آشنایی با تایم فریم معاملاتی و اهمیت آن در بازارهای مالی
معاملهگران بهمنظور کسب سود در بازارهای مالی، باید بتوانند روندهای موجود را بهخوبی شناسایی کرده و بر اساس آنها عمل کنند. جملاتی معروف و کلیشهای در این زمینه وجود دارد که گفتهاند: «همیشه بر اساس روند بازار، معامله کنید»، «هرگز برخلاف روند وارد معامله نشوید» و اینکه «روند بهترین دوست شماست». ولی بازه زمانی هر روند چه مدت است؟ منظور از معامله نوسانی، کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید با مفهوم بسیار مهم «تایم فریم» آشنا شویم. در این مقاله از آکادمی مزدکس به بررسی کامل موضوع تایم فریم معاملاتی خواهیم پرداخت.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم یکی از اصلیترین اجزاء تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. همانطور که میدانیم، هر نمودار از دو بعد زمان و قیمت تشکیل شده است. بُعد زمان میتواند به کوتاهی ۱ ثانیه و یا به درازا چندین ماه باشد. منظور از تایم فریم یا دوره زمانی، در واقع همان بُعد زمانی در نمودارهای قیمتی است. به عبارت دیگر، ما با تغییر تایم فریم نحوه نمایش قیمت در مقیاسهای زمانی مختلف را انتخاب میکنیم. فرقی نمیکند که از چه نوع نموداری (کندل، میلهای، حجمی، منحنی و …) استفاده میکنیم.
با انتخاب تایم فریم شما مقیاس شکلدهی آنها را مشخص میکنید. به عنوان مثال، در تایم فریم یک روزه، تمامی کندلها نوسان قیمت ۱ روز را نشان میدهند و در تایم فریم ۴ ساعته، هر کندل نمایانگر نوسان قیمت در ۴ ساعت است. این موضوع در مورد تمام تایم فریمها نیز صدق میکند. بنابراین، تایم فریم را میتوان بخشی از زمان دانست که معاملهگر آن را برای تحلیل رفتار بازار انتخاب میکند.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
همانطور که بیان شد، تایم فریم همان بازههای زمانی موردنظر ما، برای نمایش تغییرات قیمت روی نمودار قیمت/زمان است. بسته به نوع پلتفرم مورداستفاده، تنوع تایم فریمهای ارائه شده هم ممکن است متفاوت باشد. ولی بهصورت کلی، تایم فریمها را میتوان در دستههای مختلف ثانیه، دقیقه، ساعت و روزانه طبقهبندی کرد.
برحسب ثانیه | برحسب دقیقه | برحسب ساعت | برحسب روز |
۱ ثانیه | ۱ دقیقه | ۱ ساعته | روزانه |
۵ ثانیه | ۳ دقیقه | ۲ ساعته | هفتگی |
۱۰ ثانیه | ۵ دقیقه | ۳ ساعته | ماهانه |
۱۵ ثانیه | ۱۵ دقیقه | ۴ ساعته | |
۳۰ ثانیه | ۳۰ دقیقه | ||
۴۵ دقیقه |
همانطور که مشخص است، هرچه تایم فریم طولانی شود، تحلیل کلیتر و زماندارتر میشود. از سوی دیگر، تایم فریمهای پایینتر نیز برای تحلیلهای کوتاهمدت مناسب هستند.
تقسیمبندی دیگر تایم فریم معاملاتی
در بخش قبل تقسیمبندی فنی/زمانی از تایم فریم ارائه شد. بااینحال، نوعی دستهبندی دیگری از تایم فریم یا همان دورههای زمانی را نیز میتوان ارائه کرد. بر اساس این دستهبندی، تایم فریم جنبه زمانی خود را از دست داده و عوامل دیگری مانند افق سرمایهگذاری و ریسکپذیری نیز در آن مطرح میشود. برخلاف تقسیمبندی قبلی، این نوع تقسیمبندی مرزبندی کاملاً مشخص و واضحی ندارد.
