مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
ابزارهای مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس
علاوه بر کارکرد تامین مالی واحدهای اقتصادی دارای کسری، مقابله با ریسک همراه با سرمایه گذاری و به ویژه ریسک ناشی از نوسان های قیمتی از دیگر کارکردهای مهم بازار سرمایه است.
این کارکرد بازار سرمایه، از طریق بکارگیری ابزارهایی تحت عنوان ابزارهای مشتق انجام می شود. اطلاق مشتق به این ابزارها به آن دلیل است که ارزش این ابزارها بر اساس ارزش اوراق یا دارایی های دیگر تعیین می شود و در واثع مشتق از دارایی های دیگر است.
اگر چه گروهی از سرمایه گذاران بمنظور کسب سود این ابزارها را معامله می کنند، اما کارکرد اصلی این گونه ابزارها، مقابله با ریسک سرمایه گذاری در بورس همراه با نوسان های قیمت دارایی های مندرج در این ابزارهاست. معامله گران این ابزارها تلاش می کنند که با پذیرش هزینه اندک از مدیریت ریسک در بورس زیاد نوسان قیمت اجتناب و آن را به سایر سرمایه گذاران منتقل کنند.
مهم ترین ابزارهای مشتق بازار سرمایه عبارت هستند از :
شما به عنوان یک تریدر ( معامله گر ) در بازار بورس با تمامی قوانین و قرارداهایی که وجود دارند و قابل انجام هستند، بطور کامل آشنا و مسلط شوید. با این کار هم درصد سودآوری و موفقیت خود را افزایش می دید و هم اینکه مدیریت ریسک در بازار بورس را به نحو شایسته انجام می دهید.
در ادامه با چند نوع قرارداد مهم آشنا خواهید شد.
قراردادهای اختیار معامله و تاثیر آن در مدیریت ریسک در بورس
اختیار معامله قرارداری دو طرفه بین خریدار و فروشنده است. بر اساس آن خریدار قرارداد، حق دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرار داد را با قیمت معین و در زمانی مشخص بخرد یا بفروشد. بنابراین بر اساس این قرارداد دو طرف توافق می کنند که در آینده معامله ای انجام دهند.
در این معامله خریدار اختیار معامله، در ازای پرداخت مبلغ معینی حق خرید یا فروش دارایی مندرج در قرارداد را در زمانی مشخصی با قیمتی که هنگام بستن قرار داد ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه تعیین شده است بدست می آورد. از طرف دیگر فروشنده قرارداد اختیار معامله در مقابل اعطای این حق به خریدار با دریافت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد بر اساس مفاد قرارداد، آماده فروش دارایی مذکور است.
چنان که از تعریف قرار داد اختیار معامله پیداست، دارنده قرارداد در اعمال حق خود مختار است. به عبارت دیگر هیچ تعهد و الزامی ندارد ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه و در صورت صرف نظر او از اجرای قرارداد مبلغی را که در اعزای این حق، پرداخته است از دست می دهد. از طرف دیگر، فروشنده در صورت خواست خریدار مجبور به اجرای قرارداد است. قراردادهای اختیار معامله خود به دو دسته تقسیم می شوند.
الف) قرارداد اختیار خرید
دارنده این نوع اختیار معامله حق دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت مشخصی در دوره زمانی معینی بخرد. در ادامه دو حالت خرید و فروش قرارداد اختیار در قالب مثال توضیح داده می شود.
فرض کنید یک سرمایه گذار تصمیم می گیرد که اختیار خرید 100 سهم شرکت الف را با قیمت توافقی 10000 ریال بایت هر سهم، خریداری کند. قیمت جاری سهم مزبور 9800 ریال تاریخ انقضای قرارداد چهار ماه و قیمت قرار داد اختیار معامله بابت هر سهم 500 ریال است.
نتیجه این قرارداد:
بنابراین این سرمایه گذاری اولیه 80 هزار ریال است. اگر قیمت سهم در تاریخ انقضای قرارداد کمتر از 10 هزار ریال باشد، بطور قطع سرمایه گذار قرارداد را به اجرا نمی گذارد. چون خریدن سهمی که قیمت روز ان کمتر از 10 هزار ریال است با قیمت توافقی 10 هزار ریال عاقلانه نیست. همچنین انجام این چنین قراردادی با هیچ یک از ابزارهای مدیریت ریسک در بازار بورس هماهنگ نبوده و کاملا مشخص است که آینده روشنی نخواهد داشت.
