تعیین حجم با روش درصد ثابت


تعیین حجم با روش درصد ثابت

سلام خیلی ممنون از مطالب خوبتون ببخشید یه سئوال داشتم قسمت دوم راه پله بعد از پاگرد تو خونه ما شیبش رو کم کردن الان به نظرتان بهتره کدوم یکی از دو حالت زیر رو در نظر بگیریم ؟
۱ ارتفاع ۱۵ و کف ۵۰
۲ ارتفاع ۲۳ و کف ۷۰ سانتی متر

سلام، تعیین حجم با روش درصد ثابت ممنون از محبتتون
بدیهی است ارتفاع ۲۳ سانت برای پله خیلی زیاد است. بین دو ارتفاع ۱۵ و ۲۳ قطعا ارتفاع ۱۵ سانتی متر اولویت دارد.
موفق باشید

ایول
خیلی عالی بود

خواهش میکنم
موفق باشید

سلام دوستان من یک سوال دارم من یه نردبون دارم که تیرچه پلوک زدم اماده نصب پله طول ۶۲۰ عرض ۴۷۰ ارتفاع ۳۸۰ لطفا جواب بدین که پایه چقد بزارم وا پله چقد بزارم تا پله هام ۳۰ کفی ۲۰ پایه باشد چکار کنم

عرض و طول حداقل پاگرد ۲٫۴ در ۱٫۲ است. فراموش نکنید.
دو تا نیم طبقه، هر کدام ۱۰ تا پله با ارتفاع ۱۹ سانتی متر جواب می دهد.
موفق باشید.

سلام وخسته نباشید
برای پله دوبلکس که ارتفاع سقف ۲ مترو۸۰ سانتی متر هستش چندتاپله باید طراحی بشه تا جلوه خوبی داشته باشه لطفا ابعاد پله هارو هم بگید ممنون

سلام
با توجه به توضیحات داخل مقاله می‌توانید به راحتی حساب کنید.
تعداد پله : ۱۶ عدد
ارتفاع پله ها: ۱۷٫۵ سانتی متر
عرض کف پله : ۳۰ سانتی متر

سلام خسته نباشید ارتفاع پاگرد اول نسبت به کف طبقه اول معمولا چقدره؟ و اینکه به نظرتون یک فضای ۳ در ۴ متر برای پله یه ساختمان سه طبقه کافیه؟

سلام، وقت بخیر
این ارتفاع متغیره ولی معمولا ۱٫۵ تا ۱٫۸ است.
ابعاد حداقلی پاگرد طبق مقررات ملی ساختمان ۲٫۴ متر در ۴٫۸ متر است.
اگر از بابت ضوابط شهرداری مشکل ندارید، ۴ در ۳ نیز قابل اجرا است.
موفق باشید

باسلام و ضمن تشکر،ما یه پله می‌خواهیم از پشت بام خانه به سقف خرپشته که ارتفاعش ۳.۶۰ هست بزنیم،محدودیت فضا هم داریم چون روف گاردن هست بام و قراره زیر پله باربیکیو قرار بگیره،میخاستم بدونم،تعداد پله ها ؟اندازه کف پله و همینطور ارتفاع پله که جای زیادی رو اشغال نکنند در بهترین حالت چند سانتی متر میشود،ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید

سلام، وقت بخیر
ارتفاع پله‌ها بین ۱۶ تا ۱۸ سانتی‌متر و کف پله ۳۰ سانتی‌متری برای راه‌پله‌های ساختمان منطقی است. اما شما می‌توانید هر ارتفاع و کف پله معقولی را برای خود انتخاب کنید چون از راه پله‌ای که فرمودید برای خروج اضطراری استفاده نمی‌شه و باری هم نداره. نحوه محاسبه تعداد پله نیز توضیح داده شده است. به طور مثال برای ارتفاع پله ۱۸ سانتی متر به ۲۰ پله نیاز دارید. موفق باشید

بسیار سپاسگزارم از پاسخگویی شما

سلام. برای چها پاگرد و سی و سه پله که ارتفاع هر پله ۱۲ سانتی متر هست چندمتر سنگ پله و چشمه و کنار پله نیاز هست؟
ممنون

باسلام
محاسبه این مورد به پلان شما بستگی دارد ولی ابعاد پاگرد را حداقل ۲٫۴ در ۱٫۲ متر و ابعاد کف پله را حدود ۱٫۱ در ۰٫۳ متر و ابعاد پیشانی پله را حدود ۱٫۱ متر در ۰٫۱۷ در نظر بگیرید.
موفق باشید.

سلام مهندس جان
من یک ساختمان دارم‌که میخوام ارتفاع تخلف کنم تعداد پله تو نقشه ۳ متر هست و من میخوام ۳.۴ بکنم ارتفاع رو…تعداد پله تو نقشه ۱۸ عدد هست که با این تخلف ارتفاع هر پله میشه ۱۸.۹ …این‌ارتفاع برای پایان کار مشکلی ایجاد نمیکنه؟ و نکته دیگه اینکه تو نقشه به شونه گیر بودن تیر نیم طبقه توجه نشده و کف پله من طولش میشه ۲۷ این چطور؟ ممنون

سلام، وقت بخیر
برای ارتفاع ۳٫۴ متر ۲۰ عدد پله با ارتفاع ۱۷ سانتی متر و کف پله ۳۰ سانتی متر اجرا کنید مشکلی هم از بابت اجرای پله پیش نمی یاد ولی بدیهی است ارتفاع طبقه مشکل ساز خواهد شد.
اگر ابعاد مربوط به باکس راه پله درست اجرا شود برای شانه گیر شدن تیر هم راه حل هست و می توانید دیوار را از وجه داخلی تیر بچینید. یا موارد دیگر
موفق باشید.

