انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟


تامین سرمایه یا امنیت سرمایه‌گذاری؟

مهندس‌سجاد غرقی
عضو هیات‌مدیره انجمن سنگ‌آهن ایران
این روزها و پس از صدور بیانیه لوزان بار دیگر اجماعی نانوشته میان فعالان اقتصادی و دولتمردان اتفاق افتاده است: ضرورت سرمایه‌گذاری خارجی در ایران. امری که با توجه به ضعف اقتصاد ملی در تحقق نرخ‌های رشد اقتصادی بالا و پایدار در ایران، در نگاه اول اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد.

با این حال اگرچه نیاز به تشکیل سرمایه ثابت (سرمایه‌گذاری) نیازی جدی است، اما به راستی درمان این مشکل در دست سرمایه‌گذاران خارجی است؟ در این یادداشت با تمرکز بر حوزه معدن خواسته‌های ما به‌عنوان کشوری در حال توسعه از سرمایه‌گذاری خارجی را مرور خواهیم کرد و همچنین به بررسی عواملی خواهیم پرداخت که می‌تواند در جذب سرمایه خارجی موثر باشد. وضعیت فعلی حوزه معدن به ما نشان می‌دهد که اولا جذب سرمایه‌گذاری خارجی آنچنان‌که در ابتدا به نظر می‌رسد «ساده» نیست و ثانیا جذب سرمایه‌گذاری خارجی «به هر قیمت» به حال بخش معدن مفید هم نخواهد بود.

چرا ما به سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی نیازمندیم؟
اولین و مهم‌ترین دلیل نیاز به جذب سرمایه‌های خارجی نقش سرمایه‌گذاری در فرآیند رشد اقتصادی است. محدودیت‌های کشورهای در حال توسعه در «دسترسی به منابع مالی و تامین مالی» فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و نیز برتری‌های اقتصادی، سیاسی این شیوه «تامین سرمایه» بر «استقراض خارجی» نیز مزید بر علت شده است تا در دهه‌های اخیر جذب سرمایه خارجی بیش از پیش در میان کشورهای در حال توسعه محبوبیت بیابد. از جمله دیگر دلایل ضرورت جذب سرمایه خارجی نیز می‌توان به مواردی مانند ورود ارز به کشور، انتقال تکنولوژی برای افزایش کارآیی فنی، رشد تحقیق و توسعه، ایجاد اشتغال و آموزش نیروی کار، افزایش بهره‌وری دانش مدیریتی و البته نفوذ در بازارهای بین‌المللی اشاره کرد. دلایلی که به‌ویژه در حوزه «انتقال تکنولوژی» و «افزایش بهره‌وری عوامل تولید» به‌دلیل امکان ماندگاری بلندمدت و اثرات فزاینده ناشی از آن واجد اهمیت فراوانی است.

چه عواملی یک کشور را به مکانی جذاب برای سرمایه خارجی بدل می‌کند؟
مطالعات انجام شده در سال 2011 توسط آنکتاد (UNCTAD) به‌عنوان مهم‌ترین و معتبرترین نهاد بین‌المللی رصدکننده سرمایه‌گذاری خارجی، عوامل زیر را به‌عنوان موثرترین عوامل مکان‌یابی سرمایه‌های خارجی بر می‌شمرد:
-سودآوری انتظاری سرمایه‌گذاری در مکان مورد نظر
-کیفیت محیط کسب‌وکار در کشور میزبان
-سهولت فعالیت شرکت‌های مشترک
(Joint-Venture) و چندملیتی برای فعالیت در یک کشور از لحاظ هم‌گرایی با استراتژی جهانی سرمایه‌گذار
از میان عوامل فوق، کشورهای در حال توسعه در نگاه اول مکان‌هایی مناسب برای سودآوری به نظر می‌رسند، اما تحقق سودآوری مطمئن موردنظر مجموعه‌های سرمایه‌گذار بین‌المللی همواره در گرو دو عاملی است که هر دو در گرو کیفیت فضای کسب‌وکار در کشور میزبانند. به همین خاطر نیز با وجود اینکه تصور بر این است که بیشترین سرمایه‌گذاری خارجی همواره در کشورهای در حال توسعه انجام می‌شود، بر اساس گزارش فوق‌الذکر بیشترین میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در سال 2011 به ترتیب در کشورهای آمریکا، انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟ چین، هنگ‌کنگ، بلژیک، برزیل، آلمان، انگلستان، روسیه، سنگاپور و فرانسه انجام شده است. 10 کشوری که عموما توسعه‌یافته محسوب می‌شوند.
حال با مرور وضعیت تولید معدنی در ایران و نسبت آن با سرمایه‌گذاری خارجی نشان خواهیم داد که اساسا گره کار برای سرمایه‌گذار داخلی و خارجی یکی است: بهبود فضای کسب‌وکار.
از کل به جزء: معدنی‌ها از سرمایه خارجی چه می‌خواهند؟

اولویت اول تامین سرمایه
در حوزه‌های مختلف فعالیت معدنی مانند اکتشاف، استخراج و فرآوری نیاز به جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری‌های کلان مشهود است. پهنه‌های معدنی اکتشاف نشده، معادن نیمه فعال بزرگ و غیرفعال کوچک در اطراف و اکناف کشور و عدم توازن جدی در حلقه‌های مربوط به صنایع معدنی در زنجیره ارزش معدن از جمله این حوزه‌ها است. به همین خاطر در نگاه اول پروژه‌های بزرگ و بر زمین مانده معدنی و صنایع معدنی کشور حکایت از کمبود سرمایه داخلی و تشنگی تولید معدنی برای سرمایه دارد.
اما آیا نرخ پایین تشکیل سرمایه (سرمایه‌گذاری در سرمایه ثابت) به معنای نبود، کمبود و به تعبیری عدم امکان تامین سرمایه در داخل کشور است؟ مرور چند آمار در این زمینه خالی از لطف نیست. بنا بر آمارهای منتشر شده توسط بانک مرکزی میزان نقدینگی در پایان سال 1393 بالغ بر 710 هزار میلیارد تومان بوده است. از این میزان به گفته وزیر امور اقتصادی و دارایی بیش از 200 هزار میلیارد تومان در بازارهای غیر متشکل پولی در گردش است و به‌دلیل نرخ‌های سود تسهیلات بسیار بالای موجود در بازارهای غیرمتشکل، واحدهای تولیدی که توان تسهیلات گرفتن با نرخ‌های مصوب بانک‌های دولتی و خصوصی را ندارند، علی‌القاعده از این سرمایه‌ها نیز بی‌بهره‌اند.
از سوی دیگر طبق برآوردها، بیش از 100 هزار میلیارد تومان از معوقات بانکی مربوط به سرمایه‌گذاری در بخش ساختمان‌های مسکونی لوکس و تجاری در ازای اخذ وثایق ملکی است که به‌دلیل رکود حاکم بر بازار مسکن عملا قفل شده و امکان آزادسازی آن در آینده نزدیک متصور نیست. حال که با مروری ساده و به‌عنوان شمه‌ای از وضعیت موجود مشخص شد بخش تولید به‌رغم نیاز فراوان و شدید به تامین مالی و سرمایه‌گذاری، حداقل به بیش از 300 هزار میلیارد تومان از نقدینگی موجود در اقتصاد کشور هیچ گونه دسترسی ندارد، می‌توان پذیرفت که اگر تدبیری نیندیشیم عملا بخش تولید در برابر بخش‌های تجاری و غیرتولیدی اقتصاد کشور دست‌ها را بالا خواهد برد. این امر در حالی اتفاق می‌افتد که تحقق رشد اقتصادی با کیفیت و اشتغال‌زا به‌عنوان نیاز حیاتی کشور یکسره در گرو رونق تولید است.
به همین خاطر به نظر می‌رسد بحران تامین مالی تولید و پروژه‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت در ایران بیش از هرچیز به خاطر ضعف شدید فضای کسب‌وکار در ایران پدید آمده است و خواهیم دید که این همان نکته اساسی است که مانع جذب سرمایه خارجی نیز خواهد شد.

