صبح های جادویی مولتی میلیونرها
تمام کتابهای انتشارات نسل نواندیش با کیفیت بالا تولید میشود و در بستهبندی مقوایی در میان حباب پلاستیکی ارسال میشود تا هیچنوع آسیبی به محصول نرسد. در صورتی که کتاب تهیه شده توسط شما از وبسایت یا کتابفروشیهای سراسر کشور دچار مشکل صفحهآرایی هستند لطفا جهت تعویض با شماره ۰۲۱۸۸۹۴۲۲۴۷ تماس بگیرید.
خوانندگان صبح جادویی انجمنی منحصربهفرد متشکل از 150هزار فرد از سراسر جهان را تشکیل دادهاند. این افراد کسانی هستند که هر روز صبح با این هدف از خواب برمیخیزند که زمان خود را برای به ظهور رساندن توانایی بینهایت درونیشان اختصاص دهند، همان چیزی که در درون همۀما وجود دارد، و به دیگران نیز کمک کنند تا همینگونه زندگی کنند.
مقدمه هال الرود
ملاقات با دیوید اوسبرن
چند سال پیش در یک برنامۀغیرانتفاعی به نام«زندگی را کامل زندگی کن» برای سخنرانی دعوت شده بودم. دیگر سخنران کسی بود که من تابهحال از او چیزی نشنیده بودم؛ اما اشتیاقی که برای شنیدن سخنان او در میان جمعیت وجود داشت نشان میداد که سخنانی شنیدنی دارد. من نیز مجذوب او شدم.
بهمحض اینکه دیوید روی صحنه شروع به سخنرانی کرد، من نیز درست مانند سایرین محو سخنانش شدم. سخنرانی او ترکیبی غریب از صداقت، شفافیت، اطلاعات خاص و کارشناسانه و همچنین مشارکت دادن شنوندگان بود.
عنوان سخنرانی او این بود، «ثروت در انتظار شما نخواهد ماند». او ما را با خود در سفری همراه کرد که در آن از یک جوان مشکلدار و فقیر به مولتیمیلیونری خودساخته بدل شده بود. صداقت و روراستی او در بیان این داستان نیازمند شجاعت زیادی بود و همه را تحت تأثیر خود قرار داد. او به ما نشان داد هر یک دلار خود را چگونه به دست آورده است.
تا آن زمان من با تعدادی از میلیونرهای خودساخته از نزدیک آشنا شده بودم؛ اما هیچکدام از آنها تا این اندازه موفق نبودند، همچنین هیچیک از آنان به این شکل مشتاقانه داستان زندگی و نحوۀموفقیت خود را با دیگران درمیان نمیگذاشتند تا به آنها در دست یافتن به آزادی مالی کمک کنند، دستکم به رایگان!
در طول سخنرانی دیوید دریافتم که او همچنین عضو مؤسس برنامهای به نام «رو بهسوی فراوانی» است، برنامهای برای مردانی که مایلند راهی بهسوی ثروت باز کنند. برای اینکه بتوانم دیوید را بهتر بشناسم، دعوت او برای برنامهبعدی این انجمن در لِیک تاهو[1] را پذیرفتم. در آن زمان هرگز گمان نمیکردم این ملاقات خیلی زود دوستی عمیقی بین من و دیوید و خانوادههایمان به وجود آورد.
پس از سفر به لیک تاهو، من و خانوادهام به اوستین در تگزاس نقلمکان کردیم، به خانهای که فقط پانزده دقیقه با خانۀدیوید و خانوادهاش فاصله داشت. همسران ما دوستانی صمیمی و دخترانمان مانند خواهر شدند و فرزندانمان به یک مدرسه رفتند. حتی هفته گذشته آنها خانهای در پایین خیابان ما خریدند و قرار شد خیلی زود با هم همسایه شویم.
اکتبر سال 2016 زمانی که دریافتم به نوعی سرطان نادر مبتلا شدهام که فقط احتمال سی درصد زنده ماندن وجود دارد، دیوید و خانوادهاش کمکهای مهمی به من و خانوادهام کردند. تریسی و دیوید مدت یک سال هر روز غذا به خانۀما میآوردند، من را از خانه تا بیمارستان میبردند و حتی پیشنهاد کردند اگر لازم باشد، من را با هواپیمای شخصی خودشان برای درمان به هرجا که نیاز باشد ببرند. ازآنجاییکه پدر دیوید بر اثر سرطان از دنیا رفته بود، دیوید اطلاعات زیادی درباره این بیماری داشت و براساس تجربهای که از این بیماری داشت به من راهنماییهای خوبی میکرد. بهطورکلی میتوانم بگویم که من به دیوید و خانوادهاش بسیار مدیون هستم، دِینی که فقط گفتن «متشکرم» چیزی از میزان آن نخواهد کاست.
امیدوارم خواندن این داستان تا حدی شما را با بخشی از عقاید مردی آشنا کند که در این کتاب خواهید یافت. من از دیوید خواستهام در نوشتن این کتاب با من همکاری کند تا بتوانیم از مردی استفاده کنیم و بیشتر بیاموزیم که راه بهدستآوردن ثروت را یافته و آن را به اثبات رسانده است. به یاد داشته باشید که ثروت فقط دلارهایی نیست که در حساب بانکیتان میاندوزید، ثروت واقعی داشتن میزان متناسبی از تمام آن چیزهایی است که برای شما در زندگی ارزشمند هستند و برایتان جزء اولویتهای زندگیاند و هیچکس به اندازۀدیوید اوسبرن این حقیقت را تجربه نکرده است.
مقدمه دیوید اوسبرن
امروز من ساعت 5:17 صبح از خواب بیدار شدم.
باور کنید، من لاف نمیزنم. من در بخش زیادی از زندگیام جزء افرادی بودم که عادت داشتند شبها تا دیروقت بیدار بمانند. در طول مدتی که در دبیرستان درس میخواندم در انتظار روزهای تعطیل بودم تا بتوانم دستکم تا ساعت دهیازده شب بیدار بمانم و در روزهای تحصیل در کالج، در طول مدت تحصیل میخوابیدم و در شبهای امتحان تا صبح بیدار میماندم. پس از تحصیل زمانی که کسبوکار خود را به راه انداختم، این عادت هنوز هم با من بود. من تا دیروقت کار میکردم و فقط زمانی میخوابیدم که تمام جهان در خواب فرو رفته بود. چرا که نه؟ برای من شبها زمانی بود که بیشترین بهرهوری را داشتم و صبح تا هر زمان که دنیا و گرفتاریهای آن به من اجازه میداد میخوابیدم.
