- زمانی که اندیکاتور مکدی تغییر فاز را ثبت می کند، سقف و کف قیمتی تشکیل شده، پیوت های ماژور هستند.
- در یک فاز مثبت، بالاترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود.
- در یک فاز منفی، پایین ترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود.
- هر زمان تغییر فاز از مثبت به منفی ثبت شود، بالاترین قیمتی که در فاز مثبت قرار دارد پیوت ماژور است.
- هر زمان تغییر فاز از منفی به مثبت ثبت شود، پایین ترین قیمتی که در فاز منفی قرار دارد پیوت ماژور است.
- هر سقف و کف قیمتی که در اندیکاتور MACD ثبت شده و پس از آن تغییر فاز شکل گیرد پیوت ماژور است.
پیوت (pivot) چیست؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت یا پیوت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود. اگر می خواهید درباره پیوت اطلاعات بیشتری کسب کنید پیشنهاد می کنیم آموزش پرایس اکشن را مشاهده کنید.
اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند.
پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!
پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود.
در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.
که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
انواع نقاط برگشتی
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود!
در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است.
در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست!
در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند.
این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند.
به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم.
توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت.
در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید.
امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند.
در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.پیوت مینور
پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند.
از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.
پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند.
به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص نقطه برگشت ماژور از مینور
با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است!
به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
باید توجه داشته باشیم که پیوتهای ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع میکنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.
اما من در طی این سالها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیدهام و ان این که برای پیدا کردن پیوتهای ماژور علاوه بر مکدی ما میتوانیم از اسیلاتورها (توجه کنید گفتیم اسیلاتور و نه اندیکاتور ) کمک بگیریم.
میتوان از دی تی اسیلاتور استفاده کرد به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته را علامتگذاری میکنیم، معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوتهای ماژور معتبر شناسایی میشوند.
باز هم تاکید میکنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینورها رسم کنیم حتما باید ابزارها، واگراییها، پترنها، چنگالها، فیبوها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها میتوانیم در روندهای خنثی مینورها رو در غالب کانالهای کوچک نشان دهیم.
اندیکانور تشخیص پیوت ماژور
اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.
از مزایای تشخیص درست پیوتها
- تشخیص و ترسیم درست خط روند
- تعیین حد ضررهای درست و ایمن
- تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
- فرار از سردرگمی
قلّهها و درهها در تشخیص پیوت
پیوت ماژور میتواند هر دو مفهوم قلّه و درّه را شامل بشود و بطور کلی نقطه بازگشت روند است.
در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن میتواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
به تمام قلّهها و درههای اصلی برروی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحاً پیوت ماژور میگوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.برای تشخص پیوتهای اصلی از فرعی ۳ شرط داریم که اگر ۲ شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این ۳ شرط عبارتند از:
- در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %۳۸ از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
- به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %۳۸ از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
- بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از مباحث مقدماتی و ظریف تکنیکال که به نظر من باید در جلسه اول هر کلاس تکینکالی تدریس و تشریح شود مبحث پیوت هاست، اما متاسفانه به دلیل این که در کتاب جان مورفی مطرح نشده در خیلی از کلاس ها بیان نمی شود و این عدم بیان موجب ایجاد مشکل در خیلی از نمودار های فعالان تکنیکال شده است.
اما پیوت چیست ؟
در بازارهای مالی، نقاط پیوت سطوح قیمتی هستند که معاملهگران از آنها برای یافتن نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده میکنند.
یک نقطه پیوت، یک نشانگر در تحلیل تکنیکال است که از آن برای تشخیص روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف استفاده میشود. نقطه پیوت، میانگین قیمت بالا، پایین و قیمت بازشدن و بسته شدن نسبت به روز معاملاتی قبل است.
در روز معاملاتی بعد، انجام گرفتن معاملات بالاتر از نقطه پیوت، به منزله تمایل به صعودی بودن بازار دارد و معاملات در قیمت پایین از نقطه پیوت، حاکی از وجود تمایل نزول در بازار است.
تحلیل نقاط پیوت اغلب برای محاسبه محدودههای حمایت و مقاومت قیمت (مشابه با خط روند) است.
