انواع الگوهای شمعی دو کندلی در بازار بورس
در سه مقالهی قبل در مورد ” الگوهای شمعی تک کندلی و دو کندلی” صحبت کردیم. قابل توضیح میباشد که عمدهی الگوهای کندلستیک بر روی ترکیبی از شمع ها بنیان شدهاند. در این مقاله تیم تولید محتوای رشد مستمر تلاش کرده است تا دربارهی ادامهی الگوهای شمعی دو کندلی توضیحاتی را خدمت شما ارائه دهد.
1. الگوهای تک شمعی در بازار بورس
2. الگوهای دو شمعی در بازار بورس
همانطور که از نام این الگوها مشخص است جهت شناسایی این الگوها نیاز به وجود دو کندل میباشد که با توجه به رابطهی این دو کندل با همدیگر و شرایط روند بازار بورس نامگذاری میشوند. از جملهی این الگوهای روش معاملهگری با الگوی هارامی دو شمعی میتوان به الگوهای زیر اشاره کرد:
2-1- الگوی هارامی (Harami Pattern)
هارامی در زبان ژاپنی به معنی زن باردار میباشد. دلیل نامگذاری آن قرارگرفتن شمع کوچک دوم در دل شمع بزرگ اول است که تداعی کنندهی بچه و مادر میباشد. این الگوی دو شمعی خود به دو شکل بروز میکند:
2-1-1- الگوی هارامی صعودی (Bullish Harami)
الگوی هارامی صعودی یکی از الگوهای برگشتی میباشد. این الگو از یک شمع نزولی بلند که پس از آن یک شمع صعودی کوچکتر قرار دارد تشکیل شدهاست. شمع دوم کاملا درون بدنه شمع قبلی تشکیل میشود. این الگو نشان میدهد که حرکت نزولی کند شده و ممکن است به زودی به پایان برسد. موقعی که بازار از یک حرکت شدید به حرکت ضعیف میرسد نشاندهندهی ضعیف شدن بازار در آن جهت و مردد شدن معاملهگران میباشد. گاهی این تردید منجر به تشکیل هارامی دوجی میشود.
تصویر زیر نمایی از الگوی هارامی صعودی را در سهم ومعادن در تایم فریم روزانه نشان میدهد.
الگوی هارامی صعودی در سهم ومعادن
2-1-2- الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
الگوی هارامی نزولی بر خلاف الگوی قبلی در سقف نمودارها تشکیل میشود. این الگو یک شمع صعودی بلند که پس از آن یک شمع نزولی کوچک قرار دارد را شامل میشود. شمع دوم کاملا درون بدنه شمع قبلی تشکیل میشود. این الگو نشان میدهد که حرکت صعودی کند شده و ممکن است به زودی به پایان برسد. موقعی که بازار از یک حرکت شدید به حرکت ضعیف میرسد نشاندهندهی ضعیف شدن بازار در آن جهت و مردد شدن معامله گران میباشد. گاهی این تردید منجر به تشکیل هارامی دوجی میشود.
تصویر زیر نمایی از الگوی هارامی نزولی را در سهم زاگرس در تایم فریم روزانه نشان میدهد.
نمایی از الگوی هارامی نزولی در سهم زاگرس
2-2- الگوی انبرک (Tweezers)
یکی دیگر از الگوهای برگشتی، الگوی انبرک میباشد. این الگو موقعی تشکیل میشود که شمع اول و دوم یک سقف یا کف یکسانی را بسازند. بر همین اساس این الگو خود به دو شکل بروز میکند:
2-2-1- انبرک بالایی (Tweezers Top)
در این الگو نقطهی بالا (High) شمع اول با شمع دوم یکسان میباشد و نشاندهندهی یک مقاومت محکم سر راه قیمت میباشد. شمع دوم میتواند یکی از الگوهای تک شمعی باشد که بر اساس آن نامگذاری میشود. به عنوان مثال اگر شمع دوم هارامی دوجی باشد به آن الگوی انبرک بالایی و هارامی دوجی گویند و در مورد الگوی مرد بدار آویخته، ستاره دنباله دار و ابر سیاه پوشاننده به آن الگوی انبرک بالایی و مرد بدارآویخته، الگوی انبرک بالایی و ستاره دنباله دار و الگوی انبرک بالایی و ابر سیاه پوشاننده اطلاق میگردد.