سلام ودرود یه پله مغازه هس با ارتفاع ۴٫۲وطول ۴٫۹آیا راهی هست که خیز پله ها کمتر ازبیست سانت یا بیست سانت بشه
متشکرم

سلام، وقت بخیر
برای راه پله با دو رمپ، می‌توان هر رمپ را با ۱۲ تا پله ۱۷٫۵ سانتی اجرا کرد.
موفق باشید

سلام یه سوال پله من خیلی تند هست ۱۱ ۶عدد پله میخوره اوت وقت روی چهارمی گیر میکنه بهترین راه حلش چیه

باسلام
باید دید ولی احتمالا یا شیب رمپ تون زیاده که نمیشه کاریش کرد و اصلاحش دردسر زیاد داره. یا ارتفاع پیشانی پله تون نسبت به کف پله زیاده که تا حدودی قابل اصلاح هست.
موفق باشید.

سلام tan-1(.566)چجوری حساب کردین ۲۹٫۵اومد

سلام وقت بخیر
با ماشین حساب اگر عدد ۰٫۵۶۶ رو بزنید و tan-1 رو حساب کنید عدد ۲۹٫۵۰۹۸۶۱ رو مشاهده می کنید.

سلام خسته نباشین یه سوال داشتم میخوام برای دو طبقه پله بزنم همکف با یه واحد بالا ارتفاع پله ها ۲۰ سانتی متر هست تعداد پله ها ۱۰ عدد چقدر سرامیک نیاز دارم چند در چند

سلام
وقتتون بخیر
اگر طول پله را ۱٫۱ متر و عرض کف پله را سی سانت بگیرید، برای ده عدد پله به حدود ۳٫۳ مترمربع سرامیک یا سنگ نیاز دارید که پرت هم در نظر بگیرید.

سلام، بخش مهم پله، شیب هر پله است، منظورم یک پله، که آب روش نماند و بعد از شستسو آب به جلو حرکت کند، شیب هر پله چند میلیمتر است که در اجرای پله ۱۰تایی خودش ۲تا ۳سانتیمتر تعیین حجم با روش درصد ثابت است، که باید از محاسبات اندازه ارتفاع کم شود، در غیر اینصورت پله کار به اجبار کوتاه تر از بقیه میشود، یعنی نیاز میشود خیز پله بریده و تنظیم شود، شما هیچ اشاره ای نکریدد، پس با جزئیات توضیح ندادید

سلام وقتتون بخیر
ممنون از نظرتون، اجرای شیب برای کف پله توصیه نمی‌شود.
چون در هیچ ساختمانی از شیلنگ آب برای شست و شو راه پله استفاده نمی‌شود و همه با طی تمیز می‌کنند. ما جزئیات اضافی و بی ربط در اختیار دوستان قرار نمی‌دهیم و تا آنجایی که بشود اصول اساسی رو ذکر می‌کنیم.

با سلام و عرض خسته نباشید من یک انباری به ارتفاع ۴٫۳متر دارم می خوام از بیرون یا داخل یک راه پله به پشت بام آن بزم تعداد پله و طول شمشیری آن و نمره تیرآهن شمشیری ها چند باید باشد با تشکر.

سلام وقت بخیر
شما می‌توانید از تیرآهن شماره ۱۴ استفاده کنید و با توجه به همین مقاله تعداد پله رو محاسبه کنید.
برای اطلاعات بیشتر به واتساپ مجموعه پیام دهید تا راحت‌تر راهنماییتان کنند.

سلام من یک انباری به ارتفاع ۴٫۳متردارم من می خوام از بیرون یا داخل یک راه پله برای پشت بام آن بزم طول شمشیری ها و نمره تیرآهن شمشیری و تعداد پله چند عدد باید باشد با تشکر.

سلام وقت بخیر
شما می‌توانید از تیرآهن شماره ۱۴ استفاده کنید و با توجه به همین مقاله تعداد پله رو محاسبه کنید.
برای اطلاعات بیشتر به واتساپ مجموعه پیام دهید تا راحت‌تر راهنماییتان کنند.

با سلام وسپاس
لطفا درخصوص اجرای راه پله در فضای ۳*۳ که طبقه همکف رو به طبقه اول وصل می کند البته با اسکلت فلزی راهنمایی فرمایید خیلی ممنونم.

سلام، وقت بخیر
سوالتون رو مشخص بفرمایید درخدمت هستیم.

با سلام یه سوال داشتم کف پله هارو در بازوهایی که شیب ملایم ندارند و شیبی نسبتا تند دارند چطوری ارتفاع پله و کف پله هامون رو محاسبه کنیم که از نخته شروع اولین پله تا تمام شدن آخرین پله گیر نکنیم یعنی بعد زدن چندتا پله وسط بازو یا سه چهار پله مانده به اخر گیر نکنیم به بازو و کف پله هامون تغییر نکنن خواهشن جواب بدین ممنون

سلام وقتتون بخیر
در همین مقاله در بخش فرمول محاسبه تعداد پله توضیح داده شده که چگونه ارتفاع پله ها و کف پله ها انتخاب میشه به صورتی که همه یکسان باشد لطفا این بخش را مطالعه بفرمایید باز اگر سوالی داشتید ما در خدمتیم

حتما قبول دارید که در دوران دانشگاه باید کلی مطلب فنی و کاربردی برای ورود به بازار کار یاد می‌گرفتیم، اما به ما یاد ندادند. مجموعه آکادمی عمران تمام تلاش خود را به کار گرفته تا هرآنچه که برای پیوستن به جمع حرفه‌ای‌های حوزه مهندسی عمران نیاز دارید خیلی راحت و کاربردی در اختیار شما بگذارد! با مطالعه مقالات و مشاهده پکیج‌های آموزشی در حوزه دفترفنی و اجرای ساختمان چیزی بیشتر از دانش لازم را کسب کنید. به تجربه و دانش ما اعتماد کنید. از اینکه ما را حمایت می‌کنید سپاس‌گزاریم.