در این وضعیت سرمایه گذار میزان سرمایه گذاری اولیه خود را از دست می دهد. اما اگر قیمت سهم در تارریخ سر رسید بیشتر از 10 هزار ریال باشد سرمایه گذار قرارداد را به اجرا می گذارد. فرض کنید قیمت سهم به 11 هزار و 500 ریال خریداری کند. اگر او در همان زمان سهم خود را در بازار بفروش برساند، 150 هزار ریال بدون در نظر گرفتن هزینه های معاملاتی سود می کند. با در نظر گرفتن هزینه اولیه خرید قرارداد اختیار معامله سود خالص سرمایه گذار 100 هزار ریال است.
آشنایی کامل با قرارداد اختیار فروش و قرارداد اختیار خرید
ب) قرارداد اختیار فروش
این قرارداد به دارنده حق می دهد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت توافقی در دوره زمانی مشخص بفروشد. در حالی که خریدار قرارداد اختیار خرید به امید افزایش قیمت آن را می خرد. خریدار قرارداد اختیار فروش پیش بینی می کند که قیمت در آینده کاهش خواهد یافت.
سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که قرارداد اختیار فروش 100 سهم شرکت الف را با قیمت توافقی 700 ریال خریداری می کند. فرض کنید که قیمت جاری سهم مزبور 6500 ریال، تاریخ انقضای قرارداد سه ماه بعد و قیمت قرارداد برای هر سهم 700 ریال باشد. بنابراین سرمایه گذاری اولیه 70 هزار ریال است.
چون قرارداد اروپایی است فقط در زمان انقضا قابل اجراست و در صورتی که قیمت در آن زمان کمتر از 7000 ریال باشد اجرا می شود.
به نمونه قرارداد در این مثال توجه کنید:
فرض کنید قیمت سهم شرکت الف در تاریخ انقضا 5500 ریال باشد. سرمایه گذار می تواند بر اساس قرارداد 100 سهم را با این قیمت بخرد و با قیمت 700 ریال بفروشد و 150 هزار ریال سود به دست آورد. اگر 70 هزار ریال سرمایه گذاری اولیه را از این مبلغ کم کنیم سود خالص سرمایه گذار 80 هزار ریال خواهد بود.
در این راهبرد نیز تضمینی وجود ندارد که سرمایه گذار سود کند. اگر قیمت کالا در زمان انقضا بیشتر از 7000 ریال باشد، قرارداد اختیار فروش ارزش ندارد و سرمایه گذار مبلغ 70 هزار ریال سرمایه گذاری اولیه را از دست می دهد.
قراردادهای آتی
تمامی انواع کالا رامی توان هر روز در بازار آنی ( نقد ) دادوستد کرد. در این بازارها خریدار و فروشنده برای تحویل آتی کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با یکدیگر به توافق می رسند.
وقتی قیمت آتی دادوستد نوسان داشته باشد معامله گران با ریسک روبه رو خواهند بود، زیرا ممکن است ارزش موجودی آنها بطور چشمگیری تغییر یابد.
برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس و انواع قراردادهای خرید و فروش خود در برابر تغییرات ناگهانی قیمت. خریدارن و فروشندگان می توانند به بازار تحویل آتی روی آورند که در آن قراردادهای تحویل آتی برای تحویل کمیت و کیفیت مشخصی از یک کالا با یک قیمت مشخص در یک زمان معین تنظیم می شود.
در این نوع قرارداد چه تعهدی شکل می گیرد؟
بر اساس این قرارداد خریدار متعهد می شود که مقدار مشخصی، از یک کالا را در تاریخ معین با قیمت معینی از فروشنده تحویل بگیرد. فروشنده متعهد می شود که کالای مدنظر را بر اساس مفاد قرار داد در همان تاریخ و با همان قیمت به خریدار تحویل دهد.