اما بهمرور زمان چیزهای بیشتری آموختم.
اولین نکته این بود که معمولاً روزها دنیا بیدار بود و ازاینرو زمان زیادی برای خوابیدن به من نمیداد. مهم نبود من شبها تا چه اندازه بهرهوری بیشتریدارم، تا زمانی که صبحها مجبور بودم زود از خواب بیدار شوم و مانند زامبیها در محل کارم تلوتلوخوران کارها را انجام دهم، این میزان بهرهوری من را به هیچ روی بهسوی ثروت رهنمون نمیشد.
نکتۀدوم و مهمتر اینکه، دریافتم بین صبحها و رسیدن به ثروت ارتباط مستقیم وجود دارد. صبحها دنیا بیدار است و ثروتمندان نیز هرگز صبحها خواب نیستند.
ارتباط بین ثروت و صبح
هرقدر بیشتر در عرصه کسبوکار تجربه پیدا میکردم، بیشتر به این باور میرسیدم که بین بیداری در صبح و ثروت ارتباطی برقرار است. سپس با پیروی از یک برنامه و پایداری در اجرای آن، دریافتم با بیدار شدن در صبح و آغاز روز به روشی که در این کتاب برایتان روشن خواهم کرد، مرتب بر میزان ثروتم افزوده میشود.
این روش مختص من نیست، همانطورکه در طول این کتاب برایتان شرح خواهم داد، این عادت تمام افراد مولتیمیلیونر نیز هست. در این کتاب شما در خواهید یافت که بیشتر افراد ثروتمند عادت دارند صبح زود از خواب بیدار شوند و برای این کار خود دلیلی خوب نیز دارند: میزان ثروت با ساعتی که صبحها از خواب برمیخیزید رابطه مستقیم دارد.
هنگامی که از ثروت سخن میگوییم شاید بهترین توصیه مالی این باشد که «خود را در اولویت قرار دهید و اولین پرداخت را به خود انجام دهید.» این بدان معناست که از هر میزان پولی که به دست میآورید، پیش از اینکه هر کاری بکنید، لازم است بخشی از آن را برای خود بردارید و پسانداز کنید. شما باید بیاموزید سود مضاعف مهمترین و اصلیترین ابزار شما در این دنیاست و اگر شما هیچوقت پسانداز نداشته و سرمایهای نیندوخته باشید، از چنین ابزاری محروم خواهید ماند. بسیار مهم است در اولین قدم و پیش از اینکه پولتان را بابت چیزی خرج یا برای آن برنامهریزی کنید، بخشی از آن را برای پسانداز کنار بگذارید، زیرا در غیراینصورت تمام آن را بابت هزینههای مختلف خرج خواهید کرد.
همین قانون در مورد زمان هم صادق است. بهروزرسانی خود، معلومات و مهارتهایتان مهمترین ابزارهای شما هستند. درست همانگونه که در مورد پول رفتار میکنید، لازم است در اولین مرحله و در ابتداییترین ساعات روز، بخشی از آن را برای خود و بالا بردن مهارتهایتان کنار بگذارید، در غیراینصورت درست همانگونه که برای پول شما چالههایی پیدا میشود که باید آنها را پر کنید، زمان شما نیز صرف موضوعاتی خواهد شد که در کسب ثروت هیچ نقشی ندارند. به یاد داشته باشید، زمانی که فقط اندکی پول در جیبتان باقی مانده است، دیگر نمیتوانید پولی برای پسانداز کنار بگذارید. این قانون درست به همین شکل در مورد زمان هم صدق میکند، بعدازظهر شما تمام زمان مفید خود را از دست دادهاید و دیگر چیزی برای پسانداز کردن برای خود در اختیار ندارید.
صبحهای جادویی براساس همان قانون ابتدایی ثروت عمل میکنند، از هرچیزی اولین و بهترین را برای خود بردار! در هر روز اولین و بهترین ساعت را برای خود بردارید تا آن را برای خردمندی، نظم و بهرهوری در زندگی خود اختصاص دهید. این کار درست مانند آن است که خامۀ شیر را برای خود برداری و از باقی آن برای کارهای دیگر استفاده کنی. با خامه میتوان بهترین و خوشمزهترین شیرینیها را تهیه کرد، چیزهایی که با شیر نمیتوان به آن دست یافت و اگر برای کارهای عادی از خامه استفاده کنید، هرگز شیرینیهای خوشمزه را به دست نخواهید آورد. در هر کار، هر نوع سرمایهگذاری، از بزرگترین تا کوچکترین و از ساختوساز املاک تا کسبوکارهای کوچک، بزرگترین و بهترین سرمایهتان، خودتان هستید و برای اینکه بتوانید از این اندوخته بهخوبی استفاده کنید لازم است هر روز صبح بدون استثنا، این اندوخته را پرتر کنید.
صبحهای خود را جادویی کنید
این کتاب حول سه محور نوشته شده است.
ابتدا، به شما روشهای اساسی و ضروری را خواهیم آموخت که تمام مولتیمیلیونرهای خودساخته با کمک آن به ثروت رسیدهاند. برای اینکه ثروتمند شوید لازم است بدانید ثروتمندان چه قدمهایی برمیدارند و زمانی که آنها را آموختید، جا پای آنها بگذارید. به همین آسانی! (البته، گرچه آسان است اما انجامش راحت نیست!)
دوم، اینکه دریابید باید این قدمها را هر روز در اولین ساعات روز بردارید. بله، میدانم شما میتوانید این قدمها را در ساعات بعد هم بردارید؛ اما تردید دارم که این قدمها به همان جایی برسند که باید برسند. با خواندن این کتاب در خواهید یافت که صبحها کیفیتی به این قدمها خواهند بخشید که ساعات دیگر روز فاقد آن هستند.