کوتاه مدت
تایم فریم کوتاه مدت میتواند بین ۱ ساعت تا ۱ هفته باشد. در این تایم فریم هدف ما سرمایهگذاری نیست، بلکه فقط معاملهگر هستیم. به این سبک معامله اصطلاحاً «نوسانگیری» گفته میشود. چراکه هدف از معامله تنها کسب سودهای کوچک در زمانی کوتاه است. برخی ترجیح میدهند دسته دیگری به نام «روزانه – Intraday» را نیز اضافه کنند. این دسته فقط محدود به معاملات زیر ۱ روز میشود. ولی به صورت کلی، آنها را نیز میتوان جزو تقسیمبندی کوتاه مدت قرار داد.
مزایای معامله کوتاه مدت:
- امکان کسب سود سریع
- فرصتهای معاملاتی بیشتر
- از دست ندادن فرصتهای کوچک معامله
معایب معامله کوتاه مدت:
۱. زمانگیر بودن: شما باید بهصورت تمام وقت مراقب معامله خود باشید و پوزیشن خود را در صورت لزوم تغییر دهید.
۲. کارمزد قابل توجه معاملات: معاملات کوتاه مدت عموماً با سود ناچیزی همراه هستند. در این میان، کارمزدهای مربوط به معاملات نیز بیشتر به چشم میآیند. چراکه بخشی از سود احتمالی شما صرف پرداخت کارمزدها خواهد شد.
۳. استرس زیاد: نوسانات مقطعی بازار و تماشای نمودار قیمتها میتواند اضطراب و استرس در شما ایجاد کند.
۴. سود ناچیز: تجربه نشان داده بیشترین سودها در روندهای بلندمدتی کسب میشوند و احتمال از دست دادن موجهای صعودی در معاملهگران کوتاه مدت بالا است.
۵. فرصت ناچیزی برای تصمیمگیری درمورد هر معامله وجود دارد.
معامله میان مدت
معامله میان مدت را میتوان چیزی بین ۱ هفته تا چندین ماه دانست. معاملات میان مدت در بازار را میتوان یک سرمایهگذاری تعریف کرد. علاوه بر این، در نگاه میان مدت میتوان رویکرد تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را نیز در کنار تحلیل تکنیکال بهکار گرفت. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، در نگاه میان مدت عموماً از تایمفریم روزانه برای تحلیل استفاده میشود.
مزایای معامله میان مدت:
- برای طیف وسیعی از افراد مناسب است
- عملکرد بر اساس روندهای بازار سنجیده میشود
- فرصت بیشتری برای به نتیجه رسیدن تحلیل وجود دارد
- اضطراب و استرس کمتری خواهید داشت
معایب معامله میان مدت:
- مستلزم تحلیل بلندمدتتری است
- برخی متغیرهای اقتصادی کوچک و بزرگ و تهدیدات سیستماتیک و غیرسیستماتیک ممکن است در میان مدت متوجه دارایی شما شود
- نیاز به صبر بیشتر است
نگاه بلند مدت
نگاه بلندمدت میتواند یک سال و یا بیشتر باشد. در این شرایط باید قواعد مربوط به چینش سبد دارایی را رعایت کنید. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، بهتر است از تایمفریمهای هفتگی و ماهانه استفاده کنید. البته استفاده از تایم فریم روزانه نیز همچنان معتبر و متداول است.
مزایای معامله بلند مدت:
- سرمایهگذاری شما بدون استرس روزانه خواهد بود
- تراکنش کمتر که به معنای پرداخت کارمزد کمتر است
- فرصت بیشتری برای بررسی هر تصمیم و معامله وجود دارد
- برای سرمایههای سنگین و چشمگیر مناسب است.
- هرچه افق سرمایهگذاری بلندمدتتر باشد، احتمال دریافت سودهای چشمگیر نیز افزایش مییابد.