تعیین حجم با روش درصد ثابت

تعیین حجم نمونه در تحقیقات همبستگی در پایان نامه ارشد

تعیین حجم نمونه در تحقیقات همبستگی در پایان نامه ارشد مراحلی دارد که محقق باید همه مراحل آن را طی کند.

برآورد حجم نمونه در تحقیقات همبستگی :

برآورد حجم نمونه در تحقیقات همبستگی آسانتر از سایر انواع تحقیق است .

در تحقیقات همبستگی محقق برای برآورد حجم نمونه باید مراحل زیر را طی کند :

مرحله اول : باید تعیین کند که چه نوع همبستگی محاسبه می شود . بدیهی است اگر داده ها رتبه ای باشد باید همبستگی رتبه ای اسپیرمن ، اما اگر داده ها از نوع مقیاس فاصله ای باشد باید از همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده کرد .

مرحله دوم . محقق باید مقدار همبستگی مورد انتظار را بر اساس مطالعات گذشته یا از طریق یک مطالعه مقدماتی پیش بینی یا تعیین کند .

مرحله سوم . بعد از پیش بینی یا تعیین مقدار همبستگی با استفاده از جداول آماری حجم نمونه را برآورد کند( جداول مربوط به مقادیر بحرانی ضرایب همبستگی پیرسون و رتبه ای اسپرمن در پیوست شماره های 1 و 2 آمده است) برای مثال فرض کنید محققی قصد دارد این فرضیه را آزمون کند که : « بین انگیزش درونی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد» از آنجا که هر دو متغیر از نوع مقیاس پیوسته و فاصله ای است ، لذا باید از همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده کرد .

محققان بر اساس مطالعات گذشته پیش بینی می کند که ضریب همبستگی مورد انتظار 25/0 است و مایل است در سطح اطمینان 95 درصد(05/0=∝) حجم نمونه را برآورد کند . چون فرضیه بدون جهت است او باید در جدول آماری سطح اطمینان مربوط به آزمون دو دامنه در سطح 05/0 را جستجو کند .

با مراجعه به جدول آماری ملاحظه می شود که با پیش بینی ضریب همبستگی 25/0 برای آزمون دو دامنه و سطح 05/0 درجه آزادی برابر 60 است . چون عدد 60درجه آزادی (df) است ، لذا با اضافه کردن عدد 2 در 60حجم نمونه با پیش بینی ضریب همبستگی r= 0/25 بدست می آید .

بنابراین محقق باید حجم نمونه ای به تعداد 62 نفر انتخاب کند . بورگ و گال (1979؛ نقل از کوهن و همکارانش ، 2001) معتقدند که هرقدر ضریب همبستگی مورد انتظار کوچکتر باشد ، حجم نمونه بزرگتر مورد نیاز است .

برای مثال ، اگر ضریب همبستگی مورد انتظار در آزمون دو دامنه و در سطح اطمینان 95 درصد (05/0= ∝) ، 60/0 (یا در جدول 602/0) باشد نمونه ای به حجم 11 نفر مورد نیاز است ، ولی اگر ضریب همبستگی مورد انتظار 20/0( یا در جدول 195/0) باشد نمونه ای به حجم 102 نفر مورد نیاز است .

بنابراین با کاهش ضریب همبستگی مورد انتظار ، حجم نمونه مورد نیاز افزایش می یابد .

بر آورد حجم نمونه بر حسب جدول تعیین حجم نمونه از روی حجم جامعه کرجسی و مورگان( 1970) جدولی را فراهم کرده اند که با استفاده از آن می توان حجم نمونه را از روی حجم جامعه برآورد کرد . جدول 4-7 جدول تعیین حجم نمونه از روی حجم جامعه تعیین شده توسط کرجسی و مورگان را نشان می دهد .

- اگر حجم جامعه 30نفر یا کمتر باشد محقق باید تقریبا کل جامعه را به عنوان نمونه انتخاب کند . - هر قدر حجم جامعه کوچکتر باشد نسبت بیشتری از جامعه باید در نمونه وجود داشته باشد . در عوض هر قدر حجم جامعه بزرگتر باشد نسبت کمتری از جامعه باید در نمونه وجود داشته باشد .

- با افزایش حجم در جامعه حجم نمونه به میزان کمتری افزایش می یابد ، و در حجم جامعه بالاتر از 380نفر تقریبا ثابت می ماند . از این رو ، برای مثال ، در تحقیق بر روی دانش آموزان مدرسه ای که دارای 100دانش آموز است ممکن است بین 80تا 100درصد جامعه باید در نمونه انتخاب شوند .

در حالی که ، در تحقیق بر روی دانش آموزان مدرسه ای که دارای 1200دانش آموز است ممکن است 25 درصد جامعه باید در نمونه انتخاب شوند .

کرجسی و مورگان( 1970) خاطر نشان می کند که در تعیین حجم نمونه از روی حجم جامعه می توان سطح اطمینان و خطای نمونه گیری را در نظر گرفت .

برای مثال با سطح اطمینان 95 درصد( با خطای نمونه گیری 5 درصد) و سطح اطمینان 99 درصد (با خطای نمونه گیری 1 درصد) می توان حجم نمونه را از روی حجم جامعه مطابق جدول 5-7 برآورد کرد .

همانطور تعیین حجم با روش درصد ثابت تعیین حجم با روش درصد ثابت که در جدول زیر مشاهده می شود هر قدر سطح اطمینان بالا( 099/0) و خطای نمونه گیری کم باشد (01/0) محقق باید نمونه ای با حجم زیاد انتخاب کند تا نمونه معرف جامعه باشد .

