اولویتبندی سرمایهگذاری در بخش کشاورزی استان فارس بر اساس بازده سرمایه
نهادهای مالی و اعتباری از جمله بانک کشاورزی با محدودیت منابع سرمایه ای مواجه اند و از اینرو، برای حفظ توان مالی خود در راستای حمایت پایدار از تولیدات کشاورزی و تخصیص بهینه منابع مالی، باید بر اساس بازده سرمایه، فعالیت ها را اولویت بندی کنند. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف تحلیل بازده سرمایه در تولید محصولات کشاورزی مختلف استان فارس انجام گرفت. بدین منظور، تابع تولید برای محصولات منتخب زیربخشهای زراعت، باغبانی و دام به طور مجزا و مشتمل بر سرمایه فیزیکی و انسانی با استفاده از داده های پنل دوره 93-1384 برآورد شد. یافته های مطالعه نشان داد که در مورد تمامی محصولات منتخب، سرمایه فیزیکی دارای تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری بالاترین نقش در تولید است؛ اما از نظر بازده سرمایه، میان محصولات تفاوت وجود دارد. به طور نسبی، بازده سرمایه فیزیکی در تولید محصولات باغی و دامی بالاتر از محصولات زراعی ارزیابی شد. این بازدهی برای محصولات زراعی اغلب در دامنه 8/0-45/0 در نوسان بوده، در حالی که برای محصولات دامی این دامنه 9/0-5/0 و برای اغلب محصولات باغی بالاتر از 7/0 است. افزون بر تفکیک سرمایه فیزیکی و انسانی، استفاده از شاخص اقلیمی دی مارتن به عنوان متغیر کنترل، نوآوری مطالعه حاضر در برآورد معادلات است. بر این اساس، نوعی از تقسیم بندی جغرافیایی نیز قابل استنباط است، بدین معنی که به اعتبار ضریب شاخص اقلیمی، مناطق دارای بارندگی بیشتر و به طور تلویحی، مناطق شمالی و غربی استان از موقعیت بهتری در تولید برخوردارند، که میتوان در توزیع منابع اعتباری تولید بدان توجه داشت. پیشنهاد می شود که بر اساس بازده سرمایه، از میان محصولات دامی به گوشت قرمز و از میان محصولات باغی به مرکبات، گردو، هلو، سیب، پسته و زردآلو اولویت بالاتری داده شود، در حالی که در مورد محصولات زراعی، بهطور مشخص، اولویت با سرمایه گذاری روی ماشین آلات است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Prioritizing the Investments in Agriculture Sector of Fars Province in Iran Based on Capital Returns
نویسندگان [English]
- Sh. Shajari 1
- Z. Farajzadeh 2
1 Faculty Member of Economic Affairs Office, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
Financial and credit institutions including agricultural banks encounter limited resources. So, to keep their financial ability to support agricultural production sustainably as well as to allocate the financial resources optimally, they should prioritize the activities based on their capital returns. In this regard, this study aimed at analyzing the capital returns of the selected agricultural products in Fars province of Iran. For this purpose, an individual production function comprising both physical and human capitals was estimated for all selected products including agronomical, horticultural and livestock products using panel data of 2005-2014. The findings showed that for all activities, the physical capital had the most contribution to production; however, this contribution varied among the products significantly. Comparatively, the capital returns for horticulture and livestock activities tended to be higher. The returns ranged from 0.45 to 0.8 for agronomical products while the corresponding ranges were 0.5-0.9 and higher than 0.7 for livestock and horticultural products, respectively. In addition to the physical and human capitals, as an innovative and control variable, De Martonne climatic index was used in estimated equations. This allowed an assessment of the geographical implications, indicating that regions with higher precipitation, possibly northern and western regions, had better condition to grow output, deserving to be taken into consideration in allocating the credit resources. Based on the capital returns, among the livestock products, red meat might be prioritized while among the horticultural products, citrus, walnuts, peach, apple, pistachios and apricot would be preferred over others. As for agronomical activities, investment priority belongs to machineries.
مارکت کپ چیست؟ با مفهوم ارزش بازار بیشتر آشنا شویم
مارکت کپ چیست – چگونه باید ارزش یک ارز دیجیتال را در بازار تشخیص داد؟ قیمت رمز ارز نشانگر ارزش بازار آن نیست و معیار مناسبی برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال محسوب نمیشود. تریدر ها و فعالان حرفهای بازار ارزهای دیجیتال از مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ برای مشخص کردن ارزش ارزهای دیجیتال و رتبه بندی آنها استفاده میکنند.
اما مارکت کپ چیست ؟ چه اهمیتی دارد؟ چگونه میتوان از آن برای سرمایه گذاری استفاده کرد؟ با نوبیتکس در ادامه این مطلب همراه باشید تا با مفهوم ارزش بازار آشنا شویم و به این سؤالات پاسخ دهیم.