معایب معامله بلند مدت:
- ممکن است ماههای زیادی سرمایه شما راکد بماند
- مستلزم صبر بسیار زیادی هستند
- باید از دقت تحلیل بلندمدت خود مطمئن باشید
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
مؤلفه زمان، یکی از اصلیترین ارکان تحلیل تکنیکال است. همانطور که در بخشهای قبل متوجه شدیم، با تعیین تایم فریم در نمودارهای تحلیل تکنیکال، در واقع واحد زمانی هریک از نقاط نمودار (هر کندل) را مشخص میکنیم. بنابراین، تغییر تایم فریم تمام تحلیل را متحول خواهد کرد.
روندهای قیمتی را میتوان به سه دسته اصلی ۱. بلندمدت، ۲. میان مدت، ۳. کوتاه مدت طبقهبندی کرد. بااینحال، بازارها بهصورت همزمان در چندین تایم فریم یا بازه زمانی فعال هستند. به عبارت دیگر، بسته به بازه زمانی انتخابی، ممکن است روند قیمت دارایی مورد نظر شما صعودی، خنثی و یا نزولی شود. یعنی ممکن است روند اصلی (بلندمدت) قیمت یک دارایی صعودی باشد، ولی در یک روند خنثی میان مدت قرار گرفته و در عین حال، نوسان کوتاه مدتی آن منفی باشد! این موضوع نهتنها غیرعادی نیست، بلکه وقوع آن هم بسیار محتمل است.
بهطور معمول، معاملهگران مبتدی و تازهکار فقط روی تایم فریمهای کوتاه مدت تمرکز دارند و از روندهای اصلی و بلندمدت غافل میشوند. از سوی دیگر، برخی معاملهگران نیز ممکن است روندهای بلندمدت را بهخوبی شناسایی کنند، ولی از اهمیت پیدا کردن روندهای کوتاه مدت برای ورود غافل باشند. بنابراین، شناخت تایم فریمها و روندها در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد و تأثیر چشمگیری در موفقیت و یا شکست معاملات خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال
به عنوان یک قاعده کلی، هرچه تایمفریم بزرگتر باشد، سیگنال ارائه شده معتبرتر خواهد بود. هرچه به سمت تایم فریمهای کوتاهمدتتر حرکت کنید، نمودار شما پر از سیگنالهای غیرمعتبر خواهد شد. بسیاری از تحلیلهای انجام شده در بازههای زمانی کوتاه مدت شکست میخورند. در یک حالت ایدهآل، معاملهگران در ابتدا باید وضعیت نموداری را در تایم فریمهای بالا بررسی کنند تا جهت و روند کلی حرکت قیمت مشخص شود. هنگامی که روند قیمت مشخص شد، معاملهگران میتوانند بر اساس تایم فریمهای میان مدت و کوتاه مدت معاملات را انجام دهند.
بنابراین، در پاسخ به این سؤال که بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال کدام است، نمیتوان پاسخ واضحی را ارائه کرد. چراکه تقریباً همه چیز به شرایط بستگی دارد. انتخاب و سلیقه شخص معاملهگر و استراتژی معاملاتی شخصی او تأثیر زیادی در انتخاب بازه زمانی دارد. شاید بهترین انتخاب این باشد که از ترکیبی از چند تایم فریم برای نمودار در تایم فریم های مختلف معاملات خود استفاده کنید. در ادامه چند مثال از کاربرد تایم فریمها را بررسی میکنیم:
- یک معاملهگر نوسانگیر که برای تصمیمگیری روی نمودارهای یکروزه تمرکز دارد، میتواند از نمودارهای هفتگی برای پیدا کردن روند اصلی استفاده کرده و سپس از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روندهای کوتاهمدت و نقطه ورود استفاده کند.
- یک معاملهگر روزانه میتواند از نمودارهای ۱۵ دقیقهای برای معامله استفاده کند. او همچنین ممکن است از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روند اصلی قیمت استفاده کرده و سپس با استفاده از نمودارهای ۵ دقیقهای (و یا حتی کوتاهمدتتر)، نقطه ورود خود را انتخاب کنند.