هر تکنیکالیستی برای شروع تحلیل نیاز دارد تا یک سری نقاط را به عنوان نقاط مهم شناسایی و بر اساس این نقاط روندها رو تشخیص مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور و یا ابزارها را رسم کند، در علم تکنیکال به این نقاط کلیدی پیوت گفته میشود. پیوتها نقاطی هستند که چرخشها و تغییر جهتهای قیمت در آنها شکل میگیرد.
پیوتها به دو دسته تقسیم بندی میشن: پیوتهای مینور و پیوتهای ماژور
پیوتهای مینور
پیوتهایی هستند که برگشت قیمتی محدودی را شاهد هستیم و در اصطلاح عام نوسانات کوچک خطابشان میکنیم که مورد علاقه نوسانگیران است. اصلاحهای کوچکی که در آنها شاهد توقف کوتاهمدت روند اصلی هستیم و از دید تکنیکال ارزش و اعتبار خاصی ندارند و ما نباید این نقاط را مرجعی برای رسم خط روند یا الگوها قرار بدیم.
پیوتهای ماژور
برگشتهای بزرگی هستند که در این نقاط ، معمولا جهت روند عوض میشود. ( روندهای نزولی تبدیل به روندهای صعودی و یا بلعکس میشوند) این نقاط مهم باید توسط تکنیکالیست شناسایی و بر اساس انها خط روندها و کانالها و یا الگوها رسم شوند. پس به عبارت سادهتر پیوتهای مینور نوسانات کوتاه و بیاعتباری هستند که در تعیین الگوهای نموداری نقش موثری ندارند و ما باید از آنها چشمپوشی کنیم.
همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستند ولی پیوتهای ماژور نقاط با اهمیتی هستند که ما باید حداکثر سعیمان را بکنیم تا این نقاط را شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روندها تغییر جهت میدهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روندهای تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزارها بر روی این نقاط مهم هست.
پیوتهای ماژور را چگونه شناسایی کنیم ؟
پیوتهای ماژور دو ویژگی خاص دارند:
۱. در این نقاط تغییر فاز مکدی شکل میگیرد
۲. روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور ۳۸ درصد روند قبلی رو اصلاح میکندباید توجه داشته باشیم که پیوتهای ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع میکنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.
اما من در طی مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور این سالها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیدهام و ان این که برای پیدا کردن پیوتهای ماژور علاوه بر مکدی ما میتوانیم از اسیلاتورها (توجه کنید گفتیم اسیلاتور و نه اندیکاتور ) کمک بگیریم. میتوان از دی تی اسیلاتور استفاده کرد به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته را علامتگذاری میکنیم، معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوتهای ماژور معتبر شناسایی میشوند.
باز هم تاکید میکنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینورها رسم کنیم حتما باید ابزارها، واگراییها، پترنها، چنگالها، فیبوها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها میتوانیم در روندهای خنثی مینورها رو در غالب کانالهای کوچک نشان دهیم.
توجه داشته باشید که پولبکها هم به صورت استثنا معمولا مینور هستند و توجه داشته باشید که روشهای زیادی برای شناسایی پیوت معرفی شده اما سادهترین و پر کاربردترین روش روش دیداری هست که امروز معرفی کردیم.
به مثالها توجه فرمایید:
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
پیوت چیست ؟ چگونه دقیق ترین پیوت ها را شناسایی کنیم ؟
پیوت به نقاط یا محدوده هایی گفته می شود که بازار در آنجا تغییر روند می دهد. یعنی اگر روند فعلی صعودی باشد، به روند نزولی تبدیل می شود و برعکس.
نقاط پیوت بین معامله گران بسیار محبوب هستند و از آنها برای تعیین جهت، نقاط برگشت احتمالی بازار و سطوح حمایت و مقاومت قدرتمند در بازار استفاده می شود.
در گذشته از محاسبات پیوت در تایم فریم های روزانه، هفتگی و ماهانه استفاده می شد. اما با بهبود شرایط و فناوری ها این امکان ایجاد شد تا از پیوت ها را در تایم فریم های پایین تر نیز بتوان استفاده کرد.
نقطه محوری، در ترکیب با سطوح حمایت و مقاومت می تواند شرایط را برای معاملهگران روزانه بازارهای مالی هموار کند.
این مفهوم بیان میکند که وقتی قیمتها بالاتر از نقطه محوری تعریف شده هستند، بازار مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور در جهت صعودی حرکت میکند و بالعکس وقتی قیمتها به زیر پیوت ها میروند، بازار نزولی است و قیمتها احتمالاً به سمت پایین حرکت خواهند کرد.