کپی ترید در لایت فارکس ؛ آموزش روش های کسب سود در فارکس

در بازار فارکس عده زیادی مشغول به ترید و کسب درآمد هستند. علاوه بر این دسته، افراد زیادی نیز به فارکس علاقمند هستند اما به علت نداشتن زمان کافی از ترید در این بازار بی بهره می مانند. همچنین برخی نیز دانش کافی برای تحلیل صحیح و ورود و خروج به موقع در این بازار را ندارند. به همین دلیل قادر به کسب سود نیستند. از این رو در چند سال گذشته بروکرهای فارکس امکان کپی ترید را ایجاد کرده اند. در این مطلب با نحوه اجرای کپی ترید در بروکر لایت فارکس آشنا می شویم.

کپی ترید در لایت فارکس چیست؟

کپی ترید نام های دیگری مثل تجارت اجتماعی یا کپی تریدینگ نیز دارد. می توان معاملات یک تریدر حرفه ای و موفق را در حساب خود کپی کرد تا با دانش او معاملات سود آور ایجاد شود. این یک امتیاز عالی برای علاقمندان به بازار فارکس است تا از دانش و تجربه تریدرهای موفق منتفع گردند.

یکی از بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانی ها بروکر لایت فارکس است که مورد تایید cysec می باشد. لایت فارکس با ایجاد فضای مناسب امکان کپی معاملات تریدرهای حرفه ای را فراهم نموده است.

برای بهره مندی از این امکان بایستی ابتدا در این بروکر ثبت نام کرد.

برای آشنایی با بروکر لایت فارکس و نحوه ثبت نام و افتتاح حساب بر روی لینک زیر کلیک نمایید:

پس از ثبت نام وارد حساب کاربری خود شوید. در منوی سمت راست صفحه بر روی گزینه کپی کلیک کنید.

اکانت تریدرهای مختلف در چهار گروه مورد علاقه، محبوب، سودآوری بالا و حداقل ریسک قرار می گیرند. پر واضح است که حساب تریدرهای گروه محبوب دنبال کنندگان بیشتری دارد و منظور از سودآوری بالا حساب تریدرهایی است که بیشترین سود را ایجاد کرده اند. گروه حداقل ریسک نیز نشان دهنده تریدرهایی است که معاملات آنها با کمترین ریسک همراه بوده است.

برای انتخاب بهتر در میان معامله گران به منظور کپی ترید در سمت چپ و بالای صفحه دو گزینه وجود دارد. دوره زمانی برای اینست که با انتخاب یک دوره زمانی میزان سود در آن دوره را در میان تریدرها مقایسه کنید. گزینه “مرتب سازی” نیز شامل مواردی چون تعداد کپی کنندها، ریسک، میزان سود آوری و … می شود. با تنظیم این دو گزینه و همچنین انتخاب یکی از گروه های “مورد علاقه”، “محبوب”، “سود آوری بالا” و “حداقل ریسک” و مقایسه بین تریدرها می توانید در انتخاب تریدر مناسب برای کپی ترید به نتیجه خوبی دست یابید.

انتخاب حساب برای کپی ترید

پس از انتخاب یکی از تریدرها و با کلیک بر روی حساب او سابقه آن تریدر باز می شود. در این صفحه می توانید به نمودار سودآوری معامله گر در بازه های زمانی مختلف، موجودی، تاریخچه معاملاتی و اطلاعات تریدر دسترسی یابید.

سابقه صاحب حساب

پنل شما برای کپی ترید در سمت چپ نمودار سود آوری قرار دارد. در این پنل امکان تعیین مقدار سرمایه اولیه برای کپی ترید این تریدر را دارید.

پنل کپی ترید

در منوی تنظیمات کپی چندین حالت مختلف برای انتخاب حجم تعیین حجم با روش درصد ثابت معامله در کپی ترید قابل انتخاب است.

در گزینه ” به نسبت بودجه من” حجم معاملات به نسبت سرمایه کپی کننده به سرمایه تریدر کپی شونده تعیین می شود. به عنوان مثال سرمایه حساب تریدری که برای کپی ترید انتخاب شده 10000 دلار است. سرمایه اولیه کپی کننده 100 دلار است. پس حجم معامله برای کپی ترید 0.01 حجم معاملات حساب انتخابی است. یعنی اگر حجم معامله کپی شونده 10 لات باشد حجم معامله کپی کننده 0.1 لات می شود. در حالت ” کپی کردن 1 برای 1″ حجم معامله برابر خواهد بود. در حالت “اندازه ثابت هر معامله” تمام معاملات با یک حجم ثابت باز می شوند. در حالت “درصد حجم معامله” درصد ثابتی تعیین می شود تا همه معاملات با یک درصد ثابت (مثلا 30% ) نسبت به حجم معامله کپی شونده باز شود.

تنظیمات کپی ترید

با کلیک بر دکمه کپی معاملات صاحب حساب کپی می شود.

در صورت تمایل می توانید چندین حساب انتخاب کنید و سرمایه خود را تقسیم کنید. در این صورت مقدار ریسک کاهش می یابد.

چگونگی محاسبه نقطه سر به سر

در مقالات مربوط به آشنایی با تحلیل سر به سر، با مفاهیم مربوط به این موضوع آشنا شدیم. در مقاله پیش رو طریقه محاسبه کردن نقطه سر به سر را خواهیم آموخت. در حقیقت، تعیین نقطه سر به سر یک معادله‌ محاسباتی بسیار ساده است. وقتی هزینه های نهایی تان (TC) مساوی درآمد های نهایی (TR) می شوند، به نقطه سر به سر دست یافته اید.