در این الگو ابتدا شمع اول صعودی و با بدنهای بزرگ شکل میگیرد که یا سایه ندارد و یا سایههای آن کوچک است. شمع دوم نیز در داخل محدودهی شمع اول قرار دارد که شبیه به ستاره، چکش یا چکش معکوس میباشد. برای اینکه تغییر روند در این الگو از حالت صعودی به نزولی بیشتر اهمیت پیدا کند، نباید سایههای شمع دوم از شمع اول خارج گردد. این دو شمع گاهی با فاصله از همدیگر شکل میگیرند (یک سیکل نزولی و صعودی) و در این حالت نیز این الگو برقرار میباشد.
تصویر زیر نمایی از الگوی انبرک بالایی و مرد بدار آویخته را در سهم سخاش در تایم فریم روزانه نشان میدهد.
الگوی انبرک بالایی و مردبدارآویخته در سهم سخاش
2-2-2- انبرک پایینی (Tweezers Bottom)
این الگو در کفهای روندهای نزولی دیده میشود. در این الگو کف (Low) شمع اول و دوم یکسان بوده و نشان دهندهی یک حمایت مستحکم برای قیمت میباشد. شمع دوم میتواند یکی از الگوهای تک شمعی مانند چکش یا نفوذی (رسوخگر) باشد که بر اساس آن نامگذاری میشود و به ترتیب به آن الگوی انبرک پایینی و چکش یا انبرک پایینی و نفوذی گویند. در این الگو ابتدا شمع اول نزولی با بدنه بزرگ شکل میگیرد که معمولا دارای سایه به سمت پایین میباشد. شمع دوم نیز در داخل محدوده ی شمع اول قرار دارد که سایه آن به سطح سایهی شمع اول میرسد. این انطباق کفها دلالت بر سطح حمایتی مستحکم و برگشت قیمت به روند صعودی دارد.
الگوی انبرک پایینی و چکش معکوس در سهم وبملت در تایم فریم روزانه را در شکل زیر میبینید.
الگوی انبرک پایینی و چکش معکوس در سهم وبملت
2-3- الگوی پاتک (Counter Attack)
یکی دیگر از الگوهای برگشتی الگوی پاتک میباشد. این الگو موقعی شکل میگیرد که دو شمع با رنگ بدنه مخالف دارای قیمت بسته شدن یکسانی باشند. این الگو نیز مانند دو الگوی گذشته دارای دو حالت صعودی و نزولی میباشند.
2-3- 1- الگوی پاتک صعودی (Counter Attack Bullish)
در یک روند نزولی بعد از ایجاد یک شمع نزولی، یک شمع صعودی شکل میگیرد که از قیمتهای پایین باز میشود و به مرور قیمت افزایش یافته و تقریبا در قیمت بستهشدن کندل روز قبل بسته میشود. این الگو را میتوان با الگوی نفوذی (نافذ) مقایسه کرد. در مقایسه این دو، الگوی نافذ از قدرت و اعتبار بیشتری برخوردار می باشد.
الگوی پاتک صعودی در سهم وثنو در تایم فریم روزانه را در شکل زیر میبینید.
الگوی پاتک صعودی در سهم وثنو
2-3- 2- الگوی پاتک نزولی (Counter Attack Bearish)
در یک روند صعودی بعد از ایجاد یک شمع صعودی، یک شمع نزولی شکل میگیرد که از قیمتهای بالا باز میشود و به مرور زمان بازار قیمت کاهش یافته و تقریبا در قیمت بسته شدن کندل روز قبل بسته میشود.
الگوی پاتک نزولی در سهم روش معاملهگری با الگوی هارامی وثنو در تایم فریم روزانه را در شکل زیر میبینید.
الگوی پاتک نزولی در سهم وثنو
انشالله در مقالات آتی در مورد الگوهای سه شمعی بحث خواهیم کرد.