انواع پیوت بر اساس کاربرد
pivot بر اساس کاربرد به 2 دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شود.
عمومی: نقاط چرخشی قیمت که در گذشته بازار اتفاق افتاده اند.
خصوصی: نقاط چرخشی قیمت در آینده که بر اساس تحلیل های انجام شده می توانند محل شکل گیری pivot باشند.
پیوت های عمومی یا سنتی
الف : ماژور ( اصلی )
ب – مینور ( فرعی )
پیوت ماژور ( اصلی )
سطوح مهم و حساس بازار که در آنها چرخش قیمتی اتفاق می افتد و اهمیت بسیار بالایی در بین تحلیلگران و معامله گران دارند را pivot ماژور گویند. اگر بتوانید نقاط ماژور را درست شناسایی کنید می تواند بسیار سود ساز باشد.
سطوح ماژور در بسیاری سیستم های معاملاتی از جمله پرایس اکشن RTM ، امواج الیوت رابرت بالان ، هارمونیک ، چنگال اندروز و … کاربرد دارد. اگر در شناسایی این نقاط دقت کافی را نداشته باشید قطعا به نتیجه دلخواه نخواهید رسید .
شناسایی PIVOT
یکی از ساده ترین و بهترین راهکار های شناسایی سطوح مهم، چشم انسان است. بر اساس تحقیقات علمی چشم انسان توانایی شناسایی پیوت ها را تا 70 درصد را دارد. برای شناسایی 30 درصد باقی مانده از ابزارها و سیستم های کمکی استفاده می شود .
از ابزار ها و اندیکاتور هایی که در شناسایی pivot می توانند کمک کننده باشند می توان به اندیکاتور مکدی ( MACD ) و اندیکاتور RSI اشاره کرد .
راهکار دیگر شناسایی Pivot استفاده از فیبوناچی است. هر زمان یک موج بتواند 38 درصد موج قبلی خود را اصلاح کند می توان گفت سطح ماژور شکل گرفته است. فیبوناچی رتریسمنت دقیق ترین ابزار برای محسابه میزان برگشت در امواج است.
پیوت مینور ( فرعی )
نقاط و محدوده هایی که بازگشت قیمت به صورت جزعی بوده و عملا روند اصلی تغییر پیدا نمی کند را نقاط مینور گویند. مینورها اساسا در مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور تحلیل تکنیکال اهمیت خاصی نداشته و از درجه اهمیت کمتری نسبت به ماژورها برخوردار هستند.
از تشکیل چندین مینور یک ماژور تشکیل می شود
بیشترین کاربران پیوت های مینور در معاملات کوتاه مدت و اسکالپ است . در اصل پیوت های مینور توانایی آن را دارند که به معامله گرانی که به دنبال شکار پیپ های کم هستند کمک کنند.
شناسایی نقاط چرخشی با اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD بر اساس اسیلاتور و میانگین های متحرک کار کرده و بسیاری از تحلیلگران و معامله گران از این اندیکاتور برای بررسی بازارهای مالی استفاده می کنند. اصلی ترین کاربرد اندیکاتور MACD برای شناسایی پیوت های ماژور است اما امکان شناسایی پیوت های مینور نیز وجود دارد .
ساختار اندیکاتور MACD
هیستوگرام اندیکاتور MACD دارای نقطه صفر و فاز های مثبت و منفی است. در اندیکاتور مکدی ثبت قله به معنی فاز مثبت و ثبت دره به معنی فاز منفی است.
هر زمان اندیکاتور مکدی تغییر فار را ثبت کند، بازار سقف و کف جدیدی را ثبت می کند. بالاترین قیمت در فاز مثبت و پایین ترین قیمت در فاز منفی به عنوان pivot شناسایی می شوند.
اصول شناسایی پیوت های ماژور با اندیکاتور MACD
- زمانی که اندیکاتور مکدی تغییر فاز را ثبت می کند، سقف و کف قیمتی تشکیل شده، پیوت های ماژور هستند.
- در یک فاز مثبت، بالاترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود.
- در یک فاز منفی، پایین ترین قیمت به عنوان پیوت ماژور شناخته می شود.
- هر زمان تغییر فاز از مثبت به منفی ثبت شود، بالاترین قیمتی که در فاز مثبت قرار دارد پیوت ماژور است.