- یک سرمایهگذار بلندمدت احتمالاً بیشتر روی نمودارهای هفتگی تمرکز دارد. ولی در عین حال، از نمودارهای ماهانه برای تشخیص روند بلندمدت و از نمودارهای روزانه برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج استفاده میکند.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریمها
انتخاب هرکدام از این تایم فریمها و یا ترکیبی از آنها بسته به سلیقه و ترجیح خود معاملهگر است. خیلی از معاملهگران، بهخصوص افراد مبتدی، تنها با اتکا به یک تایم فریم معامله میکنند. اکثر آنها به تایم فریم روزانه (۱ روزه) متکی هستند. این بازه زمانی اعتبار زیادی در تحلیلها دارد و استفاده از آن نیز مزایای متعددی به همراه دارد. با این حال، بهعنوان یک نمودار در تایم فریم های مختلف قانون کلی، بهتر است بگوییم معاملهگران تایم فریم موردعلاقه خودشان را انتخاب میکنند. افراد حرفهایتر از تایم فریمهای بالاتر برای تشخیص روند و از تایم فریم کوچکتر برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند. درهرحال، مراقب باشید بیش از حد درگیر سیگنالهای متعدد نمودارهای کوتاهمدت نشوید. این روندها بیشتر برای تایید و یا رد تحلیلهای سطوح بالاتر کاربرد دارند.
چطور تایمفریم مناسبمان را انتخاب کنیم؟
همانطور که بیان شد، انتخاب تایم فریم تا حد بسیار زیادی به خود معاملهگر بستگی دارد. بنابراین، معاملهگران ممکن است رویکردهای مختلفی نسبت به انتخاب آن داشته باشند. در ادامه ۲ نوع رویکرد نسبت به انتخاب بازه زمانی تحلیل و معامله را به شما معرفی میکنیم.
معاملهگران تازهکار چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
بسیاری از معاملهگران تازهکار ممکن است روزها، هفتهها و شاید ماهها را صرف یافتن استراتژی و پارامترهای پولساز خود کنند. مثلا آنها ممکن است نمودارهای ۳۰ ثانیهای و یا ۵ دقیقهای را امتحان کنند. سپس به شاخه دیگری نمودار در تایم فریم های مختلف پریده و به اندیکاتورها روی بیاورند.
زمانی که هیچکدام از این روشها جواب نداد، ممکن است تصور کنند اشتباه شده و مجدداً تمام این مسیر را از نو تکرار کنند. مسئله اینجاست که تفکر پشت این تلاش مستمر برای یافتن تایم فریم مناسب از پایه اشتباه است. به یاد داشته باشید که هر سیستم یا تکنیک معاملاتی (و یا احتمالاً هر بازاری) دارای یک تایم فریم بهینه است. اگر موضوع یافتن بازه زمانی ایدهآل برای شما منطقی به نظر میرسد، توصیه میکنیم در رفتار خود تجدیدنظر کنید. چرا که احتمالاً وارد یک بازی بیپایان خواهید شد که هیچوقت نمیتوانید تایم فریم موردنظر خود را پیدا کنید.
معاملهگران حرفهای چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
معاملهگران حرفهای شاید تنها ۳۰ ثانیه را صرف پیدا کردن تایم فریم کنند. انتخاب تایم فریم برای آنها به سیستم معاملاتی، تکنیک و یا بازار بستگی ندارد. انتخاب تایم فریم برای معاملهگران حرفهای بر اساس شخصیت معاملاتی آنهاست.
برای مثال، معاملهگرانی که چندین معامله در طول روز انجام میدهند، از تایم فریمهای کوتاهمدت استفاده میکنند. از سوی دیگر، آنهایی که تنها ۱ یا ۲ معامله در طول روز انجام میدهند، احتمالاً بازههای زمانی بلندمدتتری را انتخاب کنند. بنابراین، معاملهگران حرفهای بسته به هدف و نوع معامله خود، تایم فریم مناسبی را انتخاب میکنند.