مارکت کپ چیست ؛ تعریف ارزش بازار
مارکت کپ (market cap) کوتاه شده عبارت market capitalization است. معنای دقیق این عبارت «مجموع سرمایه بازار» است که معمولاً اقتصاددانها آن را با عنوانهای «ارزش بازار» یا «ارزش کل بازار» معرفی میکنند. در بازار ارزهای دیجیتال مارکت کپ مجموع قیمت تمام سکههای در گردش است. این معیار مشخص ارزش بازار یک رمز ارز را مشخص میکند. آشنایی با مفهوم ارزش بازار به فعالان بازار خرید و فروش رمز ارز کمک میکند تا دید بهتری از ریسک، بزرگی بازار و میزان نقدشوندگی یک ارز دیجیتال داشته باشند. همچنین از این معیار برای مقایسه ارزش ارزهای دیجیتال مختلف نیز استفاده میشود.
اقتصاددانان برای به دست آوردن ارزش بازار از فرمول مارکت کپ استفاده میکنند.
فرمول مارکت کپ چیست؟ چگونه ارزش بازار را محاسبه کنیم
فرمول مارکت کپ یک فرمول بسیار ساده است که با استفاده از آن ارزش بازار را مشخص میکنند:
مجموع تعداد سکههای در گردش × قیمت هر سکه = ارزش بازار
برای مثال با بررسی قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال در صرافی نوبیتکس متوجه میشویم قیمت ارز دیجیتال تتر تنها ۱ دلار است. این ارز دیجیتال یک استیبل کوین است که همیشه قیمت ثابت و برابر با ۱ دلار دارد. طبق آمار coin metrics تا به حال ۱۶.۰۷ میلیارد تتر وارد چرخه بازار شده است. با استفاده از فرمول مارکت کپ ارزش بازار تتر مشخص میشود:
۱ دلار (قیمت تتر) × ۱۶.۰۷ میلیارد (تعداد تتر های در گردش و موجود در بازار) = ۱۶.۰۷ میلیارد دلار (مارکت کپ تتر)
تتر با قیمت ثابت ۱ دلار و ارزش بازار ۱۶.۰۷ میلیارد دلار طبق آمار coindesk چهارمین ارز دیجیتال با ارزش جهان است.
در مقابل بیت کوین کش در حال حاضر (مهر ۹۹) قیمتی در حدود ۲۵۲ دلار دارد. آیا بیت کوین کش ارزش بیشتری از تتر دارد؟ طبق آمار ۱۸.۵۴ میلیون سکه بیت کوین کش در بازار در گردش است. بنابراین مارکت کپ بیت کوین کش به شکل زیر محاسبه میشود:
۲۵۲ × ۱۸.۵۴= ۴.۶ میلیارد دلار
با مقایسه مارکت کپ تتر و بیت کوین کش متوجه میشویم که در حال حاضر حتی با اینکه قیمت بیت کوین کش ۲۵۲ برابر تتر است اما بازار آن حدود یک چهارم تتر ارزش دارد.
در نمونهای دیگر مارکت کپ بیت کوین چیست را بررسی میکنیم. ابتدا وارد سایت کوین مارکت کپ سپس اطلاعات ارز بیت کوین را پیدا تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری کرده. پس از آن میزان واحد های در چرخش (Circulating Supply) را بررسی کنید عدد آن را در قیمت (Price) ضرب کنید و به همین سادگی ارزش بازار یا مارکت کپ بیت کوین مشخص می شود. برای مثال در زمان نوشتن این مقاله مارکت تعداد بیت کوین های در گردش ۱۹,۱۹۳,۳۷۵ واحد است و قیمت بیت کوین ۲۰,۷۰۱.۵۹ $ بنابراین با ضرب این دو به مارکت کپ ۳۹۷,۳۳۳,۳۴۲,۲۹۰ $ دست پیدا می کنیم.
با کمک این فرمول شما قادر خواهید بود مارکت کپ هزاران ارز دیجیتال که در حال حاضر وجود دارند به راحتی محاسبه کنید یا بتوانید حدس بزنید با توجه به تعداد توکن های یک ارز دیجیتال چه قیمت هایی یا ارزش بازاری قابل تصور است.
چرا مارکت کپ اهمیت دارد؟ آشنایی با مفهوم ارزش بازار چه کمکی به ما میکند؟
مارکت کپ و ارزش بازار معیاری است که در تعیین استراتژیهای سرمایه گذاری و تحلیل بازار به کمک شما میآید. ارزش بازار به شما نشان میدهد که ریسک سرمایه گذاری در یک ارز دیجیتال چقدر است. هرچقدر که مارکت کپ یک رمز ارز بزرگتر باشد ریسک سرمایه گذاری در آن کمتر خواهد بود. ارزهایی که مارکت کپ کوچکی دارند معمولاً دارای پتانسیل رشد بیشتری هستند و میتوانند سود بیشتری نصیب شما کنند. با این حال به همان اندازه ریسک بیشتری هم دارند.