اولویت دوم: انتقال تکنولوژی و بهبود بهره‌وری عوامل تولید
اگر دشواری تامین مالی از یکسو تولید معدنی را در تنگنا قرار داده است از سوی دیگر عدم دسترسی به تکنولوژی‌های نوین، فرسوده بودن تکنولوژی‌های تولید، مهارت پایین نیروی کار شاغل در معادن و فقر شدید دانش مدیریتی روزآمد سبب شده است که مشارکت با سرمایه‌گذاران خارجی در حوزه معدن اهمیت بیشتری نیز داشته باشد.
با این حال تضمینی وجود ندارد که سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه معدن ایران به‌طور اتوماتیک منجر به عوایدی همچون انتقال دانش فنی و مدیریتی روزآمد، آموزش نیروی کار و بهبود بهره‌وری عوامل تولید شود. تجربه ملموس سرمایه‌گذاری چینی‌ها در حوزه فولاد و صنایع معدنی گواهی بر این مدعا است. سرمایه‌گذارانی غیرحرفه‌ای که نه تنها در بدو ورود در پی جذب تسهیلات و مواد اولیه ارزان داخلی برمی‌آیند بلکه دانش فنی چندانی نیز برای انتقال به کشور میزبان ندارند و حتی در برخی موارد نیروی کار غیرماهر را نیز با خود از چین می‌آورند.
وقوع چنین تجربیاتی نشان می‌دهد که تحقق اهدافی مانند «انتقال دانش فنی» و «افزایش بهره‌وری» مستلزم حد بالایی از توانایی چانه‌زنی، دانش حقوقی و آشنایی با روند میان‌مدت و درازمدت بازارهای داخلی و خارجی است که همگی فقط در فضای با ثبات اقتصادی و به پشتوانه نهادهای صنفی و حقوقی میسر خواهد شد.

چه باید کرد؟
در چنین فضای بی‌ثبات و افق‌های کوتاه‌مدت رایج در سرمایه‌گذاری داخلی این سوال پیش خواهد آمد که چگونه سرمایه‌گذاری در حوزه معادن ایران برای خارجی‌ها جذاب و لاجرم سودآور خواهد بود و چگونه معدنکاران ایرانی خواهند توانست از عواید این سرمایه‌گذاری‌ها بهره‌مند شوند؟
در سطور بالا دیدیم که هدف سرمایه‌گذار داخلی و خارجی نهایتا مشترک است: تحقق سودآوری در فضای باثبات اقتصادی. با این حال ضعف قوای حکمرانی و کیفیت پایین فضای کسب‌وکار سبب شده است که تولید به‌طور پیوسته جذابیت خود را برای جذب سرمایه‌گذار از دست بدهد. تنها در بخش معدن ذکر مکرر عبارت «خام‌فروشی» از سمت دولتمردان به حرفه پرزحمت و پرریسک معدنکاری، اعمال سیاست‌هایی از قبیل افزایش چندصد درصدی حقوق دولتی ظرف 2 سال، طرح افزایش و تعمیم بهره مالکانه به کلیه معادن، حذف معافیت مالیاتی صادراتی مواد معدنی، وضع عوارض صادراتی بر تولیدات معدنی و عدم تخصیص مشوق‌ها و معافیت‌ها در شرایط بحرانی کنونی، نه تنها محرکی برای گسیل سرمایه‌های داخلی به بخش معدن نخواهد بود، بلکه بیش از پیش فرار سرمایه‌های این حوزه را به سایر بخش‌های غیر مولد تسریع خواهد کرد.
اما چه باید کرد؟ با این وجود به دو طریق می‌توان به سوال فوق پاسخ گفت. یک پاسخ بر مبنای شرایط فعلی و تجربه‌هایی است که اتفاق افتاده است و دیگری پاسخی بر مبنای شرایط مطلوب و ایده‌آل.
در پاسخ نخست، برخی تجارب گذشته و حال سرمایه‌گذاری خارجی در ایران و جهان حاکی از آن است که در فقدان بسترهای مناسب نهادی (بنگاه‌های قوی داخلی) و ساختارهای حقوقی و سیاسی توسعه‌گرا، سرمایه‌گذار خارجی با اکراه فراوان به کشور میزبان وارد خواهد شد. اما در صورت ورود بدون پیش‌نیازهای مذکور، رابطه سرمایه‌گذار خارجی با کشور میزبان به رابطه‌ای پر تحکم و یکسویه بدل می‌شود که بر اساس آن باید نهاده‌های تولید (نیروی کار، انرژی، زمین، منابع طبیعی و حتی تسهیلات بانکی) را هرچه ارزان‌تر در اختیار آنها گذاشت و محصولی گران خریداری کرد. یک بازی دوسر باخت که در دراز مدت نه انباشت سرمایه داخلی به بار می‌آورد و نه به انتقال تکنولوژی و توسعه معدنکاری منجر می‌شود.
نکته قابل توجه در این دست سرمایه‌گذاری‌ها این است که ورود این سرمایه‌گذاران هیچ‌گاه بر مبنای جانمایی صحیح، ظرفیت سنجی‌ها، مطالعات اقتصادی، فنی و حقوقی مناسب صورت نمی‌گیرد و بیشتر حاصل شتابزدگی برای حضور سرمایه‌گذار خارجی است.
در پاسخ دوم مبتنی بر شرایط ایده‌آل، با تاکید بر «الزامات نهادی» ورود و هدایت سرمایه خارجی، شرایطی که تحت نظارت موثر حاکمیتی، فرآیندی شفاف و بری از شتابزدگی‌های لحظه‌ای به جریان می‌افتد، «وضعیتی که سرمایه خارجی از مجرای شریک خصوصی معتبر داخلی اقدام به سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌کند.» تحقق شرایط ایده‌آل را می‌توان به اولویت زیر تصور کرد:
1-اول، حاکمیت از طریق اصلاح قوانین و ساختارهای سرمایه‌گذاری و حمایت از تشکل‌های حرفه‌ای صنفی و اقتصادی بخش خصوصی «واقعی» در تصمیم‌سازی‌ها، مبادرت به بهبود فضای کسب‌وکار می‌کند و امکان‌پذیری و افق سرمایه‌گذاری را از کوتاه‌مدت به میان‌مدت و بلندمدت ارتقا می‌دهد.
2-دوم، با بهبود فضای کسب‌وکار، شرایط برای «انباشت سرمایه داخلی» و هدایت نقدینگی سرگردان به تولید بخش خصوصی فراهم می‌شود. نهادسازی و تشکیل شرکت‌ها و کنسرسیوم‌های تخصصی با توان مالی و اقتصادی مکفی برای ورود به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ ماحصل این سیاست خواهد بود.
3-سوم، تولیدکنندگان و کنسرسیوم‌های داخلی (بخش خصوصی تقویت شده) در راستای بهبود بهره‌وری و انتقال تکنولوژی، استفاده از صرفه‌های اقتصادی مقیاس و بهره‌مندی از مزیت‌های سیستمی ‌و مدیریتی سرمایه خارجی اقدام به جذب سرمایه‌گذاران و شریک‌های معتبر خارجی به صورت جوینت ونچر (Joint Venture)
می‌کنند. در صورت طی شدن چنین فرآیندی و ایجاد و تقویت بنگاه‌های تولیدی خصوصی داخلی، می‌توان امید داشت که نیات خیرخواهانه برای جذب سرمایه خارجی مانند اشتغال‌زایی، انتقال فناوری، توسعه بهره‌ور معدنکاری به ضد خود تبدیل نشوند؛ چراکه نمی‌توان به سرمایه‌گذار خارجی که در همان بدو ورود با عنایت به پایین بودن شاخص‌های سرمایه‌گذاری در ایران و در فقدان ساختار، بنگاه‌ها و نهادهای معتبر، در ارتباط مستقیم و بی واسطه با دولت به جست‌وجوی رانت ناشی از زمین، نیروی کار و مواد اولیه و منابع طبیعی ارزان برمی‌آید، امید رستگاری بست.
به همین خاطر بسی بهتر و مفیدتر خواهد بود اگر به رفع موانع سرمایه‌گذاری و تولید واقعی درکشور بپردازیم و مطمئن باشیم سرمایه‌گذاران خارجی از پی سرمایه‌های داخلی روانه بخش معدن ایران نیز خواهند شد.