تفاوت تایم فریم ها در چیست؟
همانطور که بیان شد، تفاوت اصلی تایم فریمها در نحوه نمایش ساختار نمودارهای زمان/قیمت است. ما در واقع با تغییر تایم فریم، واحد زمانی نمودارها را انتخاب میکنیم. بنابراین کل نمایش نمودارهای تکنیکال تغییر پیدا میکند. بر همین اساس، با تغییر تایم فریم، تمام تحلیلها و سیگنالهای دریافت شده روی نمودار هم تغییر خواهد کرد.
مطالعه مطالب زیر را به شما توصیه میکنیم:
- آموزش تحلیل تکنیکال به زبان ساده
- اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ معرفی بهترین اندیکاتورهای مالی
جمعبندی
معاملهگران با صرف زمان برای تجزیه و تحلیل تایم فریمهای مختلف، میتوانند شانس خود را برای موفقیت در بازارهای مالی تا حد زیادی افزایش دهند. بررسی نمودارهای بلندمدت به معاملهگران کمک میکند تا فرضیههای خود را تایید کنند. با این حال، بررسی این نمودارها میتواند به شما این هشدار را دهد که وضعیت تکنیکالی آنها در تایم فریمهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. در انتها، یک روش هوشمندانه این است که از ترکیب تایم فریمهای مختلف برای بررسی فرضیههای مختلف استفاده کنید و با درصد اطمینان بیشتری وارد معاملات شوید.
۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)
لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)
در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معاملهگران با وجود تلاشهایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیشبینیهای ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاشهایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.
تحلیل روند تنها یکی از قسمتهای استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیههای زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، ازترکیبی از تکنیکهای مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با نمودار در تایم فریم های مختلف اندیکاتوراستفاده میکنم.
ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمیکنم، بلکه میخواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک میکند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت میکند، در حالیکه در واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص دادهاید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاهمدتی را تجربه میکنند و همین ممکن است بسیاری از معاملهگران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.
۱- مهمترین کار مشاهده است
اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی میکنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر میگیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.
اگر از چند معاملهگر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخهای متفاوتی از هر کدام میشنوید. بعضی از آنها نوع روند کوتاهمدت بازار را به شما میگویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح میدهند و تعدادی هم نوع روند میانمدت را بیان میکنند. ما میتوانیم با بکارگیری تحلیلهای کوتاهمدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع میشوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.
من معمولا از خودم میپرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت به من نشان میدهد. این کار باعث میشود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچکدام اینها جواب نداد، در تایمفریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.
وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، میتوانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا بالا، یا اینکه در یک روند سایدوی قرار دارد.
۲- سقف و کفهای واضح را شناسایی کنید
وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کفهایی تشکیل میدهد. اگر به این سقف و کفها دقت کنید، میتوانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده میکنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کفهای این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید میبینید که این کفهای قیمتی به نوعی «پلههایی» تشکیل دادهاند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پلهها هم بالاتر و بالاتر میروند.
توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقفها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقفها یک الگوی پلهای به سمت پایین را تشکیل میدهند یا خیر.
۳- سقفهای بالاتر، کفهای بالاتر، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر
وقتی سقف و کفهای واضح بازار را مشخص کردید، حالا میتوانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است یا سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low).
بطور کلی، در یک روند صعودی میتوانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز میتوانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها میتوانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.
۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟
رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم میرسد، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی میرسد، عقبنشینی میکند یا به حرکت خود ادامه میدهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید میکند.
در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.
یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورجها چگونه واکنش نشان میدهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورجها احترام میگذارد و از آنها عقبنشینی میکند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه میدهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورجهای مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.
دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایمفریم روزانه را به ما نشان میدهند.