برای مثال خرید و فروش اتریوم که دارای دومین بازار با ارزش در بین تمام ارزهای دیجیتال است، ریسک سرمایه گذاری کمتری از ارزهای دیجیتالی با بازار نسبتاً کوچک مانند دش و میکر خواد داشت. با این حال، به همان اندازه نیز احتمال رشد سریع و شارپ در یک بازار کوچک مانند دش بیشتر از اتریوم است. البته این موضوع به این معنا نیست که بازارهای بزرگ ریسک ندارند یا بازارهای کوچک همیشه سوددهی بیشتری دارند. در ادامه مقایسهای بین مارکت کپ های بزرگ و کوچک خواهیم داشت.
دسته بندی بازارها بر اساس ارزش بازار؛ مارکت کپ کوچک، بزرگ و متوسط
ارزهای دیجیتال را بر اساس ارزش بازار دسته بندی میکنند. در اکثر صرافیها و منابع آماری بازار ارزهای دیجیتال، مارکت کپ مهمترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. به طور کلی مارکت کپ ها را بر اساس میزان ارزش آنها به سه دسته مختلف تقسیم میکنند.
مارکت کپ بزرگ: ارزهای دیجتال با ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار در این دسته قرار میگیرند. بر اساس این دسته بندی تنها بیت کوین، اتریوم، تتر و ریپل در دسته ارزهای با مارکت کپ بزرگ قرار میگیرند.
مارکت کپ متوسط: رمز ارزهایی که ارزش بازار آنها بین ۱ تا ۱۰ میلیون دلار است، دارای مارکت کپ متوسط هستند. این دسته شامل تعداد زیادی از ارزهای معروف و محبوب مانند باینانس کوین، بیت کوین کش، لایت کوین و.. میشود. ریسک بیشتر از مارکت کپ بزرگ و احتمال رشد بیشتر ویژگی این دسته است.
مارکت کپ کوچک: هر ارز دیجیتالی که ارزش بازار آن کمتر از ۱ میلیارد دلار است در این دسته قرار میگیرد.ترین معیار رتبه بندی رمز ارزها است. برای مثال در حال حاضر بیت کوین گران قیمت ترین ارز دیجیتال نیست.
مارکت کپ کوچک یا مارکت کپ بزرگ؛ کدام یک گزینه بهتری برای سرمایه گذاری هستند؟
در ادامه بحث مارکت کپ چیست و بررسی مفهوم ارزش بازار بهتر است مقایسهای بین مارکت کپ های کوچک و بزرگ داشته باشیم تا با مزایا و معایب هرکدام از آنها برای سرمایه گذاری آشنا شویم.
ریسک سرمایه گذاری: در مارکت کپ های کوچک ریسک سرمایه گذاری بیشتر از مارکت کپ های بزرگ است.
مقاومت بازار در مقابل تغییرات عمدی: ایجاد تغییرات عمدی مانند بالا بردن یا پایین آوردن قیمتها، در بازارهای بزرگ نیاز به سرمایههای عظیمی دارد به همین دلیل مقاومت بازار در مقابل تغییرات بیشتر از بازارهای کوچک است.
نقد شوندگی: نقدشوندگی علاوه بر مارکت کپ به فاکتورهای دیگری مانند حجم تراکنشهای بازار در ۲۴ ساعت گذشته بستگی دارد، با این حال بازارهای بزرگ معمولاً نقد شوندگی بیشتری از یک بازار کوچک دارند. بیت کوین بزرگترین مارکت کپ و بیشترین میزان نقدشوندگی را دارد. شما میتوانید از ماشین حساب ارز دیجیتال برای تبدیل بیت کوین به ریال استفاده کنید و سپس به راحتی بیت کوینهای خودر را در صرافی نوبیتکس نقد کنید.
رشد قیمت و سودآوری: مقاومت مارکت کپ بزرگ در مقابل تغییرات سریع، از رشد سریع قیمت و سودآوری در آن جلوگیری میکند. بنابراین احتمال رشد سریع و سود آوری بیشتر در بازارهای کوچک معمولاً بیشتر از بازارهای بزرگ است.
مارکت کپ به تنهایی معیار سرمایه گذاری نیست!
به طور کلی بزرگ بودن یا کوچک بودن یک ارز دیجیتال تنها یکی از صدها فاکتوری است که در هنگام سرمایه گذاری به آنها توجه کنید. ارزش بازار چیزی در مورد رشد آینده یک بازار یا میزان سود و ضرر آن به شما نمیگوید. با این حال زمانی که قصد سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال را دارید، بررسی مارکت کپ دید خوبی نسبت به احتمال ریسک و سود در بازار به شما می هد.