در صورتی که تمایل دارید راجع به اینکه چه سهمی را خریداری کنیم؟ مطالبی را بیاموزید میتوانید از لینک زیر استفاده کنید:
اقدامک:
لازم به ذکر است که حتما به نرم افزار مفید تریدر سر بزنید و نمودار سهام مختلف را مورد بررسی قراردهید و الگوهای شمعی ذکر شده را سعی کنید در نمودارها پیدا کنید و عملکرد الگوها را مورد بررسی قراردهید. آیا الگوها درست عمل کردهاند یا اعتبار خود را از دست دادهاند؟
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.
منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست؟
در این مطلب قصد داریم به یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال یعنی کندل استیکها بپردازیم.
به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، برای فعالیت در بازار بورس، یادگیری روشهای تحلیل بازار و مهارتهای معاملهگری اهمیت زیادی دارد. خواندن نقشه بازار، روش معاملهگری با الگوی هارامی رسم نمودارهای تحلیلی مانند: نمودار خطی، میلهای و کندل استیکها، روانشناسی بازار و شناخت رفتار معاملهگران نمونه این مهارتها هستند. در این مطلب قصد داریم به یکی مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال یعنی کندل استیکها بپردازیم. منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست؟ چند نوع کندل داریم و کندلها چه چیزی را بیان میکنند؟
کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
برای اینکه بدانیم کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست، باید ابتدا مفهوم آن را درک کنیم. کندل به معنای شمع و کندل استیک به معنای شمعدان است. نمودار کندل استیک از تعدادی شمع یا کندل تشکیل میشود که «شکل کندلها»، «نحوه قرارگیری هر کندل» و «تعداد کندل با شکلهای مشابه» یک الگو را تشکیل میدهند. معاملهگر با مشاهده این الگو، شرایط بازار را درک میکند و با توجه به آن در رابطه با سهم مد نظر تصمیم میگیرد. مثلا اینکه در سهم باقی بماند، آن را بفروشد یا اینکه بهترین زمان برای خرید سهم چه وقتی است.
رسم نمودار کندل استیک
همانطور که ذکر شد کندل استیکها در تحلیل تکنیکال آموزش داده میشوند، بنابراین برای رسم نمودار کندل استیک باید از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شود. برای این منظور کافی است که معاملهگر سهم و بازه زمانی مدنظر (مثلا یک هفته یا یک ماه) را انتخاب کند. نمودار کندل استیک با درج تاریخ برای او نمایش خواهد یافت. در این نمودار ممکن است یک یا چند الگو ظاهر شوند و کاربر با تشخیص الگوها، به روش معاملهگری با الگوی هارامی پیشبینی آینده سهم میپردازد. در تصویر زیر نمونهای از نمودار کندل استیک را مشاهده میکنید.
اجزای کندل استیک
تا این لحظه باید منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال و شکل ظاهری آنها در نمودار را درک کرده باشید. حال میخواهیم با اجزای کندل استیک آشنا شویم. در تصویر زیر دو نمودار کندل استیک را مشاهده میکنید که اجزای آنها مانند هم اما رنگشان متفاوت است.
در نمودارهای کندل استیک رنگ سفید یا سبز به معنای بالاتر بودن قیمت بسته شدن و کمتر بودن قیمت باز شدن و در واقع نشاندهنده روند صعوری سهم است. برعکس این حالت یعنی کمتر بودن قیمت بسته شدن و بالاتر بودن قیمت باز شدن به معنای روند نزولی سهم است که با رنگ قرمز یا مشکی نمایش مییابد.
معرفی اجزای کندل استیک
قبل از معرفی اجزای کندل استیک، به این موضوع دقت داشته باشید، که هر جزو ممکن است بنا به شکل الگو و شرایط بازار، با اندازهای متفاوت (مثلا بده خیلی بزرگ یا کوچک) رسم شود یا کندلی بدون برخی از اجزا (مثلا بدون سایه یا بدنه) نمایش یابد.
