوک یا بحران؟

محدودیت‌هایی که ویروس کرونا به تجارت بین چین، ژاپن و کره جنوبی تحمیل کرده، چشم‌انداز سال ۲۰۲۰ را تیره‌تر کرده است

یادداشتی از بهروز شاکری‌فرد: هفته آخر فوریه امسال، بازار سهام نیویورک شاهد نوسانات شدید قیمت و در نهایت از بین رفتن تقریباً سه تریلیون دلار ثروت بود.

گمانه‌زنی‌ها و تردیدها درباره احتمال در پیش بودن یک دوره رکود اقتصادی بسیار است. صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و تعدادی از بانک‌های مرکزی واکنش‌هایی نشان داده‌اند که به این گمانه‌ها مشروعیت می‌بخشند.

به‌رغم تلاش‌های بسیار برای ثبات بخشیدن به روند رشد اقتصادی، واقعیت حاکی از نوسانات دوره‌ای است که در بازه‌های زمانی چندساله (عموماً کمتر از ۱۰ سال) تکرار می‌شود.

اکنون، ۱۱ سال از آغاز چرخه رشد و رکود می‌گذرد و طبیعتاً طولانی شدن این چرخه، گمانه‌زنی‌ها مبنی بر احتمال نزدیک شدن به پایان چرخه (دوران رکود) را قوت بخشیده است. امّا صادر کردن رأی قطعی در این باره می‌تواند بحث برانگیز باشد.

سربازان کره جنوبی در حال ضدعفونی کردن خیابان‌ها

اختصاص ۶۲ میلیارد دلار از طرف دو نهاد مالی جهانی برای مقابله با پیامدهای کرونا

شوک اقتصادی ویروس کرونا (با نام علمی کووید ۱۹) چشم‌انداز رشد اقتصادی چین را به طرز محسوسی کاهش داده و، به تبع آن، نمی‌توان انتظار داشت رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۰ به عدد ۳ درصد (که معمولاً نشانه سلامت تلقی می‌شود) برسد.

امّا خارج از قلمرو اعداد و ارقام، شرایط فعلی را چگونه می‌توان تعبیر کرد؟ آیا کووید ۱۹ می‌تواند یک بحران اقتصادی را رقم بزند؟ اگر شرایط شکننده کنونی بدتر شود، رکود اقتصادی پیشِ رو چه خطراتی در پی خواهد داشت؟

در این یادداشت کوتاه نگاهی گذرا می‌اندازیم به برخی از این پرسش‌ها.

آیا این یک بحران است؟

در مقایسه با آن‌چه در سال ۲۰۰۸ رخ داد (گسترش بی‌اعتمادی به سلامت بانک‌ها و فلج شدنِ تدریجی نظام مالی جهانی، سقوط ارزش سهام در تابستان، اعلام ورشکستگی یکی از مهم‌ترین مؤسسات سرمایه‌گذاری در پاییز، و در نهایت، تزریق ۷۰۰ میلیارد دلار پول نقد به نظام بانکی ایالات متحده آمریکا)، آن‌چه اکنون در حال سپری شدن است، هیچ شباهتی به بحران ندارد؛ بلکه در واقع، توقف تدریجی شاهراه اقتصادی و ایجاد وقفه‌ای در مسیر رشد برای مدّتی نامعلوم است.
امّا طرح این پرسش که آیا در شرایط بحرانی قرار خواهیم گرفت یا خیر، کاملاً بجا و ضروری است.

وقایع چند هفته اخیر تأثیری اجتناب‌ناپذیر بر اقتصاد جهانی خواهد داشت. اُفت صادرات و واردات چین و کاهش فعالیت برخی صنایع خدماتی (مانند حمل و نقل، رستوران‌ها و خدمات مربوط به گردشگری) در برخی کشورها مانند ایران و ایتالیا، و احتمال گسترش تمام این موارد به کشورهای دیگر، به وقوع پیوستن همان چیزی است که تحلیلگران و نظاره‌گران امیدوار بودند رخ ندهد: یک شوک اقتصادی در شرایطی که شاخص‌های مهمی مانند نرخ سرمایه‌گذاری در بسیاری کشورها رو به افول گذاشته بود.