این ساعات اهمیت زیادی دارند، بسیار بیش از آنکه حتی تصورش را بکنید؛ اما باید به یاد بسپارید که ساعات ابتدایی صبح بهخودیخود نیرویی ندارند. شما با صبح زود بیدار شدن ثروتمند نمیشوید؛ اما بااینحال میتوان بدون اغراق گفت که بیدار شدن در ساعات ابتدایی روز میتواند تفاوت بین افراد ثروتمند و فقیر باشد.
در آخر هم خواهید آموخت چگونه میتوانید با برداشتن قدمهای عملی و تمرینهای مفید به آن دسته از افراد بدل شوید که آنها را با نام «موفقهای سحرخیز» میشناسند. من هرقدر هم از فواید ساعات ابتدایی روز برای شما بگویم و هر اندازه که به اهمیت این ساعات پی ببرید، هیچ فایدهای برای شما نخواهد داشت مگر اینکه بتوانید هر روز صبح زود از خواب بیدار شوید و از فواید آن استفاده کنید. خبر خوب اینکه صبح زود از خواب برخاستن یک مهارت است و میتوان آن را آموخت. بله، شما میتوانید فردی سحرخیز باشید، میتوانید صبح زود سرحال و پرانرژی از خواب برخیزید و من میتوانم این راه را به شما بیاموزم.
آموختن این سه نکته دنیای شما را تغییر خواهد داد و شما هم ثروت را به چنگ خواهید آورد و هم میتوانید کیفیت زندگی خود را بالاتر ببرید. زمانی که بتوانید ساعات ابتدایی روز خود را در اختیار بگیرید و بر آن مدیریت کنید، میتوانید افسار زندگی خود را در چنگ داشته باشید. شما میتوانید بهجای اینکه فقط واکنش نشان دهید، خود وارد عمل شوید.
آیندهای را تصور کنید که در آن برای رسیدن به هدفهایتان و برنامهریزی برای آینده، تمام آنچه را بدان نیاز دارید در اختیار خواهید داشت؛ شما از پیش میدانید که قدمهایتان را باید چگونه بردارید و برای پیشروی ابزارهای لازم را در اختیار دارید. این همان چیزی است که صبحهای جادویی به شما خواهد بخشید هم برای اینکه به ثروت دست یابید و هم برای اینکه آرامش زیاد در زندگی بیابید و مهار زندگی خود را در دست بگیرید.
نقطۀشروع این سفر از آنجایی آغاز میشود که بیاموزید از ساعات ابتدایی روزتان بهرهمند شوید، از همین الان و درحقیقت از همین فردا صبح. بیدار شدن در صبح زود بدان معناست که شما میتوانید بیشترین فایده را از روز خود ببرید و چه بهتر که بهرهبرداری خود از روزهایتان را هرچه سریعتر آغاز کنید و درعینحال همزمان با خواندن این کتاب، بیاموزید که ثروتمندان چگونه ثروت خود را به دست میآورند.
همانطورکه در ابتدا خواندید، ساعات ابتدایی روز ساعاتی مهم و اساسی هستند، زیرا در این ساعات است که ذهن شما طوری برنامهریزی میشود تا بتواند تواناییها، استعدادها، اشتیاق و رؤیاهای شما را در جهتی قرار دهد که شما را به ثروت و آزادی مالی برساند. صبحها نقطۀشروع این معجزهاند.
اگر خواندن این سطور شما را مضطرب میکند، نگران نباشید؛ اگر شما هم جزء آن دسته از افراد هستید که همیشه با بیدار شدن در صبح زود مشکل دارید، این نکته را به خاطر بسپارید که مشکل شما ساعات ابتدایی روز نیست، مشکل شما ساعاتی است که در باقی روز سپری خواهید کرد. زمانی که از زندگی خود رضایت ندارید، برای اینکه صبح زود بانشاط و پرانرژی از رختخواب بیرون بپرید هیچ دلیلی نخواهید داشت. درواقع میتوان گفت شاید شما اصلاً دلیلی برای بیرون آمدن از بستر برای خود نمیبینید. این مشکل بیشتر افرادی است که با بیدارشدن در صبحهای زود مشکل دارند.
به همین دلیل است که ما میخواهیم این سفر را با هم آغاز کنیم تا این چرخۀمعیوب را در زندگی شما بشکنیم و روشی تازه برای آغاز روز به شما بیاموزیم. ما با این نکته آغاز خواهیم کرد که چرا صبحها تا این اندازه اهمیت دارند؛ سپس به شما یاد میدهیم چگونه میتوانید صبحهای زود از خواب بیدار شوید و از فواید این ساعات بیشترین بهرهبرداری را بکنید، همچنین بتوانید این عادت را در خود تقویت کنید و از آن برای رسیدن به ثروت و فراوانی بهره ببرید.
برخی میگویند: «من ابتدا باید به زندگیام سروسامان بدهم تا بتوانم صبحها زود ازخواب بیدار شوم.» یا «هروقت که ثروتمند شدم عادتهایم را عوض میکنم.» اما باید بگویم بین بیدار شدن در ساعات ابتدایی روز و رسیدن به ثروت رابطه مستقیم وجود دارد و اگر عادات خود را در صبح تغییر ندهید، هرگز نمیتوانید به ثروت برسید، درواقع شما صبحهای زود بیدار میشوید تا بتوانید به زندگی خود سروسامان بدهید و به ثروت برسید.
اگر دوست دارید سحرخیز باشید و بتوانید از روزهای خود به شکلی استفاده کنید که شما را به ثروت برساند، این کتاب مخصوص شماست. تا هر زمان که شما بخواهید آیا مولتی میلیونر شدن سخت است؟ به ثروت بیشتری دست یابید، این کتاب به شما کمک خواهد کرد. پس بیایید شروع کنیم!
شایعه داغ اطراف تیم گلمحمدی/ مالک باشگاه اورتون به دنبال خریدن پرسپولیس
چند روزی است شایعهای اطراف باشگاه پرسپولیس به گوش میرسد: فرهاد مشیری میلیاردر ایرانی- بریتانیایی و مالک باشگاه اورتون انگلیس برای خرید سهام پرسپولیس با وزارت ورزش و جوانان ایران رایزنی کرده است. مشیری با ثروت ۲.۵ میلیارد دلار یکی از هزار فرد ثروتمند دنیا به حساب میآید که عمده سرمایهاش را از طریق سرمایهگذاری روی صنعت و معدن، ارتباطات و باشگاههای ورزشی به دست آورده است.