اجزای کندل استیک به شرح زیر است:
بدنه: بخش اصلی کندل استیکها در تحلیل تکنیکال است که بزرگ بودن آن در نمودار، قدرتمند بودن معاملهگران سهم را نشان میدهد.
سایهها: بعد از اینکه سهمی باز و معاملات آن آغاز میشود، این خرید و فروش برای مدتی ادامه دارد که با سایهها در نمودار کندل استیک نمایش مییابد. مثلا بار دیگر به کندل سفید نگاه کنید، در این کندل بلندتر بودن سایه بالا، به معنای بیشتر بودن قدرت خریداران در ابتدای بازه زمانی و قدرت یافتن فروشندگان در انتهای بازه زمانی است.
بالاترین قیمت و پایینترین قیمت: همانطور که از نامشان پیداست، بیشترین و کمترین قیمتی که سهم در بازه زمانی انتخابی تجربه کرده است را نشان میدهد.
قیمت روش معاملهگری با الگوی هارامی باز شدن و قیمت بسته شدن: اولین و آخرین قیمت در بازه زمانی انتخابی را نمایش میدهد.
الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال
الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال به دو گروه «ساده» و «پیچیده» تقسیم میشوند. همچنین یک الگو یا به صورت اصلی خود در نمودار نمایش مییابد یا تغییراتی در آن صورت میگیرد و به عنوان زیرمجموعه الگوی اصلی ظاهر میشود. در ادامه برخی از الگوهای کندل استیکها در تحلیل تکنیکال نام برده میشود.
ماروبزو، دوجی ( دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، دوجی سنجاقک )، چکش و چکش معکوس، هارامی، ستاره صبحگاهی، ستاره عصرگاهی، پوشاننده صعودی، پوشاننده ابر تیره، رسوخگر، هامر و هامر معکوس.
یادگیری کندل استیکها در تحلیل تکنیکال
یادگیری کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چنان حائز اهمیت است که یک دوره مجزا برای آن برگزار میشود. به عبارت دیگر اگرچه کندل استیکها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال شناسایی میشوند، اما به دلیل گسترگی، اهمیت زیاد و کاربرد بالا نمیتوان تنها به عنوان یک زیرمجموعه به آنها اشاره کرد و تسلط بر رسم نمودار، تشخیص و خواندن الگوهای کندل استیک، نیازمند یک دوره مجزا است. اما موضوعی که در این بین اهمیت دارد، ترتیب یادگیری است. یعنی معاملهگر برای بهرهگیری از نمودارهای کندل استیک، باید ابتدا به درک خوبی از تحلیل تکنیکال رسیده باشد. البته این موضوع در رابطه با تمام دورههای آموزش بورس صدق میکند و همواره بهترین روش یادگیری، گذراندن دورهها به ترتیب است.
دورههای آموزش بورس آگاه
برای روش معاملهگری با الگوی هارامی شرکت در کلاسهای آموزش بورس آگاه، انتخاب یک مرجع معتبر اهمیت زیادی دارد. در همین راستا کارگزاری آگاه دورههای متنوع و کاملی را برای یادگیری تمام مهارتهای بورسی و معاملهگری، در همه سطوح و به صورت حضوری و مجازی برگزار میکند.
لیست دورههای آموزش بورس آگاه به شرح زیر است:
۱- سطح مقدماتی
مبانی سرمایهگذاری موفق در بورس
تابلوخوانی و تکنیکهای معاملاتی سایت tsetmc
۲- سطح متوسط
تحلیل تکنیکال مقدماتی
تحلیل بنیادی کاربردی
فیلترنویسی در دیدهبان بازار
استراتژی معاملاتی بر مبنای ACD
مدیریت سرمایه و طراحی سیستمهای معاملاتی
تحلیل تکنیکال پیشرفته
۳- سطح پیشرفته
روانشناسی بازار با نمودار شمعی
۴- آتی کالا
برای یادگیری نحوه استفاده از کندل استیکها، لازم است در دورههای تحلیل تکنیکال شرکت کنید و از دانش و تخصص بهترین مدرسان بازار سرمایه بهرهمند شوید. در پایان این دوره نیز از سوی کارگزاری آگاه، مدرک معتبر دریافت خواهید کرد. پیشنهاد میکنیم مسیر آموزشی آگاه را از سطح مبتدی تا پیشرفته دنبال کنید تا در نهایت، دانش جامعی در زمینه بورس به دست آورید.
