تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری


بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخش‌های متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیم‌بندی می‌شود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواسته‌های یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوه‌ای مشابه پاسخ می‌دهند. بخش‌بندی بازار کمک می‌کند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان به‌طور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر

نحوه تقسیم سود بین دو شریک

نحوه تقسیم سود بین دو شریک موضوعی است که در این مقاله قصد بررسی آن را داریم.

سود چیست؟ نحوه تقسیم سود بین دو شریک چگونه است؟ دلیل ایجاد کسب و کار بدست آوردن سود است. تعیین دقیق سود به شما کمک می نماید که بتوانید در رابطه با قیمت گذاری محصولات به راحتی تصمیم گرفته و از سلامت مجموعه ی مالی خود مطمئن شوید. ما در مقاله ی زیر به بررسی نحوه تقسیم سود بین دو شریک می پردازیم.

سود چگونه بدست می آید؟

حسابداران برای خویش یک دوره ی مالی مشخص می کنند. این دوره می تواند 1ماهه، 3ماهه یا حتی 1 ساله باشد. مجموع درآمدهای مالی منهای همه ی هزینه ها، سود را می سازد. در حالت کلی، هزینه ها پولی هستند که بابت بدست آوردن درآمد صرف شده اند. هنگامی که درآمد ها بیشتر از هزینه ها باشند سود بدست آوردیم و اگر هزینه ها بیشتر باشد ضرر کرده ایم.

طبق ماده ی 575 قانون، هر کدام از شرکاء نسبت به سهم خویش در سود و ضرر سهیم است. البته این قاعده جنبه ی آمره نداشته و شرکا می توانند سود و ضرر را به روش دیگری مقرر نمایند. این انتخاب در شرکت های تجاری و مدنی می تواند جلوه ی متفاوتی داشته باشد.

روش های تقسیم سود

روش های تقسیم سود عبارتند از:

  • تقسیم سود نسبت به سهم هر یک از شرکا
  • تقسیم سود نسبت به سرمایه ی شرکا در انتهای دوره ی مالی
  • تقسیم سود نسبت به نرخ سود
  • تقسیم سود نسبت به میانگین ساده ی سرمایه ی اولیه و سرمایه ی پایان دوره ی مالی.

شرکا می توانند توافق نمایند که یکی از آن ها سود بیشتری بردارد

در رابطه با نحوه تقسیم سود بین دو شریک باید گفت: طبق ماده ی 575 از قانون، شرکا می توانند توافق نمایند که یکی از آن ها سهم زیادتری را در مقابل عملی دریافت نمایند. این در حالی است که ضرر بیشتر را نمی توان به آن ها تحمیل نمود.

بد نیست بدانید که در شرکت های مدنی، هریک از شرکاء نمی توانند سود بیشتری را بردارند، مگر در مقابل کاری از طرف شریک. این در حالی است که شرکاء در شرکت های تجاری می توانند با همدیگر در گذاشتن سهم زیادتر توافق نمایند. البته تقسیم سود نباید طوری باشد که سود طرف مقابل صفر یا در حد صفر شود. چرا که شرکت در سود یک شرط اساسی است.

سود در سرمایه گذاری چگونه محاسبه می‌شود؟

محاسبه سود در سرمایه گذاری - مدیریت ثروت مانو

برای هر سرمایه‌گذار، مهمترین معیار عملکرد، بازگشت سرمایه (ROI) یا سود در سرمایه گذاری است به این معنی که با صرف چه هزینه‌ای، ثروت خود را بیشتر می‌کنند. در ادامه به صورت کامل به نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری می‌پردازیم.

سود در سرمایه گذاری و بازار بورس

به بیان بسیار ساده تفاوت قیمت خرید و فروش به عنوان سود و زیان در نظر گرفته می‌شود. اما در این تعریف، هزینه‌ها به صورت کلی در نظر گرفته نشده‌اند. برای محاسبه سود سهام باید کارمزد کارگزاری، کمیسیون و مالیات (صندوق‌های سرمایه‌گذاری معاف از مالیات است) را در نظر بگیرید.
فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از یک شرکت را با قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدید، پس در ابتدا ۱ میلیون تومان هزینه کردید. با گذشت زمان و رشد این سهام، قیمت هر عدد سهم به ۵۰۰۰ تومان و سرمایه شما به 5 میلیون تومان می‌رسد.
با تفریق این دو عدد به مبلغ ۴ میلیون می‌رسیم اما این عدد سود ناخالص است و باید کارمزد کارگزاری و مالیات را کم کنیم که تقریبا 1.5 درصد ارزش خرید و فروش می‌شود. به طور مثال اگر فرض کنیم ۷۰ هزار تومان کارمزد پرداخت شده، و هزینه دیگری نداشته‌اید، سود شما از این معامله ۳ میلیون و ۹۳۰ هزار تومان خواهد بود.
شما به تقسیم این عدد به تعداد سهم، می‌توانید میزان سود بدست آمده در ازای هر سهم را نیز محاسبه کنید.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه معیار مالی است که به سرمایه گذار اجازه می‌دهد سطح موفقیت مالی خود را با مقایسه نسبت سود کل تولید شده به هزینه سرمایه‌گذاری اندازه‌گیری کند. از ROI می‌توان برای تعیین میزان سرمایه‌گذاری فردی یا مجموعه‌ای از سرمایه‌گذاری‌ها استفاده کرد.
سرمایه‌گذاری ممکن است روی افزایش دانش شما از طریق شرکت در دوره‌ها، کارگاه‌ها، دانشگاه و غیره تمرکز داشته باشد. شما می‌توانید با هدف ایجاد بازدهی و سود باکیفیت، روی افزایش سطح مهارت‌ها یا دانش خود متمرکز شود تا به هدف خود دست یابید و همزمان با انتخاب ابزارهای مناسب سرمایه‌گذاری (پیشنهاد می‌شود در ابتدا، سرمایه‌گذاری غیرمستقیم انتخاب شود) روی افزایش دارایی‌های مالی مانند پول نقد، سهام و املاک نیز سرمایه‌گذاری کنید.
از نرخ بازگشت سرمایه می‌توان به عنوان معیار جذابیت مالی قبل از سرمایه‌گذاری یا هنگام فروش دارایی برای تعیین درصد سود استفاده کرد. همه سرمایه‌گذاری‌ها ثمربخش نیستند، بنابراین میزان سود می‌تواند بر اساس قیمت خرید و فروش سرمایه‌گذاری مثبت یا منفی باشد.
اگرچه میزان بازگشت سرمایه به درک بازدهی حاصل از سرمایه‌گذاری شما کمک می‌کند، اما ارزش زمانی پول، یا بازدهی بر اساس مدت زمانی که سرمایه گذاری انجام شده است، را در نظر نمی‌گیرد. با محاسبه درصد بازده سرمایه گذاری، در مجموع سود، یا زیان به عنوان درصدی از کل سرمایه به صورت سود یا زیان نشان داده می‌شود. اگرچه ROI یکی از روش‌های محاسبه بازگشت سرمایه است، اما به صورت کلی دو روش معمول برای محاسبه سود در سرمایه گذاری وجود دارد.

