انواع معیارهای سرمایه‌گذاری


جدول شرایط پذیرش در بورس و فرابورس

شرکت بین‌المللی سرمایه‌گذاری توسعه تجارت هیرمند

خداوند را شاکریم که شرکت بین‌المللی سرمایه‌گذاری توسعه تجارت هیرمند، علی‌رغم مشکلات عدیده و محدودیت‌های حاکم بر شرایط اقتصادی کنونی و ناملایمت‌های بین‌المللی و رخدادهای اقتصادی در بازار کسب و کار کشور به عنوان یک نهاد زیر ساختی توسعه‌ای و موثر به عنوان اولین شرکت سرمایه‌گذاری دانشگاهی برای تکمیل زنجیره‌ی حلقه‌ی توسعه دانش‌بنیان و تقویت سرمایه‌گذاری در فناوری جدید و پشتیبانی از خلاقیت‌ها و نوآوری علمی کشور با هدف سودآوری در افق زمانی درازمدت، تشکیل شده ‌و … (ادامه متن)

دکتر یحیی پالیزدار
– مدیرعامل –

شرکت بین‌المللی سرمایه‌گذاری توسعه تجارت هیرمند در راستای ارائه الگویی نوین از فعالیت دانش‌بنیان و سرمایه‌گذاری با ریسک بالا در حوزه‌های مختلف، با تکیه بر خاستگاه دانشگاهی خود گام به گام مسیر توفیق و توسعه را می‌پیماید. آن چه موجبات استحکام و استواری بیش از پیش گام‌های ترقی شرکت را فراهم آورده است، بی‌شک حضور و حمایت پررنگ اساتید برجسته و دانش‌آموختگان متخصص دانشگاه علم و صنعت ایران است. به نحوی که با بهره‌برداری از تجارب فنی و تخصص علمی ایشان، اقدام به فعالیت در حوزه‌های … (ادامه متن)

نرخ بازگشت سرمایه چیست و ROI چگونه محاسبه می‌شود؟

ROI یا همان نرخ بازگشت سرمایه، یک اصطلاح تجاری متداول در کسب و کارها است. با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه، بازدهی مالی یک کسب و کار در گذشته و بازدهی بالقوه در آینده مشخص می‌شود. برای مدیران ارشد و اجرایی یک پروژه، نرخ بازگشت سرمایه بسیار مهم است، چرا که ROI میزان موفقیت سرمایه‌گذاری که روی یک کار انجام شده را مشخص می‌کند.

نرخ بازگشت سرمایه معمولا به شکل درصد یا نسبت نمایش داده می‌شود و این رقم چیزهای مختلفی را از جمله، میزان بازگشت مالی پروژه و بهره‌وری آن را شفاف می‌کند.انواع معیارهای سرمایه‌گذاری

در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا درباره نرخ بازگشت سرمایه بیشتر صحبت کنیم و بررسی کنیم که ROI چگونه محاسبه می‌شود؟

ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست؟

به طور کلی نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در رابطه با هزینه اولیه آن اندازه‌گیری می کند. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به کسب و کارها کمک می‌کند تا سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری خود را در رابطه با هزینه‌های اولیه اندازه گیری کنند. ROI روی تصمیمات مالی مختلفی که یک کسب و کار میگیرد، اغلب تاثیر مستقیم می‌گذارد.

برخی از هزینه‌ها به صورت مستقیم نرخ بازگشت ندارند. مثلا تعمیر صندلی یکی از کارمندان در دسته هزینه‌های غیر مستقیم قرار دارد. اما تمام این هزینه‌ها در سرمایه‌گذاری کلان یک کسب و کار محاسبه می‌شود.

در بسیاری از موارد ROI برای محاسبه ارزش یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. برای مثال یک سرمایه‌گذار خطرپذیر می‌خواهد قبل از ایجاد هرگونه تعهدی بداند که نرخ بازگشت سرمایه بالقوه یک مجموعه چه قدر خواهد بود. در موارد اینچنینی محاسبه بازگشت سرمایه بالقوه یا واقعی شرکت معمولا با تقسیم درآمد یا سود سالانه شرکت بر میزان سرمایه اصلی یا فعلی انجام می‌شود.

در مجموع می‌توان گفت که ROI کاربردهای مختلفی در یک کسب و کار دارد و رشد یا سقوط وجوه سرمایه‌گذاری شده در یک کار را اندازه گیری می‌کند.

چرا نرخ بازگشت سرمایه اهمیت بسیار زیادی دارد؟

تنها زمانی کسب و کارهای کوچک می‌توانند راه رشد و پیشرفت خود را به درستی ادامه دهند که هزینه‌های خود را هوشمندانه مدیریت کنند و نرخ بازگشت سرمایه خود را با دقت محاسبه کنند.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می‌کند تا یک سرمایه‌گذاری اشتباه را تا ابد ادامه ندهید! ادامه دادن هزینه‌های خود برای اهداف اشتباه راهی برای ورود به ورطه ورشکستگی و سقوط یک کسب و کار است. محاسبه دقیق ROI از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری می‌کند.

در نهایت باید گفت که نرخ بازگشت سرمایه ثمره درخت کسب و کارتان یا فقدان وجود آن را به صورت شفاف به شما نشان می‌دهد. برای همین است که بررسی دقیق آن اهمیت زیادی دارد.