دیوار خرید (Buy Wall) و دیوار فروش (Sell Wall) یعنی چه؟

دو اصطلاح رایج در بازار خرید و فروش ارزهای دیجیتال دیوار خرید و دیوار فروش است. دیوار های خرید و فروش باعث می شوند که قیمت یک دارایی نتواند از یک سطح خاص فراتر برود. اگرچه این دیوار ها ممکن است به عنوان رفتار سالم و طبیعی در بازار شکل گیرند، ایجاد مصنوعی آنها در دنیای ارزهای دیجیتال، با توجه به اینکه این بازار جوان است، رایج و تقریبا آسان است. در این مقاله به بررسی دقیق ماهیت دیوار های خرید و فروش و نحوه تفسیر معنی آنها برای معاملات ارزهای رمزپایه خواهیم پرداخت.

دیوار خرید

دیوار خرید (Buy Wall) یعنی چه؟

دیوار خرید نتیجه یک سفارش خرید بزرگ یا ترکیب چندین سفارش خرید بزرگ است که با یک قیمت خاص در دفتر سفارشات (order book) یک بازار خاص قرار می گیرند. دیوار خرید توسط یک فرد ثروتمند با سرمایه بالا، گروهی از تریدر ها یا موسسات ایجاد می شود.

در صرافی های ارز های دیجیتال، معاملات از طریق دفتر سفارشات انجام می شود ، جایی که خریداران قیمت خرید (Bid) و فروشندگان قیمت فروش (Ask) دارایی ها را توسط آن نشان می دهند. اساساً ، دیوار خرید از افت قیمت های بازار جلوگیری می کند، زیرا مقدار زیادی سفارش با قیمت یکسان ایجاد می کند که برای اجرای آنها نیاز به سرمایه زیادی است.

دیوارهای خرید بزرگ، اگر واقعی باشند، نشان دهنده روند سالم یک ارز می باشند. این موارد زمانی رخ می دهد که تریدر ها و سرمایه گذاران می خواهند دارایی کوین خاصی را در سبد سرمایه گذاری خود افزایش دهند. وقتی این اتفاق برای یک کوین به صورت سالم می افتد، قیمت پیشنهادی با قیمت دارایی به طور نسبی مطابقت دارد و سفارشات خرید به سرعت پر می شوند.

با این حال دیوارهای خرید یا فروش ممکن است به صورت مصنوعی و زمانی اتفاق بیفتد که هولدر های بزرگ یا نهنگ های انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟ ارز دیجیتال میخواهند قیمت را در راستای منافعشان کنترل کنند. این نهنگ به منظور دستکاری در بازارها، مرتباً دیوارهای خرید و فروش ایجاد می کنند.

وقتی روند نزولی بازار واقعاً قوی باشد دیوارهای خرید می توانند به سرعت “خورده شوند” ، چرا که که تمام سفارشات آنها در عرض چند ثانیه پر می شود.

هنگامی که سفارشات بزرگ خرید یا فروش در دفتر سفارش ظاهر می شود ، سایر معامله گران باید سفارشات خود را بلافاصله پس از دیوارها ثبت کنند.

به عنوان مثال ، اگر یک دیوار خرید بزرگ برای یک ارز دیجیتال در 5000 دلار ایجادشود ، سایر معامله گرانی که مایل به خرید هستند ، باید قیمت خود را در 5،000.01 دلار یا بالاتر ثبت کنند. چرا که در صورت قرار دادن قیمت روی دیوار یا پشت دیوار (با قیمت 4999،99 دلار یا کمتر) ، احتمال بسیار کمی وجود دارد که سفارشات آنها پر شود. طبیعتا این کار باعث بالا رفتن قیمت دارایی می شود.