نحوه محاسبه سود در سرمایه گذاری بر اساس نرخ بازگشت سرمایه

نرخ بازگشت سرمایه به روش‌های مختلفی محاسبه می‌شود. در ادامه دو روش محاسبه ROI ارائه شده است. از آنجایی که در اکثر روش‌ها از املاک و مستغلات به عنوان یک وسیله درآمد منفعل نام برده می‌شود، ما به یک مثال در مورد سرمایه گذاری در املاک و مستغلات نگاهی می‌اندازیم.
روش اول
یکی از راههای موثر محاسبه ROI استفاده از این فرمول است

ROI = بازده خالص تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد

مراحل زیر را هنگام استفاده از این فرمول در نظر بگیرید

۱. بازده خالص سرمایه گذاری را مشخص کنید

فرض کنید یک خانه تک واحدی را به قیمت ۳۰۰ میلیون تومان خریداری کرده‌اید. یک سال بعد، به دلیل تقاضای زیاد و عرضه پایین، توانستید همان خانه را با ۶۰ میلیون تومان افزایش به قیمت ۳۶۰ میلیون تومان بفروشید. فرض کنید ۵ درصد ارزش فروش ملک (۲.۵ درصد برای هر طرف) یا ۱۸ میلیون تومان پرداخت می‌کنید. همچنین درصدی را باید بابت هزینه‌های تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری اداری و انتقال سند پرداخت کنید؛ با فرض در نظر گرفتن 3 درصد، ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان نیز اینگونه کسر می‌شود. همچنین احتمالا باید ۲۵ درصد نیز بابت مالیات و عوارض شهرداری خرج کنید، که ۱۵ میلیون تومان دیگر نیز اینجا هزینه می‌کنید. ممکن است هزینه‌های دیگری نیز متحمل شوید که برای ساده بودن مثال، آنها را در نظر نمی‌گیریم.
(توجه داشته باشید که تمام اعداد بر اساس فرض مشخص شده‌اند و هزینه‌ها ممکن است بالاتر یا پایین‌تر باشد)
با اطلاعات ارائه شده، بازده خالص سرمایه اینگونه محاسبه می‌شود
ابتدا از ۳۶۰ میلیون تومان، ۳۰۰ میلیون (هزینه اولیه خانه) و سپس از ۶۰ میلیون تومان تمام خرج‌ها را کم می‌کنیم که ۱۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باقی می‌ماند.

۲. تعیین هزینه سرمایه گذاری

فرض کنید شما ۳۰۰ میلیون تومان هزینه خرید خانه در آن زمان از طریق وام مسکن با ۲۰ درصد سرمایه اولیه یا ۶۰ میلیون تومان خریداری کرده‌اید، بنابراین هزینه سرمایه گذاری شما در اینجا ۶۰ میلیون تومان خواهد بود.

۳. تقسیم سود خالص بر هزینه سرمایه گذاری ضرب در ۱۰۰ درصد

آخرین مرحله این است که بازده خالص سرمایه گذاری ۱۶ میلیون و دویست هزار تومانی خود را از مرحله ۱ بر هزینه سرمایه گذاری ۶۰ میلیون تومانی مرحله ۲ تقسیم کنید و اعشار را در ۱۰۰ درصد ضرب کنید تا ROI خود را در قالب درصد دریافت کنید.

نتیجه ۲۷ درصد خواهد بود.
روش ۲
یکی دیگر از روشهای موثر محاسبه ROI، روش زیر است:

ROI = (ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری x ۱۰۰٪

سخن پایانی

محاسبه سود سرمایه گذاری فقط به فرمول های بالا محدود نمی‌شود و روش‌ها و ابزارهای زیادی وجود دارد. بسیاری از اپلیکیشن‌های سرمایه گذاری در بورس این امکان را برای شما فراهم می‌کنند، که سود خود را مشاهده کنید.

همانگونه که گفته شد، ابزارها و روش‌های زیادی برای سرمایه‌گذاری وجود دارد. نکته‌ای که نباید فراموش شود این است که سرمایه‌گذاری کاملا یک مهارت تخصصی است. سامانه مدیریت ثروت مانو، این امکان را فراهم کرده است که افراد با هر سطح از دانش مالی، بدون نیاز به صرف زمان بابت تحلیل اخبار و فاکتورهای اقتصادی، متناسب با درجه ریسک‌پذیری خود، بهترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری را انتخاب کنید.

0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !

0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !

در واقع و بطور کلی، هر دارایی دارای یک ارزش است. یکی از معضلات اصلی خیلی از سرمایه‌گذاران، تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت است. با یادگیری نحوه ارزش‌گذاری یک شرکت، شما می‌توانید به راحتی بر روی آن دارایی سرمایه گذاری نمایید. این ارزش در شرکت‌های بورسی نیز بسیار متداول است.

ارزش ذاتی شرکت

ارزش ذاتی سهام یک شرکت، در واقع میزان جریانات نقدی شرکت در زمان حال است که آینده شرکت را رقم خواهد زد. یکی از عوامل تاثیر گذار در ارزش ذاتی شرکت، سود مورد انتظار برای سال‌های آتی است. همچنین شما می‌توانید با مطالعه صورت‌های مالی شرکت و رویکرد هیئت مدیره، چشم انداز سهام را مورد بررسی قرار دهید و به خرید یا عدم خرید آن با چشم بازتری نگاه کنید. در ادامه سعی شده است تا بصورت خلاصه، روش‌ها و فرمول محاسبه ارزش شرکت را بررسی کنید.

روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس

محاسبه در اساس نسبت P/E

یکی از فاکتورهای مهم در این زمینه، توجه به P/E یک شرکت در تابلوی معاملاتی است. همواره این نکته را مدنظر قرار دهید که قیمت سهام حول ارزش ذاتی نمی‌چرخد و عوامل زیادی در این زمینه کمک کننده خواهند بود. مقاله ای تحت عنوان " P/E چیست؟ " وجود دارد که می‌توانید برای اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کنید. اگر قصد انتخاب یک سهام مناسب برای خرید را دارید، در ابتدا توجه کنید که حتما P/E شرکت از هم گروه‌های خودش کمتر باشد.

روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس

بطور مثال اگر P/E یک سهم 10 است و P/E میانگین گروه 12 است، این سهم مناسب خواهد بود. فاکتور دیگر در این زمینه این است که حتما توجه کنید که P/E شرکت منفی نباشد. منفی بودن به این معنا است که شرکت سودده نیست و زیان ساخته است. پس بصورت خلاصه باید گفت که هر چه P/E شرکت کمتر از 10 باشد و به عدد 1 نزدیکتر باشد، یعنی در زمان حال، دارای حباب نیست.

راهکار سازمان بورس بر اساس TTM

اگر به سایت tsetmc.com مراجعه کنید. متوجه خواهید شد که در کنار پی بر ای، ttm هم آمده است. این بدین معنی است که این نسبت بر اساس 12 ماهه گذشته سهم بررسی شده است. اما ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ttm چه مزیتی دارد؟ در پاسخ به این سوال می‌توان گفت که اگر شما مفروضات 12 ماهه گذشته سهم را جلوی خود بگذارید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، به راحتی می‌توانید سود سال بعد سهم را متوجه شوید. و بر همین اساس بازده سهام را بررسی نمایید. در همین تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری راستا می توانید از مقاله " نحوه محاسبه بازده سهام " نیز استفاده نمایید.

در پایان سال 99، سازمان بورس شرکت‌ها را موظف کرد که بر اساس پیش بینی سال بعد، سود پیش بینی شده را بازگو کنند. این گزاره موجب خواهد شد تا ریسک‌ها توسط شرکت محاسبه شود و سپس سود را در نظر بگیرد. این کار به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد که کم ریسک ترین حالت برای سودآوری شرکت را مورد توجه قرار دهند.

رویکرد ترازنامه‌ای

در این رویکرد، ارزش دارایی‌های مشهود و فیزیکی شرکت مدنظر است. همچنین این مدل، رویکرد پیشرفته‌ای هم دارد که بر اساس آن، دارایی‌های نامشهود نیز در فرمول محاسبه ارزش شرکت، مدنظر قرار می‌گیرد. بصورت کلی دو مدل در زیر مجموعه رویکرد ترازنامه‌ای قرار می‌گیرند.

  1. روش محاسبه ارزش خالص دارایی‌ها (NAV)
  2. روش ارزش دفتری تعدیل شده

نحوه محاسبه NAV

نحوه محاسبه NAV

در ابتدا برای فرمول محاسبه ارزش شرکت، سعی شد تا نسبت P/E مدنظر قرار گیرد. اما این نکته را همواره مدنظر قرار دهید که این نسبت برای سهام‌های در زیر مجموعه گروه سرمایه‌گذاری، مورد توجه قرار نمی‌گیرند و شما باید برای این دسته از شرکت‌ها، به محاسبه NAV روی بیاورید. اگر شما این دارایی‌های شرکت که در زیر آمده است را جمع کنید و در نهایت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید، NAV را محاسبه کرده‌اید.

(حقوق صاحبان سهام + ذخیره کاهش ارزش دارایی‌ها + ارزش افزوده پرتفوی بورسی+ سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه + ارزش افزوده پرتفوی غیربورسی)

حالا ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که هر کدام از فاکتورهای بالا را چگونه محاسبه کنیم؟ در پاسخ به سوال شما، در ادامه سعی شده است تا هر کدام را بصورت خلاصه توضیح دهیم. اما پیشنهاد میکنتیم جهت افزایش اطلاعات در این زمینه مقاله " p/nav در بورس چیست " را مطالعه نمایید.

حقوق صاحبان سهام

برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، به تارنمای کدال مراجعه کنید و آخرین ترازنامه شرکت را باز کنید. در سطری تحت عنوان حقوق صاحبان سهام، قادر خواهید بود تا ارزش را یادداشت کنید.

ارزش افزوده پرتفوی بورسی

در ابتدا به سایت کدال مراجعه فرمایید و به‌روزترین پرتفوی شرکت را از آن‌جا استخراج نمایید. در این بخش سرمایه گذاری‌های بورسی، نام شرکت‌هایی که در تملک هستند به علاوه تعداد سهام آن‌ها و حق تقدم‌هایشان قابل بررسی است. سعی کنید تمام آن‌ها را با دقت محاسبه کنید تا بتوانید به راحتی ارزش پرتفوی بورسی را حساب کنید. پس از آن به تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید و اسامی شرکت‌های زیر مجموعه را جستجو کنید تا قیمت هر سهم را به دست آورید. حالا می‌توانید بهای تمام شده را محاسبه کنید. همچنین نحوه نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت (غیر بورسی شرکت) نیز به همین منوال خواهد بود.

رویکرد نسبی

همانطور که از اسم رویکرد نسبی مشخص است، زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که جریانات نقدی تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری شرکت یا ناو را نتوان بصورت دقیق محاسبه کرد. هدف از طرح این رویکرد، این است که بتوان شرکت مورد نظر را با هم گروهی‌هایش مقایسه کرد. ضرایبی در این زمینه مورد نظر است که در ادامه آورده شده است. این رویکرد کمک شایانی به سرمایه گذاران می‌کند که برای محاسبه هر شرکت، چگونه ارزش گذاری را صورت دهند. بطور مثال برای نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت یا یک بانک، نسبت ارزش بازار به حجم سپرده‌ها مورد نظر قرار می‌گیرد و شما می‌توانید هر بانکی که نسبت کمتری داشت را مورد نظر خود قرار دهید.

نسبت تعریف کاربرد
P/E ارزش بازار به سود خالص شرکت شرکت های تولیدی
MV/BV ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت شرکت های تازه تاسیس
MV/S ارزش بازار به فروش شرکت شرکت های تولیدی
MV/C ارزش بازار به ظرفیت تولید شرکت های تولیدی و فرآیندی همانند سیمان و پتروشیمی
MV/N ارزش بازار به تعداد مشتریان شرکت های خدماتی و شرکت های اینترنتی
MV/NOPAT ارزش بازار به سود خالص عملیاتی شرکت های تولیدی
MV/FCF ارزش بازار به جریان نقد ازاد شرکت های تولیدی
MV/D ارزش بازار به حجم سپرده بانک ها

رویکرد تنزیلی

یکی از مهم‌ترین رویکردها در فرمول محاسبه ارزش شرکت، توجه به رویکرد تنزیلی است. در این روش، شما با محاسبه جریانات نقدی شرکت، ارزش گذاری را صورت می‌دهید و تصمیم به خرید یا عدم خرید آن می‌گیرید. در ادامه سعی شده است تا جدولی بر اساس نوع جریانات نقد آورده شود.