چه نرخ بازگشت سرمایه‌ای خوب است؟

نرخ بازگشت سرمایه خوب برای هر کسب و کار و میزان سرمایه‌گذاری متفاوت است. همچنین معیار نرخ بازگشت سرمایه بر اساس نوع سرمایه‌گذاری که انجام می‌شود، متفاوت است.

برای مثال ممکن است شما تصمیم بگیرید تجهیزات و محیط کار را نوسازی کنید. در این صورت معیار نرخ بازگشت سرمایه خوب برای شما احتمالا بازدهی کارمندان خواهد بود.

یا اگر روی بازاریابی خود سرمایه‌گذاری کنید و آموزش مارکتینگ ببینید، معیار یک ROI خوب میزان فروش شما خواهد بود. به طور کلی یک ROI دو رقمی برای تازه‎‌کارها، نرخ بازگشت سرمایه خوب به شمار می‌رود و اگر نتیجه انواع معیارهای سرمایه‌گذاری خوبی گرفتید، حتما باید دلایل آن را بررسی کنید تا روی مواردی که باعث موفقیت شما شدند سرمایه‌گذاری بیشتری انجام دهید.

به طور کلی کسب و کاری موفق است که با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه خود در بخش‌های مختلف، به صورت دقیق می‌داند که باید سرمایه‌گذاری خود را روی چه مواردی انجام دهد تا در نهایت ROI خود را هر روز بیش از پیش بهبود دهد.

نحوه محاسبه ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چگونه است؟

روش‌های مختلفی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. یکی از آن‌ها این است که سود خالص را بر میزان سرمایه‌گذاری که انجام شده تقسیم کنید:

ROI= سود خالص/میزان سرمایه گذاری * ۱۰۰

نرخ بازگشت سرمایه ROI

راه دیگری که برای محاسبه ROI وجود دارد این است که سود یک سرمایه‌گذاری را منهای هزینه‌های آن کنید و نتیجه را تقسیم بر هزینه‌ها کنید:

ROI= (مقدار سرمایه گذاری – هزینه‌ها)/ هزینه‌ها

نرخ بازگشت سرمایه ROI

برای مثال اگر شما یک خانه را به مبلغ یک میلیارد تومان خریداری کنید و بعد از سه سال آن را به قیمت یک میلیارد و دویست میلیون تومان بفروشید، طبق فرمول دوم نرخ بازگشت سرمایه شما ۱۲% است.

معرفی نرم‌افزار محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

هر کاربر بسته به نیازهای مختلفی که دارد، از نرم‌افزار متفاوتی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه استفاده می‌کند.

به طور کلی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از نرم‌افزارهای ساده برای گوشی‌های همراه گرفته تا نرم‌افزارهای پیچیده کامپیوتری قابل انجام است. برای دانلود نرم افزارهای موبایل کافی است در گوگل پلی یا بسترهای مشابه در گوشی‌های IOS یک جستجوی ساده انجام انواع معیارهای سرمایه‌گذاری دهید.

در کامپیوتر هم نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از برنامه‌های مختلفی مثل اکسل، CMR و کامفار قابل محاسبه است.

مزایای استفاده از ROI چیست؟

مهم‌ترین ویژگی استفاده از ROI این است که درک سود و تأثیر سرمایه گذاری در تجارت شما می‌تواند هنگام تصمیم گیری برای کسب و کار شما بسیار حیاتی باشد.

بورس و فرابورس چه تفاوت هایی باهم دارند؟

بورس و فرابورس دو مورد از انواع بازارهای بورس فعال در ایران هستند. در این مقاله قصد داریم به بررسی تفاوت‌های بورس و فرابورس بپردازیم. هم‌چنین قوانین بورس و فرابورس را بررسی خواهیم کرد و به این انواع معیارهای سرمایه‌گذاری سوال پاسخ خواهیم داد که بورس بهتر است یا فرابورس؟

تفاوت بورس و فرابورس

بورس و فرابورس چه تفاوت‌هایی دارند؟

بورس اوراق بهادار یک بازار رسمی و دائمی است. در این بازار دسته‌ای از ابزارهای مالی مثل سهام شرکت‌ها و واحدهای تولیدی تجاری و خدماتی، اوراق مشارکت و دیگر اوراق بهادار مورد معامله قرار می‌گیرد. فرابورس (OTC) شکل تسهیل شده‌ای از بورس است. در فرابورس امکان عرضه سهام به شرکت‌هایی که اعتبار، سرمایه، سودآوری یا شفافیت کمتری دارند، داده می‌شود. بورس و فرابورس از جهت‌های زیر باهم تفاوت دارند:

پذیرش

شرکت‌ها برای اینکه بتوانند سهام خود را در بورس عرضه کنند، می‌بایست معیارهای سازمان بورس را داشته باشند. معیارهای از قبیل: حداقل مبلغ سرمایه ثبت شده، حداقل درصد سهام شناور، عدم وجود زیان انباشته، سودآوری، سابقه فعالیت، حجم معاملات، حداقل قیمت بازار سهام، درصد حقوق صاحبان سهام، حداقل تعداد سهامداران و…

هدف از در نظر گرفتن این معیارها اعطای مجوز فعالیت به شرکت‌های معتبر، خوشنام، صاحب سرمایه کلان، بزرگ و سودآور است. تا از بروز زیان‌های احتمالی، رکود، افت شاخص و خدشه‌دار شدن اعتماد سرمایه‌گذاران جلوگیری شود. شرکت‌ها نمی‌توانند در بورس پذیرفته شوند مگر اینکه در چارچوب ضوابط بورس باشند.