سخن آخر
برای به کار بردن هر روشی، درک مفهوم آن اولین قدم است. در این مطلب متوجه شدیم که منظور از کندل استیکها در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد. حال میتوانیم با شرکت در دورههای آموزشی، دانش خود را ارتقا بخشیم و به عنوان یک معاملهگر حرفهای در بازار بورس سرمایهگذاری کنیم.
الگوهای شمعی و انواع آنها در تحلیل تکنیکال
با قرار گرفتن شمع ها در کنار یکدیگر در تحلیل تکنیکال، الگوهای گوناگونی تشکیل می شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به خود را دارند. در این مقاله انواع الگوهای شمعی و کاربرد آن ها با جزئیات بیان شده است که می تواند به شما کمک کند. با ما همراه باشید.
الگوهای شمعی (کندلی)
الگوهای شمعی (یا کندلی)، از آرایش گوناگون شمع ها یا کندل ها با هم بوجود می آیند. این آرایش به معامله گران کمک می کنند تا در زمان کوتاه مدت متوجه شوند که قیمت سهم یا ارز دیجیتال بالا می رود یا پایین می آید.
اینطور می توان بیان کرد که تریدها روانشناسی بازار را با الگوهای کندلی مختلف در آینده کوتاه می توانند پیش بینی کنند و سیگنال خرید یا سیگنال فروش را دریافت کنند.
الگوهای شمعی تکی و مجزا:
Long day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه بزرگ و سایه کوتاه که گویای قدرت بازار در آن روند می باشد.
Short day position
شمع ها یا کندل هایی با بدنه کوچک و سایه کوتاه که گویای کم قدرت بود بازار می باشد.
Black & white marubozu
کندل white marubozu ، صعودی و بدون هیچ سایه در قسمت بالا یا پایین می باشد.
اما Black marubozu کندلی نزولی بدون هیچ سایه بالایی و پایینی می باشد.
Opening & Closing Marubozu
Closing Marubozu کندلی هست که در قیمت پایانی خود سایه ای ندارد.
اما Opening Marubozu کندلی می باشد که در قسمت ابتدایی آن سایه ای وجود ندارد.
Opening
Closing
(Spinning Tops (KOMA
الگوی شمعی که سایه های بلندتر در قسمت پایین و بالایی خود دارد.
Long-legged Doji (دوجی با پاهای بلند)
کندل های Doji گونه ای از الگوهای شمعی می باشد که قیمت شروع آن با قیمت پایانی برابر هستند.
اما Long-legged Doji سایه های بلندتری در قسمت بالایی وپایینی خود دارند. که این موضوع نشان دهنده این می باشد که قدرت خریداران و فروشندگان در این لحظه یکسان می باشد.
(Gravestone Doji (TOHBA (دوجی سنگ قبری)
در دوجی سنگ قبری، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ قبری سایه بالایی بلندتر می باشد و سایه پایینی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
(Dragonfly Doji (TONBO (دوجی سنجاقکی)
در دوجی سنجاقکی، قیمت شروع با قیمت نهایی بازار برابر هستند. در دوجی سنگ سنجاقکی سایه پایینی بلندتر می باشد و سایه بالایی آن یا وجود ندارد یا اینکه خیلی کوتاه است.
انواع الگوهای بازگشتی صعودی و نحوه استفاده از آنها:
الگوهای تک شمعی در تحلیل تکنیکال
Hammer (الگوی هامر یا همر)
الگوی چکش Hammerدر اغلب موارد در پایان روند نزولی تشکیل می شود.
الگوی چکش در قسمت پایین سایه بلندی دارد و در قسمت بالایی خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ سبز معمولا قدرت بیشتری دارد. بدنه الگوی چکش در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی پایینی آن می باشد.
Inverted Hammer
الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس، غالبا در پایان روند صعودی تشکیل می شود.