در سر رسید قرارداد تحویل آتی، فروشنده با دریافت قیمت کالای موضوع قرار داد را به خریدار تحویل می دهد و تسویه انجام میشود. به عبارت دیگر تسویه قراردادهای آتی به صورت تحویل فیزیکی کالاست.
قراردادهای تحویل آتی، نوعی موافقت نامه خصوصی بین دو طرق دادوستد است. بنابراین مفاد آن استاندارد نیست و از سوی دیگر بازار مشخصی برای خرید و فروش قراردادهای تحویل آتی وجود ندارد.
کاستی های قراردادهای تحویل آتی کالا به ایجاد بازارهای داد و ستد قرارداد پیمان آتی در بازاری به نام بورس آتی کالا منجر شده است. این قرارد امکان دادوستد دست دوم نیز دارد. قرارداد تحویل آتی برای انواع کالا، اوراق بهادار و شاخص قابل اجراست. تسویه آن معمولا از طریق نهاد تسویه انجام می شود.
تفاوت خرید سهام با خرید قرارداد آتی سهام چیست؟
برای خرید سهام، سرمایه گذار باید همه پول را بپردازد اما در خرید قرارداد آتی سهام سرمایه گذار تنها با پرداخت درصدی از پول که بورس به نام وجه تضمین می گیرد، می تواند مطمئن باشد که سهام مدنظر خود را در تاریخ تعیین شده با قیمت مندرج در قرارداد خریداری خواهد کرد.
وجه تضمین هم دقیقا به این علت از طرف بورس از خریدار و فروشنده قراردادهای آتی دریافت می شود که طرفین قرارداد به تعهدات خود مبنی بر تحویل سهام با قیمت مشخص در تاریخ تعیین شده پایبند باشند.
نکته قابل توجه این موضوع است که در بازار سرمایه ایران قرارداد آتی صرفه محدود به سهام نیست بلکه در بورس کالای ایران نیز قراردادهای آتی سکه بهار آزادی دادوستد می شود.
از آنجایی که قراردادهای آتی جز اوراق بهادار بسیار پر ریسک محسوب می شوند لازم است سرمایه گذاران حتی در صورت داشتن ریسک پذیری بالا قبل از ورود به این عرصه شناخت کافی را در خصوص ابعاد و جزئیات قراردادهای آتی بدست آورند.
۵ ریسک پیش روی بازار سرمایه
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: در حال حاضر پنج عامل با امکان ایجاد محدودیت در انگیزه رشد بازار به چشم میخورد. این عوامل به طور کلی شامل ریسک قیمت گاری دستوری، ریسک انتشار اوراق و رشد نرخ بهره، ریسک سهام عدالت، ریسک رشد قیمت تمام شده شرکت ها و ریسک توافق و ایجاد انتظارات ضد تورمی است.
علیرضا رضوانی در گفتوگو با خبرنگار ایراسین درباره ریسکهای بازار سرمایه در شرایط کنونی اظهار کرد: به طور خلاصه هم اکنون پنج عامل با امکان ایجاد محدودیت در انگیزه رشد بازار به چشم میخورد. این عوامل به طور کلی شامل ریسک قیمت گاری دستوری، ریسک انتشار اوراق و رشد نرخ بهره، ریسک سهام عدالت، ریسک رشد قیمت تمام شده شرکت ها و ریسک توافق و ایجاد انتظارات ضد تورمی است.
وی گفت: درخصوص ریسک قیمت گذاری دستوری باید گفت با توجه به روحیات تیم فعلی اقتصادی دولت، با وجود تمامی گفت و شنودها و وعده های داده شده در زمینه عدم قیمت گذاری دستوری، کماکان این عامل یکی از ریسک های مهم بازار به شمار میرود. این موضوع در نگاهی کوتاه به فاصله قیمتی بیش از ۲۰ درصدی ایجاد شده بین نرخ دلار نیما با دلار بازار آزاد (که نهایتا سعی شده نرخ نیما پایین نگه داشته شود) کاملا مشهود است.