اما پذیرش شرکت‌ها در فرابورس ساده‌تر است. در فرابورس ضوابط و ملاک‌ها به گونه‌ای تسهیل شده تا شرکت‌هایی که شرایط پذیرش در بورس را ندارند، از فرصت انتشار اوراق بهادار و تامین مالی از این طریق جا نمانند. به طور مثال یکی از شروط پذیرفته شدن شرکت‌ها در تابلوی اصلی بازار بورس، داشتن حداقل 100 میلیارد سرمایه است. شرکتی که یک میلیارد تومان سرمایه دارد نمی‌تواند در بورس پذیرش بگیرد. اما این شرکت با توجه به قوانین تسهیل شده فرابورس می‌تواند در این بازار پذیرفته شود.

سابقه فعالیت

بورس اوراق بهادار از سال 1345 آغاز به فعالیت کرد. این بورس اولین و قدیمی‌ترین بورس ایران است که فعالیت خود را با انجام معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدن آغاز کرد.

هرچند که شکل گذشته آن بسیار متفاوت‌تر از شکل امروزی آن بوده است اما؛ امروزه بورس اوراق بهادار تهران مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش بازار سرمایه است. براساس قانون بازار اوراق بهادار (مصوب 9 مهر 1384)، بحث تاسیس و راه‌اندازی بازارهای خارج از بورس مطرح شد. چهار سال بعد، فرابورس از 6 مهر 1388 فعالیت خود را آغاز کرد.

ساختار

بورس اوراق بهادار از دو بخش بازار اول و بازار دوم تشکیل شده است. سازمان بورس سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را بر اساس برخی معیارها به این دو دسته تقسیم می‌کند. معیارهایی مثل: حداقل مبلغ سرمایه ثبت شده، حداقل درصد سهام شناور، عدم وجود زیان انباشته، حجم معاملات، حداقل قیمت بازار سهام، درصد حقوق صاحبان سهام، تعداد سهامداران و…

فرابورس متشکل از شش بازار است. بازار اول، دوم، سوم، بازار ابزارهای نوین مالی، بازار شرکت های کوچک و متوسط ( SME) و بازار پایه. اصلی‌ترین تفاوت این بازارها از جهت ضوابط پذیرش شرکت‌ها است. شرایط و قوانین لازم برای پذیرش شرکت‌ها در فرابورس آسان‌تر از شرایط لازم برای پذیرش در بورس است. به همین ترتیب شرایط پذیرش در بازار دوم فرابورس راحت‌تر از بازار اول و در بازار سوم راحت‌تر از بازار دوم است.

سهام شرکت‌های سهامی عامی که نزد سازمان بورس و اوراق بهادار ثبت شده‌اند و امکان پذیرش در هیچ‌ یک از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند، در بازار پایه منتشر می‌شود.

شرکت‌های پذیرفته شده در بازار پایه به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. شرکت هایی که قصد پذیرش در بازار بورس یا فرابورس را ندارند؛ اما چون مایل به انتشار اوراق هستند و انتشار اوراق بدون کسب مجوز از سوی سازمان بورس ممکن نیست، این شرکت‌ها وارد بازار پایه می‌شوند.
  2. شرکت‌هایی که در گذشته در بورس یا فرابورس پذیرفته شده‌اند اما بنا به دلایلی تنزل پیدا کرده‌اند. (صلاحیت پذیرش در بورس را از دست داده اند)
  3. شرکت‌هایی که سازمان آن‌ها را ثبت کرده است اما نه در رده شرکت‌های پذیرفته شده در بورس قرار می‌گیرند نه در بازارهای فرابورس.

بازار پایه به سه دسته زرد، نارنجی و قرمز طبقه بندی می‌شود. این بازارها براساس شرایط پذیرش، دامنه نوسان و قیمت سهام باهم تفاوت دارند.

شفافیت اطلاعلاتی

کاهش ضوابط پذیرش شرکت‌ها، بیشتر بودن دامنه نوسان، معامله برحسب نظر طرفین قرارداد، تسهیل مقررات و کاهش نظارت در فرابورس باعث شده تا شفافیت اطلاعاتی بازار فرابورس کمتر از بورس شود. این در حالی است که کنترل و نظارت بیشتری بر عملکرد مالی، گزارشات، حسابرسی، افشای اطلاعات شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اعمال گردد. به خصوص الزامی که از سوی سازمان بر ارائه صورت‌های مالی شرکت‌های بورسی اعمال می‌شود. این اعمال باعث شده تا افشای اطلاعات به خوبی صورت بگیرد.

قوانین بورس و فرابورس

ریسک

شفافیت اطلاعاتی کمتر در فرابورس باعث شده تا ریسک سرمایه‌گذاری در فرابورس بیشتر از ریسک سرمایه‌گذاری در بورس باشد. همین مسئله باعث می‌شود تا فرابورس برای سرمایه‌گذاران ریسک گریز و محافظه کار ایده‌آل به نظر نیاید.