- هر زمان تغییر فاز از منفی به مثبت ثبت شود، پایین ترین قیمتی که در فاز منفی قرار دارد پیوت ماژور است.
- هر سقف و کف قیمتی که در اندیکاتور MACD ثبت شده و پس از آن تغییر فاز شکل گیرد پیوت ماژور است.
مزایای شناسایی درست نقاط ماژور
- شناسایی دقیق روند حرکتی بازار به کمک روش هایی مثل الگوی AB=CD
- افزایش دقت در قرارگیری حد سود و حد ضرر
- شفاف سازی شرایط بازار برای معامله گران و تحلیلگران
- جلوگیری از درگیر شدن در احساسات بازار
- کمک به رسم خطوط حمایت و مقاومت با دقت بالا
شناسایی نقاط چرخشی در بازارهای مالی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و بسیاری از معامله گران تلاش می کنند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن نقاط و محدوده هایی که روند حرکت قیمت تغییر می کند را شناسایی و در آن محدوده ها معامله کنند. زمانی که معامله گران بتوانند روند اصلی بازار را شناسایی و در جهت روند معامله کنند بار روانی مثبتی را دریافت می کنند که به بالا رفتن کیفیت تحلیل و معامله کمک می کند.
معاملات نقاط محوری
معاملات خریدی که در بالای محدوده محوری باز می شوند می توانند به مقاومت سطح اول یا R1 برسند، که فرصتی را برای معامله گران روزانه ایجاد می کند تا بتوانند از روند سود کسب کنند. پس از آن روند می تواند سطوح بعدی یعنی مقاومت دوم R2 و مقاومت سوم R3 را ایجاد کند.
همچنین معاملاتی که در زیر سطوح حمایت یا S باز می شوند می توانند در مسیر نزولی خود به سطوح پایین تر مانند S2 و S3 نیز برسند.
معمولا حجم معاملات در اطراف خطوط حمایت و مقاومت بسیار است و این سطوح توسط بسیاری از تحلیلگران و معامله گران مورد بررسی قرار می گیرند.
در مجموع، پیوت ها به پنج صورت محاسبه و در اختیار کاربران قرار می گیرند که عبارتند از:
- استاندارد
- DeMark’s
- Woodie’s
- Camarilla
با ما در شبکه های اجتماعی همراه باشید ( یوتیوب ، تلگرام ، اینستاگرام ، توییتر )
پیوت ها در بورس و سایر بازارهای مالی
همواره در نمودارها، نوسانات قیمت را میبینیم که بصورت سینوسی یا رونددار حرکت میکنند. نوسانات قیمت که ناشی از جریان عرضه و تقاضا است روندهای قیمتی را بصورت نمودار ایجاد میکنند. از طرفی به این نوسانات یا چرخشهای قیمت در بازار پیوت میگوییم. در این مقاله شما را با مفهوم پیوت و انواع آن آشنا میکنیم و همچنین پیوتها را از نظر درجات بررسی میکنیم. در ادامه نقش پیوتها برای شناسایی روندها و ترسیم سطوح قیمتی را توضیح میدهیم.
پیوت چیست؟
در اصل پیوت به معنای چرخش است. پیوتها نقطهای در نمودارها هستند که شاهد چرخش و تغییر رفتار قیمت هستیم. به بیانی دیگر زمانی که نیروی عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه کند، پیوت تشکیل میشود. در پیوتهای سقف، چرخش بازار از صعود به نزول و در پیوتهای کف، چرخش بازار از نزول به صعود شکل میگیرد. معاملهگران با شناسایی و درک پیوتها در نمودارهای قیمت و استفاده از آن، میتوانند احتمال سوددهی خود را افزایش دهند.
انواع پیوت
دو نوع اصلی از پیوتها وجود دارد: پیوت محاسباتی (آنهایی که با استفاده از فرمول ریاضی تعیین می شوند) و پیوت قیمتی (با مشاهده عملکرد قیمت در نمودار تعیین می شوند). ما در این مقاله روی پیوتهای قیمتی متمرکز هستیم و نشان میدهیم که چگونه میتوان آنها را با موفقیت در یک استراتژی معاملاتی فعال پیادهسازی کرد.