معمولاً تریدر ها به صورت همزمان در ارزهای دیجیتال با مارکت کپ کوچک، متوسط و بزرگ سرمایه گذاری میکنند. یک استراتژی درست و توزیع منطقی سرمایه در بازارهای مختلف به شما کمک میکند درصد ریسک کمتری را تجربه کنید.
آنچه به جز مارکت کپ دارای اهمیت بسیاری است، حجم معاملات (Volume) ارز دیجیتال در ۲۴ ساعت گذشته است.ممکن است یک ارز دیجیتال قیمت بالایی داشته باشد اما حجم خرید و فروش آن در ۲۴ ساعت کم باشد. یکی از روش های شناسایی پامپ و دامپ ارزهای دیجیتال توجه به سابقه نقدینگی ارز مورد نظر است. بنابراین بهتر است به این مورد نیز توجه به خصوصی شود.
ارزش بازارها را بشناسید تا سرمایه گذاری کم ریسک تری تجربه کنید
در این مقاله با مارکت کپ و مفهوم بازار آشنا شدیم. مقایسه ارزش بازارها میتواند یک راه مناسب برای شناسایی بازارهای کم ریسک تر باشد. شما میتوانید با مراجعه به صفحه اصلی صرافی آنلاین نوبیتکس، وارد بازار ارزهای دیجیتالی با مارکت کپ بزرگ و متوسط شوید و سرمایه گذاری کم ریسکی را آغاز کنید.
شیوه تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری به چه صورت است؟
در دنیای امروز، قراردادهای سرمایهگذاری از پرکاربردترین قراردادهایی هستند که هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرند.
به سادهترین بیان، زمانی که دو یا چند شریک، قصد مشارکت اقتصادی و مالی در انجام یک پروژه خاص تجاری را با هدف ایجاد سود داشته باشند، از قرارداد سرمایهگذاری استفاده میکنند.
در این قرارداد نیز مانند هر قرارداد شراکت دیگری بندهای مختلفی وجود دارند و این بندها شامل موضوع و مدت قرارداد، مشخصات طرفین سرمایهگذاری، میزان سرمایه، شیوه تقسیم سود و چند مورد دیگر هستند. ما در این نوشتار به یک قسمت مهم از این قراردادها، یعنی نحوه تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری میپردازیم.
با ما همراه باشید.
شیوه رایج تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری
همانطور که ابتدا ذکر شد، در یک قرارداد سرمایهگذاری شرکایی وجود دارند و هر یک مقداری سرمایه یا اصطلاحاً «آوَرده» به همراه خود آوردهاند. این آوردهها میتواند مادی و ملموس (نظیر پول، تجهیزات و مواد اولیه) و یا معنوی و غیرملموس (مانند ایده و یا دانش فنی) باشند.
زمانی که این آوردهها مادی باشند، نحوه تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری غالباً و اصولاً بر اساس همین میزان آورده مادی هر یک از شرکا در سرمایهگذاری مشخص میشود.
به طور مثال یک شریک که ۶۰ درصد از سرمایه مالی شرکت را فراهم کرده است نسبت به سایر شرکا مستحق دریافت سود بیشتری خواهد بود.
البته باید دقت داشت که شیوه تقسیم بر اساس میزان سرمایه شرکا، تنها یک شیوه رایج محسوب میشود، اما ممکن است به دلایل و عوامل مختلفی روش تقسیم سود در قرارداد سرمایهگذاری تغییر پیدا کند.
سایر شیوههای تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری
در سادهترین شکل، میتوان گفت که ممکن است شرکا خودشان میزان سود هر یک را با توافق همگانی تعیین کنند و این مقدار بیتوجه به میزان سرمایه و آورده مشارکتی هر شریک باشد؛ البته این حالت به لحاظ اقتصادی چندان منطقی و منصفانه به نظر نمیرسد اما از نظر قانونی فاقد ایراد و اشکال است.
همچنین ممکن است بر اساس آنکه نوع عملکرد و فعالیت شرکت بر چه اساسی است، سود حاصل شده به شیوههای دیگری تقسیم شود.
مثلاً در برخی قراردادها، مانند آنچه بالا ذکر شد، ممکن است آورده شریکی معنوی باشد، یعنی با توجه به آنکه صاحب ایده اولیه تجارت چه کسی بوده است، ممکن است سود بیشتری برای وی درنظر گرفته شود. این موضوع در فعالیتهای سرمایهگذاری در استارتاپها در اکثر موارد اهمیت زیادی دارد، چرا که صاحبان ایده تجاری استارتاپی به دلیل نقش بنیادین خود در شروع کسب و کار، میتوانند صاحب سود بیشتری از یک قرارداد سرمایهگذاری شوند.
شیوه دیگر تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری ، جایی به وجود میآید که در برخی مواردی که قرارداد سرمایهگذاری نیازمند تجهیزات، ابزار و یا مواد اولیه خاصی است، شریکی که موارد مذکور را فراهم کند میتواند سود بیشتری کسب کند.