TC = TR

هزینه های نهایی دارای مؤلفه های ثابت و متغیر هستند:

هزینه های ثابت (FC) بدون توجه به خروجی، یا همان تولید، شما یکسان می مانند. اجاره، بیمه و حقوق پایه پرسنل، نمونه هایی از هزینه های ثابت هستند.

هزینه های متغیر (VC) متناسب با تعداد واحد های تولیدی یا فروخته شده تغییر می کنند. نمونه هایی از هزینه های متغیر، مواد و کمیسیون های فروش و هزینه های کار مستقیم هستند. بنابراین هزینه های متغیر نهایی (TVC) مساوی هزینه های متغیر ضرب در تعداد واحد ها هستند یا TVC = n x VC، وقتی n تعداد واحد هاست. مجموع هزینه ها مساوی هزینه های ثابت به اضافه هزینه های متغیر نهایی است که یعنی:

TC = FC + n x VC

درآمد نهایی به صورت قیمت هر واحد ضربدر تعداد واحد های تولید یا فروخته شده است. TR = n x P، وقتی P مساوی قیمت واحد است. می توانید خط درآمد نهایی را در شکل ۱ همراه با نقطه سر به سر در جایی که خط TR، خط TC را قطع می کند، ببینید. می توانید نقطه سر به سر را از طریق جای گذاری عبارت ها در معادله نقطه سر به سر محاسبه کنید.

TC = TR

FC + (n x VC) = n x P

با به دست آوردن n، تعداد واحد های مورد نیاز برای یافتن نقطه سر به سر مشخص می شود.

n = FC / (P – VC)

اگر هدفتان رسیدن به سودی مشخص است، در این صورت می توانید از معادله نقطه سر به سر برای محاسبه تعداد واحد هایی که برای رسیدن به آن هدف باید بفروشید، استفاده کنید.

n x P = FC + (n x VC) + Profit

n = (FC + Profit)/(P – VC)

برای درک بهتر آن چه که تا این جا مقاله گفته شد؛ بهتر است این مبحث را با یک مثال ادامه دهیم:

به عنوان مثال فرض بفرمایید که در پی عرضه محصول جدیدی به بازار هستید. تحقیقات بازار نشان داده است که مشتریان حاضرند مبلغ ۱۱۵,۰۰۰ تومان برای خرید آن بپردازند و گروه فروش شما مطمئن است که می تواند حداقل ۵۰۰ واحد در هر ماه بفروشد.

تجهیزاتی که برای تولید محصول نیاز دارید ۹۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و این هزینه برای سه سال محاسبه شده است. به عبارت بهتر ۲۵ میلیون تومان هزینه ثابت در هر ماه خواهید داشت. با داشتن این اطلاعات، حالا شما باید تصمیم بگیرید که آیا این محصول از نظر مالی ارزش تولید دارد یا نه. باید اطلاعات را به صورت یک فهرست لیست کنیم تا از گیج شدن جلوگیری شود:

  • هزینه های ثابت در ماه ۲۵,۰۰۰,۰۰۰ تومان
  • هزینه های متغیر هر واحد
  • کار مستقیم ۲۰,۰۰۰ تومان
  • مواد اولیه مستقیم ۱۵,۰۰۰ تومان
  • حمل و نقل ۱۰,۰۰۰ تومان
  • کمیسیون فروش ۱۰,۰۰۰ تومان
  • VC نهایی به ازای هر واحد ۵۰,۰۰۰ تومان
  • قیمت هر واحد ۱۱۵,۰۰۰ تومان

در ادامه برای محاسبه نقطه‌ سر به سر، باید از این معادله استفاده کنید:

n = FC/(P – VC)

n = 25,000/(115 – 50)

n = 384.6

پس ما به این نتیجه رسیدیم که نقطه سر به سر ۳۸۵ واحد در هر ماه است. این مقدار، پایین تر از حداقل حجم فروشی است که گروه فروش فکر می کردند به آن دست پیدا می کنند، بنابراین این محصول فرصت خوبی برای سودآوری دارد.

تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر می تواند درباره قیمت گذاری هم نکات مفید و کاربردی ایجاد کند. به عنوان مثال، می توانید در نظر بگیرید که اگر شما قیمت را تا ۱۰۵,۰۰۰ تومان کاهش دهید، نقطه‌ سر به سر چقدر جا به جا می شود؟

برای این کار آیا باید حجم فروش را افزایش داد یا برای قیمت های پایین تر هم این میزان فروش (۵۰۰ عدد) سودآور خواهد بود؟ با استفاده از نقطه‌ سر به سر، می توانید هزینه ها و متغیر های درآمد گوناگونی برای درک تأثیرات تغییرات متنوع و مختلف ارائه دهید.

سه روش محاسبه تخصصی نقطه سر به سر

در نگاه تخصصی تر به این موضوع، سه روش مختلف برای محاسبه نقطه سر به سر در دسترس می باشد.

روش اول: به صورت سطح توليد يا درصد ظرفيت بهره برداری

در اين حالت سطح توليدی تعيين می شود كه در آن هزينه كل طرح با درآمد كل طرح برابر باشد. نقطه سر به سر در اين حالت به طريق جبری به صورت زير محاسبه می شود:

كل هزينه ها = كل فروش

TR = TC TR = P . Q TC = TVC + TFC TVC = AVC . Q

P . Q = TFC + TVC P . Q – TVC = TFC P . Q – AVC . Q = TFC

Q = TFC / (P – AVC)

  • TR (Total Revenue) كل فروش
  • TC (Total Cost) كل هزينه ها
  • P (price) قيمت محصول
  • Q (Quantity) تعداد محصول
  • TFC (Total Fixed Cost) كل هزينه ثابت
  • TVC (Total Variable Cost) كل هزينه متغير
  • AVC (Average Variable Cost) هزينه متغير به ازای واحد محصول
  • AC (Average Cost) هزينه به ازای واحد محصول

در این فرمول فوق نقطه سر به سر از رابطه بين هزينه های ثابت و تفاوت قيمت فروش واحد و هزينه های متغير واحد تعيين می شود و سه نتيجه عملی از تحليل نقطه سر به سری در اين حالت حاصل می گردد.