دیوار فروش

دیوار فروش (Sell Wall) یعنی چه؟

اصطلاح دیوار فروش به یک سفارش فروش بسیار بزرگ یا انباشت سفارشات فروش در یک سطح قیمت خاص در دفتر سفارشات اشاره دارد. این در مقابل دیوار خرید است که یک سفارش خرید بزرگ یا تجمع سفارشات خرید در یک سطح قیمت را نشان می دهد.

دیوار فروش هم می تواند توسط یک شخص واحد ایجاد شود، و هم می تواند با مجموع سفارشات متعدد در یک سطح قیمت یکسان شکل بگیرد. به طور معمول ، وقتی دیوار فروش توسط یک معامله گر منفرد ایجاد می شود ، از او به عنوان نهنگ یاد می شود. نهنگ های ارز دیجیتال به دلیل داشتن دارایی های بزرگ اغلب قادر به تأثیرگذاری بر قیمت یک دارایی هستند و دیوار فروش یکی از ابزارهایی است که ممکن است برای انجام این کار از آن استفاده کنند.

به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر سفارش فروش 10،000 واحد از ارز دیجیتال A را با قیمت 5000 دلار ثبت کند، دفتر سفارش دیوار فروش بزرگی را نشان می دهد که به احتمال زیاد مانع از بالا رفتن قیمت این ارز دیجیتال از مرز 5000 دلار خواهد شد. به عبارت دیگر ، برای عبور از دیوار فروش و شکستن مقاومت 5000 دلار، نیاز به فشار خرید قوی و حجم قابل توجهی سرمایه است.

با این حال، دیوارهای فروش اغلب فقط برای ترساندن یا ایجاد تأثیرات خاص بر سایر معامله گران قرار ایجاد می شوند. چرا که چنین سفارشات بزرگی به ندرت به طور کامل پر می شوند. در حقیقت، نهنگ ها اغلب برای ایجاد تاثیر بر قیمت یک دارایی، چندین بار دیوارهای فروش را ایجاد می کنند و از بین می برند.

به عنوان مثال ، یک دیوار فروش ممکن است معامله گران دیگر را وادار کند که سفارشات فروش خود را در زیر دیوار قرار دهند ، که به طور بالقوه باعث حرکت قیمت دارایی به سمت پایین می شود.

دیوار فروش واقعی در برابر دیوار فروش مصنوعی

دیوار فروش نشان می دهد که ارز رمزنگاری شده به سرعت در حال لیکوئید شدن است و اغلب نشانه منفی برای سلامت کوین است. دیوار فروش بزرگ به این معنی است که معامله گران قصد دارند از شر حجم زیادی از یک کوین خلاص شوند. وقتی این اتفاق می افتد ، معامله گران دارایی های خود را برای بهترین پیشنهاد موجود به فروش می رسانند که ممکن است قیمت بسیار کمی باشد. دیوار از اجرای سفارشات فروش با قیمت بالاتر از سقف دیوار جلوگیری می کند. این امر باعث فشار نزولی به قیمت ارز رمزپایه می شود که منجر به کند شدن یا راکد شدن رشد کوین می شود.

نگرانی اصلی در مورد دیوار های فروش این است که میتوان آنها را ساخت. بنابراین مهم است که درک کنید دیوار فروش واقعی است یا مصنوعی. دیوار فروش واقعی زمانی اتفاق می افتد که کوین و شرکت پشت آن عملکرد منفی داشته باشند. این می تواند نتیجه اخبار یا احساسات منفی در مورد شرکت یا عدم موفقیت پروژه در دستیابی به اهداف مورد انتظارش باشد. علاوه بر این هک ، کلاهبرداری یا فروش از روی ترس در بازار خرسی یا نزولی نیز می تواند باعث تشکیل دیوارهای فروش واقعی شود.

شاخص های مختلفی برای تشخیص دیوار فروش واقعی از ساختگی وجود دارد. مبتدیان می توانند این موضوع را در نظر بگیرند که سفارش فروش باید مدت زمان بیشتری بر روی دفتر سفارشات قرار گرفته باشد. همچنین، کوین هایی با حجم بالاتر معاملات معمولا در بالای لیست سفارشات قرار خواهند گرفت. این دیوارهای فروش معتبر هستند زیرا نتیجه احساست منفی یا بدبینی تریدرها درباره یک ارز دیجیتال هستند. اگر فکر می کنید سکه می تواند دوباره روند خود را بازیابی کند، چنین شرایطی می تواند زمان خوبی برای خرید باشد.

نکته مثبت دیوار فروش این است که نقدینگی قابل توجهی را برای یک کوین فراهم می کند، زیرا حجم بالایی برای فروش وجود دارد. اما بدون تقاضای خرید به اندازه کافی، دلیل خوبی برای داشتن سفارشات فروش فعال وجود ندارد. چرا که این نقدینگی ممکن است نشان دهنده این باشد که نهنگ ها می خواهند کوین های خود را هر چه سریع تر بفروشند.

دیوار فروش ایجاد شده توسط نهنگ ها چه مشکلی دارد؟

شاید از خود بپرسید که چرا دیوار های مصنوعی ایجاد شده توسط نهنگ ها یک مشکل در نظر گرفته می شود. دلیل آن این است که وقتی نهنگ ها سفارشات بزرگ فروش را تعیین میکنند، میخواهند کوین های بیشتر با قیمت پایین تر خریداری کنند و در واقع با این کار قصد دارند قیمت را پایین نگه دارند. هنگامی که آنها هر چه ممکن است از بازار جمع کردند، می توانند سفارشات فروش خود را حذف کنند. این باعث می شود دیواری که ایجاد کرده اند به طرز ناگهانی از بین برود و قیمت افزایش یابد.

از آنجا که حجم دارایی و سرمایه نهنگ ها بسیار زیاد است، این روند می تواند تکرار شود تا زمانی که آنها سهم زیادی از یک کوین را در اختیار بگیرند. پس از آن نهنگ از قیمت بالای کوین هایی که آنها را در قیمت پایینی که خودش تولید کرده بود خریده است، شود می برد.

تشخیص دیوار فروش

شناسایی دیوار های انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟ خرید و فروش

یکی از راه های سریع بررسی و شناسایی دیوارهای خرید و فروش ، مشاهده نمودار عمق (depth chart) است. این نمودارها توسط اکثر سیستم عامل های معاملاتی به صورت نمایش گرافیکی از دفتر سفارشات فعلی ، با کلیه سفارشات خرید و فروش که در محدوده خاصی قابل مشاهده هستند ، ارائه می شوند.