موارد مزبور گویای افزایش احتمال ورود به دورانی از رکود و یا سکون اقتصادی است. امّا تعبیر بحران، به معنی ورود به شرایطی خطرناک و خارج از کنترل که تمام قوای سیستم را برای بازگرداندن شرایط به حالت عادی به خود جلب می‌کند، نه در قالب اقتصادی بلکه در قالب امنیت سلامت شهروندان قابل استفاده است. خساراتِ اقتصادیِ شرایطِ فعلی را نمی‌توان مقدمه‌ای برای بحران اقتصادی تصوّر کرد.

بررسی آسیب‌پذیری اقتصادهای بزرگ

کاهش تولیدات صنعتی کشورهای آلمان و فرانسه، به ترتیب ۳/۵ و ۲/۶ درصد گزارش شده (آمار پایان سال ۲۰۱۹، زمانی که هنوز ویروس کرونا شایع نشده بود). آخرین تخمین‌های موجود حاکی از کوچک شدن اقتصاد ژاپن با نرخ ۶ درصد، و چشم‌انداز کمترین میزان رشد اقتصادی طی ۲۷ سال گذشته برای کشور چین است. افزودن محدودیت‌هایی که شیوع ویروس کرونا به تجارت بین کشورهای چین، ژاپن، و کره جنوبی تحمیل کرده، چشم‌انداز سال ۲۰۲۰ را تیره‌تر می‌کند.

بورس نیویورک

جهش ناگهانی شاخص بورس‌های جهان بعد از یک هفته سقوط

ارگان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) طی روزهای گذشته در مورد احتمال در پیش بودن دوره‌ای از رکود اقتصادی برای اتحادیه اروپا هشدار داد. همزمان، کشور ایتالیا که اکنون (۱۴ اسفند) میزبان بیش از سه هزار بیمار کروناست، در راستای مبارزه با عواقب اقتصادی گسترش ویروس کووید ۱۹، مبلغ ۳/۶ میلیارد یورو را در نظر گرفته، و انتظار می‌رود اقدامات مشابهی توسط بقیه کشورهای اروپایی نیز صورت گیرد.

شرایط در کشور چین طبیعتاً از همه‌جا وخیم‌تر است. مصرف زغال‌سنگ (یکی از منابع مهم انرژی برای چین) کاهشِ تقریباً ۴۰ درصدی داشته و فروش در بخش‌های خودروی سواری، گوشی تلفن همراه، آذوقه و نوشیدنی هم کاهش چشمگیری داشته است. با این اوصاف تردیدی نیست که ویروس کرونا یک شوک اقتصادی تمام‌عیار در مقیاس جهانی وارد کرده است.

خطرات شوک اقتصادی و برخی واکنش‌ها

شرایط اقتصادی فعلی، برعکس بحران مالی سال ۲۰۰۸، سلامت هیچ‌یک از بخش‌ها و یا صنایع را با شک و تردید روبه‌رو نکرده. نیز، توان تولید، میزان دسترسی به مواد خام، شاهرگ‌های اصلی تجارت جهانی، و توانایی تولید علم و فن‌آ‌وری، همه و همه را، بدون لطمه‌ای جدی، بر سر جای خود باقی‌ گذاشته است.

بنابراین، بازگشت به مسیر رشد، پس از عبور از دوران گسترش ویروس کووید ۱۹ و طی کردن دوران قرنطینه، کاملاً عملی است.

آسیب‌های اصلی این شوک اقتصادی، احتمال افزایش نرخ بیکاری در کوتاه‌مدت (به دلیل ناتوانی بازار کار در جذب نیروی کار جدید)، اُفت میزان سرمایه‌گذاری به خاطر بدبینی و عدم قطعیت نسبت به آینده، و نیز از دست رفتن سرمایه‌های انسانی (مرگ بخشی از جامعه) خواهد بود.

بحران کرونا؛ زیان ۵ تریلیون دلاری به بازارهای سهام

در راستای آرامش بخشیدن به جامعه جهانی، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی اعلام کردند که میلیاردها دلار کمک مالی برای کمک به کشورهای فقیر در نظر گرفته‌اند. چهارم مارس، بانک مرکزی کانادا اعلام کرد نرخ بهره بانکی را نیم‌درصد کاهش خواهد داد - اقدامی در جهت آرامش بخشیدن به بازارهای سرمایه و سهام. این تصمیم به دنبال تصمیمی مشابه در کشور همسایه‌اش بود که یک روز قبل اعلام شده بود.

