نقش بورس در اقتصاد کشور
نقش بورس در اقتصاد کشور بخش های اصلی نقش بورس در اقتصاد کشورمهمترین تفاوت های بورس با بازار سنتی:اهمیت و نقش بورس در اقتصاد دنیا بازار سهام نقش بسزایی در اقتصاد هر جامعه ای ایفا می کند. شما ممکن است از تعداد بازارهای موجود سهام در جهان شگفت زده شوید.…
نقش بورس در اقتصاد کشور
بازار سهام نقش بسزایی در اقتصاد هر جامعه ای ایفا می کند. شما ممکن است از تعداد بازارهای موجود سهام در جهان شگفت زده شوید. در کشورهای سراسر جهان، بورس اوراق بهادار برای کمک به کسب و کار در حال افزایش سرمایهو فرصت های سرمایه گذاران برای حمایت از شرکت های جدید و تاسیس شده مورد استفاده قرار می گیرد.
هیچ محدودیت جغرافیایی یا تعصب به بازار سهام وجود ندارد، به این معنی که افراد از طیف وسیعی از کشورها می توانند از بازار سهام برای ایجاد ثروت و سرمایه گذاری استفاده کنند.بازار سهام جهانی است و می توانید با هر استاندارد اندازه گیری، عملکرد و سود در بازار سهام فعالیت کنید.
افزایش سرمایه
بازار سهام در درجه اول در موسسات مالی ایجاد شده، برای کمک به کسب و کارها و کارآفرینان برای خرید، فروش، تجارت سهام و به منظور ارائه سرمایه به شرکت هایی که به آن نیاز دارند. اگر مبادلات سهامی نبود، کارآفرینان به منظور دستیابی به سرمایه گذاران خود به تکاپو می افتادند و تحت آن شرایط، مصرف کنندگان بدون رعایت قوانین، بدون مالیات بدون مجوز و بدون کنترل و نظارت، محصول پایانی را دریافت می کردند. سیستم بازار سهام، مفنفاهیم مالی، و مفاهیم منحصر به فردی از جمله ارائه اولیه عمومی یا IPO ، لغات بین المللی برای تعریف بازارسهام است.
خدمات سرمایه گذاران
یکی دیگر از نقش های بازار سهام این است که به عنوان واسطه ای برای سرمایه گذاران بزرگ و کوچک که قصد خارج شدن از قلمرو موسسات بانکی استاندارد را دارند، عمل کنند.
اهمیت و نقش بورس در اقتصاد، به حداکثر رساندن بازدهی پس انداز است که ممکن است در حساب های بانکی استاتیک با بازده کم مانده باشند. بورس اوراق بهادار غالبا سود بیشتری را ارائه می دهد در عوض، سرمایه گذاران اقدامات اطمینان بخش، فرصت های متنوع و انعطاف پذیری را دریافت می کنند. علاوه بر این،سازمان بورس اوراق بهادار، از طریق نظارت رسمی در مورد سرمایه گذاری، اطمینان سرمایه گذاران را فراهم می کند.
شاخص سلامت
بورس اوراق بهادار می تواند به عنوان شاخصی از سلامت مالی کشور کمک کند، روند تغییرات بورس داخلی (افزایش و کاهش) موجب تغییرات اقتصاد داخلی می شود. بر اساس اطلاعات مالی مرکز آموزش سرمایه گذاری بورس، رابطه بین یک جامعه و بورس اوراق بهادار آن چنان عمیق تعبیه شده است که تحلیل گران می توانندداخلی و یا با نشان دادن چشم اندازهای یکی از این دو،بر دیگری تاثیر بگذارند.
حسابدهی مالی
سیستم های پیشرفته بازار مالی نیاز به اعتبار و حسابدهی دارند، به همین دلیل نیاز است این بازار ار طرف سرمایه گذاران به عنوان بستری امن برای سرمایه گذاری شناخته شود. بنابراین،بورس اوراق بهادار از یک ساختار رسمی که توسط قوانین و مقررات حمایت می شود، سود می برد.استانداردهای مدیریتی و عملیاتی که توسط دولت ها، دفاتر و سازمان های نظارت بر عملیات بورس صورت می گیرد، اقتدار و نظارت را به موسسه می دهد و به سهامداران، سرمایه گذاران و شرکت ها، کنترل و توازن لازم را برای اعتماد سرمایه گذاران می بخشد
تأثیرات اقتصادی
فعالیت بازار سهام می تواند اقتصاد کشور را به روش های مختلفی تحت تاثیر قرار دهد. وقتی شاخص بازار بورس کاهش می یابد، هزینه ها متوقف می شود، مصرف کنندگان اعتماد به نفس خود را از دست می دهند، وضعیت مالی جامعه شروع به شکست می کند. برعکس، وقتی شاخص بازار افزایش می یابد، اعتماد به نفس گسترش می یابد، هزینه ها و سرمایه گذاری ها افزایش می یابد. بنا بر این فعالیت ها و عملکرد بازار بورس می تواند بر خلق و خوی جامعه نیز تاثیر گذار باشد .