دامنه نوسان

دامنه نوسان قیمت بورس اوراق بهادار تهران مثبت و منفی ۵ درصد است. پیش‌تر اختلاف دامنه نوسان قیمت سهام شرکت‌های بورسی و فرابورسی یک درصد بود. طبق گفته مدیر عملیات بازار فرابورس ایران از تاریخ ۲۵ بهمن ماه 1399، دامنه نوسان قیمت در کلیه نمادهای معاملاتی سهام در بازار اول و دوم فرابورس ایران به صورت نامتقارن به مثبت ۶ درصد و منفی ۲ درصد تغییر پیدا کرده است. این در حالی است که دامنه نوسان هریک از تابلوهای بازار پایه بایکدیگر متفاوت است.

دامنه نوسان قیمت سهام شرکت های تابلو زرد بازار پایه مثبت ۳ درصد و منفی ۲ درصد در روز است. در تابلوی نارنجی دامنه نوسان مثبت و منفی 2 و در تابلوی قرمز، مثبت و منفی ۱ درصد است.

تفاوت بورس و فرابورس

جدول شرایط پذیرش در بورس و فرابورس

تفاوت عرضه اولیه بورس و فرابورس

به عرضه سهام یک شرکت برای اولین بار در بازار سهام، عرضه اولیه می‌گوییم. اما آیا عرضه اولیه سهام در بورس با عرضه اولیه در فرابورس تفاوت دارد؟ در پاسخ می‌گوییم سرمایه‌گذاری به روش عرضه اولیه در هر دو بازار یک شکل است و تفاوتی ندارد. تنها تفاوت عرضه اولیه بازار بورس و فرابورس، در شرکت‌های ناشر سهام است.

شرکت‌هایی که سهام خود را برای اولین بار در بورس عرضه می‌کنند مورد پذیرش این بازار قرار گرفته‌اند. چارچوب‌ها و ضوابط بورس برای پذیرش شرکت‌ها باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاری در سهام بازار بورس ریسک کمتری نسبت به فرابورس داشته باشد. شرکت‌هایی که سهام خود را برای اولین بار در فرابورس عرضه می‌کنند شرایط پذیرش در بورس را ندارند و سرمایه‌گذاری در آن ها ریسک بیشتری دارد.

بورس برای سرمایه‌گذاری بهتر است یا فرابورس؟

بورس و فرابورس از لحاظ ساعت کاری بازار، شیوه معاملاتی، سامانه خرید و فروش، عضویت و شروع سرمایه گذاری مشابه یکدیگر هستند.

هم بورس و هم فرابورس هر دو تحت نظارت سازمان بورس هستند. از سوی دیگر تمامی مزایایی که شرکت‌ها به ازای پذیرش در سازمان بورس به دست می‌آورند، در اختیار شرکت‌های پذیرفته شده در فرابورس هم قرار می‌گیرد. پس بورس و فرابورس از این بابت هم فرقی با یکدیگر ندارند.

آلفا در مباحث مالی | نحوه محاسبه و فرمول آلفا

آلفا و بتا از اصلاحات مهم و پر کاربرد در بحث سرمایه گذاری هستند که بخشی از یک معادله را تشکیل می‌دهند و از یک رگرسیون خطی (نوعی تکنیک آماری) به دست می‌آیند. این دو معیار ابزارهای مهمی هستند که به سرمایه گذاران در برآورد میزان موفقیت شان کمک می کنند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک قصد داریم به ساده‌ترین زبان ممکن مفهوم و اهمیت آلفا در مباحث مالی و سرمایه گذاری و رابطه آن را با مفهوم بتا را شرح دهیم.

مفهوم آلفا در مباحث مالی

فهرست مطالب

آلفا در مباحث مالی چیست؟

منظوراز آلفا در مباحث مالی چیست؟

آلفا (α) به عنوان حرف اول الفبای یونانی، برای توصیف چیزی بسیار مهم و در اولویت استفاده می‌شود. در مباحث مالی، سرمایه‌گذاری با آلفای بالا به سرمایه‌گذاری به بازده فراتر از حد معمول اشاره دارد.

آلفا (α) اصطلاحی پرکاربرد در سرمایه‌گذاری است که برای توصیف توانایی پیروز شدن استراتژی سرمایه‌گذاری در بازار استفاده می‌شود. بنابراین آلفا را به عنوان “بازده اضافی” یا “نرخ بازده غیرعادی” نیز می ‌شناسند. آلفا در مباحث مالی اغلب همراه با بتا (حرف یونانی β) استفاده می‌شود که نوسان یا ریسک کلی بازار را اندازه‌گیری می‌کند و به عنوان ریسک سیستماتیک بازار شناخته می‌شود.

کاربرد آلفا در سرمایه‌ گذاری

آلفا در مباحث مالی معیاری برای تعیین عملکرد است و انواع معیارهای سرمایه‌گذاری میزان بازدهی یک استراتژی در بازار را نشان می‌دهد. آلفا که اصولا همان بازده فعال سرمایه گذاری است، عملکرد یک سرمایه گذاری را بر اساس شاخص یا معیار بازار مربوطه نشان می‌دهد و اندازه گیری می‌کند.