این کارشناس اقتصادی گفت: ریسک انتشار اوراق و رشد نرخ بهره هم به نحوه فروش این اوراق مربوط میشود. دولت نمیتواند اوراق بدهی خود را مستقیما به بانک مرکزی بفروشد زیرا این اقدام باعث رشد پایه پولی به طور مستقیم و افزایش تورم در کوتاه مدت خواهد شد بنابراین تنها راه نجات دولت از این مسئله و فروش این اوراق در بازار بین بانکی و بورس، افزایش جذابیت این اوراق از طریق افزایش نرخ بهره است.
رضوانی درباره ریسک سهام عدالت نیز اظهار کرد: نهایتا هر چقدر هم این مجموعه سهام را به طور غیر مستقیم و از طریق معاملات بلوک واگذار کنند، باز این ریسک وجود دارد که ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه مالک ثانویه، شروع به فروش این مجموعه داخل بازار کرده و به همین جهت، فشار عرضهای را بر بازار وارد کند.
وی افزود: ریسک بعدی مربوط به رشد قیمت تمام شده شرکت ها میشود. در این بخش نیز با توجه به کسری بودجه شدید دولت این احتمال می رود که نهایتا به دلایل مختلف دولت دست در جیب شرکت ها و صنایع کرده و تحت عناوین کاهش یارانه انرژی، حقوق بهره برداری از معادن، برداشت از درآمد شرکتهای زیر مجموعه و . به تامین منابع مورد نیاز خود بپردازد. در این بخش ریسک رشد نرخ تکانههای انرژی بیشتر از سایرین در کمین بازار است.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: آخرین ریسکی که به نظر میرسد برای بازار سرمایه وجود داشته باشد، ریسک توافق و ایجاد انتظارات ضد تورمی است. با وجود اینکه بارها به این مسئله پرداخته و مشخص شد، دیگر بازگشت برجام عملا محال است اما بازار کماکان به اخبار برجامی و گفت و شنود های مرتبط با آن وزن داده و در نهایت واکنش نشان میدهد بنابراین به عنوان عاملی هر چند با درجه اعتبار پایین تر نسبت به سایر عوامل این مورد نیز جزئی از ریسک های بازار به شمار میرود.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
اصطلاح ریسک بسته به زمینه ای که در آن به کار می رود معانی متفاوتی دارد. با این حال، رایج ترین معنی آن عدم قطعیت و نتیجه نامطلوب است. ریسک ها به طور کلی دو دسته هستند. دسته اول ریسک های واقعی یا خالص هستند. این ریسک ها فقط ضرر ایجاد می کنند و نمی توان آنها را کنترل کرد. برای مثال، آتش سوزی، تصادف، زلزله یا سیل از این ریسک ها هستند. دسته دوم ریسک های پویا هستند که می توان آنها را کنترل کرد و ممکن است سود یا ضرر ایجاد کنند. این ریسک ها معمولا در زمینه مالی، سرمایه گذاری و اقتصاد هستند.
هر فردی در برابر ریسک واکنش متفاوتی دارد، ولی به طور کلی افراد از لحاظ پذیرش ریسک به سه دسته تقسیم می شوند:
- ریسک گریز: این دسته از افراد محافظه کار هستند و ترجیح می دهند از شرایط مطمئن باشند.
- ریسک پذیر: این دسته از افراد جسور و بی پروا هستند و تمایل دارند ریسک کنند تا سود بیشتر بدست بیاورند.
- خنثی: این دسته در حقیقت ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه حد وسط دو دسته بالا هستند.
ریسک یکی از مولفه های مهم در ارزیابی چشم اندازهای یک سرمایه گذاری است. بیشتر سرمایه گذاران ریسک کمتر را یک ویژگی مطلوب در نظر می گیرند. با این حال، قاعده کلی این است که هر چقدر ریسک یک سرمایه گذاری بیشتر باشد، بازده آن بهتر خواهد بود.
ریسک در حوزه اقتصاد و سرمایه گذاری به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
- ریسک سیستماتیک (غیرقابل اجتناب)
این نوع ریسک قابل کنترل نبوده و مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است. این ریسک به صورت سیستماتیک کل بازار و تمامی شرکت ها و صنایع آن را تحت تاثیر قرار می دهد، برای مثال جنگ، تحریم، نرخ بهره، تورم و غیره.