دفتر سفارشات لیستی از کلیه فعالیت های مربوط به سفارشات خرید و فروش در یک صرافی معاملاتی است. در صفحه معاملات اکثر صرافی های رمزنگاری ، یک معامله گر می تواند عمق بازار را مشاهده کند. این بدان معنی است که بررسی کنید بالاترین و کمترین قیمت برای سفارشات فعال در چه سطحی تعیین شده است.

بررسی اوردر ها، به خوبی نشان می دهد که چه نوع احساسات و گمانه زنی های پیرامون یک ارز در بازار وجود دارد. اگر می خواهید عاقلانه و از روی منطق سرمایه گذاری کنید، مهم است که که با روند معاملات آشنا باشید تا بتوانید پیش بینی کنید که رویداد های مختلف بازار را به چه سمتی می برد.

بورس چه زمانی صعودی می‌شود؟

 بورس چه زمانی صعودی می‌شود؟

یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به این که بورس همواره با یک فاز تاخیر به شوک‌های تورمی پاسخ می‌دهد گفت: رفته رفته شاهد انباشت تقاضا در بازار سرمایه خواهیم بود و بورس به عنوان ارزنده‌ترین بازار بعد از رکود کامل بازارهای رقیب، دوباره پررونق خواهد شد.

به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز، محسن عباسی با اشاره به این که شرایط کم رمق بازار سرمایه باعث نگرانی سهامداران شده است و برخی معتقدند بورس دیگر درست توان رشد ندارد، گفت: ابهامات اقتصادی و سیاسی کشور به هر حال خودش را در بازار بورس نشان می‌دهد و حساسیت این بازار نسبت به سایر بازارها نظیر مسکن و خودرو که تابلوی معاملاتی مشخصی ندارند بیشتر است.

این کارشناس بازار سرمایه افزود: در بورس نوسانات شدیدتر است و افت و خیزها با شدت بیشتری اتفاق می‌افتد. با این حال نباید فقط سناریوهای بدبینانه را در نظر بگیریم؛ چرا که بازار سرمایه همیشه بین خوش بینی و بدبینی در نوسان است و به هر سمتی که می‌رود اذهان معامله‌گران را هم با ان موج همسو می‌کند.

۱۱ شرکت غیربورسی در سبد سهام عدالت

وی در ادامه دو دلیل برای ماندگاری سهامداران و سرمایه‌گذاران در بورس را مورد اشاره قرار داد و اذعان داشت: از منظر بنیادی قیمت‌های فعلی و احتمالا چند هفته‌ آینده یکی از جذابیت‌های بورس در بسیاری از سهام بازار است و پی بر ای بازار در محدوده‌ قابل قبولی قرار دارد و بعد از برگزاری مجامع هم شرایط بهتری پیدا خواهد کرد.

عباسی اضافه کرد: وضعیت فعلی بازار سرمایه ناشی از سردرگمی صنایع بزرگ کشور نظیر پتروشیمی و فلزات و خودرو و . در کنار ابهامات سیاسی پیش روی کشور است. در این شرایط عمده تمرکز بازار بر روند کوتاه مدت و اثرات ناشی از اخبار پیرامونی بازار است.

به گفته این کارشناس بازار سرمایه، اقتصاد کشور بعد از یک شوک تورمی سنگین، کم کم آماده‌ رفتن به رکود می‌شود. رکودی که باعث به خواب رفتن بازارهایی چون بازار خودروهای لوکس و خانه‌های گران قیمت شده است و تقاضای مصرفی را در این دو بازار روانه‌ خودروهای ارزانتر و خانه های با متراژ کوچکتر و محله های ارزانتر کرده است.

وی اضافه کرد: در ماه‌های آتی رکود معاملاتی در بخش بزرگتری از این دو بازار مشاهده خواهد شد، اما بعید است کاهش قیمتی در کار باشد و رکود معاملاتی تا چند فصل ادامه خواهد داشت تا قدرت خریدها تقویت شود.

این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: در خصوص وضعیت کلی بازار سهام سرمایه‌گذاران باید توجه کنند که بورس همواره با یک فاز تاخیر به شوک‌های تورمی پاسخ می‌دهد و این الگو همواره در بازار تکرار شده است. از این رو در شرایط فعلی رفته رفته شاهد انباشت تقاضا در بازار سرمایه خواهیم بود و بورس به عنوان ارزنده‌ترین بازار بعد از رکود کامل بازارهای رقیب دوباره پررونق خواهد شد.

وی همچنین در بیان دلیل دوم برای ماندگاری سهامداران و سرمایه‌گذاران در بورس تاکید کرد: دلیل دوم من شرایط تکنیکالی شاخص هم‌وزن و شاخص کل است که با وجود همه‌ ایرادات و کاستی‌های محاسباتی‌اش باید مورد توجه قرار گیرد. بخشی از وضعیت بازار به علت شاخه‌ اصلاحی است که بازار در آن قرار دارد و اگرچه ممکن است نوساناتی را تا چند هفته شاهد باشیم اما پس از اتمام این شاخه‌ اصلاحی بازار یک روند صعودی خوب را آغاز خواهد کرد.

این کارشناس بازار سرمایه در پایان به سهامداران توصیه کرد: با توجه به شرایط کنونی بازار سرمایه به نظر می‌رسد بهتر است سرمایه‌گذاران کمی از نوسانات بازار سرمایه فاصله بگیرید و دست از چک کردن هر روزه‌ بازار و نمادهای معاملاتی بردارید.

پایگاه خبری توانا

به گزارش توانا،خیلی‌ها می‌گویند مهم‌ترین سرمایه یک کشور، نیروی انسانی آن کشور است و اینکه این نیروی انسانی چطور می‌تواند ثروت تولید کند، به این بستگی دارد که نسبت نیروی انسانی با نظام حکمرانی در آن کشور چگونه است.

اگر نخبگان مهاجرت را ترجیح می دهند و هر کس به دنبال فرصتی است تا بخت خود را در جایی به جز سرزمین مادری بیازماید، به شکل عیان یعنی کشور در حال از دست دادن سرمایه است.

از طرفی، اگر از یک سو نگران این باشیم که چه بر سر سطل های زباله در خیابان ها می آید، اما از دیگر سو با محدود کردن اینترنت روزانه میلیاردها دلار ضرر مالی به اقتصادمان وارد شود، یعنی درکِ درستی از اینکه چه چیزی سرمایه یک کشور به حساب می آید، نداشته ایم.

اما اگر بنا باشد کشورهای جهان را بر اساس سرمایه (اعم از سرمایه مالی، انسانی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین) دسته بندی کنیم، جایگاه ایران کجا خواهد بود؟

«سرمایه» فقط پول نیست

ردپای مفهوم «سرمایه» (Capital) را نخستین بار می‌توان در آثار اقتصاددانان دنبال کرد.