تأثیر بازار بورس اوراق بهادار در توسعه اقتصادی
بورس اوراق بهادار یک نهاد محوری در بازار سرمایه است که منابع مالی برای فعالیت های اقتصادی است. این امر پس اندازها را جذب می کند و نقدینگی را برای سرمایه گذاری فراهم می کند و به کاهش خطرات سرمایه گذاری، ارائه شفافیت برای سرمایه گذاری و تشویق کارآفرینی کمک می کند. توسعه اقتصادی مستلزم تعهد به سرمایه گذاری درازمدت است. بورس اوراق بهادار سرمایه های طولانی مدت برای بخش های اصلی اقتصاد از جمله کسب و کار و دولت را فراهم می کند. شاخص های بورس اوراق بهادار اغلب به عنوان شاخص سلامت اقتصادی استفاده می شود.
افزایش سرمایه
در هر مرحله از توسعه، بخش های مختلف اقتصاد نیاز به رشد سرمایه دارند. دولت ها نیاز به سرمایه گذاری های زیربنایی دارند. این نوع سرمایه گذاری ها به تعهد سرمایه گذاری درازمدت نیاز دارند و توسط یک نقش بازار سرمایه در خلق ثروت بورس اوراق بهادار صحیح ارائه می شوند.
نقدینگی
سرمایه گذاران بدون وجود سود شناور در بورس اوراق بهادار تمایلی به سرمایه گذاری در بلند مدت ندارند.نقدشوندگی، سرمایه گذاران را در معاملات عمومی به آرامش می رساند و می توانند مبلغ یا سود سهام خود را هر زمان که خواستند از سرمایه گذاری خود خارج کنند. در عین حال، سرمایه گذاران در صندوق های سرمایهه گذاری باید منتظر بمانند تا سرمایه گذاری های آنها بازده تولید کند.
کاهش خطر
بورس اوراق بهادار برای سرمایه گذاران، فرصت سرمایه گذاری در فعالیت های مختلف اقتصادی را فراهم می کند . علاوه بر این، آنها مسئولیت محدودی در سرمایه گذاری های خود دارند و هیچ تعهدی برای ادامه سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های نامناسب ندارند. وجود مکانیزم کاهش خطر می تواند سرمایه گذاری بیشتری را جذب کند.
کارآفرینی
سرمایه گذاران در شرکت ها می توانند سهام خصوصی خود را به اوراق بهادار قابل فروش تبدیل کنند. این به آنها کمک می کند تا سرمایه گذاری های خود را درکسب و کار هایی که قبلا دیگران در آن سرمایه گذاری کرده اند انجام دهند و آنها را از فرصت های جدید سرمایه گذاری بهره مند کنند. وجود این سازو کار باعث افزایش کار آفرینی با استفاده از بازار بورس می شود
مهمترین تفاوت های بورس با بازار سنتی:
الف. بورس، بر خلاف بازارهای سنتی، یک بازار کاملا رسمی است و خرید و فروش در آن، براساس قوانین، مقررات و ضوابط مشخص و نظام مند انجام می شود.
ب. تفاوت دوم بورس با بازارهای سنتی، شفافیت بالای بورس است، به این معنا که وقتی که فردی تصمیم به خرید یا فروش سهام یک شرکت در بورس می گیرد، به راحتی و تنها با دسترسی به اینترنت، می تواند به همه اطلاعات مربوط به آن شرکت دسترسی داشته باشد و بعد از بررسی کامل این اطلاعات، درباره خرید یا فروش سهام آن شرکت تصمیم گیری کند، در حالی که بازارهای ستنی از چنین شفافیتی برخوردار نیستند.
ج. تفاوت دیگر بورس با بازارهای سنتی برخورداری فعالان بورس از پشتوانه قانونی است؛ به این معنا که با توجه به اهمیت فوق العاده بورس در نظام اقتصادی کشور، قانون گذار قوانین، مقررات و ساختارهای لازم را برای حفظ حقوق سرمایه گذاران در بورس در نظر گرفته است تا سرمایه گذاران، با اطمینان خاطر از عدم بروز اتفاقاتی مثل سوء استفاده، کلاهبرداری و… در این بازار سرمایه گذارای کنند؛ مزیتی که در بازارهای سنتی وجود ندارد.