- ریسک غیرسیستماتیک (قابل اجتناب)
این ریسک با استفاده از روش های خاص قابل اندازه گیری و تا حدودی قابل اجتناب است. این ریسک مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص بوده و تاثیرات آن را با استفاده از روش تنوع بخشی سبد سهام می توان کاهش داد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
ریسک معمولا یک اصطلاح منفی در نظر گرفته می شود، با این حال در دنیای سرمایه گذاری ضروری بوده و نمی توان آن را نادیده گرفت.
یکی از تعریف های رایج ریسک سرمایه گذاری انحراف از نتیجه مورد انتظار است. این انحراف را می توان به صورت مطلق یا نسبت به یک معیار بیان کرد. به عبارت دیگر، ریسک سرمایه گذاری اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدست آمده است.
ریسک هر سرمایه گذاری متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. در ادامه چند مورد از ریسک هایی که سرمایه گذاران با آنها روبرو می شوند را بررسی می کنیم.
ریسک کسب و کار
وقتی سهام می خرید، در حقیقت بخشی از مالکیت یک شرکت را بدست می آورید. در مقابل، خرید اوراق بهادار به معنای پول قرض دادن به یک شرکت است. بازده این دو نوع سرمایه گذاری مستلزم این است که شرکت کسب و کار خود را ادامه دهد. اگر شرکت ورشکست شود و دارایی های خود از دست بدهد، سهامداران عادی آخرین کسانی هستند که سرمایه گذاری خود را پس می گیرند.
ریسک بازار
این ریسک مرتبط با کاهش ارزش سرمایه گذاری به دلیل توسعه های اقتصادی یا سایر رویدادهایی است که روی کل بازار تاثیر می گذارند.
این ریسک به سطح عرضه و تقاضا در بازار نیز اشاره می کند. به عبارت دیگر، وقتی تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به خرید یک سهام خاص بگیرند، تقاضای آن افزایش پیدا می کند. اگر عرضه این سهام کم باشد، قیمت آن افزایش پیدا می کند. عکس این قضیه نیز ممکن است رخ دهد. این نوسانات همیشه در بازار وجود دارند و ریسک بازار را ایجاد می کنند.
ریسک سیاسی
این ریسک سیستماتیک که ژئوپولیک نیز نامیده می شود قابل کنترل نبوده و ناشی از رویدادها سیاسی، جنگ، تغییر قوانین و عوامل دیگر است. وضعیت سیاسی یک کشور می تواند تاثیرات مخربی روی اقتصاد و بازار داشته باشد. هر چقدر سرمایه گذاری طولانی مدت تر باشد، میزان این ریسک افزایش پیدا می کند.
ریسک شخصی
منشاء ریسک همیشه بیرونی نیست و گاهی اوقات ناشی از رفتارهای سرمایه گذار است. عجله کردن، طمع یا تصمیم گیری از روی احساسات یکی از منابع ایجاد ریسک در سرمایه گذاری است.
ریسک نوسان
حتی اگر یک شرکت در معرض ورشکستگی نباشد، قیمت سهام آن ممکن است نوسان پیدا کند. قیمت سهام ممکن است تحت تاثیر عوامل داخلی شرکت، مثل محصولات معیوب، یا عوامل بیرونی، مثل رویدادهای سیاسی یا اقتصادی قرار بگیرد.
ریسک تورم
تورم به معنی کاهش ارزش پول کشور است. تورم باعث می شود پول بیشتری برای یک کالا یا خدمات پرداخت کنیم و در نتیجه قدرت خرید را کاهش می دهد. ریسک تورم تاثیر مستقیم روی سودآوری سرمایه گذاری ها دارد، زیرا سود خالص با کم کردن میزان تورم از سود حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می شود.
ریسک تمرکز
این ریسک مرتبط با از دست دادن پول به دلیل متمرکز کردن آن روی یک سرمایه گذاری است. وقتی سرمایه گذاری هایتان را تنوع بخشی می کنید، ریسک بین سرمایه گذاری ها و صنایع مختلف تقسیم شده و در نتیجه احتمال کمتری دارد یک باره کل سرمایه تان را از دست بدهید.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار مرتبط با زمانی است که نهاد دولتی یا شرکت صادر کننده اوراق دچار مشکلات مالی شود و نتواند اصل پول یا سود آن را پرداخت کند.