پیوت قیمتی
وقتی که بازار به طور چشمگیری در یک جهت حرکت کرده باشد و با تشکیل سقف یا کف، قدرتمند در جهت دیگر حرکت کند، ایجاد یک پیوت در نمودار میکند که پیوت قیمتی است. با توجه به استراتژی پرایس اکشن این موضوع را به صورت دقیقتر میتوان توضیح داد. زمانیکه قیمت به اندازه ۳ کندل در جهتی حرکت کند . پس از تشکیل کف و یا سقف، مجدد با تشکیل ۳ کندل در جهت دیگر حرکت کند، تشکیل پیوت خواهد داد. در این حالت با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت قبلی میتوان از آن استفاده کرد.
پیوت محاسباتی
به پیوت محاسباتی، اغلب پیوت معاملهگر کف میگویند. این پیوت بر اساس فرمول ریاضی و با استفاده از بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن محاسبه می شود. در این پیوت جزئیات حرکات قیمتی بازار مهم نیست. از انواع پیوت محاسباتی میتوان به پیوت پوینت استاندارد و پیوت پوینت کاماریلا (Camarilla) اشاره کرد. در ادامه نحوه محاسبه هر کدام را برایتان توضیح میدهیم.
پیوت پوینت استاندارد
این پیوت پوینت با استفاده از میانگین بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن در هر دوره زمانی، محاسبه میشود. همچنین به معامله گران اجازه میدهد سطوح حمایت و مقاومت را حول پیوت مرکزی ترسیم کنند. دقت کنید که با تشکیل کندلهای جدید و تغییر دوره زمانی، این سطوح به روز رسانی میشوند. فرمول محاسباتی به صورت زیر است:
3/P=High+Low+Close
R1=(P×2)−Low
R2=P+(High−Low)
S1=(P×2)−High
S2=P−(High−Low)
سطوح R1 وR2 سطوح مقاومتی، سطوح S1 و S2 سطوح حمایتی و سطح P پیوت پونت است.
P=Pivot
R1=Resistance 1
R2=Resistance 2
S1=Support 1
S2=Support 2
شکل زیر پیوت پوینت استاندارد را روی ارز دیجیتال بیت کوین نشان میدهد. سطوح R1 تا R3 سطوح مقاومتی، سطوح S1 تا S3 سطوح حمایتی و سطح P پیوت پوینت است.
پیوت پوینت کاماریلا
قیمتها در اندیکاتور پیوت پوینت کاماریلا بر اساس قیمتهای بسته شدن روز قبل است. تفاوت اصلی بین قوانین معاملاتی پیوت پوینت استاندارد و پیوت پوینت کاماریلا (camarilla) در این است که سیستمهای استراتژی معاملاتی اندیکاتور پیوت پوینت کاماریلا (camarilla) بر اساس چهار سطح مقاومت قیمت و چهار سطح حمایت قیمت هستند. درحالیکه سیستم پیوت پوینت استاندارد فقط بر اسا دو سطح قیمت برای مقومت و دو سطح برای حمایت از پیوت است.
جالب است بدانید در اندیکاتور پیوت پوینت کاماریلا (camarilla) سطوح خاصتر و سیستماتیکتری داریم. در این سطوح اعشار غیر صفر (1.5، 1.25، 1.16، 1.0833) به عنوان ضریب استفاده میشود.
در شکل زیر سطوح حمایت و مقاومت در پیوت پوینت Camarilla در نمودار ارز دیجیتال بیت کوین را میبینید.
درجات پیوت
گفتیم که پیوت نقطه چرخش قیمت است. با توجه به چگونگی چرخش قیمت میتوان پیوتها را به دو دسته پیوت ماژور و مینور تقسیم کرد. تحلیلگران تکنیکال با توجه به چگونگی شکل گیری پیوتها روند قیمت را شناسایی میکنند و همچنین با استفاده از پیوتها میتوانند خطوط روند را ترسیم کنند.
پیوت ماژور
به برگشتهای (چرخشهای) عمده قیمت در بازار پیوت ماژور میگوییم.
پیوت مینور
به برگشتهای (چرخشهای) جزئی قیمت در بازار پیوت مینور میگوییم.
دقت کنید که با توجه به بازه زمانی مد نظر پیوتها متفاوت هستند. مثلا اگر پیوتی در تایم فریم روزانه ماژور باشد در تایم فریم هفتگی مینور محسوب میشود. حتی برخی از پیوتها در تایم فریمهای بالاتر، کامل حذف میشوند.