پدر او که در زمان پهلوی پزشک ارتش بود قبل از انقلاب به خارج از کشور مهاجرت کرد و تمام اعضای خانوادهاش از جمله فرهاد را هم با خود برد. اقدام مشیری برای خرید سهام باشگاه پرسپولیس از آنجایی مطرح شد که وزیر ورزش در یکی از وعدههای بیانتهایش برای خصوصیسازی سرخابیها اعلام کرد این کار تا پایان امسال انجام خواهد شد. جدا از اینکه آیا واقعا مشیری با وزارت ورزش رایزنی کرده است یا خیر، میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا یک سرمایهگذار مولتی میلیاردر از بخش خصوصی که اتفاقا در فوتبال هم تخصص دارد میتواند مالکیت باشگاه پرسپولیس یا استقلال را به دست بگیرد یا خیر؟
شکی در ارزش برند دو باشگاه پرطرفدار تهران نیست. بیشتر این ارزش هم مربوط به هواداران دو تیم میشود. هرجای دنیا تیمی دهها میلیون طرفدار پر و پاقرص داشته باشد برند پرارزشی به حساب میآید. از طرف دیگر این دو برند در حال حاضر تحت تملک دولت قرار دارند و بسیاری از پتانسیلهای دو باشگاه معطل مانده. در کنار این مساله مهم سرخابیها این است که در ایران حضور دارند! کشوری با مختصات خاص خود از لحاظ امنیت سرمایهگذاری.
مشیری یا هر میلیاردر دیگری برای کار در فوتبال ایران با چالشهای عظیمی روبهرو خواهد بود. به فرض اینکه وزارت ورزش بالاخره از سرخابیها دل بکند و بخواهد سهام دو باشگاه را واگذار کند، هنگامی که یک سرمایهگذار پا پیش میگذارد در مرحله اول با این سوال مواجه میشود: آیا شما اهلیت داری؟ اهلیت در قانون معنای خاص و مشخص خودش را دارد. در بحث خرید سهام سرخابیها این اهلیت علاوه بر مسائل حقوقی و قانونی از جمله شفافیت مالی، نداشتن بدهی مالیاتی، نداشتن شاکی خصوصی و عمومی و چیزهایی از این دست شامل یکسری موارد نانوشته و بینهایت غیرشفاف و غیرقابل اندازهگیری هم میشود.
به بیان سادهتر نگاه میکنند ببینند طرف چجور آدمی است. بالاخره وقتی قرار است باشگاهی با چهل میلیون هوادار را بدهند دست یک فرد پای مسائل امنیتی و سیاسی هم در میان میآید. اینجاست که اعمال نظرهای شخصی و برداشتهای متفاوت از قانون مطرح میشود. اهلیت در یک دولت یک معنا پیدا میکند و در دولت بعدی معنای متفاوت. حالا باید پرسید فردی با مختصات مشیری که دو تابعیتی است و پدرش ارتشی زمان پهلوی بوده و در قید و بند مسائل دینی هم نیست آیا اهلیت خرید پرسپولیس را به دست میآورد؟ پاسخ مشخص است!
فرضا مشیری اهلیت خرید پرسپولیس را به دست آورد، این تازه اول بدبختیهای اوست. مشیری یا هر فرد دیگری نظیر او که در فوتبال روز دنیا فعالیت حرفهای میکند در حوزه درآمدزایی برنامهریزیهای خاصی انجام میدهد. مثلا نگاه میکند ببیند اورتون چه مقدار از حق پخش درآمد دارد. تعداد هوادارانش چندتاست و چقدر از طریق بلیتفروشی و فروش پیراهن به سود میرسد. زیرساختهای باشگاه چیست و چه املاکی دراختیار دارد. مشیری در همان بدو شروع کار به سدی به نام صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برخورد میکند.
صداوسیما میگوید ما رسم نداریم حق پخش بدهیم! این یعنی ۸۰ درصد شانس مشیری برای درآمدزایی از بین میرود. در مرحله بعد او تلاش میکند از طریق فروش پیراهن به سود برسد پس با برندهای معتبر وارد مذاکره میشود که احتمالا به او خواهند گفت به دلیل تحریم امکان همکاری وجود ندارد. او برندهای درجه دوم یا داخلی را مدنظر قرار میدهد و کیت رسمی هم رونمایی میشود.
اما عصر همان روز متوجه میشود بازار منیریه پر شده از کیت تقلبی باشگاه. او خیلی زود خواهد فهمید که روی بلیتفروشی هم نمیتواند چندان حسابی باز کند. مسالهای که متولی آن هر روز عوض میشود و یک روز دراختیار باشگاه است و یک روز دراختیار سازمان لیگ و فردا به دست فدراسیون سپرده میشود، نمیتواند منبع درآمد پایدار باشد.
میتوان فرض کرد مشیری با آن ثروت سرشار اصلا به دنبال درآمدزایی از پرسپولیس نباشد و بخواهد فیسبیلالله پولش را بریزد در چاه ویل فوتبال ایران. در این صورت بحثهای مربوط به حوزه درآمدزایی اهمیت خودشان را از دست میدهند. آن وقت آقای سرمایهگذار با مشکلات دیگری روبهرو میشود. مدیر عادت کرده به نظم و انضباط در لیگ برتر انگلیس سر هفته سوم از حجم حاشیههای فوتبال ایران و مشکلات عجیب و غریبش حتما به جنون خواهد رسید. فقط کافی است او یک بار ببیند گلرهای یک تیم لیگ برتری در حال گرم کردن با توپ فرضی هستند! قطعا همانجا تسمه تایم پاره میکند.