ریسک استرداد
این ریسک در رابطه با اوراق قرضه و استرداد آن قبل از موعد سررسید است. احتمال استرداد زودهنگام اوراق زمانی بیشتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد، زیرا شرکت ها تلاش می کنند اوراق قبلی خود را جمع کرده و اوراق جدید با نرخ بهره کمتر منتشر کنند.
ریسک نرخ بهره
وقتی چند گزینه برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد با ریسک نرخ بهره یا سود روبرو می شویم. تغییرات نرخ بهره می تواند روی ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد. افزایش نرخ بهره باعث می شود اوراق جدید برای سرمایه گذاران جذاب تر باشند، زیرا بهره آنها بیشتر از اوراقی است که قبلا صادر شده اند. برای فروش اوراقی که نرخ بهره پایین تر دارند، شاید لازم باشد آنها را با تخفیف بفروشید.
ریسک نرخ ارز
نوسانات دائمی نرخ ارزی که برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گرفته باعث می شود ارزش دارایی در معرض کاهش باشد. وقتی واحد پول یک کشور به شدت افت کند، افرادی که سرمایه گذاری خارجی انجام داده اند با افت ارزش دارایی های خود مواجه می شوند. این ریسک در سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر است، زیرا فرصت زیادی برای جبران زیان وجود ندارد.
نوسان نرخ ارز و ریسک مرتبط با آن به توان مالی دولت، قوانین صادرات و واردات، تحریم ها، محدودیت های ارزی و موقعیت سیاسی و اقتصادی کلی کشور بستگی دارد.
ریسک نقدینگی
این ریسک مرتبط با عدم توانایی خرید یا فروش در زمان دلخواه به دلیل محدودیت فرصت ها است. اوراق بهادار دولتی معمولا نقدینگی بالا دارند، در مقابل املاک و مستغلات معمولا به سرعت به فروش نمی رسند.
به عبارت دیگر، نقدینگی به معنی سهولت تبدیل شدن دارایی به وجه نقد است. هر چقدر یک دارایی سریع تر و راحت تر به پول نقد تبدیل شود، ریسک نقدینگی آن کمتر است.
چطور ریسک را ارزیابی کنیم
برای مدیریت درست ریسک ابتدا باید آن را به طور کامل ارزیابی کنیم. ارزیابی ریسک سه مرحله دارد:
1.شناسایی
هدف از شناسایی ریسک این است که مشخص کنیم آیا ریسک اجتناب ناپذیر است یا نه. برای مثال، ریسک های بیرونی مثل رویدادهای اقتصادی و حوادث پیشبینی نشده خارج از کنترل ریسک در سرمایه گذاری و بازار سرمایه کسب و کار هستند و نمی توان از آنها اجتناب کرد.
2.بررسی تاثیر
وقتی ریسک ها را شناسایی کردید باید احتمال و اهمیت آنها را ارزیابی کنید. ریسک های پیشبینی شده باید بر اساس میزان احتمال رتبه بندی شوند.
3.توسعه استراتژی
وقتی ریسک ها را بر اساس احتمال رتبه بندی کردید، باید استراتژی هایی برای مدیریت آنها توسعه دهید.
مدیریت ریسک در حوزه سرمایه گذاری یکی از مهم ترین مولفه ها بوده و شامل شناسایی، ارزیابی، پیگیری و کاهش دادن پیامد ریسک ها در محیط کسب و کار است. این کار یکی از مولفه های مهم ثبات در سرمایه گذاری است و نادیده گرفتن آن ضررهای زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت ریسک در اصل زمانی رخ می دهد که یک سرمایه گذار یا مدیر صندوق سرمایه گذاری پتانسیل ضرر در یک سرمایه گذاری را تحلیل کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و میزان تحمل ریسک اقدامات لازم را اجرا کند.