نماد نام نوع جریانات نقد نرخ تنزیل کاربرد
FCF جریان نقد آزاد جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت متوسط موزون هزینه سرمایه پروژه‌ها و شرکت‌های تولیدی
EP سود اقتصادی سود اقتصادی متوسط موزون هزینه سرمایه شرکت‌های تولیدی
APV ارزش فعلی تعدیل شده جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت غیر اهرمی ساختار سرمایه متغییر است
ECF جریان نقد سهامداران جریان نقد آزاد سهامداران هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی ارزش گذاری موسسات مالی
RI سود مازاد عایدات مازاد بر نرخ بازده مورد انتظار سهامداران هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی در مواردی که FCF شرکت در دوره پیش بینی شده منفی باشد
DDM تنزیل سود نقدی سود تقسیمی هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی شرکت‌های بالغ و با سیاست تقسیم سود ثابت و مشخص

در میان روش‌های بالا، روش FCF یا جریانات نقدی، بهترین روش است و معمولا میان سرمایه‌گذاران محبوب است. منظور از جریانات نقد آزاد، آن بخش از درآمد شرکت است که به ذی‌نفعان و زیر مجموعه‌های شرکت تعلق بگیرد. بر همین اساس شرکت در طی سالیان متمادی، سعی کند که نرخ سود تقسیمی ثابتی را داشته باشد. اما متاسفانه در ایران، کمتر شرکتی پیدا می‌شود که چنین سیاستی را مدنظر قرا دهد و معمولا ثبات زیادی در تقسیم سود نقدی ندارند. این تقسیم بندی سود از طریق افزایش سرمایه ها قابل دسترس می باشد که پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقاله " افزایش سرمایه چیست؟ + 9 دلایل افزایش سرمایه " آگاهی بیشتری در این زمینه کسب نمایید.

معمولا روش‌های زیادی در محاسبه ارزش شرکت وجود دارد. بر همین اساس سعی شده است تا 4 روش جدید در این زمینه را بازگو کنیم. در ابتدا سعی شد تا تعریفی از ارزش شرکت را داشته باشیم تا بصورت کلی با آن آشنا شوید. در ادامه نیز روش‌های محاسبه ارزش شرکت را برایتان آوردیم. اگر قصد یادگیری نحوه محاسبه ارزش بنیادی یک شرکت را دارید به مطالب بالا توجه فرمایید.

بورس بهترین گزینه سرمایه‌گذاری

در معاملات نخستین روز کاری تیر‌ماه سهامداران بورس تهران شاهد کاهش هیجان در طرف تقاضای سهام بودند و روند طبیعی داد و ستد‌ها با افزایش نیم‌درصدی شاخص کل در نهایت به پایان رسید.

بورس بهترین گزینه سرمایه‌گذاری

در معاملات نخستین روز کاری تیر‌ماه سهامداران بورس تهران شاهد کاهش هیجان در طرف تقاضای سهام بودند و روند طبیعی داد و ستد‌ها با افزایش نیم‌درصدی شاخص کل در نهایت به پایان رسید. بر این اساس با نگاهی به سایر بازار‌‌های موازی بورس مشاهده می‌شود که سکه و طلا نسبت به روز کاری گذشته با افزایش قابل ملاحظه‌یی همراه شدند و در طرف مقابل نرخ دلار نیز در بازار‌های غیررسمی نوسان اندکی را در محدوده 7300 تومان تجربه کرد. در همین حال اغلب صاحب‌نظران بازار‌ سرمایه بر این نکته که بورس همچنان بهترین گزینه سرمایه‌گذاری نسبت به سایر بازار‌های مالی کشور است، تاکید دارند چرا که با ورود نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد و تزریق آن به صنایع و شرکت‌ها به‌طور قطع افزایش سود‌آوری در قیمت سهام را برای سرمایه‌گذاران به همراه خواهد داشت. از طرفی افزایش میزان اشتغال و تولید دیگر پیامد سرمایه‌گذاری در بازار سهام در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی لحاظ می‌شود. بر این اساس افزایش نرخ ارز و پیش‌بینی سودآوری صادراتی‌ها در تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری کنار وضعیت مطلوب بنیادی اغلب صنایع بورسی و افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در بازار‌های غیرمولد می‌تواند نوید‌دهنده روز‌های پررونقی در بورس تهران باشد. در همین رابطه محمدرضا پورابراهیمی‌داورانی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس معتقد است که رشد شاخص بورس عمدتا ناشی از تغییرات قیمت دارایی پایه شرکت‌های بورسی بوده که در این رابطه رشد نرخ ارز تاثیرگذار بوده است. نماینده کرمان و راور در مجلس گفت: تغییرات قیمت دارایی پایه شرکت‌های بورسی روی ترازنامه شرکت‌ها موثر بوده و به مانند بحث تجدید ارزیابی است و با رشد نرخ ارز، تقاضا برای خرید سهام نیز رشد می‌کند. به گزارش خانه‌ملت رییس کمیسیون اقتصادی مجلس یادآور شد: افزایش پیش‌بینی سودآوری برای شرکت‌های صادراتی نیز در رشد شاخص بورس تاثیرگذار بوده، چراکه صادرات بر اساس دلار با نرخ جدید انجام می‌شود، البته در موضوع محاسبه لحاظ نرخ دلار دولتی یا آزاد مهم است. به‌طور طبیعی موضوعات مذکور در رشد شاخص بورس تاثیر داشته است.

