اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری


خانواده کارآفرین

خلاصه تعدادی از بیست و سه اصل موفقیت و هفت اشتباه بزرگ در سرمایه

روش پیروزمندانه شماره ١:

حفظ سرمایه همیشه اولویت اول است.

براین باور است که همیشه اولویت اول حفظ سرمایه است. این باور زیر بنای روش سرمایه‌گذاری او می‌باشد.

از سرمایه‌گذاری تنها یک هدف دارد ـ «به دست آوردن پول زیاد». در نتیجه غالباً در حفظ سرمایه با شکست مواجه می‌شود.

روش پیروزمندانه شماره 2:

اجتناب از ریسک به صورت جدی

در نتیجه (روش شماره ١)، مخالف ریسک است.

فکر می‌کند که سودهای کلان تنها از طریق پذیرش ریسک‌های بزرگ، بدست می‌آیند.

روش پیروزمندانه شماره 4:

برای انتخاب، خرید، و فروش سهام، سیستم شخصی خودتان را طراحی کنید.

او سیستم شخصی خود را برای انتخاب، خرید، و فروش سرمایه‌گذاری‌ها ایجاد کرده و آزمایش کرده است.

هیچگونه سیستمی ندارد. یا سیستم شخص دیگری را اتخاذ کرده است، بدون آنکه آن را آزمایش و یا با شخصیت خود سازگار کند. (هنگامی که چنین سیستمی برای او مؤثر واقع نمی‌شود، سیستم دیگری را اتخاذ می‌کند که آن هم موثر واقع نمی‌شود.)

روش پیروزمندانه شماره 8:

از سرمایه‌گذاری در بخشهایی که با معیارهایتان سازگار نیست، اجتناب کنید.

از سرمایه‌گذاری در بخشهایی که با معیارهایش سازگار نیست، اجتناب می‌کند. می‌تواند به آسانی به هر چیز دیگری ‌«نه» بگوید.

هیچ معیاری ندارد، یا معیارهای دیگران را اتخاذ می‌کند. نمی‌تواند به طمع خود، «نه» بگوید

روش پیروزمندانه شماره 11:

فوراً اقدام کنید

به محض تصمیم‌گیری اقدام می‌کند.

کارها را به تعویق می‌اندازد.

روش پیروزمندانه شماره 13:

از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.

از سیستم خود مصرانه پیروی می‌کند.

دائماً سیستم خود را زیر سوال می‌برد – البته اگر سیستمی داشته باشد. معیارها و اهدافش را برای توجیه کارهایش تغییر می‌دهد.

روش پیروزمندانه شماره 14:

اشتباهات خود را بپذیرید و فوراً آنها را اصلاح کنید.

او می‌داند که ممکن است اشتباه کند. لحظه‌ای که متوجه اشتباهاتش می‌شود، آنها را اصلاح می‌کند. در نتیجه به ندرت پیش می‌آید که مشکلات او چیزی بیش از زیانهای کوچک باشد.

دست از سرمایه‌گذاری‌هایی که در آنها شکست خورده نمی‌کشد و امیدوار است که بتواند ضررش را جبران کند. در نتیجه اغلب از زیان‌های بزرگ رنج می‌برد.

روش پیروزمندانه شماره 17:

هرگز در مورد کاری که در حال انجام آن هستید چیزی نگویید.

تقریباً هیچگاه درباره کاری که در حال انجام آن است با کسی سخن نمی‌گوید. به اینکه دیگران در مورد تصمیمات سرمایه‌گذاری او چه فکری می‌کنند، علاقه‌ای ندارد و خود را درگیر آن نمی‌کند.

همواره در مورد سرمایه‌گذاری‌های فعلی‌اش با سایرین صحبت می‌کند و به جای آنکه تصمیمات خود را با واقعیت بسنجد، آنها را با نظرات دیگران محک می‌زند.

خلاصه 7 اشتباه نابخشودنی

ý گناه نابخشودنی شماره ١ در سرمایه‌گذاری

باور داشتن این موضوع که برای بدست آوردن بازده‌های بیشتر، باید حرکت بعدی بازار را پیش‌بینی کرد.

سرمایه‌گذاران بسیار موفق در پیش‌بینی حرکت بعدی بازار، هیچگونه برتری نسبت به من یا شما ندارند.

ý گناه نابخشودنی شماره ٢ در سرمایه‌گذاری

باور «مشاور»: اگر من نمی‌توانم بازار اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری را پیش‌بینی کنم، حتماً شخصی هست که بتواند این کار را انجام دهد ـ تمام کاری که باید انجام دهم، پیدا کردن آن شخص است.

اگر شما بتوانید واقعاً آینده را پیش‌بینی کنید، آیا آگاهی خود را از روی پشت بام‌ها به همه اعلام می‌کنید؟ یا آنرا به هیچکس نمی‌گوئید با ارائه درخواست خرید به شرکت کارگزاری و انجام معامله پول زیادی بدست می‌آورید؟

الاین گارزارلی، یک تحلیل‌گر تکنیکال ناشناس بود که در ١٢ اکتبر ١٩٨٧، «فروپاشی مالی قریب الوقوعی در بازار سهام» را پیش‌بینی کرد. این پیش‌بینی دقیقاً یک هفته پیش از دوشنبه سیاه اکتبر بود.

ý گناه نابخشودنی شماره ٣ در سرمایه‌گذاری

باور این موضوع که اطلاعات داخلی راه بدست آوردن پول کلان می‌باشد.

وارن بافت، ثروتمندترین سرمایه‌گذار دنیا است. منبع مورد علاقه او برای کسب رهنمودهایی برای سرمایه‌گذاری، معمولاً به طور مجانی در دسترس است: گزارشات سالیانه شرکت‌ها!

ý گناه نابخشودنی شماره 4 در سرمایه‌گذاری

تنوع بخشی (متنوع سازی پورتفو)

سابقه خیره‌کننده وارن بافت، از تشخیص تعداد محدودی سهم‌های برجسته ـ و سپس سرمایه‌گذاری کلان تنها در همین چند شرکت، ناشی می‌شود.

ý گناه نابخشودنی شماره 5 در سرمایه‌گذاری

باور این موضوع که برای بدست آوردن سود‌های بزرگ باید ریسک‌های بزرگ انجام داد.

همچون کارآفرینان، سرمایه‌گذاران موفق نیز به شدت مخالف ریسک هستند و هر کاری بتوانند انجام می‌دهند تا از ریسک اجتناب کنند و زیان را به حداقل برسانند.