استراتژی های مختلف مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
مدیریت ریسک در زمینه اقتصادی قانون خاصی نداشته و به شرایط و روحیات سرمایه گذار بستگی دارد. هر سرمایه گذاری برای موفقیت و رسیدن به سود باید یک استراتژی مدیریت ریسک برای استفاده از فرصت ها داشته باشد. استراتژی های مدیریت ریسک در سرمایه گذاری شامل بررسی ریسک های بالقوه، تحلیل این ریسک ها و تلاش برای از بین بردن یا محدود کردن تاثیرات آنها است. در ادامه چند استراتژی مهم برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را بررسی می کنیم.
1.دارایی تان را به درستی تخصیص دهید
مطالعات نشان می دهد ۹۰ درصد از سودهای سرمایه گذاری بر اساس تخصیص دارایی هستند. تخصیص سرمایه گذاری به معنای نحوه تقسیم کردن دارایی ها بین گروه های سرمایه گذاری است. تخصیص تاکتیکی یک استراتژی پویا برای سرمایه گذار فراهم می کند و ابزاری کارآمد برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری است.
اگر تمام پول تان را وارد یک سرمایه گذاری کنید احتمال زیادی وجود دارد که ضرر کنید. هنگام سرمایه گذاری باید از اصل تنوع بخشی استفاده کنید و به اصطلاح تمام تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید. علاوه بر این، یادتان باشد که روندهای بازار مدام در حال تغییر هستند. این یعنی بهتر است چند نوع سرمایه گذاری داشته باشید تا در صورتی که یکی از آنها شکست خورد، بتوانید ضرر آن را با سود یک سرمایه گذاری دیگر جبران کنید.
2.یک برنامه برای ضرر حداکثر احتمالی داشته باشید
تنظیم یک برنامه ضرر حداکثر احتمالی اولین گام در اجتناب از ضررهای بزرگ است. این برنامه باعث می شود محافظه کارانه تر عمل کنید و فقط ریسک هایی را قبول کنید که متناسب با برنامه طولانی مدت تان هستند.
این یعنی تعیین ارزش باید یکی از ملاحظات اصلی در تخصیص دارایی باشد. تخصیص دارایی ثابت بدون در نظر گرفتن ارزش دارایی ها منطقی نیست.
3.یک حاشیه امنیت داشته باشید
هر سرمایه گذاری باید یک حاشیه امنیت داشته باشد. حاشیه امنیت تفاوت بین ارزش ذاتی یا بنیادی و قیمت سرمایه گذاری است. به گفته وارن بافت، سرمایه گذاری معروف، قیمت چیزی است که پرداخت می کنید و ارزش چیزی است که بدست می آورید.
هر چقدر حاشیه امنیت بزرگ تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر و پتانسیل دستیابی به سود بیشتر است. حاشیه امنیت باعث می شود فضایی برای خطای قضاوت، اشتباهات یا رویدادهای پیشبینی نشده داشته باشید.
4.سرمایه گذاری های بلند مدت داشته باشید
دلیل شکست خوردن بسیاری از سرمایه گذاران این است که سعی می کنند در زمان کوتاهی به سود زیاد دست پیدا کنند. در حقیقت، سرمایه گذاری های کوتاه مدت بیشتر از سرمایه گذاری های بلند مدت شکست می خورند. بنابراین، بیشتر روی استراتژی هایی تمرکز کنید که در بلند مدت ثروت ایجاد می کنند.
5.از ریسک رقابتی اجتناب کنید
اگر روی محصولات سرمایه گذاری کرده اید، باید توجه خاصی به ریسک رقابت داشته باشید. اگر می خواهید این ریسک را به حداقل برسانید بهتر است در بازارهایی که بیش از حد اشباع شده اند سرمایه گذاری نکنید. همچنین، بهتر است روی کالایی سرمایه گذاری کنید که حق ثبت اختراع یا حق مالکیت فکری دارد تا از ریسک کپی شدن آن توسط رقبا اجتناب کنید.
6.بین ریسک و سود تعادل ایجاد کنید
برای ایجاد تعادل بین ریسک و سود باید بررسی کنید که برای درصد مشخصی از سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.