سوم مارس، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا اعلام کرد با توجه به چشم‌انداز نامناسب اقتصادی، نرخ بهره بانکی را کاهش خواهد داد. این تصمیم موافقت و مخالفت طیف گسترده‌ای از اقتصاددانان را در پی خواهد داشت.

برخی، مانند کن راگاف که از مدافعان بانک مرکزی به عنوان نهادی غیرسیاسی تحت نظر تکنوکرات‌هاست، ترجیح می‌دهند مسئولیت اتخاذ سیاست‌های اقتصادی را به عهده کسانی بگذارند که تحت تأثیر تلاطم‌های انتخاباتی قرار نمی‌گیرند (نهادهای غیر دموکراتیک). برخی دیگر، فرصت نئولیبرال‌ها را پایان‌یافته و ابزار مدیریت اقتصاد توسط سیاست پولی را ناکارآمد می‌دانند.

نزاع در میان این دو دسته همچنان داغ است و تحلیلگرانی مانند محمد العریان و بنیامین اپلبام (عضو هیئت تحریریه نیویورک‌تایمز) به‌درستی اشاره می‌کنند که نباید از بانک مرکزی آمریکا انتظار داشت، به واسطه کاهش نرخ بهره بانکی، اقتصاد آمریکا را از رکود نجات دهد.

این نزاع بازتاب‌دهنده نقص در دو ابزار اقتصادی (Monetary Policy & Fiscal Policy)، نحوه دسترسی نهادها به این دو ابزار، و نیز نقص در نحوه پخش شدن مسئولیت استفاده از این دو ابزار بین دولت، بانک مرکزی، و مجلس است: نقصی ساختاری که اتحادیه اروپا نیز از آن رنج می‌برد.

کشور دچار یک بحران بی اعتمادی است/ مردم نیاز به شفافیت دارند/ به دنبال مدیران کارآمد باشیم

کشور دچار یک بحران بی اعتمادی است/ مردم نیاز به شفافیت دارند/ به دنبال مدیران کارآمد باشیم

یک فعال اجتماعی اصلاح‌طلب در رابطه با شفافیت گفت: آنچه که در وضعیت فعلی کشور با آن روبرو هستیم؛ بحث بحران بی‌اعتمادی و فسادهای رخ به وقوع پیوسته در کنار موضوع تحریم‌های اقتصادی و مشکلات تورمی و معیشتی است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ مردم‌سالاری یکی از مباحثی است که افراد زیادی سال‌ها در مورد آن به بحث و گفت‌وگو پرداخته‌اند. در مردم‌سالاری، شفافیت یکی از ابزارهای ضروری در مبارزه با فساد و افزایش بهروری است بنابر این شفافیت را می‌توان یکی از الزامات اساسی حکمرانی خوب نامید که کلید بهره‌وری و کارآمدی نیز محسوب می‌شود.

انحصارطلبی، رانت خواری، سوءاستفاده، باند بازی و سهم‌خواهی‌ها معمولا در سیستمی شکل می‌گیرند که سیستم مدیریتی آن غیرشفاف بوده و فرایندهای آن از دید مردم پنهان است. در سیستم‌های غیرشفاف و ناکارآمد شاهد این موضوع هستیم که افرادی بر صندلی‌های مدیریتی نشسته‌اند که فاقد هرگونه سابقه، فعالیت، توانمندی، تلاش، تجربه، شایستگی و تعهد لازم برای خدمت در مناصب و موقعیت‌ها هستند و به غصب و تعدی و یا وابستگی‌های فامیلی و جناحی و باندی، منصب و موقعیت یا تسهیلاتی را تصاحب کرده‌اند.

یکی از موضوعاتی که سال‌هاست مورد توجه و انتقاد مردم و منتقدان سیاسی اجتماعی قرار گرفته، مسئله غیرشفاف بودن دستگاه‌های مدیریتی کشور است. در همین زمینه با یکی از جوانان شایسته به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

«سعید الله‌بداشتی»، فعال اجتماعی اصلاح‌طلب، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری برنا، در خصوص شفافیت در دستگاه‌های مدیریتی بیان کرد: ما باید در بحث شفافیت به صورت جدی‌تر عمل کنیم چراکه این موضوع بر اساس یکسری آمار و شواهد به‌دست می‌آید. اعتماد سازی دوگانه‌ای که می‌تواند بین ملت و دولت شکل بگیرد، بدون شک از طریق «شفافیت» اتفاق خواهد افتاد.