وضعیت مطلوب بنیادی

از سوی دیگر مصطفی حقیقی‌مهمانداری عضو شورای عالی بورس، بازار سرمایه را امن‌ترین گزینه برای سرمایه‌گذاری در شرایط امروز اقتصاد کشور دانست و گفت: رشد بازار سرمایه به دنبال رشد سایر بازارها و افزایش تورم آغاز شده است. وی با اشاره به اینکه طبق آمار بانک مرکزی نقدینگی در کشور افزایش نیافته است، گفت: با این حال وضعیت اقتصادی و تورم به گونه‌یی است که جامعه در شرایط «فرار از پول» قرار گرفته، چراکه ارزش پول ملی کم و قدرت خرید کاهش یافته است. به گزارش سنا، حقیقی‌مهمانداری هجوم مردم برای خرید کالاهای ارزشی مثل سکه، طلا و ارز را به دلیل کاهش ارزش پول ملی دانست و اظهار داشت: هرچند بازارهای غیرمولد گزینه اول ورود نقدینگی‌ها پس از کاهش پول ملی بوده اما بازار سهام در این شرایط بهترین گزینه سرمایه‌گذاری است. این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه در شرایط «فرار از پول»، نقدینگی‌ها تبدیل به ارز، سکه و ملک شدند، گفت: کاهش ارزش پول ملی مهم‌ترین دلیل این اتفاق است. عضو شورای عالی بورس ورود نقدینگی به بازارهای سفته‌بازانه را باعث ایجاد تلاطم در اقتصاد دانست و تاکید کرد: بر همین اساس بازار سرمایه بهترین محل برای هدایت این سرمایه‌ها در شرایط فرار از پول است. وی با اشاره به اینکه اکثر سهام بازار سرمایه از وضعیت بنیادی خوبی برخوردارند، تاکید کرد: در حال حاضر گزینه‌های خرید در بازار سرمایه بسیار زیاد است، البته این خرید‌ها باید با مطالعه و تحلیل باشد، صورت‌های مالی و دورنمای صنایع باید قبل از خرید سهام بررسی شود. حقیقی‌مهمانداری با تاکید بر اینکه سبدی از صنایع بزرگ و تاثیرگذار بر اقتصاد در بازار سرمایه حاضر هستند، اظهار داشت: به عنوان مثال رونق بازار مسکن بخش قابل توجهی از صنایع بازار سرمایه را با رشد مواجه می‌کند به همین دلیل خرید سهام شرکت‌های این صنعت می‌تواند برای سرمایه‌گذاران بازدهی به همراه داشته باشد. بسیاری از صنایع بازار سرمایه مثل فولاد، سیمان و آلومینیوم وابسته به صنعت ساختمان هستند، بر همین اساس زمانی که این صنعت با رونق مواجه می‌شود چندین صنعت بزرگ مرتبط و اقتصاد کشور متاثر خواهد شد.

ریسک بازارهای غیرمولد

وی به سایر صنایع بزرگ و تاثیرگذار بازار سرمایه اشاره کرد و گفت: هر چند بازار سرمایه در شرایط خوبی قرار دارد و اکثر صنایع و سهام بازار کم ریسک و با چشم‌انداز بازدهی مثبت هستند اما سرمایه‌گذاران پیش از خرید هر سهمی باید تک‌تک متغیرهای تاثیرگذار بر سهم و صنعت را بررسی کنند و در شرایط صعودی بازار اسیر هیجان نشوند و دنباله‌روی از صف‌های خرید نکنند. عضو شورای عالی بورس درباره تاثیر رشد نرخ ارز بر بازار سرمایه و لزوم هدایت نقدینگی‌ها از این بازار غیرمولد به سمت بازار سرمایه گفت: افزایش نرخ ارز باعث جذب بخشی از سرمایه‌ها شد، چراکه افزایش‌ها در این بازار بسیار سریع بود و حتی اعلام نرخ رسمی دولتی هم نتوانست مانع این رشد شود تا جایی که امروز در کنار نرخ دولتی حتی برخی رسانه‌های رسمی، نرخ غیردولتی و بازار سیاه را اعلام می‌کنند. وی با تاکید بر اینکه هنوز بخشی از نقدینگی‌ها در بازار ارز مانده است اما نباید ریسک‌های آن را فراموش کرد، گفت: در این مورد می‌توان به بازار سکه اشاره کرد که هفته گذشته شاهد رشد آن بودیم، اما در فاصله زمان کوتاهی در مسیر نزولی قرار گرفت و چنین ضررهایی به‌طور قطع در بازار ارز نیز وجود دارد. حقیقی‌مهمانداری با اشاره به ریسک‌های بازارهای غیرمولد اظهار داشت: در شرایط فعلی بازار سرمایه بهترین و کم‌ریسک‌ترین گزینه سرمایه‌گذاری است، مشروط به اینکه افراد با تحلیل صحیح سرمایه‌گذاری کنند تا از رشد‌های این بازار منتفع شوند.

افزون بر این فردین آقابزرگی کارشناس بازار سهام با اعتقاد به اینکه نوسان ذات بازار سرمایه است، گفت: حس ناشی از بی‌ثباتی در تصمیم‌ اقتصادی به‌طور خودکار مردم را به فکر حضور در بازارهای موازی نسبت به بازار سرمایه که کمتر از بازار ارز و سکه رشد کرده، انداخته است. وی پیرامون آخرین وضعیت بازار سهام و احتمال خروج نقدینگی از آن با تداوم نوسان بازارهای موازی گفت: برآیند اتفاق‌های رخ داده در بورس تهران و محوریت آن ناشی از اصلاح سطح عمومی قیمت‌ها در بازار سرمایه است. لحاظ کردن میزان افزایش نرخ ارزها در اقتصاد کلان فارغ از بحث افت ارزش پول ملی باعث شده تا بازار سرمایه مورد توجه قرار گیرد. به گزارش فارس، وی با اعتقاد به اینکه نوسان ذات بازار سرمایه است، یادآور شد: روند سینوسی نماگرها در بازار سهام هم ‌اکنون طبیعی بوده و افزایش یا کاهش‌های پرشتاب چندان خوشایند این بازار نیست. به اعتقاد وی وضعیتی که در حال حاضر برای بازار سرمایه رخ داده، ناشی از اصلاح قیمت‌ها در معاملاتی است که قابلیت نقدشوندگی بسیار مناسب در مقایسه با سایر بازارها دارند، از طرفی لزوم جبران عقب‌ماندگی نسبت به بازدهی سایر بازارها در بورس و از طرفی زمزمه‌هایی مبنی بر قابلیت معامله اظهارنامه‌های صادراتی که بر اساس آن شرکت‌ها می‌توانند ارز خود را با تکیه بر قیمت بازار آزاد به فروش برسانند، باعث شده که ورود به بازار سهام برای سرمایه‌گذاران مورد توجه قرار گیرد. به گفته وی در صورت عملیاتی شدن قانون جدید اظهارنامه‌های صادراتی، شبهه الزام ثبت ارز صادراتی شرکت‌ها در سامانه نیما و ضرر ناشی از فروش 4200تومانی آن از بین خواهد رفت. مدیرعامل و عضو هیات‌مدیره شرکت کارگزاری بانک دی از تداوم جریان نقدینگی در بورس سخن گفت و افزود: اصلی‌ترین دغدغه سرمایه‌گذاران در بازار ارز و سکه نقد کردن این دارایی‌ها یا نگهداری آنها و همچنین غیرمتشکل بودن این بازارهاست. آقابزرگی ادامه داد: روند بازار سهام هم ‌اکنون طبیعی بوده و با توجه به بازدهی حدود 12درصدی بازارهای موازی اما بورس به تازگی تحرک و شادابی دوباره به دست آورد. برآیند سمت و سوی حرکت نماگر‌های بورسی حاکی از تداوم شیب ملایم صعودی قیمت‌ها بوده و به نظر می‌رسد، فارغ از تغییرات سیاسی و اقتصادی بازدهی 50درصدی را نسبت به ابتدای سال 97 حداقل تا زمستان امسال بر جای گذارد.