همان طور که مقالات قبلی در زمینه تحلیل سر به سر اشاره کردیم، هر چقدر هزينه های ثابت بالاتر باشد نقطه سربه سر نيز بالاتر خواهد بود و هر قدر تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه های عملياتی متغير بيشتر باشد نقطه سر به سر پايين تر خواهد بود و در اين حالت هزينه های ثابت از طريق تفاوت بين قيمت فروش واحد و هزينه های متغير واحد سريع تر جذب می شود.

يک نقطه سر به سر بالا نامتناسب است زيرا شركت را در مقابل تغييرات سطح توليد (فروش) آسيب پذير می سازد.

روش دوم: به صورت سطح درآمد يا فروش

محاسبه نقطه سر به سری بر اساس ارزش پولی فروش (به جای حجم فروش) غالبا مفيد است. امتياز اصلی اين روش آن است كه برای مؤسساتی كه توليدات متعددی با قيمت های فروش مختلف دارند يک نقطه سر به سری كلی محاسبه می نمايد.

به علاوه اين روش به اطلاعات بسيار محدودی نيازمند است. تنها سه ارزش يعنی فروش، هزينه های ثابت و هزينه های متغير ضروری است. پس در اين حالت سطح درآمدی تعيين می شود كه در آن سود اقتصادی طرح صفر است. به عبارت ديگر سطح درآمد با توجه به سطح توليد در نقطه سر به سر به صورت زير محاسبه می شود.

TR = P . Q Q = TFC / (P – AVC) TR = P ( TFC / (P – AVC))

روش سوم: به صورت سطح قيمت محصول

در اين حالت سطح قيمتی تعيين می شود كه در آن درآمد كل طرح مساوی هزينه كل باشد. اين سطح قيمت به صورت زير محاسبه می شود.

TR = TC P . Q = TVC + TFC P = TVC/Q + TFC/Q P = AVC + AFC = AC

در ادامه توجه شما را به چند مفهوم مهم و مرتبط جلب می کنیم:

حاشیه امنیت چیست و به چه معناست؟

حاشیه امنیت قدرت کسب و کار را نشان می دهد و باعث می شود هر تجارتی بداند دقیقا باید چه مقدار سود یا زیان داشته باشد و آیا این سود و زیاد پایین تر یا بالا تر از نقطه‌ سر به سر است یا نه.

در تحلیل نقطه‌ سر به سر، حاشیه امنیت، مقداری را نشان می دهد که فروش های واقعی یا پیش بینی شده از فروشی که برای نقطه‌ سر به سر در نظر گرفته بوده پیشی می گیرند. حاشیه امنیت برابر است با خروجی فعلی منهای خروجی نقطه‌ سر به سر.

به مابه التفاوت فروش واقعی يا بودجه ای و فروش در نقطه سر به سر حاشيه ايمنی می گويند.

نسبت حاشيه ايمنی = فروش واقعی فروش در نقطه سر به سر/ فروش واقعی

(S-SB)/S

نسبت حاشيه سود = نسبت سود عملياتی به فروش/ نسبت حاشيه ايمنی

نسبت سود عملياتی به فروش = نسبت حاشيه سود * نسبت حاشيه ايمنی = سود قبل از بهره و ماليات / فروش

1-(VC/S)*(S-SB)/S نسبت سود عملياتی به فروش

به طور کلی حاشیه سود را می توان با کم کردن هزینه متغیر هر واحد از قیمت فروش آن به دست آورد.

نقطه سر به سر نقدی

نقطه ای كه در آن نقطه درآمد كل با كل هزينه های نقد برابر می باشد. مهم ترين هزينه غير نقدی استهلاک است كه در اين معادله از هزينه های كل كسر می شود. شركت ها ممكن است حتی اگر پايين تر از نقطه سر به سر فعاليت كنند با وجود زيان باز چون بالا تر از نقطه سر تعیین حجم با روش درصد ثابت به سر نقدی باشند به عمليات خود ادامه دهند ولی نقطه سر به سر نقدی نقطه اتمام كار شركت است .

هزینه های ثابت

همان طور که مقالات قبلی مربوط به آشنایی با تحلیل سر به سر اشاره شد؛ هزینه های ثابت هزینه هایی هستند که با افزایش و یا کاهش تولید تغییری نمی کنند مانند: هزینه اجاره.

همچنین از ضرب نمودن حاشیه سود در تعداد کالا در نقطه سربه سر می توان هزینه های ثابت را به دست آورد.

نکته: در صورتی که مقدار تولید را افزایش دهیم، مازاد تولید ما نسبت به نقطه سر به سر سود ما خواهد بود. به نمودار زیر دقت فرمایید:

در پایان مطالعه مقاله نرم افزار پرت مستر به مخاطبین عزیز پیشنهاد می گردد.

جهت بهره مندی از هرگونه خدمات امکان سنجی می توانید با شماره ۰۹۱۲۷۹۷۶۱۰۶ تماس حاصل فرمایید.

راهنمای محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) و تنظیم اهرم (Leverage)

راهنمای محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) و تنظیم اهرم (Leverage)

محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) یکی از مهم ترین فاکتورهای حیاتی مدیریت ریسک و تنظیم اهرم (Leverage) در هر ترید میباشد. لذا عدم درک صحیح آن موجب ضرر و زیان های بزرگی تعیین حجم با روش درصد ثابت برای تریدر شده و موجب بدبینی برخی از تریدرها به مارجین تریدینگ میشود. در این مقاله به طور مفصل به بررسی نحوه محاسبه و تنظیم دقیق آن در هنگام باز کردن پوزیشن میپردازیم.