معیار دیگری که میتواند منشا تقسیم سود قرار بگیرد، وجود تخصص فنی، دانش خاص و یا مهارتی است که یکی از شرکا درمورد موضوع عمل شرکت در اختیار دارد و موجب میشود نقش پررنگتری را در آغاز و توسعه شرکت ایفا کند.
سخن آخر
در مجموع باید گفت که تقسیم سود قرارداد سرمایهگذاری مانند بسیاری از قراردادهای دیگر تابع توافق طرفین است و این شرکای سرمایهگذاری هستند که میتوانند با صلاحدید و قدرت چانهزنی خود سهم شرکا را از سود تعیین کنند. اگرچه شیوه تقسیم سود بر اساس میزان آورده و سرمایه مالی هریک از شرکا، شیوهای مقبول و منصفانه به نظر میرسد و در عمل نیز در غالب موارد به کار بسته میشود.
از آنجایی که شیوه تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری داخلی و بینالمللی اهمیت زیادی دارد و موجب میشود اختلافات مالی در میانه راه یک کسب و کار به حداقل برسند. در همین راستا مشاوران حقوقی وینداد، آماده ارائه کلیه راهکارهای حقوقی در زمینه تقسیم سود در قراردادهای سرمایهگذاری هستند. همچنین میتوانید با استفاده از راهنمایی کارشناسان حقوقی، تنظیم و بررسی قرارداد سرمایهگذاری خود را مطابق با اصول قانونی تدوین کنید.
راهنمای کامل بودجهبندی و مدیریت درآمد شخصی
حتما تا به حال در مورد بودجه بندی و اهمیت آن در بلندمدت چیزهایی شنیده باشید. شاید پدر شما هم یکی از آن افرادی بود که هر شنبه صبح پای میز حسابوکتاب بود و برای طول هفته بودجهبندی میکرد. با این حال، بودجه دقیقاً چیست؟ چطور بودجهبندی خوبی کنیم و بهترین استفاده را از آن ببریم؟ در این مقاله قصد داریم به این موضوع پرداخته و تمام سوالات احتمالی شما در مورد بودجهبندی را پاسخ دهیم.
بودجه چیست؟
به صورت بسیار ساده، بودجه را میتوان برنامهای مکتوب برای پول و سرمایه دانست. این تعریف بسیار ساده و قابل است. ولی میتوان آن را بیشتر بسط داد.
ولی در عمل، انجام بودجهبندی خیلی سختتر از صحبت کردن در مورد آن است. ولی زمانی که هر ماه خود را ملزم به نوشتن بودجه مکتوب میبینید، عمل کردن به آن هم بسیار آسانتر میشود.
احتمالاً از همان سالهای ابتدایی زندگی با مفهوم بودجه به نوعی درگیر بوده باشید. مثالی مانند «پول که علف خرس نیست» احتمالاً به گوش شما هم خورده باشد. این مثال را نیز میتوان نوعی واکنش به بودجهبندی دانست.
واقعیت این است که بودجه در واقع به شما اجازهی خرج کردن پول را میدهد. اگر تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری بودجه اجازه ندهد، حتی اگر هم پول داشته باشید، نباید آن را خرج کنید. البته، بهجای اینکه بودجه را لیستی از باید و نبایدها بدانید، بهتر است آن را برنامهریزی سرمایه خود بدانید. نوعی برنامه که به شما اجازه میدهد تمام پول خود در طول ماه را به خوبی و با هدف و نظم خرج کنید.
در مجموع، بودجه به شما این شانس را میدهد که برنامه بریزید و پول خود را دقیقاً همانطوری که میخواهید خرج کنید. جالب است، درسته؟
چند نوع بودجهبندی وجود دارد؟
اگر از هر فردی در خیابان در مورد روشهای بودجهبندی بپرسید، احتمالاً هر مرتبه در مورد روشی جدید میشنوید. خیلیها هم اصلاً با این مفهوم آشنایی ندارند و اصلاً آن را به کار نمیگیرند.
یادتان باشد، بودجه یک برنامهی مکتوب برای پول شما است. محلی که این برنامه را مینویسید ممکن است متفاوت باشد. برخی از اپلیکیشنهای گوشی استفاده میکنند، برخی از برنامه اکلس، برخی از یک برگه کاغذ و قلم و … درهرحال، هیچ کدام از آنها فرقی ندارد و تنها چیزی که اهمیت دارد این است که بودجه شما واقعی و قابل اجرا باشد.البته نکته مهم دیگری تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری هم وجود دارد و آن هم اینکه بودجه را همیشه و قبل از شروع هر ماه باید آماده کنید.
با این حال، درادامه قصد داریم ۴ سبک بودجهبندی متداولی که انجام آنها ساده و محبوب است را به شما معرفی کنیم.