اهمیت و نقش بورس در اقتصاد دنیا
اجازه دهید تا با ذکر چند دلیل به اهمیت بورس در اقتصاد کشورها و در ابعاد بزرگتر در اقتصاد دنیا بپردازیم. مهمترین نقش بورس ایجاد منبع سرمایه برای کسبوکار است. برای ایجاد کسبوکار و یا گسترش آن، هم میتوان از بانکها وام گرفت که باید بهره زیادی را پرداخت کرد و معمولاً بازپرداختهای دشواری برای صاحبان بنگاههای اقتصادی دارد.در مقابل میتوان بایک برنامه ریزی مناسب به بازار سهام وارد شد و به تمام این مشکلات پایان داد. با ورود به بازار سهام دیگر بازپرداختی وجود ندارد اما تمام افرادی که سهم شرکت را میخرند بهعنوان صاحب و سهامدار هستند که طبیعتاً دارایی زیادی را به سمت بنگاه اقتصادی سرازیر میکنند.
طبیعتاً زمانی که یک شرکت اقتصادی به چنین سرمایهای دست پیدا کند میتواند بهراحتی عملیات خود را گسترش دهد و فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد کند که کمک به رشد اقتصادی را در پی دارد .
علاوه بر این سرمایهگذاران خارجی نیز میتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند. این مبحث را میتوان اینگونه شرح داد که بازارهای سهام کشورها برای جذب سرمایه از نقاط مختلف دنیا سعی می کنند به بهترین شکل و با قوانینی بهجا در جهت رشد فعالیت اقتصادی تلاش کنند تا رشد بیشتری داشته باشند و سرمایهگذاران را جذب بازار خود کنند، پس رقابت در بین بازارهای سهام شدت گرفته و این رقابت، رشد اقتصادی کشورها را موجب شده و درنهایت منجر به رشد اقتصادی دنیا میشود .
بازار سهام یک پلت فرم معاملاتی را در اختیار دولت نیز قرار میدهد تا دولت برای پروژههایی که جنبه عمومی دارد جذب سرمایه کند. در حقیقت بورس شرایطی را فراهم میکند که دولت از طریق اوراق قرضه افراد را در یک پروژه سهیم کرده تا هم پروژه به سرانجام برسد، هم منبع برای بودجه دولت فراهم شود و هم افراد از طریق سرمایههای خرد و حداقل مبلغ خرید در بورس به سود برسند. در حقیقت مجموع تمام این خصوصیات کمک به رشد اقتصاد کشورها کرده و تأثیر مثبتی در اقتصاد دنیا دارد .
ایجاد منبع سرمایه برای کسبوکار، امکان سرمایهگذاری سرمایهگذاران خارجی و ایجاد منبع برای بودجه دولت از خصوصیات بورس بوده که کمک به رشد اقتصاد کشورها کرده و تأثیر مثبتی در اقتصاد دنیا دارد .
درمجموع میتوان گفت که بازارهای مالی با جمعآوری پساندازهای کوچک و بزرگ، بهینه کردن گردش مالی و هدایت آنها بهسوی بخشهای مولد اقتصادی از طریق ایجاد رغبت در نقش بازار سرمایه در خلق ثروت افراد، برای سرمایهگذاری در بورس میتواند نقش به سزایی در پیشرفت اقتصادی کشورها و درنهایت پیشرفت اقتصاد دنیا داشته باشد. زمانی که اقتصاد کشوری رشد کند کشورهای دیگر نیز برای رشد اقتصادی کشور خود تلاش بیشتری میکنند و بازار سهام میتواند کمک گستردهای به آنها انجام دهد که درنتیجه این پیشرفتها اقتصاد دنیا پیشرفت خواهد کرد.
ثروت سهامداران و ایجاد ارزش در سازمان
سهامداران به منظور ارزیابی میزان موفقیت در به کارگیری سرمایه های شان و تصمیم در مورد حفظ افزایش یا فروش سهام خود به ارزیابی عملکرد شرکت های سرمایه پذیر علاقه مندند. به دلیل اینکه ثروت سهامداران یکی از بحث های حیاتی شرکت هاست، مدیران نیز به منظور ارزیابی عملکرد خود سعی می کنند تا از معیارهای مناسبی استفاده کنند. لازمه مدیریت موفق استفاده از سیستم مبتنی بر ارزش است و جهت گیری این سیستم ها به سمت خلق ارزش برای تمامی اجزای شرکت است.
در این میان ثروت ایجاد شده برای سهامداران نقش پررنگ تری دارد زیرا مهم ترین جنبه ای که توسط سهامداران مورد توجه قرار می گیرد این است که آیا ارزش سرمایه گذاری آنها در نتیجه عملکرد مدیریت افزایش پیدا کرده است؟ به این دلیل، ایجاد انگیزه برای سهامداران نیازمند دانستن متغیرهای اصلی ثروت سهامداران است.