شکل زیر چگونگی نمایش پیوتهای مینور و ماژور در نمودار قیمت است.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شرط اصلی برای تشکیل پیوت این است که از نظر زمانی و قیمتی، حداقل قیمت به اندازه ۳۸ درصد موج قبل چرخش کند یا در اندیکاتور مکدی تغییر فاز هیستوگرام رخ دهد. دقت کنید که تشخیص پیوت ماژور و مینور یک فرآیند نسبی است، یعنی شما باید هر پیوت را با پیوت قبل و بعد از خودش، از نظر زمانی و قیمتی بررسی کنید تا متوجه شوید ماژور است یا مینور.
شناسایی صحیح پیوت در نمودارها چه مزایایی دارد؟
همواره قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند. با شناسایی صحیح پیوتها و چگونگی شکل گیری آنها، میتوان روند قیمتی را شناسایی کرد. روندها به صورت زیر دسته بندی میشوند:
صعودی
وقتی هر پیوت سقف بالاتر از پیوت سقف قبلی و هر پیوت کف بالاتر از پیوت کف قبلی تشکیل شود، روند صعودی است.
شکل زیر پیوتهای سقف و کف را در روند صعودی نشان میدهد.
نزولی
روند نزولی برعکس روند صعودی است. وقتی پیوت سقف بعدی پایینتر از سقف قبلی و پیوت کف بعدی پایینتر از کف قبلی ایجاد شود، روند را نزولی میگوییم.
در شکل زیر نحوه نمایش پیوتها در روند نزولی را میبینید.
روندی که نه ویژگی روند صعودی و نه ویژگی روند نزولی را داشته باشد، روند خنثی است.
اتمام روند با پیوت
گفتیم که با توجه به چگونگی شکلگیری پیوتها میتوانیم روند قیمتی را شناسایی کنیم. اما روندها پس از مدتی تمام میشوند و روند جدید شکل میگیرد. با توجه به شکلگیری پیوتها میتوان در مورد احتمال اتمام و شروع روند جدید نظر داد.
به طور مثال روند صعودی شامل دو ویژگی است: سقف از سقف قبل بالاتر، کف از کف قبل بالاتر، درصورتی که یکی از این دو شرط نقض شود احتمال اتمام روند صعودی و شروع روند نزولی را خواهیم داشت. همچنین در مورد روندهای نزولی نیز به همین صورت است. اگر هر کدام از دو ویژگی مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور سقف از سقف قبل پایینتر و کف از کف قبل پایینتر در روند نزولی نقض شود، احتمال اتمام روند نزولی رو شروع روند صعودی را میتوانیم بیان کنیم.
شکل زیر نحوه شکلگیری پیوتها در زمان اتمام روند صعودی و شروع روند نزولی در نمودار قیمت را نشان میدهد.
در شکل زیر اتمام روند نزولی با تشکیل سقف بالاتر و شروع روند صعودی در نمودار قیمت را میبینید.
نقش پیوتها در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
یکی از استراتژیهای مورد استفاده برخی تحلیلگران تکنیکال استفاده از سطوح قیمتی است. با برخورد و اتصال پیوتها میتوان این سطوح را ترسیم نمود. سطوح قیمتی به دو صورت استاتیک و داینامیک دسته بندی میشوند. سطوح استاتیک به صورت سطوح حمایت و مقاومت در نمودارها ظاهر میشوند و سطوح داینامیک شامل خطوط روند صعودی و نزولی هستند.
حرف آخر
همانطور که در این مقاله گفتیم پیوت به معنای چرخش قیمت در بازار است. پیوتها را به دو دسته قیمتی و محاسباتی تقسیم کردیم و هر کدام را توضیح دادیم. همچنین پیوتها از نظر درجات شامل پیوت ماژور و مینور هستند. شناسایی پیوتها برای تحلیلگران یک مزیت برای انجام معاملات ایجاد میکند. معاملهگران با شناسایی و درک پیوتها روند قیمتی را تشخیص میدهند و همچنین میتوانند با استفاده از سطوح داینامیک و استاتیک برنامهریزی معاملاتی خود را داشته باشند.
منابع
“Price Pivots Circle Big Profits”, Investopedia, 2022.
Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.