ý گناه نابخشودنی شماره 6 در سرمایه‌گذاری

باور داشتن به وجود یک «سیستم»: شخصی در جایی، سیستمی بوجود آورده است ـ با برخی از پیچیدگیهای خاص در تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، معاملات کامپیوتری، مثلث‌های گان، یا حتی طالع بینی ـ که سود سرمایه‌گذاری را تضمین می‌کنند.

این باور، یکی از پیامدهای باور داشتن کلام مشاور است ـ اگر یک سرمایه‌گذار بتواند تنها به سیستم یک مشاور دسترسی پیدا کند، قادر خواهد بود به همان میزانی که مشاور می‌گوید پول در‌آورد. آسیب‌پذیری منطقی گسترده در مورد این گناه نابخشودنی در سرمایه‌گذاری این است که چرا افرادی که سیستم‌های مربوط به معامله را می‌فروشند، پول خوبی بدست می‌آورند.

ý گناه نابخشودنی شماره 7 در سرمایه‌گذاری

باور به اینکه شما می‌دانید در آینده چه چیزی رخ می‌دهد ـ و مطمئن بودن از اینکه بازار باید «بطور اجتناب ناپذیر»، درستی باور شما را اثبات کند.

این باور یکی از ویژگی‌های عادی کسانی است که اشتیاق بیش از حدی به سرمایه‌گذاری دارند. تقریباً همه با ایروینگ فیشر موافق بودند، هنگامی‌که او مدعی شد: «سهام به سطح بالای جدیدی رسیده است.» ـ دقیقاًچند هفته قبل از فروپاشی مالی بازار سهام در سال ١٩٢٩! هنگامی‌که در دهه ١٩٧٠ ارزش طلا افزایش یافت، باور اینکه بوجود آمدن تورمی حاد غیرقابل اجتناب است، آسان بود. با توجه به قیمت‌هایyahoo.com، Amazon.com، eBay، و صدها شرکت اینترنتی دیگر، که هر روز افزایش می‌یافت، شعار وال‌استریت در دهه ١٩٩٠: «سود مهم نیست»، درست به نظر می‌رسید.

اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری

نشانه های همسر خودخواه, روش برخورد با همسر خودخواه, همسران خودخواه

نشانه های همسر خودخواه چیست و نحوه برخورد با همسر خودخواه

علت کینه ای بودن چیست و نحوه برخورد با همسر کینه ای

در دعواهای زن و شوهری این قوانین را فراموش نکنید

12 نکته در مورد اینکه چگونه همسری مهربان باشیم

همسرم را چگونه صدا بزنم تا عشق و محبتمان زیاد شود؟

برای همسر خود نامه عاشقانه بنویسید و عشق بینتان را زیاد کنید

روشهایی برای ایجاد شادابی و نشاط در خانه و خانواده

به همین راحتی میتونی آب رو تصفیه کنی و سالم بنوشی*کلیک کن

درمان همیشگی بواسیر و هموروئید فقط در یک جلسه !

کدام اشتباه شریک زندگی‎تان را ببخشید و کدام را نه؟

اشتباهات همسر

ما باید فردی که دوستش داریم را به خاطر گذشته ای که داشته ببخشیم‎

گاهی بخشش دیگران، نه تنها موجب آرامش خاطر ما می شود، بلکه به تداوم رابطه نیز کمک می کند. از طرف دیگر، رفتارهایی هستند که به هیچ عنوان قابل بخشش نمی باشند، از این رو که تاثیرات منفی آنها تا آخر عمر گریبان مان را خواهند گرفت. البته بخشش همیشه به معنای ادامه دادن رابطه نیست، ما گاهی طرف مقابل مان را به خاطر اشتباهی که مرتکب شده می بخشیم اما تصمیم می گیریم که رابطه را تمام کنیم.

در نهایت آنچه اهمیت دارد، آرامش خود ماست. آیا می دانید که چه رفتارهایی در رابطه عاطفی قابل بخشش اند و کدامیک نیستند؟ اگر دوست دارید بدانید که کجاها باید گذشت کنید و کجاها از شریک زندگی تان بگذرید، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

او را به خاطر گذشته اش، ببخشید

ما باید فردی که دوستش داریم را به خاطر گذشته ای که داشته ببخشیم، به این علت که همه ما خطاکاریم و ممکن است اشتباهاتی را خواسته یا ناخواسته مرتکب شویم. اگر او با خانواده اش رفتار اشتباهی کرد، اگر آنجا که دوستانش به او احتیاج داشتند حاضر نبود، اگر جایی نتوانست آنطور که باید انتظارات دیگران را برآورده کند یا حتی انگیزه لازم را در محیط کار نداشت. او را ببخشید.

اگر او در گذشته نمی دانست که از زندگی چه می خواهد یا چگونه باید زندگی بهتری داشته باشد، اگر او شریک ایده آلی در رابطه قبلی اش نبود یا قلب کسی را شکست، باز هم لایق بخشیدن است زیرا او در گذشته زندگی نمی کند، بنابراین بهتر است که او را در زمان حال قضاوت کنید نه با اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است.

او را برای آنچه امروز هست، نبخشید

درست است که شما باید شریک زندگی تان را به خاطر اشتباهاتی که در گذشته انجام داده، ببخشید اما به شرطی که اشتباهاتش را قبول کرده و دیگر آنها را تکرار نکند. در واقع شما نباید انتخاب های اشتباه او را در زمان حال نادیده بگیرید زیرا زمان حال فرصتی برای اوست تا خودش را تغییر دهد، پس اگر این تغییرات را احساس نکردید، بدانید که او همان آدمی است که در گذشته بوده و قصد تغییر هم ندارد. اگرچه تغییر شخصیت یک شبه رخ نمی دهد اما شما باید تغییرات را، هر چند کوچک، در او احساس کنید، در غیر این صورت بخشش اشتباه است.

به عنوان مثال رفتارهای اشتباه او را با خودتان، تنها به این علت که او گذشته تلخی داشته، نباید نادیده بگیرید. اگر شما گذشته او را کنار گذاشته اید، او هم باید قدردان حمایت و گذشت های شما باشد و تمام تلاشش را برای تغییر رفتار خود انجام دهد، در غیر این صورت ببخش دوباره تنها به ضرر شما تمام خواهد شد.