سرمایه‌گذاری بدون محدودیت

وی در برابر این پرسش که چگونه می‌شود 50 نفر هر یک با در اختیار داشتن 300میلیارد تومان پول نقد می‌توانند 7300سکه طلا را پیش‌خرید کنند، اما هنوز به بازار سرمایه اعتماد پرقدرتی وجود ندارد و پول سرگردان میل به گرایش به سایر بازارهای موازی و غیر مولد دارد، گفت: انتظار از تغییرات یک‌باره در تصمیم‌های اقتصادی از جمله تعدیل نرخ سود سپرده و گواهی سپرده در بازار پول یا انتشار گواهی معاملات سکه همزمان با پیش‌فروش سکه از جمله تغییراتی است که باعث شده حس ناشی از بی‌ثباتی در تصمیم‌های اقتصادی به‌طور خودکار مردم را به فکر حضور در بازارهای موازی و غیرمتشکل نسبت به بازار سرمایه که کمتر از بازار ارز و سکه رشد کرده بیندازد. به گفته آقابزرگی به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای موازی از جمله نقدشوندگی بالا و همچنین متشکل و تحت نظارت بودن آن می‌تواند ریسک سرمایه‌گذاران را نسبت به سایر بازارها به شدت کاهش دهد. به باور وی در بازار سرمایه محدودیت برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد، ولی در بازار سکه و ارز محدودیت وجود دارد.

رابطه جنگ تجاری و صنایع پیشرو

این کارشناس بورسی تاکید کرد: انگیزه سرمایه‌گذاری در بورس در حالی ایجاد شده که جریان نقدینگی از محل بازارهای با بازدهی کمتر از 25درصد آغاز شده است که یا می‌تواند بازار با اوراق درآمد ثابت یا بازار پول و سپرده باشد. موضوع سرمایه‌گذاری در بورس به معنی این نیست که ارز و سکه به نقطه سقف قیمت‌ها رسیده و نقدینگی از آنجا خارج و به سمت بورس می‌رود. این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه نقدینگی در بازارهای غیرمتشکل و غیرقانونی به سرعت نمی‌تواند قابلیت نقدشوندگی داشته باشد، افزود: در حال حاضر شاید بازدهی 25درصدی در فضای اقتصادی نسبت به آنچه انتظار می‌رود، ارزش روز دارایی‌ها باید مطابق واقعیت امروز حرکت داشته باشند، برای سرمایه‌گذار مطلوب نیست، بر این اساس سرمایه‌ها به سمت بازار سهام حرکت می‌کند.

آقابزرگی صنایع پربازده بورسی را صنایع ارزآور و شرکت‌های صادرات‌محور عنوان کرد و افزود: جنگ تجاری میان امریکا و چین و برخی کشورهای اروپایی می‌تواند صنایعی که منطبق با نرخ‌های جهانی کالاهای پایه و نفت هستند، از جمله پالایشی‌ها، پتروشیمی، فلزات اساسی و معدنی‌ها را جزو صنایع پیشرو بازار سهام قرار دهد، منتها در بازار سهام به دلیل مرتبط بودن گروه‌ها، حرکت صنایع به‌طور همگن است. وی تصریح کرد: سرمایه‌گذاری در بخش مسکن برای آن دسته از شرکت‌ها و صنایعی که به عنوان سبد سرمایه‌گذاری آنها تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری محسوب می‌شود، می‌تواند گزینه سودآوری برای سرمایه‌گذاران باشند، از جمله این صنایع می‌توان به سهام بانک‌هایی اشاره کرد که درآمد حاصل از املاک و مستغلات در صورت‌های مالی آنها از شناسایی درآمدهای مناسبی حکایت دارد.

بخش بندی بازار (تقسیم بازار)

بخش بندی بازار

بخش‌بندی بازار Market Segmentation فرایند تقسیم یک بازار ناهمگن به بخش‌های همگن برای انتخاب بخش هدف می‌باشد. در واقع تقسیم بازار به فرایندی گفته می‌شود که طی آن بازار هدف محصول یا خدمت، به گروه‌هایی متجانس از مشتریان تقسیم می‌شود. در هر گروه مشتریانی قرار دارد که رفتارهای خرید مشابهی از خود بروز می‌دهند.

یکی از عوامل بسیار مهمی که منجر به افزایش توجه به تقسیم بازار در استراتژی بازاریابی سازمان، افزایش رقابت و تعداد رقبا است. در اکثر موارد، کل بازار بالقوه برای محصول بیشتر از حد متنوع یا ناهمگن است که به عنوان یک بازار هدف در نظر گرفته شود. تقسیم بازار فرآیندی است که از طریق آن کل بازار بالقوه برای یک محصول به بخش‌ها یا اجزاء کوچکتری تقسیم می‌گردد.

تقسیم بازار هسته مرکزی استراتژی بازاریابی است. استراتژی بازاریابی شامل گزینش بازار هدف و توسعه و تدوین برنامه بازاریابی موثر برای موفقیت در بازار هدف می‌باشد. از این رو بخش‌بندی بازار روندی برای تشخیص و تفکیک ویژگی‌های خریداران است جهت انتخاب بازارهایی که سازمان می‌خواهد یا می‌تواند محصولات و خدماتش را به آن عرضه کند. همچنین طراحی محصولات و برنامه‌های بازاریابی برای پاسخگویی به احتیجات خریداران مورد نظر از طریق فرایند بخش‌بندی بازار قابل حصول است. وقتی تعداد مصرف‌کنندگان محصول یا خدمتی زیاد باشد باید بازار را تقسیم کرد. این امر سبب می‌شود بازار نامتجانس به خرده‌بازارهایی با خصوصیات متجانس تقسیم شود. در این مقاله بخش بندی بازار مورد تشریح قرار گرفته است.

تعریف بخش بندی بازار

بخش‌ها بر طبق گروه‌بندی مشتریان به لحاظ ویژگی‌ها یا نیازهای یکسان ایجاد می‌شوند. بخشهای حاصله بدین ترتیب با توجه به ابعاد مذکور، همگن قلمداد می‌گردند. یعنی خریداران بالقوه هر بخش با توجه به ابعاد کلیدی بیش از خریداران سایر بخشها به یکدیگر شبیه هستند. هدف در اینجا شناسایی گروه‌هایی است که به شیوه‌ای مشابه نسبت به برنامه‌های بازاریابی واکنش نشان می‌دهند.

بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخش‌های متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیم‌بندی می‌شود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواسته‌های یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوه‌ای مشابه پاسخ می‌دهند. بخش‌بندی بازار کمک تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری می‌کند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان به‌طور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر

به‌طور کلی یک مدل STP بازاریابی از سه مرحله تشکیل می‌شود که عبارتند از:

  • تقسیم بازار : شناسایی نیازهای مشتریان و بخش‌های بازار؛ تعیین دقیق‌تر خصوصیات هر کدام از بخش‌ها : تعیین جذابیت هر کدام از بخش‌ها؛ انتخاب بخش‌های هدف : شناسایی مزیت‌های متمایزکننده هر بخش؛ توسعه و انتخاب موقعیت مورد نظر

براساس این الگو شرکت در برنامه‌ریزی استراتژیک خود نخست باید بازار را به درستی به بخش‌های مختلف تقسیم کند. سپس بخش‌های مختلف بازار براساس اهداف و توانمندی‌های شرکت ارزیابی می‌شود تا بهترین بخش بازار انتخاب شود. سپس با شناخت دقیق بازار هدف باید نفوذ در بازار و تثبیت جایگاه شرکت در آن بازار صورت بپذیرد.

مراحل تقسیم بازار

مزیت اصلی تقسیم بازارها آن است که به بازاریابان اجازه می‌دهد تا محصولات را بهتر با نیازهای انواع مختلف مشتریان انطباق دهند. توسعه آمیخته بازاریابی مناسب برای بازار هدف، منجر به کسب مزیت رقابتی برای شرکت می‌گردد. این مزیت ماحصل متناسب سازی طراحی محصول، تلاشهای تبلیغاتی، قیمت‌گذاری و توزیع با ارجحیت‌های مشتریان می‌باشد.

فرآیند تقسیم بازارها در دو مرحله انجام می‌گیرد:

در مرحله اول، متغیرهای تقسیم انتخاب شده و بازار بر طبق این ابعاد تقسیم می‌گردد. بدین ترتیب، گروههایی از مشتریان شناسایی می‌شوند که به آمیخته‌های بازاریابی مجزایی نیاز دارند.

دومین مرحله به تقسیم بازار به خرده بازارها از بخشهای حاصله معطوف می‌شود. خرده بازارهای هر بخش منطبق با ویژگیهای متمایز جمعیت شناختی و رفتاری آن می‌باشد. پس از تکمیل فرآیند تقسیم، هر بخش حاصله بر طبق جذابیتش برای شرکت مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. بازارهای هدف شرکت بر مبنای این ارزیابی انتخاب می‌شود از این مرحله به عنوان انتخاب بازار هدف یاد می‌شود.

برای شناسایی بخش‌های بازار با پاسخ همگن نسبت به برنامه‌های بازاریابی، سه شرط باید برآورده شوند:

۱- ابعاد یا مبناهای به کار رفته برای تقسیم بازار باید قابل سنجش باشند.

۲- هر بخش بازار باید از طریق کانال‌های موجود قابل دسترسی باشد. این کانال‌ها عبارتند از: رسانه‌های تبلیغاتی، کانال‌های توزیع و نیروی فروش شرکت.

۳- هر بخش باید بقدر کافی بزرگ باشد تا سود‌ده قلمداد شود. سود‌ده بودن یک بخش تحت تأثیر بسیاری از عوامل قرار می‌گیرد از جمله ماهیت صنعت اندازه شرکت و ساختار قیمت‌گذاری آن.

بخش بندی بازار (تقسیم بازار)

بخش بندی بازار (تقسیم بازار)

فواید بخش بندی بازار

در صورتی که بخش‌بندی بازار توسط یک شرکت به خوبی انجام شده و به خوبی به کار گرفته شود، فواید زیادی را متوجه شرکت خواهد کرد؛ از جمله:

تسهیل انتخاب بازار هدف: از آنجا که بخش‌بندی بازار نیازمند شناسایی دقیق مشخصات گروه‌های موجود در بازار است، لذا آشنایی با این خصوصیات انتخاب بین آنها را برای شرکت تسهیل می‌کند.

افزایش سودآوری: گاهی امکان افزایش قیمت‌ها در ازای ارائه خدمات جدید برای کل بازار میسر نیست. در این حالت تعریف بخش‌های خاصی که مشتاق استفاده از خدمات جدید هستند، می‌تواند راهگشا باشد.

شکل‌دهی به نیازها: بخش‌بندی به شرکت کمک می‌کند تا بتواند نیازهای جدیدی را در گروه‌های خاصی از مشتریانش برانگیزد و همچنین پیش‌بینی بهتری از آینده آن بخش داشته باشد.

ایجاد نوآوری: توجه به کل بازار به‌صورت یکجا باعث می‌شود خصوصیات آن به‌طور کلی و بدون جزییات در نظر گرفته شود.

افزایش کارایی بازاریابی: از آنجا که منابع هر شرکتی دارای محدودیت است، لذا تعریف دقیق نیازهای مشتریان و انجام فعالیت‌های بازاریابی مطابق با آن الزامی است.

سودمندی مشتریان: ارائه محصولات کامل‌تری که مطابقت بیشتری با نیازهای مشتریان داشته باشد، نه تنها به نفع شرکت است، بلکه نفع مشتریان را نیز در پی خواهد داشت.

رابطه پایدار با مشتری: از آنجا که نیازهای مشتریان در طول زمان تغییر می‌کند، بخش‌بندی بازار به تولیدکننده کمک می‌کند که از نزدیک در جریان این تغییرات باشد و محصولات خود را متناسب با نیازهای جدید آنها ارائه کند.

افزایش در سهم بازار: به‌دست آوردن سهم بالای بازار یکی از فواید مستقیم و مهم تقسیم بازار محسوب می‌شود. از آنجا که تقسیم بازار باعث می‌شود بخش‌های خاصی از بازار برای تولیدکننده دارای اولویت باشد، لذا تمرکز تولیدکننده در آن بخش موجب افزایش سهم وی از آن بخش و کل بازار می‌شود.

سطوح مختلف تقسیم بازار

تقسیم بازار می‌تواند در چند سطح مختلف صورت گیرد. در واقع هر شرکتی با توجه به نیازهای خود سطحی از تقسیم بازار را انجام می‌دهد.

در بازاریابی انبوه، در واقع هیچ گونه تقسیم بازاری صورت نگرفته و بازار هدف یک شرکت به‌صورت یک کل در نظر گرفته می‌شود. این حالت معمولاً زمانی رخ می‌دهد که یک شرکت رقیبی نداشته و نیازی به تقسیم بازار و شناسایی نیازها و خصوصیات مشتریان خود نمی‌بیند. همچنین ممکن است یک شرکت دارای مشتریان خاصی باشد که تقسیم بازار در مورد آن مصداق نداشته باشد.