ورود به پیچیدگی‌های مفهومی و تفاوت‌ها در تفسیر این واژه مجالی دیگر می‌طلبد، اما به طور کلی می توان گفت که «سرمایه» الزاما با «پول» یا «دارایی» یکی نیست.

تجمیع و انباشت سرمایه، مقدمه سرمایه گذاری، تولید و رشد اقتصادی را فراهم می کند و هرچه سرمایه بیشتری انباشته شود، می توان کارهای بزرگ تری را هم انتظار داشت.

مثلا، در ایرانِ امروز اگر بخواهید یک کارخانه خودروسازی جدید احداث کنید که توان رقابت در بازارهای داخلی و خارجی را داشته باشد، ممکن است به یک سرمایه گذاری اولیه ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی نیاز داشته باشید.

اگر بخواهید یک کارخانه تولید ماکارونی احداث کنید، شاید ۱۰۰ میلیارد تومان هم کافی باشد و برای ایجاد یک استارتاپ در رده جهانی، در مراحل اولیه تزریق سرمایه ممکن است کارتان با ۱۰ میلیارد تومان هم راه بیفتد.

جایی در مرز اقتصاد و جامعه شناسی

اما چرا ایجاد یک استارتاپ، در مقایسه با احداث یک کارخانه خودروسازی، سرمایه اقتصادی کمتری می خواهد؟

اینجا همان جایی است که پایِ «سرمایه انسانی» (Human capital) به میان می آید.

«سرمایه انسانی»، در واقع همان سرمایه اقتصادی است که در توانایی ایجاد ارزش در انسان ها ذخیره شده است.

مثلا، مهندسی که یک اختراع جدید برای تولید آلیاژهای فلزی در کارنامه اش دارد، برای شرکتی که در این زمینه کار می کند بسیار ارزشمندتر از یک نیروی کار ساده است.

دلیل هم واضح است: آن مهندس می‌تواند دانش، تجربه و نوآوری اش را به پول واقعی (یا با تسامح، به «سرمایه اقتصادی») بدل کند، که برای آن شرکت به معنای کسب سرمایه اقتصادی در آینده خواهد بود.

استارتاپ ها سرمایه اقتصادی کمتری می خواهند، چون تمرکزشان به جای خرید ماشین آلات و تجیهزات یا اجاره کردنِ دفاتر کاری بزرگ در مرکز شهرها، بر روی استخدام نیروی انسانی بسیار نوآور و کارآمد استوار است.

«سرمایه انسانی» در واقع از جمله مفاهیمی است که در مرز اقتصاد و جامعه شناسی ایجاد شده و بر توسعه انسانی (در قالب دسترسی به خدمات آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و امثال آنها) استوار است.

گوناگونیِ سرمایه‌ها

اما انواع دیگری از «سرمایه» هم در تحلیل‌ها و ادبیات اقتصادی-اجتماعی قابل رصد است.

یکی از آنها، «سرمایه نمادین» (Symbolic capital) است.

مثلا، به این فکر کنید که وجود «برج ایفل» در پاریس، «تخت جمشید» در نزدیکی شیراز یا ورزشگاه تیم «منچستر یونایتد» در شهر «منچستر»، چقدر این شهرها را با شهرهای بی شمار دیگری که نام شان را کمتر می شنویم، متمایز کرده است.

در میان خودروسازها هم آرم برندهایی مانند «ب.ام.و» یا «بنز»، همین سرمایه نمادین را با خود به همراه دارد و اگر بنا به مقایسه غیرتخصصی باشد، ممکن است خریدار ناخودآگاه خودرویی با این برندها را بخرد، صرفا به این دلیل که نام شان جا افتاده و معروف است.

ایرانی‌ها بسیار ثروتمند هستند!

حالا برویم به سراغ پرسش اصلی: جایگاه ایران از منظر دارا بودن انواع سرمایه، در میان کشورهای جهان چگونه است؟

گزارش موسسه «کردیت سوییس» (Credit Suisse) در سال ۲۰۲۲ میلادی نشان می دهد که ایران با حدود ۲٫۳ تریلیون دلار (حدود ۲۳۰۰ میلیارد دلار) ثروت، در جایگاه ۲۳ در جهان قرار دارد. (در گزارش این موسسه، ثروت معادل با مفهوم National net wealth است.)

این رقم، تقریبا ۱۰ برابر بزرگ تر از GDP ایران است و در واقع، مجموع ثروت انباشته شده در قالب دارایی های شهروندان، منابع انسانی و البته منابع طبیعی را برآورد می کند. به عبارت دیگر، ایران به اندازه تولید کالا و خدماتی که در ۱۰ سال صورت می دهد، ثروت انباشته شده دارد.

در مقام مقایسه، ترکیه با ۱٫۱ تریلیون دلار در جایگاه ۳۵ است و ایران در قیاس با کشورهایی نظیر امارات متحده عربی، فنلاند و حتی عربستان سعودی، ثروت بالاتری دارد.

در مورد ایران، وجود منابع انرژی، بازار سرمایه (بورس) به نسبت پیشرفته و نیروی انسانی تحصیل کرده، از جمله مواردی هستند که میزان ثروت در کشور را بالا برده اند.

جایگاه نخست از آنِ آمریکا است و این کشور با حدود ۱۴۶ تریلیون دلار ثروت، به تنهایی نزدیک به ۳۱ درصد از ثروت جهان را در خود جای داده است.

چین و ژاپن در رتبه های بعدی هستند و کشورهایی نظیر برزیل، اندونزی، سوئیس و هلند هم بالاتر از ایران قرار دارند.

جایگاه فراموش‌شده «ما» در سرمایه انسانی

اما در نقطه مقابل، ایران به سرمایه انسانی‌اش به اندازه کافی بها نداده است.

«گزارش سرمایه انسانی بانک جهانی» (World Bank Human Capital Index)، کشورها را بر اساس میزان سرمایه‌گذاری آنها در زمینه بهداشت و آموزش جوانان، رده‌بندی می‌کند.

در واقع، این گزارش «سرمایه انسانی» را، در قالب تزریق سرمایه اقتصادی به حوزه های آموزش و بهداشت جوانان، مورد سنجش قرار می دهد.

بر اساس گزارش سال ۲۰۱۹ میلادیِ این موسسه، از میان ۱۵۷ کشور جهان، ایران در آن سال در جایگاه ۷۱ قرار داشته است.

ترکیه (جایگاه ۵۳)، جمهوری آذربایجان (جایگاه ۶۹) و قزاقستان (جایگاه ۳۱) را در همان سال به خود اختصاص داده بودند.