همچنین اینطور می توان بیان کرد که با افزایش رقابت جهانی، واحد های تجاری برای اینکه در عرصه رقابت باقی بمانند تلاش های شان را به خلق ارزش برای سهامداران معطوف کرده اند. بر این اساس، برای واحدهای تجاری مهم است تا ارزشی را که برای سهامداران خود ایجاد می کنند اندازه گیری کنند. پایداری ارزش ایجادشده واحد های تجاری را قادر می سازد تا تصمیمات گذشته را ارزیابی و تصمیماتی اتخاذ کنند که خلق ارزش برای سهامدار را بهبود بخشد.سرمایه گذاران درباره فروش یا نگهداری سهام اعتبار دهندگان درباره میزان امنیت سرمایه گذاری خود و مدیران درباره عملکرد خود و بخش های مختلف شرکت قضاوت خواهند کرد. (ویسو اندام و پورنیما، 2005)
تحقیقات تجربی انجام شده تا این زمان حکایت از این دارد که هیچ معیار حسابداری مشخصی وجود ندارد که بتوان با اتکا به آن به تنهایی تغییرات ایجادشده در ثروت سهامداران را توضیح داد. نتایج برخی تحقیقات نشان داده است که شاخص های اقتصادی در این زمینه نقش پررنگ تری دارند. یک عنصر کلیدی که در معیار های اقتصادی ایفای نقش می کند، هزینه فرصت (هزینه سرمایه) و بیانگر سودی است که می توانست از طریق سرمایه گذاری وجوه به کار رفته، کسب شود. (مگنی، 2007)
از آنجا که حفظ هزینه های سرمایه در سطح معقول از ضرورت های تداوم فعالیت در بازار سرمایه است بنابراین لازم است روش های ارزیابی عملکرد واحد های با اهداف مذکور هماهنگ باشد.
اگر هدف سازمان افزایش ثروت سهامداران است باید دارای معیار اندازه گیری عملکردی باشد که با خلق ارزش در بلند مدت هم تراز و همسو شود. این امر نمی تواند اتفاق بیفتد مگر اینکه منافع مدیران و مالکان با هم همسو شود. در ایجاد همسویی بین مالکان و مدیران دو مسئله اساسی پیش می آید:
1- مسئله نمایندگی
2- مسئله تسهیم ریسک. با انتخاب معیارهای مبتنی بر ارزش در ارزیابی عملکرد مدیریت شرکت ها می توان بر هر دو مسئله فوق فایق آمد.
امروزه ارزش افزوده اقتصادی(EVA) ابزاری مهم برای اندازه گیری عملکرد و مدیریت است. هنوز نظریه های مختلفی در مورد برتری EVA نسبت به ابزار اندازه گیری عملکرد سنتی وجود دارد و بر استفاده از مفهوم EVA و کاربرد عملی آنها به عنوان یک سیستم کنترل مدیریت برای اندازه گیری عملکرد در سازمان ها تاکید می شود.
EVA معیاری است که به خواست ها جامه عمل می پوشاند زیرا در این معیار توجه می شود که ما در مقابل چه میزان سرمایه توانسته ایم بازده کسب کنیم و البته این بازده باید متناسب با نرخ هزینه سرمایه باشد. در صورتی که در معیار های عمومی نظیر سود و سود هر سهم بدون توجه به این نکته تصمیم گیری می شود.
به عبارتی، بسیاری از شرکت ها سود نهایی را بدون در نظر گرفتن هزینه سرمایه خود برآورد می کنند، اما در معیار EVA این نکته اساسی مورد توجه قرار گرفته است. هنگامی که شرکتی بتواند با به کارگیری سرمایه مناسب و حداقل کردن هزینه سرمایه، بازده مطلوب (بازده بیشتر از نرخ هزینه سرمایه) به دست آورد، این امر باعث می شود تا EVA مثبتی ایجاد شود.
رویکردها و معیارهای ارزیابی عملکرد شرکت ها
جهت ارزیابی شرکت ها رویکردهای مختلفی ارائه شده است، اهم رویکرد ها عبارتند از:
الف) رویکرد حسابداری: در این رویکرد از ارقام مندرج در صورت های مالی نظیر فروش، سود، بازده دارایی های شرکت، بازده حقوق صاحبان سهام و. استفاده می شود.
ب) رویکرد تلفیق: در رویکرد تلفیقی سعی می شود تا از تلفیق ارقام صورت های مالی و ارزش های بازار نسبت هایی نظیر P/E نسبت ارزش بازار دارایی ها به ارزش دفتری آنها و. برای تجزیه و تحلیل استفاده شود.
ج) رویکرد مدیریت مالی: در این رویکرد از مدل های مطرح در مدیریت مالی نظیر مدل ارزشیابی دارایی های سرمایه ای جهت ارزیابی و پیش بینی بهره گرفته می شود.