سخن آخر
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهم ترین اصول فعالیت اقتصادی است و باعث می شود از فرصت ها استفاده کنید. هدف از مدیریت ریسک سرمایه گذاری این است که اطمینان حاصل کنید ضرر سرمایه گذاری تان هیچ وقت از یک حد مشخص بیشتر نمی شود. به عبارت دیگر، مدیریت ریسک سرمایه گذاری کلید دستیابی به سود پایدار و امن در هر شرایط بازار است.
در نهایت، اگر می خواهید در سرمایه گذاری موفق شوید باید ریسک را یک مولفه مثبت در نظر بگیرید و از آن نترسید. ریسک بخشی جدایی ناپذیر از هر سرمایه گذاری بوده و نحوه مدیریت آن است که فرق بین سرمایه گذار موفق و شکست خورده را مشخص می کند.
کمریسکترین بازار برای سرمایهگذاری بلندمدت در ایران، کجاست؟
ایسنا/مرکزی یک فعال بازار سرمایه معتقد است که علیرغم تمام حواشی و حوادثی که در بازار سرمایه ایران رقم می خورد، در حال حاضر در ایران کم ریسک ترین بازار برای سرمایه گذاری بلند مدت، بازار سرمایه است .
میلاد ویسمه در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: شرایط بازار بورس در دولت جدید علیرغم انتظارات و وعده هایی که داده شد متاسفانه نتوانست عملکرد خوبی را به ارمغان بیاورد ولی با بررسی صورتهای مالی ، دارایی ها ، توان کاری و ظرفیت های شرکت های بورسی می توان با قطعیت گفت که قیمت های سهام های بنیادین در این روزها ، برای جاماندگان و فروشندگان خاطره خواهد شد با بررسی میزان عملکرد بازارهای موازی مالی مشاهده می کنیم که تنها بازار جامانده از نرخ رشد و تورم دوره ای ؛ بازار بورس است.
وی افزود: علیرغم تمام حواشی و حوادثی که در بازار سرمایه ایران رقم می خورد ، اعتقاد بنده بر این است که بازار سرمایه ایران درحال حاضر کم ریسک ترین بازار برای سرمایه گذاری بلند مدت است .
این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: اعتقاد و تحلیل شخصی بنده بر این است که در حال حاضر در ریزموج های موج یک اصلی قرار داریم که نویدی برای رشدهای آینده بازار را در بردارد. ولی نکته ای که امروز بسیار مهم است این است که شرایط فعلی بازار تحمل اقدامات و تصمیمات غیر معقول دولت و سازمان بورس را ندارد . در دولت قبل مردم عزیز ایران زندگیشان را در بورس به تصمیمات غیر معقول دولت قبل باختند پس آزموده را آزمودن خطا است و امیدوارم دولت جدید با جدیت و عملگرایی به مسئله بورس نگاه کند .
ویسمه ادامه داد: شرایط امروز بازار نیازمند حمایت دولتمردان از مجموعه بازار و کنترل رفتارهای غلط برخی از حقوقی ها و سهامداران عمده است، اما شرایط کلی بازار مساعد است و به نظر می رسد گروه های جامانده به ویژه گروه انبوه سازی، کاشی و سرامیک، حمل و نقل، بیمه و. رشدهای خوبی را در انتهای سال و سال آینده رقم خواهند زد.
وی اضافه کرد: ارائه شعار مثبت مبنی بر اینکه بازار بورس تا پایان سال به سقف قبلی خود می رسد کاملا غلط است، به اعتقاد بنده امسال بازار تا اواخر سال حداکثر بتواند جایگاه یک میلیون و 700 هزار واحدی خود را پس بگیرد اما نمی تواند به شاخص دو میلیون واحدی که در گذشته ثبت کرده بود برسد.قطعا رشدی که در سال 98 و 99 شاهد آن بودیم یک اتفاق نادری از نظر میزان رشد بود اما در همین مدت مشاهده شد که افراد بدون آگاهی وارد بازار سرمایه شدند و زندگی و مایحتاج اصلی را فروخته و به بازار سرمایه وارد شدند لذا از دولت تقاضا داریم روندی را اتخاذ نماید تا افراد بدون کسب دانش حداقلی به بازار سرمایه وارد نشوند و یک کنترل ویژه در این حوزه داشته باشد که شاهد از بین رفتن سرمایه های مردم نباشیم.
دیدگاه شما