الگوی چکش معکوس در قسمت بالای خود سایه بلندی دارد و در قسمت پایین خود یا بدون سایه است یا سایه ی بسیار کوچکی دارد. رنگ بدنه مهم نیست اما رنگ قرمز معمولا قدرت بیشتری نسبت به سبز دارد. بدنه الگوی چکش معکوس در تحلیل تکنیکال یک دوم سایه ی بالایی آن می باشد.
الکوهای ترکیبی متشکل از دو شمع در تحلیل تکنیکال
Bullish Engulfing Pattern
الگوی پوشاننده صعودی (بولیش اینگالفینگ) از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود.
ساختار الگوی پوشاننده صعودی اینگونه می باشد که تمامی بدنه کندل سبز رنگ (کندل سفید) باید بدنه کندل قرمز رنگ (کندل سیاه) را فرا روش معاملهگری با الگوی هارامی بگیرد.
Tweezers Bottom
الگوی انبرک پایینی از ترکیب دو شمع یا کندل با ترکیب رنگ های متفاوت در قسمت ابتدای یک روند صعودی تشکیل می شود.
ساختار الگوی انبرک پایینی به این صورت می باشد که در ابتدا کندل نزولی یا شمع قرمز رنگ با بدنه بزرگ بدون سایه می آید. کندل بعدی یا دومی داخل شمع ابتدایی بصورت دوجی یا چکش معکوس تشکیل می شود. خارج نشدن سایه های کندل دوم از محدوده ی کندل اول، شدت تغییر روند را نشان می دهد.
Bullish Harami
الگوی هارامی صعودی در قسمت پایانی یک روند نزولی بوجود می آید و نشان دهنده ی تغییر روند می باشد.
ساختار این الگو به این صورت می باشد که کندل اول قرمز رنگ می باشد که همه ی بدنه ی کندل دوم را می پوشاند.
Bullish Harami Cross
الگوی صلیب هارامی صعودی شباهت زیادی به الگوی هارامی صعودی دارداما تفاوت این دو الگو این است که بدنه کندل دوم حتما شبیه ستاره دوجی می باشد و در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. الگوی صلیب هارامی صعودی نشان دهنده تغییر روند می باشد.
Bullish Piercing Line
الگوی پوشش شکاف صعودی دو کندل با ترکیب رنگ متفاوت دارد. کندل اول نزولی یا قرمز رنگ می باشد و کندل دوم صعودی یا سبز رنگ می باشد.
نقطه پایانی کندل دوم معمولا پایین تر از نقطه آغاز کندل اول می باشد. الگوی پوشش شکاف صعودی در انتهای روند نزولی شکل می گیرد که نشان دهنده روند صعودی می باشد.
LIMITLESS
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
کلید موفقیت یک معامله گر دانش است.
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان میدهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین (open-close-high- low) است.
علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمیترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمیگردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد میشود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالاتمتحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنیها در معاملات خود ازین علم بهره میبردهاند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.
مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان میکند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:
- شیطان را نبین (محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد . شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیکهای کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامهدهنده نیز همین باشد.
- به شیطان گوش نده (به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
- با شیطان صحبت نکن (پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)
در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقالهای به جهان معرفی کرد.
بدنه کندل شمعی ژاپنی
در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل مینامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. بهصورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتیکه قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.
سایه روش معاملهگری با الگوی هارامی کندل شمعی ژاپنی
هر کندل میتواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده میشود. این خطوط نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفتهاند. در تحلیل کندل استیک این سایهها نشاندهنده هیجانات بازار است.
سایه بالایی: بالاترین قیمت
سایه پایینی پایینترین قیمت
هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد و در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایهها و یا بلندی و کوتاهی آنها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل میکند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز میتوان کندل فردای بازار را پیشبینی کرد.
شاید با داستان پرنده افسانهای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک میسوزد و از خاکسترش ققنوس تازهای حیات مییابد. در مورد کندلها نیز میتوان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد میگردد و به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل میتواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیشبینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل میشوند.