د) رویکرد اقتصادی: در این رویکرد از مفاهیم اقتصادی استفاده می شود و عملکرد واحد تجاری با تاکید بر قدرت سودآوری دارایی های شرکت و با توجه به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه به کار گرفته شده مورد ارزیابی قرار می گیرد. از مهم ترین روش های این رویکرد می توان به روش EVA اشاره کرد.
بازار اولیه و ثانویه
برای تامین مالی شرکت های بازرگانی و رفع نیاز مالی فعالیت های آنها و همچنین پرداخت هزینه های روند توسعه و رشد کسب و کارشان، به سرمایه گذاری نیاز می باشد.
همچنین دولت ها نیز جهت ارائه بهتر خدمات و کالا ها برای مشتریان، نیاز به دریافت وام دارند که بازار های مالی، امکان تامین سرمایه و وام را برای این گونه سازمان ها به وجود می آورد.
این بازار ها راه مناسبی برای سرمایه گذاران و وام گیرندگان هستند که باعث می گردند سرمایه ها به سمت کسانی که توان استفاده کارآمد از پول و سرمایه را دارند جریان یابد.
بازار اولیه چیست:
بازار اولیه (primary market) به بازاری گفته می شود که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر می گردد و عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود.
از آنجایی که در بازار اولیه، سهام برای اولین بار به خریداران و متقاضیان سهام عرضه می شود، فروشنده اوراق بهادار در واقع همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺑﻬﺎﺩﺍﺭ سازمان مورد نظر، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺻﺎﺩﺭ می شود ﻭ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.
نکته: ﺑﻪ ﺳﻬﺎﻡ ﺟﺪﻳﺪی ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎﺯﺍﺭ اولیه نیستند.
نقش بازار اولیه:
- سازمان دهی انتشارات جدید اوراق بهادار
- تضمین اوراق بهادار
- توزیع اوراق بهادار جدید
مزایای بازار اولیه:
- انتشار اوراق بهادار مستقیما توسط شرکت صادر کننده اوراق صورت می گیرد.
- رشد سرمایه شرکت را تسهیل می کند.
- سرمایه گذاران را یاری می کند تا پس انداز خود را سرمایه گذاری کنند.
- می توان برای اهداف تجاری سرمایه کسب نمود.
- دولت از طریق فروش اوراق در بازار، می تواند سرمایه مورد نیاز سازمان را جمع آوری نماید.
- نقدینگی بیش از حد در چرخه اقتصاد کنترل می گردد.
- به سرمایه گذاری مستقیم خارجی کمک می کند.
معایب بازار اولیه بورس:
- هزینه بر بودن پروژه های تحقیقاتی اولیه
- بررسی های عمیق و زمان بر برای تحقیقات اولیه
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
بازار ثانویه چیست:
پس از اتمام عرضه اولیه سهم مورد نظر در بازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بازار دیگری وجود دارد که به بازار ثانویه (secondary market)، معروف می باشد.
بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها، تشکیل شده است.
در این بازار، سرمایه گذاران این امکان را پیدا می کنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چند باره سهام مورد نظر، تعداد آن را کاهش و یا افزایش دهند و یا این که اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه کنند.
نکته: ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﮔﺎﻥ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﻗﺮﺿﻪ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
ویژگی های بازار ثانویه:
- هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معامله ها
- برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه می آورد.
- دربازار ثانویه، هر گونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس می شود.
- عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک می کند.
- جایگزینی برای پس انداز است.
نکته: بازار های ثانویه با قوانین و مقررات خاص و محکمی از جانب دولت رو به رو هستند چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکت ها و سرمایه گذاران به حساب می روند. این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین می کنند.
قیمت گذاری در بازار ثانویه:
در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و بر اساس قیمت اسمی آن تعیین می گردد اما در بازار ثانویه قیمت این اوراق بر اساس میزان عرضه و تقاضای آنها مشخص می شود.
اهمیت بازار ثانویه:
- این بازار، شاخص خوبی به منظور تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور می باشد که افزایش یا کاهش بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است.
- این بازار، نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین می کند زیرا آنها می توانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را داد و ستد نمایند.
- این بازار به سرمایه گذاران فرصت می دهد تا بتوانند از پول ساکن خود برای کسب بازده و سرمایه گذاری استفاده نمایند.
- این بازار کمک می کند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.
تفاوت بازار اولیه با بازار ثانویه:
- شرکت ها پس از پذیره نویسی سهام خود در بازار اولیه می توانند سهام خود را به بفروشند اما پس از آن سهامشان دربازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت.
- در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق می گیرد اما دربازار ثانویه، این درآمد ها متعلق به سرمایه گذاری می باشد که اوراق را به فروش می رساند.
- سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را نمی خرند زیرا شرکت صادر کننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش می گذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی می باشد اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران می توانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند.
- در بازار اولیه، فروش اوراق از طریق بانک های سرمایه گذاری انجام می گردد اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزاری ها، معاملات خود را انجام می دهند.
- در بازار اولیه، سهامداران، سهام را به طور مستقیم از شرکت عرضه کننده خریداری می کنند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری می کنند.
- در بازار اولیه، شرکت ها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی می فروشند اما دربازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری می کنند.
- در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش می رسد و معمولا دچار نوسان نمی شود. اما دربازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.
انواع بازار ثانویه:
بازار ثانویه بر اساس این که چه نوع سهمی در چه محلی مبادله می شود، به چهار بازار تقسیم می گردد:
- بازار اول: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در بورس انجام می شود.
- بازار دوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های غیر بورسی که در فرابورس انجام می شود.
- بازار سوم: مربوط به معاملات سهام شرکت های بورسی که در فرابورس انجام می شود.
- بازار چهارم: بازاری می باشد که بدون کارگزار و معامله گر کار می کند و مربوط به معاملات خصوصی است که توسط شبکه های الکترونیکی و بین سرمایه گذاران نهادی و عادی صورت می گیرد.
نکته: نهاد های مربوطه به منظور پرهیز از پرداخت هزینه های مربوط به کارگزاری، عموما معاملات عمده و بلوک خود را در بازار چهارم انجام می دهند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله قرارداد های آتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
پیوستن به معاهده شانگهای؛ راهی دشوار اما امیدبخش
پیوستن ایران به پیمان شانگهای و اجرایی شدن شرایط و مفاد این معاهده در تنظیم و توسعه روابط اقتصادی ایران با سایر کشورهای عضو پیمان می تواند زمینه ها و فرصتهای بسیار ارزشمندی را پیش روی اقتصاد کشور قرار دهد.
پیش و بیش از هر چیز استفاده از ظرفیتها موقعیت ژئوپلتیک کشور برای توسعه خدمات ترانزیت مصداق خلق چنین فرصتهایی است.
با اجرایی شدن عضویت ایران در پیمان شانگهای و افزایش نقش کشور در ترانزیت کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب:
اولا: با افزایش درآمدهای ارزی عمومی و دولتی کشور موجب تقویت بنیان های مالیه عمومی و ثروت ملی می شود
ثانیا: فرصتهای ارزشمندی برای سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای لجستیکی کشور ایجاد می کند
ثالثا: جایگاه راهبردی ایران در اقتصاد جهانی و منطقه ای را تقویت نموده و آسیبپذیری ما در برابر تنش های بیرونی را کاهش می دهد
رابعا: فرصتهایی برای توسعه کسب و کارهای خدمات زنجیره ارزش صنعت لجستیک در اقتصاد کشور فراهم می کند
بر بستر این فرصت توسعه فعالیتهای ترانزیتی، امکانات ارزشمندی برای توسعه کسب و کارهای پردازش کالا صادرات مجدد نیز فراهم می شود. این گروه از کسب و کارها تناسب زیادی با شرایط فعلی اقتصاد ایران (رقابتی بودن قیمت مزد) و نیاز مبرم کشور به افزایش تعداد شغل (با وجود محدودیت شدید منابع سرمایه ای) دارد.
همچنین توسعه عمودی زنجیره ارزش کسب و کارهای پردازش کالا و صادرات مجدد می تواند ایران را به یک هاب خدمات فنی در منطقه تبدیل نماید و علاوه بر خلق ارزش افزوده از محل کشور در دسترسی به نیروی جوان و متخصص، موجب ایجاد زمینه افزایش رقابتپذیری صنایع کشور از کانال بهبود دسترسی به زنجیره ارزش خدمات فنی و تخصصی می شود.
در کنار تمام این فرصتهای ارزشمند البته چالش های بسیار بزرگی هم برای استفاده از این موقعیتها وجود دارد که بخشی از آنها داخلی و بخشی دیگر بیرونی است.
در داخل کشور: ضعف رقابت پذیری بنگاه های ایرانی تحت تاثیر عواملی همچون: عدم تمایل به سرمایه گذاری در اثر نااطمینانی ناشی از سیاستهای مداخله جویانه دولتی، هزینه فرصت بسیار بالای نقدینگی و مشکلات مقیاس پذیری موانعی هستند که استفاده از فرصت پیوستن به پیمان شانگهای را با چالش مواجه می سازند.