مشیری با علی دایی رفاقت دیرینه دارد. حتی گفته میشود با درویش مدیرعامل فعلی پرسپولیس هم مراوداتی داشته. اما هیچ کدام از اینها نمیتواند باعث شود یک سرمایهگذار که طبیعتا آدم باهوشی است چنین ریسک بزرگی در مورد سرمایهاش انجام دهد. نه تنها مشیری که هیچ سرمایهگذاری علاقه ندارد چند سال بعد نامش کنار افرادی نظیر هدایتی، شفیعزاده، حمیداوی، زنوزی و چند نفر دیگر به عنوان نماد ناموفق بودن فعالیت بخش خصوصی در فوتبال ایران قرار بگیرد.
ازدواج مریم امیرجلالی با تاجر مولتی میلیاردر | ازدواج مریم امیرجلالی کولاک کرد
ماجرای ازدواج مریم امیرجلالی با تاجر مولتی میلیاردر شایعه شد.
-->
واریز یارانه نقدی جدید برای این افراد از امشب
دنیا مدنی کشف حجاب کرد | عکس بدون روسری دنیا مدنی در آلمان
اتفاق دردناک برای نسرین مقانلو
حمایت تمام قد همسر رامبد جوان از کشف حجاب ترانه علیدوستی | نگار جواهریان برای ترانه علیدوستی سنگ تمام گذاشت
حمایت تمام قد همسر رامبد جوان از کشف حجاب ترانه علیدوستی | نگار جواهریان برای ترانه علیدوستی سنگ تمام گذاشت
به گزارش شمانیوز: شایعه ای مبنی بر ازدواج علی دایی با دختر مریم امیرجلالی هنرمند سینما و تلویزیون در شبکه های اجتماعی در به وجود آمده که در ادامه مطالعه می کنید. مریم امیرجلالی بازیگر خوب سینما و تلویزیون ایران است که به تازگی شایعه شده که این بازیگر زن سینما مادر زن علی دایی است. مریم امیرجلالی این موضوع را یک شایعه بی اساس خواند و برای انتشار دهندگان چنین خبرهایی ابراز تاسف کرد. در ادامه شایعاتی در مورد مریم امیرجلالی و ازدواجش را می خوانید که از اساس کذب است و واقعیت ندارد . مریم امیر جلالی برای تجدید خاطراتش با همسرش عکسی از روز عروسی خود منتشر کرد .
ماجرای ازدواج مریم امیرجلالی با تاجر مولتی میلیاردر شایعه شد.
مریم امیرجلالی نوشت نازنیناناصرار برایپست عکس ازدواج من داشتین ازاینکه کیفیت خوبی نداره شرمنده جزو زیرخاکی ها حسابکنید .
۲۹بهمنماه ۱۳۴۹ تاریخ ازدواج
تحصیلات: فوق دیپلم حسابداری
مریم امیرجلالی متولد 29 آذر 1326 در تهران، بازیگر است اشتباها او را همدانی و ملایری معرفی میکنند اما او اصالتا تهرانی و متولد بیمارستان ایران است، دارای مدرک فوق دیپلم حسابداری بوده و چهار خواهر و برادر دارد، پدرش مرحومش بازنشسته ارتش بود.مریم امیرجلالی متولد 1328 در تهران میباشد. او دارای مدرک فوق دیپلم حسابداری است.
خانواده
در بیمارستان ایران شهر تهران به دنیا آمد و شایعه همدانی و ملایری او صحت ندارد ، مرحوم پدرش ارتشی بود و چهار خواهر و برادر هم دارد
می گوید در محله صفی علی شاه تهران بزرگ آیا مولتی میلیونر شدن سخت است؟ شدم و پدرم هم بچه محله درخونگاه تهران است و تمام فامیل پدرم هم در محله منیریه و آن اطراف زندگی می کردند
ورود به وزارت بازرگانی
قبل از انقلاب بعنوان حسابدار در وزارت بازرگانی استخدام شد تا اینکه بعدا در انتشارات خوارزمی مدیر مالی بود تا اینکه سال 1378 بازنشسته شد
بازیگری در 47 سالگی
بطور اتفاقی در سال 1373 وقتی 47 ساله بودم بازیگر شدم ، ماجرا هم از این قرار بود که طبقه اول ساختمان ما لوکشین نخستین فیلم بهمن زرین پر بود
من که زیاد برای تماشا به آنجا می رفتم برای ابراز ارادتم به آقای علی نصیریان ، برزو ارجمند و زیبا بروفه که بازیگر آن کار بودند کیک می پختم و می بردم
یک روز آقای نصیریان ازم پرسید چه شغلی داری که گفتم در انتشارات خوارزمی مشغولم که ایشان با هماهنگی آقای زرین پور روز بعد من را به لوکشن دعوت کردند و بعد از چند تمرین جلوی دوربین رفتم
شهرت
برای دومین بار سال 1375 با سریال تهران 11-595 ج 48 مرضیه برومند جلوی دوربین رفت تا اینکه سال 1381 با پشت کنکوری ها پنجمین تجربه بازیگریش را بدست آورداما شهرت ایشان از سریال خانه به دوش در سال 1381 به کارگردانی رضا عطاران و در نقش ناهید شروع شد
تجربه تئاتر
سال 1384 اولین بار با نمایش تاوان بروی صحنه رفت و سال 88 هم در نمایش بی ستاره حضور داشت تا اینکه گفت علاقه ای به تئاتر و بازی در آن ندارد
ازدواج و فرزندان
مریم امیرجلالی قبل از انقلاب ازدواج کرده که ثمره این زندگی تنها یک دختر بنام هدیه است که ساکن خارج از کشور بوده و دو نوه هم دارد
علی دایی تا مجید یاسر
هراز گاهی از علی دایی (فوتبالیست) و مجید یاسر (بازیگر) بعنوان داماد های ایشان یاد می شود که صحت ندارد
همسر آقای علی دایی خانم مونا فرخ آذری می باشد و همسر مجید یاسر نیز سرکار خانم مشهید حبیبی بوده که حتی تشابه اسمی هم ندارند
در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست
من دختر یک درویش هستم بنابراین از تجملات بیزارم ، تنها چیزی که از پدرم بخاطر دارم اینست که تابلویی روی دیوار داشت که روی آن یک بیت شعر نوشته شده بوددر کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست
وضع مالی قبل از انقلاب