مفاهیم پایه

پوزیشن سایز (Position Size): تعداد قراردادهای بیتمکس یا حجم سهامی که قصد خرید یا فروش آنها را در یک ترید داریم.

نقطه ورود (Entry): قیمتی که در آن اوردر خرید یا فروش ما اجرا میشود.

استاپ لاس (Stop loss): اوردری که پوزیشن در حال ضرر ما را به منظور جلوگیری از ضررهای بیشتر میبندد.

موجودی یا تراز حساب (Balance): کل موجودی حساب ما.

میزان ریسک (Risk Amount): حداکثر مبلغی که در صورت ناموفق بودن یک ترید از دست خواهیم داد. برای مثال اگر ما مایل نباشیم بیشتر از ۲% موجودی حساب خود را در یک ترید از دست بدهیم، با فرمول زیر قادر به محاسبه “میزان ریسک” خواهیم بود:

Risk Amount = Account Balance x 0.02

لیکویید شدن (Liquidation): از بین رفتن کامل موجودی حساب ما در اثر استفاده نادرست از اهرم.

پوزیشن سایز چیست؟

پوزیشن سایز به معنی حجم سهام یا اندازه پوزیشنی است که در هر ترید قصد باز کردن آن را داریم. ما با کمک اهرم و پوزیشن سایز میتوانیم بین “حداکثر ریسک در هر ترید” و “فاصله استاپ لاس تا نقطه ورود” تعادل برقرار کنیم. (در این مقاله هر سهم، یک قرارداد یا Contract در بیتمکس تلقی میشود)

در هر ترید هر چه فاصله نقطه ورود ما با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک ما بالاتر و هر چه فاصله کمتر باشد ریسک ما پایین تر است. اما ما با کمک پوزیشن سایز فارغ از فاصله نقطه ورود و استاپ لاس، میزان ریسک در هر ترید را به میزان دلخواه خود تغییر میدهیم. به عبارتی دیگر ما در هر ترید، در صورت شکست در ترید نهایتا درصد ثابت از دست خواهیم داد. به منظور درک بهتر موضوع به سه مثال زیر دقت کنید، در این سه مثال فرض میشود که بالانس حساب ما ۱۰۰۰ دلار میباشد:

استاپ لاس = میزان ریسک (مثال ۱): فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس ما ۲% تا قیمت کنونی فاصله داشته و ما مایل هستیم حداکثر تا ۲% از سرمایه خود را در این ترید ریسک کنیم، در نتیجه بدون نیاز به محاسبه پوزیشن سایز با کل موجودی حساب یعنی ۱۰۰۰ دلار وارد ترید میشویم. (در صورت ضرر، ۲% از موجودی حساب برابر ۲۰ دلار را از دست میدهیم)

استاپ لاس > میزان ریسک (مثال ۲): فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس ما ۴% تا قیمت کنونی فاصله داشته و ما مایل هستیم حداکثر تا ۲% از سرمایه خود را در این ترید ریسک کنیم، در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و ریسک خود را از ۴% به ۲% کاهش میدهیم. (با این عمل سود ناشی از ترید نیز نصف میشود.)

نحوه محاسبه پوزیشن سایز

طبق توضیحات بالا اکنون قادر به درک صحیح فرمول محاسبه پوزیشن سایز خواهیم بود:

Position Size = RiskAmount / Distance to StopLoss

مثال ۱) استاپ لاس = میزان ریسک

پوزیشن سایز = ۱۰۰۰ دلار 🙂

مثال ۲) استاپ لاس > میزان ریسک

در چارت پایین فرض کنید ما قصد داریم در صورت بسته شدن کندل بالای ۵۳۳۵ اقدام به باز کردن پوزیشن مورد نظر نماییم. موجودی حساب ما ۱۰۰۰ دلار و میزان ریسک مورد نظر ما ۲% میباشد. در نتیجه در صورت شکست در ترید ۲۰ دلار (۱۰۰۰ * ۰٫۰۲) از دست خواهیم داد. اما در پوزیشن مشخص شده فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس بیشتر از ۲% و برابر ۳٫۱۶% میباشد! در نتیجه باید به واسطه تنظیم پوزیشن سایز ریسک خود را تا ۲% کاهش دهیم:

Position Size = (1000 x 0.02) / 0.0316 = 632$

(پی نوشت مثال ۲: ترید ناموفق)

مثال ۳) استاپ لاس < میزان ریسک

در چارت پایین فرض کنید با پولبک روی لول مشخص شده ما اقدام به باز کردن پوزیشن لانگ میکنیم. موجودی حساب ما ۱۰۰۰ دلار و میزان ریسک مورد نظر ما ۲% میباشد. در نتیجه در صورت شکست در ترید ۲۰ دلار (۱۰۰۰ * ۰٫۰۲) از دست خواهیم داد. اما در پوزیشن مشخص شده فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس کمتر از ۲% و برابر ۱٫۱۱% میباشد! در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز و استفاده از اهرم ریسک خود را تا ۲% افزایش میدهیم:

Position Size = (1000 x 0.02) / 0.0111 = 1801

در نتیجه پوزیشن سایز ما از موجودی حساب ما بیشتر است و فقط در این صورت از اهرم بالاتر از ۱:۱ استفاده میکنیم…!