کشورهای سنگاپور، کره جنوبی و ژاپن هم سه رتبه نخست را از آنِ خود کرده بودند.

وضعیت وخیم مالیِ دولت ایران و فشاری که از این زاویه به نهادهای بهداشتی و آموزشی وارد شده، می تواند در سال های آینده جایگاه ایران را حتی وخیم تر هم بکند.

«سرمایه اجتماعی»: آنچه که از دست رفت

اما یک نوع دیگر از سرمایه هم هست که اندازه گیریِ آن دشوار است، اما تردیدی نیست که ابزار مفهومیِ مناسبی برای بررسی وضعیت اقتصادی-اجتماعیِ ایران به دست می دهد.

«سرمایه اجتماعی» (Social Capital)، در واقع نشان دهنده آن است که یک جامعه تا چه اندازه می تواند کارکردهایی را که از آن انتظار می رود، برآورده کند.

وقتی می گوییم «سرمایه اجتماعی» در یک کشور بالا است، یعنی میان نهادهای گوناگون و نیز شهروندان در آن کشور اعتماد وجود دارد.

در قالب یک مثال، جامعه ای که «سرمایه اجتماعی» بالاتری دارد، مانند موتوری است که به درستی کار می کند، کم مصرف تر است و کارکرد یک موتور (تبدیل یک شکل از انرژی به شکل دیگر آن) را ادا می کند.

به بیانی دیگر، همه شهروندان انتظار دارند که دولت های شان برای رفاه آنها بکوشند؛ به آنها دروغ نگویند؛ شایسته سالاری را در توزیع قدرت رعایت کنند و از جان و مال آنها حفاظت کنند.

اگر دولتی از این خواسته ها و انتظارات عدول کند، سرمایه اجتماعی خود را به سرعت از دست می دهد و جامعه به این نتیجه می رسد که آن دولت کارکردهایی را که از او انتظار می رفته، ادا نمی کند، درست مانند موتوری در یک خودرو که دیگر کار نمی کند.

وقتی چنین اتفاقی می افتد، طبیعی است که جامعه احساس می کند باید آن نهاد را با چیز دیگری جایگزین کند که بتواند همان کارکردها را بر عهده بگیرد. این، روندی است که بسیار دشوار می تواند به وضعیت پیشین خود برگردد.

دیوار خرید (Buy Wall) و دیوار فروش (Sell Wall) یعنی چه؟

دو اصطلاح رایج در بازار خرید و فروش ارزهای دیجیتال دیوار خرید و دیوار فروش است. دیوار های خرید و فروش باعث می شوند که قیمت یک دارایی نتواند از یک سطح خاص فراتر برود. اگرچه این دیوار ها ممکن است به عنوان رفتار سالم و طبیعی در بازار شکل گیرند، ایجاد مصنوعی آنها در دنیای ارزهای دیجیتال، با توجه به اینکه این بازار جوان است، رایج و تقریبا آسان است. در این مقاله به بررسی دقیق ماهیت دیوار های خرید و فروش و نحوه تفسیر معنی آنها برای معاملات ارزهای رمزپایه خواهیم پرداخت.

دیوار خرید

دیوار خرید (Buy Wall) یعنی چه؟

دیوار خرید نتیجه یک سفارش خرید بزرگ یا ترکیب چندین سفارش خرید بزرگ است که با یک قیمت خاص در دفتر سفارشات (order book) یک بازار خاص قرار می گیرند. دیوار خرید توسط یک فرد ثروتمند با سرمایه بالا، گروهی از تریدر ها یا موسسات ایجاد می شود.

در صرافی های ارز های دیجیتال، معاملات از طریق دفتر سفارشات انجام می شود ، جایی که خریداران قیمت خرید (Bid) و فروشندگان قیمت فروش (Ask) دارایی ها را توسط آن نشان می دهند. اساساً ، دیوار خرید از افت قیمت های بازار جلوگیری می کند، زیرا مقدار زیادی سفارش با قیمت یکسان ایجاد می کند که برای اجرای آنها نیاز به سرمایه زیادی است.

دیوارهای خرید بزرگ، اگر واقعی باشند، نشان دهنده روند سالم یک ارز می باشند. این موارد زمانی رخ می دهد که تریدر ها و سرمایه گذاران می خواهند دارایی کوین خاصی را در سبد سرمایه گذاری خود افزایش دهند. وقتی این اتفاق برای یک کوین به صورت سالم می افتد، قیمت پیشنهادی با قیمت دارایی به طور نسبی مطابقت دارد و سفارشات خرید به سرعت پر می شوند.

با این حال دیوارهای خرید یا فروش ممکن است به صورت مصنوعی و زمانی اتفاق بیفتد که هولدر های بزرگ یا نهنگ های ارز دیجیتال میخواهند قیمت را در راستای منافعشان کنترل کنند. این نهنگ به منظور دستکاری در بازارها، مرتباً دیوارهای خرید و فروش ایجاد می کنند.

وقتی روند نزولی بازار واقعاً قوی باشد دیوارهای خرید می توانند به سرعت “خورده شوند” ، چرا که که تمام سفارشات آنها در عرض چند ثانیه پر می شود.

هنگامی که سفارشات بزرگ خرید یا فروش در دفتر سفارش ظاهر می شود ، سایر معامله گران باید سفارشات خود را بلافاصله پس از دیوارها ثبت کنند.

به عنوان مثال ، اگر یک دیوار خرید بزرگ برای یک ارز دیجیتال در 5000 دلار ایجادشود ، سایر معامله گرانی که مایل به خرید هستند ، باید قیمت خود را در 5،000.01 دلار یا بالاتر ثبت کنند. چرا که در صورت قرار دادن قیمت روی دیوار یا پشت دیوار (با قیمت 4999،99 دلار یا کمتر) ، احتمال بسیار کمی وجود دارد که سفارشات آنها پر شود. طبیعتا این کار باعث بالا رفتن قیمت دارایی می شود.

دیوار فروش

دیوار فروش (Sell Wall) یعنی چه؟

اصطلاح دیوار فروش به یک سفارش فروش بسیار بزرگ یا انباشت سفارشات فروش در یک سطح قیمت خاص در دفتر سفارشات اشاره دارد. این در مقابل دیوار خرید است که یک سفارش خرید بزرگ یا تجمع سفارشات خرید در یک سطح قیمت را نشان می دهد.

دیوار فروش هم می تواند توسط یک شخص واحد ایجاد شود، و هم می تواند با مجموع سفارشات متعدد در یک سطح قیمت یکسان شکل بگیرد. به طور معمول ، وقتی دیوار فروش توسط یک معامله گر منفرد ایجاد می شود ، از او به عنوان نهنگ یاد می شود. نهنگ های ارز دیجیتال به دلیل داشتن دارایی های بزرگ اغلب قادر به تأثیرگذاری بر قیمت یک دارایی هستند و دیوار فروش یکی از ابزارهایی است که ممکن است برای انجام این کار از آن استفاده کنند.