آلفا در مباحث مالی نوعی نسبت ریسک است که میزان عملکرد یک اوراق بهادار مانند یک صندوق سرمایه گذاری مشترک یا حتی یک سهام را نسبت به شاخص بازار مانند S&P 500 اندازه گیری می‌کند. آلفا و بتا در مباحث مالی جفت می‌شوند تا نوسانات دارایی را اندازه گیری کنند. مفهوم آلفا از معرفی وجوه شاخص موزون نشات می‌گیرد. آلفا به عنوان راهی برای مقایسه سرمایه گذاری فعال با سرمایه گذاری با شاخص غیرفعال ایجاد شده است.

بازده اضافی یک سرمایه گذاری نسبت به بازده معیار، آلفای آن سرمایه گذاری محسوب می‌شود. آلفا ممکن است مثبت یا منفی باشد که نتیجه سرمایه گذاری فعال است. از سوی دیگر، بتا را می‌توان از طریق سرمایه گذاری با شاخص منفعل یا غیرفعال به دست آورد.

منظور از بتا چیست؟

بتا معیاری است که نوسانات یک سرمایه گذاری را نسبت به یک شاخص معیار اندازه گیری می‌کند. بتا ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار در مقایسه با شاخصی مانند S&P 500 اندازه گیری می‌کند. بسیاری از سهام‌های در حال رشد دارای بتای بیش از 1 و حتی بسیار بالاتر هستند. یک اسکناس یا ارز رایج بتای نزدیک به صفر خواهد داشت زیرا قیمت آن به سختی نسبت به کل بازار تغییر می‌کند.

نکته قابل توجه آن است که بتا بالا یا پایین اغلب منجر به عملکرد بهتر در بازار می‌شود. صندوقی با رشد سهام زیاد و بتای بالا معمولاً می‌تواند بازار سهام را شکست دهد. به این ترتیب، یک صندوق محافظه کارانه که از اوراق قرضه تشکیل شده باشد، بتای پایینی دارد و معمولاً در طول یک سال ضعیف در بازار، باز هم عملکرد بهتری از S&P 500 خواهد داشت.

مثالی از آلفا در مباحث مالی

مثالی از آلفا در مباحث مالی

آلفا در مباحث مالی به صورت عددی نشان داده می‌شود و هر چه عدد آلفا بیشتر باشد بهتر است. به عنوان مثال، صندوقی با آلفای 5 نشان می‌دهد که استراتژی سرمایه گذاری 5 درصد عملکرد بهتری در بازار داشته است. اگر صندوق دارای آلفای منفی 2 باشد، نشان می دهد که استراتژی سرمایه گذاری، 2 درصد ضعیف‌تر از معیار خود عمل کرده است. آلفای صفر به این معنی است که بازدهی استراتژی با معیارش مطابقت دارد.

آلفا در مباحث مالی معیاری برای سنجش ریسک نیز انواع معیارهای سرمایه‌گذاری می‌باشد. آلفای منفی 15 به این معنی است که سرمایه گذاری با توجه به بازدهی بسیار پرخطر است. آلفای صفر نشان می‌دهد که یک دارایی بازدهی متناسب با ریسک به دست آورده است. آلفای بزرگ‌تر از صفر به معنای عملکرد بهتر سرمایه گذاری پس از تعدیل نوسانات است.

چگونه از آلفا استفاده کنیم؟

آلفا یک معیار اندازه گیری در زمان مشخص است و کاربردی در آینده ندارد. معمولاً آلفا در مباحث مالی بر اساس رشد سود هر سهم تعیین می‌شود. در مورد صندوق های سرمایه گذاری، آلفا با محاسبه بازده مازاد از میانگین موزون سهام در صندوق تعیین می‌گردد.

مدیران پرتفوی فعال (مجموعه یا سبدی از دارایی‌های مالی) به دنبال ایجاد آلفا در پرتفوی های متنوع، با هدف تنوع بخشیدن به حذف ریسک غیر سیستماتیک هستند. از آنجایی که آلفا عملکرد یک سبد را نسبت به یک معیار نشان می‌دهد، اغلب نشان دهنده ارزشی است که یک مدیر پورتفولیو به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کاسته است.

آلفا معمولاً برای رتبه بندی صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک فعال و همچنین سایر انواع سرمایه گذاری استفاده می‌شود. اغلب به صورت یک عدد نمایش داده می شود (مانند 3.0+ یا 5.0-)، و این معمولاً به درصدی اشاره دارد که عملکرد پرتفوی یا صندوق را در مقایسه با شاخص معیار مرجع (یعنی 3٪ بهتر یا 5٪ بدتر) اندازه می‌گیرد.

در دنیای سرمایه‌گذاری طیف گسترده‌ای از اوراق بهادار، محصولات سرمایه‌گذاری و گزینه‌های مشاوره‌ای برای سرمایه‌گذاران ارائه می‌گردد. چرخه‌های مختلف بازار نیز بر آلفای سرمایه‌گذاری‌ها در طبقات مختلف دارایی تأثیر می‌گذارند. به همین دلیل است که معیارهای ریسک بازده در ارتباط با آلفا مهم هستند.