این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آنها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک میپردازیم.
الگوهای بازگشتی کندل استیک
۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز میشود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.
۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی
این الگو در روند نزولی تشکیل میشود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز میشود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
۳- الگوی دو کندلی Matching High
این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل میگردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو میتواند نشاندهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.
۴- الگوی دو کندلی Matching low
این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل میگردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد روش معاملهگری با الگوی هارامی سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۵- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی
با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با روش معاملهگری با الگوی هارامی بدنه کوچکتر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالیکه در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچکتر است.
هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر میشود. همانطور که میدانیم کندل دوجی نشاندهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند نشاندهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.
۶- الگوی دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی
این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای میگیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.
۷- الگوی دو کندلی MEETING LINES نزولی
به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل میشود که کندلهایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد میشوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد میکنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونهای که نقطه باز شدن سهم در قیمتهای بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار میگیرد.
۸- الگوی دو کندلی MEETING LINES صعودی
در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد میکنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه میشویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونهای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو میتوانند نشاندهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید میباشند.
۹- الگوی سه کندلی سه سرباز سفید
این الگو که در روند نزولی شکل میگیرد، از مجموعهای از کندلهای تو خالی بلند تشکیلشده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پلهای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.
۱۰- الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه
این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل میگیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل میشود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت میباشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)
طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل روش معاملهگری با الگوی هارامی استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کردهاند. این نوع از تحلیل جهت پیشبینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوانند رفتار قیمتی سهم را در هفتهها یا ماههای آتی پیشبینی کنند.
در حقیقت میتوان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روشهای تحلیلی آشکار میشود و نمیتوان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آنها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک میتوانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آنها را در روزهای آتی پیشبینی نماییم.
نتیجهگیری
در حقیقت میتوان گفت که با استفاده از سایر روشهای تحلیل تکنیکال میتوان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار میشود.
میتوان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام میشوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن میباشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایهگذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح میدهید؟
معامله گری به سبک پرایس اکشن
ذهن کنجکاو شما به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که اصولا پرایس اکشن چیست و یا چرا بعضی معامله گران از این روش برای تحلیل بازار استفاده می کنند.در این مطلب سعی داریم به سوالاتی از این دست پاسخ دهیم.
به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می دهد تا تصمیمات خود برای انجام معاملات با استفاده از حرکات واقعی قیمت بگیرد. برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت می کنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمی باشد). اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقب تر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول شان به شما نشان می هند.
چرا تریدرها باید معاملات خود را بر اساس اطلاعات گذشته انجام دهند؟
چرا تریدرها باید معاملات خود را بر اساس اطلاعات گذشته انجام دهند در حالی که مهمترین فاکتور در معامله گری قیمت و نوسانات فعلی بازار است؟ با استفاده از برخی روش های معامله گری خاص، اطلاعات گذشته می توانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد. در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم. پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت که تلاش می کند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر می رسد را به شیوه ای بهتر به معامله گر ارائه دهد. سویینگ ها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low)، تست کردن حمایت ها و مقاومت ها و روندهای تثبیت، نمونه هایی از پرایس اکشن هستند.
نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن می باشند.
الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ و شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیل گری به سبک پرایس اکشن با آنها سر و کار خواهید داشت. پس اگر تا به حال با این موارد آشنایی نداشتید، بهتر است از همین لحظه یادگیری را آغاز کنید! گوگل دوست شماست؛ از آن کمک بگیرید!
Price Action Trader کیست؟
معامله گری که از روش پرایس اکشن استفاده می کند را پرایس اکشن تریدر می گویند (اوه! عجب توضیحی!). این دسته از تریدرها همه چیز را ساده می بینند که در واقع روش بسیار موثری در معامله گری است. همه چیز را ساده ببین!
این تریدرها نوسانات قیمت، الگوهای نموداری، حجم معاملات و دیگر اطلاعات بازار را با یکدیگر ترکیب می کنند تا تصمیم بگیرند که وارد معامله شوند یا خیر. آنها به شکلی ساده و مینیمالیستی ( سادهگرایی یا به انگلیسی: Minimalism) به بازار نگاه می کنند. البته این به بدان معنا نیست که این بهترین روش برای تحلیل بازار است.