در بعد بیرونی نیز نمی توان این واقعیت را از نظر دور داشت که حتی در شرایطی که دولت سایر کشورها، رابطه تجاری با فعالان اقتصادی ایران را برای افراد و بنگاه های تبعه خود تسهیل و یا تشویق نمایند؛ بنگاه ها و فعالان اقتصادی در کشورهای طرف معامله در ارزیابی ریسک و هزینه معاملات خود موضوع تحریمهای اقتصادی اعمال شده از سوی قدرتهای غربی را در نظر می گیرند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که در نظر بگیریم امروز در سراسر جهان، کسب و کارهای بزرگ و حتی متوسط (که عملا فعالیت فرامرزی برای آنها موضوعیت دارند) برنامه ریزی های استراتژیک توسعه کسب و کار خود را عموما بر اساس فرصتها و تهدیدهای نقش آفرینی در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت به انجام می رسانند. در چنین شرایطی طبیعی است که وزن و مرکزیت ایالات متحده و کشورهای قدرتمند اروپایی در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجار سبب می شود تا ریسک ناشی از معارضت با تنظیمات و مقررات اعمال شده از سوی این کشورها بر هر فعال اقتصادی از اهمیت مضاعفی برخوردار شود.
کوتاه سخن آنکه رسمیت یافتن پیوستن ایران به معاهده شانگهای و عملیاتی شدن تنظیمات این توافق در ارتباطات اقتصادی کشور فرصتهای بسیار ارزشمندی را فراروی فعالان اقتصادی قرار داده و دستاورد ارزشمندی در حوزه دیپلماسی اقتصادی ایران محسوب می شود؛ اما استفاده از این فرصتها نیازمند مجموعه از تصمیمات دشوار و اقدامات عاجل در سایر حوزه هاست.
ذائقه بازارهای جهانی باید به تولیدکنندگان انار منتقل شود
ایسنا نوشت: نائب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی گفت: ذائقه بازارهای جهانی باید به تولیدکنندگان انار منتقل شود تا بازارهای جهانی انار را از دست ندهیم.
صدرالدین نیاورانی در نشست تخصصی با عنوان صادرات انار و فرآورده های آن، فرصتها، چالشها و راهکارها که به همت اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی دفتر ساوه و نیز مرکز خدمات تخصصی انار وابسته به جهاد دانشگاهی ساوه در دفتر اتاق بازرگانی واقع در شهرصنعتی کاوه برگزار شد، با تاکید بر اینکه بسته بندی نقش بسزایی در تقویت صادرات محصول دارد بر ضرورت تشکیل کمیته در اتاق بازرگانی متشکل از تولیدکنندگان و صادرکنندگان به منظور تولید محصول سالم و عاری از آفت و نیز عاری از مشکل دانه سفیدی انار تاکید کرد.
افزود: محصول سالم آبروی شهر است و اگر محصول سالم روانه بازارهای خارجی شد قطعا خریداران خارجی مشتری دائمی و خریدار مستمر محصول خواهند بود.
وی با تاکید بر اینکه برای تقویت صادرات باید محصول سالم تولید کرد، افزود: ذائقه بازارهای جهانی باید به تولیدکنندگان انار منتقل شود تا بازارهای جهانی انار را از دست ندهیم.
وی بیان کرد: نباید صادرات انار صرفا به کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایه صورت گیرد که به هیج عنوان صادرات موثری نیست. بسیاری از کشورهای همسایه نظیر افغانستان و هندوستان انار دارند و به سایر کشورها صادر میکنند و ایران نمیتواند در کشورهایی که صاحب انار هستند صادرات موفق انجام دهد.
نیاورانی با تاکید بر اینکه انار ایران باید به بازارهای جهانی دورتر نظیر کشور کره جنوبی، آلمان، فرانسه، ایتالیا و . که انار ندارند صادر کند، افزود: در کشوری نظیر عربستان انار تولید میشود ولی به دلیل پوست نازک، قابلیت جابجایی ندارد و صرفا برای مصرف داخل مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با تاکید براینکه در دنیا نمیتوان جلوی تجارت را گرفت، افزود: سیاست دولت در حوزه صادرات، انتقال انار به کشورهای همسایه است ولی این کشورها بازار انار ایران نیستند و باید به بازارهای دوردست دست یافت گرچه برخی موانع نظیر تحریم در این مسیر وجود دارد ولی باید راهکارهایی برای چرخش ارز کشور ایجاد کرد تا این درآمد با ارزآوری به بدنه اقتصادی کشور برگردد.
نائب رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی و عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران تاکید کرد: استفاده از برند انار ایران توسط برخی کشورها و صادرات آن به سایر کشورها جفا و ظلمی است که به انار تولیدی کشور وارد شده است و متاسفانه محصول ایران در بازارهای ترکیه با بسته بندی شیک به سایر کشورها صادر میشود.