سوالات متداول
در اصل پیوت به معنای چرخش است. پیوتها نقطهای در نمودارها هستند که شاهد چرخش و تغییر رفتار قیمت هستیم. به بیانی دیگر زمانی که نیروی عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه کند، پیوت تشکیل میشود. در پیوتهای سقف، چرخش بازار از صعود به نزول و در پیوتهای کف، چرخش بازار از نزول به صعود شکل میگیرد. معاملهگران با شناسایی و درک پیوتها در نمودارهای قیمت و استفاده از آن، میتوانند احتمال سوددهی خود را افزایش دهند.
همواره قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند. با شناسایی صحیح پیوتها و چگونگی شکل گیری آنها، میتوان روند قیمتی را شناسایی کرد. روندها به صورت زیر دسته بندی میشوند:
پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی
پیوت در بورس در واقع این طور معنا میشود که، یکی از مهمترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تمشخص نمودن نقاط بازگشت قیمت است.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در بورس در واقع این طور معنا میشود که، یکی از مهمترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تشخیص نمودن نقاط بازگشت قیمت است. در اصل اگر شخصی به این وجه از مهارت در تحلیل برسد، همانند پیدا کردن جام مقدس در معاملهگری به حساب میآید؛ اما بر طبق پژوهشهای صورت گرفته شده، تلاش در جهت مشخص نمودن دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (منظور در نواحی بازگشت قیمت است) یا به بیان دیگر زمانبندی بازار، تا همین حالا بیفایده بوده است. با این وجود، بعضی از ابزارهای تحلیل نموداری در این حیطه عملکرد حایز توجهی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پر استفادهترین ابزارهای بررسی وضعیت پیشین و کنونی قیمت است. به عبارت سادهتر، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت خوانده میشود؛ که بر طبق ماهیت به دو نوع قیمتی و همچنین محاسباتی و بر طبق قدرت بازگشتی نمودار، دو گونه ماژور و مینور را شامل میگردند.
انواع پیوت ها کدامند ؟ و نقش پیوت در تحلیل چیست؟
پیوتها یا نقاط بازگشت اغلب هنگامی شکل میگیرند که در جنگ نیروی عرضه کننده با نیروی تقاضا کننده یکی بر دیگری غالب و مغلوب شوند! در واقع هنگامی که شما به یک نمودار قیمت نگاه بکنید که شناسایی نمودار پیوت این کمک را به شما میکند؛ تعداد زیادی پیوت مشاهده خواهید کرد که هر یک در یکی از طبقهبندیهای زیر جای میگیرند. نکته قابل توجه این است که این موضوع با پولبک در بورس متفاوت می باشد.
پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص یا به عبارت دیگر شناسایی نمودار پیوت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
پیوت محاسباتی
این پیوت در بورس بر طبق دادههای قیمتی (OHLC) و همچنین فرمولهای ریاضی محاسبه میگردد و جزئیات تحرکات و بالا و پایین رفتنهای قیمتی در بازار در آنها دخیل نیستند! در اصل خروجی این محاسبات مزیت استفاده از نقاط پیوت ماژور که به شکل چند عدد هستند؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در آینده نمودار به کار گرفته میشوند. این پیوتها بر طبق دورههای زمانی نمودار و همچنین دادههای قیمتی مورد استفاده قرار گرفته و تا مدت زمان معینی دارای اعتبارند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میگردند. به عنوان مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران بازارهای مالی میانمدتی کاربرد چندانی ندارند. پیوتهای محاسباتی هم خودشان انواع گوناگونی دارا هستند، که پیوت پوینت و همچنین خطوط کاماریلا از مهمترین و شناختهشدهترین آنها هستند. در ادامه این مطلب به شرح مختصر و مفید هرکدام از اینها و نقش پیوت در تحلیل خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر نرخ قیمتی بیشتر از نقطه «PP» قرار بگیرد؛ بدان معنی است که روند صعودی سهم را شاهد هستیم و میباید بر اساس واکنشهای قیمتی در برابر سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای خریداری سهام باشیم و در غیر این صورت (نرخ قیمتی کمتر از PP)، برای فروختن آن سهم اقدامات لازم را مینماییم. حتما این را مد نظر داشته باشید که، نقاط «R» مخفف کلمه لاتین Resistance یا به زبان دیگر سطوح مقاومتی هستند و همین طور نقاط «S» که مخفف کلمه لاتین Support یا به زبان دیگر نواحی حمایتی نمودار به حساب میآیند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه مهم و اساسی نظیر «PP» نخواهیم داشت؛ ولی در این روش به خاطر زیادی بودن نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شدهاند که میتوان قدرت خط روند را به صورت خیلی زیادی فهمید و معاملات دقیقتر و منظمتری داشت. در اصل هنگامی که قیمت به سطوح 3 یا 4 (از نوع R یا S) برسد؛ در وهله اول بیان کننده قدرت روند و همچنین تحرک قیمتی زیاد است.یادآوری این نکته لازم است که محاسبهکننده نقاط پیوت در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی بازار سرمایه به صورت اندیکاتورهای پیشفرض ارائه شدهاند و حتی در صورتی که آنها وجود نداشته باشند هم میتوانید، به شکلی کاملاً رایگان آنها را از منابع گوناگون دانلود بکنید و نصب گردانید. هماکنون در شماری از استراتژیهای مختلف معاملاتی، پیوتها به عنوان یک نوع از ابزار اصلی در کنار عناصری چند نظیر میانگینهای متحرک ، خطوط روند و… به کار گرفته میشوند. جهت آشنایی با اندیکاتورهای کاربردی می توانید مقاله " آموزش اندیکاتور cci " را مشاهده کنید.