۵- آیا سیگنالی در حال شکلگیری هست؟
اگر میبینید سیگنالهای پرایس اکشنی همجهت با روند کلی بازار در حال شکلگیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته نمودار در تایم فریم های مختلف باشید که وقتی سیگنالهای پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست میخورند یا اصطلاحا فِیل (fail) میشوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر میکند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پینبار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان میدهد.
۶- تغییر جهت روند
اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقفهای اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کفهای اخیر بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص میکند، بلکه همچنین به ما نشان میدهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش میرود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.
برای مثال، اگر دنبالهای از سقفهای بالاتر (HH) و کفهای بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی میبینید که قیمت از آخرین کف عبور میکند و پایینتر میرود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کفهای پایینتر (LL) و سقفهای پایینتر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.
در آخر
وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت میتوانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معاملهگران مبتدی. اینکه ستاپها و سیگنالهای معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله میکنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت میکند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.
بهترین تایم فریم معاملاتی
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح زیر میباشند:
1w 1d 4h 1h 15m 5m 1m
معمولا تریدر های بزرگ حتی تایم فریم 30 دقیقه را جزع تایم فریم های اصلی حساب نمی کنند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
مولتی تایم فریم یا تحلیل چندگانه چیست؟
مولتی تایم فریم یا دوره چند زمانی، برای نمودار قیمتی سهام در چند دوره زمانی مختلف تعریف میشود. همانطور که تا حدی اشاره شد، انتخاب چند تایم فریم برای تحلیل سهام، دقت بیشتر و دادههای مؤثرتری را برای تصمیم به خرید یا فروش سهام، به همراه دارد.
تحلیل چند زمانه، اطلاعات شفافتر و تأثیرگذارتری را به معامله گران میدهد. در مولتی تایم فریم امکان دارد شما همزمان تایم فریمهای 1 ساعته، 4 ساعته و یا روزانه را تحلیل کنید تا دست شما برای تصمیمگیری بازتر شود.
در پادکست زیر در مورد انتخاب تایم فریم در بازار فارکس صحبت شده تا بتوانیم بهترین معاملات را داشته باشیم توصیه میکنم حتما گوش دهید .
آشنایی با انواع نمودار تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام
یکی از اصلیترین اموری که هنگام انجام معاملات ارزی باید به آن توجه کنیم، تحلیل رفتار ارز دیجیتال مورد نظر در بازار رمز ارزها است. تحلیل تکنیکال به عنوان روشی برای بررسی تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف است. حال در این میان انواع نمودار تحلیل تکنیکال ابزارهای کاربردی هستند که به این تحلیل و بررسی کمک ویژهای میکنند.
از آنجایی که تاریخ به تکرار خود علاقه دارد، رفتار معاملهگران در بازار ارز دیجیتال در دورههای زمانی مختلف به طور مدام تکرار میشود. این موضوع اهمیت تحلیل تکنیکال را چند برابر میکند. زیرا با بررسی رفتار تریدرها و وضع بازار در گذشته میتوان رفتار آنها در آینده را حدس زد. این کار به کمک انواع نمودار تحلیل تکنیکال انجام میشود. در ادامه این مطلب به معرفی این نمودارها خواهیم پرداخت.
نمودار تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک ارز دیجیتال هیچ ربطی با ماهیت آن رمز ارز ندارد. به عبارت دیگر میتوان گفت که شاخصهای بنیادی یک ارز دیجیتال تأثیری در روند تحلیل تکنیکال نخواهد داشت. بنابراین برای اینکه یک تحلیل تکنیکال خوب از یک ارز دیجیتال داشته باشیم باید به سراغ چارت قیمتی آن ارز و رفتار معاملهگران و تریدرهای توجه کنیم. در این میان نکات کلیدی مهم و تکنیکهای خاص زیادی وجود دارد که بهمرورزمان و با زیاد شدن فعالیتتان با آنها آشنا خواهید شد.