اگر دل شما را شکست، ببخشیدش

شاید فکر کنید کسی که قلب شما را شکست، ارزش بخشیدن ندارد اما شما باید این کار را انجام دهید به این علت که خود شما لایق آرامش هستید. اگر شریک زندگی تان نتوانست نیازهای شما را برآورده کند، اگر شما را ترک کرد یا اگر زیر قول هایش زد، ببخشیدش، حتی اگر از او جدا شدید. اگر به خاطر رفتارهای طرف مقابل تان ناامید هستید، اگر باعث شده که از عشق متنفر شوید، اگر آنجا که به او احتیاج داشتید و او در کنارتان نبود، اگر برای شما نجنگید یا آنطور که باید دوست تان نداشت، تنها برای این که باری از روی دوش خودتان بردارید، او را ببخشید. در واقع رفتارهای اشتباه او چیزی از ارزش شما کم نکرده است، بنابراین تنها برای آرامش خودتان، اشتباهات او را نادیده بگیرید.

او را نبخشید اگر باعث شد که نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید

برخی از افراد هستند که آهسته آهسته نظر شما را نسبت به خودتان تغییر می دهند، در واقع کاری می کنند که شما از خودتان متنفر شوید. رفتار اینگونه افراد را نباید بخشید. آنها به تدریج شما را متقاعد می کنند که علت تمام اشتباهات پیش آمده، خود شما هستید و این شمایید که باید رفتارتان را تغییر دهید. نتیجه این رفتار نه بهبود رابطه بلکه کاهش اعتماد به نفس شما را به همراه خواهد داشت. پس از مدتی شما احساس می کنید که برای او کافی نیستید و برای خشنود کردن او باید خودتان را تغییر دهید و در نهایت تبدیل به آدمی می شوید که هیچ لذتی از زندگی نمی برد. افرادی که باعث می شوند شما نسبت به خودتان حس ناامنی کنید یا آنهایی که شما را وادار می کنند خودتان را کمتر از آنچه هستید تصور کنید، را نبخشید بلکه هر چه سریع تر از زندگی تان حذف کنید.

اشتباه شریک زندگی

همسر خود راببخشید اما به شرطی که اشتباهاتش را قبول کرده و دیگر آنها را تکرار نکند‎

افرادی که از شما محافظت می کنند را ببخشید

آدم ها گاهی برای محافظت از کسانی که دوست شان دارند، حقیقت را پنهان می کنند. به عنوان مثال اگر شریک زندگی تان از مشکلات خود، تنها به این علت که شما را ناراحت نکند، سخن نگفت، او را ببخشید یا اگر شما را از شرایطی دور نگه داشت تا آسیب نبینید، سرزنش اش نکنید. این گونه افراد در آن لحظه فکر می کنند که مهمترین عامل محافظت از شماست، به بیان دیگر آنها نمی دانند که چگونه با کمترین آسیب شما را درگیر مشکلات شان کنند، بنابراین تنها کاری که به ذهن شان می رسد دور نگه داشتن شماست. شما نیز پس از یافتن حقیقت، آنها را ببخشید زیرا که آنها لایق این بخشش هستند.

اگر به شما دروغ گفت، نبخشیدش

دروغ یکی از رفتارهایی ست که نباید ساده از آن گذشت. حتی اگر طرف مقابل تان به شما دروغ مصلحتی گفت، نباید او را ببخشید زیرا همین دروغ ها پس از مدتی تبدیل به دروغ های بزرگ تر می شوند. شما نباید به فردی که یک بار به شما دروغ گفته شانس دوباره دهید. اعتمادی که رفته هیچگاه باز نمی گردد، بنابراین با نادیده گرفتن آن، تنها خودتان را کوچک کرده اید. زندگی با اافراد دروغگو به شما حس ناامنی می دهد.

در واقع آنها با دروغ شان به شما ثابت می کنند که لیاقت صداقت را از نظر آنها نداشته اید. فردی که فکر می کند تنها در مواقعی که خودش بخواهد، باید حقیقت را به شما بگوید، فردی غیر قابل اعتماد و نابخشودنی است، از آن ساده نگذرید.

ببخشیدش اگر به شما اجازه داد تا رابطه را تمام کنید

اگر شما تصمیم گرفتید که رابطه را تمام کنید، طرف مقابل تان هم مانع تان نشد، عصبانی نشوید. درست است که از او انتظار دارید جلوی شما را بگیرد اما او را ببخشید زیرا او هم آرامش شما را می خواهد و فکر می کند که شما لایق بهترین ها هستید، چیزی که در رابطه با او به دست نیاورده اید. اگر فردی شما را دوست داشته باشد، آرامش شما را به آرامش خودش ترجیح می دهد. بنابراین اگر او با این تصور که شما بدون او زندگی شادتری دارید، مانع از رفتن شما نشد، او را ببخشید.

اگر شما را رها کرد، نبخشیدش

اگر شریک زندگی تان برای فرار از بار مسئولیت شما را رها کرد، هرگز نبخشیدش. به عنوان مثال ما از شریک زندگی مان انتظار داریم تا در مواقع ناراحتی کنارمان باشد و به درد و دل هایمان گوش دهد، اما اگر او در این شرایط شما را تنها گذاشت و به جای جسارت، ترسید و عقب نشینی کرد، بهتر است که او رها کرده و هرگز نبخشیدش. میان فردی که جایش همیشه خالی ست، با او که هیچگاه شما را تنها نمی گذارد، فرق بسیار است.

اگر شما را آنطور که می خواستید دوست نداشت، او را ببخشید

هر کسی زاویه دید خود را در رابطه عاطفی دارد، این که شریک زندگی تان آنطور که شما دوست دارید با شما رفتار نمی کند، بدین معنی نیست که به شما بی علاقه است، بلکه هر کسی به شیوه خود احساسات اش را نشان می دهد. بنابراین زمانی که او فکر می کند به بهترین شکل ممکن در رابطه است، ناامیدش نکنید.

اگر در شرایطی خاص نتوانست مانند آنچه شما دوست دارید، رفتار کند، او را ببخشید. شاید به راستی او قبل از شما چنین تجربه هایی نداشته و راه درست را نمی داند، پس دست از پیش داروی بردارید و از رفتارهایی که برایتان چندان خوشایند نبوده، بگذرید. اگر او را دوست دارید، انتظارات تان را از او به زبان آورید، مطمئنا او نیز تمام تلاش خود را براب خشنودی شما خواهد کرد.

اگر برای شما ارزشی قائل نیست، نبخشیدش

اگر شریک زندگی تان با شما طوری رفتار کرده که حس می کنید هیچ جایگاه و ارزشی برای او ندارید، هیچوقت نبخشیدش. یک رابطه نیازمند توجه، عشق و مهربانی ست و رفتار فردی که این موارد را نادیده می گیرد، توجیه ناپذیر است. بدتر از آن فردی است که جدا از بی احترامی رفتاری و کلامی، از خشونت های بدنی استفاده می کند.