چرا آلفا مهم است؟

چرا آلفا مهم است؟

آلفا در مباحث مالی مهم است زیرا هدف سرمایه گذاری ایجاد بازده مثبت است. سرمایه گذاران معمولاً توقع بازدهی بیشتر از نرخ تورم یا عملکرد کل بازار را دارند. در حالی که روند بلندمدت بازار رو به افزایش است. صندوق‌های زیادی وجود دارند که بازدهی بسیار بالاتری نسبت به شاخص‌های بازار دارند. سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که برای به دست آوردن پاداش، مایل به پذیرش چه میزان ریسکی هستند و یکی از راه‌های اندازه گیری آن، آلفا است.

نحوه محاسبه و فرمول آلفا

برای محاسبه آلفای یک صندوق می‌توانید از فرمول زیر استفاده کنید:

  • R بازده پورتفولیو است.
  • Rf نرخ بازده بدون ریسک است.
  • Rm بازده بازار یا یک شاخص معیار است.
  • بتا ریسک پرتفوی است.

اجازه دهید آلفای یک صندوق سرمایه گذاری مشترک را محاسبه کنیم. فرض می‌کنیم که بازده واقعی صندوق 20، نرخ بازده بدون ریسک 5 درصد، بتای آن 1.1 و بازده شاخص معیار 20 درصد است.

آلفای این صندوق به این صورت خواهد بود:

Alpha = (0.20 – 0.05) – 1.1 (0.20 – 0.08)

آلفا برابر است با 0.018 یا 1.8٪

این صندوق سرمایه گذاری مشترک نسبت به شاخص معیار خود 1.8% عملکرد بهتری دارد، بنابراین دارای آلفای 1.8 است.

آلفا چگونه با بتا کار می‌کند؟

همان طور که مشاهده کردید، محاسبه آلفا در مباحث مالی شامل اندازه گیری بتا نیز می‌شود.در واقع، حتی می‌توان گفت که آلفا به بتا وابسته است. از آنجایی که آلفا توسط ریسک و عملکرد تعیین می‌شود، دو صندوق می‌توانند دارای بازده یکسانی باشند اما در واقع به دلیل بتای متفاوت‌شان، آلفاهای بسیار متفاوتی داشته باشند.

بیشتر سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند صندوقی با آلفای بالا و بتای پایین انتخاب کنند، زیرا این بدان معناست که عبور از بازده بازار با ریسک نسبتاً کمتری همراه است. با این حال، سرمایه گذارانی که استراتژی تهاجمی دارند به سمت بتای بالاتر می ‌روند زیرا استراتژی سرمایه گذاری آن‌ها بر مبنای نوسانات استوار است.

سرمایه گذاران محافظه‌کارتر معمولاً سرمایه گذاری‌هایی با آلفای بالا و بتای بالا را دوست ندارند. به عنوان مثال، سرمایه گذارانی که به دوران بازنشستگی نزدیک می‌شوند و می‌دانند که باید وجوه خود را برداشت کنند، در صورت وجود نوسانات زیاد، ترجیح می‌دهند این کار را انجام ندهند.

بنابراین، “آلفای خوب” به میزان ریسک پذیری و تحمل ریسک شما بستگی دارد.

آیا آلفای منفی بد است؟

آلفای منفی همیشه هم بد نیست. به عنوان مثال، در سال 2020، دلیل آلفای بالای یک صندوق قبل از افزایش زیاد سهام تسلا را می توانستیم به خوش شانس بودن مدیری که درآن سرمایه گذاری کرده بود، ربط دهیم. در عین حال، عملکرد ضعیف یک صندوق ممکن است بیشتر به دلیل کارمزدهای مدیریتی بالای آن باشد تا انتخاب سهام. آلفا دائمی نیست. آلفای بالای امروز ممکن است در فصل آینده به آلفای پایین تبدیل شود و بالعکس.

دو نکته مهم در استفاده از آلفا

دو نکته مهم در استفاده از آلفا

در حالی که آلفا در مباحث مالی از ارکان اصلی سرمایه گذاری شناخته می‌شود و به همین دلیل مورد توجه سرمایه گذاران و مشاوران قرار گرفته است، چند نکته مهم وجود دارد که باید هنگام استفاده از آلفا در نظر گرفت:

1- یک محاسبه ابتدایی و پایه‌ای آلفا، بازده کل یک سرمایه گذاری را از معیار قابل مقایسه در دسته بندی آن دارایی کسر می‌کند. این محاسبه آلفا در درجه اول فقط در برابر معیار دسته بندی یک دارایی قابل مقایسه استفاده می‌شود. بنابراین، عملکرد بهتر یک صندوق قابل معامله (ETF) را با معیار درآمد ثابت اندازه گیری نمی‌کنند. آلفا در مباحث مالی و هنگام مقایسه عملکرد سرمایه گذاری دارایی های مشابه بیشترین استفاده را دارد. بنابراین، آلفای ETF یک شاخص قابل مقایسه با آلفای ETF یک شاخص دیگر با درآمد ثابت نیست.

2- برخی از ارجاعات به آلفا ممکن است به تکنیک‌های پیشرفته‌تری اشاره داشته باشند. مثلا، آلفای جنسن که برای تعیین بازده غیرعادی یک اوراق بهادار یا سبد اوراق بهادار، بیش از بازده مورد انتظار نظری استفاده می‌شود، با استفاده از بتا و نرخ بدون ریسک، تئوری CAPM (این تئوری از اصول تئوری مدرن پورتفولیو برای تعیین اینکه آیا یک اوراق بهادار منصفانه ارزش دارد یا خیر استفاده می‌کند) و اقدامات تعدیل شده با ریسک اندازه گیری می‌شود.