انواع نمودار تحلیل تکنیکال به عنوان ابزارهایی گرافیکی برای به نمایش گذاشتن تغییرات قیمت یک ارز دیجیتال در طور زمان مورد استفاده قرار میگیرد. آشنایی با انواع نمودار ارز دیجیتال باعث میشود تا تحلیل درستی از رفتار بازار داشته باشید و در نهایت معاملات موفقی انجام دهید. این نمودارهای شامل مواردی مثل نمودار شمعی، نمودار خطی، نموداری میلهای و… میشود.
تعریف تایم فریم (Timeframe)
یکی نمودار در تایم فریم های مختلف از مفاهیمی که هنگام آشنایی با انواع نمودار تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید تایم فریم است. در نمودارهای قیمتی بازه زمانی مشخصی وجود دارد که اجزای نمودار مثل اطلاعاتی درباره قیمت شروع و پایان، بالاترین و کمترین قیمت یک دارایی در آن نشان داده میشوند. این بازه زمانی تایم فریم نام دارد. برای مثال تایم فریم ماهانه به این معنا است که هر کدام از بخشهای نمودار، اطلاعات یک ماه را به نمایش میگذارد. تایم فریمها شامل موارد زیر میشوند:
- ماهانه
- هفتگی
- روزانه
- ۴ ساعته
- ۱ ساعته
- ۳۰ دقیقهای
- ۱۵ دقیقهای
- ۵ دقیقهای
انواع نمودار تحلیل تکنیکال
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال معمولا به دو صورت خطی (Line Chart) و OHLC هستند. نمودار خطی که جزو شناخته شدهترین انواع نمودار تحلیل تکنیکال هستند در دستهای جداگانه قرار دارد. نمودارهای OHLC نیز خود به تنهایی شامل نمودارهای دیگری مثل نمودار میلهای، نمودار شمعی و … است.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودار خطی به عنوان یکی از انواع نمودار تحلیل تکنیکال وصل شدن قیمتهای نهایی یک ارز دیجیتال به یکدیگر به دست میآید. در واقع میتوان این گونه گفت که در نمودارهای خطی فقط قیمت نهایی یک دارایی مشخص میشود. برای مثال آخرین قیمت یک ارز دیجیتال در معاملات انجام شده در بازههای زمانی مختلف به نمایش درمیآید.
نکته مهمی که درباره نمودار Baseline وجود دارد این است که نوسان قیمت در یک تایم فریم را نشان نمیدهد و به نمایش قیمت نهایی بسنده میکند. این موضوع در نمودارهای OHLC کاملا حل شده است و به طور کلی اطلاعات بیشتری در اختیار کاربران و تریدرها قرار میدهد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میله ای به عنوان یکی از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، اطلاعات بیشتری درباره تغییرات قیمت یک دارایی در بازه زمانی مشخص در اختیار شما خواهد گذاشت.
در این نمودار اطلاعات زیر را خواهید یافت:
- قیمت شروع (Open)
- قیمت پایان (Close)
- بیشترین قیمت (High)
- کمترین قیمت (Low)
به نمودار در تایم فریم های مختلف همین دلیل است که نام این دسته از نمودارها OHLC نامگذاری شده است.
در نمودار میلهای تمام این موارد به کمک یک میله و دو خط در قسمت چپ و راست آن مشخص میشود. در بررسی این نمودار خوب است بدانید که در صورت قرار گرفتن قیمت شروع بعد از قیمت پایان، یک میله افزایشی خواهید داشت.