عده ای فکر می کنند که اگر مریم امیرجلالی ماشین فلان قیمت زیر پایش است پولش را از بازی در نقش هایی که بازی کرده به دست آورده است
در صورتی که به این افراد می گویم: نه عزیز من بنده از این راه به این پول ها نرسیده ام
کسانی که من را می شناسند می دانند که قبل از بازیگر شدنم و قبل از انقلاب بهترین ماشین زیر پایم بوده است آنقدر به شخصیت کاری ام اهمیت می دهم که به دلیل پول در هر کاری بازی نمی کنم
خوانندگی و کنسرت
علاقه من به موسیقی بر کسی پوشیده نیست من از دوران کودکی ام به این حرفه علاقمند بودم و همیشه دوست داشتم در بستری درست این هنر را دنبال کنم
مدتی شرایط پرداختن به موسیقی برایم فراهم شد و به همین دلیل تصمیم گرفتم در راستای بازیگری به هنر موسیقی که همواره براین در الویت قرار داشت بپردازم
آشپزی و دست پخت
خدا را شکر دست پختم هم خوب است و میهمانانم موقع خوردن راضی بوده اند ، من همیشه با عشق آشپزی می کنم که اگر با عشق نباشد اصلاً به درد نمی خورد
آدم رک و صریحی هستم
من آدم خیلی رک و صریحی هستم و احساسم را نسبت به آدم ها بروز می دهم و برخلاف عده ای بیخودی نقش بازی آیا مولتی میلیونر شدن سخت است؟ نمی کنم
علاقه به گل و گیاه
از خرید وسایل اضافی به خصوص در سفر بیزارم به همه کسانی هم که به منزل من می آیند گفتم که برای من هیچ وسیله ای نیاورند ، تنها چیزی که علاقه دارم گل و گلدان است
عصبانیت از کجا می آید
زمانی که در وزارت بازرگانی مدیریت بخش مالی بودم 14 کارمند آقا داشتم که اگر سخت گیری و عصبانیتی از خود نشان نمی دادم آنها بازده مفیدی نداشتند
فکر کنم همین عصبانتیم باعث شد آن زمان در بخش مالی وزارت مشکل خاصی پیش نیاید
گیاهخواری فقط برای بزه
خانم امیرجلالی در قسمتی از شام ایرانی گفت من چون عاشق غذا خوردنم ، نمی آم شکمم رو با سبزی و سالاد و گندم خیس کرده و بلغور آفتاب دیده سیر کنمجدیدا مد شده میگن ما گیاخواریم ، اما من گیاهخوای نیستم ، گیاه برای بزه …
موانع موفقیت و ثروتمند شدن
عواملی زیادی مانع ثروتمند و موفق شدن ما می شوند اما با آگاهی از اصلی ترین موانع برای رسیدن به ثروت و رفع و جلوگیری از آن ها میتوان به موفقیت دست پیدا کرد.
عواملی زیادی مانع ثروتمند و موفق شدن ما می شوند اما با آگاهی از اصلی ترین موانع برای رسیدن به ثروت و رفع و جلوگیری از آن ها میتوان به موفقیت دست پیدا کرد.
اصلی ترین موانع موفقیت و ثروتمند شدن
همه ما دوست داریم که از سطحِ کافی موفقیت و ثروت بهره مند باشیم؛ اما تعداد کمی از ما می توانیم یک زندگی پر از راحتی و خوشحالی را تجربه کنیم. به نظر شما چرا این اتفاق می افتد؟ دلیل اصلی و بزرگ ما این است که با پول رابطه سالمی برقرار نمی کنیم. در واقع باور، طرز فکر و عادات مردم در مورد پول در سنین جوانی مانع از این می شود که بتوانند ثروت تولید کنند و از آزادی و رهایی مالی بهره مند باشند. اما خبر خوب اینجاست؛ زمانی که شما بتوانید در عادات و رفتارتان رابطه خوبی را با پول برقرار کنید، به این مسئله غلبه کرده و در نهایت می توانید پولی بیش از حد نیاز وارد زندگی تان کنید که همیشه در رویاهای تان به آن فکر می کردید.
مانع اول:باور محدود کننده
اولین چیزی که باعث می شود به ثروت نرسید، باورهای محدود کننده در مورد پول است. شاید در دوران بچگی شما را تشویق می کرده اند که مثلاً باور کنید در دنیا به اندازه کافی پول نیست یا پول از درخت رشد نمی کند یا زیاد پول خواستن علامت خودخواهی است یا پول ریشه رفتار های شیطانی است.
این باورها در دوران بچگی تا دوره جوانی هم با ما همراه بوده و روی موفقیت مالی ما اثر گذاشته است. اگر فکر می کنید که پول ریشه رفتار های شیطانی بوده و خبیث است و زیاد پول خواستن نشانه خودخواهی است، احتمالاً از ثروتمندی فاصله زیادی دارید.
در چنین شرایطی باید چه کار کرد؟
طرز فکرتان را تغییر دهید
اگر می خواهید به آزادی از لحاظ مالی برسید، اولین کاری که باید انجام دهید، این است که طرز فکر خود را در مورد پول تغییر دهید. بگذارید یک پروسه راحت به شما معرفی کنم که در وهله اول آن را انجام دهید.
باور محدود کننده خود را روی یک تکه کاغذ بنویسید؛ به عنوان مثال باور محدودکننده شما ممکن است این باشد که هنرمندان واقعی به پول فکر نمی کنند یا من لایق ثروتمند شدن نیستم. با خودتان صادق باشید و دقیقاً مشخص کنید که چه باوری دارید و این باور چه احساسی به شما می دهد.
زمانی که باور منفی خود را روی کاغذ نوشتید، همه دلایلی که این باور غلط است را هم روی کاغذ یادداشت کنید. به عنوان مثال این که باور دارید هنرمند واقعی به پول فکر نمی کند، از کجا ریشه دارد؟
حال این باور منفی خود را با حقیقت اصلی جایگزین کنید. مثلاً این گونه بنویسید:مردم برای اثر هنری که دوست دارند پول می دهند. حتی ممکن است برای یک اثر هنری میلیون ها تومان پول پرداخت کنند.