به عنوان مثال ، اگر یک معامله گر سفارش فروش 10،000 واحد از ارز دیجیتال A را با قیمت 5000 دلار ثبت کند، دفتر سفارش دیوار فروش بزرگی را نشان می دهد که به احتمال زیاد مانع از بالا رفتن قیمت این ارز دیجیتال از مرز 5000 دلار خواهد شد. به عبارت دیگر ، برای عبور از دیوار فروش و شکستن مقاومت 5000 دلار، نیاز به فشار خرید قوی و حجم قابل انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟ توجهی سرمایه است.

با این حال، دیوارهای فروش اغلب فقط برای ترساندن یا ایجاد تأثیرات خاص بر سایر معامله گران قرار ایجاد می شوند. چرا که چنین سفارشات بزرگی به ندرت به طور کامل پر می شوند. در حقیقت، نهنگ ها اغلب برای ایجاد تاثیر بر قیمت یک دارایی، چندین بار دیوارهای فروش را ایجاد می کنند و از بین می برند.

به عنوان مثال ، یک دیوار فروش ممکن است معامله گران دیگر را وادار کند که سفارشات فروش خود را در زیر دیوار قرار دهند ، که به طور بالقوه باعث حرکت قیمت دارایی به سمت پایین می شود.

دیوار فروش واقعی در برابر دیوار فروش مصنوعی

دیوار فروش نشان می دهد که ارز رمزنگاری شده به سرعت در حال لیکوئید شدن است و اغلب نشانه منفی برای سلامت کوین است. دیوار فروش بزرگ به این معنی است که معامله گران قصد دارند از شر حجم زیادی از یک کوین خلاص شوند. وقتی این اتفاق می افتد ، معامله گران دارایی های خود را برای بهترین پیشنهاد موجود به فروش می رسانند که ممکن است قیمت بسیار کمی باشد. دیوار از اجرای سفارشات فروش با قیمت بالاتر از سقف دیوار جلوگیری می کند. این امر باعث فشار نزولی به قیمت ارز رمزپایه می شود که منجر به کند شدن یا راکد شدن رشد کوین می شود.

نگرانی اصلی در مورد دیوار های فروش این است که میتوان آنها را ساخت. بنابراین مهم است که درک کنید دیوار فروش واقعی است یا مصنوعی. دیوار فروش واقعی زمانی اتفاق می افتد که کوین و شرکت پشت آن عملکرد منفی داشته باشند. این می تواند نتیجه اخبار یا احساسات منفی در مورد شرکت یا عدم موفقیت پروژه در دستیابی به اهداف مورد انتظارش باشد. علاوه بر این هک ، کلاهبرداری یا فروش از روی ترس در بازار خرسی یا نزولی نیز می تواند باعث تشکیل دیوارهای فروش واقعی شود.

شاخص های مختلفی برای تشخیص دیوار فروش واقعی از ساختگی وجود دارد. مبتدیان می توانند این موضوع را در نظر بگیرند که سفارش فروش باید مدت زمان بیشتری بر روی دفتر سفارشات قرار گرفته باشد. همچنین، کوین هایی با حجم بالاتر معاملات معمولا در بالای لیست سفارشات قرار خواهند گرفت. این دیوارهای فروش معتبر هستند زیرا نتیجه احساست منفی یا بدبینی تریدرها درباره یک ارز دیجیتال هستند. اگر فکر می کنید سکه می تواند دوباره روند خود را بازیابی کند، چنین شرایطی می تواند زمان خوبی برای خرید باشد.

نکته مثبت دیوار فروش این است که نقدینگی قابل توجهی را برای یک کوین فراهم می کند، زیرا حجم بالایی برای فروش وجود دارد. اما بدون تقاضای خرید به اندازه کافی، دلیل خوبی برای داشتن سفارشات فروش فعال وجود ندارد. چرا که این نقدینگی ممکن است نشان دهنده این باشد که نهنگ ها می خواهند کوین های خود را هر چه سریع تر بفروشند.

دیوار فروش ایجاد شده توسط نهنگ ها چه مشکلی دارد؟

شاید از خود بپرسید که چرا دیوار های مصنوعی ایجاد شده توسط نهنگ ها یک مشکل در نظر گرفته می شود. دلیل آن این است که وقتی نهنگ ها سفارشات بزرگ فروش را تعیین میکنند، میخواهند کوین های بیشتر با قیمت پایین تر خریداری کنند و در واقع با این کار قصد دارند قیمت را پایین نگه دارند. هنگامی که آنها هر چه ممکن است از بازار جمع کردند، می توانند سفارشات فروش خود را حذف کنند. این باعث می شود دیواری که ایجاد کرده اند به طرز ناگهانی از بین برود و قیمت افزایش یابد.

از آنجا که حجم دارایی و سرمایه نهنگ ها بسیار زیاد است، این روند می تواند تکرار شود تا زمانی که آنها سهم زیادی از یک کوین را در اختیار بگیرند. پس از آن نهنگ از قیمت بالای کوین هایی که آنها را در قیمت پایینی که خودش تولید کرده بود خریده است، شود می برد.

تشخیص دیوار فروش

شناسایی دیوار های خرید و فروش

یکی از راه های سریع بررسی و شناسایی دیوارهای خرید و فروش ، مشاهده نمودار عمق (depth chart) است. این نمودارها توسط اکثر سیستم عامل های معاملاتی به صورت نمایش گرافیکی از دفتر سفارشات فعلی ، با کلیه سفارشات خرید و فروش که در محدوده خاصی قابل مشاهده هستند ، ارائه می شوند.

دفتر سفارشات لیستی از کلیه فعالیت های مربوط به سفارشات خرید و فروش در یک صرافی معاملاتی است. در صفحه معاملات اکثر صرافی های رمزنگاری ، یک معامله گر می تواند عمق بازار را مشاهده کند. این بدان معنی است که بررسی کنید بالاترین و کمترین قیمت برای انباشت سرمایه چگونه اتفاق می افتد؟ سفارشات فعال در چه سطحی تعیین شده است.

بررسی اوردر ها، به خوبی نشان می دهد که چه نوع احساسات و گمانه زنی های پیرامون یک ارز در بازار وجود دارد. اگر می خواهید عاقلانه و از روی منطق سرمایه گذاری کنید، مهم است که که با روند معاملات آشنا باشید تا بتوانید پیش بینی کنید که رویداد های مختلف بازار را به چه سمتی می برد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.