۱- قانون ۲۰/۳۰/۵۰ برای بودجهبندی
این روش مبتنی بر درصد است (نقطه قوت)، ولی امکان بررسی و ردیابی بدهیهای شما در آن وجود ندارد (نقطه ضعف). بر اساس این روش، ۵۰ درصد درآمد شما صرف نیازها میشود، ۳۰ درصد دیگر را میتوانید صرف خواستهها کنید و ۲۰ درصد انتهایی دیگر را نیز باید به صرفهجویی و پسانداز اختصاص دهید. بله، درست است. ۲۰ درصد درآمد خود را باید پسانداز کنید. این سبک بودجهبندی بر این هدف مبتنی است که شما بیشتر به صرفهجویی و پسانداز اهمیت میدهید و بدهی چندانی برای پرداخت ندارید. این نطقه ضعف بزرگی است.
۲- راهکار ۶۰٪ در بودجهبندی
این روش سختگیرانهتر است. شما تمام نیازها و خواستههای خود را یکجا کرده و ۶۰ درصد درآمد خود را به آن اختصاص میدهید. ۴۰ درصد دیگر برای پسانداز است. البته به همین سادگی هم نیست. این ۴۰ درصد به بخشهای کوچکترین تقسیم میشود. ۱۰ درصد برای پسانداز بازنشستگی است، ۱۰ درصد پسانداز بلندمدت و ۱۰ درصد دیگر پس انداز کوتاه مدتی است، ۱۰ درصد دیگر را نیز میتوانید به تفریحات اختصاص دهید.
۳- بودجهریزی معکوس
در بیشتر روشهای بودجهریزی، شما ابتدا خرجها را مشخص کرده و سپس در انتها مبلغی و یا درصدی را به پسانداز اختصاص میدهید. اما در روش بودجهریزی معکوس شما دقیقاً کار برعکسی را انجام میهید. در این روش شما در ابتدا بخشی از درآمد خود را برای پسانداز و سرمایهگذاری اختصاص میدهید، و سپس از بخش باقیمانده برای انجام انواع هزینهها استفاده میکنید. تاکید بیشتر این روش روی بحث سرمایهگذاری و پسانداز برای ما خیلی جالب است، چراکه فکر میکنیم شما همیشه و در هرحالی باید حداقل مبلغی را به عنوان پسانداز داشته باشید.
۴- بودجهبندی صفر محور
این روش یکی از محبوبترین روشها برای بودجهریزی است و ما هم آن را بیشتر توصیه میکنیم. بر اساس این روش، حاصل تفریق تمام هزینههای شما از درآمدهایتان برابر با صفر خواهد بود. البته بودجهبندی صفر محور به این معنا نیست که حساب بانکی شما صفر میشود! بلکه به این معنا است که شما برای تمام درآمد خود برنامهریزی میکنید. در واقع، حتی تا همان هزار تومان آخر هم میتواند در این روش دستهبندی شود.
در این روش شما تصمیم میگیرید که چه مقدار از درآمد خود را صرف پرداخت بدهیها کنید، چه مقدار را به پسانداز اختصاص دهید و چقدر را برای مخارج روزانه کنار بگذارید. بنابراین، دیگری احتیاجی نیست که نگران پرداخت اقساط و بدهیهای خود باشید. روش بودجهبندی صفر محور به شما اجازه میدهد تا کنترل کاملی روی سرمایه و درآمد خود داشته باشید.
بهترین روش برای بودجه بندی
روش صفر محور به عنوان بهترین روش برای بودجهبندی شناخته میشود. بنابراین بهتر است هر ماه از این روش برای برنامهریزی مالی خود استفاده کنید. ولی یادتان باشد، همیشه به این برنامه پایبند تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری بمانید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که این روش بسیار مفید بوده و چه تاثیراتی در نظم مالی شما دارد.
همانطور که گفته شد، روش کار بودجه صفر محور بسیار آسان است: تنها مقداری پول از جیب و حساب شما میتواند خارج شود که درآمد دارید. بنابراین، اگر ماهی ۵ میلیون تومان درآمد دارید، باید این مقدار را در تمام بخشهای زندگی تقسیم کنید: پرداخت قبوض، پرداخت اقساط، پسانداز، هزینههای خوراک و … در انتها، زمانی که تمام هزینههای خود را با یکدیگر جمع کرده و حاصل آن را از کل درآمد خود کم میکنید، عدد باقی مانده باید ۰ باشد.
این نکته مهم را حتما باید در نظر داشته باشید که بودجه شما صفر میشود. ولی حساب بانکی شما هرگز نباید صفر شود. همیشه مبلغی را بهعنوان حداقل موجودی خود در نظر داشته باشید. این مبلغ بسته به شرایط مالی و نوع مخارج شما میتواند متفاوت باشد.