از فردی که تنها شما را برای زمان هایی خاص می خواهد، به بیان دیگر شما را یک شی فرض می کند، دوری کنید زیرا که این عشق نیست بلکه سو استفاده از شرایط است. با این اوصاف، افرادی که به شما، اهداف تان یا خانواده و دوستان تان بی احترامی می کنند، هرگز قابل بخشش نیستند.

اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری

نشانه های همسر خودخواه, روش برخورد با همسر خودخواه, همسران خودخواه

نشانه های همسر خودخواه چیست و نحوه برخورد با همسر خودخواه

علت کینه ای بودن چیست و نحوه برخورد با همسر کینه ای

در دعواهای زن و شوهری این قوانین را فراموش نکنید

12 نکته در مورد اینکه چگونه همسری مهربان باشیم

همسرم را چگونه صدا بزنم تا عشق و محبتمان زیاد شود؟

برای همسر خود نامه عاشقانه بنویسید و عشق بینتان را زیاد کنید

روشهایی برای ایجاد شادابی و نشاط در خانه و خانواده

به همین راحتی میتونی آب رو تصفیه کنی و سالم بنوشی*کلیک کن

درمان همیشگی بواسیر و هموروئید فقط در یک جلسه !

کدام اشتباه شریک زندگی‎تان را ببخشید و کدام را نه؟

اشتباهات همسر

ما باید فردی که دوستش داریم را به خاطر گذشته ای که داشته ببخشیم‎

گاهی بخشش دیگران، نه تنها موجب آرامش خاطر ما می شود، بلکه به تداوم رابطه نیز کمک می کند. از طرف دیگر، رفتارهایی هستند که به هیچ عنوان قابل بخشش نمی باشند، از این رو که تاثیرات منفی آنها تا آخر عمر گریبان مان را خواهند گرفت. البته بخشش همیشه به معنای ادامه دادن رابطه نیست، ما گاهی طرف مقابل مان را به خاطر اشتباهی که مرتکب شده می بخشیم اما تصمیم می گیریم که رابطه را تمام کنیم.

در نهایت آنچه اهمیت دارد، آرامش خود ماست. آیا می دانید که چه رفتارهایی در رابطه عاطفی قابل بخشش اند و کدامیک نیستند؟ اگر دوست دارید بدانید که کجاها باید گذشت کنید و کجاها از شریک زندگی تان بگذرید، در ادامه مطلب با ما همراه باشید.

او را به خاطر گذشته اش، ببخشید

ما باید فردی که دوستش داریم را به خاطر گذشته ای که داشته ببخشیم، به این علت که همه ما خطاکاریم و ممکن است اشتباهاتی را خواسته یا ناخواسته مرتکب شویم. اگر او با خانواده اش رفتار اشتباهی کرد، اگر آنجا که دوستانش به او احتیاج داشتند حاضر نبود، اگر جایی نتوانست آنطور که باید انتظارات دیگران را برآورده کند یا حتی انگیزه لازم را در محیط کار نداشت. او را ببخشید.

اگر او در گذشته نمی دانست که از زندگی چه می خواهد یا چگونه باید زندگی بهتری داشته باشد، اگر او شریک ایده آلی در رابطه قبلی اش نبود یا قلب کسی را شکست، باز هم لایق بخشیدن است زیرا او در گذشته زندگی نمی کند، بنابراین بهتر است که او را در زمان حال قضاوت کنید نه با اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است.

او را برای آنچه امروز هست، نبخشید

درست است که شما باید شریک زندگی تان را به خاطر اشتباهاتی که در گذشته انجام داده، ببخشید اما به شرطی که اشتباهاتش را قبول کرده و دیگر آنها را تکرار نکند. در واقع شما نباید انتخاب های اشتباه او را در زمان حال نادیده بگیرید زیرا زمان حال فرصتی برای اوست تا خودش را تغییر دهد، پس اگر این تغییرات را احساس نکردید، بدانید که او همان آدمی است که در گذشته بوده و قصد تغییر هم ندارد. اگرچه تغییر شخصیت یک شبه رخ نمی دهد اما شما باید تغییرات را، هر چند کوچک، در او احساس کنید، در غیر این صورت بخشش اشتباه است.

به عنوان مثال رفتارهای اشتباه او را با خودتان، تنها به این علت که او گذشته تلخی داشته، نباید نادیده بگیرید. اگر شما گذشته او را کنار گذاشته اید، او هم باید قدردان حمایت و گذشت های شما باشد و تمام تلاشش را برای تغییر رفتار خود انجام دهد، در غیر این صورت ببخش دوباره تنها به ضرر شما تمام خواهد شد.

اگر دل شما را شکست، ببخشیدش

شاید فکر کنید کسی که قلب شما را شکست، ارزش بخشیدن ندارد اما شما باید این کار را انجام دهید به این علت که خود شما لایق آرامش هستید. اگر شریک زندگی تان نتوانست نیازهای شما را برآورده کند، اگر شما را ترک کرد یا اگر زیر قول هایش زد، ببخشیدش، حتی اگر از او جدا شدید. اگر به خاطر رفتارهای طرف مقابل تان ناامید هستید، اگر باعث شده که از عشق متنفر شوید، اگر آنجا که به او احتیاج داشتید و او در کنارتان نبود، اگر برای شما نجنگید یا آنطور که باید دوست تان نداشت، تنها برای این که باری از روی دوش خودتان بردارید، او را ببخشید. در واقع رفتارهای اشتباه او چیزی از ارزش شما کم نکرده است، بنابراین تنها برای آرامش خودتان، اشتباهات او را نادیده بگیرید.

او را نبخشید اگر باعث شد که نسبت به خودتان حس بدی داشته باشید

برخی از افراد هستند که آهسته آهسته نظر شما را نسبت به خودتان تغییر می دهند، در واقع کاری می کنند که شما از خودتان متنفر شوید. رفتار اینگونه افراد را نباید بخشید. آنها به تدریج شما را متقاعد می کنند که علت تمام اشتباهات پیش آمده، خود شما هستید و این شمایید که باید رفتارتان را تغییر دهید. نتیجه این رفتار نه بهبود رابطه بلکه کاهش اعتماد به نفس شما را به همراه خواهد داشت. پس از مدتی شما احساس می کنید که برای او کافی نیستید و برای خشنود کردن او باید خودتان را تغییر دهید و در نهایت تبدیل به آدمی می شوید که هیچ لذتی از زندگی نمی برد. افرادی که باعث می شوند شما نسبت به خودتان حس ناامنی کنید یا آنهایی که شما را وادار می کنند خودتان را کمتر از آنچه هستید تصور کنید، را نبخشید بلکه هر چه سریع تر از زندگی تان حذف کنید.