استفاده از این روش به درک خوبی از بازار نیاز دارد تا تریدر بداند که بازار چگونه حرکت می کند و نظم درونی آن به چه صورتی است. اما چیز خوبی که این روش دارد این است که تقریبا در هر بازاری کار می کند. بازار سهام، فارکس، فیوچرز، طلا، نفت و … .
ناب ترین نوع از پرایس اکشن تریدرها به Tape Trader مشهور هستند. آنها برای انجام معاملات خود نیازی به چارت ندارند (البته شاید گاهی اوقات نگاهی هم به چارت بیندازند مخصوصا اگر موقعیت معاملاتی باز داشته باشند). آنها به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود می گردند. ابزار اصلی آنها در پنجره Time و Sales خلاصه می شود و یا شاید هم پنجره Depth of Market؛ البته اگر بتوانند چند کار را با هم انجام دهند. هیچ چیز دیگری لازم ندارند.
تاریخچه قیمت
معامله بر اساس روش پرایس اکشن بسیار تکنیکالی است و رابطه زیادی با تاریخچه قیمت دارد. اکثر تریدرها شاید فکر می کنند که همه چیز را در رابطه با حمایت ها و مقاومت ها می دانند؛ اما در واقع باید گفت که خواندن تاریخچه قیمت به آن آسانی که مردم فکر می کنند نیست. چیزهای بیشتری نسبت به خطوط حمایت و مقاومتی که روی نمودار کشیده می شوند وجود دارد که باید آنها را فرا گرفت. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر می روند. سوال اصلی آنها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بلکه این است که چرا این اتفاق دارد می افتد! بنابراین می توانند تصمیمات بهتری بگیرند.
مزایای معامله گری بر اساس پرایس اکشن
1- رایگان است! تریدرهای پرایس اکشن نیازی به نرم افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری می تواند اطلاعات لازم را به این تریدرها ارائه دهد.
2- این روش در هر بازار و در هر موقعیتی کاربرد دارد. سهام، فارکس، آتی، کالا و … .
3- با استفاده از هر نرم افزاری می توان تحلیل پرایس اکشن را انجام داد. نینجا تریدر، ترید استیشن، متاتریدر و یا هر نرم افزار دیگری.
4- سریع است! تاخیر قیمتی وجود ندارد. در واقع اطلاعات تاریخ گذشته در معاملات شما نقشی نخواهند داشت.
5- همه کاره است! روشی است که همه چیز را با هم ترکیب می کند اما تداخل اطلاعات وجود ندارد.
6- با همه مزایایی که روش پرایس اکشن دارد، اما یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین خواهد داشت. به یاد داشته باشید که کلید اصلی یادگیری این روش تمرین و تمری و تمرین است!
خلاصه مطلب:
اگر بخواهیم در یک کلمه روش پرایس اکشن را تعریف کنیم، شاید واژه “ساده” بهترین تعریف برای آن باشد (نه به این معنا که خیلی ابتدایی است و یادگیری آن کار چند روز باشد). این روش شاید ساده ترین روش معاملاتی باشد و این در حالیست که بسیار پایدار و دقیق است.تریدرهای پرایس اکشن جزو کسانی نیستند که بخواهند یک شبه میلیونر شوند. اما هنگامی که این روش به شکل درستی استفاده کنید، به شما کمک می کند تا تریدر بهتری شوید. ( برای یادگیری پرایس اکشن بهترین منبع آموزشهای ال بروکس است ) استراتژی های ساده و قابل فهم باعث می شود تا افراد بیشتری به آن علاقمند شوند و آن را یک راه مناسب برای ترید کردن بیابند. در حالی که شاید این روش برای معامله گران تازه کار که از اندیکاتورهای پر زرق و برق و با ظاهر فریبنده استفاده می کنند محبوب نباشد، اما در میان حرفه ای ها بسیار پرطرفدار است.
دیدگاه شما