در این روش بودجه شما باید به ۰ برسد، چرا که برای آن هزار تومان آخر هم برنامه ریزی میکنید. هر چیزی که فکر میکنید اضافه است هم باید تحت عنوان خاصی دستهبندی شود. حالا که قصد برنامهریزی برای تمام درآمد خود را دارید، چه بهتر که آن را به کار مفیدی اختصاص دهید. به همین ترتیب، دخلوخرج خود را به سمت اهداف مالی خود پیش خواهید برد.
چرا بودجهبندی اینقدر اهمیت دارد؟
چند سال اخیر خیلی بیشتر به ضرورت آمادگی برای مقابله با شرایط غیرمترقبه پی بردیم. بروز همهگیری کرونا و تعطیلی خیلی از مشاغل فرصتی بسیار مهم بود تا اهمیت مدیریت سرمایه، درآمد و پسانداز را به خوبی درک کنیم. احتمال از دست دادن شغل و یا ایجاد خرجهای غیرقابل پیشبینی نیز جزو دیگر مواردی است که همیشه میتواند رخ دهد. با این حال، طبق تحقیقات انجام شده در کشور آمریکا، هنوز ۶۰ درصد مردم درآمد خود را بودجهبندی نمیکنند. در میان ۴۰ درصد باقی مانده که این کار را انجام میدهند، یک سوم آنها در همین یک سال اخیر شروع به استفاده از بودجه کردهاند.
شاید شما هم جزو شمار زیاد دیگر افرادی باشید که ماه به ماه با حقوق خود سپری میکنید. در آمریکا ۷۸ درصد افراد تنها با حقوق ماهانه زندگی را سپری میکنند. یعنی در انتهای ماه هیچ پولی برای آنها باقی نمیماند و منتظر حقوق ماه جدید هستند. به عبارت دیگر، هیچ پس انداز خاصی ندارند و اگر مشکلی برای شغل آنها ایجاد شود، در تامین هزینههای ماه بعد دچار مشکل اساسی میشوند. با این حال، هیچ لزومی ندارد که شما هم این سبک زندگی را پیش بگیرید. وقتی که درآمد خود را به خوبی بودجهبندی میکنید، نگرانی و دغدغه شما بابت این مشکلات خیلی کمتر میشود.
اگر پیشتر شروع به بودجهبندی درامد خود کرده و بعد از مدتی منصرف شدید، توصیه میکنیم این کار را دوباره از سر بگیرید. عادت کردن به این سبک مدیریت درآمد و هزینه در ابتدا ممکن است دشوار به نظر برسد. ولی اثرات باورنکردنی آن را به زودی مشاهده خواهید کرد.
چطور بودجهبندی درآمد خود را شروع کنیم؟
حال تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری که در مورد اهمیت و روشهای استفاده از بودجه ماهانه اطلاعاتی را کسب کردید، نوبت آن رسیده که خودتان هم کار بودجهبندی را شروع کنید. ولی چطور؟ در این بخش به آموزش مرحله به مرحله این کار میپردازیم.
مرحله اول: تمام درآمد خود را بنویسید
در این مرحله هر درآمد خالصی که دارید را یادداشت کنید. یادتان باشد، خالص دریافتی را در تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری نظر بگیرد. اگر متاهل هستید، درآمد همسرتان را هم یادداشت کنید. اگر بیش از یک منبع درامدی دارید، یادتان باشد که آنها را هم حتماً در نظر داشته باشید و مححاسبه کنید.
مرحله دوم: تمام مخارج خود را بنویسید
در این مرحله، بهتر است مخارج و هزینههای خود را به ۳ دسته کلی تقسیم کنید.
بدهیها
اولین چیزی که باید در بودجهبندی خود لحاظ کنید، بدهیها است. اگر پولی قرض گرفته و یا اینکه باید اقساط وامی را پرداخت کنید، آنها را در این بخش مشخص کنید.
پسانداز
حال که بدهیهای اصلی خود را مشخص کردید. وقت پسانداز است. اگر خیلی بدهی دارید و واقعاً هزینههای شما زیاد است، مقدار کمی پسانداز مشخص کنید تا به مبلغ مشخصی (مثلا ۵ میلیون تومان) برسد. این مبلغ را به عنوان پسانداز برای مواقع اضطراری در نظر بگیرید. بعد از اینکه این پول تامین شد، مادامی که بدهیهای شما خیلی زیاد است، میتوانید از پسانداز کردن صرف نظر کنید. بعد از اتمام بدهیها، مجدداً میتوانید پسانداز را شروع کنید.
مخارج
بعد از مشخص کردن بدهی و پسانداز، وقت آن است که مخارج روزمره را مشخص کنید. مهمترین موضوع در این بخش اهمیت دادن به مسائل خانوادگی است. معمولاً توصیه میشود که مخارج این بخش را به ۴ دسته اصلی تقسیم کنید: غذا، مسکن، حملونقل و لوازم کاربردی روزمره
بعد از اینکه هزینههای اصلی را مشخص کردید، میتوانید به موارد فرعیتر بپردازید. موضوعاتی مثل بیمه، تفریح، هزینههای شخصی و … همگی میتوانند در این بخش مشخص شوند. ولی یادتان باشد، تمام موارد را به دقت یادداشت کرده و مشخص کنید. هدف نهایی را فراموش نکنید، تا همان هزار تومان آخر باید همه چیز دستهبندی شود.