بدین ترتیب میتوانید نتیجه بگیرید که دارایی مورد نظر در آن بازه زمانی افزایش قیمت داشته است. برعکس این موضوع نیز کاملا درست است. همچنین خوب است بدانید که در نمودار میلهای به عنوان یکی از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، میلههای کاهشی با رنگ قرمز و میلههای افزایشی با رنگ سبز نمایش داده میشوند.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین انواع نمودار تحلیل تکنیکال بین تحلیلگران و متخصصان بازار ارز دیجیتال، نمودار شمعی (Candlestick Chart) است. این نمودار مانند نمودارهای میلهای اطلاعاتی مثل قیمت شروع، قیمت پایان، بیشترین و کمترین قیمت یک ارز دیجیتال را نشان میدهد. با این تفاوت که تحلیل و بررسی آن بسیار آسانتر و دقیقتر است.
نمودارهای شمعی به عنوان یکی از انواع نمودار تحلیل تکنیکال دارای دو بخش بدنه و سایه است. بدنه نشان دهنده اختلاف قیمت شروع و پایان یک دارایی و سایه نشان دهنده بیشترین و کمترین قیمت آن دارایی است. این نمودار نیز مانند نمودار میلهای در صورت صعودی بودن با رنگ سبز و در صورت نزولی بودن با رنگ قرمز نمایش داده میشود. ضمن اینکه شکل و اندازه هر نمودار شمعی میتوان به تنهایی نشان دهنده رفتار تریدرها در آن بازه زمانی باشد.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال با نمودارهای قیمتی
همانطور که مشاهده کردید یکی از ابزارهای مهم تحلیلگران برای بررسی رفتار یک ارز دیجیتال در بازار، نمودارهای قیمتی هستند که در دو نوع کلی خطی و OHLC وجود دارند. تحلیلگران معمولا با توجه به اطلاعات مورد نیاز خود یکی از این نمودارها را برای بررسی انتخاب میکنند. اما اگر بخواهید تحلیل کاملی از یک ارز دیجیتال داشته باشید بد نیست که انواع نمودار تحلیل تکنیکال را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهید.
آموزش بهترین روش رسم خط روند
مبحثی که در این پست قرار است به آن بپردازیم آموزش بهترین روش رسم خط روند میباشد . هر معامله گری چه مبتدی چه حرفه ای در همان ابتدایی که وارد چارت نموداری میشود باید به ترسیم خطوط روند بپردازد و پیوت های ماژور و مینور را مشخص نماید تا بتواند دید تحلیلی بسیار بهتری نسبت به گذشته و حال فعلی نمودار بدست آورد.
ترسیم صحیح و درست خطوط حمایتی و مقاومتی یکی از الزامات بشدت مهم در تحلیل بازار است چرا که قیمت در این نواحی است که واکنش نشان میدهد و شما بعنوان یک معامله گر زمانی که این نقاط حمایتی و مقاومتی معتبر را شناسایی میکنید ، خواهید توانست همانند معامله گران حرفه ای از فرصت های بازار استفاده کنید.
لطفا فراموش نکنید که از خطوط حمایتی و مقاومتی همه معامله گران استفاده میکنند چرا که امری الزامی در بازارهای مالی است و اگر قبل ورود به پوزیشن اهمیتی به این خطوط ندهید به احتمال زیاد با ضرر های سنگین و پشت سر هم مواجه خواهید در مقالات بعدی در رابطه با حمایت و مقاومت های افقی صحبت خواهیم کرد .
لذا برای شما این ویدئو را در نظر گرفتیم که توسط آقای آرمان لرستانی آموزش داده شده حتما تا انتهای ویدئو را مشاهده کنید تا اگر ابهامی در مورد این مبحث دارید رفع شود .
کیفیت ویدئو hd میباشد و اگر در ابتدا با کیفیت کم به نمایش درآمد میتوانید از قسمت تنظیمات ویدئو کیفیت را افزایش دهید.
پیشنهاد میکنیم حتما جهت دریافت رایگان روزانه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جفت ارز ها عضو کانال تلگرامی ما شوید و جهت دریافت رایگان پکیج صفرتاصد فارکس به ادمین کانال پیام دهید تا برایتان بصورت کامل ارسال شود ، امیدواریم که از این خدمات رایگان بیشتره بهره را ببرید .
دیدگاه شما