مسئول نمایندگی اتاق بازرگانی استان مرکزی در ساوه نیز گفت: ساوه به دلیل شرایط اقلیمی و آب و هوایی تولیدکننده انواع محصولات کشاورزی است و در جشنواره ملی انار جای خالی اظهار نظر تولیدکنندگان و صادرکنندگان انار این شهرستان احساس شد.
سیدسعید رضوانی با اشاره به اینکه حدود نیمی از صنایع استان مرکزی در ساوه مستقر است، افزود: در قطب صنعتی کشور با برخورداری از بزرگترین شهر صنعتی ایران تنها چهار کارت بازرگانی کشاورزی وجود دارد که جای تاسف است.
وی تصریح کرد: انار تولیدی ساوه نسبت به انار سایر نقاط کشور از کیفیت بالایی برخوردار است و در حوزه صنایع تبدیلی نیز این شهرستان سرآمد است اما در حوزه صادرات، موانع بزرگی بر سر راه این محصول قرار دارد.
مسئول مرکز خدمات تخصصی انار وابسته به جهاد دانشگاهی ساوه نیز به اهداف برگزاری این نشست تخصصی اشاره کرد و گفت: این نشست با هدف ارائه راهکارها و فرصتها به منظور تولید انار با کیفیت و عاری از هرگونه آفت تشکیل شده تا بتوان با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان به این مهم دست یافت.
حسین رفیعی با اشاره به اینکه انار ساوه از نظر کیفیت و طعم زبانزد عام و خاص است، افزود: برخی چالشها در خصوص تولید انار نظیر آفت کرم گلوگاه، آفتاب سوختگی، دانه سفیدی و . وجود دارد که نیازمند بررسی کارشناسانه و ارائه نظرات تخصصی با بهرهگیری از نظرات شرکتهای دانش بنیان است.
وی خواستار انتقال دانش روز تولید انار سالم و عاری از هر گونه آلودگی و آفت به تولیدکنندگان انار قطب تولید این محصول در ساوه شد و گفت: نشست تخصصی صادرات انار و فرآوردههای آن، فرصتها، چالشها و راهکارها فرصتی برای انتقال دانش و علم روز به تولیدکنندگان برگزار شده است تا بتوانند با خاطری آسوده محصول خود را صادر و برای کشور ارزآوری و خلق ثروت کنند.
در ادامه محمد روستایی از باغداران و تولیدکنندگان انار ساوه گفت: فروش انار سایر نقاط کشور به نام انار ساوه موجب بروز خدشه به برند انار این شهرستان شده است.
وی افزود: عرضه انار سایر نقاط کشور در مبادی ورودی و خروجی ساوه و نیز انبار کردن آن در برخی سردخانههای شهرستان موجب شده تا به دلیل مخلوط شدن انار نقش بازار سرمایه در خلق ثروت نقش بازار سرمایه در خلق ثروت سایر نقاط با انار ساوه، با آفت های گوناگونی مواجه شویم و کیفیت انار این منطقه زیر سوال برود.
علی یزدانپناه دیگر باغدار و تولید کننده انار ساوه نیز گفت: تا سال ۱۳۸۶ صادرات انار رونق داشت و پس از آن کاهش یافت که مشکل اساسی نبود بازار مناسب و ارتباط گیری موثر با دنیاست.
وی افزود: هیچ صادر کنندهای در حوزه انار به صورت ممتد نتوانسته است کار صادرات انجام دهد که بیشتر به تحریم، نوسانات ارزی و مشکلات اقتصادی بر میگردد.
وی به نبود صادر کننده حرفهای در حوزه انار اشاره کرد و افزود: تولیدکننده و صادرکننده دو مقوله جدا از هم اما پیوسته با یکدیگر هستند و باید با هم افزایی نسبت به تولید محصول سالم و فراهم کردن بستر صادراتی کمک کنند.
یزدان پناه افزود: محصول فرآوری نشده به مراتب ارزش کمتری نسبت به محصول فرآوری شده دارد و باید با توسعه صنایع تبدیلی محصول تولیدی را فرآوری کرد و در بازارهای جهانی عرضه کرد.
در ادامه این نشست شرکت کنندگان به بیان نقطه نظرات خود پیرامون صادرات انار و فرآوردههای آن، فرصتها، چالشها و راهکارها پرداختند.
استفاده از تجربیات جهانی در حوزه صادرات انار، مشخص کردن جغرافیای خاص برای انار ساوه، برطرف کردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت در حوزه صادرات، ارائه راهکارهای تخصصی برای مبارزه با آفات انار، راهاندازی انجمن ملی انار و ثبت آن در اتاق بازرگانی ایران، استفاده از ظرفیت شرکت های دانش بنیان برای تولید محصول کیفی و برگزاری نشست های تخصصی در اتاق بازرگانی ایران و نیز معاونت فناوری ریاست جمهوری از جمله مواردی بود که در این جلسه مطرح شد.
دیدگاه شما