وی ادامه داد: ما همیشه سعی کرده‌ایم در جهت تقویت پیوند دولت و ملت، از حضور آحاد ملت در عرصه‌های اجتماعی همچون راهپیمایی و انتخابات و . سخن بگوئیم که این اتفاق شایسته، یک روی سکه است و روی دیگر آن، این است که از حقوق ملت بر گردن دولت سخن بگوییم. آنچه که در وضعیت فعلی کشور با آن روبرو هستیم؛ بحث بحران بی‌اعتمادی و فسادهای رخ به وقوع پیوسته در کنار موضوع تحریم‌های اقتصادی و مشکلات تورمی و معیشتی است.

اتفاقاً در چنین شرایطی مسئله «شفافیت و بدون پرده و واضح سخن گفتن با مردم» یکی از نیازهای اصلی مردم ایران است. امروز مسئولان ما باید نه فقط در کلام و که در عمل ملت شریف را محرم خود دانسته و با صراحت لهجه و صداقت بیشتر از آنچه که در کشور رخ می‌دهد با مردم سخن بگویند و به نظر بنده همین رویکرد به افزایش اعتماد عمومی و پای صحنه ماندن مردم منجر خواهد شد.

دستیار مشاور رئیس جمهور اظهار کرد: در حالی که برخی رسانه‌های معاند بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه نظام و بلندگوهای ضد جمهوری اسلامی به‌دنبال ایجاد شکاف و اختلاف روز افزون بین مردم و حاکمیت هستند، بهتر است در داخل یک نگاه استراتژیک به مسئله شفافیت داشته باشیم و به دنبال مدیران کارآمد، سالم و شفاف‌گرا باشیم و آن فرد را به عنوان مدیر موفق ارزش‌گذاری کنیم. افرادی که از شفاف عمل کردن در حوزه مسئولیتی خود هراس ندارند و پیچیده عمل نمی‌کنند.

سعید الله‌بداشتی افزود: ما و افرادی همچون ما که از لزوم جوانگرایی سخن می‌گوئیم و طی سال‌های گذشته به حضور رئیس جمهور و معاون اول و دیگر مسئولین بر لزوم اتخاذ رویکرد جوانگرایی به عنوان یک راهبرد تاکید کرده و می کنیم، عرض می کنم که یکی از مهمترین دلایل این مسأله را جوانگرایی بر مبنای شفافیت می دانیم. چراکه معتقدم شفافیت و صداقت هر مسئول در هر رده‌ای، توسط جوانان توانمند و خلاق و صالح امروز بیش از گذشته نیاز کشور است.

وی بیان کرد: مسئله شفافیت نیاز به خلاقیت دارد. یعنی شما باید در راستای تهیه روندها افرادی را انتخاب کنید که از استعداد بهتری برخوردار باشند و با خلاقیت‌هایی که دارند در راستای شفافیت نیز گام‌های مهمی بردارند. تا خلاقیت وجود نداشته باشد، شما نمی‌توانید از نرم افزارهای جدید برای شفافیت استفاده کنید

الله‌بداشتی با گفتن این مسئله که برای رسیدن به شفافیت ما نیاز به جسارت نیز داریم مطرح کرد: شما از یک شخص محافظه‌کار نمی‌توانید انتظار داشته باشید که در زیر مجموعه خود آمار و ارقام را با شفافیت بیان کند یا روندها و فرایندها را با شفافیت مشخص کرده و نظارت کند. نظارت و شفافیت نیاز به جسارت و خلاقیت دارد که این دو ویژگی در جوان توانمند خلاق و توانمند و پر انرژی ایرانی جمع است.

وی افزود: اگر انتخاب جوانان در مسئولیت ها نیز شفاف نباشد و بر اساس یک توافقاتِ غیرکارشناسی و شفاف صورت گیرد و از جوانان خلاق و تجربه‌مند در انجام وظایف تخصصی بهره نبریم به جوانگرایی نیز خیانت کرده‌ایم. توصیه می‌کنم که مبادا به نام جوانگرایی این رویکرد مهم را به مسلخ ببریم و اصالت آن را به انحراف ببریم.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود؛ امروز می‌توانیم با محوریت قرار دادن مقوله صداقت و شفافیت، چینش مدیران خود را با این پارامتر ارزیابی کنیم. در بخش دولتی، نیمه دولتی و به اصطلاح خصولتی انتصابات و عملکردهای زیر مجموعه و مدیران آن‌ها را دوباره بررسی کنیم و بدون تعارف با مسئولان غیرشفاف قبل از اینکه فاجعه‌ای رخ دهد و افکار عکومی را بحران بی‌اعتمادی در بازار سرمایه جریحه‌دار کند، خودمان برخورد کنیم.