سخن آخر

در این مطلب در خصوص آلفا در مباحث مالی صحبت کردیم و رابطه آن با معیار بتا را به شما نشان دادیم. لازم به ذکر است که آلفا و بتا یکی از جنبه قیمت گذاری معروف به مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه‌ای را تشکیل می‌دهند. این دو معیار بخشی از نظریه سرمایه گذاری قرن بیستم هستند که تحت عنوان نظریه مدرن پورتفولیو (MPT) شناخته می‌شوند. هدف MPT شناسایی و گردآوری ترکیبی متنوع از سرمایه‌گذاری‌ها به منظور عملکرد بهتر یا به حداکثر رساندن بازده بازار و در عین حال پذیرفتن ریسک کم یا حداقلی است.

آلفا در مباحث مالی از معیارهای فوق‌العاده مهمی است که عملکرد صندوق‌ها را برای سرمایه گذاران قابل ارزیابی می‌کند. با کمک شاخص‌های فنی مثل آلفا، بتا و معیارهای دیگر می‌توانید سرمایه گذاری بهتر و مطمئن‌تری داشته باشید و سود بیشتری کسب کنید.

انواع استراتژی سرمایه گذاری

استراتژی سرمایه گذاری در فرانسه، مجموعه‌ای از قوانین، رفتارها یا رویه‌هاست که برای راهنمایی سرمایه گذار در انتخاب پرتفلیوی سرمایه گذاری طراحی شده است. هر فرد، اهداف سودآوری متفاوتی دارد و مهارت‌های شخصی آن‌ها برای تاکتیک‌ها و انواع معیارهای سرمایه‌گذاری استراتژی‌های مختلفی مناسب هستند. برخی از گزینه‌ها شامل انتخاب میان ریسک و سود است و اکثر سرمایه گذاران در جایی میان این دو گزینه قرار می‌گیرند که به امید بازگشت سرمایه‌ی بیشتر، کمی خطر را می‌پذیرند.

استراتژی‌ها

فقدان استراتژی: به سرمایه گذارانی که هیچ استراتژی ندارند، گوسفند گفته می‌شود. به افرادی با انتخاب‌های تصادفی مانند پرتاب دارت (که به زمانی باز می‌گردد که قیمت سهام در روزنامه‌ها نوشته می‌شد)، میمون‌های چشم بسته می‌گویند [بدون منبع]. این آزمون مشهور، نتایج بحث برانگیزی داشت.

استراتژی‌های فعال در مقابل غیر فعال: استراتژی‌های غیر فعال مانند خرید و نگهداری و شاخص گذاری غیر فعال معمولاً برای به حداقل رساندن

زینه‌های معامله به کار می‌روند. سرمایه گذاران غیر فعال اعتقاد ندارند که می‌توان موقعیت زمانی بازار را تعیین کرد. استراتژی‌های فعال از جمله معامله‌ی مومنتوم، تلاشی برای پیشی گرفتن از شاخص‌های معیار است. سرمایه گذاران فعال اعتقاد دارند که مهارت‌هایشان بیشتر از میزان متوسط است.

معامله‌ی مومنتوم: یک استراتژی، انتخاب سرمایه گذاری بر اساس عملکرد گذشته است. سهام‌هایی که در سه تا ۱۲ ماه گذشته نرخ بازگشت بالاتری داشتند، نسبت به سهام‌هایی که نرخ بازگشت پایین‌تری داشتند، در چند ماه آینده نیز عملکرد بهتری خواهند داشت. شواهدی برای پذیرش و رد این استراتژی وجود دارد.

خرید و نگهداری: این استراتژی شامل خرید سرمایه یا سهام شرکت‌ها و نگهداری آن‌ها به مدت طولانی است. این استراتژی، یک رویکرد سرمایه گذاری بلند مدت بوده و بر این اساس است که بازارهای سهام در بلند مدت، علی رغم وجود دوره‌های صعود یا نزول، نرخ بازگشت خوبی دارند. بر اساس این دیدگاه، تعیین موقعیت زمانی بازار، یعنی اینکه یک نفر می‌تواند در قیمت پایین وارد بازار شده و سهام را در قیمت‌های بالا بفروشد، برای سرمایه گذاران کوچک صدق نمی‌کند؛ به همین دلیل بهتر است سهام را خریده و آن را نگه داشت.

استراتژی بلند/کوتاه: این استراتژی شامل انتخاب تعداد زیادی سهام و رتبه بندی آن‌ها بر اساس یک فاکتور آلفای مرکب است. با این رتبه بندی‌ها، در هر دوره‌ی تعادل مجدد، بالاترین صدک سهام را خریده و پایین‌ترین صدک را می‌فروشیم.

شاخص گذاری: شاخص گذاری زمانی است که سرمایه گذار سبد کوچکی از تمامی سهام‌های یک شاخص بازار مانند S&P 500 یا احتمالاً شاخص صندوق سرمایه گذاری مشترک یا صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس (ٍETF) را می‌خرد. اگر این سهام برای مدت طولانی نگه داشته شود، یک استراتژی غیر فعال بوده و اگر از شاخص برای ورود و خروج سریع به بازار استفاده شود، یک استراتژی فعال خواهد بود.