اشتباه شریک زندگی

همسر خود راببخشید اما به شرطی که اشتباهاتش را قبول کرده و دیگر آنها را تکرار نکند‎

افرادی که از شما محافظت می کنند را ببخشید

آدم ها گاهی برای محافظت از کسانی که دوست شان دارند، حقیقت را پنهان می کنند. به عنوان مثال اگر شریک زندگی تان از مشکلات خود، تنها به این علت که شما را ناراحت نکند، سخن نگفت، او را ببخشید یا اگر شما را از شرایطی دور نگه داشت تا آسیب نبینید، سرزنش اش نکنید. این گونه افراد در آن لحظه فکر می کنند که مهمترین عامل محافظت از شماست، به بیان دیگر آنها نمی دانند که چگونه با کمترین آسیب شما را درگیر مشکلات شان کنند، بنابراین تنها کاری که به ذهن شان می رسد دور نگه داشتن شماست. شما نیز پس از یافتن حقیقت، آنها را ببخشید زیرا که آنها لایق این بخشش هستند.

اگر به شما دروغ گفت، نبخشیدش

دروغ یکی از رفتارهایی ست که نباید ساده از آن گذشت. حتی اگر طرف مقابل تان به شما دروغ مصلحتی گفت، نباید او را ببخشید زیرا همین دروغ ها پس از مدتی تبدیل به دروغ های بزرگ تر می شوند. شما نباید به فردی که یک بار به شما دروغ گفته شانس دوباره دهید. اعتمادی که رفته هیچگاه باز نمی گردد، بنابراین با نادیده گرفتن آن، تنها خودتان را کوچک کرده اید. زندگی با اافراد دروغگو به شما حس ناامنی می دهد.

در واقع آنها با دروغ شان به شما ثابت می کنند که لیاقت صداقت را از نظر آنها نداشته اید. فردی که فکر می کند تنها در مواقعی که خودش بخواهد، باید حقیقت را به شما بگوید، فردی غیر قابل اعتماد و نابخشودنی است، از آن ساده نگذرید.

ببخشیدش اگر به شما اجازه داد تا رابطه را تمام کنید

اگر شما تصمیم گرفتید که رابطه را تمام کنید، طرف مقابل تان هم مانع تان نشد، عصبانی نشوید. درست است که از او انتظار دارید جلوی شما را بگیرد اما او را ببخشید زیرا او هم آرامش شما را می خواهد و فکر می کند که شما لایق بهترین ها هستید، چیزی که در رابطه با او به دست نیاورده اید. اگر فردی شما را دوست داشته باشد، آرامش شما را به آرامش خودش ترجیح می دهد. بنابراین اگر او با این تصور که شما بدون او زندگی شادتری دارید، مانع از رفتن شما نشد، او را ببخشید.

اگر شما را رها کرد، نبخشیدش

اگر شریک زندگی تان برای فرار از بار مسئولیت شما را رها کرد، هرگز نبخشیدش. به عنوان مثال ما از شریک زندگی مان انتظار داریم تا در مواقع ناراحتی کنارمان باشد و به درد و دل هایمان گوش دهد، اما اگر او در این شرایط شما را تنها گذاشت و به جای جسارت، ترسید و عقب نشینی کرد، بهتر است که او رها کرده و هرگز نبخشیدش. میان فردی که جایش همیشه خالی ست، با او که هیچگاه شما را تنها نمی گذارد، فرق بسیار است.

اگر شما را آنطور که می خواستید دوست نداشت، او را ببخشید

هر کسی زاویه دید خود را در رابطه عاطفی دارد، این که شریک زندگی تان آنطور که شما دوست دارید با شما رفتار نمی کند، بدین معنی نیست که به شما بی علاقه است، بلکه هر کسی به شیوه خود احساسات اش را نشان می دهد. بنابراین زمانی که او فکر می کند به بهترین شکل ممکن در رابطه است، ناامیدش نکنید.

اگر در شرایطی خاص نتوانست مانند آنچه شما دوست دارید، رفتار کند، او را ببخشید. شاید به راستی او قبل از شما چنین تجربه هایی نداشته و راه درست را نمی داند، پس دست از پیش داروی بردارید و از رفتارهایی که برایتان چندان خوشایند نبوده، بگذرید. اگر او را دوست دارید، انتظارات تان را از او به زبان آورید، مطمئنا او نیز تمام تلاش خود را براب خشنودی شما خواهد کرد.

اگر برای شما ارزشی قائل نیست، نبخشیدش

اگر شریک زندگی تان با شما طوری رفتار کرده که حس می کنید هیچ جایگاه و ارزشی برای او ندارید، هیچوقت نبخشیدش. یک رابطه نیازمند توجه، عشق و مهربانی ست و رفتار فردی که این موارد را نادیده می گیرد، توجیه ناپذیر است. بدتر از آن فردی است که جدا از بی احترامی رفتاری و کلامی، از خشونت های بدنی استفاده می کند.

از فردی که تنها شما را برای زمان هایی خاص می خواهد، به بیان دیگر شما را یک شی فرض می کند، دوری کنید زیرا که این عشق نیست بلکه سو استفاده از شرایط است. با این اوصاف، افرادی که به شما، اهداف تان یا خانواده و دوستان تان بی احترامی می کنند، هرگز قابل بخشش نیستند.

اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری

گفت وگویی که می خوانید مبتنی بر کتاب پرفروش «فیلیپ کاتلر» به اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری نام «10 اشتباه نابخشودنی» در بازاریابی است.

پروفسور فیلیپ کاتلر، پرآوازه ترین نظریه پرداز بازاریابی در جهان و ایران است. کتاب او را دکتر کامبیز حیدرزاده ترجمه کرده است و انتشارات کساکاوش چاپ نخست آن را بهار 1384 در اختیار علاقه مندان قرار داد.

فروش سریع کتاب، ناشر را بر آن داشت چاپ دوم کتاب را تابستان 1384 روانه بازار کند و در نهایت چاپ سوم کتاب در دستور کار ناشر قرار گرفت.

برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سال‌های گذشته روزنامه‌های عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه می‌شود.
شما می‌توانید به یکی از روش‌های زیر مشترک شوید:

در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یک‌ساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامه‌ها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارت‌های بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارت‌های اعتباری بین‌المللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکان‌پذیر است.

به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!

اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری

چطور می توان روی استارت آپ ها سرمایه گذاری کرد؟

فضای کار اشتراکی و مزیت های آن

راه اندازی مجتمع استارتاپی و نوآورانه در تهران

۱۰اشتباه نابخشودنی در بازاریابی

خلاصه کتاب “ده اشتباه نابخشودنی در بازاریابی، نشانه ها و راه حل ها ” اثر فیلیپ کاتلر می باشد که شامل ۱۰ فصل می باشد ، تقدیم حضورتان می گردد:

“وضعيت كنوني بازاريابي”

امروزه برخلاف نظريه هاي بازاريابي شيوه هاي اجرايي اين فعاليت حياتي , در شرايطي وخيم و پيچيده گرفتار است . هر كالا يا خدمت جديد , مي بايست توسط برنامه بازاريابي اي حمايت شود كه سودي مناسب را نشان داده و سرمايه گذاري اوليه را از نظر مالي و زماني پوشش دهد . سوال اين است كه چرا حدود 75 درصد از كالاها , خدمات و كسب و كارهاي جديد با شكست روبرو مي شوند؟ صاحب نظران معتقدند كه بازاريابي , هدايتگر استرتژي كسب و كار است . وظيفه بازارياب تحقيق در زمينه فرصتهاي جديد براي شركت و به كارگيري دقيق بخش بندي , هدف گيري و ايجاد جايگاه براي هر محصول است تا مسير صحيح حركت كسب و كار جديد را مشخص سازد . بازاريابان در ادامه فعاليتهاي خود تركيبي بهينه از عناصر بازاريابي را استحكام بخشيده و به كار مي گيرند .

كالا يا خدمت جديد , در شركت شكل مي گيرد و بازاريابي با رسالت اصلي خود به نام فروش و تبليغات (يعني همان چيزي كه ديگران درشركت تصورمي كنند ) به حال خود رها مي شود . در نتيجه ,غالبا بازاريابي ها صرفا در عنصري از عناصر آميخته بازاريابي (تبليغات ) خلاصه شده و به ديگر عناصر توجهي نمي شود .

متاسفانه، مديران عامل شركت ها، به طوري فزاينده در مورد بازاريابي بي حوصله شده اند . آن ها فكر مي كنند با سرمايه گذاري در بخش مالي ، توليد، فناوري اطلاعات و حتي خريد ، نتيجه اي مشخص خواهند گرفت ، اما نمي دانند هزينه ها و مخارج بازاريابي آن ها چه چيزي را عايد شركت مي كند . تمام نشانه هاي موجود ، بر اين نكته تاكيد دارند كه بازاريابي ، هر روز سخت تر و پرچالش تر خواهد شد .

هزينه هاي بازاريابي انبوه در حال افزايش است اما اثربخشي اين نوع بازاريابي در حال كاهش است. ايجاد تمايز، همواره حربه ي اصلي بازاريابان به هنگام جنگ بين رقبا بوده است. مصرف كنندگان در عادت هاي خريد خود ، آگاه تر، خبره تر و حرفه اي تر از گذشته شده اند. در دوران ركود اقتصادي ، شركت ها هزينه هاي بازاريابي خود را كه تنها پشتيبان و حامي فروش است ، كاهش مي دهند .

شركت ها بايد دو موضوع را در نظر بگيرند : اول اين كه كدام نشانه ها بيانگر اشتباه بزرگ شركت در بازاريابي است و دوم اين كه بهترين و موثرترين راه حل ها براي غلبه بر اين مشكل كدامند ؟

فصل اول

” شركت به اندازه كافي بازارگرا و مشتري مدار نيست”
· ضعف بازارگرايي

كدام عوامل و نشانه ها مشخص مي كنند كه بازاريابان شما ، بازار را به درستي بررسي و تجزيه و تحليل نكرده اند؟
· نشانه ها
o شناسايي ضعيف بخش هاي بازار
o اولويت بندي ناقص بخش هاي بازار
o عدم وجود مديراني براي هر بخش بازار

در شناسايي ضعيف بخشهاي بازار شركت ها عمدتا توجهي به ويژگي هاي خريداران ندارند. از لحاظ مختلف ( سني-شغلي- تحصيلاتي و …) و هنگامي كه از آن ها سوال شود شما محصولات خود را به چه كساني مي فروشيد ، خواهند گفت : به همه.
در قسمت اولويت بندي شركت بايد مشخص كند از بين بازارهاي مختلف كداميك جذابيت بيشتري اشتباهات نابخشودنی در سرمایه‌گذاری براي او دارد. در قسمت سوم عدم وجود مديراني كه به موقع تصميم مي گيرند و امكانات در اختيار آن ها است و بازگشت سرمايه را تسريع مي كنند مشكل آفرين است.

· راه حل ها
o اتخاذ روش هاي پيشرفته تر در بخش بندي نظير : بخش بندي بر مبناي سود
o بخش بندي بر مبناي ارزش و بخش بندي بر مبناي وفاداري
o اولويت بندي مهمترين بخش هاي بازار

o تخصصي كردن كاركنان فروش

بخش بندي مناسب به اين صورت است كه ابتدا سعي كنيد اعضاي يك بازار را بر اساس نياز هاي مختلف يا منافع و يا ارزش هاي مورد نظرشان ، بخش بندي كنيد. سپس گروه هاي جمعيتي مرتبط با اين نياز ها و منافع را بيابيد تا جستجو براي دستيابي به اين مشتريان احتمالي را تسهيل و تسريع كنيد.
در نتيجه بخش هاي بازار خود را با دقت مشخص و اولويت بندي كرده و مديران بخش مشتريان را براي مهم ترين قسمت ها در نظر بگيريد.

· ضعف مشتري گرايي

· نشانه ها
o بيشتر كاركنان فكر مي كنند كه خدمت رساني به متري ، صرفا وظيفه بخش بازاريابي و فروش است.
o هيچ برنامه آموزشي خاصي براي ايجاد فرهنگ مشتري مدار در شركت وجود ندارد.
o هيچ انگيزه اي براي برخورد و رفتار خوب با مشتري وجود ندارد.

· راه حل ها
o ايجاد سلسله مراتبي از لرزش هاي شركت كه مشتري در راس آن ها قرار داشته باشد.
o پيگيري فعاليت هايي كه زمينه ساز ايجاد تعهد بيشتر كاركنان و نمايندگان فروش شركت به مشتري مي شود.
· تسهيل دسترسي مستقيم مشتريان به شركت از طريق تلفن ، فكس يا پست الكترونيكي و پاسخگويي سريع به پرسش ها ، پيشنهادها و شكايت هاي آن ها.

فصل دوم

” شركت مشتريان هدف را به درستي درك نمي كند”

o آخرين تحقيقات شما در مورد مشتريان ، سه سال قبل انجام شده است.
o مشتريان كااهاي شما را به اندازه مورد نظرتان خريداري نمي كنند و فروش محصولات رقبا بيشتر از شما است.
o ميزان برگشتي كالاها از سوي مشتريان و هم چنين شكايت هاي آنان ، زياد است.