او در ادامه اضافه کرد: اگر ما بتوانیم راهکارهای خود را مبتنی بر شفافیت و صداقت ارائه دهیم و از نقش جوانان در این مهم بهتر استفاده کنیم حتما شفافیت می‌تواند یک ابزار خوبی برای جوانگرایی شود. اما این مسئله را نیز باید ملاحظه کنیم که مساله شفافیت به عوام‌گرایی آلوده نشود.

عضو مجمع نیروهای خط امام با بیان اینکه امروز در مجموعه شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی، شاهد بروز این رویکرد هستیم به طوری که ترکیبی از مدیریت جوانانه و تجربه‌مندانه روی کار آمده‌اند، افزود: مجموعه شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی می‌تواند آینده خوبی را با حضور چهره‌های جوان و تجربه‌مند رقم بزند. آقای دکتر رضوانی‌فر که رزومه و سابقه خوبی در هلدینگ دارویی شستا داشته و امروز در تلاش است تا در مجموعه شستا بتواند با استفاده از تجربیات تجربه‌مندان از یک طرف و بهره‌وری حداکثری از خلاقیت و استعداد جوانانِ نخبه و توانمند، جسارت و خلاقیت و شفافیت‌سازی را در بنگاه بزرگی مثل شرکت سرمایه‌گذاری تامین اجتماعی رقم بزند. موفقیت این رویکرد در این بنگاه بزرگ، موفقیت دولت در شفاف سازی و حرکت رو به جلو است. جایی که امروز محل حساسیت بسیاری از صاحب نظران، فعالان اقتصادی و افکار عمومی است.

سعید الله‌بداشتی تاکید کرد: امروز کلمه شستا به یک اسم حساس در افکار عمومی تبدیل شده و مدیران این مجموعه در تلاش و جستجوی راهکارهای مؤثر و جدید برای افزایش شفافیت و صداقت با بدنه ۴۰ میلیونی تحت پوشش تامین اجتماعی و افکار عمومی هستند. خوشبختانه امروز مدیران جوان در شستا به توفیقات مهمی دست یافته و در این جهت گام‌های خوبی برداشته‌اند. همچنین از نرم افزارها و ابزارهای کارآمد در زمینه شفافیت طراحی، رونمایی و استفاده می‌شود..

این مدیر جوان در رابطه با گام‌هایی که در راستای شفافیت برداشته شده، اظهار کرد: یکی از همین فعالیت‌ها، سامانه جامع نظارت و ارزیابی عملکرد شرکت‌ها و مدیران آن است که ناظران و مسئولان به صورت آنلاین می‌توانند عملکرد تمام شرکت‌های زیر مجموعه شستا را بررسی کرده و امتیاز دهند.

او با تاکید بر این مسئله که ما نیازمند شفافیت‌سازی در فرایندها هستیم، نه فقط دیتاها، بیان کرد: دانستن اسامی و حقوق هیات مدیره همه ماجرا نیست بلکه بخش اصلی این است که ما بدانیم با چه فرایندهایی چه تصمیم‌هایی در شرکت‌ها گرفته می‌شود و سلامت در تصمیم‌گیری‌ها و افزایش سوددهی پروژه‌ها بسیار حیاتی و مبرم است.

الله‌بداشتی در پایان گفت: ما با شفافیت و مدیریت منابع باید فرایندها را بررسی کرده و مشخص کنیم معاملات چه تاثیری بر مجموعه شرکت‌ها دارد.

ضمن اینکه با تأکیدات مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهور بابت اتخاذ این رویکرد در مسئولان، این موضوع باید در پارامترهای عمومی‌تر و سازمان‌های مسئول، بسیار جدی‌تر از گذشته توجه شود و به ضرورت اجتناب ناپذیر شفافیت‌گرایی بنگریم و عملگرایانه‌تر در این حوزه عمل کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.