یا این که باور خود را اینگونه تغییر دهید:من آدم خوبی هستم و زمان زیادی را صرف کمک کردن به دیگران می کنم. من ارزش زیادی دارم و همیشه هر کاری را برای بهتر شدن شغل و کارم انجام می دهم. پس لایق ثروتمند شدن هم هستم.
از جملات تاکیدی استفاده کنید
باور جدید را شبیه به یک جمله تاکیدی در بیاورید و چند بار در طول روز با خودتان تکرار کنید تا ذهن خودآگاه طرز فکرش در مورد پول تغییر کند. شما همچنین می توانید این کاغذ ها و نوشته ها را پرینت بگیرید و آن ها را روی آینه اتاق تان بچسبانید یا روی در یخچال یا کنار کامپیوتر قرار دهید.
در نهایت یک جمله مثبت بنویسید که خلاف باور منفی قبلی تان است و بر اساس استدلال، آن را در مرحله 2 به اثبات برسانید. به جای اینکه بگویید هنرمند واقعی به پول فکر نمی کند، خودتان بگویید من یک هنرمند واقعی هستم، هنر هم برایم ارزشمند است و لایق دریافت ثروت زیادی هستم.
یا به جای اینکه بگویید من لایق ثروتمند شدن نیستم، بگویید من آدم خوبی هستم که خیلی سخت تلاش می کنم و برای دیگران ارزش قائل می شوم و ارزش پول زیاد هم در من وجود دارد؛ سپس این باور جدید را چندین بار در طول روز و حداقل به مدت یک ماه تکرار کنید. این یک راه قدرتمند برای ایجاد ذهن آگاهی در مورد پول و ثروت است.
مانع دوم:داشتن تنها یک منبع درآمد
دومین مانع بزرگی که باعث می آیا مولتی میلیونر شدن سخت است؟ شود افراد پول زیادی به دست نیاورند، این است که تکیه آنها فقط روی یک منبع درآمد است. به عنوان مثال اگر شغلی دارید که خیلی درآمد بالایی ندارد و جای رشد و پیشرفت در آن خیلی کم است و این تنها منبع درآمدی شماست، بدانید که در به دست آوردن ثروت دچار چالش می شوید.
بنابراین یا باید به سراغ یاد گرفتن مهارت جدید باشید و به شغل دیگری مشغول شوید که درآمد بالاتری دارد یا این که منبع درآمد خود را افزایش دهید تا ثروت بیشتری جمع کنید؛ به عنوان مثال اگر شما معلم پایه دبیرستان هستید، احتمالاً میلیونر شدن یا حتی مولتی میلیونر شدن فقط با درآمد معلمی برای تان امکان پذیر نیست، زیرا فقط یک منبع درآمد دارید که نمی توانید میلیونر شوید.
به طور مثال؛ می توانید در فصل تابستان که مدارس تعطیل است، به دنبال انجام یک کار جدید بگردید یا سعی کنید که روی مسکن سرمایه گذاری کنید. یاد بگیرید که چگونه پول تان را در جهت ایجاد پول بیشتر به کار بگیرید؛ همچنین می توانید وارد سرمایه گذاری های مطمئن شوید یا پول خود را داخل خرید و فروش بیندازید و یا کلاس خصوصی در دوران تعطیلات یا آخر هفته برگزار کنید.
راه های زیادی برای پول درآوردن وجود دارد. اگر می خواهید از لحاظ مالی وضعیت خوبی داشته باشید، باید همه گزینه ها و منابع درآمدی مختلف را بررسی کنید و ثروت را به سمت خودتان بکشانید.
مانع سوم:بی سوادی اقتصادی
سومین مانع برای رسیدن به موفقیت و ثروت، بی سوادی اقتصادی است؛ یعنی شما نمی دانید که باید چه کار کنید، چگونه مدیریت کنید و پول خود را در چه جهتی استفاده کنید. اگر می خواهید ثروتمند باشید، باید سواد خود را در این باره بالا ببرید.
فرض کنید می خواهید نانوا شوید. شما باید یاد بگیرید که چگونه نان و خمیر درست کنید. باید بدانید که دقیقاً باید با آرد، نمک و مخمر چه کار کنید تا نان تان بهتر از آب در بیاید.
پس اگر می خواهید ثروتمند شوید، باید یاد بگیرید که چگونه با پول رفتار کرده و آن را مدیریت کنید و رشد دهید. باید بدانید که می خواهید با چک ها، قبض ها، پس انداز ها و سرمایه گذاری های خود چه کار کنید.
یکی از راه های افزایش سواد اقتصادی، این است که یاد بگیرید چگونه بودجه مالی خود را گسترش داده و به آن پایبند باشید. بودجه بندی مالی به شما اجازه می دهد تا حواس تان به حساب و کتاب تان باشد و بفهمید که پول از کجا می آید، به کجا می رود و چقدر باید برای هزینه های ماهانه خود خرج کنید.
این موضوع بسیار مهم است، زیرا زمانی که آن را یاد بگیرید، متوجه می شوید که در چه جاهایی خیلی زیاد خرج کرده اید و از ولخرجی جلوگیری می کنید و پول خود را برای آینده سرمایه گذاری می کنید.
همچنین اطمینان حاصل کنید که اهداف مالی را به صورت هفتگی، ماهانه و سالانه برای خودتان مشخص کردهاید تا بفهمید که چقدر درآمد دارید، چقدر خرج می کنید و چه قدر پس انداز می کنید. زمانی که اهداف مشخص و واضحی داشته باشید، احتمالاً برای آن ها بیشتر برنامه ریزی می کنید و سریع تر به آن دست خواهید یافت.
مانع چهارم :داشتنِ بدهی
چهارمین مانع برای ثروتمندی، داشتن بدهی است. اکثر ما در دنیای امروزی زیر بار قرض و بدهی هستیم. فشاری که بعد از پرداخت بدهی از روی ما برداشته می شود، با هیچ چیز قابل مقایسه نیست بنابراین اگر می خواهید ثروتمند شوید، اولین اولویت باید پاک سازی همه بدهی ها و جلوگیری از خرج و مخارج غیر ضروری باشد.