از جمله عواملي كه نشان مي دهد شركت مشتريان هدف را به دستي درك نمي كند اطلاعات ضعيف و ناكافي درباره مشتريان هدف است. عامل ديگر اينكه فروش تحقق يافته ، بسيار پايين تر از انتظارات است. مورد ديگر ميزان بالاي برگشتي كالا و شكايت هاي فراوان مشتريان است.

o تحقيقات دقيق تري در مورد رفتار مصرف كنندگان انجام دهيد.
o از تكنيك هاي تحليل گرايانه تري استفاده كنيد.
o جلسه هايي مشترك بين فروشنده و مشتري برگزار كنيد.
o از نرم افزاري براي انجام ” بازاريابي ارتباط با مشتري” استفاده كرده و به استخراج اطلاعاتي دقق تر درباره مشتريان بپردازيد.

در اين زمينه ، اين موارد پيشنهاد شده است:
به تحقيقاتي بيشتر و دقيق تر دربار مشتري نياز است ، ايجاد گروه هاي متمركز براي شناخت در مورد محصول ، بررسي ميداني ، مصاحبه عميق ، مشاهده و مصاحبه در خانه ، تحقيق در مراكز خريد ، خريد پنهاني.
تكنيك هاي تحليل گرايانه شامل شناخت موارد زير مي شود :

1- نياز هاي مصرف كنندگان
2- سليقه هاي مصرف كنندگان
3- احساس و درك مصرف كنندگان

از جمله اقداماتي كه در اين زمينه مي توان انجام داد تحقيق قوم نگاري ، برگزاري ميز گردهاي خريدار- فروشنده ، نصب نرم افزارهاي مديريت ارتباط با مشتري و استخراج اطلاعات.

فصل سوم

” شركت ، فعاليت هاي رقباي خود را پيگيري و پايش نمي كند”

o شركت شما بيش از حد بر رقباي نزديك خود تمركز كرده و رقباي دورتر و تكنولوژي هاي جديد ويرانگر را ناديده مي گيرد.
o شركت شما فاقد سيستم جمع آوري وپخش اطلاعات رقابتي است.

مشكلاتي كه در اين زمينه وجود دارد ، عبارت است از :
1- رقباي خود را به درستي شناسايي نمي كنيد و بيش از حد بر رقباي فرعي خود متمركز مي شويد.
2- سيستمي براي سازمان دهي و نظم بخشيدن به اطلاعات رقابتي نداريد

در اين مورد راه حل هاي موجود عبارتند از :

در نظر گرفتن فرد يا بخشي براي گردآوري اطلاعات رقابتي ، مديران و كاركنان شركت هاي رقيب را استخدام كنيد ، مراقب تمام تكنولوژي هاي جديد باشيد، پيشنهادهاي مشابه يا بهترازپيشنهادهاي رقبا به مشتريان ارائه كنيد.

فصل چهارم

“شركت ، روابط خود با ذي نفعان را به خوبي مديريت نمي كند.”

o كاركنان شما راضي و خرسند نيستند.
o بهترين تامين كنندگان را جذب نكرده ايد.
o بهترين توزيع كنندگان را نداريد و فروشندگان شما ناراضي هستند.
o سهامداران و سرمايه گذاران شما راضي نيستند.

o از تفكر ” حاصل جمع صفر ” به سمت تفكر ” حاصل جمع مثبت ” حركت كنيد.
o كاركنان را بهتر كنترل و اداره كنيد.
o تامين كنندگان را بهتر اداره و كنترل كنيد.
o شبكه توزيع و فروشندگان را بهتر كنترل و اداره كنيد.
o سهامداران و سرمايه گذاران را بهتر كنترل و اداره كنيد.

فصل پنجم

“شركت در شناسايي فرصت هاي جديد ، عملكرد مناسبي ندارد”

o شركت شما هيچ فرصت مهيج جديدي را در سال هاي اخير شناسايي شناسايي نكرده است .
o ايده هاي جديد عرضه شده از سوي شركت ، اكثرا با شكست مواجه شده اند.

o ايجاد سيستمي براي تحريك و برانگيختن جريان توليد ايده هاي جديد از طريق شركا.

فصل ششم

” فرايند برنامه ريزي بازاريابي شركت شما ناقص و ناكار است”

o برنامه بازاريابي شما ، فاقد اجزاي صحيح و توالي منطقي است.
o برنامه بازاريابي شما ، فاقد توانايي در شبيه سازي معاني و مفاهيم كاربردهاي مالي تمامي استراتژي هاي بازاريابي است.
o برنامه بازاريابي شما ، در برابر شرايط پيش بيني نشده ، برنامه اي خاص ندارد.

o برنامه اي استاندارد ، شامل تجزيه و تحليل موقعيت ، مسائل اساسي ، اهداف استراتژي ها ، برنامه هاي اجرايي ، بودجه بندي ها و نحوه كنترل آن ها را تعيين كنيد.
o از مديران بازاريابي بپرسيد اگر به آن ها 20 درصد بودجه بيشتر يا 20 درصد بودجه كمتر داده شود چه كار مي كنند؟
o پاداش سالانه اي براي برنامه هاي برتر بازاريابي اختصاص دهيد. جوايزي تعيين كنيد كه به بهترين برنامه ها و بهترين عملكردهاي اجرايي اختصاص يابد.

فصل هفتم

” استراتژي توليد محصولات و ارائه خدمات شركت، نيازمند بررسي بيشتر است”

o شركت شما محصولات زيادي دارد كه بسياري از آن ها در حال هدر دادن منابع مالي هستند.
o شركت شما ، خدمات رايگان بسياري را ارائه مي دهد.
o شركت شما ، در فروش جنبي ( تركيبي ) محصولات و خدمات ، ضعيف عمل مي كند.

o شركت بايد سيستمي براي پيگيري كالاهاي ضعيف و نامناسب ايجاد كند تا مشخص شود آيا بايد آن ها را از چرخه توليد حذف كرد يا هم چنان به توليد شان ادامه داد.
o شركت بايد خدمات مختلفي را ارائه كند و برخي از خدمات را با قيمت خود به مشتريان بفروشد.
o شركت بايد روند فروش جنبي و فروش فزاينده را بهبود بخشد.

فصل هشتم

” تلاش شركت براي خلق و پرورش مارك هاي جديد و برقراري ارتباط با بازار ضعيف است”

o بازار هدف شما ، اطلاعات زيادي در مورد شركت ندارد
o شركت ، هر سال بودجه اي ثابت براي فعاليت هاي مشخص و تكراري بازاريابي تخصيص مي دهد.
o در مورد تاثير نرخ بازده سرمايه گذاري بر برنامه هاي تبليغاتي ، ازريابير بسيار محدودي صورت مي پذيرد.