در بازاریابی بخشی، بازار بر اساس برخی نیازهای همگن اجزای آن، به چند قسمت تقسیم می‌شود. برخی گروه‌های خاص در بازار که دارای خصوصیات مشخصی هستند شناسایی شده و تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری متناسب با آنها محصول و خدمت ارائه می‌گردد. مرحله اولیه تقسیم بازار از بازاریابی بخشی شروع می‌شود.

در بازاریابی موقعیتی، بخش‌هایی در نظر گرفته می‌شوند که پتانسیل فراوانی برای شرکت در آنها وجود دارد و بازار هدف سایر شرکت‌ها قرار نگرفته‌اند. این مرحله نیازمند آن است که بازار با دقت بیشتری تحلیل شود. علاوه بر خصوصیات بارز گروه‌های موجود در بازار، خصوصیات سایر اجزای بازار نیز که امکان تبدیل به مشخصه یک بخش را دارد، مد نظر قرار می‌گیرد.

آخرین و عمیق‌ترین سطح تقسیم بازار عبارت است از بازاریابی خرد که در آن شرکت، خصوصیات منحصربه‌فرد همه مشتریان را در نظر می‌گیرد و علایق و ترجیحات آنها را در تعیین بخش‌های بازار دخیل می‌کند. تفاوت این نوع بخش‌بندی با حالت ایده‌آل بازاریابی که در آن محصول مطابق با نیازها و علایق تک‌تک مشتریان تولید می‌شود، در این است که در اینجا شناسایی علایق مشتریان برای ایجاد بخش‌هایی صورت می‌گیرد که محصول مطابق با خصوصیات مشترک اعضای آن تولید می‌شود.

مبانی تقسیم بازار

تقسیم بازار علاوه بر اینکه در سطوح مختلفی صورت می‌گیرد، می‌تواند مبانی مختلفی نیز داشته باشد. عموماً تقسیم بازار مبنای جغرافیایی، آماری، روانی و رفتاری دارد. مبنای جغرافیایی بخش‌های بازار می‌تواند کشورها، استان‌ها، شهرها و یا مناطق شهری باشد. مبانی آماری نیز شامل مواردی مثل سن، جنس، درآمد، اشتغال، دین، طبقه اجتماعی و اندازه خانواده است. این تقسیم‌بندی می‌تواند بر اساس یکی از این موارد باشد، برای مثال، افراد بین ۲۰ تا ۳۰ سال به عنوان یک بخش بازار شناخته شود؛ یا ترکیبی از این موارد مانند زنان مسلمان بالای ۴۰ سال به عنوان یک بخش بازار تعریف شود.

مبنای روانی تقسیم بازار پیچیده‌تر از دو مورد قبلی است و معمولاً در سطوح بالاتر تقسیم بازار مطرح می‌شود. در این حالت، مواردی مثل شیوه زندگی، شخصیت فردی و اجتماعی، ارزش‌ها و اعتقادات مد نظر قرار می‌گیرد. برای مثال، افرادی که علاقه و اشتیاق به استفاده از تکنولوژی‌های نو دارند، بخشی را تشکیل می‌دهند که عموماً رفتارهای مشابهی را در مقابل برخی محصولات و خدمات بروز می‌دهند. همچنین افرادی که دارای برخی اعتقادات خاص هستند، ممکن است فارغ از مشخصات آماری و جغرافیایی‌شان رفتارهای خرید معینی داشته باشند.

یکی دیگر از مواردی که می‌تواند مبنای تقسیم بازار باشد، خصوصیات رفتاری مشتریان است. این خصوصیات می‌تواند ناشی از موقعیت، منفعت، اخلاق و… باشد که همچنانکه مشخص است شناسایی و تشخیص آنها، به‌دلیل خصوصی بودنشان کار آسانی نیست. لذا میزان مصرف، زمان مصرف و متغیرهایی مانند آن می‌تواند نشانگر خوبی برای این مورد باشد. آنچه تا اینجا گفته شد، خلاصه‌ای در مورد استراتژی تقسیم بازار، فواید و مبانی آن بود. در بخش دوم این نوشته، به بررسی این استراتژی، امکان اجرا و روش‌های مختلف اجرای آن در حوزه اپراتوری موبایل با تأکید بر بازار ایران خواهیم پرداخت.

جمع بندی بحث

به دلایل مختلف، نقش بخش‌بندی بازار افزایش یافته است. اولاً روند رشد جمعیت کند شده و بیشتر بازار –محصولها رو به بلوغ هستند که این امر موجب افزایش رقابت شده است چراکه شرکت‌ها رشد خود را در کسب سهم بازار بیشتر و همچنین در افزایش انواع محصولات تحت یک نام تجاری جستجو می‌کنند. ثانیاً عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش سطح درآمدهای خالص، ارتقای سطح تحصیلات و افزایش آگاهی مردم، موجب شده است نیازها، خواسته‌ها، سلائق و سبکهای زندگی مشتریان نسبت به قبل متنوع‌تر و پیچیده‌تر شود. این امر موجب افزایش تعداد و تنوع کالاها و خدماتی شده است که با یکدیگر بر سر جلب گروهی از مشتریان رقابت می‌کنند.

بخش‌بندی بازار علاوه بر این که شرکت‌ها را به پذیرش واقعیت‌های بازار وا می‌دارد، منافع زیر را نیز به آنها عرضه می‌کند: فرصت‌های تولید محصولات جدید را شناسایی می‌کند. بخش بندی می‌تواند تجزیه و تحلیل دقیقی از گروههای مشتریان بالقوه‌ای که نیازهای آنها توسط محصولات فعلی به خوبی تامین نشده است ارائه کند. این بخشهای پنهان و کشف نشده‌ می‌توانند فرصتهای جذابی برای طراحی و تولید محصولات جدید یا روش‌های نوین بازاریابی فراهم آورند.

به طراحی طرحهای بازاریابی که برای دستیابی به گروههای همگن مصرف‌کنندگان، موثرتر است کمک می‌کند. فرایند تخصیص استراتژیک منابع بازاریابی را بهبود می‌بخشد. گاهی به منافع استراتژیک بخش‌بندی توجه کافی نمی‌شود. چنانچه انتخاب محصولات قابل عرضه در بخشهای مختلف به خوبی تعریف و مشخص شوند، آنگاه این بخش‌ها می‌توانند به مثابه مراکز سرمایه‌گذاری یک فعالیت عمل کنند. بیشتر استراتژی‌های تجاری موفق بر مبنای بخش‌بندی بازار و تمرکز منابع در بخشهای جذاب‌تر استوار هستند.

منبع: اصول سه گانه مدیریت بازاریابی؛ بخش بندی بازار کتاب اصول بازاریابی کاتلر



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.