پیوت ماژور
حتی اگر هم ذرهای با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با دیدن نمودار قیمت و همچنین کف و سقفهایی که باعث وقوع تحرکات قیمتی به نسبت قوی در مسیر مخالف گشتهاند، به طور کامل برایتان محسوس هست. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی"پیوت ماژور" میگویند. این نقاط از اعتبار زیادی هم برخوردار هستند و تحلیلگران برای ترسیم کردن خطوط روند و همین طور الگوهای قیمتی، میبایستی از این پیوتها کمک بگیرند.
پیوت مینور
در جهت مقابل نقاط پیوتی هم هستند که نهایتاً باعث میشوند تا حرکات اصلاحی کوچک یا نوعی برقراری روند خنثی تشکیل شود. پیوت مینورها در نمودارهایی با دورههای زمانی پایین (یا به عبارت دیگر تایمفریمهای کوچک) به شکل قابل توجهی قابل رویتاند؛ چرا که نوسانات مقطعی و کاذب در نمودارهای میانروزی بیشتر تشکیل میشوند. به همین جهت اینکه نقاط بازگشتی مینور، توانایی زیادی در ایجاد تغییر روند و همچنین ایجاد حرکات قیمتی فوقالعادهای ندارند؛ الگوهای قیمتی و همچنین خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار ویژهای برخوردار نیستند. در نتیجه برای کم کردن درصد خطای تحلیل، برای معاملهگران میبایستی به دورههای زمانی مناسبی مراجعه کرد.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور چگونه می باشد ؟
حالا که تشریح اولیه از پیوت ماژور و مینور بیان شد؛ سؤال اصلی این هست، که به چه شکلی باید این نقاط را از همدیگر تشخیص بدهیم؟ با در نظر گرفتن اینکه سطوح پیوتی به طور کامل مبتنی بر قیمت است، تشخیص آنها به طور چشمی و بر طبق مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی قابلیت تشخیص دارا خواهد بود؛ ولی این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در حیطه تحلیل تکنیکال هست. به همین جهت، روشی ترکیبی شامل دو ابزار عمده نظیر نمودار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده تا معاملهگران متوسط و همچنین معامله گران مبتدی نیز بتوانند به تشخیص این سطوح بپردازند. در اصل اگر سطوح کف یا سطوح سقف نمودار این دو پارادایم را در کنار هم داشته باشد، به احتمال بسیار با یک پیوت ماژور روبهرو هستیم. قاعده کلی در برگیرنده موارد زیر است:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل پیوت در بورس
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
در نموداری که میبینید، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در هنگام ایجاد پیوت کاملاً قابل ملاحظه و رویت است. همین طور با رسم فیبوناچی بازگشتی تعیین میگردد که شرط اصلاح حداقل 38% قیمت هم برآورده شده و گواههای معاملاتی در حدی جهت پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.
به طور کلی پیوت در بورس یکی از بهترین ابزارهای معاملهگری و تحلیل در بازار مالی به حساب میآید؛ ولی با در نظر داشت نوسانات قیمتی شدید و متعدد ، دارای خطاهایی هم هستند؛ که میبایستی به کمک مشخص نمودن استراتژیهای معاملاتی معین و روشهای جدید تحلیلی، به عبارتی پوشش داده شوند.
دیدگاه شما