(پی نوشت مثال ۳: ترید موفق)

نحوه استفاده از اهرم یا لورج (Leverage)

اگر دقت کرده باشید در توضیحات بالا اشاره ای چندانی به لورج نشد، زیرا بر خلاف اعتقاد عموم دوستان مسئله مهم درک کامل نحوه محاسبه پوزیشن سایز بوده و به عبارتی اندازه پوزیشن سایز ما بیانگر اهرم مناسب در هر ترید میباشد. برای مثال اگر با ۱۰۰۰ دلار بالانس پوزیشن سایز ۲۰۰۰ دلار داشته باشیم لورج ما برابر ۲ بوده و اگر پوزیشن سایز ۱۰۰۰۰ دلار داشته باشیم لورج ما برابر ۱۰ میباشد. به طور خلاصه بر خلاف باور اکثریت ما مجاز به تغییر دلخواه لورج نبوده و فاصله استاپ لاس و پوزیشن سایز محاسبه شده، حد لورج را به ما میدهند.

“فاصله استاپ لاس” و “میزان ریسک” –> “پوزیشن سایز” –> “لورج یا اهرم”

مارجین ایزوله (Isolated Margin) یا کراس (Cross Margin)؟

در صورت استفاده از مارجین کراس از کل بالانس ما در هر ترید استفاده شده و پوزیشن سایز ما بیانگر لورج استفاده شده میباشد (بیتمکس به صورت خودکار محاسبه میکند) و در صورت رسیدن به نقطه لیکوییدی کل حساب ما لیکویید خواهد شد. اما در صورت استفاده از مارجین ایزوله، بیتمکس به ما اجازه استفاده پوزیشن سایزی بیشتر از لورج انتخابی نمیدهد.

با محاسبه صحیح پوزیشن سایز + تنظیم درست استاپ لاس ما نیازی به استفاده از مارجین ایزوله نداشته و به راحتی با مارجین کراس ترید میکنیم. لازم به ذکر است که در صورت تعیین درست پوزیشن سایز و استاپ لاس، لیکویید شدن حساب تقریبا غیرممکن میباشد.

قرار دادن ۱۰ الی ۲۰% مقدار بالانس در بیتمکس و کاهش ریسک دارایی

با قرار دادن حدود ۱۵% از کل بالانس خود در بیتمکس میتوانیم ریسک بسته شدن حساب (هرچند تا به امروز بیتمکس به حساب های محدود شده اجازه برداشت داده است) و یا هر احتمال پیشبینی نشده دیگری را تقریبا حذف نماییم. به این منظور ۸۵% بالانس در والت اصلی ما نگهداری شده و پوزیشن سایز ما بر اساس کل مبلغ حساب (۸۵% + ۱۵%) محاسبه و اعمال میشود. تنها نکته مهم این بوده که فاصله نقطه لیکوییدی از فاصله استاپ لاس ما کمتر نشود.

ابزار محاسبه خودکار پوزیشن سایز

از طریق فرم زیر میتوانید به صورت خودکار پوزیشن سایز خود را محاسبه نمایید. (پیشنهاد میشود مثال های مطرح شده را تست کنید)

نکات مهم

  • فاصله نقطه لیکوییدی باید از فاصله استاپ لاس بیشتر باشد. در غیر اینصورت قبل از فعال شدن استاپ لاس لیکویید میشوید.
  • حتما از استاپ لاس نوع مارکت استفاده کنید (Stop Market)
  • مدیریت ریسک فقط محاسبه پوزیشن سایز نبوده و مبحثی بسیار مفصل میباشد.
  • هر چه فاصله استاپ ما از نقطه ورود کمتر باشد طبق فرمول امکان استفاده از پوزیشن سایز بالاتری فراهم میشود. در این صورت با لورج بالاتر احتمال سود کردن ما بیشتر شده اما احتمال برخورد قیمت با استاپ لاس بیشتر میشود، پس تعادل را رعایت کنید!
  • هیچ گاه تحت هیچ شرایطی بیش از ۳% حداکثر ریسک انتخاب نکنید و برای یک تریدر تازه کار ۰٫۵% الی ۱% بازه مناسبی میباشد. طی گذشت زمان افزایش وین ریت امکان افزایش حداکثر ریسک تا سقف ۳% ممکن میشود.

سوالی دارید؟ در منتوریفای مطرح کنید:

صحبت پایانی

با وجود منابع سرشار انگلیسی تا به امروز هیچ یک از گروه های VIP یا رایگان ایرانی، و هیچ یک از افراد فعال در مارکت کریپتو ایران مقاله یا آموزش یا حتی پیام تلگرامی صحیحی در این رابطه ارائه نکرده اند و متاسفانه حتی واژه ای در رابطه با پوزیشن سایز در گوگل یافت نمیشود. این روزها ارائه سیگنال های VIP با لورج دلخواه و غیر اصولی برای اعضا امری عادی در ایران میباشد (حال اینکه حداکثر ریسک هر کاربر متفاوت میباشد و برای استفاده از لورج ۱۰ و ۲۰ و ۵۰ استاپ لاس بسیار کوچکی نیاز است). چنین وضعی باعث ناخرسندی شدید شخص بنده بوده و این امر نشان از ناآگاهی اکثر دوستان نام آشنای مارکت میباشد. چنین موارد مطرح نشده ای در این بازار وفور یافت میشود.

هر چند از امروز شاهد اضافه شدن “پوزیشن سایز” به کانال های ایرانی خواهیم بود اما امید است روزی دوستان و عزیزان با ارائه نکات آموزشی رایگان یا حتی غیررایگان به بار علمی جامعه ایران و حتی شخص بنده کمک کنند و رقابتی سالم را کلید بزنند. در آخر همانطور که بارها در تاپ تریدرز مطرح شده است بنده هم در حال یادگیری میباشم و هیچ شخصی کامل نیست، منتظر حضور شما عزیزان در تاپ تریدرز هستیم، موفق و پرسود باشید.

آپدیت (۱۶ مرداد ۱۴۰۰)

دوستان فارکس کار اکنون میتوانند مقاله جدید محسابه لات سایز را مطالعه کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.