معامله‌ی سهام‌های جفت: این استراتژی شامل شناسایی جفت سهام‌های مشابه و انتخاب ترکیب خطی قیمت آن‌هاست تا یک سریِ زمانیِ ثابت به دست آید. پس از آن می‌توانیم مقیاس Z آلتمن را برای سیگنال ثابت محاسبه کرده و با فرض بازگشت میانگین، دست به معامله بزنیم: بالاترین دارایی را فروخته و پایین‌ترین دارایی را بخریم.

ارزش در مقابل رشد: استراتژی سرمایه گذاری ارزش به ارزش ذاتی یک شرکت توجه کرده و سرمایه گذاران ارزش به دنبال سهام شرکت‌هایی هستند انواع معیارهای سرمایه‌گذاری انواع معیارهای سرمایه‌گذاری که از نظرشان کمتر ارزش گذاری شده‌اند. استراتژی سرمایه گذاری رشد به پتانسیل رشد یک شرکت توجه می‌کند. زمانی که شرکتی نسبت به شرکت‌های دیگر صنعت یا کل بازار، سود رشد مورد انتظار بیشتری داشته باشد، برای سرمایه گذاران رشد که به دنبال حداکثر کردن سود سرمایه‌ی خود هستند، جذاب خواهد بود.

سرمایه گذاری رشد سود سهام: این استراتژی شامل سرمایه گذاری در سهام یک شرکت بر اساس سود سهام تقسیمی پیش بینی شده در آینده است. شرکت‌هایی که سود ثابت و قابل پیش بینی پرداخت می‌کنند، قیمت‌های سهامشان تغییر کمتری دارند. شرکت‌های معتبر که سود سهام پرداخت می‌کنند، تلاش می‌کنند تا سالانه سود سهام پرداختی خود را افزایش دهند. به شرکت‌هایی که به مدت ۲۵ سال پیاپی این سود را افزایش می‌دهند، اشراف زادگان سود سهام می‌گویند. سرمایه گذارانی که مجدداً این سود را سرمایه گذاری می‌کنند، چه به طور مستقیم و چه از طریق انواع معیارهای سرمایه‌گذاری یک برنامه‌ی سرمایه گذاری مجدد سود سهام (DRIP)، می‌توانند در بلند مدت از بهره‌ی مرکب سرمایه گذاری‌شان استفاده کنند.

میانگین سازی هزینه به دلار: هدف این استراتژی، کاهش ریسک زیان قابل توجه هنگام سرمایه گذاری کل سرمایه پیش از سقوط بازار است.

سرمایه گذاری خلاف گرا: این استراتژی شامل انتخاب شرکت‌های خوب هنگام ارزان بودن بازار و خرید مقدار زیادی از سهام آن شرکت برای کسب سود بلند مدت است. هنگام رکود اقتصادی، فرصت‌های خوبی برای خرید سهام خوب با قیمتی معقول وجود دارد؛ اما چه چیزی باعث خوب بودن یک شرکت برای سهامداران می‌شود؟ یک شرکت خوب، شرکتی است که مزیت رقابتی پایدار دارد؛ یعنی جایگاه بازار یا برندی دارد که رقبا به آسانی نمی‌توانند به آن دست یابند یا اینکه منبع کمیابی را در اختیار دارد. چند مثال از شرکت‌هایی که این معیارها را دارند در بخش بیمه، نوشیدنی‌های بدون الکل، کفش، شکلات، ساخت و ساز خانه، لوازم منزل و موارد دیگر است. می‌بینیم که هیچ چیز “خیالی” یا خاصی در این حوزه‌های سرمایه گذاری وجود ندارد؛ همگی ما روزانه از آن‌ها استفاده می‌کنیم. هنگام انتخاب نهایی شرکت، باید متغیرهای بسیاری را در نظر گرفت. برخی از این متغیرها عبارتند از:

  • شرکت باید در یک صنعت در حال رشد باشد.
  • شرکت نباید در رقابت آسیب پذیر باشد.
  • درآمد شرکت باید سیر صعودی داشته باشد.
  • نرخ بازگشت سرمایه‌ی شرکت باید ثابت و مداوم باشد.
  • شرکت باید برای تعدیل قیمت‌ها با تورم، انعطاف پذیر باشد.

شرکت‌های کوچکتر: شرکت‌هایی با اندازه‌ی متوسط از گذشته نسبت به شرکت‌های بزرگ در بازار سهام، عملکرد برتری داشته‌اند. حتی شرکت‌های کوچکتر نیز بازگشت سرمایه‌ی بالاتری داشته‌اند. بهترین بازگشت نسبت به مقدار سهام بازار متعلق به شرکت‌های خرد بوده است. سرمایه گذارانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، سهام شرکت‌ها را بر اساس اندازه‌ی کوچک سرمایه در بازار سهام خریداری می‌کنند. وارِن بافِت، یکی از بزرگترین سرمایه گذاران، با ترکیب این استراتژی با سرمایه گذاری ارزش، از ابتدای کارش درآمد کسب می‌کرد. او سهام شرکت‌های کوچکی را که نسبت P/E پایین و دارایی بالایی نسبت به کل سرمایه داشتند، می‍خرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.