مرحله سوم: مخارج خود را در کل درآمد کسر کنید
این مرحله هم جالب و هم هیجان انگیز است. احتمالاً خیلی تمایل داشته باشید که عدد نهایی ۰ باشد و یا چیزی در همان حوالی. اگر هم که تراز شما مثبت باشد که بهترین خبر است. تمام این موارد طبیعی هستند. یادتان باشد، در این مرحله باید جواب ۰ باشد و تمام درآمد خود را بودجهبندی کرده باشید. اگر هنوز اجازه خرج کردن دارید، مجدداً به مرحله ۲ بازگشته و پول باقی مانده را به کار خاصی اختصاص دهید. ولی اگر حاصل این تفریق عددی منفی شد، یعنی مخارج شما بیش از درآمد است. در این صورت هم مجدداً باید به مرحله ۲ بازگشته و مخارج خود را بازنگری کنید. به احتمال زیاد در یکی از این دستهبندیها میتوانید صرفهجویی بیشتری کرده و مخارج را کاهش دهید. شاید هم بتوانید برخی را کلاً حذف کنید. تمام این انتخابها با خودتان است، فقط دقت کنید که بودجه در انتها برابر با ۰ باشد.
مرحله چهارم: همه چیز را ردیابی و بررسی کنید
تا اینجا، بخش سخت کار به اتمام رسیده است. حالا وقت آن است که مراقب همه چیز باشید. این مرحله در تمام طول ماه ادامه دارد. در تمام طول ماه باید مراقب مخارج خود باشید تا همه چیز بر اساس بودجه شما پیش برود. شاید بودجه ماهیانه خود برای تفریح را در همان چند هفته اول تمام کرده باشید. بنابراین در ادامه باید این مورد را در نظر داشته باشید. این مثال در مورد تمام بخشهای بودجه بندی شما صدق میکند.
بودجهبندی بدون ردیابی و نظارت بر آن کاملاً بیمعنی است. مثل این مانند که تصمیم به ورزش بگیرید، ولی هیچوقت به باشگاه نروید. وقتی بر بودجه نظارت می کنید، تمام برنامههای خود را عملی میکنید. این تنها روشی است که بر اساس آن میتوانید بفهمید آیا مخارج شما واقعاً بر اساس برنامه بودجه است یا خیر.
یادتان باشد، نظارت و ردیابی چیزی است که در تمام طول ماه و در تمام مخارج باید به آن توجه داشته باشید. شاید تنها بخش محدودی از بودجه ماهانه شما برای پوشاک باقی مانده باشد، بنابراین باید لباس ارزانتری را انتخاب کنید. فراموش نکنید بودجه با حساب بانکی شما متفاوت است. شاید در حسابتان پول باشد، ولی بودجه اجازه خرج آن را ندهد.
هرچه بیشتر با فرآیند طراحی بودجه، خرج کردن و نظارت بر آن آشنا باشید، این کارها را آسانتر انجام خواهید داد. بعد از چند ماه انجام دادن این فرآیند، احاطه خیلی بیشتری به آن پیدا خواهید کرد. افراد با تجربه، مخارج خود را خیلی بهتر میشناسند و خیلی بهتر میتوانند مرحله دوم را یادداشت کنند تا مشکلی در طول ماه احساس نکنند.
مرحله پنجم: بودجه ماه بعد را قبل از شروع ماه مشخص کنید
این موضوع را پیشتر هم بیان کردیم. بودجهبندی تنها زمانی کارایی دارد که آن را همیشه انجام دهید. پیش از شروع هر ماه، باید بودجه خود برای آن را مشخص کنید. این کار را باید برای چندین ماه انجام دهید تا اثرات مثبت آن بر زندگی خود را متوجه شوید.
وقتی یک ماه بودجه را با دقت طراحی کنید، ماه بعد هم میتوانید آن را اساس کار خود قرار داده و بر اساس همان بودجه را طراحی کنید. شاید تنها کافی باشد تا برخی از مخارج و هزینهها را کمی جابهجا کنید. مثلاً شاید تولد همسرتان در این ماه باشد و احتیاج داشته باشید تا یک ردیف جدید به مخارج خود اضافه کنید و کمی در سایر هزینهها صرفهجویی کنید. در هرحال، آماده کردن بودجه قبل از شروع ماه به شما کمک میکند تا از ایجاد هزینههای غیرمترقبه و شکه کننده جلوگیری کنید.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، تقسیم بندی بر اساس نحوه سرمایه گذاری مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
دیدگاه شما