باید تفاوت بین بدهی خوب و بدهی بد را یاد بگیرید. بدهی خوب پولی است که آن را از شخصی می گیرید تا آینده خود را ارتقا دهید و یک راه مشخص هم برای انجام این کار دارید؛ به عنوان مثال از کسی پول قرض می گیرید تا یک وسیله بخرید که می دانید در طول زمان با آن پول در می آورید و پیشرفت می کنید.
اما بدهی بد پولی است که باعث رشد و پیشرفت تان در آینده نمی شود و فقط هزینه شما را می پردازد. به عنوان مثال پول قرض گرفتن از کسی برای خریدن یک ماشین با برند جدید، به پول شما اضافه نمی کند، بلکه فشار مالی را روی تان افزایش می دهد.
مانع پنجم:استفاده نکردن از پیشنهاد افراد موفق
در نهایت پنجمین مانع که ما باعث جلوگیری از ثروتمندی و موفقیت افراد می شود، این است که از دیگران برای ثروتمند شدن پیشنهاد دریافت نکرده و کمک نمی گیریم در حالیکه این عادت اکثر افراد موفق است.
اما باید بدانید که انجام این کار هیچ اشکالی ندارد. شما می توانید از دیگران درخواست کمک کنید. شاید خیلی ها باشند که از کمک کردن به شما احساس خوب و لذت بخشی داشته باشند و به اندازه کافی بتوانند به شما مشاوره دهند. مشاور اقتصادی داخل بانک هم قطعا خوشحال می شود که به شما کمک کند؛ پس می توانید شرایط مالی خود را با یک فرد قابل اطمینان و دارای تجربه در میان بگذارید و از او کمک بگیرید.
آیا با معاملات فارکس میتوانید ثروتمند شوید؟
قبل از اینکه جواب این سوال را بدهیم میخواهیم ۱۰۰٪ با شما صادق باشیم و قبل از اینکه شما معاملات ارزی را بررسی کنید، موارد زیر را با شما در میان بگذاریم:
۱. همه معاملهگران فارکس، و منظور ما واقعاً همه معاملهگران است، در بعضی از معاملات خود ضرر میکنند.
نود درصد معاملهگران پول خود را از دست میدهند که عمدتاً به دلیل عدم برنامه ریزی، آموزش ندیدن، انضباط نداشتن، نداشتن یک مزیت معاملهگری و استفاده از روشهای مدیریت مالی ضعیف است.
اگر از باختن متنفرید یا فوق العاده کمالگرا هستید، احتمالاً برای تطبیق دادن خود با شرایط معاملهگری هم مشکل خواهید داشت زیرا همه معاملهگران اینجا و آنجا گاهی ضرر میکنند.
۲. معاملهگری در فارکس برای افراد بیکار، کسانی که درآمد پایینی دارند، آنهایی که تا خرخره زیر قرض و وام هستند یا کسانی که نمیتوانند قبض برقشان را بدهند یا نمیتوانند خرج شکمشان را بدهند، خوب نیست.
شما باید حداقل سرمایه در گردشی معادل ۱۰۰۰۰ دلار ( در یک حساب کوچک) داشته باشید که از دست دادن آن برایتان مهم نباشد.
انتظار نداشته باشید یک حساب چند صد دلاری باز کنید و امیدوار باشید که یک مولتی میلیاردر افسانهای میشوید.
بازار فارکس یکی از محبوبترین بازارهای سوداگری است زیرا اندازه و نقدشوندگی آن فوق العاده است و روند حرکت ارزها معمولاً قوی است.
شاید شما فکر کنید معاملهگران در سراسر جهان پول زیادی به جیب میزنند ولی موفقیت در این بازار به درصد بسیار کوچکی از معاملهگران محدود بوده است.
مشکل اینست که بسیاری از معاملهگران،به اشتباه، به امید کسب میلیونها دلار پول، به این بازار وارد میشوند ولی از ارده کافی برای یادگیری واقعی هنر معاملهگری برخوردار نیستند.
معمولاً بیشتر افراد آنقدر اراده ندارند که به رژیم غذایی خود عمل کنند یا سه بار در هفته به باشگاه بروند.
اگر حتی همین کارها را هم نمیتوانید انجام دهید پس چطور فکر میکنید در یکی از دشوارترین و در عین حال پردرآمدترین فعالیتهای شناخته شده برای انسان، به موفقیت میرسید.
معاملات کوتاه مدت به درد غیرحرفهایها نمیخورد و به ندرت راه «زود پولدار شدن» محسوب میشود. شما بدون پذیرش ریسکهای بزرگ هرگز نمیتوانید به سودهای بزرگ برسید.
اگر یک استراتژی معاملهگری مستلزم پذیرش ریسکهای خیلی بالا باشد به معنای عملکرد بیثبات و ضررهای بزرگ است.
معاملهگری که این کار را میکند حتی استراتژی معاملاتی هم ندارد – مگر اینکه شما قماربازی را یک نوع استراتژی معاملاتی بنامید!
معاملات فارکس برنامهای برای زود پولدار شدن نیست
معاملات فارکس یک مهارت است که یادگیری آن زمان میخواهد.
معاملهگران ماهر میتوانند از این راه پول در بیاورند و واقعاً هم پول درمیآورند. ولی مثل خیلی از مشاغل و حرفههای دیگر، موفقیت یک شبه اتفاق نمی افتد.
(آنطور که بعضی افراد تصور میکنند) معامله در فارکس مثل آب خوردن نیست.
فکر کنید اگر این طور بود، همه آنهایی که معامله میکنند الان میلیونر بودند.
واقعیت اینست که حتی معامله گران ماهری که سالها تجربه دارند هنوز هم در بعضی دورهها ضرر میکنند.
این جمله را در ذهن خودتان همیشه تکرار کنید: معاملات فارکس هیچ راه میانبری ندارد.
برای ماهر شدن باشد تا جایی که امکان دارد تمرین و تجربه کنید.
هیچ چیز نمیتواند جایگزین سخت کوشی، تمرین آگاهانه و پشتکار شود.
با یک حساب آزمایشی تمرین کنید تا زمانی که به روشی برسید که زیر و بم آن را میشناسید و به راحتی میتوانید به طور هدفمند آن را به کار بگیرید. اساساً، شیوهای پیدا کنید که از همه روشها برای شما مناسبتر است.
دیدگاه شما