از ديگر عواملي كه زمينه ساز اين مشكل مي شوند مي توان اين موارد را نام برد:

1- نام تجاري شركت شما ، مشابه مارك هاي ديگر به نظر مي رسد.
2- بودجه سالانه ارتقاي فروش تقريبا يكسان است
3- شركت شما تاثير مالي سرمايه گذاري خود را ارزيابي و برآورد نمي كند.

o استراتژي خلق و پرورش مارك و ارزيابي نتايج را بهبود بخشيد.
o براي آن دسته از ابزار بازاريابي كه اثربخشي رو به رشدي دارند، منابع مالي و بودجه بيشتري صرف كنيد.
o تفكر مثبتي بر سياست هاي مالي را در بازاريابان ايجاد كرده و از آن ها بخواهيد كه پيش از تقاضاي هرگونه بودجه اي ، نرخ بازده سرمايه گذاري را براي آن فعاليت بازاريابي نيز برآورد نماييد.

فصل نهم

” شركت براي اجراي فعاليت هاي بازاريابي كارآمد و اثربخش ، به خوبي سازماندهي نشده است”

o به نظر مي رسد مدير بازاريابي شركت كارامد نيست.
o كاركنان بخش بازاريابي ، فاقد برخي مهارت هاي موردنياز براي بازاريابي در قرن بيست و يكم هستند.

روابط چندان خوبي بين بخش هاي فروش ، بازاريابي و ديگر بخش هاي شركت وجود ندارد.

هر مدير كل بازاريابي كارامد سه وظيفه اصلي دارد:

1- اداره مناسب بخش بازاريابي ، استخدام كاركنان ماهر و كاردان
2-جلب اعتماد مديران ديگر بخش هاي شركت
3-هماهنگي خوب با مدير عامل

o مدير و رهبري قوي تر براي بخش بازاريابي منصوب كنيد
o مهارت هاي كاركنان بخش بازاريابي را ارتقا دهيد
o رابطه واحد بازاريابي با ديگر بخش ها را بهبود بخشيد

اقدامات جديد براي كسب مهارت نوين در بازاريابي عبارتند از:

  • جايگاه سازي
  • مديريت مارك تجاري
  • مديريت روابط با مشتري و بازاريابي پايگاه داده ها
  • مديريت روابط با شركا
  • مركز تماس و ارتباط با شركت
  • بازاريابي اينترنتي
  • بازاريابي روابط عمومي
  • بازاريابي تجربي و خدمات
  • ارتباطات بازاريابي يكپارچه
  • تجزيه و تحليل سود آوري
  • مهارت هاي كنترل و هدايت بازار

برجسته ترين و چشمگيرترين روش ها براي ارائه خدمات برجسته روش هاي زير هستند:

  • رهبري ارزش مدار
  • تمركز استراتژيك
  • مزيت عملي
  • كنترل سرنوشت
  • روابط مبتني بر اعتماد
  • سرمايه گذاري در موفقيت كاركنان
  • خرده خرده عمل كردن
  • ايجاد مارك
  • سخاوت و گذشت

روابط بين بخش بازاريابي و ديگر بخش هاي زير بايد بهبود يابد:

  • بازاريابي و فروش
    بازاريابي و تحقيق و توسعه مهندسي
  • بازاريابي و توليد
  • بازاريابي و بازرگاني
  • بازاريابي و حسابداري
  • بازاريابي و مالي
  • بازاريابي و تداركات

” شركت استفاده زيادي از تكنولوژي روز نكرده است”

o شركت كمترين استفاده از اينترنت را برده است
o سيستم خودكار فروش شركت قديمي و منسوخ شده است
o شركت هيچ نوع سيستم مكانيزه مثبتي بر بازار را مصرف نكرده است
o گروه بازاريابي فاقد الگو ها و مدل هاي حمايت از تصميمات است
o گروه بازاريابي به ايجاد و توسعه فحه راهنما نياز دارد

o از اينترنت بيشتر استفاده كنيد
o سيستم خودكار فروش را ارتقا داده و بهبود بخشيد
o از سيستم مكانيزه بازار براي تصميمات روزمره بازاريابي استفاده كنيد
o چند مدل تصميم گيري بازاريابي رسمي ايجاد كنيد
o صفحات راهنما را براي تصميم گيري بازاريابي ايجاد كنيد

برخي كاربردهاي اينترنت در اين زمينه عبارتند از : 1- ايجاد وب سايت كارآمد و موثر 2- ايجاد شبكه داخلي كارآمد 3- شبكه هاي خارجي كارآمد 4- آموزش الكترونيكي به هنگام 5- جذب نيرو و استخدام الكترونيكي 6- تدارك الكترونيك 7- تحقيق بازار الكترونيك 8- اتاق گفت و گوي الكترونيك

سه نوع صفحه راهنما در بازاريابي مورد استفاده قرار مي گيرد:

1- صفحه راهنماي عملكرد بازاريابي
2- صفحه راهنماي فرايند بازاريابي
3- صفحه راهنماي ابزارهاي بازاريابي

” ده فرمان براي اثر بخشي بازاريابي “

1- شركت ، بازار را بخش بندي كرده، بهترين بخش را انتخاب و در هر بخش انتخابي جايگاهي قوي را براي خود ايجاد كنيد
2- شركتبراي سليقه ها رفتارها برداشت ها و نيازهاي مشتريان خود برنامه ريزي كرده و ذي نفعان شركت را به خدمت رساني و راضي كردن مشتريان تشويق كند
3- شركت رقباي اصلي و نقاط ضعف و قوت آن ها را بشناسد
4- شركت از بين ذي نفعان خود شركت هايي را انتخاب كرده و سخاوتمندانه به آن ها پاداش دهد
5- شركت سيستم هايي را براي شناسايي رتبه بندي و انتخاب بهترين فرصت هاي بازاريابي تهيه كند
6- شركت سيستم برنامه ريزي بازاريابي خاص خود را براي ارائه برنامه هاي مناسب كوتاه و بلند مدت ايجاد كند
7- شركت كنترل دقيقي را برآميخته خدمات و محصولات خود ارائه كند
8- شركت با استفاده از ابزار ارتقاي فروش و ارتباطات مقرون به صرفه مارك هاي قوي بسازد
9- شركت در بين بخش هاي مختلف خود رهبري بازاريابي و روحيه كار گروهي را ايجاد كند
10- شركت پيوسته تكنولوژي خود را ارتقا دهد تا همواره در بازار داراي مزيت رقابتي باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.